مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
نظریه داده بنیاد
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته، تاکید بر روش شناسی کیفی، جایگزین تفوق و برتری روش شناسی کمی شده است. یکی از مهم ترین استراتژی های پژوهش کیفی، نظریه پردازی داده بنیاد است. در این مقاله پس از مروری خلاصه بر جایگاه این استراتژی در پرتو پژوهش کیفی، چگونگی ظهور و تطور این استراتژی پژوهشی، و نیز معنا و تعاریف آن بررسی می شود. در مرحله بعد، فرآیند اجرای نظریه پردازی داده بنیاد بر اساس معروف ترین رهیافت موجود، رهیافت نظام مند استِراوس و کوربین ارائه می شود. در این بخش مواردی همچون فرآیندی بودن این نظریه، انجام نمونه برداری نظری، یادنوشت نگاری، کدگذاری داده ها (اعم از کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی)، خلق و ارائه نظریه توضیح داده می شود و در نهایت، اعتبارسنجی نظریه و ارزیابی نظریه پردازی داده بنیاد بحث و بررسی می گیرد.
ارزیابی کارایی بانکهای دولتی در مقایسه با بانکهای خصوصی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، در ابتدا کارایی بانکهای دولتی با بانکهای خصوصی در کشور مقایسه شد. نتیجه به دست آمده نشان داد شاخص های کارایی بانکهای دولتی به مراتب کمتر از بانکهای خصوصی است. سپس با تبعیت از نظریه داده بنیاد به عنوان روش تحقیق کیفی، با مصاحبه با مدیران صنعت بانکداری ایران، چرایی کارایی پایین تر بانکهای دولتی کشور در مقایسه با بانکهای خصوصی تحلیل شد. تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کد گذاری انتخابی و کدگذاری محوری نشان داد بانکهای دولتی، با توجه به ماهیت دولتی آنها و شرایطی که بر آنها حاکم است با پدیده ای با عنوان بی نظمی سازمانی مواجه هستند. بینظمی سازمانی سازمانی موجب میشود که مجموعه مصرف کنندگان منابع بانک به هدر دهندگان منابع تبدیل شوند. از طرف دیگر ساختار سازمانی ناکارا و فرهنگ سازمانی ناکارا نیز بر هدر دهی منابع به عنوان عوامل بستر و زمینه ساز تأثیر میگذارند. همچنین فقر اطلاعاتی و اسراف سازمانی نیز بر هدردهی منابع و تشدید آن تأثیر مضاعف میگذارند که این شرایط منجر به ناکارایی بانکهای دولتی در صنعت بانکداری ایران میشود.
الزامات، ضرورت ها و مکانیزم های تجاریسازی دانش در دانشکده های مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتلای صنعتی و اقتصادی هر جامعه ای مرهون پژوهش های علمی و سازمان یافته آن جامعه است. نقش مهمی که فرآیند تجاریسازی در این میان ایفا میکند، موضوع اصلی مقاله حاضر است که با بررسی مفاهیم، فرآیندها و مدل های تجاریسازی دانش در دنیا و با توجه به کارهای مؤثری که در دانشگاه های معتبر دنیا رخ داده است، به مکانیزمی قابل استفاده در دانشکده های مدیریت دانشگاه های مختلف کشور دست یابد. روش پژوهش مورد استفاده، گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد) است. روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق با استادان دانشکده های مدیریت بوده و نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام شده است. نتایج مصاحبه ها در قالب سه مقوله، ضرورت ها، موانع و الزامات تجاریسازی دانش دسته بندی و در پایان نیز، مکانیزم تجاریسازی دانش ارایه شده است.
کاوش فرایند رفتارهای منافقانه در ارتباطات بین فردی در سازمان با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کیفی با هدف غایی کاوش فرایند رفتارهای منافقانه در ارتباطات بین فردی در ارتباطات بین فردی در سازمان با استفاده از طرح نظام مند نظریه داده بنیاد انجام شده است. به این منظور ضمن انجام مصاحبه باز با 25 نفر از کارکنان یکی از سازمان های دولتی، مجموعه ای از مضامین اولیه طی فرایند کدگذاری باز گردآوری شدند و از دل آن ها مقوله هایی استخراج گردید؛ سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها ذیل عناوین شرایط علی، پدیده محوری، راهبردهای کنش و کنش متقابل، بستر، شرایط مداخله گر و پیامدهای رفتارهای منافقانه در ارتباطات بین فردی در قالب پارادایم کدگذاری تعیین شد؛ در ادامه و در مرحله کدگذاری انتخابی، یکایک اجزای پارادایم کدگذاری تشریح، سیر داستان ترسیم و نظریه خلق شد؛ سرانجام، گزاره های حکمی و فرضیه های راهبردی پژوهش تدوین گردید.
