فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۳۲٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
ادبیات پایداری شاخه ای از ادبیات است که دو مفهوم نهادینه شده مبارزه و مقاومت را در بطن خود دارد. مبارزه با مجموعه ظلم و ستم، استبداد و اختناق که هدف اصلی آن تحقق آزادی و رهایی بوده و مقاومت نیز تا نیل به این هدف مورد تأکید این نحله از ادبیات است. در این راستا، مسأله فلسطین، تهییج مبارزان فلسطینی و ستایش مقاومت آنان و نیز ترسیم چهره اشغالگران صهیونیستی یکی از مهمترین تجلی های ادبیات مقاومت قلمداد می شود. شاعران بسیاری این موضوع را به انحاء مختلف در قالب آثار منظوم و منثور فارسی و عربی مطرح نمودند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، کاربست مفهوم پایداری و مقاومت با موضوع فلسطین و طراحی یک مدل عملگرا در این رابطه است. پژوهش حاضر، از نظر هدف، توسعه ای؛ از لحاظ رویکرد، کیفی و بر اساس فراترکیب انجام می شود. بر این اساس، جامعه آماری پژوهش، شامل مجموعه مقالاتی است که در بازه زمانی سال های 1392 تا 1402 شمسی و با موضوعیت ادبیات پایداری و مبارزه مردم فلسطین به چاپ رسیده اند، می باشد. نویسندگان با جستجو در میان پایگاه های علمی مطرح داخلی تعداد 66 مقاله را از میان 148 مقاله برگزیده و پس از تحلیل محتوای آنها، مقوله ها و مفاهیم استخراج شده و اولویت سنجی آنان نیز با بهره گیری از روش آنتروپی شانون انجام شد. براساس یافته های پژوهش، 32 مفهوم در قالب 8 مقوله شناسایی و در قالب دو دسته عوامل سلبی و عوامل ایجابی تفکیک شدند. مفاهیم سلبی، به ترتیب شامل مفاهیمی همچون: نقض گسترده حقوق بشر از سوی صهیونیست ها، انتقاد شدید از سکوت جوامع بین الملل، نفی هرگونه سازش، نفی جامعه غفلت زده و مفاهیم ایجابی نیز به ترتیب شامل مواردی همچون:گذار ازهویت عربی به هویت اسلامی، بسط مرجعیت شهامت و شهادت طلبی، ائتلاف و اتحاد، تحقق وعده الهی(ترسیم افق روشن پیروزی) می باشند.
طرح هلال شیعی؛ فرصت ها و چالش های پیش روی ایران
حوزههای تخصصی:
حوادث منطقه خاورمیانه بخصوص پس از سقوط صدام، موجب گردیده نظم موجود در منطقه بهم بریزد. همزمانی ورود احزاب شیعی در عراق با حوادثی از جمله جنگ های 33 روزه، و تحولات لبنان موجب شده اصطلاح هلال شیعی از سوی شیخ نشین های سنی منطقه رواج پیدا کند. آن ها از بهم خوردن تعاملاتی که ایران شیعی در آن نقش داشته باشد به شدت ترس و واهمه پیدا کرده و به دنبال حفظ موقعیت خود می باشند. این مقاله در چارچوب نوواقع گرایی و به روش توصیفی-تحلیلی در نظر دارد تا به این سوال پاسخ دهد که طرح هلال شیعی دارای چه فرصت ها و چه چالش هایی برای ایران می تواند باشد؟ افزایش انگیزه در شیعیان منطقه برای ایفای نقش فعال، روی کار آمدن شیعیان در دستگاه های اجرایی کشورهای عربی که مدافع ایران هستند و افزایش جمعیت شیعه، افزایش نقش ژئوپلتیکی و تبدیل شدن به هژمون منطقه ای، نقش آفرینی در تعاملات نظامی بخصوص بعد از مبارزه با داعش، از جمله فرصت هایی است که برای ایران وجود دارد و نیز چالش هایی از جمله رواج ایران هراسی و ایجاد تنش بین سنی و شیعه، رقابت تسلیحاتی کشورهای شورای خلیج فارس، افزایش تنش با عربستان، تنش با اسرائیل، افزایش ضدیت بین ایران و امریکا در منطقه، از خطراتی است که ایران در فعالیت در قالب هلال شیعی با آن مواجه است.
