فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
195 - 221
حوزه های تخصصی:
اکثر کتب و مقالاتی که در مورد بریکس مدون شده است به قدرت و توانمندی های اقتصادی کشورهای نوظهور مثل چین،هند،روسیه و برزیل،شکل گیری قطب اقتصادی جدید در جهان و احتمال تغییر نظم سیاسی بین المللی پرداخته اند و به موضوعات فرهنگی این سازمان توجه چندانی نشده است.در حالی که به نظر می رسد ظرفیت ها و توانمندی های فرهنگی اعضای بریکس کمتر مورد توجه واقع شده است.سوال این مقاله عبارتست از سازمان بریکس با تاکید بر قدرت نرم و تکثرگرایی فرهنگی؛ دارای چه توانمندی ها و ظرفیت هایی جهت تبادلات فرهنگی می باشند؟ رویکرد روشی این مقاله، توصیفی _ تبیینی،روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و روش تحلیل داده ها کیفی می باشد. فرضیه عبارتست از: کشورهای عضو بریکس بر تنوع و تکثر فرهنگی، ظرفیت ها و پتانسیل های فرهنگی و تمدنی مثل گردشگری،موزه،فیلم، انواع هنرها و تشکل های مختلف از دانشگاهیان و انجمن های مدنی در عرصه های گوناگون تاکید دارند این ظرفیت ها منجر به درک متقابل، ایجاد شبکه ها، تقویت ارتباطات و تبادلات فرهنگی و تقویت قدرت نرم این سازمان شده است. یافته های تحقیق عبارتست از: بریکس با داشتن ظرفیت و پتانسیل های اقتصادی و فرهنگی، جذابیت های فراوانی برای سایر کشورها پیداکرده است. کشورهای بریکس با نمایش فرهنگ، سنت ها و ارزش های خود توانسته اند تصویر مثبتی از خود به جهان ارائه دهند؛ این امر به منجر به افزایش نفوذ آنها در جهان شده است.لازم به ذکر است در این مقاله تاکید بر قدرت های نوظهور بریکس می باشد.
رفتار تصمیم گیران ایران و آمریکا در مناقشه هسته ای ایران (ترکیب قدرت سخت و نرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
55 - 79
حوزه های تخصصی:
براساس معاهده منع گسترش تسلیحات هسته ای، بهره مندی از انرژی هسته ای برای اهداف صلح آمیز حق تمامی کشورهای مستقل است. لیکن تلاش و پیگیری جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به این حق تبدیل به بزرگترین چالش در سیاست خارجی این کشور و بطور روشن به تقابل با ایالات متحده آمریکا تبدیل شده است و تا آینده نامعلوم ادامه خواهد داشت. سؤال اصلی که در این پژوهش مطرح می شود این است که چه رابطه ای بین مقامات سیاسی ایران و آمریکا با شکل گیری سیاست خارجی تقابلی دو کشور در برنامه هسته ای ایران وجود دارد؟ یافته های علمی این پژوهش نشان می دهد، درحالی که رقابت اصلی روئسای جمهور آمریکا در نحوه مهار برنامه هسته ای ایران بوده، تأکید رهبر ایران بر ارتقای دانش هسته ای و سیاست روئسای جمهور ایران در چگونگی ارتقای آن می باشد. بدین ترتیب سیاست خارجی ایران- آمریکا در برنامه هسته ای از نقش مقامات متأثر بوده است. به نظر نویسندگان این مقاله، نظریه ملی- بین المللی جیمز روزنا که به هر دو سطح تحلیل خرد و کلان همزمان اهمیت می دهد، رویکرد مناسبی برای پرداختن به این موضوع می باشد. همچنین با بهره گیری از روش تبیینی و با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و برخی منابع آماری این موضوع بررسی شده است.
