مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
برجام
حوزه های تخصصی:
متن توافق هسته ای، منافع جمهوری اسلامی ایران را در سطح بالایی تأمین می کند و با توجه به زمینه و شرایط شکل گیری این توافق و اهداف و نیات طرفین آن، این مسئله برای کشورمان اهمیت استراتژیک دارد. طبق این توافق، ایران تمام تأسیسات و عناصر کلیدی برنامه هسته ای خود را در مقابل پذیرش برخی محدودیت های موقتی و سازوکارهای نظارتی غیرویژه حفظ می کند. تحریم های مرتبط با موضوع هسته ای برداشته می شود و حتی تحریم های غیرهسته ای قطعنامه های شورای امنیت در زمینه های تسلیحاتی و موشکی علیه ایران نیز طی 5 و 8 سال از زمان پذیرش برجام لغو خواهند شد. البته، اینکه در فرآیند اجرای توافق هسته ای، این دستاوردها تا چه اندازه به منافع عینی و ملموس تبدیل خواهد شد، بحث دیگری است.
سرمایه اجتماعی ایرانیان در آئینه مذاکرات هسته ای و برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر، برجام را از منظر سرمایه اجتماعی مورد بررسی قرار می دهد. در این راستا، تلاش خواهد شد از رویدادها و روندهای مشاهده شده در جامعه ایرانی در ارتباط با مذاکرات هسته ای و برجام، به مثابه شاخص هایی برای ترسیم وضعیت کنونی سرمایه اجتماعی در ایران بهره گرفته شود. همچنین، نقش برخی کارکردهای آشکار و پنهان مذاکرات هسته ای و دستیابی به برجام، سازوکار تصمیم گیری در داخل نظام سیاسی ایران، اعلام مواضع گروه های مرجع و نیز مشارکت شهروندان در مباحث مربوطه در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی در کشور نیز مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
تأثیرات برجام بر تجارت خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اجرای برجام و ایجاد فضای مناسب تر بین المللی در مورد ایران، تحولات مثبتی در تجارب خارجی جمهوری اسلامی ایران روی داده است. به نظر می رسد با گذشت زمان و رفع برخی محدودیت های رسمی و غیررسمی تجارت خارجی در سطوح داخلی و خارجی و افزایش تعاملات و مراودات اقتصادی ایران با کشورهای مختلف، در آینده ثمرات ملموس تری از توافق برجام در عرصه تجارت خارجی نصیب کشور خواهد شد. البته، باید به این نکته نیز توجه داشت که استفاده مفید از فرصت های برجام در راستای ارتقاء تجارت خارجی کشور، نیازمند عزم و اراده جدی و فراهم کردن شرایط و الزامات چنین فضایی است. در این میان، هم افزایی و اجماع داخلی بر سر برنامه های اقتصادی و تجاری کشور و تداوم و تقویت دیپلماسی اقتصادی، می تواند شرایط بهره گیری مطلوب تر از فرصت های موجود و ایجاد فرصت های جدید را فراهم تر کند.
تأملی بر دستاوردهای حقوقی برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برجام در ازای برخی تعهدات و محدودیت ها بر فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران، حقوق و مزایایی برای آن در زمینه های هسته ای، اقتصادی، مالی، پولی و بیمه ای پیش بینی کرده است. بسته شدن موضوع «ابعاد احتمالی نظامی» برنامه هسته ای ایران، خروج کشور از فصل هفت منشور ملل متحد، لغو تحریم های بین المللی شورای امنیت، اتحادیه اروپا و ایالات متحده در ارتباط با فعالیت های هسته ای ایران، تثبیت حقوق ایران در زمینه غنی سازی هسته ای و فناوری آب سنگین و و تعیین الزامات حقوقی نرم برای تسهیل همکاری های بین المللی ایران با دولت های پیشرفته هسته ای، از جمله مهم ترین دستاوردهای حقوقی است که برجام برای کشور در پی داشته است. مقاله حاضر به بررسی و ارزیابی این دستاوردها پرداخته است.