واکاوی روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و آمریکا در چارچوب نظریه استفان والت
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامى حادثه بزرگ قرن بیستم بود که علاوه بر تحول بنیادین و فراگیر در ایران، دستاوردهاى جهانى فراوانى داشت. انقلاب اسلامی ایران توانست دست قدرت های امپریالیستی جهانی و فرا منطقه ای همچون ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه را کوتاه کند. این رویداد نه تنها در جمهوری اسلامی ایران دگرگونی اساسی به وجود آورد، بلکه دارای پیامدهای متعدد در جهان اسلام و بازتاب های متنوع در سراسر جهان بود. هدف پژوهش حاضرپاسخ به این سئوال اساسی است که روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در چارچوب نظریه استفان والت چیست ؟ این پژوهش با روش اسنادی و با الهام گرفتن از نظریه موازنه تهدید استفان والت در تحلیل روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا هر چهار درجه تهدید معرفی شده توسط استفان والت که شامل قدرت کل، مجاورت جغرافیایی، توانایی های نظامی و نیات تهاجمی را علیه یکدیگر احساس می کنند و طبیعی است که می خواهند علیه آن دست به اقدام بزنند تا بتوانند قدرت دیگری را کاهش داده و مانع از عملی شدن تهدید شوند و در همین مرحله است که دست به موازنه می زنند.
ریشه یابی جرم شناختی علل ارتکاب به جنایات جنگی منطقه ای در بحران فلسطین با تأکید بر آموزه های نظریه سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
115 - 141
حوزههای تخصصی:
برخی مواقع با نگاهی به بحران ها و جنایات بین المللی نوع بشر را در این فکر فرو می برد علل و علت چنین التهاباتی که صلح و امنیت منطقه ای را زیر سؤال می برد را چگونه می توان تبیین کرد تا از آن طریق بتوان ضمن کنترل تنش ها در وضع موجود، در آینده ضمن حل ریشه ای مسائل بتوان به صورت راهبردی از بروز چنین نا بسامانی پیشگیری به عمل آید. اینجاست که نظریه ها با نگاه در وقایع می تواند مکانیسمی را در اختیار ما قرار دهد که واقعیت موجود را بهتر درک کنیم.به نظر می رسد اختلافات کنونی در قضیه فلسطین و اسرائیل نوعاً عقیدتی و هویتی است، همین می تواند ضرورت این مطالعه را بیش از پیش حقایق موجود را برای ما روشن کند. در این جستار تحقیقاتی با رویکردی توصیفی- تحلیلی در عین حال با بهره جستن از روش اسنادی و کتابخانه ای می خواهیم به جواب این سؤال برسیم علل و ریشه های جرم شناختی و سیاسی التهابات و بحران های مکرر خاورمیانه با تأکید بر قضیه فلسطین و اسرائیل چیست؟ با توجه به این که اختلافات در خاورمیانه ریشه ای تاریخی و راهبردی است به نوعی هویتی می باشد به همین دلیل همیشه محل درگیری و بحران است به همین دلیل به علت همین فضای التهاب آور نوعاً تحقق جنایات جنگی دیگر جنایات بین المللی در این منطقه امری متحمل است. یافته های تحقیقاتی حاکی از آن است؛ گسترش نقش واقعی سازمان های بین المللی به دور از هرگونه سیاسی کاری، تقویت گفتمان های سیاسی و مذهبی براساس ترتیبات منطقه ای بدون دخالت قدرت ها، شناسایی کشور فلسطین وفق اسناد بین المللی در قالب رویکردهای سیاسی مسالمت آمیز می تواند رویکرد پیشگیرانه از منظر جرم شناسی جنایات بین المللی در آینده خاورمیانه باشد.
رویکرد حقوق بین الملل نسبت به تغییرات آب و هوایی و مهاجران اقلیمی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
229 - 252
حوزههای تخصصی:
رژیم حقوقی آب و هوایی در مجموعه گسترده تر حقوق بین الملل متولد شده است، این پژوهش با تکیه بر بحث کنونی درباره تغییرات اقلیمی و پدیده مهاجرت های ناشی از آن در حقوق بین الملل، چالش های پیش روی حقوقدانان را در تبیین رابطه بین رژیم آب و هوا و پیامدهای سیاسی و اقتصادی چندجانبه، برجسته می کند. پس از درک پیامدهای مهاجرت های اقلیمی، پرسش اساسی این است که حقوق بین الملل در خصوص تغییرات آب و هوایی و مهاجران اقلیمی چه رویکردی دارد؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی این ادعا را بررسی می کند که درک ماهیت چند وجهی تغییرات آب و هوایی و تعاملات محیط زیستی، مستلزم تقویت مباحثی است که جنبه های نهادی این روابط را در نظر می گیرد و سرانجام منتهی به افزایش همکاری و هماهنگی دولت ها شود. حقوق بین الملل، و به ویژه مفهوم نوظهور یکپارچگی سیستمی، این پتانسیل را دارد که بتواند در آینده، نقش مثبتی در تعامل اقلیم با سیاست و تجارت ایفاکند. از مهمترین توافقات بین المللی راجع به تغییرات اقلیمی، پیمان پاریس 2015 است. به نظر می رسدتوافق پاریس چارچوبی پایدار برای هدایت تلاش های جهانی برای دهه های آینده فراهم می کند.
