فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۳۱٬۹۵۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش و تأثیر روحانیون عقیدتی سیاسی در مدیریت جهاد تبیین بر پایه آموزه ها و اندیشه های قرآنی امام خامنه ای (مد ظله العالی) می پردازد. روحانیون عقیدتی سیاسی با بهره گیری از تفسیرهای جامع قرآنی و رهنمودهای رهبری، می توانند نقشی کلیدی در تبیین مفاهیم دینی، ترویج فرهنگ جهاد و مقاومت، مشاوره اخلاقی، نظارت و ارزیابی عملکرد، ایجاد وحدت و انسجام، مقابله با جنگ نرم و تهاجم فرهنگی و ترویج عدالت و انصاف ایفا نمایند..با این مفروض هدف از انجام این پژوهش شناخت نقش روحانیون عقیدتی سیاسی در تشریح و مدیریت ابعاد این فریضه مهم در سطح نیروهای مسلح می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و با روش های توصیفی و موردی زمینه ای انجام شده است. جامعه آماری تحقیق در بخش روایی محتوایی پرسشنامه تعداد 20 نفر از خبرگان و در بخش تحلیل پرسشنامه و آمارهای استنباطی تعداد 70 نفر از صاحبنظران حوزه های فرهنگی و سیاسی است. داده های تحقیق با روش های اسنادی و میدانی گردآوری شده است و در جمع آوری اطلاعات از ابزارهای کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد روحانیون عقیدتی سیاسی نقشی فعال و مؤثر در مدیریت جهاد تبیین می توانند داشته و به افزایش بازدهی و انسجام نیروهای مسلح و جامعه اسلامی کمک شایانی کنند، لذا با تکیه بر اندیشه های قرآنی معظم له روحانیون عقیدتی سیاسی در مدیریت جهاد تبیین در 2 بعد مستقیم (با مولفه های حضوری و غیرحضوری) و غیرمستقیم(با مولفه های مدیریتی و تبلیغی ) نقش دارند.
بررسی سیاست خارجی روسیه در قبال اوکراین از منظر رئالیسم تهاجمی(2000-2020)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی کشور ها نشان دهنده اهدافی است که دولت ها در عرصه خارجی در پی دست یابی به آن هستند. اهداف و منافع ملی کشور ها در فرایند تصمیم گیری و براساس ارزش ها و باورهای ملی و درک تصمیم گیرندگان از آنها تعیین ابزار ها و امکانات برای تامین آنها مدنظر قرار میگرد. بنابراین سوال اصلی این پژوهش بررسی سیاست خارجی روسیه در قبال اوکراین را از منظر ریالیسم تهاجمی بین سالهای 2000 تا 2020 چگونه میتوان مورد بررسی قرار داد؟ هدف این تحقیق سیاست خارجی روسیه در قبال اوکراین براساس نظریه ریالیسم تهاجمی بین سالهای 2000 الی 2020 چگونه بوده و دیده گاهای درونی سیاست خارجی روسیه در دوران معاصر مخصوصا در زمان ریاست جمهوری والادمیر پوتین به چه شیوه بوده و نقش روسیه در بحران کنونی اوکراین به چه میزان بوده که مورد تبیین قرار خواهم داد. روش جمع آوری معلومات در این تحقیق بر اساس روش اسنادی، کتاب خانه ی توصیفی تحلیلی و گرد آوری معلومات به صورت کتاب خانه ای و با ابزار فش برداری است. نتایج و یافته های تحقیق نشان داد که روسیه بر اصل قدرت هنجارمند؛ و افزایش قدرت خود در برابر تحدیدات غرب و ناتو، نوسازی اقتصادی، دستیابی به جایگاه بایسته در فرایند های رقابت جهانی، و اعاده جایگاه روسیه در عرصه بین الملل به عنوان یک قدرت بزرگ جهانی روند تهاجمی را در مقابل اوکراین، مبنای سیاست خارجی خود قرار داده است.
آسیب شناسی گفتمان ناسیونالیسم در ایران معاصر در سایه خوانش آثار روشنفکران معاصر ایرانی (نمونه موردی: آثار صادق هدایت و احمد کسروی )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آسیب شناسی گفتمان ناسیونالیسمی در عصر معاصر در آثار صادق هدایت و احمد کسروی در دولت آن زمان نیاز به اقدامات سیاسی و فرهنگی داشت. سوال اصلی این تحقیق عبارت از این که مهترین ویژگی های گفتمان ناسیونالیسم در آثارصادق هدایت و احمد کسروی را که می توان با بازخوانی آثار آنها مشاهده نمود کدامند ؟ روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که تأکید بر روی مؤلفه هایی چون تصویرسازی شاهانه از عقل کل شاه، ترویج حس میهن پرستی و وطن دوستی، تقویت و القاء آموزه های باستانی، اشاعه زبان و ادبیات فارسی، زنده نگهداشتن موسیقی باستانی ایران، تقویت وحدت ملی، بزرگ نمایی از اقدامات شاه، تقویت هویت ملی و ناسیونالیسم ایرانی، راهرویی بین شاه و مردم برای تقویت و تداوم حکومت محمدرضاشاه ایجاد نموده بودند. آسیب شناسی گفتمان ناسیونالیسمی در عصر معاصر در آثار صادق هدایت و احمد کسروی در دولت آن زمان نیاز به اقدامات سیاسی و فرهنگی داشت. سوال اصلی این تحقیق عبارت از این که مهترین ویژگی های گفتمان ناسیونالیسم در آثارصادق هدایت و احمد کسروی را که می توان با بازخوانی آثار آنها مشاهده نمود کدامند ؟ روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی می باشد. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهد که تأکید بر روی مؤلفه هایی چون تصویرسازی شاهانه از عقل کل شاه، ترویج حس میهن پرستی و وطن دوستی، تقویت و القاء آموزه های باستانی، اشاعه زبان و ادبیات فارسی، زنده نگهداشتن موسیقی باستانی ایران، تقویت وحدت ملی، بزرگ نمایی از اقدامات شاه، تقویت هویت ملی و ناسیونالیسم ایرانی، راهرویی بین شاه و مردم برای تقویت و تداوم حکومت محمدرضاشاه ایجاد نموده بودند.
