مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
مذاکرات هسته ای
حوزه های تخصصی:
مقابله با تحریم های اقتصادی آمریکا و اتحادیة اروپا به عنوان یکی از ضرورت های راهبردی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. بررسی تحولات سیاست بین الملل نشان می دهد که کشورهای انقلابی و بازیگرانی که در شرایط کنش متقابل در سیاست بین الملل قرار دارند، با محدودیت های اقتصادی و راهبردی روبه رو می شوند. سیاست تحریم را باید در زمرة سازوکارهای مقابلة محدود، تدریجی و مرحله ای مقابله با کشورهای چالشگر در نظام جهانی دانست. تحریم های اقتصادی و راهبردی آمریکا علیه ج.ا.ایران از سال 1979 مرحله به مرحله افزایش یافته است. شدیدترین تحریم ها مربوط به سال 2011 می باشد که در قالب «تحریم های فلج کننده» نامگذاری شده است. تحریم های فلج کننده معطوف به هدف گیری سیستم مالی جمهوری اسلامی ایران بوده و به این ترتیب محدودیت های متنوعی را علیه ساختار اقتصادی ایران اعمال کرده است. محدودیت برای فروش نفت به سایر کشورها و همچنین محدودیت برای دریافت منابع مالی ناشی از مبادلات اقتصادی را باید در زمرة نشانه های مربوط به تحریم اقتصادی ایران دانست. روند مذاکرات نشان می دهد که ایالات متحده تمایل چندانی برای افزایش درآمدهای اقتصادی ایران ندارد. افزایش صادرات نفت به موازات کاهش قیمت نفت، منجر به درآمدهای نسبتاً یکسانی برای ایران در اقتصاد جهانی گردیده است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و در چارچوب مدل ساختار – کارگزار در پی پاسخگویی به این سوال است که سازوکارهای اساسی تحریم های راهبردی آمریکا و جهان غرب علیه جمهوری اسلامی ایران کدام است و در چه فرایندی شکل می گیرد؟ نتایج نشان می دهد که الگوی کنش راهبردی ایالات متحده در روند دیپلماسی اجبار و سیاست تحریم ایران معطوف به تشویق سایر بازیگران به اعمال تحریم و فشار اقتصادی بیشتر علیه ایران در راستای انعطاف پذیری بیشتری بوده است که می توان آن را در روند دیپلماسی هسته ای ایران بویژه در چارچوب «طرح اقدام مشترک» مشاهده نمود. روند گذار از بحران های ناشی از تحریم اقتصادی ماهیت سیاسی دارد. بنابراین لازم است تا از سازوکارهای سیاسی برای مقابله با سیاست تهاجمی و الگوهای محدودکنندة ساختار اقتصادی و راهبردی ایران در نظام جهانی استفاده شود.
بررسی عملکرد رسانه های سنتی و نوین در پیشبرد دیپلماسی رسانه ای مذاکرات هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسانه های سنتی و نوین در دور جدید مذاکرات هسته ای ایران با کشورهای گروه 1+5 در دولت آقای روحانی، حضور فعال داشتند و این مسئله، روند مذاکرات هسته ای ایران با غرب را تغییر داد و به تیم مذاکره کننده ایران برای دستیابی به اهداف مورد نظر در توافق هسته ای کمک کرد. موضوع این پژوهش، بررسی عملکرد رسانه های سنتی و نوین در پیشبرد دیپلماسی رسانه ای در مذاکرات هسته ای ایران با کشورهای گروه 1+5 است. پژوهش به روش، تحلیل کیفی انجام شده و چارچوب نظری آن بر اساس نظریه همگرایی رسانه ای شکل گرفته است. در پژوهش حاضر جامعه مورد بررسی از بین اعضای گروه مذاکره کننده و کارشناسان وزارت امور خارجه، اصحاب رسانه، استادان دانشگاه، کارشناسان رسانه، نمایندگان مجلس و کارشناسان مسائل سیاسی و مسائل بین المللی انتخاب شده اند. یافته ها نشان می دهد که عملکرد رسانه های نوین در مقایسه با رسانه های سنتی در پیشبرد دیپلماسی رسانه ای مذاکرات هسته ای بهتر بوده است.رسانه، رسانه های سنتی و نوین، دیپلماسی رسانه ای، مذاکرات هسته ای