مقایسه تحریم تسلیحاتی علیه ایران در قطعنامه 2231 و قطعنامه های پیش از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تصویب قطعنامه 2231 در تاریخ 20 جولای 2015، قطعنامه های تحریمی پیشین علیه جمهوری اسلامی ایران لغو شدند. یکی از مهم ترین مباحث مطروحه در طول مذاکرات میان ایران و گروه موسوم به 1+5، موضوع تحریم های تسلیحاتی ایران بود که بر اساس قطعنامه های تحریمی علیه ایران وضع شده بود. اگرچه در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) سخنی از موضوع تحریم تسلیحاتی ایران نیامده، اما شورای امنیت به ابتکار خویش برخی محدودیت های موجود در قطعنامه های پیشین را در قالب پیوست دوم قطعنامه 2231 گنجاند و با ایجاد اصلاحاتی در این محدودیت ها، تغییرات مهمی در این مورد ایجاد کرده است. تمرکز این مقاله، بر بررسی این تغییرات در مقایسه با قطعنامه های پیشین است.
پیامدهای منطقه ای و بین المللی برجام؛ رویکردی استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد رویکرد استراتژیک، که برجام را در چارچوب معادلات کلان منطقه ای و بین المللی مورد توجه قرار می دهد، بهتر می تواند ابعاد مختلف این توافق را مشخص کند. در این مقاله، با محور قرار دادن رویکرد استراتژیک و بررسی وجوه تمایز آن با رویکردهای فنی، حقوقی، سیاسی و امنیتی، تلاش بر پاسخ به این پرسش است که برجام چه پیامدهای منطقه ای و بین المللی برای ایران داشته است. در پاسخ به این پرسش، این فرضیه مورد بررسی قرار می گیرد که برجام باعث تبدیل ایران به قدرت هژمون منطقه ای و افزایش نقش و منزلت آن در عرصه بین المللی شده است. این فرضیه را با تحلیل اسناد و منابع و همچنین شواهد موجود و تحلیل روندهای احتمالی آینده بین بازیگران سطوح منطقه ای و بین المللی مورد بررسی قرار می دهیم.
اقتصاد سیاسی بین المللی ایران در دوران پساتحریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحریم ها طی دهه گذشته چالش برانگیزترین بحث در سیاست خارجی و روابط اقتصادی ایران بوده است. فراگیری و درهم تنیدگی تحریم ها، ارکان مختلف سیاسی و اقتصادی کشور را درگیر و رشد اقتصادی را با موانع بسیار مواجه ساخت. توافق برجام و ورود کشور به جامعه بین الملل، فرصت های جدید و پیامدهای مهمی را برای طرفین به همراه دارد. این مقاله به بررسی شرایط و بحران های اقتصادی ایران، به ویژه موسسات اقتصادی نظیر بانک ها در دوران تحریم و سپس چالش ها و فرصت های اقتصادی پیش رو در شرایط پساتحریم خواهد پرداخت. پرسش اصلی این است که تحریم چگونه شرایط اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرارداد، فرصت ها و چالش های کشور در دوره پسابرجام چیست و ایران چگونه می تواند در جهت منافع اقتصادی از فرصت های موجود در این دوره بهره برداری کند؟ از نظر این مقاله توافق برجام نقطه عطفی در سیاست و روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران است که پایبندی به مفاد آن ضمن ایجاد فرصت های اقتصادی و سیاسی قابل توجه، چالش هایی را نیز به همراه دارد و چنانچه پس از 10 سال انزوا، بستر لازم برای پیوستن به تجارت جهانی با برنامه ریزی، سیاست گذاری و نظارت صحیح همراه نشود، مشکلات بیشتری بر نظام اقتصادی کشور تحمیل خواهد شد. بنابراین، ضمن ارائه یک تصویر کلی از آسیب های وارده بر کشور در نتیجه تحریم های بین المللی، به ویژه در بخش تجارت و ارتباطات بین الملل، به معرفی سند برجام، مفاد و اثرات آن بر بخش های مختلف به ویژه نهادهای اقتصادی، فرصت ها و چالش های پیش رو در دوران پسابرجام و سپس پیشنهاداتی در خصوص آماده سازی بسترهای لازم برای پیوستن به جامعه بین الملل مطرح می شوند.
