طه اکرمی

طه اکرمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

راهبرد هندوآرامی آمریکا: مطالعه موردی آکوس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۲
سه کشور استرالیا، بریتانیا و امریکا توافقی امنیتی را در تاریخ 15 سپتامبر 2021 منعقد کردند که اگرچه در ظاهر مخاطب خاصی نداشت، اما منجر به واکنش شدید چین، روسیه، فرانسه و اتحادیه اروپا گردید. هریک از این کشورها دغدغه خود را از این توافق داشتند به طوری که چین و روسیه آن را تهدید علیه خود دانسته و اتحادیه اروپا و فرانسه نیز بابت بی اطلاعی و لغو قرارداد زیردریایی فرانسه خشمگین شدند. این مقاله در نظر دارد با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و بکارگیری مفهوم «برتری گرایی نوین»، به تبیین آکوس، ضرورت این توافق در راهبرد آمریکا و در نهایت به پیامدهای آن بپردازد. لذا سوال اصلی مقاله آن است که راهبرد آمریکا با تاکید بر توافق آکوس، نسبت به منطقه هندو-آرام چیست و این توافق چه پیامدهایی را در پی خواهد داشت؟ فرضیه نیز آن است که راهبرد آمریکا مواجهه مستقیم با چین است؛ حال آنکه راهبرد اروپا ممانعت از ورود به رقابت قدرت های بزرگ و مواجهه مستقیم با چین می باشد. از این رو آمریکا با حذف اتحادیه اروپا و بویژه فرانسه، برای پاسخگویی به چالش ها و تهدیدات، ، سازوکاری مستقل را تشکیل داد تا از این طریق اخطاری به سایر متحدان و شرکا خود بدهد. مهمترین پیامدها نیز عبارتند از تضعیف پایبندی به عدم اشاعه هسته ای، افزایش رقابت تسلیحاتی، کاهش اعتماد اروپایی ها به آمریکا، تهاجمی تر شدن چین در منطقه و حرکت بیشتر به سمت استقلال راهبردی اروپا.
۲.

تحول راهبرد پایگاهی آمریکا: مطالعه موردی منطقه غرب آسیا (2021-2015)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غرب آسیا آمریکا پایگاه های نظامی موازنه از دور راهبرد پایگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۱۴۹
آمریکا با اعلام اولویت راهبردی جدیدی مبنی بر رقابت با قدرت های بزرگ و به ویژه چین، در راهبرد خود تغییر ایجاد کرده است و با تمرکز بر افزایش حضور در شرق آسیا، به دنبال بهینه سازی حضور خود در سرتاسر جهان است. غرب آسیا نیز از این امر مستثنا نبوده است و کاهش و تغییر نوع حضور نیروهای آمریکایی در منطقه، به خصوص در افغانستان و تعطیلی سه پایگاه آمریکا در قطر و انتقال آن ها به اردن، همگی نشان از تغییر دارند؛ بر این اساس پرسش اصلی پژوهش حاضر این بود که «تغییر اولویت های راهبردی آمریکا، چه تأثیری بر راهبرد پایگاهی این کشور در منطقه غرب آسیا خواهد داشت؟» این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی نشان داده است که آمریکا به سمت پایگاه های نظامی کوچک و نامتمرکز و تقویت رویکرد «موازنه فراساحل» در حرکت است و در حضور خود بر ابزارهای غیرنظامی، تقویت توان بازدارندگی شرکا و متحدان (به خصوص توان موشکی) و همچنین شبکه سازی امکانات و ظرفیت های خود و استفاده از فناوری های روز تأکید بیشتری خواهد داشت. علاوه بر آن آمریکا به دنبال استفاده از مدلی هیبریدی از پایگاه های خود در منطقه غرب آسیا بوده است. این مدل شامل ترکیبی از پایگاه های سنتی آمریکا که در اختیار کشورهای میزبان اند، برخی پایگاه های سنتیِ در کنترل آمریکا و برخی پایگاه های جدید بوده است که افزایش تاب آوری، چندمنظوره بودن، تأکید بر کارکرد آموزشی، شبکه سازی و ارتباطات، نامتمرکز و کوچک بودن، توزیع جغرافیایی گسترده تر از مهم ترین عناصر جدید در نگاه به این پایگاه های نظامی است.
۳.

راهبردهای آمریکا در قبال بحران های جاری غرب آسیا و شمال آفریقا: مطالعه موردی داعش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توازن قوای فراساحل خاورمیانه داعش راهبرد رد پای کمرنگ راهبرد چرخش به شرق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۲ تعداد دانلود : ۳۴۹
خروج نیروهای زمینی آمریکا از منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و هم زمانی آن با حضور پررنگ تر متحدین غربی آمریکا و تجهیز بیشتر متحدین منطقه ای آن، نشان از تغییر رویکرد غرب آسیا و شمال آفریقا آمریکا و به تبع راهبرد چرخش به شرق این کشور داشت. بنا بر نظر نگارندگان، این راهبرد جدید، راهبرد آمریکا نسبت به بحران ها و تحولات غرب آسیا و شمال آفریقا را تغییر داده است گروه تروریستی داعش، نمونه اخیر این بحران ها است. لذا سؤال اصلی مقاله این است که سیاست و راهبرد جدید آمریکا نسبت به غرب آسیا و شمال آفریقا چیست؟ و این راهبرد در مبارزه با گروه های تروریستی و به خصوص داعش، چگونه خواهد بود؟ این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیلی- توصیفی و با استفاده از نظریه توازن قوای فراساحل نتیجه می گیرد که مواردی از قبیل عدم حضور نیروهای زمینی، انتقال بار هزینه ها بر دوش سایر متحدین و احاله مسئولیت، چندجانبه گرایی و ... از جمله عناصر اصلی راهبرد جدید آمریکا است که به تبع آن، استفاده از نیروهای محلی، متحدین منطقه ای، راهبرد رد پای کمرنگ و ائتلاف هایی چون ائتلاف هوایی علیه داعش، تجهیز و آموزش نیروها، استفاده از نیروی دریایی و نیروهای ویژه و استفاده از پهبادها و موشک ها و... انتخاب های اول آمریکا خواهند بود.
۴.

