مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
القاعده
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۵ شماره ۳۴
حوزه های تخصصی:
بعد از حملات تروریستى 11 سپتامبر به برجهاى دوقلوى سازمان تجارت جهانى از سوى القاعده، واژه «جهاد» به طور وسیعى در رسانههاى غرب به کار رفت که در اغلب موارد، معناى واقعى آن تحریف شده و بعضاً اسلام را مترادف با خشونت نشان مىداد. این مقاله به سیر تکوینى معناى «جهاد» از صدر اسلام تا عصر حاضر و بیشتر به معناى «جهاد» در گروههاى اسلامگراى نظامى تکیه خواهد کرد. در این مقاله این مطلب تبیین شده است که برداشت کسانى از قبیل اسامه بن لادن از جهاد با معناى آن در میان شیعه متفاوت است.
میراث جرج بوش در خاورمیانه و چالش پیش روی باراک اوباما(مقاله علمی وزارت علوم)
این مقاله پس از بررسی علل و اهداف طرح خاورمیانه ای جرج بوش به اثرات عملی سیاست های وی در طی هشت سال گذشته خواهد پرداخت. سپس تحلیلی از سه معضل سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه – عراق، ایران، و لبنان - ارائه خواهد کرد. آنگاه مواضع اعلامی باراک اوباما را درباره خاورمیانه و نیز جهت گیری احتمالی او را در قبال بحران های فوق بررسی خواهد کرد. پیش بینی این مقاله آن است که سیاست خاورمیانه ای اوباما بازگشت به سیاست کلی دموکرات ها و به خصوص بیل کلینتن، خواهد بود. این مقاله مدعی است حل هر سه بحران جز با مذاکره مستقیم و بدون پیش شرط با ایران امکان پذیر نیست.
بنیاد گرایی اسلامی و خشونت (با نگاهی بر القاعده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور درک بهتر پدیده بنیادگرایی اسلامی و رابطه آن با خشونت انجام گرفته است. بنیادگرایی اسلامی در طول حیات خود تحولات مختلف را پشت سر گذاشته است. این سیر تحول به افراطی تر شدن هر چه بیشتر آن انجامیده است. در این مقاله نویسنده به ریشه ها و اصول بنیادگرایی اسلامی، شخصیت های اصلی آن و سیر تحول آن در جهت گرایش به خشونت (با نگاهی به عوامل موثر در آن) می پردازد. موضوع رابطه اسلام و خشونت نیز مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت. در ضمن تاکید این مقاله بر اسلام سنی است. ...، ...،
دگرگونی جایگاه منطقه ای یمن: امکانات و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تحولات و چالش های داخلی یمن و دلایل توجه فزاینده جامعه بین المللی به این مسائل و پیامدهای احتمالی آن بر تحولات داخلی یمن است. لذا به پیوند دادن مسائل و چالش های داخلی یمن و جایگاه جغرافیایی ویژه این کشور با مسائلی می پردازیم که این شرایط و اوضاع داخلی را ممکن است متوجه امنیت در سطوح منطقه ای و بین المللی کند. این پژوهش عمدتاً بر تحولات دهه ٢٠٠٠ متمرکز می شود اما گاه برای تبیین و توضیح مشروح تر برخی مسائل به برهه های دیرین تری از قرن بیستم رجوع می کند. ساختار پژوهش به نحوی است که پس از طرح چارچوب تئوریک، ابتدا اوضاع و شرایط داخلی یمن مورد توجه قرار می گیرد سپس چالش های پیش روی این کشور و در نهایت شیوه و الگوی تعامل امریکا و جامعه جهانی با این مسائلِ تهدیدزا مورد بررسی قرار می گیرد. در نهایت در نتیجه گیری نشان می دهیم که توجه دولتمردان یمنی به امکاناتی که قدرت های منطقه ای و جهانی در اختیار این کشور قرار می دهند، چگونه امکان تحول را فراهم می سازد.