تمرکززدایی دولت و حکمرانی خوب شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۱۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۸
121 - 162
حوزههای تخصصی:
امروزه به واسطه رشد و توسعه شهرها، مواجهه با مسائل شهری پیچیده تر شده است. از این رو، کشورها درصدد واگذاری اختیارات و مسئولیت ها به واحدهای مادون ملی و تقویت مشارکت مردم در اداره امور منطقه خود هستند. با مشارکت مردم، واحدهای محلی به تطبیق برنامه های حکومت مرکزی با شرایط محلی و پذیرش خط مشی ها از سوی شهروندان منطقه، مبادرت می ورزند. تمرکززدایی، به اصلاح ساختار سیاسی و ساختار فضایی قدرت از طریق شکل گیری دولت های محلی و تحقق حکمرانی خوب توجه دارد. تمرکززدایی برای حکمرانی خوب اساساً از طریق افزایش تصمیم گیری عموم مردم است. بنابراین تمرکززدایی از یک سو قدرت دولت مرکزی را کاهش می دهد و از سوی دیگر مشروعیت دولت را افزون می کند . سؤال اصلی پژوهش حاضر عبارت است از چرا تمرکززدایی و حکمرانی خوب شهری در ایران تحقق پیدا نکرده است؟ با روش نهادی اداره عمومی و با ابزار کتابخانه ای- اسنادی فرضیه اصلی پژوهش را چنین تبیین داشت که با کاربست راهبرد تمرکززدایی و حکمرانی خوب شهری در ایران می توان با اصلاحات ساختاری و نهادی در بستر سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، به توسعه اقتصادی و مسئولیت پذیری بیشتر در سطح مادون ملی مبادرت ورزید اما به لحاظ نوع نگرش نخبگان سیاسی، فقدان مرجعیت بخش، فرهنگ سیاسی و فرهنگ دیوان سالارانه، درآمدهای نفتی، سنت حکمرانی و نوع نگاه امنیتی دولت به جامعه باعث شده تمرکزگرایی تداوم یابد و حکومت محلی در عمل چندان قدرتمند نباشد. چارچوب مفهومی پژوهش به کارگیری دو مفهوم حکمرانی خوب شهری و تمرکززدایی است.
زمینه های سیاسی- اجتماعی تقویت و توسعه جبهه مقاومت در آمریکای لاتین (مورد پژوهی ونزوئلا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر شناسایی زمینه های تقویت جبهه مقاومت در ونزوئلا و سنجش تأثیر ظرفیت های موجود بر توسعه جبهه مقاومت در این کشور است. مسئله ی اصلی مقاله شناخت، احصاء و تبیین زمینه های سیاسی – اجتماعیِ دخیل در تقویت و توسعه گفتمان مقاومت در ونزوئلا است (مسئله). براین اساس سوال اصلی پژوهش حاضر عبارت است از این که مهم ترین مؤلفه و شاخص های تقویت کننده جبهه مقاومت در ونزوئلا کدام است؟ و این که تأثیر مؤلفه های احصاء شده بر توسعه جبهه مقاومت در این کشور به چه میزان می باشد؟ پژوهش از حیث نوع، بنیادی - کاربردی و با روش ترکیبی (کیفی – کمی) انجام گرفته است. به منظور اعتباربخشی به نتایج، میزان تأثیر هریک از مؤلفه و شاخص های احصاء شده بر تقویت مقاومت مورد سنجش و ارزیابی آماری قرار گرفته و تأثیر آن بر توسعه مقاومت بین شاخص ها، از فنون آماری ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون رگرسیون خطی ساده (دو متغیره) و آزمون رگرسیون چندگانه گام به گام استفاده شد (روش). براساس یافته های کیفی، فطرت انقلابی، تجربه تاریخی مبارزات استقلال طلبانه، تعامل فزاینده و تعامل گرایی ضد نظام سلطه شناسایی و تایید گردید. علاوه بر همبستگی، میزان تأثیر هرکدام از مؤلفه ها در بخش تجزیه و تحلیل کمی مشخص شد. در نتیجه ی بخش کیفی، مهم ترین جبهه های تقویت در 4 مؤلفه شناسایی شده در بالا مشخص و در نتیجه سنجش کمی فرضیه تأثیر و ترتیب اثر بخشی هریک بر توسعه مقاومت مشخص و تایید شدند (یافته ها).
