مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
رسانه
حوزه های تخصصی:
"با توجه به اینکه عصر کنونی «عصر ارتباطات» شناخته شده است و بهرغم اینکه تعاریف متعددی تا کنون برای مفهوم ارتباطات ارائه شده، اما هنوز این مفهوم نیازمند تعریفی مناسبتر و جامعتر است.یکی از مشکلات جدی در تعریف ارتباطات، بدیهی بودن معنای آن و تحقق آن در همه ابعاد زندگی است. بدیهی بودن معنای ارتباط به معنای دستیابی به تعریف روشن آن نیست، بلکه عملاً، این بدیهی بودن، خود یکی از معضلات جدی دستیابی به تعریفی جامع و مانع در این زمینه است.تعریف دقیق ارتباطات نه فقط به درک عمیقتری از این مفهوم کمک می کند، از جهتی دیگر، میتواند رابطه میان فرهنگ و رسانه را نیز تبیین نماید. در این مقاله تلاش شده است که تعاریف و معانی مختلف مفهوم «ارتباطات» با استفاده از روش تحلیل معناشناسی بررسی و تعریف جدیدی در این زمینه ارائه شود. این تعریف، نه تنها نگاه جدیدی را درباره معنای مفهومی ارتباطات ارائه میدهد، زمینه مناسبی نیز برای درک هر چه بهتر و عمیقتر رابطه فرهنگ با رسانهها، بهعنوان مهمترین وسایل ارتباطات جمعی، در سطوح مختلف فردی، اجتماعی و میانفرهنگی به وجود میآورد.
"
ارتباطات بین فرهنگی و گفتمان حقوقی، آموزشی و رسانه ای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"جامعه ایران به دلیل اختلاط قومی و فرهنگی نیازمند زمینه های آموزشی و رسانه ای بسیاری است تا بتواند از ارتباطات فرهنگی خوب و سالم برخوردار باشد و نوعی تعامل اجتماعی همراه با آرامش و آسایش اجتماعی را فراهم آورد. عدم مدارا و تحمل فرهنگی نسبت به قومیت های مختلف می تواند زمینه های شکل گیری تضاد، تفرقه و تبعیض را فراهم آورد که در این صورت هم جامعه اکثریت و هم اقلیت های قومی و دینی تحت تاثیر آثار منفی آن قرار می گیرند. در این راستا آموزش، خصوصاً در دوره دبستان که دوره شکل گیری ذهنیت ها و انگاره های اخلاقی و فرهنگی است، اهمیت بسیار زیادی دارد. این نوع آموزه های بین فرهنگی می تواند افراد جامعه را نسبت به تفاوت های فرهنگی هوشیار و آگاه سازد و فرهنگ مدارا و مسامحه را برای آنها درونی کند. آموزشی که براساس عدالت و احترام متقابل شکل گرفته باشد، پویایی و انعطاف فرهنگی را نیز سبب خواهد شد. در واقع در پرتو شهروندی خوب که ناشی از عنصر نظام حقوقی مؤثر است، به رسمیت شناختن شهروندان (به حساب آوردن همه شهروندان) و انگیزه های تعلقی، به جایگاه اقلیت ها و روابط بین فرهنگی پرداخته می شود. در این مقاله تلاش خواهد شد به قانون اساسی به عنوان تکیه گاه حقوقی جایگاه اقلیت های فرهنگی (دینی و قومی) توجه شود، همچنین دو نهاد فرهنگی جهت دهنده به ارتباطات بین فرهنگی، یعنی آموزش و رسانه، مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند.