معرفی روش شناسی نظریه داده بنیاد برای تحقیقات اسلامی (ارائه یک نمونه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ضرورت بومی سازی نظریه ها به ویژه درعلوم انسانی ، به خواست عمومی جامعه علمی ایران تبدیل شده است . بهره گیری از «متون اسلامی» برای نظریه پردازی درعرصه های نوین ، یکی از رویکردهای مناسب بومی سازی است که روز به روز در حال گسترش است. اما به دلیل فقرروش شناسی دراین رویکرد، دست آورد قابل قبولی در پی نداشته است . این نوشته برآن است تا یکی از روش های کیفی که به منظورنظریه پردازی عرضه شده است را برای انجام تحقیقات اسلامی معرفی نماید و برای اثبات کارآیی آن ، در یک مطالعه موردی بکار گرفته و مراحل اجرای آنرا گام به گام شرح دهد.
روش شناسی «تئوری داده بنیاد» برای این منظور برگزیده شده است . به نظر نگارنده این روش شناسی یکی از روش هایی است که قابلیت بکارگیری در تحقیقات اسلامی را داراست . مراحل اجرای این روش که به «کد گذاری» معروف شده ، با شیوه های تحقیق در متون اسلامی تناسب زیادی دارد.
برای کد گذاری باز، از روش تحلیل اسنادی و در دو مرحله کد گذاری محوری و کد گذاری انتخابیبرای دسته بندی عوامل و کشف روابط بین مولفه ها و ابعاد، از تست خبرگی و برای مرحله مدل سازی ازتکنیک « چند رأیی » استفاده شده است. ...
شناخت قابلیت های سازمانی جایگاه سازی برند شرکت در صنعت مواد غذایی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کیفی به دنبال یافتن قابلیت های لازم جهت جایگاه سازی برند شرکت در قالب الگویی نظام مند و با بهره گیری از نظریه داده بنیاد است. پژوهش های گذشته در حیطه جایگاه سازی برند شرکت، بسیار محدود و غالباً یک سونگرانه (از دید مشتری)، کمّی گرا و انتزاعی است. این پژوهش، جایگاه سازی برند شرکت را از دیدگاه درون سازمانی و با تأسی از رویکرد راهبردی قابلیت های سازمانی جست وجو می کند. بدین منظور مصاحبه های عمیقی با مدیران شرکت های شناخته شده فعال در صنعت مواد غذایی صورت گرفت. تحلیل داده ها بر اساس نظریه داده بنیاد مبین آن است که ثبات سازمانی، زمینه مناسب جهت ایجاد و تقویت قابلیت های مؤثر بر هویت بخشی به برند شرکت را فراهم می کند. هویت ایجادشده از طریق قابلیت های تصویرپردازی مثبت به جایگاه سازی برند کمک می کند. در عین حال، شایستگی های مدیریت ارشد و پویایی بازار به عنوان عوامل مداخله گر و بسترساز، شرایط تقویت و تسریع جایگاه سازی برند را موجب می شود.
فهم انتقال خط مشی اصلاحات اداری در ایران پژوهشی بر مبنای راهبرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای تبیین نوع اصلاحات اداری در هر کشوری دو نحله بزرگ فکری وجود دارد. نحله نخست عوامل موجد اصلاحات اداری را در درون هر کشور جستجو می کند، در حالی که نحله دوم اشاعه بسته های اصلاحات اداری در کشور را به عوامل بین المللی و جهانی نسبت می دهد. با اتکا به چارچوب نظری دوم، این پژوهش کیفی تلاش دارد فرایند رخداد انتقال بسته اصلاحات اداری از عرصه بین المللی به ایران را تئوریزه کند. نظریه حاصل نشان می دهد که پدیده محوری چنین فرایندی مضمونی تحت عنوان ""درس آموزی مدیریتی ملی"" است که در فرایندی از عوامل بستری و مداخله گر و به اتکای دسته ای از عوامل علّی، انتقال اصلاحات اداری را تبیین می کند.