بررسی نقش سرمایه اجتماعی در شکل گیری جمهوری اسلامی ایران بر اساس اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
265 - 280
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از چالش های حکمرانی محل بحث های نظری گسترده در سطوح تحلیل متفاوت است. شناخت دقیق ازسرمایه اجتماعی و مولفه های آن، از مقدمات ضروری کاربست آن در راستای تحقق اهداف خرد و کلان جامعه است. جمهوری اسلامی ایران برآمده از متن دین اسلام و بر اساس اندیشه های نشئت گرفته از آن، به ویژه دیدگاه امام خمینی است ؛ از این رو مراجعه به منابع اصیل دینی و اندیشه امام خمینی در زمینه سرمایه اجتماعی برای تسهیل و تسریع در تحقق و شکل گیری جمهوری اسلامی اهمیت بسزایی دارد. البته با وجود اهمیت موضوع،تاکنون پژوهش بسیاری دراین زمینه صورت نگرفته است؛ ازاین رو مقاله حاظر درصددپاسخ گوی به این سوال می باشد که مولفه های سرمایه های اجتمایی درتحقق و شکل گیری نظام جمهور اسلامی برا اساس اندیشه سیاسی امام خمینی چه نقشی داشته است. برای رسیدن به این هدف نیز در قالب چهاچوبی مفهومی،از روش مطالعه پژوهشی- تحلیلی- استنباطی استفاده شده است یافته-های مقاله نشان می دهدکه دراندیشه سیاسی امام خمینی حفظ، تقویت وبه کارگیری مولفه های سرمایه اجتمایی نظیر، ارزش ها و هنجارها، پیوندهای اجتمایی، اعتماد عمومی ،مشارکت، در تحقق وشکل گیری جمهوری اسلامی تاکید شده است.
تاثیر قدرت های نرم در حال ظهور بر امنیت خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
123 - 148
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به تحلیل نقش سه قدرت نرم در حال ظهور چین، هند و روسیه در امنیت خاورمیانه می پردازد. در واقع، چین یک قدرت جهانی در حال رشد رویزیونیست و دومین اقتصاد بزرگ پس از ایالات متحده است. به همین ترتیب، روسیه نقش جهانی خود را به عنوان یک قدرت بزرگ از دهه 2000 احیا کرده است. همچنین، هند به طور گسترده به عنوان یک "قدرت در حال رشد" در نظر گرفته می شود. اکنون پیش بینی می گردد که هند در مسیر تبدیل شدن به سومین اقتصاد بزرگ جهان تا سال 2030 باشد.در واقع، از زمانی که اوباما در سال 2012 استراتژی محوری آسیا را صادر کرد،خاورمیانه نگران تعهدات ایالات متحده در قبال امنیت خلیج فارس بود.آنها قدرت های در حال ظهور، به ویژه چین و هند را جایگزینی برای نقش امنیتی ایالات متحده می دانند. این تحقیق همچنین برخورد استراتژی های قدرت های در حال رشد را بررسی می کند. توضیح می دهد که چگونه تغییر استراتژی قدرت های در حال رشد به سمت منطقه برای ملاحظات انرژی یا ژئوپلیتیک بر نقش امنیتی بالقوه آنها در خاورمیانه تأثیر گذاشته است. این تحقیق به بررسی منافع اصلی قدرت های نرم در حال ظهور در خاورمیانه می پردازد: روابط انرژی، تجارت و سرمایه گذاری نیز هست. بحث اصلی این تحقیق این است که قدرت های در حال ظهور استراتژی منسجمی برای امنیت منطقه ایجاد نمی کنند، بلکه سیاست ها یا رویکردهای کوتاه مدتی دارند، نه استراتژی های مشخص. بحث دوم این است که قدرت های در حال ظهور تمایلی به تامین کننده امنیت در منطقه خاورمیانه ندارند.
قلمروهای ژئوپلیتیکی و ابعاد حوزه نفوذ نرم جمهوری اسلامی ایران در فضاهای جغرافیایی متجانس پیرامونی منطقه غرب آسیا در گذار ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۴
239 - 260
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف تعیین قلمروسازی ژئوپلیتیکی و ابعاد آن برای جمهوری اسلامی ایران در فضاهای جغرافیایی متجانس ودر گذار ژئوپلیتیکی در منطقه جنوب غرب آسیا انجام شده است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی با رویکرد کمی- کیفی (آمیخته) است. جامعه آماری شامل صاحب نظران، خبرگان و کارشناسان متخصص در حوزه راهبردی و ژئوپولیتیک به ویژه در منطقه غرب آسیا در سطح نیروهای مسلح و دستگاه های کشوری و مراکز دانشگاهی به تعداد 60 نفر می باشد . ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه 47 سوالی است. برای تجزیه و تحلیل داده های کمّی از آمارهای توصیفی و استنباطی از جداول توزیع فراوانی، آزمون تی استیودنت یک نمونه ای و آزمون میانگین ها بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد قلمروهای ژئوپلیتیکی نرم حوزه نفوذ جمهوری اسلامی ایران در فضاهای جغرافیایی متجانس پیرامونی و در گذار ژئوپلیتیکی شامل کشورهای لبنان، عراق، فلسطین، یمن، بحرین و سوریه می باشد، و ابعاد آن شامل قلمروسازی مذهبی، سیاسی، امنیتی، فکری، اجتماعی و فرهنگی می باشد.
