مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
تمدن
حوزه های تخصصی:
"با وجود اینکه بعضی از موجودات زنده از لحاظ خصوصیات تمدنی و بعضی دیگر از لحاظ عناصر فرهنگی، ساختار پیچیدهتری از انسانها دارند، اما انسان با توجه به خصوصیات راستمغزی ـ چپمغزی، به تکامل ترکیبی این دو خصوصیت (با شدت و ضعف در جوامع مختلف) و توسعه و رشد متوازن آنها گرایش نشان داده و میدهد. ازآنجاکه بشر از ابتدای خلقت از توانایی ژنتیکی برتر خود در هر محیط و هر جامعه استفاده بیشتری برده، در صورت راستمغزی، رشد آن مجموعه بر اساس خصوصیات فرهنگی شکل گرفته و تمدن وی بر اساس فرهنگْ ساختار یافته و در صورت چپمغزی، رشد مجموعه بر اساس تمدن پایهریزی و فرهنگ آن از تمدنش پدید آمده است. بر این اساس، به نظر میرسد بتوان فرایندهای فرهنگی و تمدنیِ جوامع مختلف را مبتنی بر خصوصیات راستمغزی و چپمغزی آنها با دقت بالایی مطالعه، محاسبه، پیشبینی و برنامهریزی نمود. سؤال اصلی این مقاله اینست که چه رابطهای بین راستمغزی ـ چپمغزی و فرهنگ و تمدن وجود دارد؟ روش این تحقیق توصیفی، نوع آن بنیادی، شیوه جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و ابزار آن فیش و جدول میباشد.
"
تأثیر آموزه های تربیت دینی برفرهنگ و تمدن ایران
حوزه های تخصصی:
"حس مذهبی یکی از احساسات فطری بشر است که در طول تاریخ به شکلهای مختلفی بروز یافته است . زمانی بشر با پرستش بتها ، این حس را ارضا نموده و زمانی نیز به چندگانه پرستی و یگانه پرستی رو آورده است ، و در هر مورد آثار فرهنگی و تمدنی متاثر از آموزه های دینی از خود به یادگار گذاشته است . تاثیری که آموزه های دینی برنخبگان و توده مدرم می گذارد ، می تواند تمام انرژیها و فعالیتها را در جهت انقلابها ، اصلاح تمدنها و فرهنگها به کار گیرد و آثار عظیمی را از خود به یادگار بگذارد ، تا آن جا که برخی معتقدند تمدن بشری بدون وجود کلیسا و عبادتگاهها ممکن نبوده و نیست .
"
بررسی تاریخی قلمرو جنگلهای ایران با تأکید بر جنگلهای شمال
حوزه های تخصصی:
به استناد آثار تاریخی و جغرافیایی بر جای مانده از گذشته های دور، سرزمین ایران یکی از مناطق سرسبز جهان بوده است. تغییرات جغرافیایی، دخالت انسان و بی توجهی به عوامل طبیعی و انسانی، تخریب از سوی دولتها، انهدام و تخریب مناطق گسترده ای از این سرزمین را ببار آورده است. در این مقاله ضمن اشاره ای به مدارک تاریخی، به جریان تخریب جنگلها در قرن اخیر که تا حدودی مستند به آثار و اطلاعات و گزارشهای علمی تر و واقعی تری است، پرداخته شده است. انواع درختان جنگلی در شمال ایران، بررسی عوامل تخریب و حدود مساحت جنگلهای شمالی در نیم قرن اخیر یعنی از عکسبرداری هوایی سال 1344 که گزارش آن در سال 1343 انتشار یافته و مساحت جنگلها را 4/3 میلیون هکتار اعلام کرد تا برآوردهای اخیر که مساحت جنگلهای شمال را در حدود 9/1 میلیون هکتار می داند، مطالب دیگری از مقاله است که خوانندگان را با وضعیت کمی و کیفی جنگلهای شمال کشور آشنا می سازد
