مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
راست افراطی
حوزه های تخصصی:
پوپولیسم در دهه های اخیر از طریق احزاب و جریانات راست افراطی، پس از یک دوره فترت (در آلمان و ایتالیای بین دو جنگ)، به صحنه سیاسی دموکراسی های اروپایی بازگشته است. بازگشت پوپولیسم به صحنه سیاسی کشورهای اروپای غربی در قالب جریانات راست افراطی، ریشه در شکست احزاب سنتی در پاسخ کافی و مناسب به مسائلی چون جهانی شدن اقتصاد و فرهنگ، سرعت و مسیر ادغام در اتحادیه اروپا، مسئله مهاجرت و مهاجران، افول اهمیت ایدئولوژی ها و سیاست طبقاتی، کاهش علاقه مردم به مشارکت سیاسی و بدبینی و عدم اعتماد شهروندان به سیاست مداران دارد. احزاب راست افراطی، در چند دهه ی اخیر توانسته اند با شعارهای پوپولیستی، نه تنها حضور ملموسی در حیات سیاسی این جوامع داشته باشند، بلکه موفقیت های قابل توجهی نیز در فرآیندهای انتخاباتی کسب کرده اند. پوپولیسم راست افراطی در این جوامع، تنها مدلی از پوپولیسم در دهه های اخیر می باشد که در جامعه شناسی سیاسی امروز از آن تحت عنوان نئوپوپولیسم یادشده و مباحث قابل اعتنایی در محافل آکادمیک غربی پیرامون آن مطرح شده است. مقاله حاضر با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، ضمن بازخوانی مباحث نظری درخصوص پوپولیسم، به بحث از پوپولیسم جبهه ی ملیِ فرانسه و تبعات قدرت گیری این حزب، به عنوان برجسته ترین نماینده راست افراطی در صحنه سیاسی فرانسه می پردازد.
مخالفت حزب آزادی اتریش با کشور ترکیه (2016 -2008)
حوزه های تخصصی:
حزب آزادی اتریش با رویکردی ضد اسلامی توانسته است تا توجه مردم و احزاب اصلی را به مسئله مهاجرت و مسلمانان جلب نماید اما آنچه به عنوان موضوع قابل توجه و تأمل در رویکرد این حزب وجود دارد مخالفت شدید این حزب با ترکیه است. با توجه به اینکه کشور ترکیه با اتریش دارای روابط تاریخی گسترده ای بوده و امروزه جمعیت قابل توجهی از اقوام حاضر در کشور اتریش را ترک تبارها تشکیل می دهند و هرروز بر میزان جمعیت آن ها به واسطه مهاجرت یا تولید نسل افزوده می شود از همین رو، توجه حزب راست آزادی اتریش به این اقلیت معطوف شده است. از طرفی کشور ترکیه نیز در تلاش است تا به عضویت اتحادیه اروپا درآید و بدین ترتیب به طور سرسخت با مخالفت عضویت در اتحادیه اروپا مواجه شده است. مقاله حاضر با روش تحلیلی و توصیفی گردآوری شده است و پرسش اصلی این است که علت مخالف حزب آزادی اتریش با دولت ترکیه چیست؟ در پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح شده است که حزب آزادی اتریش با تاکید بر دلایل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی-ایدئولوژیک و برای جلب نظر رأی دهندگان در انتخابات با ترکیه مخالفت می کند.
