مطالب مرتبط با کلیدواژه

قطر


۱.

صاردات آب ایران به کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس:انگیزه ها تجربه ها و چشم اندازها(مقاله علمی وزارت علوم)

۲.

اخوانی گرایی و سیاست خارجی قطردر قبال انقلاب های عربی 2011(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی عمل گرایی قطر انقلاب های عربی اخوانی گرایی هلال اخوانی حلف الفضول جدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴۳ تعداد دانلود : ۷۵۸
هدف اصلی این نوشتار، ارائه تحلیلی اخوانی گرایانه از سیاست خارجی دولت قطر در قبال انقلاب های عربی سال 2011م است. کنش گری قطر با اقتباس از گفتمان اسلام سیاسی اخوانی، ترکیبی از کنش های عمل گرا و اخوانی گرا را در سیاست خارجی این امیرنشین در جریان خیزش های مردمی جهان عرب، به تصویر می کشد. بدین ترتیب، نوشتار حاضر، نخست سیمایی کلی از سیاست خارجی قطر، بر مبنای اخوانی گرایی و ارائه هویتی نو ترسیم و سپس، شاخص های آن را در عمل گرایی قطر مورد کندوکاو قرار داده و در نهایت، جایگاه گفتمان اسلام سیاسی اخوانی در سیاست خارجی قطر را در وقوع و تکوین انقلاب های عربی بررسی می کند.
۳.

نقش عوامل نرم افزاری در تحول منزلت ملی قطر (2011-1995)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست خارجی قدرت نرم قطر میانجی گری منزلت ملی شبکه الجزیره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۷ تعداد دانلود : ۹۶۴
منزلت ملی یک کشور، تابع قدرت ملی و تصویری است که یک کشور از خود، برای افکار عمومی جهان می سازند. این تصویر می تواند تابعی از قدرت سخت افزاری باشد و در دامنه ای از قدرت کوچک تا قدرت بزرگ نظامی جای گیرد و یا تابعی از قدرت نرم افزاری باشد و به عنوان یک برند مطرح گردد. قدرت سخت افزاری تا قبل از جنگ سرد، نقش قابل توجهی در مناسبات بین المللی داشت. همزمان با پایان جنگ سرد (1991)، تحولات تکنولوژیک و انقلاب در عرصه ارتباطات و اطلاعات و همچنین شتاب گرفتن فرآیند جهانی شدن و تحولات در حوزه دیپلماسی و سیاست بین الملل در قرن بیست و یکم، باعث شد تا عناصر جدیدی مانند: شبکه های ماهواره ای، ورزش، فرهنگ، تکنولوژی، گردشگری، اینترنت... در روابط بین الملل مطرح شود که تحولی در منابع ساخت قدرت به وجود آورد. ظهور این عناصر جدید، باعث تعریف جدیدی از قدرت شد که اصطلاحاً «قدرت نرم» نامیده شد. قدرت نرم بیشترازآنکه ابزاری برای قدرت های بزرگ باشد؛ به مؤلفه ای مهم در سیاست کشورهای متوسط و کوچک قرارگرفت تا با استفاده از آن آسیب پذیری خود را در برابر عوامل داخلی و خارجی کمتر کنند. دراین میان، قطر به عنوان یک کشور کوچک و آسیب پذیر با تکیه بر حمایت های خارجی و استفاده از منابع نرم افزاری چون رسانه، ورزش، اقتصاد، فرهنگ و آموزش و گردشگری ... توانست منزلت ملی خود را در نظام بین الملل تا حدودی ارتقا ببخشد و از این راه امنیت ملی خود را تامین کند.
۴.

واکاوی عملکرد شبکه الجزیره در تقویت قدرت نرم قطر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت نرم قطر کشورهای عربی قدرت سخت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۶۵ تعداد دانلود : ۷۰۸
قطر از جمله دولت های کوچکی است که با سرمایه گذاری در حوزه قدرت نرم و ابزارهای ارائه آن از جمله تأسیس شبکه الجزیره درصدد افزایش ضریب امنیتی خود برآمد. مقاله حاضر درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که راهبردهای شبکه الجزیره در تقویت قدرت نرم دولت قطر چه نقشی ایفا کرده است؟ فرضیه نگارندگان این است که شبکه الجزیره با در اختیار گرفتن جریان اطلاع رسانی در جنگ های آمریکا علیه افغانستان و عراق و جنگ اسرائیل علیه فلسطین، انگاره سازی معکوس در تحولات پیش از سال 2011 جهان عرب و انگیزه سازی برای معترضان در کشورهای عربی پس از سال 2011، شهرت و اعتبار کشور کوچک قطر در سطوح منطقه ای و جهانی را افزایش داده و ضریب امنیتی آن را تقویت کرده است. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی برای تحلیل عملکرد شبکه الجزیره قطر بهره گرفته شده است.
۵.