اندیشه هاى سیاسی، فلسفى و دینى سید جمال(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۲ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
سیدجمال در پىایجاد سازگارى میان اسلام سنتى و چالشهاى علمى و فلسفى غرب بود و در این زمینه موضع میانهاى را در پیش گرفت. سیدجمال علوم و فنآورى جدید غرب را از آداب و اخلاق غربى انفکاکناپذیر مىداند و معتقد است جهان اسلام بدون پذیرش پیامدهاى کلامى و فلسفى آن مىتوانند به آن دست یابند. نویسنده در این مقاله ضمن انتقاد از مادهگرایان و معرفى آنان به عنوان ویرانگر تمدن و جامعه انسانى، توجه روشنفکران مسلمان را به خطر جدى آنان جلب کرده است. نویسنده دیدگاههاى سیدجمال در باب دین، فلسفه و علم را گویاى موضع روشنفکران مسلمان قرن نوزدهم مىداند که از قدرت، ثروت و برترى علمى و فنى غرب از یک سو و از ضعف جهان اسلام و سیطره و تجاوز غرب بر آن از سوى دیگر، ناراحت بودند و کشورهاى مسلمان را به فراگیرى علوم و فن آورى جدید غرب دعوت مىکردند.
نظام آموزش عالى و تمدّن سازى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۷
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش بى بدیل تحقیق و پژوهش هاى علمى در نظام هاى آموزش عالى جهان بر کسى پوشیده نیست. فرهنگ و تمدّن امروز بشر، که ما وارث آن هستیم، مرهون تحقیق، پژوهش، خلّاقیت و نوآورى هاى بشر در طول تاریخ بوده است. از این رو، ضرورت تناسب نظام آموزش عالى و پژوهش مدارى آن با نیازها و مقتضیات جهانى، و نیز در ایران اسلامى، تناسب آن با آرمان هاى دینى برآمده از انقلاب اسلامى در جهت پاسخ گویى به نیازها و مطالبات جامعه اسلامى امرى روشن و بدیهى است.
نویسنده در این مقاله، تحلیلى گذرا پیرامون اهداف و برنامه هاى وزارت علوم، تحقیقات و فناورى، بر اساس اولویت هاى علمى ـ فرهنگى و دینى سند چشم انداز بیست ساله دارد. در این زمینه، پس از طبقه بندى اهداف کلان آموزش عالى، پژوهش و تحقیق، آموزش، تعلیم، تعالى و تربیت دینى را به عنوان رسالت هاى مهم نظام آموزشى عالى ایران برمى شمارد.
عناصر تمدنساز دین اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۳
حوزه های تخصصی:
تمدن به عنوان یک پدیده اجتماعی، محصول تفکرات نهفته در ورای آن است. برای ساختن تمدن، وجود اندیشه تمدنساز ضروری و اجتنابناپذیر میباشد. در اینکه آیا تمدنسازی در جوهره اندیشه اسلامی، قابل مشاهده هست یا نه، موضوعی است که در این نبشتار به اندازه وسع علمی خود و گنجایش مقاله به آن اهتمام ورزیدهایم. نگارنده معتقد است اسلام اصیل به لحاظ برخورداری از توانمندیهای بالا، میتواند تمدّنی متناسب با نیازهای انسان معاصر بیافریند؛ چنانکه در گذشته این توانایی را از خود نشان داده است. برخی از عناصر تمدنسازی اسلام عبارتند از: عقلگرایی، جهانگرایی، عدالتگرایی، علمگرایی، جامعگرایی، آسانگیری و اخلاقگرایی.