"
بازتاب نگرش فرهنگی غرب نسبت به ایران در ساخت های زبانی نشریات انگلیسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله سعی بر آنست تا با معرفی دو رویکرد اصلی در شرق شناسی -شرق شناسی کلاسیک و شرق شناسی نوین- نگرش غرب نسبت به شرق در سطح کلان و اسلام در سطح خرد در هر یک از این دو رویکرد بررسی و رویدادهای مؤثر در ایجاد شرق شناسی نوین برشمرده شود. حادثه یازدهم سپتامبر 2001، یکی از اتفاقات مهم و تاثیرگذار در قرن حاضر و شرق شناسی نوین بوده است. از آن جایی که رسانه ها مهم ترین وسیله برای بازنمایی تفکر شرق شناسانه و نژادپرستانه هستند، گونه معاصر نژادپرستی، تاکید بر تفاوت های فرهنگی است. بر همین اساس، در این پژوهش نگرش فرهنگی غرب نسبت به ایران در ساخت های زبانی روزنامه های گاردین و دیلی تلگراف از انگلیس و مجلات تایم و نیوزویک از آمریکا پس از این حادثه تحلیل و تفسیر می شود. چارچوب نظری پژوهش بر پایه مدل بازنمایی کنش/ کنشگران اجتماعی ون لیوون 1995 و 1996 بنا شده که یکی از چهار رویکرد اصلی در تحلیل گفتمان است.
"
روزنامه نگاری همراه و پوشش خبری جنگ عراق: مطالعه موردی فاکس نیوز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"دولت های آمریکا همیشه تلاش می کردند تا رسانه ها را در جهت منافع سیاسی و اقتصادی صاحبان قدرت، کنترل کنند. تحلیل های نوام چامسکی سوگیری رسانه های آمریکایی را به نفع منافع «اقتصاد سیاسی» و «جانبداری از اسرائیل » نشان می دهد. همچنین، پژوهش ها مشخص می کند که جهت گیری آمریکا در کنترل پوشش خبری، در مواقع بحرانی تشدید می شود. در این پژوهش به بررسی جدید ترین روش آمریکا در سازماندهی رسانه ها در جنگ 2003، عراق می پردازیم. همچنین، روزنامه نگاری همراه که برای نخستین بار پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا)آن را به کار گرفت، مورد ارزیابی قرار می گیرد. مطالعات انتقادی فراوانی در مورد کارکرد روزنامه نگاری همراه به رشته تحریر درآمده، اما پژوهش حاضر بر آن است تا به ارزیابی عینیت این پدیده بر اساس تئوری میندیچ بپردازد. این پژوهش، محتوای خبری وب سایت فاکس نیوز را در دوره زمانی 20 مارچ تا 9 آوریل 2003، مورد بررسی قرار می دهد دوره ای که روزنامه نگاران آن را «سقوط بغداد» می نامند. به همین دلیل، عینیت 217 خبر از کلیپ های پیاده شده و لید گزارش های زنده روزنامه نگاران همراه که در فاکس نیوز ارائه شده اند، ارزیابی می شود.
"
بازنمایی کلیشه های جنسیتی در رسانه: مطالعه موردی صفحه حوادث روزنامه همشهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"رسانه ها در کنار خانواده و آموزش و پرورش، از جمله عوامل جامعهپذیر کردن افراد یک جامعه هستند. آنچه رسانه ها به نمایش میگذارند هم برگرفته از فرهنگ جامعه است و هم تاثیرگذار بر آن. تاثیرگذاری رسانه ها، در مراحل و مواردی چشمگیر است. به عنوان مثال افرادی که ارتباطات اجتماعی محدودتری دارند، فرصت بیشتری را با رسانه هایی همچون تلویزیون سپری میکنند و آنچه در آن میبینند، علاوه بر جنبه تفریح و سرگرمی، جنبه آموزشی نیز دارد. افرادی که به طور مداوم خواننده روزنامه طرفدار خود هستند نیز چنین آموزشی دریافت می کنند. در این مقاله به بررسی صفحه حوادث روزنامه و بررسی ساخت کلیشه های جنسیتی در آن می پردازیم. در این تحقیق با استفاده از نظریه نقش جنسیتی و جامعه پذیری جنسیت، مدل تحقیقی ـ ترکیبی ارائه می شود. نتایج به دست آمده نشان می دهد مردان بیشتر از زنان مرتکب جرم می شوند و زنان در واقع سوژه انواع جرم هستند. بارزترین کلیشه ای که در مجموع به دست آمده این است که مردان در نقش «مهاجم و متعرض» به زنان، و در مقابل زنان به صورت قربانی بازنمایی شده اند. کلیشه های موجود در نمونه بررسی شده هم توصیفی و هم تجویزی است.
"
رسانه و فرهنگ سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله به منظور بررسی تاثیرات رسانه بر فرهنگ سازی، ابتدا به تبیین لایه های شش گانه فرهنگ شامل: باورها، ارزش ها و هنجارها (به عنوان هسته فرهنگ) و نماد ها و اسطوره ها، آیین ها و آداب و رسوم، و فناوری ها، مهارت ها و نوآوری ها (به عنوان پوسته فرهنگ) می پردازد. سپس با واکاویِ مفهومی فرهنگ سازی مشتمل بر فرهنگ پذیری (به معنای تاثیرگذاری بر هسته و پوسته فرهنگ) و فرهنگ گرایی (به معنای تاثیرگذاری بر پوسته فرهنگ) و با بهره گیری از نظریه های ارتباطی، به تجزیه و تحلیل تاثیرات فرهنگیِ رسانه ها در عرصه های اندیشه پردازی، ارزش گذاری، هنجار سازی، نماد سازی، جامعه پذیری، الگوسازی و نوآوری رفتاری مبادرت می ورزد و این فرضیه را مورد آزمون قرار می دهد که رسانه ها در عرصه هسته فرهنگ از توان تعلیمی و تثبیتی در زمینه فرهنگ پذیری برخوردارند و در مورد پوسته فرهنگ دارای توان تغییر رفتارها و الگوهای اجتماعی در جهت فرهنگ گرایی هستند. نگارنده در پایان، استلزامات چشم انداز مثبت فعالیت های رسانه ای در عرصه فرهنگ سازی را خاطرنشان می سازد.
"
تعامل و تقابل و مذهب در خاورمیانه با تاکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"مذهب و رسانه دو پدیده بسیار مهم در جوامع خاورمیانه در عصر حاضر است. در این جوامع، رسانه بازیگری جدیدالورود محسوب میشود که قدمت حضور جدی آن در عرصههای مختلف این جوامع بهزحمت، به یک سده میرسد درحالیکه مذهب در قرون و هزارههای متمادی یکی از عناصر اصلی کهنو مهم در ساختار جوامع منطقه خاورمیانه به شمار میرفته است. این مقاله تلاشی است برای بررسی ابعاد گوناگون مواجهه این دو پدیده در جوامع خاورمیانه، بهطور عام، و جامعه ایرانی، بهطور خاص، و در آن سعی شده است تا راههای متفاوت و گوناگونی واکاوی شود که رسانه همچون ابزاری له و علیه مذهب ظاهر شده است و نشان داده شود که چگونه مذهب توانسته است در بسیاری از مواقع رسانه را به خدمت خود بگیرد و چگونه در برخی مواقع با احساس تهدید از جانب رسانه، از در جنگ و ستیز با آن درآمده است. مقاله حاضر بر این فرضیه استوار است که تعامل و تقابل میان رسانه و مذهب تاثیرات عمیق و مهمی بر جوامع مطالعه شده و نیز بر چگونگی شکلگیری فرهنگ سیاسی و اجتماعی این جوامع بر جای گذارده است تاثیراتی که ابعاد آن میتواند در مواجهه سنت و مدرنیته و فرجام آن نقشی تعیین کنندهداشته باشد.