نقش قدرت نرم دشمنان در مدیریت رسانه و ارایه راهکارهای مقابله ای از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
149 - 172
حوزه های تخصصی:
محقق در این تحقیق در صدد تبیین قدرت نرم دشمنان در مدیریت رسانه و ارایه راهکارهای مقابله ای از منظر قرآن کریم است. مسئله اصلی پژوهش عبارت است از: «قدرت نرم دشمنان در مدیریت رسانه چگونه است و از منظر قرآن چه راهکارهای مقابله ای وجود دارد؟» و به همین منظور با بررسی تکمیلی کل آیات شریفه قرآن، تعداد 1701 آیه در ارتباط با موضوع تحقیق از قرآن کریم استخراج و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هدف اصلی این پژوهش «تبیین قدرت نرم دشمنان در مدیریت رسانه و ارائه راهکارهای مقابله ای از منظر قرآن کریم» است. این پژوهش که با روش آمیخته انجام می شود در تحلیل کیفی بر اساس نظریه زمینه ای (گرندد تئوری) با کدگذاری از طریق نرم افزار مکس کیودا و در تحلیل کمی از جامعه آماری تحقیق مشتمل بر آیات شریفه قرآن کریم، تفاسیر مرتبط و همچنین 80 نفر از صاحب نظران استفاده شده و از نوع کاربردی است. روش گردآوری داده ها میدانی (پرسشنامه) و کتابخانه ای (اسناد و مدارک) است . برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزارهای اس پی اس اس و مکس کیودا بهره برداری شده است. به منظور استخراج ایات شریفه قرآن از جدول فراوانی توزیع کلمات قرآن بهره برداری و بر مبنای یافته های این مقاله اکثریت مطلق (87.36% جامعه نمونه) معتقد هستند که قدرت نرم دشمنان در مدیریت رسانه تأثیرگذار بوده و قرآن کریم راهکارهای متقن و مناسبی برای مقابله با آن از قبیل بصیرت افزایی، ارتقاء علم و دانش، تشخیص اعتقادات رسانه ها، اتخاذ سیاست های جذب مخاطب، بکارگیری مناسب قلم و کلمه و ... ارایه کرده است.
بررسی و تبیین تهاجم نرم و سواد رسانه ای با تاکید بر بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
174 - 193
حوزه های تخصصی:
مقام معظم رهبری در دهه چهارم انقلاب اسلامی در مانیفستی تحت عنوان بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، ضرورت شکل گیری تغییرات اساسی و توصیه هایی دراخلاق، اقتصاد، عدالت، مبارزه با فساد و عوامل شکل گیری تغییراتی مانند توانمند سازی نیروی انسانی در مواجهه با تهاجم نرم را به عنوان نقشه راه در پیاده سازی طرح تمدن اسلامی بیان کرده است. نقطه عطف این بیانیه، تهاجم نرم، جنگ رسانه ای و تاثیر آن درالقای ناامیدی، تحریف روایت ها، تغییر هویت و سبک زندگی بوده است. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به طرح این سوال پرداخت که رسانه های غربی با شاخصه های فراگیری و فرصت های متکثر با توجه به وضعیت سیاستگذاری داخلی چه تاثیری بر جوانان داشته است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح شد که پخش برنامه های جهت دار رسانه ها در حوزه شناختی بیشترین تاثیر را در تغییر رویکرد جوانان داشته است.یافته ها نشان می دهد برنامه های سبک زندگی، تغییر هویتی، یاس آفرینی، انگیزه سازی و تحریک تمایلات به دلیل ضعف سواد رسانه ای، بیشترین تاثیر را در منفعل سازی و ایجاد گسست در نسل امروز داشته و ضعف سیاستگذاری نهادها در ارتقای سواد رسانه ای نه تنها به تحکیم این جریان کمک فراوانی نموده، بلکه در توانمند سازی نیروی انسانی در مواجهه با تهاجم نرم رسانه ای به دلیل عدم تفکیک بین آموزش و فرهنگ سازی، فقدان خلاقیت و واکنشی بودن نسبت به موج فزآینده وسایل ارتباطی با گستردگی و تکثر محتوای تولیدی در پاسخگویی به مطالبات جوانان از عمکرد قابل دفاعی برخوردار نمی باشد