بازخوانی تئوری اداره: مطالعه هرمنوتیکی بوروکراسی
حوزه های تخصصی:
در ادبیات اداره امور عمومی، بوروکراسی که در معنای اصیل وبری، به عنوان تیپ ایده آل، بر عرفی، قانونی و عقلانی شدن سپهر اداره دلالت دارد، معانی سیالی می یابد که غالبا با معنای اصیل آن متفاوت است. در این مقاله با بازخوانی تئوری اداره وبر از طریق ساختن یک نظام تاویل بر مبنای زندگی نامه، مساله، مفاهیم بنیانی، رهیافت و ساختار کلی متن او، بر ساخته «بوروکراسی» در بافت جمعی متن مورد مطالعه هرمنوتیکی قرار می گیرد، و با تمایز گذاری روح اداره از پیکره بندی مادی آن، چارچوب مفهومی لازم برای صورت بندی مساله اداره در جهان غیر غربی، فراهم می آید. بر این اساس فقدان روح اداره است که پیکره بندی مادی اداره را در جهان غیر غربی، بی معنا و غیر کارکردی می سازد.
ارتباطات توسعه، ترجمه و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه و ارتباطات - که رابطه ای تنگاتنگ با فرهنگ و تمدن بشری دارد - دو مفهوم بسیار نزدیک به هم هستند که غیبت منجر به تاثیر بر دیگری می شود. در یک جامعه فراصنعتی، برنامه های توسعه ملی (درون زا) بر اساس قابلیتها و زیرساختهای ارتباطی و فرهنگی که نقش مهمی در پیشرفت اجتماعی بازی می کنند تدوین می شوند. اما تمام برنامه های توسعه از نوع درون زا نیستند. به دولتها و تصمیم گیران توصیه شده است که حتی الامکان برنامه های توسعه دیگر کشورها (برنامه های برون زا) را نیز مورد بررسی قرار دهند و در وهله اول در بخش فناوری در کالبد تنوع فرهنگی سرمایه گذاری کنند.
علی شریعتی و الیناسیون فرهنگی
حوزه های تخصصی:
«الیناسیون» یکی از مباحث کلیدی اندیشه شریعتی است. او با این مفهوم، مسائل انسان امروز را تجزیه و تحلیل می کند. از نظر وی در «از خودبیگانگی» انسان «دیگری» را «خود» احساس می کند و آگاهی به خویش را از دست می دهد و دچار نوعی «خود آگاهی کاذب» می شود.از خود بیگانگی همان از دست رفتن «وجود حقیقی و فطری» و «خویشتن اجتماعی» است. او، هر آنچه انسان را از ویژگی های انسانی اش ـ که تعریف خاصی از آن دارد ـ دور کند عامل «الینه» کنندگی می داند. از نظر شریعتی عقلانیت ابزاری، بوروکراسی و ماشینیسم انسان را در قرن بیستم از خود بیگانه کرده اند و از این منظر آنها را نقد می کند.
بررسی گفتمان های غالب در بحث جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"یکی از جدیدترین و در عین حال جدی ترین نظریه پردازی های که امروزه بر دیدگاه های کلان جامه شناسی سایه افکنده است، بحث «جهانی شدن» است. این مفهوم که بیش از دو دهه از طرح آن نمی گذرد تا حدی به یکپارچه شدن جهانی، فشرده شدن ارتباطات جهانی و مفهوم دهکده جهانی که چند دهه قبل مک لوهان با تکیه بر گسترش وسایل ارتباط جمعی آن را مطرح کرده بود، رابطه نزدیک دارد. این مفهوم دارای ابعاد گوناگون و اثرات دراز مدت است؛ در سطح ملی و در مقیاس بین المللی، جهانی شدن تنها به قلمرو اقتصاد محدود نمی شود، بلکه ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی ساختاری در فرماسیون های آینده جهانی شدن نقش اساسی و مهمی ایفا می کند.