"
نقش رسانه ها در تحریف اخبار خاورمیانه
حوزه های تخصصی:
خاورمیانه منطقه ای است که به لحاظ ویژگی های منحصر به فردش حائز اهمیت فراوانی است (که درباره اهمیت آن به موقع توضیح داده می شود). اما اخباری که غالبا از منطقه به گوش می رسد تفاوت فاحشی با کنه واقع دارد و گاه اخبار به گونه ای بیان می گردد که خود ما هم که در این منطقه زندگی می کنیم را گمراه می سازد. در این مقاله سعی شده است تا تأثیر رسانه ها بر تحریف ها، بزرگنمایی ها و... اخبار در خاورمیانه مورد بررسی قرار گیرد . ضمن بررسی اهمیت رسانه و موقعیت منطقه خاورمیانه، این مسأله را با ذکر شاهد مثال هایی مورد بررسی قرار داده ایم البته در این مقاله، بیشتر یک بحث تحلیلی در پیش گرفته می شود. برای این منظور نخست چارچوب تحلیلی بحث با استفاده از نظریات رسانه ، زبان و خبر طراحی شده و بر اساس آن اصول عملیاتی حاکم بر سیاست های خبری رسانه های غربی در جریان جنگ تحمیلی عراق بر ضد جمهوری اسلامی ایران، مورد بررسی قرار گرفته است.
مدیریت رسانه ای و مهندسی افکار عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحران سازی و بحران زدایی یکی از کارکردهای رسانه ها با کمک گرفتن از ابزارها و اهرم های نوین می باشد. رسانه ها با استفاده از راهبردها و فراراهبردها در ایجاد شرایط بحرانی می توانند در تحولات سیاسی-اجتماعی و فرهنگی جدید در گستره وسیعی نقش آفرینی کنند و موجب شکل دهی افکار عمومی گردند. چرا که امپراتور رسانه ای با بهره گیری از امکانات سرشار موجب شکل گیری نوعی استبداد اطلاعاتی از طریق گزینش و انتشار اطلاعات و اخبار انحصاری، تراست های خبری و اطلاعاتی و کارتل های رسانه ای در پرتو انقلاب اطلاعاتی شده است. همچنین استبداد رسانه ای که رواج گسترده ای پیدا کرده است، با استفاده از ابزارها و اهرم ها و با اتکا به فناوری افکار عمومی جهان را به سوی خود جلب کرده و به ارایه چهره ای مخدوش از برخی از نظام های سیاسی، فرهنگ ها، قوم ها و یا دین های رقیب پرداخته است. چنین رسانه هایی به شکلی نظام مند نسبت به جهت دهی افکار عمومی، گرایش ها، عقاید و نگرش ها و رفتارها تلاش مضاعفی را به کار می بندد. به گونه ای که برخی -همچون آلوین تافلر و هایدی تافلر (1376)- از آن به جنگ جهانی فرهنگی-اطلاعاتی تعبیر کرده اند و به نقش اطلاعات درعرصه جهانی اذعان دارند.
در این مقاله رویکردی مدیریتی به بحران رسانه ای مبنای کار قرار گرفته است. این رویکرد شامل مدیریت بحران از طریق واکنش سریع جلوگیری از انتشار اطلاعات کنترل شده، بازنگری در امیددهی و جز آن می باشد. همچنین سعی شده فرایند بحران سازی در جهان امروز -که به عنوان قدرت نرم ارتباطاتی نامیده شده است- بررسی و به این سوال پاسخ داده شود که مدیریت بر رسانه چگونه و با اعمال چه شیوه ها و راهبردهایی افکار عمومی را در جهت رسیدن به هدف های تعیین شده هدایت می نماید.
ترجیحات یادگیری دانشجویان در درس زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت ترجیحات یادگیری دانشجویان در درس زبان انگلیسی، بهویژه از سوی اساتید مربوط، و نزدیک کردن آموزش به این ترجیحات،
میتواند بازده بیشتر یادگیری را سبب شود. بر این اساس، تحقیق حاضر هدف اساسی خود را مطالعه ترجیحات یادگیری دانشجویان
و اساتید درس زبان انگلیسی قرار داده است. بدینخاطر، ترجیحات یادگیری 215 دانشجوی ورودی دانشگاه شاهد، و نیز نظر 21 استاد
درس زبان انگلیسی در این باره مورد بررسی قرار گرفته است. اطلاعات بهدست آمده بهمنظور مقایسه ترجیحات مورد اشاره دانشجویان
و اساتید مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در برخی موارد بین دو نظر هماهنگی و در برخی موارد ناهماهنگی وجود دارد.