تحولات خاورمیانه در دوره اوباما و تغییر استراتژی امریکا در قبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست امریکا در قبال ایران در دوره اوباما از خصلت ژئوپلیتیک برخوردار بوده است و در واقع، مناسبات دوجانبه بین تهران و واشینگتن تابعی از این رقابت ژئوپلیتیک است. تحولات خاورمیانه در سال 2011، فارغ از چیستی ماهیت این تحولات، تاثیر بسیار عمیقی بر ژئوپلیتیک منطقه و در نتیجه ماهیت و دامنه رقابت راهبردی بین ایران و امریکا داشته است. بدین ترتیب نوع ادراک واشینگتن از تحولات منطقه و بخصوص رفتار و اهداف سیاست خارجی ایران در قبال این تحولات، تاثیر مستقیمی بر نوع سیاست امریکا در قبال ایران گذاشت؛ بطوریکه امریکا در بستر تحولات انقلابی منطقه، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان مهم ترین رقیب خود مشاهده کرد. این مقاله به دنبال پاسخ به این سئوال است که این تحولات چه تاثیری بر سیاست امریکا در قبال ایران گذاشت. فرضیه این نوشتار آن است که ناکامی امریکا در پیش بینی و مدیریت تحولات در خاورمیانه و شمال افریقا باعث تشدید سیاست های تهاجمی واشینگتن برضد تهران، با هدف جلوگیری از بهره برداری جمهوری اسلامی از ظرفیت های نوظهور منطقه ای و ناکارآمد نشان دادن الگوی انقلاب اسلامی برای منطقه شد. این رویکرد راهبردی در قالب سیاست «تشدید تحریم ها» علیه ایران تجلی پیدا نمود
تأثیر فرایند توافق هسته ای بر ادراک آمریکا از عقلانیت راهبردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخلاف فضاسازی های رسانه ای، اسناد رسمی ایالات متحده تصریح دارند که جمهوری اسلامی ایران یک بازیگر عقلانی است و این عقلانیت فرصتی برای اثرگذاری، در مناسبات با تهران، ایجاد می نماید. این درک راهبردی در کنار وضعیت «عدم اطمینان» در خاورمیانه در پی بیداری اسلامی از مبانی شکل دهنده نوع ابزارهای سیاست خارجی آمریکا در قبال ایران، ازجمله تحریم، بوده است. در پی انتخابات ریاست جمهوری و توافق هسته ای، واشنگتن با ارزیابی مجدد از میزان کارایی سیاست و ابزارهای خود، الزامات تداوم/ تغییر مسیر را بررسی نموده است. این نوشتار با تمرکز بر تحلیل گفتمان رسمی واشنگتن در این دوره، به دنبال پاسخ به این سوال است که ارزیابی واشنگتن از تهران در پی توافق هسته ای چه بوده است و این ارزیابی چه تاثیری بر چشم انداز رقابت راهبردی بین ایران و آمریکا بخصوص در منطقه خواهد داشت. فرضیه نوشتار آنست که در وضعیت جدید، مواجهه بین ایران و آمریکا به سمت الگوی جدید ترکیبی سوق می یابد که از یک سو، مبتنی بر ""پیشگیری"" از ""مسیر"" تحقق گزینه های نامتعارف است و از سوی دیگر بر تداوم و تشدید تقابل در سطوح متعارف و نامتقارن استوار است. نهایتا این نوشتار به راهبرد مناسب جهت مدیریت وضعیت در راستای منافع ملی جمهوری اسلامی ایران می پردازد.
تأثیر پرونده هسته ای بر روابط سیاسی ایران با اتحادیه اروپا (1388-1392)
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روابط ایران با اتحادیه اروپا فراز و نشیب های بسیاری را تجربه کرده و به واسطه تحولات سازمانی این اتحادیه، ظهور متغیرهای جدید و تحولات منطقه خاورمیانه و تأثیر آنها، کمتر پیش آمده که روابط مذکور دارای ثبات و روندی رو به گسترش در یک بازه زمانی درازمدت باشد. روند مذاکرات و دیپلماسی هسته ای ایران و اروپا نشان می دهد که دوطرف هدف ها و انگیزه های جداگانه ای دارند. ایران برای خنثی سازی سیاست های خصمانه آمریکا و بهره گیری از فناوری هسته ای به ویژه چرخه سوخت، وارد مذاکره و چانه زنی با اروپا شده است. از سوی دیگر هدف اتحادیه اروپا اقناع ایران برای چشم پوشی از فناوری چرخه سوخت هسته ای با دادن امتیازات تشویقی است. به عبارت دیگر، اروپا نیز مانند آمریکا خواهان توقف یکسره غنی سازی اورانیوم و تولید سوخت هسته ای در ایران است؛ پرونده هسته ای ایران بعنوان نقطه کانونی مورد مناقشه ایران و اتحادیه اروپا قرار گرفته است تا جائیکه بر روابط سیاسی شان اثرات قابل ملموسی بر جای گذاشته است. در این مقاله در جستجوی پاسخ این سوال خواهیم بود که روابط سیاسی ایران با اتحادیه اروپا در سال های (88-92) چه تحولاتی را پشت سر گذاشته است. نوع روش این پژوهش، به شیوه توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای بوده است.
دیپلماسی رسانه ای و مذاکرات هسته ای ج.ا.ا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی هویت نمایش داده شده از کشورهای عضو 1+5 در رابطه با موضوع مذاکرات هسته ای در روزنامه ایران دوره زمانی 1382 تا 1392 پرداخته است. در مذاکرات هسته ای ایران با کشورهای 1+5، کشورهای غربی با کمک دیپلماسی رسانه ای سعی در امنیتی کردن پرونده هسته ای ایران و همراه کردن آن با واژگانی از قبیل بمب اتمی، تهدیدی برای امنیت جهان داشته اند. بر همین اساس دیپلماسی رسانه ای یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین عوامل بر روی مسائل جدید به طور عام و مسأله پرونده هسته ای ایران به طور خاص است. سؤال تحقیق بدین صورت مطرح شده است: «هویت اعضای 1+5 در متن روزنامه ایران سال های 92-82، چگونه تصویر شده است؟» در این پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته های تحقیق ضمن تأکید بر، برساخته بودن هویت کشورها در روابط بین الملل، هویت اعضای 1+5 را در گروه های «دوست» و «دشمن» نمایش می دهد
برجام و تأثیر آن بر مناسبات اقتصادی ج. ا. ایران
در طول یک دهه گذشته، به بهانه فعالیت های هسته ای، تحریم های بین المللی چندجانبه و یکجانبه گسترده ای علیه جمهور اسلامی ایران وضع شده است. قطع گلوگاه های مالی و پولی میان بانک مرکزی و سایر بانک ها و نهادهای مالی ایران با خارج، بلوکه شدن مقادیر زیادی از درآمدهای نفتی کشور و قطع بخش عمده ای از صادرات نفت ایران باعث کاهش شدید رشد اقتصادی شده است. توافق برجام و ورود کشور به جامعه بین الملل، فرصت های جدید و پیامدهای مهمی را برای طرفین به همراه داشت. پژوهش حاضر به میزان تاثیر برجام و مذاکرات هسته ای بر رونق اقتصادی جمهوری اسلامی ایران پرداخته است و همچنین وضعیت اقتصاد کشور در ابعاد مختلف از جمله رشد اقتصادی، سرمایه گذاری خارجی، فروش نفت و انرژی و ... را با دوران پیش از برجام مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. پرسش اصلی تحقیق این است برجام چه تاثیری بر اقتصاد ایران داشته است؟ از دید محقق توافق برجام نقطه عطفی در سیاست و روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران است که فرصت ها و گشایش هایی در اقتصاد کشور به همراه داشته است. اما هنوز موانع بسیاری در تبادل اقتصاد ایران با اقتصاد بین الملل وجود دارد که نیاز به زمان بیشتری دارد.
بازنمایی ایران در اخبار شبکه های تلویزیونی امریکا (تحلیل گفتمان انتقادی اخبار سی ان ان و ان بی سی در ارتباط با توافق هسته ای ایران و کشورهای 5+1)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ارتباطی سال بیست و پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
191 - 220
حوزه های تخصصی:
فعالیت های هسته ای ایران ازجمله موضوعاتی است که طی دهه اخیر، در صدر اخبار رسانه ها، به ویژه شبکه های امریکا انعکاس می یابد. هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به نحوه بازنمایی سی ان ان و ان بی سی از مذاکرات هسته ای ایران و 1+5 در وین، با روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بوده است. جامعه آماری 52 خبر و حجم نمونه 12 خبر سی ان ا ن و ان بی سی را طی تیرماه 1395 در برمی گیرد. بررسی ها نشان می دهد که این شبکه ها، با برجسته کردن نقش امریکا به عنوان ناجی دنیا و ارائه چهره ای منفی از ایران در چارچوب دستیابی به بمب اتمی، دخالت در منطقه و حمایت از تروریسم، سعی در ایجاد ایران هراسی دارند. سی ان ا ن از تفاهم با امریکا، ایران را به توافق اجباری متهم می کند اما ان بی سی توافق را عامل قدرتمند شدن ایران و خطری برای امنیت اسراییل و عربستان می داند و مدعی است که توافق هسته ای می تواند صلح جهانی را به خطر بیندازد و خاورمیانه را با بدترین تنش ها مواجه سازد.
تأثیر برجام بر جایگاه راهبردی ایران در نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۸۴)
105 - 134
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تلاش برای تدوین چارچوبی دقیق و قابل سنجش برای بررسی و تحلیل تأثیر برجام بر جایگاه راهبردی ایران در نظام بین الملل است. در این راستا، با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و اینترنتی موجود و با بهره گیری از مدل سوات، به بررسی و سنجش تأثیر برجام بر جایگاه راهبردی ایران در قالب دو محور قدرت- ضعف و تهدید- فرصت پرداخته می شود. نتایج و یافته ها فرضیه مقاله را مبنی بر اینکه برجام باعث ارتقای جایگاه راهبردی ایران در نظام بین الملل شده است به صورت کمی و دقیق تأیید می کند.
تأثیر مذاکرات هسته ای بر صنایع بورسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و چهارم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۹۰
183 - 206
تحقیقات متعدد نشان می دهند رخدادهای سیاسی از جهات مختلف بر بورس اوراق بهادار تأثیر گذارند. یکی از رخداد های سیاسی حائز اهمیت برای جمهوری اسلامی، مذاکرات هسته ای با گروه 1+5 است که در راستای حل محدودیت ها و تحریم های اعمال شده علیه جمهوری اسلامی برگزار می شود. به نظر می رسد با عنایت به تأثیر تحریم ها بر تراز تجاری، تأمین ارز و ... و همچنین نظارت دقیق سرمایه گذاران بر تحولات اقتصادی کلان و سیاسی کشور، برگزاری مذاکرات هسته ای می تواند بر بورس اوراق بهادار تهران تأثیر گذار باشد. این تحقیق به دنبال بررسی تغییرات قیمتی سهام و خوشه بندی شاخص گروه های صنعت برمبنای عکس العمل سرمایه گذاران در بازار سرمایه با رویکرد بازده روزانه است. به این منظور از پانل دیتا با 28 مقطع و 1422 روز استفاده و گروه های مختلف صنعت براساس بازده غیر نرمال کسب شده خوشه بندی می شوند. نتایج این تحقیق نشان می دهد گروه های صنعت موجود در بورس اوراق بهادار در سه خوشه با عکس العمل منفی، عکس العمل مثبت کم و عکس العمل مثبت زیاد بخش بندی می شوند. به منظور بررسی سطح تمایز و اعتبار خوشه بندی از تحلیل تشخیصی استفاده شده است.
هویت سازی رسانه ای در جریان مذاکرات هسته ای ج.ا.ا (مطالعه موردی روزنامه ایران 1392-1382)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۱
135 - 159
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو به هویت سازی رسانه ای در جریان مذاکرات هسته ای و به طور موردی هویت گروهی نمایش داده شده از کشورهای عضو 1+5 در روزنامه ایران، دوره زمانی 1382 تا 1392، پرداخته است. در دنیای جدید رسانه ها در موضوعات مختلف به کمک سیاست خارجی آمده اند و با طرح موضوعات مختلف سعی در پیگیری منافع خود دارند. در این میان یکی از مهم ترین کارهایی که رسانه ها در این خصوص انجام می دهند هویت سازی از خود و دیگران است تا بدین ترتیب هم به شکل گیری ذهنیت تصمیم گیران کمک کنند و هم افکار عمومی را به سمت وسوی خاصی هدایت کنند. بر همین اساس، دیپلماسی رسانه ای یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین عوامل بر مسائل جدید به طور عام و مسئله روند هسته ای ایران به طور خاص است. سؤال تحقیق بدین صورت مطرح شده است که «هویت سازی رسانه ای روزنامه ایران درخصوص هویت گروهی اعضای 1+5 در سال های 92-82، از چه کاراکترها و مشخصه هایی برخوردار است؟» در این پژوهش یافته های تحقیق با استفاده از روش تحلیل محتوا ضمن تأکید بر سیالیت و برساخته بودن هویت کشورها در روابط بین الملل، هویت های گروهی اعضای 1+5 را در قالب گروه های «دوست» و «دشمن» نمایش می دهد.
امکان ناپذیری و امکان پذیریِ توافق در برنامه ی هسته ای ایران همسنجی دوره های سه گانه ی ریاست جمهوری (خاتمی، احمدی نژاد و روحانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ی هسته ای ایران، از مهم ترین مسائل سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب بوده است. این برنامه سه دوره ی ریاست جمهوری خاتمی، احمدی نژاد و روحانی را درگیر خود کرد. پژوهش حاضر بر مبنای نظریه ی منطقه ی توافق ممکن (ZOPA) و همچنین با بهره گیری از روش تاریخی تطبیقی به بررسی برنامه ی هسته ای در سه دوره ی ریاست جمهوری (خاتمی، احمدی نژاد و روحانی) می پردازد. سؤال اصلی این پژوهش این است که چرا در دو دوره ی ریاست جمهوری خاتمی و احمدی نژاد مذاکرات ایران و قدرت های غربی به توافق هسته ای ختم نشد، اما در دوره ی ریاست جمهوری روحانی این مذاکرات به توافق هسته ای منجر شد. فرضیه ی نوشتار این است که استراتژی ها و تاکتیک های ناهمانند، در دو محیط داخلی و خارجی (ایران و گروه 1+5) در سه دوره ی ریاست جمهوری (خاتمی و احمدی نژاد و روحانی) منجر به دو دستاورد گوناگون (عدم توافق و توافق) در برنامه ی هسته ای ایران شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در دوران خاتمی، انعطاف ایران، کشورهای غربی را بر این باور رساند که نیاز چندانی به کنارآمدن با ایران ندارند. در دوران احمدی نژاد نیز به دلیل سیاست خارجی تهاجمی، این فرصت به ایالات متحده داده شد که اتحادیه ی اروپا و حتی چین و روسیه را با خود همراه کند، و قطعنامه های تحریمی را علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل تصویب کند. اما در دوره ی روحانی، با بهره گیری از تجارب دولت های پیشین سعی شد مسیر اعتدال طی گردد؛ سیاستی که باعث گردید طرف مقابل ایران، در سیاست های خود تجدید نظر کند. همین امر دستیابی به توافق جامع هسته ای را امکان پذیر کرد.
کالبد شناسی تعهدات برجام بین ایران و آمریکا درمورد مذاکره هسته ای از منظر حقوق بین الملل بشردوستانه
حوزه های تخصصی:
بد عهدی های ناشی از عدم حسن نیت طرف های غربی و به ویژه آمریکا در ماه های پس از اجرایی شدن برجام و به شکل ملموس تر پس از آغاز ریاست جمهوری ترامپ، در تعارض با حسن نیت در اجرای تعهدات بین المللی برجام بوده و با توجه به تأکید قطعنامه 2231 شورای امنیت بر ضرورت اجرای کامل برجام و خودداری از هر گونه اقدام تضعیف کننده این سند همکاری، اظهارات رئیس جمهور آمریکا و برخی اقدامات انجام شده توسط تیم وی و کنگره این کشور در خصوص برجام، همان گونه که اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی و روسیه نیز بر آن اذعان دارند، تضعیف کننده این سند و مغایر با روح برجام و قطعنامه الزام آور 2231 محسوب می گردد. سؤال مقاله حاضر این است که نقطه عزیمت نظری تفاوت در دیپلماسی تحریمی دو دولت ترامپ و اوباما در قبال ایران از منظر حقوق بین الملل بشر دوستانه با وجود تعهد این کشور به تعهدات برجام چه بوده است؟ فرضیه مقاله این است که در حالی که سیاست تحریمی دولت اوباما بیشتر مبتنی بر انگیزه متعهد سازی ایران به هنجارهای بین المللی بود، انگیزه اصلی دولت ترامپ پیشبرد حداکثری منافع آمریکا فارغ از محدودیت های حقوقی بین المللی است. از این منظر، برجام برای دولت اوباما، توافقی کارآمد و برای دولت ترامپ، نا کارآمد تلقی شده است. فرضیه به لحاظ نظری بر دو نظریه واقع گرایی و لیبرالیسم درباره کارکرد تحریم در روابط بین الملل متکی است. این فرضیه به نحو تحلیلی- تبیینی و با تکیه بر داده های معتبر بررسی خواهد شد.
روندپژوهی راهبرد جنگ روانی و تهدید نظامی اسراییل علیه برنامه ی هسته ای ایران (از افشای برنامه تا پایان مذاکرات برجام)
حوزه های تخصصی:
برنامه هسته ای ایران طی دو دهه به نگرانی اصلی امنیت ملی اسراییل تبدیل شده است. در مقابل، تل آویو راهبردی چندوجهی را به منظور توقف فعالیت های هسته ای کشورمان طراحی کرده که یکی از مهم ترین اجزاء آن، جنگ روانی پیچیده از تابستان 2002(افشاء فعالیت ها) تا جولای 2015(امضای توافقنامه برجام) بوده است. این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش روندپژوهشی به فهم شیوه چندوجهی جنگ روانی در بازه مزبور بپردازد و توصیه هایی را برای تقابل با آن ارائه دهد. پرسش اساسی آن است که جنگ روانی اسراییل علیه برنامه اتمی ایران از چه ویژگی های خاصی برخوردار است؟ فرضیه اصلی آن است که جنگ روانی اسراییل علیه برنامه اتمی ایران با هدف متاثرسازی مقامات تهران و واشنگتن از طریق جدی جلوه دادن سناریوی حمله نظامی علیه تأسیسات اتمی ایران، طراحی شده است. اساسی ترین درون مایه این دوره، دامن زدن به نگرانی ها درباره خطرات پرونده هسته ای ایران است؛ دومین بن مایه، تأکید بر سایر تهدیداتِ نظام سیاسی ایران خصوصا سیاست تهاجمی آن شامل مشارکت در فعالیت های تروریستی و فعالیت های دامنه دار در گسترش موشک های دوربرد است؛ سومین موضوع، تهدید حمله به تأسیسات هسته ای ایران در خلال سالهای 2010 تا 2012 است ؛و چهارمین مولفه از 2013 به بعد، جنگ روانی علیه مذاکرات هسته ای میان ایران و قدرت های جهان است که نهایتا زمینه خروج ترامپ از برجام را فراهم آورد. بخش دوم مقاله به ارزیابی چالش های تل آویو در عملیاتی کردن راهبرد جنگ روانی خود علیه فعالیت های هسته ای ایران خصوصا تحت تاثیر تجربه مذاکرات هسته ای و امضای برجام می پردازد و نهایتا برخی اقدامات مقتضی متقابل توصیه شده است.
تاملی در باب مفهوم حق و اجرای حق با نگاهی به موضوع هسته ای ایران و توافق ژنو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره دوم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳ (پیاپی ۵)
35 - 62
مذاکرات بین جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 در مورد موضوع هسته ای ایران مجموعه ای است آمیخته از مسائل حقوقی، سیاسی و امنیتی بین المللی که درک آن بدون در نظر گرفتن همه این ابعاد ممکن نخواهد بود. از منظر حقوقی بین برخورداری از حق1 و اجرای حق2 تفاوت وجود دارد. این دو مفهوم الزاماً با یکدیگر زاده نمی شوند. در این مقاله بحث خواهد شد که جمهوری اسلامی ایران حقوق هسته ای خود را با گروه 1+5 به مذاکره نگذاشته است. این مذاکرات برای نیل به یک توافق با محدوده زمانی مشخص و صرفاً در مورد چگونگی اجرای حق هسته ای جمهوری اسلامی ایران، با هدف ایجاد اعتماد بین المللی در رابطه با برنامه صلح آمیز هسته ای ایران صورت می گیرد. برنامه اقدام مشترک ژنو نیز که بین طرفین مورد توافق قرار گرفته است متعرض اصل حق هسته ای جمهوری اسلامی ایران بر برخورداری کامل از برنامه هسته ای صلح آمیز نشده است. تعهدات جمهوری اسلامی ایران در این برنامه اقدام مشترک مقید به دو قید "زمان" و "داوطلبانه بودن اقدامات" است که این قیود نیز نشانه روشنی است مبنی بر اینکه ایران در مورد حقوق هسته ای غیر قابل سلب خود مصالحه نمی کند. توافق ژنو نه تنها به حق هسته ای جمهوری اسلامی ایران خدشه ای وارد نکرده، بلکه مقوم حقوق هسته ای ایران از جمله حق غنی سازی نیز هست. توافق جامع هسته ای که در مذاکرات آتی به آن پرداخته خواهد شد، می تواند دستاوردهای هسته ای کشور را تثبیت و در دراز مدت به تامین منافع ملی کشورمان در سایر ابعاد نیز کمک کند
علل تداوم مناقشه ایران و آمریکا پس از توافق هسته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
242 - 209
روابط ایران و آمریکا در چند دهه ی اخیر به ویژه پس از انقلاب اسلامی همراه با بی اعتمادی، بدبینی و نگاه به شدت خصومت آمیز نسبت به یکدیگرمعرفی شده است. ساختارهای هنجاری و معنایی که هویت بخش ایران و آمریکا در عرصه ی بین المللی است، همدیگر را به مثابه ی یک «دگر» و«غیر» تعریف کرده است. در این میان در چارچوب بن نگره های هویتی دوطرف، اقداماتی که در مناسبات منطقه ای و بین المللی توسط هرکدام از دوبازیگر صورت می گیرد، به عنوان اقدامی علیه«خود» تلقی می شود. اقداماتی که به زعم آن بازیگر به عنوان کنش مناسب و در راستای منافع ملی و خدمت به مولفه های هویت ساز است در چشم دیگری یک تهدید نگریسته می شود. روابط ایران و آمریکا بعد از انقلاب از این قاعده تخطی نکرده است.. بر این اساس در مناسبات بین دو بازیگر همواره لحظه های امیدبخش به منظور کاستن از این نگاه منفی به ندرت مشاهده شده است. با این حال در سالهای اخیر که مناقشه ی هسته ای ایران این انگاره ها و سازه های به شدت تقابل گرایانه را به عرصه ی عمل کشانده بود؛ با دستیابی به توافق هسته ای ایران و غرب این سوال سؤال مطرح می شود که حل مناقشه ی هسته ای در آینده ی مناسبات دوکشور چه پیامدی به همراه دارد. بر این اساس سوال اصلی تحقیق آن است که علل و زمینه های تداوم مناقشه ی ایران و آمریکا کدام اند؟ فرضیه ی مقاله آن است که حاکم بودن انگاره های هویتی در مناسبات بین دوکشور، مولفه های رفتاری متعارضی را در مناسبات منطقه ای و بین المللی آنها بوجود آورده است. از جمله محورهای تعارض رفتاری دو طرف مسأله ی حقوق بشر، تروریسم، حمایت از جنبش های اسلامی، مسأله ی اسراییل، مسائل منطقه ای و مناقشه ی هسته ای است. در مقاله ی پیش رو نویسندگان به بررسی ابعاد مختلف این مسأله می پردازند