در نوشته حاضر ضمن مرور تعاریف و اهداف عام این مفهوم، با توجه به گستردگی و زوایای گوناگون، چالش های مرتبط با آن، سعی شده است با ارجاع به نظرات دو جامعه شناسی و نظریه پرداز معروف، امانوئل والرشتاین و آنتونی گیدنز کلیت گفتمان های مختلف مطرح در این بحث بررسی و تحلیل گردد. بدیهی است اتخاذ موضع گیری مناسب در قبال این پدیده منوط به شناخت جنبه های گوناگون و چالش های مرتبط با تحولات چند دهه اخیر آن در مقیاس جهانی است"
در آمد، تحلیل تطبیقی از فرضیه ی برخورد و ایده ی گفتگوی تمدن ها(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که در بحث تمدنها، ایدهی گفتگو و فرضیهی برخورد تمدنها در دنیا بسیار مطرح شدهاند، بجاست که جهت فهم جایگاه صحیح این دو رأی و نقد هر یک به نکاتی منطقی و روششناختی دربارهی آنها توجه نمود. به خصوص برای نقد دقیق فرضیهی برخورد تمدنها و تلاش برای ابطال علمی آن باید جایگاه درست آن را شناخت وگرنه نقدها بیاثر و شعاری خواهند بود، چنانکه تاکنون کثیری از نقدها چنین بودهاند و مقام توصیف و تبیین را با مقام توصیه و تکلیف خلط نمودهاند. این مقاله بر آن است که نشان دهد بر فرض عدم ابطال فرضیهی برخورد تمدنها باز هم ایدهی گفتگوی تمدنها، که ورای هر فرضیهی علمی از ارزشهای والای اخلاقی سرچشمه میگیرد، میتواند الگویی مفید و سازنده باشد.
در این مقاله، نویسنده با تفکیک رویکرد توصیفی - تبیینی (علمی) در پاسخ به مسألهی تمدنها و رویکرد توصیهای - ارزشی (اخلاقی) در پاسخ به آن، بر آن است که رویکرد فرضیهی «برخورد تمدنها» توصیفی - تبیینی (علمی) است و رویکرد ایدهی «گفتگوی تمدنها» توصیهای - ارزشی (اخلاقی) است و این دو، به دلیل تفاوت رویکردها، لزوماً با یکدیگر در تعارض نیستند و منفصلهی حقیقیه پنداشتن عبارتی که یک طرف آن فرضیهی برخورد و طرف دیگر آن ایدهی گفتگو باشد، مغالطه است.
نویسنده ضمن اینکه مخاطب را به این نکته توجه میدهد که در این بحث منطقی و روش شناختی درصدد داوری و ارزیابی فرضیه یا ایدهای نیستیم، تأکید میکند که هر سخن علمی لزوماً درست نیست و هر سخن درستی نیز لزوماً علمی نیست و دایرهی درست و نادرست بزرگتر از علمی و غیرعلمی است.
نویسنده، در ادامه، به بررسی تطبیقی فرضیهی علمی «برخورد تمدنها» و ایدهی اخلاقی «گفتگوی تمدنها» پرداخته و پس از بررسی مواضع خلاف و وفاق، در بخش نتیجهگیری، این نکته را مطرح میکند که فرضیهی برخورد و ایدهی گفتگو نه تنها، لزوماً، با هم ناسازگار نیستند، بلکه حتی میتوان میان آنها نوعی نزدیکی و مکملیت تصویر نمود، به نحوی که فرضیهی «برخورد تمدنها»، در صورت عدم ابطال به روش علمی، واقعیت را آنچنان که هست (یا ممکن است در آینده باشد) نشان داده و امکان کنترل آن را به دست دهد، و ایدهی «گفتگوی تمدنها» واقعیت را به صورتی که مطلوب است (آنچنان که باید باشد) تغییر داده و مانع از حوادث تلخ و ناگوار، برای جوامع بشری، در آینده، شود.