الگویی برای اجرایی کردن برنامه های راهبرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تدوین، اجرا وکنترل راهبرد سه بخش به هم وابسته الگوی جامع مدیریت راهبرداست که ترکیب آنها موجب اثربخشی خواهد شد. اما مطالعات مختلف نشان می دهند که بسیاری از برنامه های تدوین شدهبه مرحله اجرایی نرسیده اند و یا آنکه فقدان الگو و دید جامع به اجرایی شدن برنامه راهبرد باعث راکد ماندن آنها شده است. از این رو نیاز به بسترسازی و مقدمه سازی برای انتقال راهبردها از مرحله تدوین به مرحله عملیات در برنامه های راهبرداحساس می شودکه مساله اصلی این تحقیقاست. در واقع این تحقیق به دنبال شناسایی الگویی است که واسطه بین تدوین استراتژی سازمان و کسب و کار و عملیات باشد. به عبارت دیگر شرایط اجرایی شدن برنامه های راهبرد را درسازمان ها تعیینکنند. اجرایی شدن به معنای بسترسازی و مقدمه سازی برای انتقال از مرحله تدوین به مرحله عملیات است.
در این تحقیق برای از روش نظریه داده بنیاد و برای طراحی الگو از چارچوب مدل پارادایم نظریه داده بنیاد اشتراس و کوربین استفاده شده است. در جایی که مبانی نظری کافی وجود نداشته باشداستفاده از این روش توصیه شده است و از آنجا که اجرایی شدن برنامه های راهبرد فاقد مبانی نظری کافی می باشد لذا روش نظریه داده بنیاد برای این تحقیق انتخاب شد. مشارکت کنندگان در این تحقیق از سه سازمانی که دارای برنامه راهبرد مدون بوده و آن را اجرایی کرده بودند انتخاب شده اند. مشارکت کنندگان 23 نفر از مدیران، معاونان و مشاوران تدوین کننده هستند که با آنها مصاحبه شده است و براساس آن نظریه و الگوی اجرایی کردن برنامه های راهبرد تدوین و طراحی شده است. الگوی طراحی شده نیز در نهایت به تایید مشارکت کنندگان و ناظرین (تعدادی از اساتید دانشگاه) رسیده است.
نظریه اجرایی شدن برنامه های راهبرد چرایی و علت اجرایی شدن برنامه های راهبرد را نشان می دهد. اجرایی شدن برنامه های راهبرد تابعی از تدوین مشارکتی، تعهد اجرایی مدیران، فضای سازمانی و عوامل درونی است. تدوین مشارکتی (مشارکت نیروی انسانی در تدوین، ایجاد انگیزه برای مشارکت، تشکیل کمیته های راهبری، تدوین کننده ماهر) شرط علی برای ایجاد تعهد اجرایی مدیران است. تعهد اجرایی (اعتقاد مدیران به برنامه، تعهد برای اجرای برنامه،تدوین مناسب، اهداف روشن، برنامه امکان پذیر) مقوله محوری و مهم ترین عامل در اجرایی کردن برنامه های راهبرد است. فضای سازمانی (فرهنگ سازمانی، فرهنگ بومی یکسان،انتخاب دقیق کارکنان، ثبات مدیریت) به عنوان بسترحاکم به همراه عوامل درونی (استمرارآموزش های تخصصی و ایجاد آمادگی در کارکنان برای پذیرش استراتژی ها،ارتباطات،آموزش قبل از اجرا) به عنوان شرایط مداخله گر به همراه تعهد اجرایی با تأثیر همزمان، شرایط را برای اعمال مدیریت تغییر (تغییرات ساختاری و فرایندی) مهیا می کنند. پیامد مدیریت تغییر، اجرایی شدن برنامه های راهبرداست. نتیجه اجرایی کردن برنامه های راهبرد، تعریف پروژه های عملیاتی، ترسیم نقشه های راهبرد و یا اولویت بندی پروژه ها می باشد. سازمان ها با اجرای گام به گام این الگو می توانند برنامه های راهبرد را به مرحله عملیات منتقل نمایند و فاصله بین تدوین و عملیات را تکمیل کنند.