تأثیر فرایند توافق هسته ای بر ادراک آمریکا از عقلانیت راهبردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلاف فضاسازی های رسانه ای، اسناد رسمی ایالات متحده تصریح دارند که جمهوری اسلامی ایران یک بازیگر عقلانی است و این عقلانیت فرصتی برای اثرگذاری، در مناسبات با تهران، ایجاد می نماید. این درک راهبردی در کنار وضعیت «عدم اطمینان» در خاورمیانه در پی بیداری اسلامی از مبانی شکل دهنده نوع ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، ازجمله تحریم، بوده است. در پی انتخابات ریاست جمهوری و توافق هسته ای، واشنگتن با ارزیابی مجدد از میزان کارایی سیاست و ابزارهای خود، الزامات تداوم/ تغییر مسیر را بررسی نموده است. این نوشتار با تمرکز بر تحلیل گفتمان رسمی واشنگتن در این دوره، به دنبال پاسخ به این سوال است که ارزیابی واشنگتن از تهران در پی توافق هسته ای چه بوده است و این ارزیابی چه تاثیری بر چشم انداز رقابت راهبردی بین ایران و آمریکا بخصوص در منطقه خواهد داشت. فرضیه نوشتار آنست که در وضعیت جدید، مواجهه بین ایران و آمریکا به سمت الگوی جدید ترکیبی سوق می یابد که از یک سو، مبتنی بر ""پیشگیری"" از ""مسیر"" تحقق گزینه های نامتعارف است و از سوی دیگر بر تداوم و تشدید تقابل در سطوح متعارف و نامتقارن استوار است. نهایتا این نوشتار به راهبرد مناسب جهت مدیریت وضعیت در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران می پردازد.
نقش برجام در تشدید واگرایی بین ایران و عربستان
آنچه به عنوان توافق هسته ای بین ایران و کشورهای غربی بعد از سال ها مذاکره و تلاش دیپلماتیک، منعقد شد تأثیری مستقیم بر روابط ایران و عربستان گذاشته است. هرچند این دو کشور در برهه قبل از انقلاب و متأثر از سیاست دوستونی آمریکا، یک رابطه مساعد و همگرا داشتند اما بعد از انقلاب اسلامی با اقدامات عربستان نظیر حمایت عربستان از عراق در جنگ تحمیلی و کشتار حجاج ایرانی در سال 1366 روابط دو طرف به سمت واگرایی پیش رفت؛ بنابراین آنچه به عنوان واگرایی بعد از انقلاب شکل گرفته بود با به سرانجام رسیدن مذاکرات هسته ای وارد مرحله نوینی شد. در این پژوهش و در چارچوب نظریه رئالیسم تهاجمی که هدف مطلوب کشورها در نظام آنارشیک را رسیدن به هژمون می داند که به تبع این امر دولت ها به دنبال افزایش قدرت نسبی خود و کاهش قدرت رقبایشان خواهند بود، به این پرسش می پردازیم که برجام چگونه باعث واگرایی بین ایران و عربستان شده است؟ پاسخ به این پرسش به عنوان فرضیه عبارت است از: از آنجایی که برجام باعث افزایش نفوذ و تقویت جایگاه منطقه ای ایران شده، لذا باعث تشدید رقابت و تنش و در نتیجه واگرایی بین این کشور و عربستان به عنوان داعیه دار برتری در منطقه و جهان اسلام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که واگرایی بین ایران و عربستان به تقویت اقتصاد و مواضع سیاسی ایران به عنوان بازیگر محوری در معادلات منطقه به شکل بی سابقه ای تشدید شده است.