مفهوم هوش مصنوعی بر اساس قدرت و عملکرد در جامعه بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
225 - 247
حوزههای تخصصی:
انقلاب در فناوری همواره پیامدهای گوناگون اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با خود به همراه دارد. نوآوری که در تکنولوژی تحت عنوان هوش مصنوعی از آن یاد می شود از آن دسته نوآوری ها است که در عرصه اقتصادی و اجتماعی به تخریب خلاق و موج های نوین دامن می زند، از جمله پیامدها و آثار این تحول در زمینه حقوقی است، به طوری که در جامعه بین المللی دولت ملت ها و نیز در عرصه داخلی کشورها ضرورت تاسیس و ایجاد قواعد و رژیم های مترتب بر آثار انقلاب در هوش مصنوعی موضوعیت یافته است. این مقاله به مثابه پیش درآمدی بر این تحول به مفهوم هوش مصنوعی بر اساس قدرت و کارکرد پرداخته است. هم این طور اقسام هوش مصنوعی را بررسی کرده است و به این یافته رسیده است که باتوجه به گسترش پیامدها و آثار تحول در هوش مصنوعی از جمله در زمینه مالکیت و قراردادها و داوری، جامعه بین المللی در مقیاس جهانی و نیز در سطح ملی کشورها نیازمند ایجاد قواعد و رژیم های موضوعی در این خصوص است.
Cultural Invasion and ways to Counter it in the Thought of The Supreme Leader with Emphasis on Media Invasion
حوزههای تخصصی:
In this article, we seek to investigate what cultural invasion is and ways to deal with it in The Supreme leader's thought, emphasizing on media invasion. The research method is descriptive-analytical, and the collection of information is done by library-document method. The findings of this research show that The Supreme leader considers the cultural invasion of the West to the foundations of Islamic beliefs and to the corruption and destruction of Islamic societies. To deal with the cultural invasion, he suggests a correct knowledge of the enemy and a rational and logical defense of the right. At the level of media attack, his emphasis is to counter Western cultural and media propaganda through satellite networks and especially Hollywood, and considers the way to counter it to be paying attention to Islamic culture, promoting religious models, and encouraging young artists and believers in the field of art. As a result, the solution to deal with the cultural invasion should be followed by policies in the cultural and media arena, which can be mentioned as follows: creating national self-confidence through the display of the country's authority, unity and security by the responsible institutions, especially the radio and television, showing convergence and solidarity as a prominent cultural characteristic of Iranians, especially against the foreign enemy, high-lighting the commonalities of ethnic identity with Iran's national identity, attention to the Iranian-Islamic style in life according to the emphasis of the Supreme Leader, providing awareness in the field of divisive satellite networks and paying special attention to Iranian art, especially music, which has a high power of attraction among young people.
اعتمادسازی براساس قدرت رابطه ای در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام بین الملل به عنوان یک شبکه با رابطه در هم آمیخته و بستر تحول مفهوم قدرت و شکل گیری آن بین بازیگران متکثر است. این شبکه یکپارچه نبوده و تعارض منافع در آن منتج به شبکه های متنوع شده است. در عین مفروض قرار گرفتن این موضوع که همه بازیگران در عرصه روابط بین الملل در فرآیند دومینویی نامتجانس قرار دارند، باید اذعان داشت قدرت رابطه ای یک فرآیند دوسویه است و می تواند به شکل گیری و همبستگی متوازن و یا نامتوازن شبکه های اعتمادسازی منجر شود که نتیجه آن وابستگی متقابل متقارن و یا نامتقارن خواهد بود. قدرت توانایی سازماندهی روابط برای حفظ فرایند هم توانمندی است. در همین راستا تعامل یا تعارض میان ساختار و کارگزار به عنوان مشخصه اصلی در قدرت رابطه ای اهمیت می یابد که نتیجه آن اعتمادسازی یا بی اعتمادی در درون شبکه اعتماد است. سوال اصلی مقاله حاضر این است که چگونه قدرت رابطه ای، منجر به اعتمادسازی در روابط بین بازیگران در عرصه بین المللی می شود؟ در پاسخ به این سوال، پژوهش به این نتیجه رسید که قدرت رابطه ای با تأکید بر عوامل اشتراک پذیری، مبادله پذیری، تعامل متقابلِ فعّالِ ساختار و کارگزار بر اعتمادسازی تأثیر گذاشته و منجر به افزایش اعتماد بین بازیگران در درون شبکه اعتماد می شود. این پژوهش بر مبنای منابع کتابخانه ای انجام شده است و روش پژوهش تبیینی- تکوینی است.