جنبش ضد اسلامی پگیدا و چالش های فراروی آلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
159 - 184
حوزه های تخصصی:
پگیدا (PEGIDA)[1] یکی از جنبش های اصیل آلمانی است که از سال گذشته تا کنون با برگزاری تظاهرات ضد اسلامی در بسیاری از شهرهای آلمان توانسته دولت این کشور را به چالش بکشد. وقوع تحولات متعدد در سراسر جهان بخصوص تصاویر منتشر شده از اقدامات ضدبشری گروه های تروریستی همچون داعش که با نام اسلام صورت می گیرد علیه مسلمانان و غیرمسلمانان (بخصوص مسیحیان) و از همه مهمتر واقعه شارلی ابدو و جمعه سیاه (13 نوامبر ) در فرانسه و انفجارات بلژیک باعث شد که این جنبش طرفداران بیشتری بیابد و خواسته های ضد اسلامی و خارجی خود را با صدای بلندتری فریاد بزند. با توجه به وجود ریشه های نژادپرستی و ناسیونالیستی در آلمان و حساسیت هایی که دولت آلمان به این مسائل دارد ، آنها تلاش داشته اند این مسئله را کم اهمیت جلوه دهند اما واقعیت چیز دیگری است و اقدامات دولت غرب گرای آلمان و تبلیغات مسموم رسانه های غربی و آلمانی طی سال های گذشته باعث تحریکاتی جهت به وجود آمدن چنین جنبش هایی علیه اسلام و مهاجرین شده است. ضمن اینکه این جنبش به تدریج در حال گسترش به سایر کشورهای اروپایی نیز می باشد. ماهیت این تحقیق تحلیلی - توصیفی است و در نظر دارد به ریشه یابی این جنبش در آلمان و اروپا بپردازد [1]. Patriotische Europäer gegen die Islamisierung des Abendlandes (اروپایی های وطن پرست علیه اسلامی شدن مغرب زمین)
بنیان های فکری راست افراطی در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمارها در غرب حکایت از رشد روز افزون جریان راست جدید و اقبال به این احزاب دارد. راست جدید همچون اسلاف خویش در سال های بین دو جنگ جهانی به اقداماتی خشونت آمیزی چون؛ آتش زدن اماکن و پناهگاهای مهاجرین، ترور و قتل، تحقیر رنگین پوستان، ضرب و شتم مهاجران، ارسال پیامها تهدیدآمیز، شعارنویسی و هتک حرمت به اماکن مذهبی دست می زنند. با این وجود در سایه فراروایت «مقابله با تروریسم» بسیاری از اقدامات خشونت بار به مهاجران نسبت داده می شود. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که بنیان های فکری و ایدئولوژیکی جریان روبه رشد راست جدید را از چه منظری می توان تحلیل کرد و در بین جریان های مختلف راست افراطی، «دیگری» به عنوان مصداق و آماج خشونت های راست افراطی از چه تفاوت ها و تمایزهایی برخوردار است؟ در راستای پاسخ به سوال فوق، این پژوهش با روش اسنادی در گردآوری داده ها از طریق روش تجزیه و تحلیل گفتمان، بنیان های فکری راست جدید را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. به نظر می رسد گفتمان راست افراطی در غرب بر تقسیم بندی آشتی ناپذیر میان «ما» و «آنها» و یا «خود» و «دیگری» استوار است و بر نوعی ارزش گذاری فراتر از تفاوت تاکید دارد که نشانگر برتری «ما» بر «آنها» است.
بررسی دلایل موفقیت حزب آزادی هلند (با تأکید بر بحران هویتی)
حوزه های تخصصی:
احزاب راست افراطی به دنبال ایجاد شکاف اجتماعی به تقسیم بندی جامعه خودی و غیرخودی هستند. آن ها با تأکید بر وجوه تعیین کننده هویت اجتماعی مثل مذهب یا قومیت سعی دارند خود را به عنوان مدافع ارزش های ملی نشان بدهند. در سال های اخیر حزب راست آزادی هلند نیز با تأکید بر هویت و امنیتی سازی بیگانگان و مخالفت باسیاست های مهاجرپذیری و اتحادیه اروپا توانسته است موفقیت قابل توجهی را در انتخابات به دست بیاورد. این مقاله به روش تحلیلی و توصیفی به این پرسش می پردازد که دلایل موفقیت حزب آزادی هلند با تأکید بر بحران هویتی چیست؟ و در پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح شده است که باوجود نگرش های منفی مردم نسبت به سیاست های اروپایی و افزایش میزان درخواست پناهندگی این کشور به ویژه بعد از بحران امنیتی خاورمیانه حزب آزادی هلند توانسته است با خود را مدافع هویت ملی در برابر بحران هویتی نشان داده و نظر رأی دهندگان را به سوی خود جلب کند.
جنگ هیبریدی روسیه در کشورهای اروپایی؛ چرایی و چگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
173 - 204
حوزه های تخصصی:
روسیه در سال های اخیر برای تحقق اهداف خود در رابطه با کشورهای اروپایی بیش از گذشته از جنگ هیبریدی استفاده کرده است. پرسش اصلی این مقاله عبارت از این است که «هدف روسیه از به کارگیری جنگ هیبریدی در رابطه با کشورهای اروپایی چیست و در این مسیر، از چه ابزارها و روش هایی بهره گرفته است؟» در پاسخ به این پرسش، این فرضیه از سوی نویسنده مطرح شده که «هدف اساسی روسیه، بازگشت به جایگاه ابرقدرتی و تغییر موازنه به سود خود در مناسبات با غرب است. چون کسب این هدف، دیگر به شیوه های جنگ متقارن و سنتی امکان پذیر نیست، مسکو به نسل نوین جنگ ها یعنی جنگ هیبریدی و بهره گیری از ابزارهای متعدد و متنوع آن همچون حمله های سایبری، انتشار اخبار نادرست و جعلی، حمایت از شبکه های فساد و فشار اقتصادی، مداخله در انتخابات کشورهای اروپایی و تشکیل شبکه ای از متحدان سیاسی در کشورهای اروپایی، حمایت از جدایی طلبی در اروپا و استفاده از گروه ها و سازمان های مخالف روی آورده است».