فراتحلیل پژوهش های سیاسی ناظر بر حیات طیبه (از سال ۱۴۰۰- ۱۳۹۰)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
503 - 540
حوزههای تخصصی:
«حیات طیبه» مهم ترین تصویری اس ت که با الهام از قرآن کریم از خوشبختی و وضع مطلوب ارائه شده است. بررسی اولیه پژوهش ه ای صورت گرفته در این حوزه، نمایانگر استفاده از رویکردهای مختلف نقلی و عقلی در این مطالعات است. برای تحلیل دقیق حیات طیبه نیاز است که این گستره متنوع بررسی شود. این مقاله با هدف فراتحلیل پژوهش های سیاسی مرتبط با «حیات طیبه» در بازه زمانی 1390-1400، در ابتدا به توضیح نقاط قوت و ضعف این مطالعات می پردازد. این پژوهش ها در سه سطح نظری، روشی و نتیجه شناسانه بررسی شده اند. هدف اصلی پژوهش، مطالعه تشخیصیِ وضعیت تولی د علم ی مقاله ها در حوزه حیات طیبه و جمع بندی این پژوهش ها با رویکرد سیاسی برای دست یافتن به تصویری نسبتاً جامع تر است. بر اساس تحلیل یافته ها می توان یک شاکله معنایی مبتنی بر سه رکن فردی، اجتماعی و سیاسی از حیات طیبه ارائه کرد. ضمناً غلبه روش معرفت نقلی (تاریخی)، کلی گویی و انتزاعی بودن و عدم تنوع در روش پژوهش از اصلی ترین کاستی های مطالعات سیاسی این مفهوم بوده است.
امنیتی شدن سیاست خارجی ج.ا. افغانستان: سطوح و نشانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری خارجی و تأمین منافع ملی از طریق آن، یکی از اساسی ترین نیازها و به همان سان از پیچیده ترین وظایفی برای همه دولت های ملی به شمار می آید. افغانستان نیز در طول تاریخ، مسیر دشواری را برای دست یابی به اهداف و منافع ملی طی کرده و با در نظر گرفتن نیازها و امکانات ملی خویش، جهت گیری ها و رویکردهای متعددی را در سیاست خارجی خود اتخاذ و دنبال کرده است. دراین میان، دوره بیست-ساله اخیر که با استقرار نظام جمهوری و تحولات چشمگیر در معادلات منطقه ای و فرامنطقه ای و درعین حال تهدیدات فراوان به ویژه امنیتی برای افغانستان همراه بود، از اهمیت بالایی در سیاست خارجی کشور برخوردار است. ازاین جهت، نوشتار حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش است که «نشانه های امنیتی شدن سیاست خارجی افغانستان بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱م چه بوده و در چه سطوحی بازنمایی شده-اند؟» فرضیه پژوهش این است که «یکی از بارزترین ویژگی های سیاست خارجی افغانستان در دوره مورد بررسی، جنبه امنیتی آن بوده که اتخاذ رویکرد امنیتی- نظامی و برنامه های خلع سلاح به همراه پیشبرد پروسه صلح در سطح داخلی و نیز، رویکرد سیاسی- امنیتی و ائتلاف راهبردی- امنیتی همراه با لابی گری در نشست های دو و چندجانبه دولتی و همایش های منطقه ای و فرامنطقه ای در سطح خارجی، از مهمترین نشانه های آن بوده اند». به منظور بررسی این فرضیه، چارچوب نظری امنیتی کردن و روش کیفی مبتنی بر رویکرد تحلیل محتوا مورد استفاده قرار گرفته و داده های این پژوهش از منابع کتابخانه ای و اینترنتی استخراج شده است.