بررسی مبانی حقوقی وضع تحریم های هوشمند علیه ایران و تاثیرات برجام بر این تحریم ها
حوزه های تخصصی:
«تحریم» در تئوری به عنوان ابزاری برای برقراری «صلح پایدار جهانی» توسط شورای امنیت سازمان ملل به وجود آمد ولی در عمل به ابزاری برای دستیابی به اهداف ملی یا منطقه ای کشور یا کشورهای خاصی بدل شد. پس از روی کار آمدن باراک اوباما با سیاست خارجی دوسویه «تماس و مهار» یا «تعامل و فشار» در خصوص ایران، تحریمهای جدیدی با عنوان «تحریمهای هوشمند، هدفمند یا فلج کننده» مطرح گردید هدف این سیاست دوسویه تغییر رفتار ایران در زمینه های مورد نگرانی آمریکا شامل تروریسم، حقوق بشر و فعالیت های هسته ای ذکر می شود. نتیجه چنین سیاستی پرهیز از روبرو شدن با دو گزینه ایران هسته ای و حمله نظامی به ایران است و در همین راستا آمریکا با جلب همکاری سایر کشورها اقدام به اعمال تحریمهای هوشمند علیه مقامهای ایرانی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، صنایع نظامی، بنیادهای مهم اقتصادی شامل بخشهای بانکی، بیمه ای، تجاری و سرمایه گذاری، بخش انرژی شامل نفت، گاز، بنزین و پتروشیمی، بخشهای حمل و نقلی شامل کشتیرانی و هواپیمایی نمود. در این پژوهش علاوه بر بررسی مبانی و اصول تحریم در حقوق بین الملل به بررسی روند و کیفیت تحریم های اعمال شده علیه ایران پرداخته میشود و در پایان تلاش کرده ایم که نتایج برجام را در خصوص لغو تحریم ها با در نظر گرفتن متغیر های زمان و موقعیت مورد بررسی و تدقیق قرار دهیم.
ارتباط میان کمیته تحریمی 1737 و کمیسیون مشترک در پرتو اجرای برجام: اختتام یا تعلیق؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انعقاد برجام به واقع تغییری شگرف را در فرآیند رسیدگی موضوع هسته ای ایران در شورای امنیت ایجاد کرد. تغییر رویه شورای امنیت نسبت به کمیته تحریمی 1737، از جمله تغییرات مهم در این راستا محسوب می شود. مفاد قطعنامه 2231(2015) گویای پایان کار کمیته مزبور همزمان با لغو تحریم هاست. در صورتی که، بخشی از تحریم ها همچنان تا روز اختتام قطعنامه 2231 ادامه خواهند داشت؛ در حالی که نظارت بر آنها لازم می نماید. پیش بینی تأسیس کمیسیون مشترک در برجام که وظایفی مانند کمیته برعهده دارد، تردیدهایی را در خصوص حذف کمیته تحریمی 1737 به وجود می آورد. تا زمانی که تحریمی وجود دارد، انحراف از آنها نیازمند واکنشی است که اغلب با وارد کردن اسم شخص خاطی در لیست تحریمی همراه است. با این وجود، نمی توان این حق را در حدود صلاحیت رکنی خارج از شورای امنیت دانست. بنابراین، مطابق قطعنامه 2231، مواردی پیش بینی شده تا شورای امنیت در کنار کمیسیون بر تعهدات مذکور نظارت داشته و اقدامات لازم را انجام دهد. در این نوشتار به بررسی روند حذف کمیته تحریمی 1737 و اعطای برخی از اختیارات آن به کمیسیون مشترک برجام پرداخته خواهد شد.