بایستگی ها در گفتگوی تمدن ها(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، به عواملی پرداخته شده که نقشی تعیین کننده در عملی شدن گفتگوی تمدنها دارند. گفتگوی میان تمدنها، با شعار حاصل نمیگردد، بلکه نتیجهی یک معادلهی فرهنگی، اجتماعی است که در این معادله چند عامل کلیدی نقش آفرینند. همدلی و همگرایی بینالمللی میان دولتها و ملتها، یکی از این عوامل تعیین کننده است، بدین معنی که در سطح دولتها و ملتها، برای اصولی مشترک، تفاهمی عام صورت بگیرد. از دیگر عوامل تحقق گفتگو، فضاسازی جهانی برای فرهنگ گفتگو است. بدین گونه که طرفین گفتگو یکدیگر را به رسمیت شناخته باشند و نسبت به یکدیگر از درکی واقع بینانه برخوردار گردند. همچنین نقش ارتباطات مستمر میان دولتها و ملتها را نباید در تحقق گفتگو از یاد برد، لذا باید تحولی در حوزهی ارتباطات بین دولتها و ملتها صورت گیرد. نظام جمهوری اسلامی، باید یکی از تلاشهای استراتژیک خودش را ارتباط با ملتها و دولتها قرار دهد و تلاش پیگیری را در معرفی ایدئولوژی اسلامی بنماید و ابهام زدایی نموده و فضای گفتگوی سازنده را فراهم سازد. متأسفانه، استعمارگران و سلطه گران جهانی، هرگز در راستای مفاهمه تلاش نکرده و بلکه در راستای تثبیت حاکمیت خویش عمل میکنند که مانعی سترگ فراروی گفتگوی سازنده میان تمدنهاست.
اندیشمندان اسلامی میتوانند از مقولههایی همچون حج و دین مایههای اندیشهی اسلامی و نقاط مشترک میان اندیشهی اسلامی و دیگر تمدنها، در راستای عملی سازی گفتگو، بهره ببرند.
نقدی بردایرةالمعارف زن ایرانی
حوزه های تخصصی:
دایرةالمعارف نویسی که طریقهای جهت شناسایی و کاوش در زوایای پنهان و آشکار فرهنگ، تمدن و پیشینه تاریخی است، سابقهای دو هزار ساله دارد و تاکنون نیز دایرةالمعارفهای مختلف به زبان فارسی به رشته تحریر درآمده، از جمله دایرةالمعارف زن ایرانی که به سفارش مرکز امور مشارکت زنان در سال 1382 چاپ و منتشر گردیده است؛ با عنایت به اینکه بررسی بازخورد اندیشهها و فهم برداشتهای مختلف از یک اثر، هم از سوی مؤلف و هم از سوی جامعه علمی دور از انتظار نیست، مقاله حاضر برخی از اشکالات علمی، صوری و آنچه را که مربوط به روش تألیف مقالات دایرةالمعارف زن ایرانی است، بررسی میکند و برخی از مسامحههای فکری و فرهنگی آن را یادآوری مینماید.
تحقیقی پیرامون « نامه های ایرانی » اثر مونتسکیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نامه های ایرانی در سال 1721 در کشور فرانسه منتشر گردید و با موفقیت چشمگیری روبرو شد . در این کتاب مونتسکیو ، نویسنده روشنفکر دوره روشنگری ، روش گفتگو میان دو تمدن ایران و فرانسه را جهت انتقادی موشکافانه از شرایط موجود زندگی در آن کشور برگزیده است و رمان را به عنوان وسیله ای کارآمد برای انتقال نظریات خود به خواننده در نظر گرفته است . در این مقاله که به روش تحلیلی - اسنادی - تطبیقی تهیه گردیده است ، ابتدا به شرایط تاریخی و اجتماعی زمان انتشار این کتاب خواهیم پرداخت ، سپس ساختار کتاب ، شرایط و لزوم گفتگو میان دو تمدن را مورد بررسی قرار می دهیم و در ادامه ، به مطالعه شخصیتهای داستان و ویژگی های ادبی آن می پردازیم ...