Muslim–Christian Polemics in Safavid Iran, by Alberto/Tiburcio, Edinburgh University Press Ltd, 2020. 272/pp. ISBN: 978 1 4744 4046 2
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۸, Issue ۲, spring ۲۰۲۴
457 - 464
حوزههای تخصصی:
چالش های راهبردی آمریکا در عصر هویت و هوش مصنوعی
منبع:
غرب پژوهی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
183-208
حوزههای تخصصی:
هویت و هوش مصنوعی را باید به عنوان دو شاخص اصلی تحول نظام جهانی در سومین دهه قرن 21 دانست. هر یک از دو مولفه یاد شده تاثیر قابل توجهی بر معادله سیاست، قدرت و امنیت بازیگران به جا می گذارد. هر گاه نظم جهانی با نشانه هایی از کنش هویتی و تحول فناورانه روبرو شود، نشانه هایی از تغییرات اجتناب ناپذیر ساختاری را تجربه خواهد کرد. سومین دهه قرن 21 بسیاری از کشورهای منطقه ای و بازیگران سیاست بین الملل در فضای بحران هویت قرار گرفته اند. جنگ های منطقه ای را می توان در زمره شاخص های اصلی بحران هویت در محیط منطقه ای و سیاست بین الملل دانست. به موازات بحران هویت زمینه برای شکل گیری موج جدیدی از انقلاب فناورانه به وجود آمده که این امر سیاست بسیاری از کشورها را تحت تأثیر قرار می دهد. مفهوم هوش مصنوعی در یک دهه گذشته به عنوان موضوع راهبردی جدید در دستور کار کشورهای صنعتی و بازیگران منطقه ای قرار گرفته است. مقام معظم رهبری در دیدار خود با اعضای هیأت دولت در شهریور 1403 بر ضرورت بازتولید قدرت ایران در حوزه هوش مصنوعی تأکید داشتند. ایجاد زیرساخت های فنی، معنایی و کاربردی هوش مصنوعی می تواند تأثیر خود را بر اقتصاد، سیاست و امنیت جهانی به جا گذارد. هوش مصنوعی محور جدید معادله سیاست، قدرت، امنیت و هویت محسوب می شود. پرسش اصلی مقاله آن است که «هوش مصنوعی چه ویژگی هایی دارد و چه تأثیری بر معادله قدرت، امنیت و هویت امریکا در محیط منطقه ای و سیاست بین الملل به جا می گذارد؟» فرضیه مقاله به این موضوع اشاره دارد که «هوش مصنوعی تحولی بنیادین در معادله قدرت ایجاد کرده و منجر به ظهور جنگ های منطقه ای و ستیزش های ژئوپلیتیکی خواهد شد.» در تنظیم مقاله از رهیافت «تحلیل داده ها» استفاده می شود.
تحلیل بلادرنگ واکنش های کاربران شبکه اجتماعی ایکس به مناظره های انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ در ایران به کمک پردازش زبان طبیعی
منبع:
شناخت پژوهی مطالعات سیاسی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
93 - 126
حوزههای تخصصی:
مناظره های انتخاباتی یکی از مهم ترین و جنجالی ترین رویدادهای هر دوره ی انتخابات ریاست جمهوری در ایران می باشند. در این تحلیل، بر اساس نظرات کاربران در شبکه ی اجتماعی ایکس، در بازه های زمانی مشخص، از پیش تا پس از هر یک از مناظره های انتخاباتی دور اول و دوم و بر اساس موضوعات و هشتگ های مرتبط با هر یک از نامزدهای محترم چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، بررسی جامعی در خصوص برآیند احساسات تمامی توییت های منتشرشده، در بازه ی خیلی منفی، منفی، خنثی، مثبت و خیلی مثبت (از ۲- الی ۲+) انجام شد. همچنین مجموعه تکنیک ها و شیوه های عملیات شناختی در حوزه مباحثات و مناظرات رو در رو، مورد بررسی و ثبت لحظه ای قرار گرفتند. علاوه بر همه ی این ها، موضوعاتی چون پرکاربردترین کلمات، هشتگ ها و روند انتشار پیام، تحلیل و گزارش شدند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مناظره های انتخاباتی تأثیر غیر قابل انکار و قابل توجهی بر نتایج نهایی انتخابات دارند. این مناظرات، نقش مهمی در شکل دهی و تثبیت نگرش های عمومی در شبکه های اجتماعی ایفا می کنند. استفاده از تکنیک های پیشرفته تحلیل احساسات در پردازش زبان طبیعی بر روی داده های گسترده شبکه اجتماعی ایکس به ما این امکان را داد تا نه تنها میزان حمایت یا مخالفت با هر نامزد را در بازه های زمانی مختلف مناظره اندازه گیری کنیم، بلکه همچنین به شناسایی لحظات کلیدی و مباحثی که بیشترین تأثیر را بر نگرش های کاربران داشتند بپردازیم. این مطالعه به درک بهتر نقش مناظره ها در فضای رسانه ای و تأثیرات آن ها بر بحث های اجتماعی و سیاسی آنلاین کمک می کند و نشان می دهد که چگونه این وقایع سیاسی می توانند به سرعت و به طور گسترده نگرش های عمومی را تحت تأثیر قرار دهند.
جستاری درباره ایده راینهارت کوزلک مبنی بر بحران و آسیب زایی اندیشه سیاسی مدرن در بستر سنت ضد روشنگری آلمانی
منبع:
غرب پژوهی سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
7-28
حوزههای تخصصی:
بحران در نظریه پردازی سیاسی، و همچنین نگارش تاریخ اندیشه سیاسی در اروپا همواره نقشی اساسی داشته است. طی نیمه نخست سده بیستم، سنت ضدروشنگری آلمانی با متفکرانی مانند مارتین هایدگر و کارل اشمیت ایده «بحران» در اندیشه جدید را تبدیل به موضوع پژوهش کرده و به آسیب زایی و نتایج آن اشاره کردند. در دنباله این نوع از پژوهش ها، راینهارت کوزلک یکی از پژوهشگرانی است با تمرکز بر مفهوم بحران در اندیشه سیاسی مدرن به توضیح سیر تحول و آسیب زایی آن پرداخته است. ما در این پژوهش به بررسی زمینه مند ایده راینهارت کوزلک درباره اندیشه سیاسی-تاریخی روشنگری می پردازیم. پرسش این پژوهش اینگونه قابل طرح است: ایده راینهارت کوزلک مبنی بر بحران زاییِ اندیشه سیاسی-تاریخی روشنگری در چه زمینه ای، متأثر از چه متفکرانی، شکل گرفته و مدعا و نیّت مؤلف در طرح آن چیست؟ مطابق یافته های ما اندیشه کوزلک تحت تأثیر حلقه ضدروشنگری هایدلبرگ، به ویژه کارل اشمیت و کارل لُویت مبنی بر بحران در اندیشه مدرن، شکل گرفته است. ایده کوزلک این است که اندیشه جدید با هابز و از دل بحران جنگ های مذهبی آغاز شد و در ادامه تحول خود، به سبب برهم زدن نسبت اخلاق و سیاست، دچار نوعی تناقض و بحران مداوم بود. ازهمین روی، او نوعی غایت شناسی از تبعات اندیشه سیاسی مدرن، به ویژه روشنگری، و نسبت آن با توتالیتاریانیسم سده بیستم ارائه می دهد تا نشان دهد که اندیشه سیاسی جدید دچار آسیب زایی است.