بازخوانی و شناسایی قواعد شرعی ناظر به روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
69 - 87
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی که از آن به دهکده جهانی تعبیر می شود، کشورها ناگزیر به گسترش تعامل و همکاری و فزونی ارتباطات بین المللی با یکدیگر می باشند. درواقع امروزه نمی توان کشوری را یافت که خود را بی نیاز از تعامل با سایر کشورها دانسته و قاعدتاً زیست در نظم نوین جهانی بدون برخورداری از روابط فراملی ممکن نیست. در این میان از یک سو بایستی به تنظیم روابط خود با جهان پرداخت و از دیگر سوی، برای کشورهای اسلامی ضرورت دارد که در تنظیم تعاملات بین المللی خود، چارچوب ها و هنجارهای شریعت را مدنظر قرار دهند. مقصود از ناظر بودن این قواعد بر عرصه روابط بین الملل، این است که مسلمانان می بایست، مطابق این رهنمودها، رابطه خود را با کشورهای غیرمسلمان تنظیم نمایند. با عنایت به خلاء پژوهشی موجود، جستار حاضر با کاربست شیوه توصیفی-تحلیلی و در پژوهشی مسئله محور، میراث مکتوب اسلامی را مورد کاوش قرار داده است. رهاورد پژوهش نشان می دهد مطابق آموزه های شریعت و متخذ از آرای فقیهان اسلامی، می توان چهار قاعده بنیادین را به مثابه شالوده و زیربنای روابط بین الملل اسلامی در نظر گرفت: 1- قاعده کرامت. 2- قاعده وهن و تنفیر دین. 3- قاعده نفی سبیل. 4- قاعده لاضرر (که قاعده الزام نیز می تواند زیرمجموعه و تابعی از این قاعده تلقی شود).
بررسی عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی بسیج در شکل گیری تمدن جدید اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸
180 - 217
حوزههای تخصصی:
بسیج مستضعفین که یکی از معماری های اثرگذار امام خمینی(ره) می باشد، به عنوان نهادی جهادی در همه عرصه های گونان نقش آفرینی می کند که در دفاع مقدس، دفاع از حرم و برنامه های گوناگون انقلاب اسلامی اثرگذار بوده و الگوی مناسبی برای کشورهای جبهه مقاومت اسلامی ارائه داده است. این پژوهش با هدف بررسی نقش مشارکت اجتماعی بسیج در شکل گیری تمدن نوین اسلامی با روش آمیخته انجام شده است. ابتدا در دیدگاه های مقام معظم رهبری تمدن سازی بسیج به شکل تحلیل مضمون و با روش کیفی انجام شد و سپس با روش کمی مشارکت اجتماعی بسیج با شاخص های خودباوری اجتماعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و سابقه عضویت در بسیج مطالعه شد. در روش کیفی نمونه با اشباع نظری به دست آمد جامعه آماری پژوهش، همه اعضای بسیج سپاه خلخال بوده که با استفاده از فرمول کوکران 367 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شد. روش نمونه گیری پژوهش از گونه خوشه ای و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که روایی آن صوری با نظر جامعه شناس ها و روش شناس ها به دست آمده است و پایایی آن برای متغیرهای پژوهش از 811./. تا 930/. بوده است در بخش کیفی 23 مضمون پایه در 6 مضمون سازمان دهنده به مضمون مرکزی نقش بسیجیان تمدن ساز ارتباط یافت که انتظارهای از بسیج از سوی فرمانده معظم کل قوا است. نتایج بدست آمده کمی برای مشارکت اجتماعی نشان داد، میانگین مشارکت اجتماعی بسیجیان خلخال در حد متوسط بوده است. تحلیل فرضیه های پژوهش بیان می کند، احساس خودباوری اجتماعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و سابقه عضویت در بسیج، نقش معناداری بر مشارکت اجتماعی اعضای بسیج در پیشرفت و ایجاد فضای رو به جلو و تمدن سازی دارند. شاخص های برازش مدل معادلات ساختاری نشان داد بین داده های تجربی با مدل مفهومی پژوهش همخوانی بالایی وجود دارد. مقایسه انتظار و وضعیت شناسی نشان می دهد که بسبج در اندازه متوسط نقش تمدن سازی را با شاخص مشارکت با معرف های خودباوری، سرمایه های اجتماعی و... عضویتش انجام داده است برای ایفای نقش آرمانی باید بیشتر مجاهدت کند.