تاثیر اندیشه های نوسلفیسم بر روند فکری- ایدئولوژیک القاعده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، تلاش دارد ضمن بازخوانی آرا و اندیشههای مکتب نوسلفی و بیان تفاوتهای آن با مکتب فکری وهابی، سلفی سنتی و سلفی اصلاح طلب، میزان تاثیرگذاری آن بر روند فکری تشکیلات القاعده را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد.
پرسش اصلی نویسنده این است آرا و اندیشههای نوسلفیسم دارای چه ویژگیهایی است که توانسته بر پیکره سازمان القاعده انطباق و چسبندگی فکری ایجاد کند؟ اهمیت این شناخت برای تحلیلگران مسائل جریانهای اسلامی در چیست؟ آیا این جریان فکری، منافع جمهوری اسلامی ایران را در منطقه خاورمیانه با خطراتی مواجه ساخته و میسازد؟ بحث اصلی این مقاله است که مجموعه شرائط فکری - محیطی خود القاعده و نیروهای فکری آن در منطقه بهمراه عملکرد عنصرخارجی، در تاثیرپذیری القاعده از اندیشههای نوسلفی نقش بسزایی داشته است. به عبارت دیگر مجموعه عوامل درونی و برونی در شکلگیری فکری- ایدئولوژیک القاعده تاثیر قابل ملاحظهای داشته است.
جمع بندی این مقاله دلالت بر این دارد تشکیلات القاعده در جهان عرب و غیر جهان عرب، از اندیشهها و آرا مکتب نوسلفی تاثیر مستقیم پذیرفته و براساس آموزههای این مکتب اعتقادی، اقدامات عملی و جهتگیریهای رادیکال خود را استوار ساخته است. به عبارت دیگر، اگر تاثیر پذیری عمیق تشکیلات یاد شده از اعتقادات و اصول فکری نوسلفیسم نبود، القاعده هرگز نمیتوانست دست به چنین سطحی از خشونت در کشتن مردم بی گناه، چه مسلمان و چه غیر مسلمان، بزند.
نویسنده نتیجه میگیرد که شکلگیری روند فکری القاعده تاثیر پذیرفته از اندیشهها و اعتقادات مکتب نوسلفی است و این اندیشه تا حد زیادی منافع جمهوری اسلامی ایران را در منطقه با چالش مواجه می سازد.
11 سپتامبر و گسترش پدیدة اسلام هراسی در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیدة اسلام هراسی حاکی از نوعی تصور بدبینانه و نفرت از اسلام و مسلمانان است که به بروز رفتارهای تبعیض آمیز و آزاردهنده علیه آن ها منجر می شود. اگرچه این پدیده در گذشته های دور ریشه دارد، با گذشت زمان و به خصوص طی سده های اخیر با مسائل و موضوعات تازه ای همراه شده است. طی سال های پس از 11 سپتامبر 2001 مصادیق اسلام هراسی و اسلام ستیزی در جهان غرب افزایش محسوسی داشته است. بسیاری از فعالان سیاسی و رسانه های غربی از حملات 11 سپتامبر به مثابة ابزاری برای ترویج اسلام هراسی استفاده کردند. مسیحیان راست آمریکا یکی از گروه های فعال در این زمینه بودند. به رغم این که جریان های مختلف اسلام گرا غالباً مخالف حملات القاعده بوده اند، مداخلات مکرر دولت های غربی در امور جوامع اسلامی را عامل واکنش های رادیکال القاعده می دانند. جمهوری اسلامی، که از پیشروان مقاومت اسلامی در برابر سلطه گری غرب است، ضمن رد توسل به ابزار ترور، بر آن است که اسلام هراسی پروژه ای برای تسهیل استمرار مداخلات سلطه گرانة قدرت های غربی است.
جنبش های بنیادگرایی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصطلاح بنیادگرایی دینی در مورد گروه های بسته مذهبی به کار می رود که جریان اصلی خود را، که از میان آن برخاسته اند، به دلیل سازش کاری یا غفلت، متهم به فراموشی اصول بنیادین مذهبی می دانند و آن را قبول ندارند و خود را نماینده واقعی دین مزبور می دانند. در این مقاله، برای این که بتوان بنیادگرایی دینی را به منزله جنبشی اجتماعی بررسی کرد، به استفاده از نظریه ای مناسب در زمینه جنبش های اجتماعی نیاز است تا ابعاد بنیادگرایی دینی به منزله جنبشی اجتماعی بر ما روشن شود، بنابراین در این مقاله از نظریه کاستلز بهره جستیم و برای تبیین این جنبش ها در واقعیت از مدل عملی ـ نظری زاهد استفاده کردیم که، علاوه بر توجه به فرد و جامعه، به عامل رابطه در بحث جنبش اجتماعی توجه دارد و با استفاده از این مدل ابعاد جنبش اجتماعی (زمینه اجتماعی و سیاسی جنبش، ایدئولوژی، کنش گران، و خود جنبش) را از سه جریان بنیادگرای دینیِ، یعنی صهیونیسم مسیحی، گوش آمونیم، و القاعده بیرون آوردیم که هریک از آن ها مربوط به یکی از سه دین بزرگ ابراهیمی است. نهایتاً به نقاط مشترک بین این جنبش های بنیادگرا دست پیدا کردیم. این نقاط مشترک عبارت اند از: 1. پدیده ای جهانی اند؛ 2. معتقد به قطعیت متون مقدس اند، اما در عین حال برخوردی گزینشی با آن دارند؛ 3. خواهان بازگشت و تفسیر مجدد بنیادها و مبانی دینی طبق ایدئولوژی مورد نظر خودشان اند؛ 4. جهت گیری سیاسی خاصی دارند و در مقابل نظم سیاسی موجود ایستاده اند؛ 5. از سکولاریسم انتقاد می کنند و واکنشی افراطی به جریان های ضد دین رایج در دوران مدرن اند؛ 6. اکثر آن ها تحت تأثیر عقاید هزاره گرایانه اند.
تأثیر اشغال نظامی افغانستان بر روابط پاکستان با قبایل آن با تاکید بر ملی گرایی قوم بلوچ (2012-2004)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احیای جنبش ناسیونالیستی بلوچ در پاکستان از سال 2004 به بعد، به یکی از منابع تهدید امنیت داخلی این کشور و امنیت ملی همسایگان آن از جمله ایران، تبدیل شده است که تبیین آن اهمیت ویژه ای دارد. هدف این پژوهش نشان دادن تأثیرات اشغال نظامی افغانستان پس از سال 2004 بر روابط داخلی پاکستان با قبایل پشتون و بلوچ در پاکستان است، یعنی عملاً در اینجا به تعاملات منطقه ای و تأثیر آن بر امور داخلی پاکستان توجه می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که درگیری های داخلی و جنبش های قومی در یک کشور، تنها تحت تأثیر سیاست های داخلی نیستند بلکه تحت تأثیر تحولات کشورهای همسایه نیز می باشند. ادعای اصلی پژوهش پیش رو آن است که اشغال نظامی افغانستان و روی آوری پاکستان به جنگ با نیروهای طالبان، فضای مناسبی را برای درگیری قبایل با حکومت مرکزی پاکستان و خصوصا احیای جنبش ملی گرای بلوچ در پاکستان فراهم آورده است.
جهانى شدن و القاعده
حوزه های تخصصی:
جهانى شدن، از نمادهاى بارز زندگى در چند دهه اخیر و هم چنین مهم ترین چالش جوامع و کشورها در هزاره سوم مى باشد. این پدیده که در اثر گسترش وسایل ارتباطى اعم از وسایل حمل و نقل و رسانه هاى ارتباط جمعى به وجود آمده، تمامى افراد، جوامع و فرهنگ ها را به یکدیگر پیوند داده و در این بین تأثیراتى را نیز بر آن ها داشته است که گروه القاعده نیز در این میان از این فرآیند تأثیراتى را گرفته است. القاعده نیز تشکیلات بین المللى نظامى و بنیادگرای اسلامی است که در دوران جنگ شوروى، توسط اسامه بن لادن در افغانستان و در شهر پیشاور تأسیس شد. این سازمان در قالب شبکه هاى نظامى گوناگون فراملى و به عنوان یک جنبش رادیکال اسلام سنى فعالیت مى کند که با آنچه که تأثیرات و دخالت هاى غیرمسلمانان بر دنیاى اسلام مى نامند، مبارزه کرده و براى گسترش اسلام در جهان فعالیت مى کنند. درواقع القاعده به مثابه جنبشی تروریستی ضد جهانى شدن در واکنش به سلطه آمریکا در سطح جهانى به ویژه کشورهاى مسلمان شکل گرفته است. به طورکلى نوشتار حاضر بر آن است تا با استفاده از روش کیفى-اسنادى، به این پرسش پاسخ دهد که چه رابطه اى بین فرآیند جهانى شدن و جنبش القاعده وجود دارد؟ در این راستا، فرضیه ما این است که بین فرآیند جهانى شدن و جنبش القاعده، یک رابطه مستقیم حکم فرماست؛ به گونه ای که جنبش القاعده از ابزارهایى که فرآیند جهانى شدن در بُعد فناورى هاى اطلاعاتى و ارتباطى و به ویژه نظامى در اختیار آن ها قرار داده، به بهترین نحو بهره برده است. از سویى دیگر نیز این جنبش سعى بر آن دارد تا نقش رهبرى ایالات متحده آمریکا را بر فرآیند جهانى شدن، کم رنگ جلوه دهد. در پایان نیز براى جمع آورى داده ها و اطلاعات موردنظر خود از منابع اسنادى، کتابخانه اى و اینترنتى استفاده خواهیم نمود.
جریان های سلفی؛ از انقیاد تا افراط گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلفیه به صورت یک جریان فکری مذهبی به شیوه ای انتقادی در بین جامعه اهل سنت ظاهر شد، به تدریج رنگ سیاسی به خود گرفت، و درنهایت به یک جریان فکری سیاسی تبدیل گردید. با وجود این، پس از مدتی منازعات فکری و عقیدتی موجب اختلاف میان رهبران و طرفداران این جریان گردید. دسته ای از آن ها به نام «جامیه» در کنار حکومت قرار گرفتند و اطاعت از سلطان را لازم دانستند. دسته دوم «سروریه» نام گرفتند که با تشکیک در تقلیدگرایی و با فردی سازی فتوا زمینه خروج بر سلطان را فراهم کردند. دسته سوم به نام «قطبیه» نسخه بیگانه را برای کشورهای اسلامی نفی کردند و شعار جهادگرایی و حق مجازات سلطانی که رفتار اسلامی نداشته باشد را تبلیغ کردند. و درنهایت، دسته چهارم تشکیک در تقلیدگرایی سروریه و جهادگرایی قطبیه را درهم آمیختند و به نام «القاعده» مبارزه جهانی و افراط گرایی را عملیاتی نمودند. در مقاله حاضر با گزارشی از این جریان های سلفی، چگونگی تحول پدید آمده در جریان سلفیه، از انتقاد تا افراط گرایی، توضیح داده می شود. از دیدگاه حاکم بر مقاله، مهم ترین عامل این تحول، شرایط سیاسی اجتماعی حاکم بر کشورهای اسلامی و فرایند های حاکم بر مناسبات این کشورها در نظم جدید جهانی است.
جهادیون افراطی و امنیت اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال ظهور پدیده «داعش» و تصرف مناطقی از خاک سوریه و عراق توسط این گروه افراطی، اینک این خطر در کشورهای اروپایی به وجود آمده است که مسلمانانی که از این کشورها برای شرکت در عملیات نظامی جهت سرنگونی دولت بشار اسد به سوریه رفته بودند، پس از بازگشت به کشورهای خود با اقدام به حملات تروریستی امنیت داخلی کشورهای اروپایی را با تهدید جدی روبرو سازند. سابقه وقوع حملات تروریستی در این کشورها و رویدادهایی نظیر حمله اخیر به نشریه شارلی ابدو در پاریس، به این نگرانی ها دامن زد. از همین رو، کشورهای اروپایی در پی اتخاذ و تشدید تدابیری در جهت جلوگیری از ورود این افراد به کشور و نیز پیشگیری از افراط گرایی نزد مسلمانان مقیم برآمدند. اما مسئله مهم این است که چرا مسلمانان اروپا به افراط گرایی و اعمال خشونت آمیز تمایل پیدا می کنند. مقاله حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است که علل گرایش مسلمانان اروپا به دیدگاه های افراطی و خشونت چیست؟ فرضیه این مقاله آن است که عوامل اجتماعی و فردی در دو سطح کلان و خرد می توانند تبیین کننده رفتار افراد در زمینه گرایش به افکار افراطی و خشونت آمیز باشند. آن گونه که در این مقاله استدلال می شود، عوامل در سطح کلان تبیین کننده محیطی هستند که زمینه ساز گرایش مسلمانان به این گونه افکار است؛ اما اینکه کدام گروه از افراد این افکار را می پذیرند، توسط عوامل موجود در سطح خرد قابل تبیین است
نقش ایالات متحده امریکا در شکل گیری جریانهای افراطی در جهان اسلام(مطالعه موردی القاعده و داعش)
حوزه های تخصصی:
با مطالعه تاریخچه عملکرد قدرت های استعماری درکشورهای اسلامی به ویژه در دو قرن اخیر این موضوع کاملاً قابل تصدیق است که قدرت های سلطه گر همواره از ظرفیت ها و زمینه های درون جهان اسلام برای تضعیف اسلام و خنثی نمودن توانایی های بالقوه آن بهره برداری نموده اند، در این میان آنچه بیش از همه مطمح نظر بوده است امکان اختلاف افکنی و انشعاب فکری بین مذاهب و گرایش های مختلف دنیای اسلام از درون با استخدام مهره های فرصت طلب یا سست ایمان یا منحرف از لحاظ عقیدتی بوده است. ترویج افراطی گری و خشونت یکی از شگردهای شیطانی جبهه استکبار برای فرصت سوزی و سرگرم نمودن دنیای اسلام به جنگ های داخلی و هدر رفتن استعدادهای نهفته اسلام و مسلمانان در دنیای معاصر است و مع الأسف امروز نظاره گر به بار نشستن سیاست های دشمنان اسلام با شکل دادن گروه هایی مانند القاعده و داعش هستیم که دنیای اسلام در شعله های آتش آن می سوزد و خسارت های ناشی از آن تا سال ها و دهه ها گریبان گیر مسلمین خواهد بود. غرب و به ویژه ایالات متحده امریکا پس از هشدار تئوری پردازانی مانند هانتینگتون، فوکویاما و تجربه ی سیاست مدارانی که با افول مارکسیسم بار سنگین دوران جنگ سرد را پشت سرگذاردند، مهم ترین رقیب خود در دوران پسا کمونیسم را در اسلام و جریان بنیادگرایی اسلامی تعریف نمودند. آنان به خوبی به زمینه های بیداری اسلامی و زنده شدن قدرت فرو خفته ی اسلام برای آینده آگاهی یافتند و تمام همت خود را برای مهار این ظرفیت خاموش نهفته در دنیای اسلام به کار بستند. جریان بنیادگرایی با تعریفی که غرب از آن داشت هم در جهان اهل سنت و هم در تشیع به تعبیر مستشرقین، آن دیگریِ مقابل غرب است که اگر مدیریت نگردد نقطه کانونی جنگ های آینده غرب برای حفظ منافعش خواهد بود، این نوشتار درصدد است نشان دهد که چگونه غرب به ویژه امریکا برای دفع مخاطرات جریان اسلامی با کمک به تشکیل القاعده و داعش و سایر جریان های افراطی با عناوین مختلف در جهان اسلام جهت گیری حرکت های اسلامی را از مبارزه با غرب و صهیونیسم به درون جهان اسلام برگردانده و با ترویج افراطی گری و تقویت اندیشه های واگرایانه اسلامی زمینه ی درگیری های درون دینی را گسترش داده و جریان احیاگری اسلامی و بازگشت به اسلام اصیل را به ضد خود تبدیل نموده است.
بحران سوریه و سیاست منطقه ای عربستان سعودی( 2011 تا 2014)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شروع بحران سیاسی در سوریه، بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای بر اساس منافع خود جهت گیری های مختلفی را در رابطه با این کشور، که از اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه برخوردار است، اتخاذ نموده اند. در این میان تلاش پیگیر برخی دولت ها برای اعمال فشار و ساقط کردن حکومت اسد، از جلوه های بارز تحولات سوریه محسوب می شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است.
در میان بازیگران منطقه ای، عربستان سعودی با توجه به استراتژی سیاست خارجی اش، که بخشی از آن را مهار و جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه تشکیل می دهد، نقش بارزی در تحولات این کشور ایفا نموده است و اقدامات گسترده ای، از حمایت مالی و معنوی از شورشیان القاعده گرفته تا مشارکت فعال در محور غربی – عربی در جهت متقاعدکردن دیگر کشورها برای حمایت از مخالفان حکومت سوریه، و در نهایت تلاش بی وقفه برای حمله به این کشور انجام داده است.
این مقاله ضمن بررسی سیاست خارجی عربستان، به منافع و تلاش های گسترده این کشور در تحولات داخلی سوریه می پردازد. نتیجه این بررسی نشان می دهد عربستان سعودی با هدف ارتقای جایگاه منطقه ای خود وارد بحران سوریه شده است و در همین راستا سیاست هایی اتخاذ کرده است که در آینده موجب صدمه به منافع بلندمدت این کشور خواهد شد.
نقش آلمان در حفظ صلح و امنیت بین المللی: مطالعه موردی افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دورة پسا جنگ سردو فروپاشی نظام دوقطبی در حوزه سیاست خارجی و امنیتی آلمان
تحولات مهمی به وجود آمد و این کشور خود را برای نقشآفرینی و حضوری مؤثر در راستای
حفظ صلح و امنیت بینالمللی و همکاری با سازمانهای بینالمللی و بهویژه سازمان ملل متحد مهیا
کرد که ازجمله مهمترین این موارد حضور نیروهای نظامی آلمان در افغانستان بعد از حوادث
یازده سپتامبر 2001 و سقوط طالبان، با هدف صلح سازی و کمک به سازمان ملل متحد برای
تحقق ایجاد صلح و امنیت است.
این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال اصلی است که آلمان در راستای برقراری و حفظ
صلح و امنیت بینالمللی چه نقشی در افغانستان ایفا کرده است؟ یافته ها ی این پژوهش نشان
میدهند، هرچند حضور و مشارکت فعال آلمان در افغانستان در چارچوب اهداف و منافع سازمان
ناتو و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد (ایساف) به از بین بردن کامل تروریسم منجر نشده،
با این هم ه توانسته است به توانمندساز ی دولت افغانستان، بازسازی ساختارهای اقتصادی و
اجتماعی و برقراری آرامش نسبی در این کشور کمک کند و آلمان را به یکی از کشورهای مهم
جهان در کمک به سازمانهای بینالمللی برای تحقق اهداف انسان دوستانه مبدل سازد
تأثیر اندیشه های ابن تیمیه بر خطوط فکری و خط مشی گروه های سلفی- تکفیری
حوزه های تخصصی:
بنیادگرایی دینی با ارائه قرائت های افراطی، ناقص، رادیکال و متن محور از متون دینی در مواجهه با بحران های دنیای جدید، مسلمانان را به سوی افراطی گرایی سوق می دهد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و تاریخی-تحلیلی تلاش می کند به این پرسش ها پاسخ دهد که بنیادهای فکری و نظری افراط گرایی در جهان اسلام چیست؟ و علل باز تولید این اندیشه ها چه عواملی هستند؟ یافته ها حاکی از آن است که افراط گرایی حاصل دیالکتیک وهابیت (سلفی گری) و اندیشه های رادیکال بنیادگرایانه است و به لحاظ فکری این جریان های افراط گرا از آموزه های ابن تیمیه و شاگردان مکتب او یعنی محمد بن عبدالوهاب، ابوالاعلی مودودی و سید قطب تغذیه می کنند. در واقع افراط گرایان با تفسیر خود از جهاد و باز تولید اندیشه های بنیاد گرایی در قالب گروهای تروریستی چون داعش، القاعده و طالبان ظهور نموده اند.
نقش و جایگاه رسانه در راهبردهای گروه های سلفی جهادی و تأثیر آن بر خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۳
293-325
حوزه های تخصصی:
رسانه ها در عصر جدید امکانات مثبتی را برای پیشبرد ارزش های انسانی و پیشرفت صلح در جامعه جهانی ایجاد کرده اند و از سوی دیگر، با توجه به محدودیت در کنترل و گستره بی حدوحصر آن به ابزاری در دست گروه های رادیکال و جهادی برای تبلیغ ارزش ها و گسترش اقدامات ضد انسانی و ضد حقوق بشری آنان تبدیل شده است. در این میان منطقه خاورمیانه کانون اصلی فعالیت و مبارزات منفی این گروه ها بوده که در سال های بعد از 2010 نیز به کانون اصلی بحران در سطح جهانی تبدیل شده است. بر همین مبنا، رد راستای بررسی چرایی این مسئله، پرسش اصلی مقّال حاضر این است که «رسانه چه جایگاهی در راهبردهای گروه های سلفی به ویژه القاعده و داعش داشته و فعالیت رسانه ای این گروه ها چه تاثیری را بر زیست اجتماعی مردمان خاورمیانه داشته است؟» واقعیت آن است که گروه های جهادی و به طور خاص دو گروه تروریستی القاعده و داعش، در سال های اخیر راهبرد رسانه ای مشخص و گسترده ای را بر مبنای تلاش برای عضوگیری، ترویج خشونت، مشروعیت سازی و فراخواندن پیام های خود برای طرفدران و دشمنان، در پیش گرفته اند.همچنین، این گروه ها در عرصه میدانی نیز خاورمیانه را به جولانگاه اصلی اقدامات مخرب خود تبدیل کرده اند و شرایط به گونه ای شده که می توان امروزه از سایه افکندن تروریسم و جهادی گری بر خاورمیانه سخن به میان آورد. در سطحی دیگر، فعالیت ها و به طور خاص استقرار حکومت اسلامی داعش در سال های بعد از 2014 در کشورهای عراق و سوریه، منطقه خاورمیانه را در مسیر بازتولید دائم خشونت و ارزش های داعشی قرار خواهد داد.
أثر العدول فی توجیه المعنى فی شرح ابن هشام "بانت سُعاد"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تتناول هذه الدّراسه قراءه نصیّه نحویّه جدیده للبرده، تتمثّل فی ظاهره العدول أو الانزیاح التی وظّفها الشّاعر کعب فی إبداعه الصّلد، فأفرزت غنىً فنیّاً، ودلالیّاً، من خلال لغته الشّعریّه التی تحمل طاقات إیحائیه، وإمکانات تعبیریّه، تمثّلت فی أنماط متعدّده من العدول: النّحویّ والصّرفیّ؛ ذلک العدول الذی کشف عن بواطنها، وفتّق أسرارها ابن هشام الأنصاری فی شرحه قصیده "بانت سعاد"، فدلّت الدّراسه على قدره ابن هشام العقلیّه على استنباط الوجوه النّحویّه المتعدده،من مثل:النّقل، والقلب، والتناوب، وغیرها، وربطها بالمعنى؛ إذ یرجع تعدد المعنى إلى القراءات المتنوّعه للبیت الشّعری، فحاولت فی دراستی هذه إعاده إنتاج المعنى اعتماداً على ربط النّحو بالدلاله. وهذا العدول عن الصیغ الأصلیّه فی السّیاق النّصّی له أبعاد بلاغیّه، ومقاصد بیانیّه، یعمد إلیه النّاظم، فیکشف عن وجه من وجوه البیان الدّلالی الّذی یفاجِئ المتلقی، ویثیر دهشته، لمخالفته القواعد المألوفه فی العرف اللغوی؛ ممّا یؤدّی إلى کسر النّظام النّحوی، والانحراف باللغه من مسار الجمود إلى التّطوّر حیث الإبداع، والتّوجّه نحو البؤر ذات الدّلالات المرکّزه التی تسهم فی تقویه المعنى بسبب التّوسّع الدّلالی فی الصّیغ والبنى التی تشتمل علیها النّصوص المدروسه.