چگونگی آزار جنسی زنان در محیطکار: به کارگیری روششناسی کیفی نظریه داده بنیاد برای بررسی احساس ناامنی زنان در محیطکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه احساس ناامنی زنان در محیط کار با استفاده از رهیافت کیفی (تفسیرگرایی اجتماعی) هدف پژوهش حاضر میباشد، در این راستا با20 نفراز زنان شاغل شهر اصفهان مصاحبه شد. روششناسی پژوهش حاضر روششناسی کیفی است و از تکنیک مصاحبه عمیق و نیمساخت یافته، مشاهده، مشاهده مشارکتی و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نظریه دادهبنیاد استفاده گردید. این روش شامل پنج رویه است و در آخر با استفاده از مقولههای حاصل از سه مرحله کدبندی (باز، محوری و گزینشی) به یک نظریه و یا الگوی پارادایمی دست یافته میشود. یافتههای به دست آمده در قالب شرایط علی، استراتژیها و پیامدها شامل محیطکار، سبک زندگی، شگردهای مواجهه و فرسایش روانی و شغلی است. محیط کار و سبک زندگی (تجلی رفتاری جنسیت زده و نمای ظاهری) باورها و کلیشههای جنسیتی، قدرت نامتوازن از شرایط علی مهم و اثرگذار در به وجود آوردن مسأله ناامنی زنان در محیط کار می باشد.
الگوی مبنایی تصمیم گیری مدیریت ورزش ایران: گفتمان کاوی استراتژی با استفاده از تحلیل داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه زبان، متن و گفتمان در قلمروهای خُرد، بومی و موضعی یکی از جریان های پژوهشی تأکید شده از سوی جدیدترین پارادایم استراتژی پژوهی، یعنی «استراتژی به منزله عمل» است. مطالعه انتقادی پیش رو با استفاده از پژوهش کیفی و با اتکا بر فلسفه ساخت گرایی اجتماعی به دنبال استخراج «چیستی» و «چرایی» الگوی حاکم بر تصمیم های مدیران ورزش ایران از درون متن مدیریت ورزش ایران است. در این راستا با کمک نرم افزار تحلیل اکتشافی اطلس.تی از روش تحلیل داده بنیاد و کدگذاری های مبتنی بر رویکرد استقرایی بهره گرفته می شود. نتایج از درون 12 مصاحبه میدانی نیمه ساختاریافته و 19 سند دست دوم به دست می آیند و نمونه ها از ترکیبی از نمونه گیری های هدف مند، گلوله برفی، در دسترس و نظری حاصل می شوند. در نهایت مشخص می شود که شرایط علّیِ «عدم اطمینان مدیریتی، عدم اطمینان اقتصادی، عدم اطمینان ناشی از ابهام در جهت گیری ها و عدم اطمینان ناشی از سیاست زدگی مدیریت» در کنار شرایط مداخله گرِ «موفقیت های گذشته مدیران، سابقه مدیریتی آن ها، میزان اضطراب گریزی شخصیتی شان، ساختار قدرت و نقش رسانه» پدیدارِ «گفتمان اطمینان طلبی» را در بستر «نزدیک بینی ذینفعان و عدم استقلال طلبی» شکل می دهند. عناصر ذکر شده در کنار هم «استراتژی مشروعیت بخشی» و پیامدهای تصمیماتی گرایش به «علم، ائتلاف ، اخلاق، ترویج و انطباق» را می سازند.
طراحی مدل حکمرانی خوب بر اساس نامه مالک اشتر و مقایسه آن با اصول حکمرانی خوب بانک جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکمرانی خوب، نظریه جدیدی است که به دنبال پدیدساختن نهادهایی است که به دولت در انجام وظیفه های خود مبنی بر فراهم ساختن وضعیت بهتر و رفاه بیشتر برای مردم کمک کند. هدف اصلی تحقیق پیش رو طراحی مدل حکمرانی خوب از عهدنامه مالک اشتر با استفاده از روش داده بنیاد و مقایسه مؤلفه های حکمرانی خوب مورد نظر بانک جهانی با نتیجه های حاصل است. روش تحقیق این مطالعه وصفی تحلیلی بوده و برای استخراج اصول حکمرانی خوب از عهدنامه مالک اشتر، روش داده بنیاد استفاده شده است. نتیجه های مطالعه نشان داد که دیدگاه امام علی7 درباره حکمرانی خوب گرچه عنصر های مشترکی با نظریه حکمرانی خوب بانک جهانی داشته و هر دو حقیقت واحدی از حکمرانی خوب در نظر دارند؛ حال آنکه روش های رسیدن به حکمرانی خوب در دو دوره به علت تفاوت های ساختاری هر زمان متفاوت است. افزون بر این نکته های مورد توجه حضرت علی7 بوده است که در بانک جهانی توجهی به آنها نشده و آن توجه به تقوا و عبودیت است و نیز حضرت علی7 دو منبع قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم6 را به عنوان منابع مستحکم دینی برای رفع مشکل ها در نامه مالک اشتر معرفی می کنند که در بانک جهانی چنین منابعی وجود ندارد و دستورهای حکومتی آنها از عقل بشری برگرفته است که به مرور زمان نامعتبر و متغیر خواهد بود.