تبیین سیاست خارجی کانادا در دوره نخست وزیری هارپر (2015-2006)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۲۴۱
پس از سال 2006 و به روی کار آمدن دولت محافظه کار هارپر، سیاست خارجی کانادا تغییر جهت داده و کمتر به عنوان حافظ صلح در عرصه بین المللی حاضر شده است. همچنین تمایل به ارتباط با آسیا و دفاع از اسرائیل نیز از اولویت های سیاست خارجی کانادا در این دوره بوده است. این مقاله، در پی پاسخ به عوامل تأثیرگذار بر سیاست خارجی کانادا در بازه زمانی 2006 تا 2015 می باشد. در این راستا، در چهارچوب مدل پیوستگی روزنا، منابع و عوامل مؤثر در تغییر جهت گیری سیاست خارجی دولت هارپر مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار می گیرند. این مقاله با بررسی منابع پنج گانه پیش نظریه روزنا به این نتیجه می رسد که عامل "فرد" مهم ترین تأثیر را نسبت به سایر عوامل (نقش، حکومت، جامعه و محیط بین الملل) در اتخاذ سیاست خارجی کشور کانادا ایفا کرده است.
۵.

بررسی علل وقوع جنگ فالکلند بر اساس نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۱۳۴
جنگ فالکلند در سال 1982 میان آرژانتین و بریتانیا درگرفت. این جنگ توسط آرژانتین آغاز و درنهایت با شکست آرژانتین نیز پایان یافت. در مقاله پیش رو، نگارندگان قصد دارند به سؤالات زیر پاسخ دهند: 1) علت اصلی وقوع جنگ فالکلند چه بود؟ 2) آیا این جنگ، گزینه ای در راستای منافع و اهداف آرژانتین و بریتانیا بوده است یا خیر؟ در راستای پاسخگویی به این دو سؤال، با رویکرد توصیفی تحلیلی و در چارچوب نظریه بازی ها، جنگ فالکلند در سه مرحله (1. انتخاب آرژانتین میان پذیرش وضع فعلی و یا حمله به جزایر،2. واکنش بریتانیا و انتخاب بین واکنش نظامی، تحریم و یا دیپلماسی و 3. در مرحله آخر، پاسخ آرژانتین مبنی بر تخلیه جزایر و ادامه مذاکره و یا جنگ با بریتانیا) قرار می گیرد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که جنگ به دلیل عدم تشخیص مناسبِ اولویت ها و انتخاب های طرفین از مرحله اول شکل گیری نزاع تا مرحله آخر جنگ، روی داد.
۶.

آمریکا و سیاست ترویج دموکراسی در آمریکای لاتین: مطالعه موردی ونزوئلا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترویج دموکراسی بنیاد ملی برای دموکراسی(ند) سازمان توسعه بین المللی ایالات متحده آمریکا ونزوئلا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۱۴۴
سیاست ترویج دموکراسی، یکی از مهم ترین راهبردهای آمریکا برای ادامه تسلط و نفوذ بر کشورهای منطقه آمریکای لاتین در دوران پس از جنگ سرد بوده است. همراهی و تناسب این سیاست با شکل گیری موج سوم دموکراسی خواهی در نقاط مختلف جهان، باعث شد تا سیاستمداران آمریکایی از آن به عنوان ابزاری برای پیشبرد برنامه های خود در این منطقه استفاده کنند. این مقاله با مبنا قرار دادن سیاست ترویج دموکراسی(از دیدگاه ویلیام رابینسون) در منطقه آمریکای لاتین با محوریت ونزوئلا، می کوشد این مسأله را بررسی کند که اصولاً سیاست ترویج دموکراسی بر اساس چه مؤلفه ها و مکانیزم هایی توسط ایالات متحده در منطقه آمریکای لاتین، به اجرا گذاشته شد؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که دولت آمریکا، ظرف ربع قرن گذشته، تلاش و برنامه ریزی بی شائبه ای انجام داده است تا تنها نخبگانی در کشورهای آمریکای لاتین به قدرت برسند که از سیستم اقتصاد نولیبرالی و بازار آزاد حمایت می کنند و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از به قدرت رسیدن افراد و احزاب ملی گرا و چپ و در کل، مخالف سیاست اقتصاد نولیبرالی به کار گرفته است. در این راستا، بی ثبات سازی دولت های چپ و ملی گرا در کشورهای هدف، از مهم ترین مکانیزم سیاست ترویج دموکراسی در منطقه آمریکای لاتین بوده است؛ سیاستی که در تمام دوران ریاست جمهوری هوگو چاوز در ونزوئلا پیگیری شد و پس از مرگ وی نیز ادامه یافت.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان