مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
حزب جمهوری اسلامی
حوزه های تخصصی:
"رژیم های برآمده از انقلاب ها با دو الگوی تداوم و عدم تداوم روبه رو هستند. در انقلاب اسلامی ایران، جمهوری اسلامی به عنوان دولت - ملت در صحنه بین المللی توانست در مقابل بحران های سیاسی خود را حفظ کند و به مدت سی سال تداوم داشته باشد. مساله اصلی مقاله بر این امر تاکید دارد که چه عواملی موجب تداوم سیاسی رژیم جمهوری اسلامی شد. در پاسخ به این مساله، ابتدا ادبیات نظری مورد کنکاش قرار می گیرد و سپس بر اساس روش موردی و تاریخی تلاش می شود تا پاسخ شایسته به این مساله ارائه گردد. نتایج بررسی تجربی و آزمون فرضیه ها نشان داد که:
1- امام خمینی در کشمکش های بین گروهی و درون گروهی از موقعیت بلامنازع در جریان های بعد از انقلاب برخوردار بود. گروه ها برای تحقق اهداف خویش تلاش می کردند خود را با رهبر تطبیق دهند. رهبر از طریق دولت سازی، حل بحران ها و تدوین قوانین خاص توانست در تداوم رژیم نقش به سزایی داشته باشد.
2- در انقلاب اسلامی، حزب جمهوری اسلامی قوی تر از سایر نیروهای اجتماعی و احزاب بود. حزب جمهوری اسلامی توانست نهادهای دولتی را در اختیار خویش گیرد، قواعد سیاسی جدید (قانون اساسی و قوانین) را بنا نهد و نیروهای مخالف را حذف کند. فعالیت حزب جمهوری اسلامی تا حدودی همسو با رهبر انقلاب بود و از این طریق در تداوم رژیم نقش به سزایی داشت.
"
حزب جمهوری اسلامی؛ مهمترین اجتماع سیاسی اسلام انقلابی در ایران: تبارها و ریشه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این بررسی بر آنست تا تبارهای فکری حزب جمهوری اسلامی؛ مهمترین اجتماع اسلام انقلابی را در فضای جغرافیایی ایران با استفاده از روش شناسی اجتماع گرایی بررسی کند. این روش شناسی شکل گیری، عقلانیت و بحران در سنت های فکری را با معیارهای خاصی توضیح می دهد که متفاوت از روش شناسی های پوزیتویستی و تحلیل گفتمانی است. بنظر می رسد با کاربست آن در ایران بهتر بتوان از معیارهای بومی در شکل گیری جریانات فکری- سیاسی کمک گرفت. بنابراین در پاسخ به سوال تبارها و ریشه های فکری حزب جمهوری اسلامی بعنوان مهمترین اجتماع سیاسی اسلام انقلابی، فرض مهم این نوشتار آنست که تبارهای آن، ریشه در منازعات مشروطه بویژه مشروطه مشروعه و رادیکالیسم اسلامی دهه 1320(فدائیان اسلام) دارد. یافته های تحقیق نشان می دهد که حزب جمهوری اسلامی، آموزه های خود را از این سنت های فکری اتحاذ کرد و از طریق گفتگوی دیالکتیکی با برخی از سنت های فکری نظیر مشروطه شیعی، اتحاد اسلامی و اسلام گرایی چپ با حفظ آموزه های اصلی، یه ورود برخی آموزه های جدید و مفصل بندی خود کمک فراوان نمود. این پژوهش سعی نموده از منابع اسنادی و تاریخ شفاهی در بررسی فرض فوق بهره ببرد تا روایت جدیدی عرضه دارد.
بررسی فلسفه تشکیل و دلیل تعطیلی فعالیت های حزب جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال اول تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
67 - 90
حوزه های تخصصی:
احزاب سیاسی از طریق اجرای کارکردهایی مثل انتقال خواسته های مردم به حاکمیت، تربیت نیروهای سیاسی برای اداره کشور و نهادمند کردن رقابت سیاسی قانونی در تحقق توسعه سیاسی به ایفای نقش می پردازند. از سوی دیگر دلایل متعدد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و عملکرد نخبگان سیاسی و حزبی در ناکامی احزاب سیاسی در ایفای نقش خود اثرگذار هستند که در این مقاله ضمن بررسی کلی آن ها، روند تأسیس و عملکرد حزب جمهوری اسلامی و علل تعطیلی فعالیت های آن مورد مطالعه قرار گرفته است.
تعامل و تقابل بنی صدر با مجلس بر سر انتخاب نخست وزیر و کابینه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال سی ام بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۷)
6 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف : تحلیل علل تعامل و تقابل بنی صدر با مجلس در انتخاب نخست وزیر و کابینه. روش/ رویکرد پژوهش : داده ها از منابع کتابخانه ای و آرشیوی گردآوری شده است. یافته ها و نتیجه گیری : اختلاف در مبانی فکری (سیاسی و عقیدتی) و حقوقی میان رئیس جمهور با مجلس و نخست وزیر مانع همکاری آنها و بروز بحرانی شد که پس از عزل رئیس جمهور تاحدودی کاهش یافت. گسترش اختلافات اندیشگی و سیاسی میان بنی صدر با نخست وزیر و نمایندگان مخالف رئیس جمهور به تصویب لایحه و طرح هایی در مجلس منجر شدکه قدرت رئیس جمهور را محدود کرد از جمله تصویب طرح هایی که نخست اجازه می داد هرگاه رئیس جمهور مصوبات مجلس را توشیح نکند، نخست وزیر بتواند آن را به اجرا بگذارد و نیز بتواند برای وزارت خانه های بدون وزیر، سرپرست تعیین کند. سرانجام، تصویب طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر به ریاست جمهوری او پایان داد.
استعاره های سیاست و حکومت در گفتمان حزب جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
176 - 200
حوزه های تخصصی:
حزب جمهوری اسلامی تأثیرگذارترین تشکل سیاسی در استقرار نظام جمهوری اسلامی و دهه اول پس از انقلاب اسلامی است. این مقاله به بررسی فهم از سیاست و حکومت در گفتمان این حزب می پردازد. پرسش اصلی پژوهش این است که «در گفتمان حزب جمهوری اسلامی، سیاست و حکومت با چه استعاره هایی فهمیده می شوند؟» برای پاسخ به این پرسش با استفاده از نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون و روش شناسایی استعاره، به تحلیل استعاره ای گفتمان حزب جمهوری اسلامی پرداخته شده است. پژوهش رویکردی شناختی-ادراکی به مسئله دارد، از نوع کیفی است و در پاسخ به پرسش مطرح شده، فرضیه ای را آزمون نمی کند. نویسنده به این نتیجه رسیده که فهم سیاست و حکومت و مفاهیم انتزاعی مرتبط با آنها در گفتمان حزب، با استفاده از تجربیات روزمره مرتبط با کنش ها و ادراکات مذهبی صورت می گیرد. اسلام مکتبی به عنوان استعاره بنیادی، منبع اساسی درک این مفاهیم است و حوزه های مبدأ عبادت، وظیفه، امانت الهی و تکلیف در فهم این مفاهیم نقشی محوری دارند. در این گفتمان، سیاست و دین، نهاد سیاست و نهاد دین، و عمل سیاسی و عمل دینی عین یکدیگرند و شناخت سیاسی از آگاهی مذهبی جدایی ناپذیر است.
تحلیلی استعاره ای از مکتب در گفتمان حزب جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
401 - 426
حوزه های تخصصی:
اصطلاح مکتب در دهه نخست پس از انقلاب اسلامی در فضای جامعه ایران و در گفتمان حزب جمهوری اسلامی بسیار پرتکرار و مهم است. در این مقاله به بررسی معنا و جایگاه مکتب پرداخته ایم. برای این منظور، با مفروض گرفتن نظریه استعاره مفهومی و استفاده از روش تحلیل انتقادی استعاره به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که «مکتب در گفتمان حزب جمهوری اسلامی چه معنا و جایگاهی دارد؟» پژوهش از نوع کیفی است و فرضیه ای را آزمون نمی کند. نویسندگان به این نتیجه رسیده اند که مکتب در گفتمان حزب جمهوری اسلامی اشاره به برداشتی از اسلام دارد که بر خالص، به روز و انقلابی بودن، توجه به مسائل اجتماعی و سیاسی، لزوم اجرای فقه و حاکمیت فقیه در جامعه تأکید دارد. استعاره ای بنیادی است که منطق زیرین گفتمان حزب را شکل می دهد. جایگاه آن با حوزه های مبدأ راهنما، معیار، تکیه گاه، رزمنده، سلاح و زیربنا فهمیده می شود و منبع دانشی برای تفکر و عمل فراهم می کند که تمام مناسبات فردی، اجتماعی و سیاسی باید براساس آن تنظیم شوند.
عوامل جذب زنان به سازمان مجاهدین خلق ایران (1357-1360)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متین سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۴
107 - 127
حوزه های تخصصی:
محمد حنیف نژاد، سعید محسن و اصغر بدیع زادگان در سال ۱۳۴۴ سازمان مجاهدین خلق را تأسیس کردند. نام این سازمان در ابتدا نهضت مجاهدین خلق بود. سازمان در ابتدا مخالف ورود زنان بود؛ اما از سال ۱۳۴۸ عضویت زنان به عنوان پوشش امنیتی در برابر ساواک و برابری با دیگر رقبای سیاسی موردپذیرش قرار گرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی سازمان توانست برخی از زنان و دختران مسلمان را که در برابر انقلاب و جامعه خویش احساس وظیفه می کردند به سمت وسوی خود بکشاند. هدف این مقاله بررسی نحوه جذب زنان به سازمان مجاهدین خلق در سال های ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ است. یافته های پژوهش نشان می دهد مجاهدین خلق با انتشار جزوات، بیانیه ها، فعالیت در دانشگاه و مدارس و نیز انتشار دیدگاه های خود در نشریه مجاهد، توانست عده ای از دختران وزنان را جذب کند. جذب زنان به سازمان فقط محصول کار آنان نبود بلکه عملکرد ضعیف احزاب اسلامی رقیب نیز از دیگر عوامل پیوستن زنان به سازمان محسوب می شد.
مقایسه استعاره های حوزه مقصد منازعه در گفتمان حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین خلق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
107 - 130
حوزه های تخصصی:
منازعه را می توان مفهوم محوری فعالیت های سیاسی و اجتماعی در دوره انقلاب قلمداد نمود. براین مبنا جهت شناخت بهتر دو بازیگر سیاسی حزب جمهوری اسلامیو سازمان مجاهدین خلق، به طرح این پرسش اصلی پرداخته شده که شباهت ها و تفاوت های فهم این دو بازیگر از مفهوم منازعه چیستند؟ برای این منظور با استفاده از روش تحلیل استعاره ای، اصول و آموزه های هر دو بازیگر سیاسی تحلیل و درنهایت نویسندگان به این نتیجه رسیده اند که در گفتمان های حزب جمهوری اسلامی و سازمان مجاهدین خلق برای فهم منازعه از حوزه های مبدأ مشابهی مانند وسیله، جنگ، کمال، حق، عبادت، وظیفه، رستگاری، تطبیق و بقای اصلح استفاده شده؛ اما این تشابهِ حوزه هایِ مفهومی سبب فهم مشابه از مفهوم منازعه نشده است. چون این تشکل ها از دو استعاره بنیادی متفاوت برای فهم علل منازعه استفاده نموده و درنتیجه نوع فهمی که از استعاره های مفهومی مشترک دارند، بسیار متفاوت می باشد.
معرفت شناسی تحزب در ایران (مطالعه موردی احزاب کارگزاران، مؤتلفه، جمهوری اسلامی، روحانیت مبارز، نهضت آزادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۰)
295 - 318
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان مورد ادعا جهت توانمندی نظام سیاسی، وجود احزاب است. حال سؤال اساسی این است آیا بستر معرفتی مشخصی برای ایجاد احزاب در ایران وجود دارد؟ برای تحلیل سطوح معرفتی از اسناد بالادستی احزاب (منتخب) و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با فعالان حزبی در قالب تحلیل مضمون استفاده شده است. نمونه گیری به صورت هدفمند از احزاب ثبت شده در وزارت کشور صورت گرفته است. نتایج پژوهش گویای تشابه در استفاده از منابع معرفتی در احزاب دارد؛ اما سهم مرجع معرفتی در میان احزاب ایران با محوریت معرفت شهودی است که موجب شکل گیری فضایی می شود که بیشترین مختصات رمانتیسیم سیاسی را در عرصه سیاسی و اجتماعی را دارد.