مقالات
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر شاخص های حکمرانی خوب بر توسعه علم و فناوری، با تمرکز بر کشور سنگاپور، می پردازد. مسئله اصلی پژوهش این است که چگونه شاخص های حکمرانی خوب نظیر حاکمیت قانون، کنترل فساد و اثربخشی دولت، می توانند نقش مؤثری در پیشبرد توسعه علمی و فناورانه ایفا کنند. فرضیه پژوهش این است که اجرای اصول حکمرانی خوب می تواند به ایجاد زیرساخت های مناسب، جذب سرمایه گذاری خارجی و ارتقای نوآوری کمک کند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است و داده ها از منابع کتابخانه ای و گزارش های بین المللی گردآوری شده اند. یافته ها نشان می دهد که سنگاپور با بهره گیری از شاخص های حکمرانی خوب، توانسته به کشوری پیشرو در نوآوری های فناورانه تبدیل شود و رشد پایدار اقتصادی را تجربه کند. این پژوهش بر اهمیت تدوین راهبرد های عملیاتی و تقویت حکمرانی خوب در کشورهای در حال توسعه برای تسریع پیشرفت علم و فناوری تأکید دارد.
نقش دولت، تخریب خلاق و فرجام بخش خصوصی در دهه 1340ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش دولت در توسعه اقتصادی و صنعتی سازی ایران، به ویژه در دوره پهلوی دوم، موضوعی مهم و مورد اختلاف نظر است. این مقاله با استفاده از چارچوب نظری پیتر اوانز از مکتب نهادگرایی، چهار نقش دولت در فرایند توسعه را بررسی می کند: متولی، متصدی، قابلگی و پرورشگری. در اواخر دهه ۱۳۳۰، با تأسیس وزارت اقتصاد و حضور علینقی عالیخانی، دولت نقش قابلگی و پرورشگری را در حمایت از بخش خصوصی ایفا کرد. در دهه ۱۳۴۰، اقتصاد رشد چشمگیری داشت و بخش خصوصی تقویت شد. با این حال، افزایش درآمدهای نفتی در دهه ۱۳۵۰ سبب شد دولت از حمایت بخش خصوصی دست بردارد و خود به تصدی گری در صنعت بپردازد. این تغییر رویکرد، نگرانی هایی درباره شکل گیری فئودالیسم صنعتی و کاهش نقش بخش خصوصی ایجاد کرد. در نتیجه، سیاست های دولت در این دوره به ایجاد تنش هایی میان بخش دولتی و خصوصی منجر شد و تأثیرات بلندمدتی بر ساختار اقتصادی ایران گذاشت. روش پژوهش تحلیلی-توصیفی با استفاده از چارچوب نظری نهادگرایی و دیدگاه های پیتر اوانز استفاده شده است.
قدرت، نهاد و ایده؛ چشم انداز منزلت جویی هژمونیک چین در نظم نوظهور جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به اذعان دانشمندان روابط بین الملل از میان قدرت های موجود جهان تنها رقیب چالشگر آمریکا که ظرفیت احتمالیِ نیل به منزلت هژمونی در دهه های آینده را دارد، چین است. با این حال صعود چین به جایگاه یک هژمون جهانی هنوز ابهامات بسیاری دارد که رفع آن مستلزم فهمی عمیق از چیستی تحولات جهانی و تعریف دقیق مفهوم هژمونی است. پژوهش حاضر در چارچوب رهیافت گرامشین این پرسش اصلی را مطرح می سازد که چشم انداز رسیدن چین به جایگاه هژمونی در بستر نظام متحول جهانی چیست؟ در پاسخ، فرضیه مقاله از این قرار است که رشد دهه های اخیر چین بیشتر محصول افزایش توانمندی های مادی اقتصادی و نظامی آن بوده و این کشور همچنان از قابلیت های نهادی و ایده ایِ کافی برخوردار نیست. در نتیجه، یافته نهایی مقاله این است که چین در یک آینده قابل پیش بینی همچنان فاقد ظرفیت لازم برای احراز منزلت هژمونی جهانی و حتی منطقه ای خواهد بود و از این رو در سطح یک قدرت بزرگ باقی خواهد ماند. مقاله از نوع کاربردی است و رویکردی توصیفی – تحلیلی دارد. برای گردآوری داده ها از تکنیک کتابخانه ای استفاده شده و نیز تحلیل داده ها در چارچوب روش نظریه مبنا صورت گرفته است که بر اساس آن نگارنده قصد دارد شاخص های سه گانه موجود در نظریه گرامشینیسم را یکایک با وضعیت چین مطابقت دهد و میزان احراز آنها را در مورد این کنشگر به آزمون بگذارد.