بهعنوان نمونه، درمورد الگوی کار گروهی در کلاس، اختصاص وقت به انجام تکالیف، و روش یادگیری لغات جدید، در بین دو گروه هماهنگی
وجود داشت، اما در مورد سبکها و روش یادگیری، رسانههای مورد علاقه دانشجویان، فعالیتهای کلاسی و نحوه ارزشیابی، تفاوتهای
معناداری بین دو گروه مشاهده شده است.
تعامل دین و رسانه از دیدگاه حقوق
حوزه های تخصصی:
"تاثیر متقابل رسانه و دین از دغدغه های روزگار ماست. از سویی رسانه ها تاثیر عمیق و گسترده بر دین و اخلاق جامعه باقی می گذارند و از سویی دیگر مجبورند در کارکردهای ذاتی خویش آموزه ها و خطوط قرمز دینی را مراعات کنند. این واقعیتی است ه در جهان شاهد آنیم و در عین حال مخالفانی نیز دارد.
کسانی هستند که نه تنها کارکرد دینی و ارزش گرا را نافی فلسفه وجودی این پدیده نو ظهور می دانند، که آن را ناقض حقوق اولیه بشر تلقی می کنند؛ همان گونه که کسان دیگری رسانه را به عنوان موضوعی نو پیدا، خارج از قلمرو احکام و دستورات دینی می دانند و به این ترتیب منکر تعامل دین ورسانه هستند.....
"
رسانه ها و معناشناسی بحران
حوزه های تخصصی:
بحران نوعی جنگ صامت است که بیش از آنکه به سخت افزارهای جامعه ضربه وارد می کند، به نظام نرم افزاری آن، یا به عبارتی دیگر، به قدرت تصمیم گیری و تحرک جامعه در سطوح مختلف ضربه وارد می کند و آن را مختل می سازد. فرایند بحران بر مبنای تحلیل معناشناسی این واژه، با مرحله آشوب آغاز و به مراحل موقعیت سخت، نقطه خطر و سرانجام عدم قدرت تصمیم گیری منتهی می گردد. بنابراین بحران از هیچ آغاز نمی شود و ریشه در نوعی از عدم تعادل در نظام های جامعه اعم از حکومتی و یا غیرحکومتی دارد. مهم ترین پیامد این وضعیت عدم قطعیت و عدم امکان تصمیم گیری است که با بروز چنین وضعیتی در جامعه، حوادث مختلف شکل می گیرند و جامعه را در مشکلات جدی فرو می برد.رسانه ها در این رابطه و در بستر فرهنگ های مختلف می توانند نقش دوگانه مدیریت و کنترل یا تصعید و گسترش بحران با بهره گیری از شیوه های مختلف برجسته سازی، اقناع، کاشت و آموزش را عهده دار باشند.
رسانه های کوچک
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی ویژگی ها و کارکردهای رسانه های کوچک در مقایسه با رسانه های بزرگ (سنتی) می پردازد و نشان می دهد که ضمن شباهت هایی که بین این دو دسته از رسانه ها وجود دارد، تفاوت های قابل ملاحظه ای از نظر ساختار و کارکردهای این رسانه ها با رسانه های بزرگ وجود دارد. منظور از رسانه های کوچک در این مقاله آن دسته از رسانه هایی است که با مدد فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی از نظر سازمان تولید، نحوه توزیع و مواجهه با مخاطب در مقیاس هایی کوچک عمل می کنند. این کوچکی نه تنها به آن ها قابلیت تولید سریع تر را داده است بلکه از فاصله بین تولید کننده و مخاطب نیز کاسته است و همزمان به ایجاد تولید کننده- مخاطب منجر شده است.