استراتژی نظامی امارات متحده عربی و تأثیر آن بر امنیت دفاعی - نظامی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۵
179 - 143
حوزههای تخصصی:
منطقه غرب آسیا و به ویژه حوزه خلیج فارس آن دارای پیچیدگی هایی است که دیگر به تنهایی هیچ قدرتی نمی تواند مانند یک هژمون در آن به ایفای نقش بپردازد. قدرت های فرامنطقه ای برای اینکه بتوانند سیاست های خود را در منطقه اجرا نمایند و از طرفی هزینه های ناشی از حضور و مداخله مستقیم در تنش های منطقه ای را کاهش دهند به شرکای منطقه ای خود، اتکاء نموده اند. در میان این شرکاء، عربستان و امارات به علت موقعیت ژئوپلیتیکی که دارند دو کشور مهم در همکاری منطقه ای برای قدرت های فرا منطقه ای محسوب می گردند. امارات با پیگیری سیاست هایی همچون؛ انعقاد پیمان های نظامی با کشورهای غربی و واگذاری پایگاه های نظامی به آن ها، ایفای نقش فعال در توسعه سامانه دفاع موشکی یکپارچه مدنظر آمریکا در منطقه، افزایش همکاری با ناتو، برگزاری رزمایشات مشترک با قدرت های جهانی، حضور نظامیان اماراتی در مأموریت های بین المللی، برگزاری کنفرانس های نظامی- امنیتی بین المللی، تلاش برای خرید تجهیزات نظامی راهبردی، تنوع بخشی به منابع خرید تسلیحات نظامی، پیگیری سیاست خودکفایی در تولید تسلیحات نظامی، حضور نظامی در بحران های منطقه ای و ...، به دنبال افزایش تأثیرگذاری در منطقه غرب آسیا و ایفای نقش پُررنگ تر از هویت و جایگاه واقعی خود در عرصه منطقه و بین الملل و تبدیل شدن به یک قدرت محدود منطقه ای است. امارات با تعیین این چشم انداز که از نظر قدرت نظامی در منطقه خلیج فارس قدرت اول باشد و بتواند از این قدرت افکنی نظامی در دستیابی به اهداف سیاسی در منطقه غرب آسیا استفاده کند، برنامه های توسعه نظامی خود را تدوین کرده است.
شناسایی و تبیین بسترها و عوامل مؤثر در آموزش و توانمندسازی مدیران فرهنگی سپاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۰۴
43 - 75
حوزههای تخصصی:
مهمترین دارایی سازمان، سرمایه انسانی توانمند است. برای دستیابی به این دارایی، برنامه ریزی و اجرای دوره های آموزشی و توانمندسازی ضروری است و از مهمترین متغیرهای مؤثر در این امر عبارتند از: بسترها و عوامل مؤثر در آموزش و توانمندسازی. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین بسترها و عوامل مؤثر در آموزش و توانمندسازی مدیران فرهنگی سپاه که از حیث هدف کاربردی و از انواع پژوهش های کیفی بوده که براساس روش اکتشافی انجام شد و برای افزایش اعتبار آن از روش های لینکلن و گوبا (مقبولیت، تأییدپذیری، وابستگی و قابلیت انتقال) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، مدیران فرهنگی راهبردی و ستادی بودند که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و جهت تجزیه و تحلیل آن ها از روش تحلیل مضمون و تحلیل تفسیری استفاده شد. پس از تحلیل و سازماندهی یافته ها، مشخص شد: «مکان مناسب، تجهیزات و ابزارها، نظامات، علاقه مندی و انگیزه مدیران فرهنگی به آموزش» به عنوان بسترها و «اساتید خبره و با دانش، فراگیران علاقمند، متن و محتوای آموزشی مناسب و اهتمام مدیران ارشد به آموزش» به عنوان عناصر و «مدارک و مستندات، سیستم ها و فناوری اطلاعات، مهارت و قابلیت ها، فرهنگ سازمانی و ارتباطات و تعاملات» به عنوان عوامل راهبردی، بیشترین اثر را در آموزش و توانمندسازی مدیران فرهنگی سپاه بر عهده دارند.