روایت پژوهی اعتراض های معیشت پایه؛ همگرایی و واگرایی نیروهای اجتماعی در بستر کنشگری سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت معلمان و کارگران از اعتراض های معیشت پایه در سال های اخیر، مسائلی پربازدید در اخبار بوده است؛ هدف این پژوهش تحلیل همنشینی صداهای متکثر در اعتراض های معیشت پایه، جهت ترسیم الگوهای همگرایی و واگرایی در میان راویان است. به این منظور از اخبار موجود گذر کرده و به راویان برای گردآوری داستان ها رجوع کردیم. برای درک روایت های کنشگران، مفاهیم نیروهای همگرا و واگرای میخائیل باختین و سه گانه زندگی وقف عمل/ وقف نظر هانا آرنت مدنظر قرار گرفت. روش این پژوهش از نوع روایت پژوهی و مبتنی بر روایت های 14 نفر از معلمان و 13 نفر از کارگران شرکت کشت و صنعت هفت تپه و صنعت نفت و گاز پارس جنوبی بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مطالبه گری معلمان و کارگران از یک نظرگاه معیشتی آغاز شده، اما محرک های متعددی در پس و پیش از آن نهفته است؛ به گونه ای که کنشگری راویان محدود به سطح «زحمت» نبوده و تلاشی در جهت «عمل» است. علاوه بر این، میدان کنشگری عرصه ای از وحدت در عین کثرت است و شکل گیری «ما»ی جمعی در کنار حفظ تکثرات میسر می شود. به این ترتیب در این مطالبه گری صنفی شاهد حفظ تفاوت ها و اولویت بندی آنها جهت دستیابی به همگرایی ها هستیم.
معتزلیانِ مُتِشَیّع در عصر محنت و تفتیش عقاید اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معروف آن است که معتزلیان را عقلای عالم اسلام می خوانند؛ ایشان مؤسس عقل گرایی اسلامی در قالب یک مکتب کلامی منسجم بودند و این مسئله سبب نوعی پویایی در فعالیت های نظری عالم اسلام شد. با وجود این، عقل گرایی معتزله صرفاً دارای وجوه مثبت نبود؛ از برهه ای از تاریخ معتزله، این عقل گرایان عالم اسلام، خود مؤسس بدترین دوران تفتیش عقاید نیز بودند. اگرچه ایشان دعوای عقل و خرد داشتند، بی شک خطری که برخی از ایشان برای مخالفان اعتقادی خود داشتند، در هیچ مکتب فکری دیگری یافت نشد. در چنین فضایی، جامعه اسلامی با دو گروه معتزله مواجه بود؛ نخست آنان که به دستگاه تفتیش عقاید در خلافت عباسی پیوستند و عهده دار سازمانی برای تفتیش عقاید به نام «محنت» شدند، و دوم آنان که تن به استبداد نظری برساخته توسط عباسیان ندادند و نوعی عقل گرایی نظری فارغ از غلبه سیاسی را در مدارس و مکاتب خود پیگیری کردند. ادعای این مقاله آن است که گروه دوم که یا قرابت هایی با تشیع داشتند و یا دارای گرایش های شیعی بودند و می توان آنان را «معتزلیانِ مُتِشَیّع» نامید، رفته رفته در تشیع ادغام شدند و به گسترش عقل گرایی شیعی در عرصه نظری و سیاسی کمک شایانی کردند. ادغام معتزلیانِ مُتِشَیّع و شیعیان در همدیگر، سیاست اندیشی شیعیان امامی بعدی را عقل گرایانه تر، اهل مداراتر و مخالف جبرگرایی و ظلم کرد.