بررسى تأثیر تلویزیون بر کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۷
حوزه های تخصصی:
یکى از مسائلى که از دیرباز، توجه اندیشمندان حوزه هاى گوناگون علوم انسانى را به خود جلب کرده و موجب قلم فرسایى این اندیشمندان شده، مسئله «رابطه تلویزیون با کودک و نوجوان» است. مقاله حاضر ابتدا به قابلیت هاى تلویزیون و برنامه هاى کودکان و نوجوانان اشاره نموده، سپس برخى از تأثیرات مثبت و منفى تلویزیون بر کودکان و نوجوانان از جمله پرکردن اوقات فراغت، جامعه پذیرى، یادگیرى، اختلال در فعالیت هاى کودکان، و نیز تأثیر فیلم هاى مربوط به بزرگ سالان بر کودکان، و تأثیر آگهى هاى تلویزیونى و خشونت را مورد بررسى قرار داده و در پایان، راه کارهایى براى به حداقل رساندن کارکردهاى منفى آن ارائه نموده است.
بررسی مسئله رسانه و بحران در عصر فراواقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، ما در متن و بطن یک «فرآیند رسانه ای شدن فزاینده» زندگی می کنیم که از رهگذر آن رسانه ها به طور روزافزونی در مسیر درگیر شدن در فرآیندهای فراملی قرار گرفته و در حال تجاری شدن و خارج شدن از قلمرو نظارت و کنترل دولتی هستند؛ تکنولوژی های جدید، دست اندرکار ایجاد دگرگونی و تحول در فرآیند رسانه ای شدن شده اند؛ خصلت بینامتنی رسانه های همگانی به طور روزافزونی در مسیر افزایش قرار گرفته، رسانه های الکترونیک، نزدیکی و بی واسطگی، و تعامل و واکنش دوسویه را برای انسان ها به ارمغان آورده اند؛ رسانه های جدید، امکان دسترسی به اطلاعات را برای شهروندان، سیاستمداران و دیوان سالاران افزایش داده اند، جمع آوری، انباشت و توزیع اطلاعات را سرعت بخشیده و محدودیت های زمانی و مکانی را از بین برده اند و به دریافت کنندگان اطلاعات امکان داده اند کنترل بیش تری بر آن داشته باشند؛ این رسانه ها هم چنین، امکان قبض و بسط اطلاعات را برای فرستنده و امکان تعامل میان فرستنده و گیرنده اطلاعات را فراهم آورده اند.به رغم این تحولات گسترده در عرصه کارکرد و نقش رسانه ها، کماکان می توان رسانه را پدیده ای دو چهره یا دو رویه تعریف کرد: هم زخم آفرین و هم مرحم آفرین، هم هویت زا و هم هویت زدا، هم ایجاد کننده بحران و هم تدبیر کننده آن. در این نوشتار تلاش می شود آثار این دو رویگی رسانه در محدوده دل مشغولی های هویتی انسان و جامعه ایرانی امروز مورد تامل و بحث قرار گیرد.
تحول مفهومیِ رابطه سوژه (فاعل شناسا) و سیاست در اندیشه سیاسی قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه میان انسان و سیاست از دغدغه های اصلی در فلسفه سیاسی به شمار می رود. ادبیات مربوط به سوژه (فاعل شناسا) به طور عام و سوژه سیاسی به طور خاص، دامنه بسیار گسترده ای را در علوم اجتماعی و انسانی در برمی گیرد، اما مهم چگونگی تبدیل سوژه به سوژه سیاسی در این ادبیات، به ویژه ادبیات قرن بیستم است. در این مقاله به سوژه سیاسی یا ساحت سیاسی سوژه و تحول معنایی و مفهومی آن می پردازیم؛ تصوری سیاسی و فلسفی از سوژه که اشاره به رابطه انسان و سیاست دارد؛ این حقیقت که شخص انسانی (همان سوژه شناسا و فاعل دکارتی و کانتی)، تحت تاثیر امور مطلقی مانند قدرت، فناوری، پدرسالاری، رسانه ها و... از هویت اصلی خود دور شده است.این امر که از منظر مکاتب مختلف پردازش شده درصدد پاسخ به این سوال است که سوژه انسانی و فاعل شناسا چگونه و از طریق چه مکانیسم هایی در قرن بیستم و پس از آن به ویژه پس از 11 سپتامبر 2001، به سوژه سیاسی تبدیل شده است. در این راستا، نظرات و دیدگاه های مکاتبی چون آنارشیست ها، فمینیست ها، اگزیستانسیالیست ها، و متفکرانی چون فوکو، مارکوزه، لوکاچ، آلتوسر و بودریار، بررسی می شوند. در واقع هدف این نوشتار، اندیشه شناسی سیاسی در این زمینه است.