رابطه بحران اقتصادی و رشد حرکت های راست افراطی: مورد مجارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران اخیر عواملی، به ویژه بحران های اقتصادی، به راست افراطی امکان داده که با انتقاد از برنامه های احزاب حاکم در قدرت سیاست آن ها را ناکارآمد نشان دهد و با بزرگ نمایی وخامت اوضاع کنونی و سردادن شعارهایی در باره توزیع نابرابر منابع به نفع مردم بومی یا نابودی منابع دولت سخن بگویند. احزاب راست گرا با پیوند زدن مشکلات اقتصادی به خارجی ها، اعم از نهادهای سیاسی و اقتصادی و یا مهاجران و نیز سیاست دولت ها، موفقیت های درخور توجهی را در انتخابات به دست آورده اند. مقاله حاضر با روش توصیفی و تحلیلی، ضمن توجه به نقش بحران اقتصادی در قدرت یابی راست افراطی در مجارستان، بر آن است تا شکل گیری و خیزش راست افراطی را که در اصل زمینه هایی فراتر از اقتصاد دارد و ریشه آن به عوامل هویتی و فرهنگی بازمی گردد و براثر مسائل اقتصادی تشدید می شود بررسی کند. به عبارت دیگر، در تحلیل راست افراطی باید توجه داشت که روندهایی هم چون سیاست اتحادیه اروپا از جمله در تحمیل سیاست ریاضت اقتصادی، دستورالعمل هایی درباره مهاجران، و اعمال خط مشی های خاص از سوی دولت های پیشین عمدتاً در حکم تسریع کننده وضعیت بحرانی درازمدت عمل کرده اند. در این جاست که رگه هایی از گرایش های فاشیستی و انحصارطلبانه در چنین جریان هایی بروز و ظهور می یابد که هرچند خاستگاهی ملی گرایانه دارند، به شدت مستعد تبدیل شدن به جریانی تمامیت خواه و ستیزه جویند. برای توضیح مدعای مقاله حاضر با استفاده از مکتب کپنهاگ و به ویژه تأکید بر امنیتی شدن امور در این ره یافت تلاش می شود نشان داده شود که چگونه جریان های راست افراطی، از جمله در مجارستان، با ترسیم وضعیتی خاص از موقعیت خارجی ها و مهاجران، امور مختلف اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی را سیاسی جلوه می دهد و از آن برای پیش برد اهداف خویش استفاده می کند.
راست افراطی و آفرینش جغرافیای تخیلی اسطوره ای اروپا؛ رویکرد چرخش تصاویر میچل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
295 - 324
حوزه های تخصصی:
راست افراطی در کشورهای اروپایی با اتکا به یک جغرافیای تخیلی، به تعریف خود اسطوره ای دست یازیده و در این فرایند از کسانی که برحسب آرمان های ایشان فداکاری کرده اند، بهره برده است. پژوهش حاضر در راستای پاسخ به این پرسش که چگونه راست افراطی بر آفرینش جغرافیای تخیلی اسطوره ای در اروپا تأثیر گذاشته اند، این فرضیه را با استفاده از نظریۀ چرخش تصویر میچل بررسی کرده است که راست افراطی از طریق بازشناسی انگاره و تصویر بر آفرینش جغرافیای تخیلی اسطوره ای در اروپا تأثیر گذاشته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که گروه های راست افراطی همانند سربازان او دین و نئونازی ها با بازشناسی تصاویر فداکاری در فرهنگ وایکینگ ها، گفتمان نازیسم و تصاویر برخی از معاصران، به این تصاویر جایگاه آیینی بخشیده و از تصور آنها به عنوان عامل هویت هویت بخش و اعتباربخش استفاده کرده است. راست افراطی با اتکا به مسابقه ورزشی، لباس و موسیقی به بازشناسی تصور این تصاویر پرداخته است.