تأثیر بحران غزه بر امنیت انسانی زنان فلسطین (2024-2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، به یکی از شدیدترین جنگ های منطقه ای تبدیل شده است. این جنگ تأثیرهای گسترده ای بر همه جوانب زندگی مردم فلسطین، به ویژه زنان، داشته است. در این شرایط، مفهوم «امنیت انسانی» بسیار اهمیت پیدا می کند. امنیت انسانی شامل حفاظت از جان، زندگی، دسترسی به خدمات اساسی و همچنین حق زندگی در محیطی بدون خشونت و تهدید، به ویژه در جنگ ها، به دغدغه ای اساسی تبدیل می شود. در این میان، زنان به عنوان یکی از آسیب پذیرترین گروه ها و نیز تأثیرگذار در هر جامعه، با چالش های جدی روبه رو می شوند. بررسی امنیت انسانی زنان فلسطینی در جنگ اخیر غزه، نه تنها به درک ابعاد مختلف چالش های آنان کمک می کند، بلکه امکان ارائه راهکارهای مناسب برای بهبود شرایط آنان و حمایت های مؤثر را فراهم می آورد. در این پژوهش با روش کیفی و بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اینترنت به پرسش تأثیر جنگ غزه برامنیت انسانی زنان فلسطینی پاسخ داده می شود. این فرضیه مطرح شده که جنگ غزه از سال ۲۰۲۳ با تغییر در نقش های اجتماعی و خانوادگی، افزایش خشونت های جنسیتی و خانگی، تضعیف وضعیت اقتصادی، ایجاد اختلال ها در سیستم های بهداشتی و نبود حمایت های قانونی و روانی، بر امنیت انسانی زنان فلسطینی تاثیر منفی گذاشته و امنیت انسانی آنان را تهدید کرده است.
صورت بندی ریزوم های مؤثر در برساخت واگرایی سرزمینی حزب دموکرات آذربایجان از ایران در پایان جنگ جهانی دوم (1945-1946)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبتنی بر رهیافت «دلوز» و «گتاری» قلمروزایی گفتمان های حاشیه ای؛ الگوی خلاقانه از مفصل بندی ریزوم های اجتماعی است که جهت قلمروزدایی از گفتمان های حاکم صورت می گیرد. در این زمینه در مقطع زمانی سال های 1945 و 1946 حزب دموکرات آذربایجان به رهبری فردی به نام «پیشه وری» با اتکا به مجموعه ای از مؤلفه های ریزوماتیک، انتزاع سرزمینی منطقه آذربایجان را مبتنی بر قرائت اپستمیک خود رقم زد. در این پژوهش کوشش شده چگونگی مفصل بندی ریزوم های اجتماعی این حزب در برساخت گفتمان تلفیقی از پان ترکیسم و مارکسیسم و چگونگی قلمروزایی آن در جهت برساخت واگرایی سرزمینی بررسی شود. یافته های پژوهش بیانگر آن است که این حزب با اتکا به اندیشه سیاسی التقاطی قوم گرایی کمونیستی؛ الحاق قلمرو آذربایجان ایران به کشور شوروی را زمینه ساز دستیابی طبقه پرولتاریا در آذربایجان به حقوق خود تفسیر کرد. از سوی دیگر شارحان این حزب کوشیدند سیر تکوین تاریخ آذربایجان را متفاوت از تاریخ ایران قلمداد کرده و با ناسیونالیسم برساخت یافته توسط حکومت پهلوی غیریت سازی کنند. همچنین این حزب ضمن همذات پنداری ژئوپلیتیک با شوروی، آن را به مثابه کشوری بازنمایی می کرد که درصدد است ثروت ملل محروم را از تسلط استعمارگران غربی خارج سازد.
حکمرانی و سیاستگذاری اقتصادی در عصر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر هوش مصنوعی، سیاستگذاری اقتصادی و راهبردی مستلزم بهره گیری از سازوکارهای حکمرانی خوب است که بتواند بهینه سازی تعاملات میان کشورها و حوزه های علمی مختلف را تسهیل کند. در این فضا، استفاده از فناوری برای بهینه سازی سیاست های اقتصادی و اجتماعی به اولویت راهبردی تبدیل شده است. در جامعه شبکه ای و مبتنی بر اطلاعات، واحدهای سیاسی به نظام هایی درهم تنیده از قدرت ارتباطی، اقتصادی و راهبردی تبدیل شده اند. پرسش اصلی این پژوهش آن است که نشانه های اصلی حکمرانی و سیاستگذاری اقتصادی در عصر هوش مصنوعی چه ویژگی هایی دارند؟ فرضیه تحقیق بر این مبنا استوار است که حکمرانی و سیاستگذاری اقتصادی در این عصر بر شفاف سازی فرایندها، همکاری های چندجانبه، مصرف گرایی فزاینده و تولید روایت های مشروعیت بخش متکی است. در این پژوهش با استفاده از رویکرد جامعه و اقتصاد شبکه ای، به تحلیل تأثیر ادغام مرحله ای مناطق پیرامونی در هسته مرکزی اقتصاد جهانی پرداخته شده است. این پژوهش از روش تحلیلی-توصیفی بهره می برد و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل ثانویه داده ها، نقش هوش مصنوعی در حکمرانی اقتصادی و سیاستگذاری جهانی را بررسی می کند. تحلیل یافته ها نشان می دهد که حکمرانی و سیاست گذاری در عصر هوش مصنوعی دچار تغییرات بنیادین شده و موجب دگرگونی در سازوکارهای موازنه قدرت، سیاست های اقتصادی، و رقابت های امنیتی شده است. هوش مصنوعی روندهای جدیدی از رقابت های ژئوپلیتیکی و بحران های منطقه ای را به وجود آورده است.