ارتباطات و الگوهای ارتباطی در سازمان
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۵ شماره ۲
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاش دارد تا با شناسائی موانع ساختاری و میان فردی ارتباطات سازمانی، راههای غلبه بر این موانع را مورد مطاله قرار دهد و شیوه های ارتباطی مؤثر در سازمان را پیشنهاد نماید. توضیح آنکه، انسان ها از بدو تولد می دانند که چگونه باید با محیط و واقعیت های پیرامون تعامل و ارتباط داشته باشند و از موقعیت هایی که تهدید کننده قدرت ، ارزشها و خواسته های آنان است دوری نموده و فرصت های جدید را خلق نمایند. این تجربه به انسان ها می آموزد که در ارتباطات خود تا چه حد تهاجمی و تا چه اندازه تدافعی رفتار نمایند . اما اینک که سازمان ها به شدت اجتماعی شدهاند و جوامع متشکل از بنگاه ها و سازمان ها شدهاند، موانع ساختاری و میان فردی فراوانی ارتباطات سازمانی و ارسال مؤثر پیام را تهدید می کنند
مصرفگرایی در آمریکا در بستر فضای مجازی
منبع:
رسانه جهانی ۱۳۸۸ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است که نشان دهد چگونه گسترش سازوکارها و نظامهای ارتباطی و اطلاعاتی از راه کارتهای اعتباری موجب رونق عظیم اقتصاد آمریکا در سالهای اخیر شد و چگونه مصرف گرایی و جامعه مصرفی در آمریکا از یک مفهوم اقتصادی به پدیده ای فرهنگی – اقتصادی تبدیل شده است. توضیح آنکه، نظام ارتباطات نوین تاثیر شگرفی بر تعاملات اقتصادی در جهان کنونی داشتهاست. اعتباری شدن روابط اقتصادی از یک سو و شبکه عظیم رسانهای - اطلاعرسانی که امکان انتخاب کالا و امکان خرید آن را به طور همزمان برای مصرفکننده، فراهم میکند از شاخصههای امروزی بازار مصرف آمریکا است. یکی از مهمترین شاخصههای نظام سرمایهداری توسعه مصرف گرائی در جوامع است. نظام سرمایهداری که بر بسط سازوکارهای اقتصاد بازار آزاد بنا شده است با بسط بخش مصرف به توسعه چرخه اقتصادی دست یازیده است چرا که توسعه مصرف موجب رونق تولید و گردش فزاینده مالی خواهد شد. مصرف که خود مقولهای فرهنگی است در بازار پسامدرن آمریکا، امکان انتخاب بی شمار را فراهم می سازد اما در چارچوب ظرفیتهای واقعی اقتصادی (که در هر کشوری از جمله در آمریکا محدود می باشد) امکان رشد فزاینده ندارد. بر این اساس نظام سرمایه داری با ارائه ظرفیت اعتباری خرید که مازاد بر توان اقتصادی شهروند و جامعه است و انتقال بدهیها به آینده بر این مشکل فائق آمده است. چون این رونق اقتصادی موجب افزایش توان مالی و رفاه شهروند و مالا امکان بازپرداخت آتی بدهیهای ناشی از مصرف اعتباری دیروز را فراهم میآورد.