هوش مصنوعی و ثبات استراتژیک؛ آموزه ای ادراکی در زمینه توسعه ابعاد نظامی هوش مصنوعی در کشورهای آمریکا و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
95 - 120
انقلاب صنعتی چهارم و رشد فناوری هایی مانند هوش مصنوعی رقابت قدرت های بزرگ را متحول کرده است. ابزارها و سیستم های مبتنی بر هوش مصنوعی دارای ویژگی های خاصی هستند که باعث می شود کشورهای مالک فناوری با بهره مندی از آنان توان نظامی بیشتری پیدا کنند و بتوانند در آینده جهانی نقش موثری داشته باشند. علی رغم این که کاربرد هوش مصنوعی موجب ثبات استراتژیک و فقدان انگیزه در قدرت های هسته ای برای درگیری مسلحانه می شود؛ اما بی توجهی به درک چگونگی تصور سیاست گذاران قدرت های هسته ای از فناوری های هوش مصنوعی و تأثیرات آن ها باعث شده تا این پژوهش رابطه بین هوش مصنوعی و ثبات استراتژیک میان کشورهای آمریکا و روسیه را نه تنها از طریق ماهیت فنی هوش مصنوعی بلکه توسط باورهای سیاست گذاران در مورد این فناوری ها و اهداف دیگر کشورها برای استفاده از آنان بررسی کند. این مقاله با استفاده از روش مطالعه اسنادی و رویکرد توصیفی- تحلیلی درصدد پاسخ به این پرسش است که تصمیم گیرندگان ایالات متحده آمریکا و روسیه با تجزیه و تحلیل ادارکی از گفتمان های رسمی خود بین سال های 2014 تا 2023 در مورد توسعه نظامی هوش مصنوعی و برقراری ثبات استراتژیک چگونه عمل کرده اند؟ بر اساس یافته ها آمریکا و روسیه از قابلیت های هوش مصنوعی خود از منظر نظامی تهدیدی ایجاد کرده اند که منعکس کننده دیدگاه های آن ها از ثبات استراتژیک و همچنین زمینه اجتماعی است که با بی اعتمادی و احساس رقابت مشخص شده است. گفتارهای موجود در اندیشه آنان موجب شکل گیری چرخه ای رقابتی از برداشت های اشتباه و غیرقابل بهبود پس از بحران اوکراین شده است.
سیاست خارجی ایران در قبال بحران یمن و پیامدهای آن بر امنیت عربستان سعودی (2011-2024)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
125 - 150
حوزههای تخصصی:
با شکل گیری تحولات سیاسی در یمن، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای بر اساس منافع و علایق خود، جهت گیری های مختلفی را در رابطه با این کشور که اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نموده اند. در این میان، تلاش پیگیر برخی دولت ها برای تغییر وضع موجود و برخی دیگر در جهت حفظ وضع موجود در این کشور در راستای افزایش قدرت خود، از جلوه های بارز تحولات سیاسی در یمن محسوب می شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. این پژوهش می کوشد با توجه به جایگاه استراتژیک یمن و اهمیت آن برای دو رقیب منطقه ای و شکل گیری رقابت درون منطقه ای و بین المللی به این سؤال پاسخ دهد که نقش ایران در بحران یمن چه تاثیری بر امینت عربستان می گذارد؟ یافته های پژوهش مبنی بر این است که سیاست خارجی ایران در قبال بحران یمن به عنوان قدرت منطقه ای در مقابل نظام وابسته ی سابق و پشتیبان حرکت مردمی برای رهایی از سلطه و وابستگی های خارجی در این کشور قرار دارد. همچنین سقوط نظام وابسته ی عربستان در یمن و نقش و جایگاه شیعیان و انقلابیون خواهان دموکراسی، می تواند نقش تعیین کننده ای در تضعیف جایگاه عربستان و تقویت جبهه ی مقاومت و همچنین تغییر موازنه قوا به ضرر این کشور و به نفع جمهوری اسلامی ایران که بدون شک قدرت اول منطقه ای در خاورمیانه است، ایفا نماید. هدف این پژوهش بررسی نقش ایران در بحران یمن و تاثیر آن بر امنیت عربستان است. روش پژوهش مورد استفاده روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از داده های کتابخانه ای است.