بحران اجتماعی و سیاست تکثر؛ کثرت گرایی به منزله بحران در ذهنیت ایرانی (دوره محمد شاهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره محمدشاهی و تکثرگرایی حاکم بر آن از دو حیث دارای اهمیت است: ۱. گذار از اقدامات تجددطلبانه محدود و پراکنده و نهادینه کردن آنها در قالب الگویی از حکمرانی در گسست با سنت حکومتداری سنتی؛ ۲. گسست از سنت فقه شیعی. سؤال اصلی پژوهش این است که علل ناتوانی گفتمان تکثرگرایی در یافتن موقعیتی هژمونیک و در نهایت، تلقی آن به عنوان بحران در ذهنیت ایرانی چه بوده اند. فرضیه پژوهش این است که شکست گفتمان تکثرگرایی در معنادهی به دال هایی چون دین و سیاست، «خود» و «دیگری»، حقوق اقلیت ها و... در برابر گفتمان دینی سنتی چنین امری را موجب شده است. نتایج پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای برای جمع آوری داده ها و روش تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه به عنوان روش پژوهش، نشان می دهد که در فضای تخاصم گفتمانی فوق، تناقض معنایی دال های گفتمان تکثرگرایی با مبانی ذهنیت ایرانی در کنار نارسایی هایی چون حضور دال های آشکارا ضددینی، فقدان برخورداری از مبنای منسجمی در نظام معنادهی خود، فقدان درکی جامع از سیاست خارجی و البته نفوذ گفتمان ناسیونالیسم اسلامی، سبب تلقی آن به مثابه بحران شد.
خواجه نظام الملک طوسی به مثابه اندیشمند «پادشاهی نیک»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیرالملوک (سیاست نامه) اثر مشهور خواجه نظام الملک، وزیر نامدار سلجوقیان از معدود آثار برجسته در حوزه اندیشه سیاسی است که از منظر گونه شناسی اندیشه سیاسی در ذیل سنت کهن اندرزنامه نویسی قرار گرفته است. با توجه به اهمیت این متن و نقش ممتاز آن در میراث فکری ایران و اسلام، در این جستار با بهره گیری از رویکرد نظری توماس اسپریگنز و با روش تحلیل متن، مقام و موقع خواجه نظام الملک به مثابه اندیشمند سیاسی و دستاورد نظری وی برای دانش سیاست سنجش و واکاوی شده است. حاصل بحث مقاله این است که خواجه در این اثر با نظر به نظم و سامان آرمانی مُلهَم از نگرش ایران باستان و کیهان شناسی کلاسیک و افلاطونی و با تکیه بر تجارب خویش و اشاره به شواهد تاریخی و وضعیت زمانه، علل بروز شکاف و فاصله بین نظم آرمانی و واقعیت موجود و تحول و تبدل جامعه از وضعیت مطلوب به وضعیت ادبار و زوال را واکاوی و به تبع آن راه حل ها و پیشنهادهایی را برای خروج از بحران و اعاده و استقرار پادشاهی و سامان نیک عرضه کرده است. اساس نسخه پیشنهادی وی، برقراری نظم و امنیت و آرامش و به قاعده بودن همه امور و سپردن کار به اهل آن است که ترجمان همه این اوصاف در یک کلام، همانا استقرار عدل به مثابه مهم ترین کارویژه پادشاهی نیک است.