کاوش رفتار جوشش سازمانی: گامی به سوی تدوین یک نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش کاوشی پیرامون رفتار جوشش سازمانی با استفاده از نظریه داده بنیاد بود. در این راستا با استفاده از رویکرد هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری، مصاحبه هایی باز با 18 نفر از کارکنان دانشگاه شیراز انجام شد. در این مصاحبه ها، از شرکت کنندگان پرسش هایی باز در ارتباط با پدیده مورد بررسی پرسیده شد. پس از جمع آوری داده ها، به منظور تحلیل آنها، سه مرحله: کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد و در نهایت تصویری عینی از نظریه ایجاد شده، ارائه شد. در واقع مضمون های اولیه از طریق کدگذاری باز به دست آمد و از درون آنها مقوله هایی استخراج و در مرحله کدگذاری محوری پیوند بین این مقوله تعیین شد. نظریه به دست آمده نشان می دهد که پدیده محوری یعنی رفتار جوشش سازمانی در فرآیندی از عوامل علّی، بسترساز و مداخله گر، راهبرد و پیامدهای جوشش سازمانی تبیین می شود.
تبیین الگوی بومی تدوین خط مشی های زیست محیطی کشور با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش کیفی به دنبال کشف الگوی بومی تدوین خط مشی های زیست محیطی کشور با بهره گیری از نظریه داده بنیاد است. بدین منظور 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته تخصصی با خبرگان و 2 مطالعه مجزّا (تاریخی و اسلامی) شده است. تحلیل داده ها در فرآیند کدگذاری باز، منجر به ظهور 119 مفهوم انتزاعی در قالب 40 مقوله اصلی گردید. سپس این مقولات در فرآیند کدگذاری محوری به یکدیگر مرتبط شدند. در نهایت، 5 قضیه در نتیجه کدگذاری انتخابی به دست آمد. تحلیل داده ها بر اساس نظریه داده بنیاد، مبیّن آن است که «بازیگران زیست محیطی» به منزله شرایط علّی در تدوین خط مشی زیست محیطی از طریق راهبرد «کنش های زیست محیطی» به مقوله محوری پژوهش مرتبط می شوند. در عین حال، «ابرخط مشی های زیست محیطی» به منزله عوامل مداخله گر، و عوامل زمینه ایِ «نرم» و «سخت» به منزله مؤلفه های بسترساز، تدوین خط مشی های زیست محیطی را تسهیل می کنند.
فهم خاتمه خط مشی های عمومی در ایران؛ پژوهشی بر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صاحب نظران علم خط مشی معتقدند که خاتمه خط مشی از گام های فرآیند خط مشی گذاری است که نسبت به سایر گام های این چرخه کمتر مورد مداقه قرار گرفته است. خط مشی های خاتمه یافته را می توان به دو دسته تقسیم بندی کرد: 1) خط مشی هایی که خاتمه بخشی آن بر مبنای منطق و عقلانیت صورت گرفته است (مرتفع شدن مسئله عمومی، ناکارایی خط مشی جاری و...)، 2) خط مشی هایی که پس از تدوین و ابلاغ از سوی مجریان رها، معطل و در نهایت خاتمه می یابند. این پژوهش کیفی تلاش دارد فرایند رخداد خاتمه بخشی از نوع دوم را نظریه پردازی کند. در مرحله اول داده ها از طریق انجام مصاحبه های ساختاریافته با مسئولان و مدیران نظام خط مشی گذاری ایران گردآوری می شوند. در مرحله دوم «تم های کلیدی» استخراج شده و بر اساس راهبرد پژوهشی نظریه پردازی داده-بنیاد، که روشی نظام مند و کیفی برای خلق نظریه است، نظریه خاتمه خط مشی های عمومی در ایران خلق می گردد. نظریه حاصل نشان می دهد که پدیده محوری چنین فرآیندی مضمونی تحت عنوان خط مشی عمومی لرزان است که در فرآیندی از عوامل بستری و مداخله گر و به اتکای دسته ای از عوامل علی، خاتمه خط مشی را تبیین می کند.
