آیندة هر ادبیاتی، از گذشته و معاصر آن جدا نیست؛ زیرا در بیشتر موارد، ادبیات هر ملّتی به گذشته ای نظر دارد که اساس پیشرفت و فلسفة وجودی حال خود را بر آن بنا می نهد. سخن از دورنمای شعر معاصر عربی و یا اینکه به گذشتة خویش تکیه خواهد کرد، به معنای ایستایی در اندیشه نیست و یا تعیین مرزهای مشخّص مبنی بر اینکه «این است» و «جز این نیست»؛ چرا که ادبیات هر نسلی به دستاوردهای فکری و ادبی گذشتگان نظر دارد، در عین حال که خود و عصرش را درک می کند و در آن تغییر و تحولی بنیادین، نوین و زنده، میآفریند.