تمدن و امپراطوری جهانی
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۶ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
تمدن یک مفهوم دو لبه است. در دو دهه اخیر، این مفهوم به عنوان سلاحی ایدئولوژیک به کار رفته است تا بین ما و آنها یا به اصطلاح متمدن ها و بربرها تفکیک برقرار شود. قرن بیستم - خونین ترین قرن در تاریخ بشری- مانع از این نشده است که ایدئولوژیست ها از صحبت کردن درباره تمدن به عنوان وسیله ای برای مجهز کردن گروهی از انسان ها علیه گروهی دیگر دست بردارند. این مقاله برای ارائه یک چارچوب تاریخی، ده (10) فرضیه در مورد مسائل محوری دوران ما معرفی می کند.
جهانی- محلی شدن و معماری ایرانی- اسلامی
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۶ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش خواهد شد با "رویکرد زیباشناختی معماری" به نقش معماری در احراز هویت های دینی و نمایندگی فرهنگی و هنری در ایران بپردازد. در این راستا، مقاله همچنین به تحلیل یکی از بناهای معماری (مسجد جامع اصفهان) و ویژگی ها و شاخصه های آن می پردازد. در این بحث ابتدا نگاهی به مفهوم معماری ایرانی و رابطه جهانی شدن و معماری ایرانی- اسلامی می کنیم و سپس به جایگاه معماری ایرانی- اسلامی و بطور خاص مسجد جامع اصفهان در تاریخ و فرهنگ ایران و اسلام توجه خواهد شد. سپس، با تکیه بر مفاهیمی چون جهانی شدن و هویت فرهنگی تلاش خواهد شد برآیند تعامل نگاه ملی و فراملی را در قلمرو معماری ایرانی – اسلامی مورد تاکید قرار گیرد.
مدیریت توسعه و نهادهای مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«مدیریت توسعه» یکی از جدیدترین رشتههای علوم اجتماعی است که پیدایی «دیدهای میان رشتهای» موجبات ظهور و تدوین آنرا فراهم آوردهاند. رگ و ریشه نظری این دیدگاهها را میتوان در لابه لای بحثها و نوشتههای آدورنو،2 هورکهایمر،3 مارکوزه،4 و هابرماس5 که از سردمداران «دبستان فرانکفورت»6 به شمار میروند، جست. مدیریت توسعه به مثابه رشتهای مرکب و عمدتاً کاربردی، آشکارا محصول «جامعه مدنی»7 است، جامعهای که از لحاظ سیاسی و اداری «دموکراسی مشارکتی»8 را ارج مینهد. تاریخ و همچنین جامعهشناسی شهری نشان میدهند که خاستگاه و پایگاه مدنیت9 شهرها بودهاند. فراز آمدن «تمدن»10 در گرو تشکیل «نهادهای مدنی»11 است و در هر جامعه،تنها زمانی که رشد وتوسعه این نهادها به درجهای برسد که اغلب «اداره امور عمومی»12را مردم و سازمانهای غیر دولتی13 عهدهدار شوند، توانش ساماندهی تمدنی بالنده و دورانساز فراهم می آید. از منظر رشته سازمان و مدیریت، عمدهترین تفاوت بین شهر و سکونتگاههای پیشاشهر، در وجود و تعدد «سازمانهای دومین»14 است. چه در قبایل، عشیرهها، آبادیها و روستاها وجود این گونه سازمانها نادر است و اغلب امور توسط «سازمانهای نخستین»15 انجام میپذیرد. در صورتی که شهرها علاوه بر سازمانهای نخستین، تعداد زیادی از سازمانهای دومین را کنشگر و میانجی اداره امور عمومی میسازند که نظام یا ساختار اجتماعی پیچیدهای از نهادها و سازمانهای دومین را استقرار میبخشد. همین نهادها و تعدد، تنوع و غنای کمی و کیفی آنها و تداوم عملکردشان است که فرهنگ و تمدن شهر را بارور میکند. از این روست که تشکیل نهادهای مدنی را نمیتوان از شالوده شهر وجامعه مدنی جدا کرد. برای توسعه این نهادها و عملکرد هر چه بهتر آنهاست که امروزه «مدیریت توسعه» در کانون توجه جهانیان قرار گرفته است. این مقاله سرشت چند ساحتی مدیریت توسعه و کنش متقابل آن با نهادهای مدنی را مورد تحلیل و تشریح قرار میدهد. همچنین نشان میدهد که تنها در صورتی این مدیریت در نواحی شهری میتواند موفق باشد که به صورت پایدار، موزون و همه جانبه ای به اجرا درآید. در این راستا گریزی جز ساماندهی علمی سازمانهای دومین و عملکرد آنها وجود ندارد. خاصه آن نهادهایی که مسئولیت حفظ، تقویت، انتقال و تسلسل «دانایی» و فراتر از آن «فراگیری دانایی» را بر دوش میکشند.