طراحی و تبیین مدل سیاست گذاری خبری بر اساس مولفه های بنیادین در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای تبیین سیاستگذاری رسانه ای دو رویکرد وجود دارد، رویکرد اول که رویکرد سنتی به سیاستگذاری رسانه است، رسانه ها را نهادهایی قابل سیاستگذاری می داند و در این راستا بیشتر نقش دولت ها و حاکمیت ها را پر رنگ می کند که چطور دولت ها برای حفظ منافع عمومی دست به سیاستگذاری رسانه ای می زنند. رویکرد دوم رویکردی است که به لحاظ پیشرفت های تکنولوژیک حوزه ارتباطات و ظهور رسانه های نوین عرصه رسانه را عرصه ای غیرقابل سیاستگذاری می داند. طبق این چارچوب نظری می توان مدلها و نظریه های موجود در حوزه سیاستگذاری رسانه ای را در قالب این دو رویکرد از یکدیگر مجزا کرد. با اتکا به رویکرد نظری اول، این پژوهش، با روش نظریه زمینه ای تلاش دارد فرایند سیاستگذاری خبری در سیمای جمهوری اسلامی ایران را در قالب یک مدل ارائه کند. نظریه حاصل نشان می دهد که پدیده اصلی چنین فرایندی مضمونی تحت عنوان "" اهمیت دادن سردبیر خبر به سوژه محوری یا اصالت ارزش رویداد در اخبار سیما"" است که تحت تأثیر متغیرهایی، سیاستگذاری خبری اثربخش را تبیین می کند. بنابراین براساس تحلیل داده های بدست آمده از روش مصاحبه نیمه ساختار یافته و مدل به دست آمده از تحقیق، می توان نتیجه گرفت که فرایند سیاستگذاری خبری در سیمای جمهوری اسلامی ایران بایستی رویکرد خود را در ارائه اخبار از مصلحت اندیشی به سوژه محوری تغییر داده تا بتواند در زمان های حساسی همچون انتخابات مخاطب را جذب و سیاست های کلان سازمان را تحقق بخشد.
الگوی حکومت مردم سالاری دینی مبتنی بر بیانات مقام معظم رهبری (دامت برکاته)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امام خامنه ای (دامت برکاته) مفهوم مردم سالاری دینی را از سال 1377 مطرح کردند. این مقاله قصد دارد تا الگوی مردم سالاری دینی را از بیانات ایشان و براساس نظریه داده بنیاد استخراج کند. مقاله، بیانات معظم له را از همان سال تا کنون بررسی و 2673 کد را استخراج کرده است؛ سپس با رفت و برگشت بین کدها، مفاهیم و مقوله ها، کدها در هفت دسته شامل عوامل، الزامات، محتویات (هست ها و نیست ها)، مقومات، منهیات و پیامدها دسته بندی شده و در نهایت با 35 مقوله پایان یافته است. براساس نتایج پژوهش، برقراری حکومت مردم سالاری دینی به اجرایی کردن الزامات بویژه ولایت فقیه و قانون اساسی و محتویاتی همچون اجرای اسلام و چارچوبهای الهی و حکومت بر مبنای ارزشها و از بین رفتن دیکتاتوری نیاز خواهد داشت. تداوم چنین حکومتی نیز به مقومات و منهیاتی استوار است که از جمله آنها می توان به بصیرت و امکان نقد و اعتراض به عنوان قوام دهنده و ثروت اندوزی و سوء استفاده از قدرت به عنوان از بین برنده اشاره کرد.
الگوی بومی مدیریت بحران در کتابخانه های ایران: پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی بومی مدیریت بحران در کتابخانه ها است. شناسایی زمینه ها و راهبردهای اصلی و نیز عوامل اصلی مداخله گر در مدیریت بومی بحران کتابخانه های ایران، از اهداف فرعی پژوهش به شمار می رود.