برجام و تأثیر آن بر مناسبات اقتصادی ج. ا. ایران
در طول یک دهه گذشته، به بهانه فعالیت های هسته ای، تحریم های بین المللی چندجانبه و یکجانبه گسترده ای علیه جمهور اسلامی ایران وضع شده است. قطع گلوگاه های مالی و پولی میان بانک مرکزی و سایر بانک ها و نهادهای مالی ایران با خارج، بلوکه شدن مقادیر زیادی از درآمدهای نفتی کشور و قطع بخش عمده ای از صادرات نفت ایران باعث کاهش شدید رشد اقتصادی شده است. توافق برجام و ورود کشور به جامعه بین الملل، فرصت های جدید و پیامدهای مهمی را برای طرفین به همراه داشت. پژوهش حاضر به میزان تاثیر برجام و مذاکرات هسته ای بر رونق اقتصادی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است و همچنین وضعیت اقتصاد کشور در ابعاد مختلف از جمله رشد اقتصادی، سرمایه گذاری خارجی، فروش نفت و انرژی و ... را با دوران پیش از برجام مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. پرسش اصلی تحقیق این است برجام چه تاثیری بر اقتصاد ایران داشته است؟ از دید محقق توافق برجام نقطه عطفی در سیاست و روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران است که فرصت ها و گشایش هایی در اقتصاد کشور به همراه داشته است. اما هنوز موانع بسیاری در تبادل اقتصاد ایران با اقتصاد بین الملل وجود دارد که نیاز به زمان بیشتری دارد.
ماهیت «برجام» از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
51-73
حوزه های تخصصی:
به نظر حقوق دانان «برجام» را هم می توان موافقت نامه ای بین المللی و تفاهم نامه ای غیرالزام آور تلقی کرد و هم برای آن ماهیتی غیر از معاهده در نظر گرفت. برای پاسخ به این پرسش که برجام معاهده بین المللی است یا صرفاً یک تفاهم سیاسی بین جمهوری اسلامی ایران با گروه 1+5، از یک سو باید به متن 167 صفحه ای برجام مراجعه کرد و از سوی دیگر باید قواعد حاکم بر حقوق بین الملل و قوانین کشورهای مذاکره کننده را مورد توجه قرار داد. هرچند در متن برجام سخنی از معاهده بودن آن به میان نیامده است، اما با مراجعه به حقوق داخلی و بین الملل، می توان آن را موافقت نامه بین المللی به حساب آورد. دولت ایالات متحده امریکا قبل و بعد از رسانه ای شدن متن برجام و بعد از آنکه از مجاری قانونی دو کشور -کنگره امریکا و مجلس شورای اسلامی ایران- به سلامت عبور کرد، اصرار دارد که برجام یک معاهده بین المللی نیست و نمی توان برای آن اعتبار حقوقی مبرهنی در نظر گرفت. مقامات دستگاه دیپلماسی کشور نیز ادبیاتی مشابه دولتمردان امریکایی اتخاذ و تأکید کرده اند؛ آنچه اتفاق افتاده، یک تفاهم نامه است و نه یک موافقت نامه الزام آور که کشورهای طرف مذاکره را در چالشی به نام «ضمانت اجرا» تحدید کند. در این مقاله ضمن مداقه در ارتباط بین قطعنامه 2231 شورای امنیت و برجام، بررسی خواهد شد که چرا سند برجام را باید یک موافقت نامه بین المللی به حساب آورد. همچنین، در این مقاله ماهیت برجام بررسی و با استدلالات حقوقی بر این امر که این سند یک موافقت نامه سیاسی یا نزاکتی است تأکید خواهد شد.