نقش راهبرد پوشش استراتژیک در سیاست خارجی قطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
1 - 28
حوزههای تخصصی:
تاثیر دولت های کوچک در روابط بین المللی معاصر بیش از گذشته است. کشور قطر نیز به دلیل فقدان برخی مولفه های سنتی قدرت و وابستگی به قدرت خارجی در تامین امنیت خود، جزو دولت های ذره ای شناخته می شود. فقدان عناصر سنتی قدرت، دولت های کوچک را وادار کرده است که از دو راهبرد موازنه سازی یا دنباله روی به منظور تأمین بقا و امنیت خود استفاده کنند. با این حال، کشور قطر با سرپیچی از راهبرد های متعارف روابط بین الملل، و اتخاذ راهبرد پوشش استراتژیک، نفوذ و کنش گری فعالانه ای در منطقه داشته است، به طوری که نقش این کشور در پویایی های امنیتی منطقه غیرقابل چشم پوشی است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سوال است که چگونه قطر با استفاده از راهبرد پوشش استراتژیک، جایگاه خود را در روابط بین المللی تقویت کرده است؟ این پژوهش که با رویکرد توصیفی-تحلیلی ارائه می شود، ضمن بررسی سیاست خارجی قطر، این فرضیه را مطرح می کند که دوحه از طریق قدرت نرم، تعاملات سازنده و روابط اقتصادی گسترده با طیف وسیعی از بازیگران، استقلال نسبی در روابط خارجی و اتخاذ مواضع فعالانه در قبال تحولات منطقه ای، جایگاه و سرمایه راهبردی خود را در منطقه تقویت کرده است. مجموعه این اقدامات که در راستای نظریه پوشش استراتژیک است، این امکان را به قطر داده تا شرایط عدم قطعیت منطقه ای و پیشبینی ناپذیری بین المللی را به صورت بهینه ای مدیریت، و در عین حال نقش خود را به عنوان بازیگری تاثیرگذار در منطقه تثبیت کند.
پیش بینی مساحت منابع آبی حوضه رود دجله وفرات در سال 2040 و اثرات کاهش آب بر تنش های ژئوپلیتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۵
163 - 193
حوزههای تخصصی:
از الگوریتم های یادگیری ماشین برای پیش بینی مساحت منابع آبی حوضه رود دجله و فرات استفاده شد. برای تحلیل رابطه ی بین پیش بینی منابع آبی با تنش های ژئوپلیتیکی از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شد. مسئله ی اساسی پژوهش این است که، با توجه به سیر زمانی تغییرات مساحت منابع آبی حوضه رود از سال 2000 تا 2023، مساحت منابع آبی حوضه ی رود دجله و فرات در سال 2040 چه میزان خواهد شد و این میزان چه تأثیری بر تنش های ژئوپلیتیکی خواهد داشت؟ نتایج پیش بینی نشان می دهد که روش گرادیان تقویتی دقت بالاتری دارد و مساحت منابع آبی حوضه رود از 8356.16 در سال 2020 به 5956.04 کیلومتر مربع در سال 2040 کاهش یابد. کاهش سطح منابع آبی متاثر از سدسازی های ترکیه در حوضه ی بالادست رود و تغییرات اقلیمی هستند این عوامل سبب بحران آبی و تنش های ژئوپلیتیکی میان ایران، ترکیه، سوریه و عراق خواهد شد. اختلافات هیدروپلیتیکی هم سبب تنش و هم همگرایی بین کشورهای حوضه خواهد شد. راهکار ارائه شده در پژوهش در جهت کاهش تنش ها برای مدیریت یکپارچه منابع آب، تشکیل اتحادیه منطقه ای حوضه دجله و فرات جهت مدیریت یکپارچه منابع آب شامل چهار کشور حوضه می باشد.
تأثیرگسترش بریکس بررویکردهای اقتصاد جهانی و تجارت بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۵۰)
177 - 200
حوزههای تخصصی:
بریکس سازمانی فرامنطقه ای متشکل از کشورهای بزرگ در حال توسعه می باشد و علی رغم مدت کمی که از تأسیس آن می گذرد، نقش مهمی در اقتصاد جهانی داشته و به دلیل منابع غنی، قدرت تولیدی قابل توجه و برنامه های توسعه قوی، نقش مؤثری در اقتصاد و تجارت جهانی ایفا می کند. اهمیت این موضوع به دلیل تأثیر زیاد بریکس درحوزه های مختلف از جمله تجارت بین المللی، سرمایه گذاری مستقیم خارجی، همکاری های اقتصادی منطقه ای و چند جانبه می باشد و با گسترش اخیر و جذب اعضای جدید میزان اثرگذاری آن در اقتصاد سیاسی بین الملل آفزایش خواهد یافت. هدف این تحقیق، بررسی و تحلیل تأثیر فعلی و آتی بریکس بر اقتصاد بین الملل است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که بریکس جدید چه نقشی را در اقتصاد و تجارت جهانی ایفا می کند؟ سؤالات فرعی که در طی پژوهش به آن ها پرداخته خواهد شد شامل نقش بریکس خلق یا انحراف تجارت بین الملل، سرمایه گذاری خارجی، توسعه پایدار و بازارهای مالی بین المللی است. فرضیه تحقیق این است که ورود اعضای جدید به بریکس ابعاد جدیدی در عمق و عرض روابط تجاری سازمان ایجاد کرده و با توجه به اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک هر یک از اعضای این تشکل، امکان خلق تجارت درون گروهی و انحراف تجارت جهانی را دارا می باشد. این مقاله از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر روش تحقیق کیفی است.