تبیین سیر پیشرفت ایدۀ نهاد حکمرانی در تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
31 - 55
حوزههای تخصصی:
تاریخ نهادسازی و اندیشه ورزی در عرصۀ سیاسی و حکمرانی در ایران از دوران باستان تا دورۀ معاصر، همواره از جایگاه و اهمیتی خاص برخوردار بوده است؛ بنابراین بخش قابل توجهی از تاریخ پر فراز و نشیب اندیشه سیاسی در ایران، به نهاد حکمرانی اختصاص یافته است. این مقاله با هدف تبیین سیر تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران، به واکاوی نظریات »قطب« شهاب الدین سهروردی، »انسان کامل« ملاصدرا، »حکومت مشروطه« محمدحسین نائینی و »ولایت مطلقه فقیه« امام خمینی و نیز بررسی تأثیر و تأثر این نظریات پرداخته است و به این ترتیب نشان می دهد که نظریات یاد شده، بر سیر تحول اندیشۀ سیاسی از حکمرانی مبتنی بر فرِّه ایزدی، به حکمرانی نهادی، دلالت دارند. در همین خصوص، این مقاله به تأثیر انسان شناسی سهروردی بر نظریۀ انسان کامل ملاصدرا و نیز به واکاوی نظریۀ ملاصدرا در خصوص ولایت مجتهدان در افتاء پرداخته است. این پژوهش مبتنی بر روش »پژوهش کیفی« و با لحاظ رویکرد تاریخی- تحلیلی، به تبیین سیر ایده و اندیشه نهاد حکمرانی در تاریخ ایران از دوران باستان تا دورۀ معاصر پرداخته و بدین نتیجه رسیده است که تاریخ اندیشۀ سیاسی در ایران، صرفنظر از فراز وفرودهای آن، بر سیر پیشرفت ایدۀ نهاد حکمرانی از دوران باستان تا دورۀ معاصر دلالت دارد.
زمینه های اقتصادی شکل گیری انقلاب در اندیشه آیت الله محمدعلی شاه آبادی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
109 - 79
حوزههای تخصصی:
آیت الله محمدعلی شاه آبادی یکی از فقهای معاصر است که در حوزه های مختلف اخلاقی، عرفانی، سیاسی و اقتصادی دارای نظریات بدیع و راهبردی هستند و رویکرد عرفان اجتماعی ایشان منجر شد صرفاً در مباحث نظری محدود نشوند و تلاش وافری برای اصلاح جامعه خویش در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشند. ازجمله حوزه های مشارکت شاه آبادی برای تغییر سبک زندگی جامعه ایرانی، اقتصاد زمانه خود بوده است؛ ایشان ضمن روشنگری در زمینه آسیب ها و آفات اقتصاد خُرد و کلان عصر خویش، راهبردهای تشکیلاتی و اصلاح گرایانه مختلفی به مردم و کارگزاران حکومتی ارائه دادند و حتی مستقیماً در عرصه نهادسازی اقتصادی وارد شدند. این مسئله گواهی بر شناخت عمیق ایشان از شرایط زمانه دارد و بررسی مکتوبات ایشان نشان می دهد علاوه بر طرح مباحث عمیق عرفانی و اخلاقی، نسبت به تهدیدات اقتصادی جامعه اسلامی توجه داشتند و حتی شذره اول کتاب ارزشمند شذرات المعارف با آسیب شناسی اقتصادی شروع می شود. (موضوع) از این رو، مقاله حاضر تلاش دارد کاربست رویکرد تحلیلی-توصیفی (روش) تلاش دارد با مراجعه به تاملات اقتصادی ایشان به زمینه شکل گیری انقلاب بپردازد. (هدف) در این راستا، نگارندگان تلاش دارند به این سوال پاسخ دهند که زمینه های اقتصادی شکل گیری انقلاب از منظر آیت الله محمدعلی شاه آبادی(ره) چه مواردی هستند؟ (سوال) نتایج نشان می دهد شاه آبادی باورد دارد شکست فرایند نوسازی اقتصادی منجر به بی نظمی اجتماعی شده و نارضایتی موجود از این شرایط می تواند بسترهای وقوع انقلاب سیاسی را فراهم آورد و در این مسیر، زمینه های اقتصادی انقلاب را می توان در نسبت های سه گانه؛ اخلاق اقتصادی، زمینه های اجتماعی و بی نظمی حاکمیتی مورد تبیین قرار داد. براساس نسبت های ذکر شده، شاه آبادی اشاره به یک رابطه دقیق بین اضمحلال اخلاقی، راهبرد امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اسلامی برای مهار بی نظمی اجتماعی و تلاش جمعی برای تغییر نظام سیاسی در راستای جبران ناکارآمدی فرایند نوسازی اقتصادی و سیاسی دارند. (یافته ها)