روش: این پژوهش به روش کیفی و با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شد و داده ها با انجام مصاحبه های نیمه ساختار یافته عمیق گردآوری گردید. اشباع داده ها عامل اساسی در تعیین حجم نمونه بود. جامعه پژوهش، متخصصان مدیریت بحران و نیز مدیران کتابخانه ها در ایران بودند. تحلیل داده ها از طریق کدگذاری نظری که شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی است انجام شد. در کدگذاری محوری پدیده یا مقوله اصلی شناسایی شد و در مرحله کدگذاری گزینشی الگوی مورد نظر ارائه گردید که در این الگو زمینه ها، شرایط علی، راهبردهای اصلی، مداخله گرها (شرایط واسطه ای) و پیامدهای مدیریت بحران در کتابخانه ها مشخص شد.
یافته ها: زمینه های اصلی مدیریت بحران در الگوی ارائه شده، در سه مقوله ارزش ها، نیروی انسانی و روش ها و تمهیدات جای گرفته است. شرایط علی و آنچه که باعث شده تا تحقیق مورد نظر شکل بگیرد، سه مقوله خسارت های مالی ناشی از بحران های گذشته در کتابخانه ها، نارضایتی مراجعان از خدمات کتابخانه ها و بی رغبتی کارمندان هستند. با توجه به یافته های پژوهش، راهبردهای اصلی مدیریت بحران عبارتند از: توجه به ویژگی های شخصیتی متقاضیان حین استخدام، راهکارهای افزایش مهارت ها و ارتباطات انسانی نیروی انسانی، نهادینه ساختن ارزش ها (مذهبی، اخلاقی و اجتماعی) در کتابخانه ها، استفاده از راهکارهای بودجه بندی صحیح و انجام فعالیت های پیشگیرانه از بروز بحران و استانداردسازی ساختمان کتابخانه ها. مصاحبه شوندگان در صحبت های خود به عواملی اشاره داشتند که بر انجام و سرعت انجام فرایند مدیریت بحران تاثیرگذار است (شرایط واسطه ای)، از جمله مکانیزم های مدیریتی، اقتصادی، سازمانی و اداری و مکانیزم های مربوط به استفاده از فن آوری در کتابخانه ها. در نهایت پیامد اجرای فرایند مدیریت بحران در کتابخانه های ایران، کاهش و یا از بین رفتن اثرات بحران های آشکار و پنهان داخلی و خارجی است.
اصالت/ارزش: بررسی متون حاکی از این است که تاکنون الگوی بومی جهت مدیریت بحران در کتابخانه های ایران ارائه نشده است. استانداردهای زیادی جهت مدیریت ریسک و بحران در دنیا ارائه شده است اما با توجه به ساختارهای فرهنگی، مذهبی، سیاسی و اجتماعی متفاوت کشورها، ضروری به نظر می رسید که الگویی بومی ارائه شود. استفاده از این الگو به کتابخانه ها کمک می کند که از بحران های طبیعی و سازمانی مصون بمانند و یا آسیب کمتری ببینند.
طراحی الگوی تصمیم گیری با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امکان، چیستی و چگونگی تأثیر مبانی فکری و نظام ارزشی بر تصمیم گیری به عنوان جوهره فعالیتهای مدیریت، موضوعی بحث برانگیز و حائز اهمیت است. از سوی دیگر بررسی تأثیر اندیشه و رویکرد اسلامی بر فرآیند تصمیم گیری، در منظومه مطالعات مدیریت جایگاهی اساسی دارد. در این مقاله نخست، امکان تأثیر اندیشه اسلامی بر موضوع تصمیم گیری سازمانی مورد توجه، و با تحلیل درون دینی و برون دینی، این تأثیر مورد تأکید قرار گرفته است. در ادامه در چارچوب نظریه داده بنیاد، ضمن مصاحبه با مجموعه ای از صاحبنظران حوزه اندیشه و مدیریت اسلامی، عوامل مؤثر، متغیرهای زمینه ساز، متغیرهای بازدارنده و نتایج تصمیم گیری اسلامی شناسایی شد. بر همین اساس مفهوم بصیرت با تأکید بر سه جنبه بصیرت نسبت به دین، بصیرت نسبت به مسئله و بصیرت نسبت به جامعه به عنوان مؤلفه محوری در تصمیم گیری با رویکرد اسلامی شناسایی شد. هم چنین فرایند پژوهش عوامل مشورت، توکل، اخلاص و اعتدال گرایی به عنوان عوامل مؤثر در تصمیم گیری اسلامی نشان داده شده است. نهایتاً به منظور ارزیابی اعتبار پژوهش، نتایج با ادبیات دینی مقایسه شده، و در صورت عدم تطابق کامل با کسب نظر صاحبنظران بازنگری لازم انجام شده است.