بررسی چگونگی اعمال حاکمیت بر قلمرو سایبری ملی به مثابه قدرت نرم در پرتو حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
35 - 54
حوزه های تخصصی:
هم اکنون به طور گسترده ای پذیرفته شده است که اعمال حاکمیت بر فضای سایبر ملی باید از جنبه های سخت تا جنبه های نرم این فضا را پوشش دهد. امروزه جنبه های سخت اعمال حاکمیت بر فضای سایبر ملی با استفاده حداکثری از سخت افزارها و نرم افزارها به صورت فزاینده ای پیگیری می شود. مسئله اصلی پژوهش این است که آیا اصول و قواعد حقوق بین الملل حال حاضر، با قاطعیت و شفافیت از اقدامات خصمانه سایبری که حاکمیت کشورها بر قلمرو سایبری را نقض می کنند، جلوگیری می نماید و این اصول و قواعد قابل اتکا در صیانت از حاکمیت کشورها بر قلمرو سایبری ملی هستند؟ این نوشتار با مرور و بررسی اسناد، اصول و قواعد حقوق بین الملل مرتبط با حاکمیت سایبری ملی که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی متون (ابزار نرم افزار مکس کیودا) انجام پذیرفته است نتیجه می گیرد، اصول و قواعد حقوق بین الملل حال حاضر از کارایی و توانایی لازم در صیانت از حاکمیت سایبری کشورها برخوردار نیست و عموما اقدامات ناقض حاکمیت سایبری ملی با شدت متوسط و کم (اعم از: توسل به زور، مداخله غیرمجاز و ...) فاقد پیگرد قانونی هستند. از این رو به منظور اعمال حاکمیت بر فضای سایبر ملی، ناگزیر به کاربست دو راهکار قلمروگذاری و مرزبانی موثر از فضای سایبری کشور در عرصه ملی و همچنین دیپلماسی سایبری، همکاری و هماهنگی با کشورهای همسو با هدف تبیین مواضع تقویت کننده حاکمیت سایبری در عرصه بین المللی هستیم.
سیاست قدرت هوشمند (نرم و سخت) روسیه در سوریه، با تأکید بر مقابله با ترکیه 2023-2011(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
9 - 34
حوزه های تخصصی:
بحران داخلی سوریه در سال 2011 آغاز شد ولی با مداخله بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به یکی پیچیده ترین بحران های بین المللی تبدیل شد. روسیه و آمریکا از بازیگران فرامنطقه ای و ترکیه، ایران، عربستان از بازیگران منطقه ای در این بحران می باشند که با استفاده از قدرت نرم و سخت تلاش داشتند تا در حفظ یا سقوط رژیم بشار اسد موفق عمل کنند. تقابل روسیه و ترکیه در بحران سوریه و برتری موضع روسیه در حفظ رژیم بشار اسد هدف این پژوهش است بنابراین در این مقاله، تلاش خواهد شد تا به ترکیب راهبردی و هوشمندانه قدرت نرم و سخت (قدرت هوشمند) روسیه در برابر ترکیه با محوریت بحران سوریه پرداخته شود. سؤال اصلی این است که چگونه روسیه در بحران سوریه از قدرت هوشمند در برابر مداخله ترکیه (2023-2011) استفاده کرده است؟ برای بررسی موضوع در چارچوب دیدگاه قدرت هوشمند از منظر جوزف نای به قدرت نرم روسیه در ابعاد فرهنگ، ارزش و سیاست خارجی و قدرت سخت در بعد نظامی و اقتصادی پرداخته شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در میدان سوریه قدرت هوشمند روسیه با تأکید بیشتر بر قدرت نرم برای مهار ترکیه به کار گرفته شده است و مهم ترین دستاورد روسیه از به کارگیری قدرت هوشمند، بدون درگیر شدن جدی نظامی با ترکیه، حفظ رژیم بشار اسد، جلوگیری از اقدام نظامی گسترده ترکیه علیه سوریه، به دست گرفتن ابتکار مذاکرات صلح و کسب برتری استراتژیک با بستن قراردادهای نظامی و اقتصادی بوده است.