یمن؛ حمایت از فلسطین در رویاروئی ژئوپلیتیک مقاومت اسلامی با نظام سلطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
41 - 66
حوزههای تخصصی:
رژیم صهیونیستی به عنوان عامل نظام سلطه به منظور رصد منطقه خاورمیانه و مدیرت دولت های منطقه در جریان عملیات طوفان الاقصی مورد حمله غافلگیرانه حماس در جنوب اراضی اشغالی قرار گرفت.تداوم حملات وحشیانه ارتش اسرائیل به نوار غزه با آسودگی خیال از هرگونه واکنش بیرونی و با اتکا به حمایت های همه جانبه امریکا و چند کشور اروپایی، ،سبب انتقال بحران به فراسوی مرزهای فلسطین اشغالی و تشکیل ائتلاف منطقه ای نانوشته میان محورهای مقاومت علیه اسرائیل برای پایان دادن به تسلط غرب در خاورمیانه و متحد شدن گروه های مقاومت منطقه در دفاع از مبارزات آزادی خواهانه مردم فلسطین گردید.در این بین مداخله رسمی یمن در جنگ در قالب عملیات دریایی علیه شناور های صهیونیستی یا حامل کالا و اقلام متعلق به صهیونیست ها از منظر نظامی و ژئوپلیتیکی،نقطه عطف بسیار مهمی تلقی می شود؛چه آن که نه تنها تصویرسازی ای نو از قابلیت های محور مقاومت و غلبه بر مسافت هاست، بلکه نوعی قدرت گستری سرزمینی، ژئوپلیتیکی مقاومت اسلامی در مواجهه با قدرت هژمونیک نظام سلطه نیز به شمار می رود.این پژوهش در صدد سنجش صحت فرضیه زیر می باشد: "ورود انصارالله یمن به حمایت از حماس که به معنای باز شدن جبهه سوم (بعد از حزب الله) است،ضمن آن که نوعی رویاروئی ژئوپلیتیک با نظام استکباری حامی رژیم صهیونیستی بشمار می رود،با معطوف ساختن بخشی از توان پدافندی و عملیاتی اسرائیل به خود و در نتیجه تضعیف عملیات علیه جبهه اول و دوم، سبب یکپارچگی و وحدت در جبهه مقاومت نیز شده است."
صورت بندی مبانی نظری نفوذ از منظر اطلاعاتی (مکاتب، سطوح، رویکردها، حوزه ها و ابزارها و تکنیک های عملیاتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
67 - 102
حوزههای تخصصی:
نفوذ در ارتباطی متقابل، به عنوان یکی از ابزارهای کسب، حفظ و افزایش قدرت قلمداد گردیده است که همواره با تغییر ماهیت و کارکرد قدرت، شاهد تغییر ماهیت و کارکرد آن، هستیم. مفهومی که در طول تاریخ، شاهد دگرگونی و تکامل ماهیتی و کارکردی آن، در قالب مبانی و مولفه ها به صورت متفاوت و متناوب هستیم. در این نوشتار سعی شده است با یک روش توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتاب خانه ای و اسنادی به شناخت رابطه قدرت و نفوذ و متناسبا و ارزیابی جنبه های مختلف نفوذ و ارائه یک مبنای نظری جامع و کارآمد از منظر اطلاعاتی پرداخته شود. سوال این پژوهش به این صورت است که نفوذ از منظر اطلاعاتی بر چه مبانی و صورت بندی نظری استوار است؟نتیجتا در این پژوهش مبانی و صورت بندی نظری نفوذ به این صورت است که نفوذ در طول تاریخ به تناسب ارتباط با قدرت و تغییرمندی ماهیت و کارکرد آن، در سه مکتب سنتی و نوین و فرا نوین تکامل یافته است و دارای سطوح عملیاتی سخت، نرم و هوشمند است و بر پایه سه رویکرد عملیاتی تدافعی، تهاجمی و تهاجمی – تدافعی قرارگرفته است و همچنین نفوذ دارای محیط و حوزه های عملیاتی مختلفی اعم از سیاسی- امنیتی- نظامی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که همواره به تناسب محیط و حوزه عملیاتی در قالب تکینکها و ابزارهای عملیاتی متناوب از سوی یک بازیگر در قبال دیگری اعمال گردیده است.