تحلیل حقوقی «قطعنامه 2231 شورای امنیت» و بررسی رابطه آن با «برجام»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۴۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
995-1021
حوزه های تخصصی:
ارتباط میان برنامه جامع اقدام مشترک و قطعنامه الزام آور 2231 شورای امنیت نشان می دهد که برجام موافقت نامه نزاکتی بین المللی است. اگر برجام موافقت نامه نزاکتی بین المللی دانسته شود برای پاسخ به این پرسش که ارتباط این سند 167 صفحه ای با قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد چیست؟ تحلیل این قطعنامه را می طلبد. لحن قطعنامه یادشده نه تنها تهدیدآمیز نیست، بلکه نشانگر رابطه ای مطلوب فی مابین طرفین است. در این قطعنامه، بر خلاف دیگر قطعنامه های فصل هفتم در ابتدای متن قطعنامه اشاره به فصل هفت دیده نمی شود. رویه غالب شورای امنیت این گونه است که وقتی در نظر دارد ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد قطعنامه ای صادر کند در همان مقدمه سند اعلام می کند که تمامی این قطعنامه در چارچوب فصل هفتم منشور ملل متحد صادر شده است. به تازگی چندین آزمایش موشکی از سوی ایران شکل گرفته که دیدگاه های متفاوتی را درخصوص نحوه تفسیر پیوست دوم قطعنامه به وجود آورده یا به عبارت بهتر، رابطه بین قطعنامه با برجام را برجسته کرده است. در این نوشتار درخصوص رابطه بین قطعنامه 2231 شورای امنیت و برجام مداقه شده است و تأکید می شود با اینکه برجام به طور کامل ضمیمه قطعنامه شده است و به نظر می رسد تأیید قطعنامه، تأیید برجام است، اما برجام و قطعنامه دو سند مجزا هستند و تأیید برجام الزاماً به معنای تأیید قطعنامه نیست. برجام و قطعنامه شورای امنیت دارای ماهیت مجزا و در عین حال مرتبط و تأثیرگذار در یکدیگرند. درنهایت اینکه به تجویز ماده 103 منشور ملل متحد در صورت وجود تعارض تعهدات بین موافقت نامه های بین المللی و تعهدات ناشی از منشور از جمله تعهدات ناشی از قطعنامه های شورای امنیت، تعهدات دسته دوم برتری دارند.
تحلیل زبان شناختی بازتاب «برجام» در گفتمان های رقیب بر اساس رویکرد انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این جستار با هدف آشکارسازی روابط پنهان قدرت و ساخت های زبانی ایدئولوژیک موجود در متون زبانی در چارچوب رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به بررسی بازتاب برجام (برنامه جامع اقدام مشترک) در رسانه مطبوعاتی متعلق به دو گفتمان اصول گرا و اصلاح طلب می پردازد. داده های این پژوهش را متون تولیدشده در روزنامه کیهان متعلق به گفتمان اصول گرا و روزنامه شرق متعلق به گفتمان اصلاح طلب در بازه زمانی مشخص (تیرماه 1394 تا بهمن ماه 1394) حول محور برجام تشکیل می دهد. دو پرسش عمده این پژوهش از این قرار است: 1- تفاوت های ایدئولوژیک در ارتباط با برجام چگونه در روزنامه های مربوط به دو گفتمان رقیب (اصلاح طلب و اصول گرا) بازنمایی شده اند؟ 2- این دو گفتمان رقیب از چه استراتژی های زبانی با توجه به موضع ایدئولوژیک خود در خصوص برنامه برجام بهره گرفته اند؟ تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر آن بود که هر دو گفتمان رقیب در متون تولیدشده خود کوشیده اند با بهره گیری از استراتژی های زبانی همچون روابط مفهومی واژه ها اعم از باهم آیی ها، تشبیه، کنایه، علائم سجاوندی، نقل قول و ... موضع ایدئولوژیک خود را نشان دهند و به تخریب وجهه گفتمان رقیب بپردازند. گرچه کاربرد بعضی استراتژی ها در گفتمان اصول گرا بیشتر به چشم می خورد. گفتمان اصلاح طلب بیشتر سعی در بازنمایی مثبت برجام داشته و کمتر به ارزشیابی منفی گفتمان رقیب پرداخته است.