بررسی نقش آفرینی قطر در مسئله فلسطین بعد از تحولات منطقه 2011(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسرائیل فلسطین قطر غزه گروه های فلسطینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۳ تعداد دانلود : ۴۶۶
جنبش های اخیر خاورمیانه، علاوه بر تأثیرات متنوع خود، فرصتی مناسب برای سیاست خارجی برخی کشورهای عرب فراهم نموده است تا نقش فعال تری در منطقه ایفا نمایند. تحولات اخیر خاورمیانه و موضع گیری دولت ها در قبال جنبش های اسلامی – مردمی منطقه حاکی از آن است که دولت قطر نقشی خاص را دنبال می نماید. از سوی دیگر مواضع دوگانه این کشور در قبال مسئله فلسطین و هم زمانی آن با نقش مذکور این سؤال را پدید آورده است که علت این مواضع دوگانه چه بوده ؟ اهداف سیاست خارجی این کشور از این دوگانگی رفتار چیست؟ و رابطه آن با نقش قطر در مسئله جنبش های اخیر خاورمیانه چه می باشد؟ این نوشتار تلاش می کند عوامل دخیل در اتخاذ رویکرد دوگانه قطر در مسئله فلسطین پس از بیداری اسلامی و تحولات جهان عرب را بررسی نموده و نشان دهد که قطر به دلیل اقتضائات ساختاری ناشی از ریز دولت بودن این کشور نقشی نیابتی و هماهنگ با عربستان از سوی ایالات متحده را در تحولات اخیر پذیرا بوده است. از سوی دیگر ابعاد این نقش که به مسئله فلسطین و امنیت اسرائیل باز می گردد در تعارض با فرهنگ و باور اجتماعی این کشور بوده و به دوگانگی مواضع در این کشور منجر شده است.
۶.

شهر زُباره و استقلال قطر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قطر بحرین آل خلیفه زُباره عتوب آل ثانی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ تاریخ جهان آسیا خاورمیانه
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
تعداد بازدید : ۱۱۹۵ تعداد دانلود : ۴۶۴
زُباره مهم ترین شهر شبه جزیره قطر در قرن دوازدهم قمری است. این شهر که اکنون جزو استان الشَمال کشور قطر است، از جمله شهرهای تاریخی این کشور است که به سبب آثار تاریخی و دژ شهر (ساخته شده در 1317 خورشیدی/ 1938) در خرداد 1392 خورشیدی/ ژوئن 2013 جزو فهرست میراث جهانی یونسکو در آمد. شبه جزیره قطر تا پیش از تأسیس زُباره به وسیله طایفه عَتوب، سرزمینی خشک و با شرایط نامناسب اقلیمی به شمار می رفت؛ هیچ شهر مهمی در قطر آن روزگار وجود نداشت و آن سرزمین به دور از مدنیت، پیوسته جولانگاه اقوام و قبایل باجگذار حاکمان سرزمین های همجوار دیگر بود. تأسیس زُباره عملاً موجب رونق قطر شد و این شبه جزیره را مورد توجه کشورهای منطقه و حتی دول استعمارگر اروپایی، انگلستان و فرانسه قرار داد. چنان که دخالت های دول استعمار گر و نزاع های قبیله ای موجب ویرانی شهر زُباره شد.پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد زمینه شناسی تاریخی، به بررسی موردی ساخت و تأسیس شهری در حاشیه جنوبی خلیج فارس و تأثیر تأسیس آن بر حوادث سیاسی قرن دوازدهم خلیج فارس و به طور خاص استقلال کشور قطر خواهد پرداخت.
۷.