رهبری هوشمند سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقتدار جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
245 - 263
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دراقتدار جمهوری اسلامی ایران، درقالب رهبری هوشمند می باشد تا جایگاه سپاه پاسداران را برای مقابله با تهدیدات قدرت سخت (نظامی، اقتصادی) وتهدیدات قدرت نرم (سیاسی، اجتماعی-فرهنگی) که از سوی دشمنان بر جمهوری اسلامی تحمیل شده است، را نشان دهد. سوال اصلی پژوهش این می باشد که چگونه سپاه پاسداران درقالب رهبری هوشمند ( رهبری قدرت نرم و رهبری قدرت سخت) باعث تقویت اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران شده است؟ برای پاسخ به این مسئله، این فرضیه طرح شده است که سپاه پاسداران در تحقق شعارهای اصلی انقلاب در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و نظامی با رشد همه جانبه پتانسیل های کشور باعث تقویت اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران شده است. روش گردآوری داده ها به صورت اسنادی و تفسیری بوده و از کتاب، مقاله و سایت های متعبر بهره گرفته شده و از راهبرد قیاسی استفاده کرده ایم. روش تجزیه و تحلیل داده ها مبتنی بر توصیفی – تبیینی می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین تهدیدات موجود در جمهوری اسلامی ایران با اقتدار جمهوری اسلامی ایران رابطه مستقیم وجود دارد. لذا هر چه دامنه تهدید گسترده تر بوده سپاه پاسداران با رهبری هوشمندانه خود در مقابله با این تهدیدات، اقتدار نظام جمهوری اسلامی ایران را بیشتر تقویت کرده است. در مقام همسنجی قدرت رهبری سخت و نرم، در بخش نظامی، سپاه بیشتر از سایر موارد اقتدار جمهوری اسلامی ایران را تحکیم نموده است؛ پس از آن به ترتیب بخش های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی-فرهنگی قراردارد.
نقش حکمرانی خوب و قدرت نرم در دیپلماسی آب با کشور افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
101 - 121
حوزه های تخصصی:
قدرت نرم که نوع جدیدی از قدرت است وموجب ایجاد جذابیت نزد دولتهای دیگر می شود و با استفاده از مقوله های اثر گذار ی همچون فرهنگ، ارزشها و سیاست خارجی جذبه آفرین، اسباب همکاری دولتها را بدون نزاع و رفتارهای خصمانه، فراهم می آورد، در خصوص اختلافات مربوط به رودخانه های مرزی بین ایران و افغانستان که با تهدیدات و محدودیتهایی از سوی دولت افغانستان نسبت به حقابه تاریخی ایران مواجه شده، و پیش بینی می شود بر اساس اتکاء به قدرت سخت، تنشهای دو دولت تا سرحد جنگ و درگیری بالا بگیرد، این احتمال وجود دارد با بکار گیری قدرت نرم، حاکمیت افغانستان را مشتاق به رسمیت شناختن سهم آبی ایران از رودخانه های هیرمند و هریرود نمود. به لحاظ فرهنگی به نظر می رسد اتکا و برجسته سازی فرهنگ پارسی مشترک شامل زبان و ادبیات فارسی، انواع هنر به ویژه شعر و موسیقی، و با اتکاء بر ارزشهای مشترک مانند ارزشهای اسلامی و عقیدتی، حفظ کرامت و منزلت همسایه، بیگانه ستیزی به خصوص از نوع آمریکا ستیزی، و سیاست خارجی هم سو ، محترمانه و قابل اعتماد، بتوان بیشترین جذابیت را ایجاد کرد. در خصوص مساعدت های اقتصادی، امکان ارتباط با آبهای آزاد بین المللی وسایر امور مورد نیاز دولت و مردم افغانستان، با شیوه ای مسالمت آمیز و با دیپلماسی متناسب، سهم آبی و حقابه مردم ایران را در خصوص آبهای مرزی، تامین نمود. کلمات کلیدی: آب، رودخانه های مرزی، قدرت نرم، دیپلماسی،، افغانستان.
هوش مصنوعی ابزار قدرت نرم در حوزه سیاست عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
81 - 100
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی یکی از علوم جدیدی است که حدود یک قرن از ظهور آن می گذرد. ماهیت و کارکرد آن آن به عنوان جنبه ای از ابزار قدرت نرم در عرصه دنیای مدرن، تأثیر غیرقابل انکاری بر اکثر عرصه های زندگی بشر گذاشته است و به عنوان امری بین رشته ای، اهمیت ویژه ای در جامعه، اقتصاد و بخش عمومی پیدا نموده و فرصت های جدیدی را به وجود آورده است. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی ظرفیت ها و قابلیت های هوش مصنوعی تبیین شده و ضمن شناخت عملیاتی این مفهوم، قابلیت خاص و استفاده برنامه های هوش مصنوعی در سیاست عمومی مورد توجه قرار گرفته است. زیرا همانطور که دولت مدرن در بستر توانایی در گردآوری اطلاعات، توانست دولت مؤثرتر و کارآمدتری شود، در بستر هوش مصنوعی و قابلیت های آن احتمالا خواهد توانست حکمرانی بهتر و کارآمدتری را در آینده اعمال نماید.از سوی دیگر فارغ از اینکه هوش مصنوعی در چه بخش هایی مورد استفاده قرار گیرد، پیامدهای آن می تواند سطوح مختلف حوزه عمومی را اعم از پیامدهای مثبت و چالش ها تحت تأثیر قرار دهد که این امر در این مقاله مورد توجه قرار گرفته شده است.