مبنای نظری تحریم های مربوط به برنامه هسته ای ایران: مقایسه دیپلماسی دولت های ترامپ و اوباما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فضای عملی روابط بین الملل، وضع کنندگان تحریم انگیزه های متفاوتی برای استفاده از این ابزار دارند. تغییر در سیاست برجامی دولت آمریکا یکی از موارد جالب توجه در این زمینه است. سؤال مقاله حاضر این است که نقطه عزیمت نظری تفاوت در دیپلماسی تحریمی دو دولت ترامپ و اوباما در قبال ایران با وجود تعهد این کشور به تعهدات برجام چه بوده است؟ فرضیه مقاله این است که در حالی که سیاست تحریمی دولت اوباما بیشتر مبتنی بر انگیزه متعهدسازی ایران به هنجارهای بین المللی بود، انگیزه اصلی دولت ترامپ پیشبرد حداکثری منافع آمریکا فارغ از محدودیت های حقوقی بین المللی است. از این منظر، برجام برای دولت اوباما، توافقی کارآمد و برای دولت ترامپ، ناکارآمد تلقی شده است. فرضیه به لحاظ نظری بر دو نظریه واقع گرایی و لیبرالیسم درباره کارکرد تحریم در روابط بین الملل متکی است. این فرضیه به نحو تحلیلی- تبیینی و با تکیه بر داده های معتبر بررسی خواهد شد.
تأملی بر توسعه، تحول و چشم انداز پادمان های آژانس بین المللی انرژی اتمی؛ با تأکید بر برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۸۱)
103 - 134
حوزه های تخصصی:
پادمان های هسته ای ازنظر دامنه و تدابیر اعمال، تحول و توسعه چشمگیری یافته و این در نامتوازن شدن اصول و اهداف نظام عدم اشاعه هسته ای، ایجاد کنترل و محدودیت های بیشتر بر برنامه های هسته ای صلح آمیز و در حوزه هایی حتی حاکمیت و امنیت دولت ها مؤثر بوده است. در این زمینه، برجام به عنوان یک موافقت نامه بین المللی خاص، در فرایند توسعه و تحول پادمان های هسته ای جایگاه با اهمیت و تعیین کننده ای دارد. ایران ازجمله دولت هایی است که در سال های اخیر به دلیل توسعه و تحکیم پادمان های هسته ای با چالش های بین المللی مواجه شده است. باتوجه به چنین تأثیراتی و نیز تداوم بی وقفه تلاش های بین المللی برای تحکیم و تشدید بیشتر این پادمان ها، اتخاذ و اعمال راهبردی قوی از سوی کشور در ارتباط با فرایند بین المللی تحکیم پادمان های هسته ای در جهان، ضروری و اجتناب ناپذیر است.
سیاست خارجی عمل گرایانه ایران در قفقاز جنوبی در فضای پسابرجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران در 25 سال گذشته نظاره گر رویدادهایی در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی بوده که گاه نقش چندانی در آن ها نداشته است. با این همه، به دلیل وجود رگه هایی از عمل گرایی در سیاست خارجی ایران در قبال جمهوری های اتحاد شوروی پیشین، تهران توانسته است تاحدودی نقش و جایگاه تاریخی خود را در این مناطق حفظ کند و از منافع آن بهره مند شود. پرسشی که پژوهش حاضر در پی یافتن پاسخی برای آن برآمده، این است که سیاست خارجی عمل گرایانه ایران در قفقاز جنوبی در فضای پسابرجام، چه تأثیری بر فرصت ها و تهدیدهای پیش روی تهران در این منطقه خواهد داشت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که برچیده شدن تحریم های بین المللی علیه ایران و عادی سازی روابط این کشور با غرب، تغییر موازنه قدرت در قفقاز جنوبی را به نفع این کشور به دنبال خواهد داشت و چالشی را پیش روی دیگر قدرت های منطقه ای همچون ترکیه، عربستان، روسیه و اسرائیل قرار خواهد داد. با وجود این، تهران برای بهره مندی از مزایای بازگشت به قفقاز جنوبی در فضای پسابرجام، نیازمند سیاست گذاری راهبردی مبتنی بر رویکردهای عمل گرایانه است. از این رو، می توان نتیجه گرفت که کارآمد ترین راه افزایش قدرت و حضور جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان، به کارگرفتن سیاست خارجی عمل گرا با ویژگی هایی همچون خودداری از تقابل گرایی بی نتیجه، ایدئولوژی زدایی از سیاست خارجی، انعطاف پذیری تاکتیکی و ترجیح منافع عینی بر منافع ذهنی در فرایند سیاست گذاری خارجی است.