نقش آفرینی قطر در منطقه خلیج فارس با توجه به مناقشات اخیر خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت نرم قطر رئالیسم کلاسیک شبکه الجزیره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۲۴۶
تحولات اخیر در برخی کشورهای عربی به دنبال خیزش های مردمی از سال 2011 حکایت از عمق احساس نیازبه تغییرات عمده درساختارسیاسی،اجتماعی و اقتصادی این کشورها دارد.در میان کشورهای منطقه،قطر به عنوان مدعی بازیگری درسطح منطقه خلیج فارس در تلاش است تا موقعیت خود را از طریق مدیریت و دخالت در بحران های پیش آمده در کشورهای عربی افزایش دهد.در این راستا کشور قطر با تکیه بر منابع طبیعی و بهره گیری از قدرت نرم و ایجاد تعادل و تعامل با کشورهایی همسایه و منطقه سعی در افزایش قدرت منطقه ای و برجسته کردن نقش خود در میان کشورهای منطقه را داشته است.براساس رهیافت رئالیسم کلاسیک، دراین پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که آیا قطر توانایی ایفاگری نقشی مؤثر در ترتیبات امنیتی منطقه خلیج فارس، با توجه به تحولات اخیر را دارد؟فرضیه پژوهش حاضر این است که: کشور قطر توانسته در سال های اخیر ایفاگر نقشی مؤثر در منطقه باشد، دور از ذهن نیست اما بایستی توجه داشت این بازیگری برای کشور کوچکی چون قطر در بلندمدت پایدار و بادوام نخواهد بود.محدودیت هایی نظیر کوچکی مساحت و جمعیت کم،در کنار همسایگی با کشورهای قدرتمندی چون ایران و عربستان،عدم تعریف اصول پایدار در سیاست خارجی و نداشتن پیشینه تاریخی و فرهنگی مستقل از جمله مشکلات این کشور مدعی می باشدکه مانع از پیشرفت مداوم آن در تأثیرگذاری بر معادلات امنیتی خلیج فارس می شود. روش جمع آوری داده ها جهت اثبات و تأیید فرضیه، روش کتابخانه ای و شیوه ی انجام آن توصیفی_تحلیلی است.
۸.

مطالعه روابط ایران، روسیه و قطر در مجمع کشورهای صادرکننده گاز

تعداد بازدید : ۷۵۵ تعداد دانلود : ۵۲۸
در این پژوهش کوشش شده تا مسئله همکاری ایران، روسیه و قطر در قالب مجمع کشورهای صادرکننده گاز (اوجک) بررسی شود، لذا این پرسش مطرح است: چه انگیزه ای می تواند باعث ایجاد همکاری و همگرایی میان کشورهای یاد شده شود. فرضیه پژوهش بر این اصل استوار است که سود مشترک (تأثیرگذاری و سود بیشتر در بازار گاز طبیعی) می تواند یک عامل مهم و حتی کافی برای شکل گرفتن این همگرایی باشد، برای بررسی این فرضیه یک پژوهش توصیفی از منابع کتابخانه ای و با استفاده از چارچوب نظری وابستگی متقابل شکل گرفت که در نهایت با بررسی جایگاه کنونی گاز طبیعی و آینده پیش روی بازار عرضه و تقاضا برای آن و همچنین پتانسیل های اوجک و کشورهای عضو این مجمع در بازار گاز طبیعی در حال و آینده، در نهایت همه شاخصه هایی که مورد توجه و مطالعه قرار گرفته نشان از وابستگی روزافزون سه کشور مذکور به بازار گاز و متعاقب آن به وجود آمدن وابستگی متقابل با کشورهای صادرکننده گاز طبیعی دارد، که در این میان با توجه به نقش اوجک و همچنین قرابت منافع این کشورها به یکدیگر حتی نسبت به سایر اعضا باعث شده تا تأمین حداکثری منافع هرکدام درگرو همگرایی و پذیرش نقش سازمانی اوجک و عدم خصومت با دیگران باشد.
۹.

مطالعه تطبیقی سیاست خارجی عربستان سعودی و قطر در قبال بحران سوریه؛ (2017-2011).(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عربستان سعودی قطر بحران سوریه تضاد منافع نظم منطقه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۲ تعداد دانلود : ۵۲۳
قیام های مردمی سال 2011 موسوم به بهار عربی ، تغییرات سیاسی برخی از کشورهای خاورمیانه را در پی داشت که تأثیرات وسیعی بر تعاملات سیاسی و امنیتی منطقه گذاشته به نحوی که  منجر به تغییر نظم منطقه ای و تحول نقش ها و بازیگران منطقه ای شده است. عربستان سعودی به عنوان یک کشور محافظه کار که همواره به دنبال سیاست حفظ وضع موجود در منطقه بوده با شروع تحولات در منطقه به منظور حفظ موازنه قوا به سیاست تهاجمی در منطقه روی آورده است. قطر نیز به عنوان یکی از اعضای GCC که به عنوان دولتی میانجی گر در منطقه شناخته می شود، تحولات منطقه را فرصتی مناسب برای افزایش نقش و جایگاه خود ارزیابی کرد. حال این پژوهش با نگاهی تطبیقی به بررسی سیاست خارجی عربستان و قطر در قبال بحران سوریه می پردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که این دو کشور با وجود اختلافات ایدئولوژیکی با هدف ارتقای جایگاه منطقه ای خود و حذف رقبا وارد بحران های منطقه ای شده و با اتخاذ رویکردی که منجر به تشدید درگیری ها در منطقه شده است، منافع آنها را مورد مخاطره قرار داده و آنها را رودر روی یکدیگر قرار خواهد داد.
۱۰.