گروه های تکفیری و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
279 - 305
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: جبهه النصره - شاخه القاعده در میدان عملیاتی سوریه - در طول سال های 2011 تا 2016، به دلیل توانایی های نظامی و مالی، تجهیزات برتر، سازماندهی و شیوه های فرماندهی و کنترل، منابع مالی مستمر، و تعهد ایدئولوژیک عمیقی که اعضایش دارند، خود را ضمن متمایز ساختن از بقیه گروه های معارض در سوریه، برجسته و به عنوان مهمترین سازمان سلفی-تکفیری در سوریه، معرفی نمود. از این رو، هدف این این مقاله آشنایی با خاستگاه، اهداف، استراتژی و تاکتیک های جبهه النصره در سوریه است و از این رهگذر، می کوشد تا تأثیر عملکرد این جبهه را بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بررسی نماید. روش شناسی: این تحقیق با رویکردی کیفی و ضمن اتخاذ روشی توصیفی-تحلیلی، به دنبال پاسخ گویی به سوالات تحقیق است. روش گردآوری داده ها در این تحقیق، کتابخانه ای بوده و با استفاده از ابزار فیش نویسی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق عبارت از؛ کلیه اسناد، مدارک و مستندات در حوزه تحقیق است. یافته ها و نتیجه گیری: به نظر می رسد جبهه النصره با اتخاذ سیاست های کلان در عرصه های اجتماعی، رسانه ای و عملیاتی، زمینه تبدیل شدن منازعه سوریه به یک منازعه بلندمدت را فراهم ساخته است. هر چند با پیروزی های بزرگ اخیر محور مقاومت، پایان موجودیت این گروه تروریستی نزدیک خواهد بود.
داعش در افغانستان؛ ماهیت، اهداف و چشم انداز آن
حوزه های تخصصی:
گروه تروریستی داعش با دیدی جهان گرا، خواستار به اصطلاح حاکمیت خلافت اسلامی در گستره ای از خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب اروپا تا قفقاز، آسیای مرکزی و افغانستان و پاکستان و حتی بخش هایی از ایران و هند است. اگر داعش در سوریه و عراق به بن بست برسد، افغانستان بهترین مکان برای ادامه فعالیت این گروه محسوب می شود. هماهنگی سیاست های داعش با اهداف برخی از کشورهای منطقه و همچنین کارکرد این گروه در رقابت قدرت های جهانی، زمینه مناسبی برای نفوذ داعش در افغانستان به وجود آورده است. وجود تفکر تحریف شده جهادی در میان گروه های تروریستی افغانستان، ورود داعش به این کشور را تسهیل می کند. البته گروه های افراط گرای افغان با داعش بر سرِ تکفیر شیعیان اختلاف نظر دارند. دیگر اختلاف داعش و این گروه ها بر سر قدرت است. به نظر می رسد تهدید داعش برای کشورهای هم جوار افغانستان، کشورهای مذکور را برای مقابله با تهدید این گروه به تشکیل ائتلافی هرچند نانوشته ترغیب کند.
جهانی شدن و القاعده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۱ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
171 - 188
حوزه های تخصصی:
در این مقاله رابطه بین دو پدیده جهانی شدن و القاعده بررسی می شود. نویسنده معتقد است القاعده به مثابه جنبشی تروریستی ضدجهانی شدن در واکنش نسبت به سلطه آمریکا در سطح جهانی به ویژه کشورهای مسلمان شکل گرفته است. در ضمن این جنبش از جهتی نیز از ابزارهایی که جهانی شدن در بعد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در اختیار آن قرار داده به نحو احسن بهره برده است. در این پژوهش ابتدا پدیده جهانی شدن و آثار، پیامدها و مقاومت های در برابر آن تشریح می شود. سپس به شرایط جهان اسلام در عصر جهانی شدن اشاره شده و نگرش کل جهان اسلام و عرب در باره جهانی شدن بررسی قرار می شود. مبحث پایانی نیز به تشریح رابطه بین جهانی شدن و تروریسم ضدآمریکایی القاعده اختصاص یافته است.