نسل جدید موافقتنامه های بین المللی؛ برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۸
165 - 192
حوزه های تخصصی:
چکیده در بررسی برجام از منظر بین المللی، طرح این پرسش که آیا برجام معاهده است یا موافقتنامه ای سیاسی، سوالی غیر دقیق و گمراه کننده است. چرا که چنین رویکردی بازخورد نگاه طبقه بندی محور نظام های داخلی به موافقتنامه های بین المللی است. لذا آغاز بررسی مقاله حاضر، چگونگی و نحوه تنظیم متغیرهای یک توافق بین المللی برای حصول آثار و نتایج مدنظر مذاکره کنندگان آن است. به دلیل استفاده تنظیم کنندگان برجام از مجموعه ای از متغیرهای مدل سازی شده ویژه، این توافق در شأن بین المللی خود از حیث شکل، اجرا، مکانیسم حل و فصل و شروط خروج، به مراتب اجرائی تر و قوی تر از یک معاهده تنظیم شده است و از حیث محتوا نیز، از سازمانی جهت اجرای بلندمدت تعهدات خود برخوردار است و اگرچه در حال حاضر درخصوص قابلیت رسیدگی قضایی برجام نمی توان اظهار نظر قطعی به عمل آورد، با این وجود رویه قضایی بین المللی مؤید وجود قابلیت قضایی برجام است. لذا بنظر می رسد مدل انعقاد موافقتنامه های بین المللی از جمله برجام در حال تحول از مدل های قدیمی به سمت اشکال جدیدتری هستند که تمرکز و ثقل آنها بر جنبه های اجرائی و کارآمدی آنها است.
برجام به مثابه توافق بین المللی: کاوشی در ماهیت و ضمانت اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله آن است تا با واکاوی دو دیدگاه مسلط سیاسی یا حقوقی در باب ماهیت برجام و ترکیب آن با عوامل تاثیرگذار در سطح منطقه ای و بین المللی دلایل چالش برانگیز بودن این توافق را نشان دهد. دو خوانش متباین در مورد ماهیت و تضمینهای توافق هسته ای وجود دارد: دیدگاه نخست معتقد است که تضمین های برجام باید بر اساس منابع حقوق بین الملل تعهدآور باشد و از این رو طرفین توافق رفتارهای یکدیگر را در فضای پسابرجامی در ذیل یک معاهده حقوقی دنبال می کنند. دیدگاه دوم با اتخاذ دیدگاهی متفاوت و با توجه به متن توافق هسته ای و قطعنامه 2231 اعتقاد دارند که توافق هسته ای و تضمین های آن در ذیل توافقات سیاسی قرار دارد و این خود از نکات مثبت توافق محسوب می شود. این مقاله با اتکا به روش توصیفی-تبیینی و با هدف واکاوی این تفاسیر و اعتقاد به این نکته که چالش های پیش روی اجرای برجام ناشی از عدم اتقان حول ماهیت این توافق است به دنبال ارائه پاسخ به این سوال است که توافق هسته ای (برجام) به لحاظ ماهوی دارای زمینه و فضایی سیاسی است یا حقوقی و تضمین های ناشی از آن در ذیل کدامیک قرار دارد؟ از اینرو، با اتخاذ رویکردی سه سطحی و با روشی توصیفی-تبیینی و مفروض گرفتن تفاوت معرفتی بین دو حوزه مطالعات حقوقی و سیاسی، در قالب فرضیه معتقد است که توافق هسته ای یا برجام دارای ماهیتی سیاسی است نه حقوقی.