نقش دیپلماسی انرژی در سیاست خارجی روسیه و قطر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیپلماسی انرژی سیاست خارجی روسیه قطر اقتصاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۱ تعداد دانلود : ۷۵۲
بررسی تطبیقی جایگاه و سیاست های انرژی کشورهای روسیه و قطر به عنوان مهمترین عرضه کنندگان نفت و گاز بسیار حائز اهمیت است. این پرسش که دو کشور چگونه با سیاست های انرژی سعی در ارتقای منافع ملی داشته و با چه راهبردهایی از دیپلماسی انرژی در عرصه سیاست خارجی خود استفاده می کنند، محور اصلی پژوهش حاضر را شکل می دهد. یافته های پژوهش این است که روسیه به دلیل استفاده از انرژی به عنوان یک ابزار سیاسی، نتوانسته به خوبی از این ابزار برای توسعه اقتصادی استفاده کند، در حالیکه قطر از رهگذر دیپلماسی انرژی فعال و بین المللی و اجتناب از اهرم سازی سیاسی از آن، توانسته علاوه بر دستاوردهای سیاسی، درآمدهای ناشی از صادرات گاز را، سکوی پرتاب توسعه اقتصادی و اجتماعی خود قرار دهد و به موفقیت های قابل توجهی دست یابد. تأثیرگذاری دیپلماسی انرژی در سیاست خارجی قطر و روسیه متأثر از راهبرد صادراتی و نوع روابط با ایالات متحده امریکا نیز است
۱۱.

اختلافهای سرزمینی و مرزی در میان کشورهای جنوبی خلیج فارس در سال های 1995- 2012م/1374-1391ش

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مرز سرزمین خلیج فارس اختلاف بحرین قطر عربستان امارات متحده عربی عمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۷ تعداد دانلود : ۴۷۵
نوشتار پیش رو با طرح این پرسش که علل و دلایل اختلاف های سرزمینی و مرزی در  میان کشورهای جنوبی خلیج فارس چیست؟ تلاش دارد با بهره گیری از روش توصیفی فرآیندی به این مهم بپردازد که در کشورهای حاشیه خلیج فارس مرز مفهومی بیگانه است و سرحدات بسیاری از کشورهای این منطقه به وسیله مناطق مرزی و نه خطوط مرزی مشخص می شوند.در خصوص مشخص نبودن دقیق مرزها در کشورهای حاشیه خلیج فارس می توان به مواردی نظیر کوچ قبایل، وجود صحراهای خشک و بی آب و علف، عدم اکتشافات نفتی اشاره کرد. عامل دیگری که علاوه بر مسائل محدودیت های جغرافیایی و یا اختلاف های میان منطقه ای در روابط میان کشورهای منطقه تاثیرگذار است، وجود منبع حیاتی نفت است که یکی عوامل اصلی در اختلاف و درگیری میان کشورها قلمداد می شود. حدود دو سوم ذخایر اثبات شده نفت و یک سوم ذخایر گاز طبیعی جهان در اختیار کشورهای خلیج فارس قرار دارد. هرچند وجود همین عامل یعنی نفت سبب شده تا کشورهای این منطقه برای تعیین حدود با یکدیگر وارد مذاکره شوند. به عبارت دیگر تا قبل از این که منابع عظیم زیرزمینی در بستر و زیر بستر خلیج فارس کشف شود، عملاً اختلاف های سرزمینی بین این کشورها مطرح نبود با آشکار شدن این حقیقت بود که اختلافات سرزمینی بین این کشورها بر سر تحدید حدود مناطق دریایی و حوزه های نفتی مشترک بین تمامی هشت کشور حاشیه خلیج فارس پدید آمد. البته دخالت ها و اعمال نفوذهای کشورهای استعماری بویژه بریتانیا در شکل گیری و تداوم این اختلافات موثر بوده است. همچنین به دلیل بافت جمعیتی مردم ساکن سرزمین های خلیج فارس و به خصوص سواحل جنوب این پهنه آبی عملاٌ مرزبندی های سیاسی تا اواخر قرن هجده میلادی در این منطقه به شیوه رایج در دیگر نقاط دنیا شکل نگرفته بود. به هر رو، مرزهای بین برخی از کشورهای منطقه مانند امارات متحده عربی با عربستان سعودی، عمان با عربستان سعودی، عمان با یمن و امارات متحده عربی با عمان به علت وجود ادعاهای ارضی، سیاست های توسعه طلبانه و هزینه های زیاد مربوط به علامت گذاری تاکنون بر روی زمین علامت گذاری نشده اند. بنابراین، این نوشتار بر آن است تا با بررسی و مطالعه تحولات صورت گرفته در موضوع مرز و سرزمین مابین کشورهای حاشیه ای خلیج فارس طی سالهای 1995 -2012م/1374-1391ش ، علل و دلایل اختلاف های سرزمینی و مرزی کشورهای جنوبی خلیج فارس را در قالب توصیفی فرایندی، واکاوی نماید.
۱۲.