ارزیابی مقایسه ای و انتقادی گونه های فراحکمرانی و حکمرانی شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه گذشته،شاهد پیچیدگی های نوظهوردرروابط دولت باجامعه وگسترش بحرانهای نوظهورسیاسی، اقتصادی،اجتماعی و نارضایتی هابه الگوهای حکمرانی کلاسیک دولت محور بوده ایم.در چنین بستری،آسیب شناسی وارایه پیشنهادهابرای الگوهای جدیدحکمرانی ضرورت یافته اند. این پزوهش ازنوع بنیادی باهدف ارزیابی انتقادی- مقایسه ای گونه های نظری در ارتباط با فراحکمرانی و حکمرانی شبکه ای صورت گرفته است. پرسش اصلی آن است که ازسالهای آغازین دهه 2000 به این سو، ازمنظر مقایسه ای، گونه های الگوهای فراحکمرانی و حکمرانی شبکه ای مطرح در در سپهر دانشگاهی- آکادمیک و به دنبال آن در مدیریت و اعمال حکومت چه بوده اند و چگونه ارزیابی می شوند؟ در این نوشتار، نظریه های تشکیل دهنده فراحکمرانی یا شبکه ای همجون « وابستگی متقابل»،« انسجام»، »حکومت بودگی» و « حکومت پذیری»، بررسی و ارزیابی انتقادی می شوند. یافته های این مطالعه نشان می دهد امروزه بیش از گذشته به ضرورت الگو های جدید فراحکمرانی و حکمرانی شبکه ای برای رفع چالش های بدخیم جوامع کنونی نیازمندیم. هر چهار نظریه با زوایه های متفاوت به شبکه های خودسازمان ده به عنوان بخش جدایی ناپذیر ازفرایندهای حکمرانی مدرن توجه دارند.درمجموع بحث های آکادمیک واستفاده روبه افزایش ازشبکه های حکمرانی یا الگوهای فراحکمرانی پاسخی به ناکامی الگوهای یک سویه،حکومت محورو سلسله مراتبی حکمرانی و حتی الگوهای حکمرانی بازاری ازدهه 1970 به این سو بوده اند.تلاش ها و روش های متمرکز و برنامه ریزی شده حکمرانی و کنترل های بوروکراتیک منجر به ناکامی ها درمدیریت ،برآورده نشدن مطالبات فزاینده شهروندان و درمجموع نارضایتی های سیاسی،اجتماعی و اقتصادی آنان شده اند
بازدارنده های توسعه سیاسی در مناطق چند قومی و تاثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۴
31 - 59
حوزههای تخصصی:
تنوع قومی و نحوه تعامل نهاد دولت با تکثر فرهنگی از دیرباز به عنوان یکی از مسائل اصلی جامعه ی جمهوری اسلامی ایران مطرح بوده است. این پژوهش در تلاش است تا به روش فراترکیب، بازدارنده های توسعه سیاسی در مناطق چند قومی را شناسایی و تاثیر آنها بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران را مورد بحث و بررسی قرار دهد. برای گردآوری داده های ثانویه از نرم افزار Publish or Perish استفاده شده است. جستجو در پایگاه semantic scholar با کلید واژه های"توسعه سیاسی"، "توسعه قومی" ، "امنیت" و"قومیت" نشان داد که تعداد 356 مطالعه ی معتبر منتشر شده در مجلات علمی کشور وجود دارد. براساس پروتکل Prisma، تعداد 66 سند علمی جهت انجام فراترکیب با استفاده از نرم افزار maxqda2020 در سبد تحلیل قرار گرفتند. یافته های فراترکیب نشان داد که بازدارنده های توسعه ی سیاسی در مناطق چند قومی بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران تاثیرگذار بوده واین بازدارنده ها از دو مقوله اصلی، توسعه سیاسی و توسعه قومی نشات می گیرند که هر کدام از این مقولات شامل ابعاد فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تاریخی، جغرافیایی و امنیتی می باشند و این مفاهیم از 42 مولفه و 91 شاخص احصا شده از مطالعات مبنا تشکیل شده است. در این مقاله «هویت طلبی تنش زا و امنیت زدا » به عنوان فراترکیب بازدارنده های توسعه سیاسی در مناطق چند قومی جمهوری اسلامی ایران شناخته شد و در پایان «رعایت عدالت و مدارای قومی با تقویت مکانیسم حزبی در راستای امنیت ملی پایدار» نیز به عنوان الگوی ترمیمی بازدارنده های توسعه سیاسی در مناطق چندقومی به منظور تحکیم امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران ارائه گردید.
امکان سنجی اتخاذ رویکرد ژئوپلیتیک در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از منظر نظریه اسلامی روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۵۰)
3 - 36
حوزههای تخصصی:
از آن جا که ایران یک بازیگر ژئوپلیتکی است، هر حکومتی که در کشور در قدرت باشد، نمی تواند از ملاحظات ژئوپلیتیک صرف نظر کند. «ژئوپلیتیک» رویکردی کاربردی و عملیاتی است که براساس واقع نگری و توجه به مقدورات و محذورات ناشی از کنش، واکنش و اندرکنش متغیرهای «جغرافیا»، «قدرت» و «سیاست» در مطالعات روابط بین الملل استفاده می شود. در حال حاضر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران فاقد یک رویکرد و راهبرد ژئوپلیتیک دقیق و عملیاتی است؛ لذا نظر به ابتنای همه سیاست های داخلی و خارجی نظام جمهوری اسلامی ایران بر اصول اسلامی، تعیین نسبت رویکرد ژئوپلیتیک با فقه سیاسی اسلام و نظریه اسلامی روابط بین الملل ضرورت دارد. هدف مقاله حاضر، بررسی کاربست پذیری و ضرورت اتخاذ رویکرد ژئوپلیتیک در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (طبق اصول نظریه اسلامی روابط بین الملل) و ضرورت های تحقق آن است. پرسشی که در این رابطه وجود دارد آن است که، اتخاذ رویکرد ژئوپلیتیک در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ناشی از کدام ضرورت است؟ فرضیه پژوهش این است که تلفیق نظریه اسلامی در روابط بین الملل با مطالعات ژئوپلیتیکی، یک چارچوبی مفهومی با قدرت تبیین بالا برای بررسی سیاست خارجی ایران فراهم می کند. این مقاله از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی است.