بحران های چهارگانه و خیزش راست افراطی در اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
جریان ها و جنبش های سیاسی و اجتماعی از خاستگاه های فکری ویژه بهره می گیرند تا بتوانند کنش های خود را بر اساس آنها سامان دهند و به اهداف مدنظر دست یابند. جریان راست افراطی نیز از این قاعده مستثنی نیست و با اتخاذ برخی مولفه ها مانند نژادپرستی، داروبنیسم اجتماعی، شوونیسم، پوپولیسم، ضدیت با مهاجران، بیگانه ستیزی، میهن پرستی رفاه طلبانه، مخالفت با یکپارچگی اروپا و برجسته سازی هویت ملی، در دهه اخیر خیزش دوباره ای در روند سیاسی و اجتماعی این قاره داشته و در انتخابات پارلمان های ملی و اتحادیه اروپا نیز موفقیت قابل توجهی کسب کرده است. در پاسخ به این پرسش که دلابل رشد جریان راست افراطی در اروپا چیست؟ نگارندگان بر این اعتقادند که بحران های چهارگانه توزیع منابع، نمایندگی سیاسی، هویت و مهاجرت نقش انکارناپذیری را در این زمینه ایفا کرده اند.
اسلام در سوئد؛ موضوعی اجتماعی، سیاسی یا امنیتی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود گروه های بزرگ تر مسلمان ها به سوئد در دهه های 1960 و 1970، به تدریج جامعه و سیاست-گذاری سوئدی با مسئله جدیدی مواجه شد و آن ها «مسئله اسلام» بوده است. با این حال، این مسئله در دهه-های نخست و تا دهه 2000، مسئله ای اجتماعی و مربوط به فضای عادی زیست شهروند سوئدی بود. از سال های ابتدایی هزاره جدید، اسلام در سوئد، موضوعی سیاسی و به تدریج «مسئله ای امنیتی» شده است. سوالی که مطرح است این است که چرا اسلام در سوئد از پدیده اجتماعی تبدیل به «مسئله ای سیاسی و امنیتی» شده است؟ در پاسخ به این سوال به دلایلی از جمله چسبندگی های ایدئولوژیک، امواج راست گرایی، قطبش در جامعه سوئدی، تأثیرات فضای بین المللی (چه تأثیرات دولت های و چه تأثیرات گروه های اسلامی) و ... به عنوان دلایل امنیتی شدن اسلام اشاره خواهد شد. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع کتابخانه ای است.
افول جهانی دموکراسی و دلایل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بنا بر آمار و گزارش سازمان های بین المللی سال ها است که پیشرفت دموکراسی متوقف شده و افول و پسرفت آن در جهان سرعت گرفته است. در این مقاله به شیوه تبیینی به دنبال پاسخگویی این سوال بودیم که افول دموکراسی در جهان به چه دلایلی صورت گرفته است؟ بنا بر نتایح تحقیق می توان گفت، تغییر نگرش شهروندان درباره دموکراسی، بی اعتمادی به مقامات انتخابی، سوءاستفاده از قدرت، موفقیت الگوهای اقتدارگرایانه حکمرانی، جهانی شدن، نئولیبرالیسم و نابرابری فزاینده، اینترنت و فضای مجازی موجب تضعیف و افول دموکراسی شده است. افزون بر عقب گرد دموکراسی در کشورهای در حال توسعه، مشکلات کشورهای پیشرفته مانند افزایش هزینه ها، ناامیدی از بهبود شرایط زندگی و قطبی شدن جامعه موجب افزایش پوپولیسم و قدرت یابی راستگرایان افراطی شده است. دموکراسی در مقطعی و شرایطی محبوب شد که تمدن غربی در اوج قدرت بود و اکثریت مردم آن را بهترین شیوه حکمرانی می دانستند. افزایش قدرت و موفقیت کشورهای غیردموکراتیک مانند چین، همزمان با بحران، نارضایتی و تبعیض در جوامع دموکراتیک موفقیت الگوهای غیردموکراتیک حکمرانی و ناکارآمدی دموکراسی را نشان می دهد. در شرایطی که دموکراسی حتی در غرب در حال افول است، کشورهای درحال توسعه بیش از پیش به مدل های اقتدارگرایانه حکمرانی رو خواهند آورد. در صورت تداوم این شرایط و انجام نشدن اصلاحات زیربنایی در جوامع و نظام های دموکراتیک افول آن مداوم و فزاینده خواهد بود.