بررسی دو ضلعی قطر و عربستان و مؤلفه های تأثیرگذار این دو ضلعی بر تحولات سوریه و یمن از سال 2011 تا 2019

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عربستان قطر مؤلفه های تأثیرگذار سیاست خارجی بحران سوریه بحران یمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۷۸
عربستان و قطر دو کشور عربی همسایه هستند که بیش ترین اثرگذاری و نقش آفرینی را دارا می باشند. منابع غنی نفت و گاز در این دو کشور و ثروت فراوان حاصل از این منابع، بلندپروازی ها و مداخلات منطقه ای فراوانی را برای هر دو کشور به همراه داشته است که این امر در کنار اختلافات ریشه دار و عمیق مرزی و تاریخی بین دو کشور، و نیز اختلافات ایدئولوژیک ناشی از نگاه های وهابی- اخوانی برخاسته از اندیشه های سران این دو کشور، اصطکاک ها و مخاصماتی را در تاریخ نه چندان درازمدت روابط دو کشور ایجاد نموده که این دو کشور همواره تا پیش از سالیان اخیر، می کوشیده اند با تعامل و مساعدت، جلوه های این مخاصمه را چندان علنی نکنند. با این وجود، تحولات بیداری اسلامی (بهار عربی) در منطقه که از 2011 کلید خورد و مجموعه تحولات منطقه خصوصاً دیدگاه های متعارض دو کشور در جریان تحولات سوریه و یمن، دامنه اختلافات را تعمیق بخشیده و این مسأله حتّی تا مرحله پیش از رویارویی مستقیم نظامی نیز، ادامه پیدا کرد. این پژوهش، با اشاره به مؤلفه های هویتی سیاست داخلی و خارجی دو کشور قطر و عربستان، تلاش دارد به این سئوال پاسخ دهد که عوامل تشدید این بحران و روند تشدید اختلاف بین دو کشور خصوصاً تشدید اختلافات این دو کشور در سال جاری(2019) چه بوده است؟ دلیل تشدید خصومت در روابط کشور در موضوعات اشاره شده را می توان در پیشینه ی اختلافات مرزی میان دو کشور، پایگاه های فکری متفاوت در زمینه ی وهابیت و سلفی گری، تفاوت و تعارض دیدگاه ها در رابطه با جنبش ها و گروه-هایی همانند اخوان المسلمین، تعارض منافع در سوریه و یمن، نوع و میزان روابط با ایران و ایالات متحده، و نیز جاه طلبی ها و ماجراجویی های سران تازه کار و نه چندان مجرب دو کشور جستجو کرد.
۱۳.

واقع گرایی نوکلاسیک چارچوبی برای تحلیل سیاست خارجی عربستان در قبال بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایران بیداری اسلامی تهدیدات توانمندی ها عربستان سعودی قطر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۷ تعداد دانلود : ۴۴۳
خیزش هایی که از اواخر سال ۲۰۱۰ بسیاری از کشورهای خاورمیانه عربی و شمال آفریقا را درنوردید، تأثیر بسزایی بر جهت گیری سیاست خارجی دولت های این منطقه داشته است. سیاست خارجی عربستان سعودی به عنوان کنشگری مهم در منطقه نیز از این تأثیرپذیری مستثنا نبوده است. جهت گیری سیاست خارجی عربستان در قبال این خیزش ها از یک سو حمایت از سرنگونی دولت های لیبی و سوریه و از سوی دیگر مداخله مستقیم نظامی در بحرین و یمن برای حفظ دولت های این کشورها بوده است. این رویکرد در سیاست خارجی عربستان سبب طرح این پرسش شده که چگونه سیاست خارجی متناقض عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی توجیه پذیر است؟ برای پاسخ به این پرسش از نظریه واقع گرایی نوکلاسیک استفاده شده است و براساس آن برای ارزیابی تناقضات موجود در تحلیل سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال بیداری اسلامی باید تهدیدها و توانمندی های این کشور، عوامل داخلی و خارجی در این مقطع زمانی به شکل همزمان مورد توجه قرار گیرد. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته و منابع آن به شکل کتابخانه ای و اینترنتی جمع آوری شده است.
۱۴.