ترویج دین از تحریک عاطفه در رسانه های معاصر، در مقایسه با ترویج مبتنی بر تعقل در صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله، ابتدا رفتار مبلغان دینی را بر روی طیفی قرار می دهد که در یک سوی آن، تحریک شدید عواطف مخاطبان و در سوی دیگر، قراردادن آنان در مسیر تفکر و تعقل است. سپس با مروری کوتاه بر دو روند «فکرکردن» و «تحریک هیجان»، یادآوری می کند که استفاده از شیوه تحریک عاطفه به منظور تقویت معرفت دینی، عملا مخاطب را به حاشیه دین خواهد کشاند و همان خواهد شد که به آن دین عوامانه می گویند. سپس پاسخ دو سوال را دنبال می کند: 1) آیا در ایران صدر اسلام، دین پذیری از طریق تعقل انجام گرفت یا تحریک عاطفه؟ و 2) آیا شیوه مرسوم مبلغان دینی معاصر از جمله رسانه ها، مبتنی بر تعقل است یا تحریک عاطفه؟
مقاله ضمن تبیین رابطه «تفکر» و نشانه ها، توضیح می دهد که چون فکرکردن، نوعی تحریک شدن یا ظاهرشدن متوالی نشانه هاست و انسان، بخش عمده ای از فکر کردن را با آنچه از یادگیری قبلی در حافظه خود نگاه داشته انجام می دهد، بنابراین از طریق مراجعه به اطلاعات مربوط به ایران صدر اسلام، به صورتی ذهنی، توالی نشانه ها در حافظه ایرانیان صدر اسلام را شبیه سازی و پاسخ سوال نخست را به صورت یک حدس، ارایه می دهد.
آخرین بخش مقاله به پیامدهای تبلیغ دین پذیری از طریق تحریک عاطفه، در ایران معاصر اختصاص دارد. مقاله توضیح می دهد که مشارکت رسانه ها و دامن زدن به دین عوامانه، پدیده ای معکوس مارپیچ سکوت را به وجود خواهد آورد که نجوای مخالفت نخبگان را در خود حل و مضمحل خواهد کرد.
تصویر زن در آثار سینمایی رخشان بنی اعتماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است تصویر زن در آثار سینمایی «رخشان بنی اعتماد»، یکی از کارگردانان زن مطرح در سینمای ایران، بررسی شود. بررسی نقش جنسیت کارگردان در بازنمایی زنان و مسایل آنان یکی از ابعاد این تحقیق است که می تواند افق جدیدی در مطالعات مربوط به بازنمایی زنان در رسانه ها را روشن کند. در این مقاله با استفاده از نظریات فمینیستی رسانه ها و نظریه فیلم فمینیستی و همچنین به کارگیری روش تحلیل متن از طریق تکنیک نشانه شناسی به تحلیل فیلمهای سینمایی این فیلمساز پرداخته ایم. از این رو برای بررسی میزان تاثیر عامل جنسیت فیلمساز بر این بازنمایی و نحوه ظهور زنان، مرور کوتاهی بر بازنمایی نقش زنان در سینمای ایران داشته ایم که در این بخش روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای به کار برده شده است. جامعه آماری ما در این تحقیق فیلمهای بلند سینمایی «رخشان بنی اعتماد» است که اکران عمومی داشته اند. در این تحقیق بر خلاف تحقیقات قبلی، عنصر جنسیت بررسی و مشخص شده که در کنار شرایط اجتماعی هر دوره، جنسیت کارگردان نیز در بازنمایی مسایل گروههای مختلف جامعه و از جمله زنان، تاثیرگذار است. این امر حاکی از آن است که زنان می توانند عامل موثری در طرح مسایل جامعه زنان باشند و فارغ از فراهم بودن شرایط جامعه در جهت بیان حرفها و خواسته های خود به بازنمایی دقیق زنان در فیلمهایشان بپردازند.