سناریوهای امنیتی محتمل جمهوری آذربایجان در رابطه با ج. ا. ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
59 - 86
حوزههای تخصصی:
هدف؛ هدف از انجام این تحقیق «تبیین سناریوهای امنیتی محتمل جمهوری آذربایجان در رابطه با ج. ا. ایران» است.روش؛ پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش جزء پژوهش های اکتشافی آینده پژوهانه است. جامعه آماری از کارشناسان عالی، مدیران و مسئولین لشکری و کشوری و اساتید عضو هیئت علمی که دارای سابقه پژوهشی در حوزه آینده پژوهی و با مسائل کشورهای حوزه قفقاز آشنا هستند، به تعداد 30 نفر تعیین شد. داده های موردنیاز با پویش محیطی، مصاحبه با خبرگان و استفاده از پرسش نامه جمع آوری و تجزیه وتحلیل داده ها به شیوه آمیخته است.یافته ها؛ در این تحقیق تعداد 135 عامل کلیدی مؤثر و 575 پیشران ساخت آینده روابط جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان شناسایی و پس از تجزیه وتحلیل و نظر خبرگی، به 17 عامل کلیدی و 21 عنوان پیشران تلخیص یافت.نتیجه گیری؛ با رتبه بندی عوامل کلیدی و پیشران ها بر مبنای میزان اهمیت و عدم قطعیت و با توجه به نظر خبرگی، دو عدم قطعیت کلیدی انتخاب و با استفاده از ده عامل کلیدی و پیش ران برتر احصاء شده، سه سناریو «استقلال باکو در آینده و همگرایی با ایران، رقابت با ایران و تخاصم با ایران» به ترتیب با میزان درصد احتمال تحقق 73%، 71% و 45% تجسم و تحلیل شد
آسیب شناسی ناتوانی انقلاب 2011 مصر در تحقق دگرگونی های ساختاری و مقایسه آن با انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۲۵۰-۲۲۳
حوزههای تخصصی:
در این مقاله از نگاه کل نگر و ساختارگرایانه به انقلاب 2011 مصر پرداخته شده است. مسئله این است که چرا حاکمان جدید نتوانسته اند همچون انقلاب اسلامی ایران ساختارهای بنیادین را متحول کنند؟ فرضیه این است که تغییر ندادن ساختار مدل انقلابی را به ناکامی می رساند. مدل ساختارگرایی تطبیق تاریخی اسکاچپول به عنوان روش شناسی تحقیق استفاده شد. همراهی نکردن جامعه با جریان نوقدرت اخوان در اسلامیزاسیون جامعه یکی از مهم ترین چالش های ایجادشده است. مرسی از برنامه ای مدون برای تحولات انقلابی برخوردار نبود. اتکای مصر بر ساختار جمهوریت و مراجعه به آرای عمومی یکی از شواهد متقن برای تحقق ناپذیری انقلاب در مصر است؛ چراکه انقلاب باید ساختارهایی نوین را جایگزین مدل قبل کند. درباره انقلاب اسلامی ایران انقلابیون توانستند پس از استقرار قدرت، بنیان ساختار پهلویسم را با اتکا به رفراندوم عمومی و ایجاد نظام سیاسی جمهوری اسلامی مستقر کنند. همچنین ساختارهای اجتماعی را به نحوی اساسی متحول سازند.
بررسی فراترکیبی علائق ژئوپلیتیکی چین در آفریقا
حوزههای تخصصی:
جمهوری خلق چین پس از جنگ سرد، به عنوان یک قدرت مهم اقتصادی در جهان معرفی شد. این کشور امروزه توانسته سیطره نفوذ خود را به ویژه به لحاظ اقتصادی، به تمام نقاط دنیا اشاعه دهد. یکی از نقاط استراتژی که این کشور با اروپا و آمریکا رقابت استراتژیک در آن دارد قاره آفریقا می باشد. این مطالعه تلاش دارد که به ارائه علت ها و زمینه های نفوذ قدرت چین در آفریقا بپردازد. از این رو با توجه به این نکته که تاکنون مطالعات زیادی در زمینه اقدامات و نفوذ چین در آفریقا انجام شده است؛ این مطالعه به منظور برقراری اجماع نظری مابین تحقیقات، به دنبال آن است که دلایل استراتژیک و مهم نفوذ چین در آفریقا را در یک چارچوب نظری بیان کند. از این رو فلسفه تحقیق تفسیری انتخاب شده است که با رویکرد کیفی و تکنیک های تحلیل محتوا و فراترکیب، به مدل مناسب در این زمینه دست یابد. خاطر نشان باید کرد که از میان 298 مقاله که در بر دارنده اهداف و علائق ژئوپلیتیکی چین می باشد؛ با توجه به سیستم نمره دهی کسپ روبریک، تعداد 8 مقاله استخراج شده است. نتیجه پایانی حاکی از آن است که از مهمترین علائق ژئوپلیتیکی در آفریقا اهداف اقتصادی می باشد، که چنین اهدافی با توجه به اصول نرم و ساختار فرهنگی ایدئولوژیکی چین پیگیری شده اند.