مطالعه تطبیقی سیاست گذاری صادرات گاز طبیعی در چارچوب مولفه های امنیت انرژی در روسیه، قطر و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست های صادرات گاز امنیت انرژی جمهوری اسلامی ایران روسیه قطر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۳۲۹
این مقاله تلاشی در جهت یافتن چگونگی تاثیر گذاری سیاست های مربوط به امنیت ملی و ملاحظات امنیت انرژی در تعیین سیاست های صادرات گاز جمهوری اسلامی ایران است. فرضیه پژوهش مدعی است هرگونه کامیابی یا ناکامی سیاست گذاری صادرات گاز ایران وابستگی مستقیم به توجه به امنیت انرژی طرفین مبادله در سایه ملاحظات کلان امنیت ملی آنان دارد. برای تبیین مناسب فرضیه پژوهشگران سعی نموده اند با نگاهی تطبیقی به سیاست های صادرات گاز دو کشور بزرگ تولید کننده و صادرکننده گاز طبیعی (روسیه و قطر) در چهارچوب مفاهیم واقع گرایی امنیت انرژی و آرمان گرایی امنیت انرژی چارچوب مفهومی لازم برای تحلیل سیاست های صادرات گاز جمهوری اسلامی ایران را فراهم آورند. مطالعات این پژوهش از یک سو نشان دهنده ی نبود شناخت کافی سیاست گذاران این حوزه از مفهوم «امنیت انرژی» است. به عبارتی بی توجهی به مولفه های امنیت انرژی، موجب تحلیل رفتن ظرفیت های ژئواکونومیکی ایران با توجه به منابع گازی چشمگیر آن شده است. از سوی دیگر سیاست گذاری صادرات گاز ایران با توجه به چارچوب بندی امنیت ملی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، همزمان تحت فشار ایالات متحده آمریکا با پر رنگ کردن عدم تامین «امنیت عرضه» از طرف ایران برای کشورهای خریدار و فشار روسیه برای ممانعت از ورود رقبای بزرگ به بازار اروپا جهت حفظ انحصار و «امنیت تقاضا»ی خود در این بازار بوده است.
۱۵.

تبیین ژئوپلیتیکی الگوی رقابتی روابط ایران و قطر

کلیدواژه‌ها: ژئوپلیتیک ایران قطر ژئواکونومی ژئوکالچر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۵۰۴
در کشاکش روابط قدرت بین بازیگران متعدد سیاسی در فضای جغرافیایی روابط ژئوپلیتیکی شکل می گیرد. روابط ژئوپلیتیکی کشورها مجموعا حول 5 الگوی مختلف در نوسان است که تحت تاثیر شرایط مختلف نظیر وزن ژئوپلیتکی، موقعیت جغرافیایی، اصل مجاورت، مناطق استراتژیک و... یکی از این الگوهای غالب می گردد. این الگوهای ژئوپلیتیکی چون منطبق با واقعیت های فضایی هستند، بهتر از هر نظریه ی روابط بین الملل می توانند برهمکنش روابط کشورها را برایمان تبیین نمایند. روابط ایران وهمسایگانش نیز تحت تاثیر متغییرهای مختلف فضایی از الگوهای متفاوتی تبعیت می کند، که الگوی روابط ایران و قطر در زمره ی الگوهای رقابتی به شمار می رود. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای در پی پاسخ به این سوال است که الگوی رقابتی روابط ژئوپلیتیکی دو کشور ایران و قطر چگونه ارزیابی می گردد و مهم ترین نقطه تقابل دو کشور کدام حوزه می باشد؟ یافته های پژوهش نشانگر آن است که الگوی رقابتی روابط ایران و قطر در بردارنده ی 3 حوزه ی مختلف ژئواکونومی، ژئوکالچر و ژئوپلیتیک می باشد.در حوزه رقابت های ژئواکونومیکی تقابل دو کشور برای بهره برداری بیشتر ار منابع مشترک پارس جنوبی و همچنین تلاش برای تصاحب بازراهای آتی انرژی دنیا؛ در حوزه ژئو کالچر رقابت های رسانه ای یا به عبارتی جنگ نرم دو کشور برای تاثیر گذای بر تحولات منطقه ای؛ درحوزه ژئوپلیتیک رقابت های دو کشور در مناطق مختلف از سوریه تا شمال افریقا، بهار عربی و... اصلی ترین حوزه های رقابتی ایران و قطر محسوب می شوند که با توجه به اهمیت منابع انرژی در حیات اقتصادی این کشورها از یک سو و آینده ی نقش آفرینی در بازار انرژی جهانی از سوی دیگر، حوزه ژئواکونومی برای دو طرف از اهمیت بالاتری برخودار است، طوری که حتی سایر حوزه های رقابتی دو کشور را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است.
۱۶.