تاثیر هوش مصنوعی بر قدرت نرم دولت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
223 - 244
حوزه های تخصصی:
هوش مصنوعی به سرعت درحال تغییر دادن جهان سیاست و مفاهیم آن است. یکی از این مفاهیم، مفهوم قدرت نرم است. پرسش اصلی مقاله این است که هوش مصنوعی چه تاثیری بر قدرت نرم دولت ها و منابع آن گذاشته است؟ فرضیه پژوهش این است که هوش مصنوعی امکان بهره گیری از منابع قدرت را بیشتر و ابزارهای بکارگیری آن را کارامدتر و گسترده تر ساخته است. برای انجام پژوهش حاضر از روش کیفی از نوع تحلیلی-تبیینی و شیوه گرداوری داده به صورت کتابخانه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان دادند هوش مصنوعی علاوه بر تحت تاثیر قراردادن منابع سه گانه فرهنگ، ارزش های سیاسی و سیاست خارجی که مورد تاکید جوزف نای است به بهبود تصویر بیرونی دولت ها منجر شده است. همچنین این فناوری به دولت ها کمک نموده است تا آسان تر نسبت به تغییر نگرش و ترجیحات مردم دیگر کشورها اقدام نمایند و از روش ها و ابزارهای جدیدی بهره گیرند. علاوه بر این، هوش مصنوعی قدرت خلق انواع مختلف محتواهای متنی، تصویری و صوتی در کمترین زمان ممکن، به زبان های مختلف، با عالیترین کیفیت و امکان تجزیه و تحلیل داده های دردسترس و پیش بینی آینده را فراهم ساخته است.
سامانه منطقه ای اکو: متحدان تاکتیکی و مصلحت گرا یا رقبای استراتژیک و منفعت گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان همکاری اقتصادی (اکو) به عنوان یک سازمان منطقه ایِ برآمده از کالبد نظام نوین دانایی، با گذشت نزدیک به سه دهه از زمان تأسیس، در معرض موانع و چالش هایی در روند همگرایی بوده است. بر این اساس، پرسش اصلی مقاله این است که دلایل عدم همگرایی بین کشور های عضو اکو چیست؟ چالش های ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، هنجاری- ادراکی و جغرافیایی به عنوان مهم ترین موانع در روند همگرایی سازمان اکو تلقی می شود. همچنین، نبود منطق تناسب کارکردی، هنجاری و رویه ای، حاکمیت رویکرد رقابت محور و انتزاع گرا و نگاه تاکتیکی و ابزاری به این سازمان از سوی کشور های عضو، فرضیه های پژوهش را تشکیل می دهند. این پژوهش با کاربست نظریه منطقه گرایی نوین و همگرایی و روش شناسی مقایسه ای، به آزمون فرضیه می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که به دلیل درک متمایز دولت های عضو از امنیت و تهدید، تفاوت سطوح توسعه، تحولات جاری سیاست در سطح منطقه و بین الملل، اعضای سازمان اکو بیش از پیوند های درون سازمانی، به تعقیب اتحادهای برون سازمانی می پردازند که متعاقب آن، همگرایی در سطح سازمان را با چالش های بسیاری مواجه کرده است.
نقش اکو در توسعه روابط اقتصادی کشورهای عضو
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل همکاری
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اصول روابط بین الملل مفاهیم پایه ای روابط بین الملل رژیمهای بین المللی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز (اوراسیا)
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مطالعات منطقه ای منطقه خاورمیانه
گرایش جهانی به الگوی توسعه مبتنی بر اقتصاد آزاد و افزایش صادرات، موجب شده کشورهای منطقه ای و فرامنطقهای بهسوی همکاری در زمینه تجارت و صنعت، به عنوان ابزاری کارآمد توسعه اقتصادی و اجتماعی قدم بردارند. بر این اساس سازمان همکاری اقتصادی (اکو) توسعه اقتصادی کشورهای عضو را مدنظر قرار داده است. این سازمان بعد از پیوستن کشورهای آذربایجان، ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و قرقیزستان به سه کشور بنیان گذار آن (ایران، ترکیه و پاکستان) مورد توجه بیشتری قرار گرفته است. مهمترین نقش اکو برای کشورهای عضو، توسعه روابط اقتصادی آن است. اگر چه با موانع اقتصادی-سیاسی فراوانی مواجه است. سوال اصلی مقاله این است که آیا اکو توانسته است نقشی برای توسعه روابط اقتصادی کشورهای عضو داشته باشد؟ فرضیه مقاله این است که این سازمان در مواقعی توانسته است باعث توسعه اقتصادی این کشورها شود و در برخی مواقع به دلایل سیاسی و اقتصادی سطح روابط بین کشورها در تجارت منطقه ای به مشکل برخورده است. روش انجام این پژوهش توصیفی-تحلیلی است.