دغدغه گفت وگوی تمدن ها در هزاره سوم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنشهای اندیشه بنیاد و عقل مدار همواره باعث نزدیک شدن تمدنها و فرهنگهاگردیده است. این کنشها نیازمند روند مستمر و پایدار هستند. ثابت ماندن در جهان متغیر لطمه زیادی به جامعه و فرهنگ خودی وارد میسازد. در این راستا گفتمان تمدنها میتواند راههای بسیاری را بگشاید که قبل از این وجود نداشت و یا به سختی قابل تحصیل بود. در عین حال گفت و گوی تمدنها خود شامل نیازهایی نظیر نیازهای تمدنی، تعاملات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از یک سو، و موانعی نظیر شکاف ارتباطی (مبتنی بر فرهنگ)، موانع سازمانی یا ساختاری، و موانع فنی است.
قرآن، حکومت و توسعه فرهنگ(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار نویسنده نخست به مفهوم شناسی فرهنگ می پردازد. سپس، عامل توجه جهانی به توسعه انسانی و توسعه فرهنگی را بازشناسی می نماید، آنگاه بی طرفی یا مسؤولیت اخلاقی حکومت ها را مورد بررسی قرار می دهد، در همین راستا از نقش حکومت دینی سخن گفته و نگاه فلسفة سیاسی دین را در رابطه با مبانی و ضرورت تربیت اعتقادی و اخلاقی جامعه و راهکارهای راهبردی قابل مطالعه در قرآن را، توضیح می دهد. در این چهار چوب، جانشینی حاکم از سوی خدا و انجام مهم ترین وظایف حکومتی را تربیت جامعه معرفی می کند و نفوذ معنوی کارگزاران را از شرایط مؤفقیت آنان در حوزة تربیت می شمارد. نویسنده در پایان به سه راهکار: برخورد و تعامل فرهنگی، کنترل با تحریم اجتماعی. کیفر فیزیکی، برای انجام مسؤولیت تربیت فرهنگی و توسعة فرهنگی می پردازد.
روشنفکری و سیاست در گذر تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روشنفکری و سیاست پیوندی تنگاتنگ و دیرینه را با هم یدک میکشند. این مقاله درصدد است تا ضمن باز تعریف مفهوم روشنفکری، ارتباط بین این مفهوم و سیاست را در طول شش دوره از تاریخ تمدن غرب بررسی کند: 1) دوره یونانی ـ رومی (تا سده 5 میلادی)، 2) مسیحیت دوره اول از سده 5 تا سده 11 میلادی، 3) مسیحیت دوره دوم از سده 11 تا سده 16 میلادی، 4) از ظهور دولت – ملت ها تا پایان سده هجدهم، 5) از سده 19 میلادی تا پایان جنگ جهانی اول، 6) قرن بیستم و جریان های روشنفکری. در نهایت مقاله حاضر نقش روشنفکری و سیاست را در طی تاریخ تمدن غرب به سه گونه تحلیل مینماید: 1) نقد نظام سیاسی، 2) مشارکت در زندگی سیاسی و 3) کنارهگیری از سیاست..