Qatari Foreign Policy and the Exercise of Subtle Power(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روابط بین الملل مطالعات منطقه ای قطر سیاست خارجی خلیج فارس خاورمیانه الثانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۲۵۰
Small states are generally assumed to be on the receiving end of power in the international arena rather than a source of it. But from the late 1990s up until mid-2013, when Sheikh Hamad Al-Thani ruled the country, Qatar became endowed with a form of power. This form of power did not conform to traditional conceptions of “soft,” “hard,” or “smart” power but was a composite form of power that could be best described as “subtle power”. Qatari foreign policy at the time was comprised of four primary components. These included hedging, military security and protection, branding and hyperactive diplomacy, and international investments. Combined, these four foreign policy components bestowed Qatar with a level of power and influence that was far beyond its status as a small state and a newcomer to regional and global politics. This type of power was neither rooted in the attraction of norms (soft power) nor in military ability (hard power). It instead consisted of a form of often behind-the-scenes agenda setting that could be best described as subtle power
۱۷.

نقش سیاست خارجی قطر در ایجاد برند ملی و تصویرسازی مثبت از این کشور

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۴۹ تعداد دانلود : ۳۸۹
مقاله حاضر در پی تبیین نقش سیاست خارجی دولت ها بخصوص دولت ها و کشورهای ذره ای در افزایش قدرت و نفوذ بین المللی شان است. بدین منظور با مطالعه و بررسی سیاست خارجی بعنوان ابزار تحقق اهداف ملی و سرچشمه آن یعنی قدرت، در پی پاسخ به این پرسش است که چگونه کشورهای ذره ای همچون قطر می توانند علیرغم نداشتن قدرت سخت نظامی و قوه اجبار، سیاست خارجی خود را بگونه ای تنظیم نمایند که در راه تحقق اهداف ملی خویش قدم بردارد. در پاسخ به این پرسش، این پژوهش در بخش اول، ضمن بررسی مفاهیم موردنیاز پژوهش نظیر اهداف ملی، قدرت، سیاست خارجی و اهداف و ابزار آنان نظیر دیپلماسی، تحولات آنان در طول زمان را مورد بررسی قرار خواهد داد. در بخش دوم نیز سیاست خارجی قطر و دیپلماسی عمومی اتخاذ شده از سوی این دولت مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه-گیری می شود که دیپلماسی و سیاست خارجی قطر در جهت برندسازی و تصویرسازی ملی از این کشور در سطح منطقه و جهان سبب شده است که یک دولت ذره ای و کوچک بتواند بوسیله دیپلماسی عمومی و از طریق جلب افکار عمومی بعنوان مفهوم جدیدی از قدرت، قدرت خود را افزایش داده و اهداف ملی خود را تامین نماید.
۱۸.

حوزه های کهن تمدنی منطقه خلیج فارس و دریای مکران

تعداد بازدید : ۵۲۵ تعداد دانلود : ۲۶۲
منطقه استراتژیک خلیج فارس که در بخش بندی های تازه، به عنوان یکی از زیرسیستم های آسیای جنوب باختری مطرح شده، درجنوب ایران همچون نگینی است که در ۱۶ تا ۴۰ درجه پهنای شمالی و ۳۲ درجه تا ۵۷ درجه درازای خاوری از نیمروز مبدا قرارگرفته است. پهنه آبی خلیج فارس که قاره های اروپا، آسیا و آفریقا را به هم پیوند میدهد، در منطقه خلیج فارس قرار دارد و میان ۲۴ تا ۳۰ درجه پهنای شمالی و ۴۸ تا ۵۷ درجه درازای خاوری قرار گرفته است. منطقه مکران در جنوب خاور ایران همچون مرواریدی است که در ۲۵ تا ۳۵ درجه پهنای شمالی و ۵۸ تا ۷۰ درجه درازای خاوری از نیمروز مبدا قرار گرفته است. پهنه آبی دریای مکران بخشی از اقیانوس هند و تنها دریای آزاد ایران در جنوب خاور ایران است که ارزش آن به انگیزه وابسته بودن آن با اقیانوس هند است و خلیج فارس نیز توسط تنگه هرمز و از راه این دریا با همه جهان بستگی می یابد. آبهای پهناور جنوب ایران که از دریای سرخ تا کرانه های سند دامن گسترده است، در آثار تاریخی و جغرافیایی، «دریای پارس» نامیده شده است. بخشی از این آبها که از تنگه هرمز به سوی باختر تا دلتای اروندرود و بهمن شیر کشیده شده است، «خلیج فارس» نام دارد و بخش دیگر که از تنگه هرمز به سوی خاور تا دلتای رود سند کشیده شده «دریای مکران» نام دارد. بنابرین دریای مکران و خلیج فارس از شاخه های دریای پارس هستند. به گفته ژان ژاک پرینی نویسنده کتاب خلیج فارس، کشورها و طایفه های بسیاری بر کرانه های دریای پارس چیره یافته و فرمانروایی کرده اند؛ ولی روزگارشان سپری گشته و تنها ملت ایران است که همچنان پا برجا زیسته و میراث حاکمیت خود را نگهداری کرده است.
۱۹.