بررسی روابط اتحادیه اروپا و ترکیه
حوزه های تخصصی:
روابط ترکیه و اروپا پس از حدود چهار دهه از گام ابتدایی یعنی موافقت نامه آنکارا هنوز در کشوقوس پیرامون صلاحیت ترکیه برای ورود به اروپا قرار دارد. این رابطه تحولات بسیاری را در دهه های اخیر به خود دیده است اما هم چنان ابهام و عدم قطعیت درباره سرانجام این رابطه وجود دارد. در دهه ابتدایی قرن بیستویکم با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه روند اصلاحات مدنظر اروپاییان از ترکیه با سرعت و جدیت بیشتری دنبال شد و تحولات درونی ترکیه در حوزه سیاسی و اقتصادی، سیاست خارجی ترکیه را نیز بی تاثیر نگذاشته است. بازتاب این تحولات در سیاست خارجی ترکیه در قالب نگاه به شرق و عمق استراتژیک، گمانه زنی ها را در خصوص سناریوهای محتمل در روابط آتی ترکیه و اروپا بسیار پیچیده تر نموده است.
بررسی جایگاه استقرار فراسرزمینی سلاح های هسته ای ایالات متحده آمریکا (مطالعه موردی اروپا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ما در نوشتار پیش رو، به واکاوی جایگاه اسقرار فراسرزمینی سلاح های هسته ای ایالات متحده در بستر منافع گسترده این کشور در جهان پرداخته ایم. ایالات متحده آمریکا به عنوان یگانه ابرقدرت برآمده از رقابت جنگ سرد، همواره کوشیده است تا مناطق ژئوپلیتیکی گسترده ای را زیر نگین رهبری خود داشته باشد. در همین راستا، بر اساس تعریف ف راخی که از منافع پراکنده خود در پهنه گیتی داشته است، به استقرار سلاح های هسته ای تاکتیکی خود در گوشه و کنار جهان اقدام کرده است. یکی از این مناطق که نقش غیرقابل انکاری در روندهای امنیتی و سیاسی جهان ایفا می کند، اتحادیه اروپا است. ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری آی زنهاور تعداد متناب هی از سلاح های هسته ای خود را تحت پوشش سیاست اشتراک گذاری هسته ای در خاک کشورهای اروپایی عضو ناتو مستقرکرد. از این رو، ما در مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش بوده ایم که مبانی استقرار فرا سرزمینی تسلیحات هسته ای در ایالات متحده آمریکا چیست؟ فرضیه مقاله حاضر بر این امر ابتناء یافته است که ایالات متحده برای نگه داشت قابلیت تحرک عملیاتی بالا و اطمینان به متحدان در رابطه با «چتر هسته ای» و تأمین امینت آنها در ب رابر نیروی متعارف عظیم شوروی اقدام به استقرار سلاح های مذکور در خاک کشورهای عضو ناتو کرده است. روش ما برای بررسی این امر، توصیفی-تحلیلی بوده و از ابزار کتابخانه ای و اسنادی برای گردآوری اطلاعات بهره برده ایم.
بررسی کنوانسیون های چهارگانه حقوق بین الملل بشر دوستانه در عراق
حوزه های تخصصی:
تهاجم نظامی آمریکا به عراق موجب تحول نگرش جامعه بین المللی به سیستم امنیت دسته جمعی و اعتبار و توان سازمان ملل متحد در مدیریت بحران های بین المللی گردید. ارزیابی پیامدهای حمله به عراق و استمرار اشغال آن هم چنان به عنوان مهم ترین معضل بین المللی مورد تحلیل حقوقدانان و پژوهشگران روابط بین الملل قرار دارد و جای امیدواری است که تقریباً در مورد تخلف آمریکا از قواعد بنیادین حقوق بین الملل اجماع وجود دارد. صرف نظر از عدم مشروعیت جنگ عراق، مسئله تهاجم آمریکا به این کشور، رعایت حقوق جنگ و هدایت عملیات جنگی نیز قابل بررسی و تعمق است. در جریان این حمله با موارد نقص کنوانسیون حقوق بین الملل بشر دوستانه نیز روبرو هستیم. در این مقاله ضمن بررسی کنوانسیون های چهارگانه حقوق بین الملل بشر دوستانه در صد پاسخ به این سوال اصلی هستیم؛ در حمله نظامی آمریکا به عراق موارد نقص کنوانسیون های حقوق بین الملل بشر دوستانه کدامند؟ فرض پژوهش بر این اساس استوار است، بازداشت های غیرقانونی نظامیان، شکنجه اسرای جنگی، غارت، کشتار غیرنظامیان، نقص فاحش کنوانسیون های چهارگانه حقوق بین الملل بشر دوستانه در عراق محسوب می شود. با توجه به گذار تاریخی عراق از حالت اقتدارگرا به سمت وسوی دموکراسی، عدالت انتقالی در این بستر رشد نکرده است؛ که در ادامه به تکنیک های عدالت انتقالی و اهداف آن نیز اشاره می گردد.