برجام و پسابرجام از دیدگاه حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۱)
51 - 73
حوزه های تخصصی:
برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) با توافق نهایی وزرای امور خارجه 5+1 و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در تاریخ 23 تیرماه 1394 (14 جولای 2015) به امضا رسید.متعاقب امضای این سند و تنها پس از شش روز، در تاریخ 29 تیرماه 1394 (20 جولای 2015)، قطعنامه 2231 شورای امنیت به تصویب رسید که بر اساس آن، تحریم های قبلی شورای امنیت ملغی شده و کشورهای امضا کننده برجام، موظف به اجرای کامل تعهدات مندرج در آن شدند. بدعهدی های ناشی از عدم حسن نیت طرف های غربی و بویژه آمریکا در ماههای پس از اجرایی شدن برجام و به شکل ملموس تر پس از آغاز ریاست جمهوری ترامپ، در تعارض با حسن نیت در اجرای تعهدات بین المللی برجام بوده و با توجه به تأکید قطعنامه 2231 شورای امنیت بر ضرورت اجرای کامل برجام و خودداری از هرگونه اقدام تضعیف کننده این سند همکاری، اظهارات رئیس جمهور آمریکا و برخی اقدامات انجام شده توسط تیم وی و کنگره این کشور در خصوص برجام، همانگونه که اتحادیه اروپا و کشورهای اروپایی و روسیه نیز بر آن اذعان دارند، تضعیف کننده این سند و مغایر با روح برجام و قطعنامه الزام آور 2231 محسوب می گردد.
مطالعه تطبیقی نقش و جایگاه برجام در نظام حقوقی ایران و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۱ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۱)
75 - 112
حوزه های تخصصی:
دولت جمهوری اسلامی ایران در مورد فعالیت های هسته ای خود با چالش های فراوانی با برخی از قدرت های بزرگ جهان، آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد روبرو بوده است. این امر موجب شد تا طی سالیان متمادی ایران به نوعی در مقابل آژانس، اتحادیه اروپا و کشورهای عضو آن، ایالات متحده آمریکا و مخصوصاً سازمان ملل متحد قرار گیرد و شورای امنیت سازمان ملل هفت قطعنامه علیه برنامه هسته ای ایران صادر کرد و تحریم های گسترده و همه جانبه ای علیه ایران برقرار گردید. جمهوری اسلامی ایران و کشورهای 1+5 پس از چند سال مذاکره جهت حل و فصل موضوعات مربوط به مسئله هسته ای ایران و رفع تحریم های ظالمانه علیه کشورمان در تیر ماه 1394 به متن جمع بندی برنامه جامع اقدام مشترک دست یافتند و پس از آن در فاصله کوتاهی بنا بر توافق صورت گرفته میان طرف های مذاکره کننده، قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد در این خصوص تصویب گردید. در این راستا تحلیل و بررسی متن نهایی برجام در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، امنیتی و بین المللی، از اهمیت و ضرورت اساسی برخوردار است. در این مقاله به بررسی جایگاه برجام در نظام های حقوقی ایران و آمریکا می پردازیم تا نشان دهیم این سند بین المللی در این دو کشور از چه جایگاهی برخوردار است.