طرح های استراتژیک آمریکا و بی ثباتی در خلیج فارس مطالعه موردی: قطر

تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۳۳۶
این مقاله بر آن است تا روابط میان قطر و سایر کشورهای منطقه خلیج فارس در دوران ریاست جمهوری ترامپ در آمریکا را در چهارچوب تحلیلی بحران مورد ارزیابی قرار دهد. از این رو با شیوه تحلیلی– تاریخی و پیروی از رویکرد رئالیسم درصدد است تا به این پرسش پاسخ دهد که عامل اصلی در بحران روابط قطر و همسایگانش در تاریخ ژوئن 2017 م. چه بوده است؟ یافته های تحقیق حاکی از آن است که وابستگی دولت های عربی حاشیه جنوبی خلیج فارس به آمریکا، جریان این امنیت زدایی را تشدید می کند. قطر به عنوان کشوری که از لحاظ هویت و ساختار، در طول تاریخ کاملاً وابسته به قدرت های خارجی بوده است، نمونه بسیار مناسبی برای نشان دادن اثرات این وابستگی است. بر اساس یافته های این پژوهش طرح هایی مانند تأسیس پایگاه نظامی، امضاء قراردادهای نظامی و امنیتی و اجرای طرح ابتکار همکاری استانبول از سوی ناتو به رهبری آمریکا در این کشور، نه تنها باعث بی ثباتی در منطقه شده بلکه ثبات سیاسی و حتی تداوم بقای این امیرنشین کوچک را نیز در معرض تهدید قرار داده است. در نهایت نویسندگان نتیجه می گیرند که حضور آمریکا در این منطقه عامل اساسی در ایجاد بحران میان قطر و همسایگان اوست.
۲۰.

ظهور قدرت های متوسط نوظهور در خاورمیانه جدید: امارات متحده عربی و قطر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قدرت متوسط خاورمیانه نظم منطقه ای امارات قطر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۳۵۰
نظم منطقه ای پس از ناآرامی های عربی که از آن با عنوان خاورمیانه جدید یاد می شود شاهد نقش آفرینی بازیگران متوسط نوظهور همچون قطر و امارات متحده عربی است. از منظر مولفه های قدرت این دولت ها بر خلاف بازیگران متوسط بین المللی پیشین در منطقه نظیر ایران، مصر، عربستان، عراق و سوریه فاقد استانداردهای لازم برای تبدیل شدن به بازیگران منطقه ای هستند. حال سوال این است چرا این بازیگران دامنه فعالیت خود را از زیر نظام منطقه ای خلیج فارس به نظم منطقه ای خاورمیانه در معنای موسع آن گسترش داده اند. در این ارتباط، به نظر می رسد عدم تسری ناآرامی های عربی در اوائل دهه 2010 به امارات و قطر این فرصت را برای آنها فراهم ساخت تا در پرتو تضعیف سایر رقبای درگیر این ناآرامی ها چون مصر یا سوریه به بازیگران منطقه ای تبدیل شوند. با این حال، بررسی سیر تحولی سیاست خارجی کشورهای مذکور از پیش از بروز ناآرامی های عربی گویای آن است که آنها در صدد تغییر جایگاه خود در نردبان روابط بین الملل منطقه بودند.. مقاله حاضر قصد دارد با اشاره به روند جابجایی قدرت در بین بازیگران منطقه ای طی دوره پسا ناآرامی عربی به طور عام و تمرکز بر الگوی های نوین حاکم بر سیاست خارجی دو قدرت متوسط نوظهور مورد اشاره به طور خاص، به پرسش فوق پاسخ دهد. این مهم در پرتو چارچوب مفهومی قدرت های متوسط منطقه ای در عرصه روابط بین الملل انجام خواهد شد.