کاوش فرآیند چابکی سازمانی شرکت های تولیدی ورزشی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لازمه واکنش مؤثر و مفید به تغییرات محیطی و کسب مزیت رقابتی در شرکت های تولیدی ورزشی، دستیابی به چابکی سازمانی است. این پژوهش کیفی با هدف غایی کاوش فرآیند چابکی سازمانی شرکت های تولیدی ورزشی با استفاده از طرح نظام مند نظریه داده بنیاد انجام شده است. به این منظور مصاحبه باز با 12 نفر از مدیران شرکت های تولیدی ورزشی شهر تهران به صورت فردی و گروهی بعمل آمد. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودا نسخه 11،طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی بدست آمد، بطوریکه طی فرآیند کدگذاری باز مقوله هایی شامل: شرایط علی، مقوله های محوری، اقدامات و راهبرد ها، عوامل مداخله گر و پیامدهای ناشی از چابکی استخراج گردید؛ سپس در مرحله کدگذاری محوری، پیوند میان این مقوله ها ذیل عناوین شرایط علی (عوامل برون و درون سازمانی)، مقوله محوری (کسب مزیت رقابتی، انطباق شرکت با نیازهای مشتریان، مهندسی مجدد، انطباق پذیری با محیط، قدرت پاسخ گویی، شایستگی، انعطاف پذیری و سرعت)، راهبرد های کنش و کنش متقابل (در حوزه های: تولید، بازاریابی، اقتصادی، سیاسی، قانونی و دانش)، عوامل مداخله گر (محیطی، سازمانی و مدیریتی) و پیامدهای چابکی (پیامدهای: اقتصادی، تولیدی، اجتماعی، بازاریابی، مالی، انسانی، و برند و نشان تجاری) در شرکت های تولیدی ورزشی در قالب پارادایم کدکذاری تعیین شد؛ در ادامه و در مرحله کدگذاری انتخابی، یکایک اجزای پارادایم کدگذاری تشریح، سیر داستان ترسیم و نظریه خلق شده؛ در نهایت، گزاره های حکمی و فرضیه های راهبردی پژوهش تدوین گردید.
مفهوم پردازی معنویت سازمانی از منظر نهج البلاغه: کاربست استراتژی نظریه داده بنیاد
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین نظریه معنویت سازمانی از منظر نهج البلاغه، با استفاده از استراتژی پژوهشی نظریه داده بنیاد متنی به انجام رسید. بدین منظور، خطبه ها، نامه ها و حکمت های کتاب ارزشمند نهج البلاغه بررسی و نمونه عبارت های در ارتباط با مبحث معنویت سازمانی از نهج البلاغه استخراج شدند. پس از بررسی و دقت نظر در این عبارت ها، با محور قرار دادن مشخصه های مشترک بین آنها، مضمون های پژوهش در 21 عنوان گردآوری شدند. در نهایت با
در نظر گرفتن این مضمون ها و زیر شاخه هریک، به تدوین نظریه معنویت سازمانی از دیدگاه نهج البلاغه براساس مدل طرح نظام مند نظریه داده بنیاد، مشتمل بر مقوله کانونی (خدامحوری)، عوامل علّی (اعتقاد، عمل و خودشناسی)، راهبردها و تعاملات (راهبردهای آموزش و بهسازی، نظارت و مشاوره)، زمینه یا بستر (قانون مداری)، شرایط مداخله گر (خودسازی و توان مدیریتی)
و پیامدها (تعهد، تعامل سازنده، عدالت سازمانی و عدالت اجتماعی)، پرداخته شد. با توجه به اهمیت بومی سازی نظریه ها و گفتمان های مدیریت و تأکید بر مدیریت اسلامی جهت جلوگیری از بروز تضاد و تعارض در مبانی اعتقادی و عملی مدیران و کارکنان سازمانی، یافته های حاصل از این پژوهش می تواند افزون بر توسعه دانش نظری و بومی موجود، به روش های گوناگون، مبنایی برای سنجش معنویت و کاربرد آن در سازمان ها قرار گیرد.