نظام امنیت منطقه ای در خلیج فارس و تأثیر آن بر امنیت ملی عراق پساصدام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فروپاشی نظام دوقطبی زمینه ورود به عرصه جدیدی از مطالعات امنیتی به شمار می رود. ناتوانی جریان غالب در تعریفی موسع و چندبعدی از مفهوم امنیت، منجر به پیدایش مکاتب نظری جدیدی در عرصه روابط بین الملل شد. مکتب کپنهاک از جمله این مکاتب نظری است. این مکتب با تحلیل در سطح منطقه ای به مطالعه امنیت ملی کشورها می پردازد. یکی از مواردی که بر امنیت ملی کشورها تأثیری عمده می گذارد، کیفیت نظام امنیتی منطقه ای است. ساختار نظام امنیت منطقه ای از سوی دولت های واقع در یک منطقه خاص جغرافیایی و با هدف تأمین امنیت در آن منطقه شکل می گیرد، چگونگی شکل گیری ساختارهای امنیت منطقه ای هم می تواند موجبات ارتقای سطح امنیت ملی بازیگران را فراهم کرده و هم کاهش ضریب امنیت ملی را موجب شود. مقاله حاضر با رویکردی سازه انگارانه و در چارچوب ساختار نظام امنیت منطقه ای که متکی بر نظریه امنیت مورد نظر «باری بوزان» است، با روش تبیین علّی به واکاوی این پرسش ها می پردازد که نظام امنیت منطقه ای خلیج فارس در دوره پساصدام چه تأثیری بر امنیت ملی این کشور داشته است؟ نقش قدرت های منطقه ای و آمریکا در ایجاد این نظم چه بوده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که نظام امنیت منطقه ای در دوره پساصدام بر پایه توازن قدرت میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان شکل گرفته است. توازن جدید به تشدید رقابت های قومی- مذهبی در صحنه داخلی عراق و شکست فرایند دولت سازی و همچنین ناکامی در طرح ریزی سیاست خارجی و منطقه ای منظم و مدون در این کشور انجامیده است که با حضور قدرت فرامنطقه ای چون ایالات متحده آمریکا به عنوان بازیگری موازنه بخش بر کاهش ضریب امنیت ملی این کشور بیش از پیش افزوده است. هدف اصلی نوشتار حاضر این است که روندها و عوامل مؤثر در شکل گیری نظم امنیتی نوین را تشریح کرده و پیامدهای این نظم بر امنیت ملی عراق را مورد بررسی قرار دهد.
مؤثر امّا ناکارآمد؛ درک هزینه های مبارزه با تروریسم
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل سیاست ضد تروریسم (CT) دولت در دو بُعد اثربخشی و کارایی آن می پردازد. تمرکز این نوشتار پیرامون این مطلب است که سیاست های ضدتروریسم با وجود اثربخشی، اما ناکارآمد بوده است. ضعف های عمده فیزیکی و پشتیبانی گروه های تروریستی در رابطه با مبارزه آنها با حکومت ها و وضعیت های متزلزل سازمانی متفاوت، افزایش احتمال برخورداری از یک سیاست ضد تروریسم اثربخش را تقویت می کند. به صورت معمول دولت ها با صرف هزینه های هنگفت، سیاست های مبارزه با تروریسم را دنبال می کنند؛ که این موضوع به لحاظ هنجاری قدردانی می شود. بنابراین دولت ها منابعی بیش از میزان قابل توجیه به نسبت تهدیدی که گروه های تروریستی دارند، صرف مبارزه با تروریسم می کنند. نتیجه مقاله پیش رو این می باشد که مبارزه با تروریسم می بایست در چارچوب اختصاص منابع محدود صورت پذیرد تا بتوان از آن منابع در زمینه های مهم دیگر استفاده کرد.