تبیین عوامل ژئوپلیتیکی موثر بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قاره آفریقا مورد مطالعه: اتیوپی
منبع:
روابط آفریقا آسیا دوره اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۸۸-۱۶۶
حوزههای تخصصی:
ژئوپلیتیک ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی محسوب می شود و ژئوپلیتیسین ها به عنوان راهنمای اقدام سیاستگذاران در سطح جهانی و منطقه ای عمل می کردند. ژئوپلیتیک تلاشی است جهت راندن جهان به سوی شرایطی که امور سیاسی و چشم اندازهای آن یکپارچه و یکدست محسوب می شوند. بنابراین اهداف سیاست خارجی را باید در راستای چشم انداز ژئوپلیتیک آن ارزیابی کرد که از منابع مادی تا منابع ایدئولوژیک و معنایی را در برخواهد داشت. در این بین تعامل ایران با قاره آفریقا و اتیوپی در دهه 1960-1970 به صورت قابل توجهی افزایش یافت که این افزایش تحت تاثیر عوامل اقتصادی، سیاسی و استراتژیک بوده است. این پژوهش با هدف تبیین و بررسی عوامل ژئوپلیتیکی تاثیرگذار بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در اتیوپی با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی نوشته شده است. یافته های تحقیق نشان داد که عوامل جغرافیایی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، امنیتی، وجود قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای از جمله عوامل مهمی است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را به سمت اتیوپی سوق داده است. زیرا اتیوپی دارای ارتباطات تاریخی و فرهنگی دیرینه ای با ایران بوده و از بعد اقتصادی نیز به دلیل نزدیکی به غرب آسیا می تواند به عنوان دروازه ورود ایران به آفریقا محسوب شود و تا حدودی ایران را از انزوای بین المللی رها سازد که تاکنون نتوانسته است از این موقعیت منحصر به فرد به درستی بهره برداری نماید. درنتیجه می توان گفت از طریق تدوین سیاست هایی در بعد اقتصادی فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران قادر خواهد بود تا نفوذ خود را در این کشور افزایش دهد.
کاربست نظریه دولت کارآفرین با تاکید بر مسائل ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی ایران معاصر سال ۱۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
136 - 111
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی و تحلیل کاربست نظریه "دولت کارآفرین" در ایران پرداخته است. هدف اصلی پژوهش، شناسایی چالش ها و فرصت های موجود برای اجرای این نظریه در سیاست گذاری های دولتی کشور است که با استفاده از روش تحقیق کیفی و تحلیل محتوای اسناد و پژوهش های پیشین، به بررسی وضعیت کنونی دولت کارآفرین در ایران و مقایسه آن با تجربیات موفق کشورهای دیگر پرداخته است. گردآوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای، تحلیل اسناد و گزارش ها، و بررسی تجربیات بین المللی انجام شد و از روش تحلیل محتوا برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد که دولت کارآفرین به عنوان یک مدل نوین در مدیریت دولتی، نقش فعالی در توسعه اقتصادی و حمایت از نوآوری ها دارد. برخلاف رویکردهای سنتی که دولت را تنها به عنوان نهاد نظارتی و تنظیم گر می شناسند، این نظریه دولت را به عنوان تسهیل گر و مجری نوآوری ها و پروژه های اقتصادی می داند. بررسی تجربیات سایر کشورها نیز نشان می دهد که پذیرش اصول دولت کارآفرین در سیاست گذاری ها می تواند به بهبود کارایی دولت ها و افزایش رقابت پذیری اقتصادی کمک کند. در ایران نیز، اگرچه چالش هایی نظیر بوروکراسی پیچیده، تمرکزگرایی، و مقاومت فرهنگی در برابر تغییر وجود دارد، پذیرش این مدل می تواند به بهبود عملکرد نهادهای دولتی کمک کند. اصلاح ساختارهای بوروکراتیک، تمرکززدایی از تصمیم گیری ها، تغییر فرهنگ سازمانی به گونه ای که نوآوری و ریسک پذیری در بخش دولتی تشویق شود، و ایجاد نظام های انگیزشی برای کارکنان و مدیران دولتی از جمله راهکارهای پیشنهادی هستند. به علاوه، برای حمایت از پروژه های کارآفرینانه در بخش دولتی، ایجاد منابع مالی و تسهیل همکاری میان بخش دولتی و خصوصی می تواند به تسریع فرآیندهای نوآورانه کمک کند.