محبوبه طاهر

محبوبه طاهر

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شاهرود، شاهرود، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۲ مورد.
۱.

اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۳۹
زمینه: سوءمصرف مواد یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده رفتارهای پرخطر بوده و تأثیر آن در ظهور سایر آسیب های اجتماعی نمود عینی دارد و بخش قابل توجهی از سرمایه ها و امور را به خود اختصاص می دهد. با این حال روش های درمانی مختلف نتایج چندان موفقی در سازه های روانشناختی اعتیاد به همراه نداشته و بازگشت به مصرف مجدد در افراد ترک کرده همچنان شیوع بالایی دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده انجام شد. روش: طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمام مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد افیونی رباط کریم در سال 1399-1400 بود که در مراکز درمان سوء مصرف مواد این شهر تحت درمان بودند. از بین آن ها نمونه ای به حجم 36 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودتنظیمی ارادی (فروند و بالتز، 2002)، تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) استفاده شد. گروه آزمایشی به مدت ده جلسه 50 دقیقه ای تحت گروه درمانی ذهن آگاهی (کابات زین، 2002) قرار گرفتند. در نهایت داده ها به وسیله تحلیل کواریانس چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد که درمان ذهن آگاهی بر هر سه متغیر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی در گروه آزمایش تأثیرگذار است (0/0001 p<) و میانگین گروه آزمایش، به صورت معناداری بیشتر از میانگین گروه گواه است (0/0001 p<). نتیجه گیری: براساس یافته های حاصل می توان گفت درمان ذهن آگاهی با کمک به افراد در تمرکز بدون قضاوت روی تجربیات در زمان حال، بر خودنظم جویی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روانشناختی مردان دارای اختلال سوء مصرف مواد مؤثر است؛ بنابراین می توان از درمان ذهن آگاهی در کنار سایر رویکردهای درمانی موجود به عنوان گزینه مناسبی برای افراد دارای سوءمصرف مواد بهره برد.
۲.

Relationship between Action Flexibility and Personality Traits with Marital Adjustment in Married Students of Shahrood Azad University

تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۲۲
Objective:   The aim of this study was to investigate the relationship between action flexibility and personality traits with marital adjustment in married students. Methods: The present study was a descriptive correlational study. In this study, 400 married students of Shahrood Azad University in the academic year 2020-2021 were selected by convenience sampling method. Action flexibility questionnaire, personality traits questionnaire and marital adjustment questionnaire were used to collect data. Data was analyzed simultaneously using SPSS software version 21 through statistical method of Pearson correlation coefficient and multiple regression. Results:  Findings showed that there was a significant relationship between action flexibility and marital adjustment. There was also a significant correlation between the components of extraversion, agreeableness and openness to experience with marital adjustment; but there was no significant correlation between the components of honesty-humility, emotionality and conscientiousness with marital adjustment. Conclusion: Action Flexibility allows the individual to adapt well to the traumatic events of life, and individuals successfully demonstrate positive adaptation to traumatic events, which can be related to and lead to marital adjustment. Personality traits cause people to react differently to life issues and problems. The more people are able to control stress, the less they use emotion-based coping techniques that lead to incompatibility.  
۳.

اثربخشی بخشایش درمانی بر تحریک پذیری و خطاهای شناختی دانش آموزان دختر مبتلابه بی نظمی خلق اخلالگر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۶ تعداد دانلود : ۲۹
مقدمه :هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی، بخشایش درمانی بر تحریک پذیری و خطاهای شناختی دانش آموزان دختر مبتلابه بی نظمی خلق اخلالگر بود. روش: روش تحقیق نیمه آزمایشی، از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش ،کلیه دانش آموزان مبتلابه اختلال بی نظمی خلق اخلاگر،محدوده سنی 17-14 سال مدارس شهر بهارستان در سال1400 بودند. تعداد 35 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود به مطالعه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار پژوهش،شامل مقیاس واکنش پذیری عاطفی استریگرزو همکاران ، پرسشنامه خطاهای شناختی کویین ، دوزس و اوجین وین بود. آزمودنی های گروه آزمایشی، 15 جلسه 60دقیقه ای تحت مداخله بخشایش درمانی پرز قرار گرفتند و گروه کنترل، هیچ مداخله ای دریافت نکردند . برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA)استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در میزان تحریک پذیری نوجوان و تحریک پذیری آنها از نظر والدین و خطاهای شناختی و مولفه های آن شامل ذهن خوانی، تفکر همه یا هیچ، نتیجه گیری احساسی، برچسب زنی، تصفیه ذهنی، تعمیم دادن بیش از حد، شخصی سازی و عبارتهای بایددار کاهش معناداری (05/0(P< داشته اند. نتیجه گیری: بنا بر یافته های حاصل از پژوهش، بخشایش درمانی از طریق کاهش تحریک پذیری و خطاهای شناختی بر دانش آموزان دارای اختلال بی نظمی خلق اخلالگر تأثیرگذار بود.
۴.

اثربخشی درمان چندوجهی لازاروس بر عزّت نفس و سازش یافتگی کودکان با اختلال اضطراب جدایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۷ تعداد دانلود : ۲۴
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان چند وجهی لازاروس بر عزت نفس و سازش یافتگی کودکان با اختلال اضطراب جدایی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان با اختلال اضطراب جدایی مراجعه کننده به بیمارستان ابن سینای مشهد در سال 1397 بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 16 نفر از آن ها انتخاب شد و سپس به شیوه ی تخصیص تصادفی افراد به دو گروه آزمایش و کنترل، هر گروه (8 نفر) گمارده شدند. آزمودنی ها به پرسشنامه   های عزت نفس روزنبرگ (1965)، پرسشنامه اضطراب اسپنس (1997) و پرسشنامه سازش یافتگی دانش آموزان  سینها و سینگ (1993) پاسخ دادند، برای گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقه ای درمان چند وجهی لازاروس اجرا شد درحالی که گروه کنترل در این مدت مداخله ای دریافت نکردند. داده های پژوهش با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیره نشان داد، درمان چند وجهی لازاروس باعث افزایش عزت نفس و سازش یافتگی کودکان با اختلال اضطراب جدایی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است.بر این اساس می توان نتیجه گرفت درمان چندوجهی لازاروس با تکیه بر 7 بعد مختلف و تاثیرگذاری بر آن، می تواند روشی موثر در درمان اختلال اضطراب جدایی و بالا رفتن عزت نفس و سازش یافتگی در این کودکان شود.
۵.

اثربخشی آموزش روان نمایشگری بر سازش یافتگی کودکان کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۴۷
زمینه و هدف: یکی از مشکلات اصلی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف مشکل در سازش یافتگی است، برای کاهش این نارسایی باید از روش های عملیاتی که مناسب با سطح هوشبهر این کودکان باشد استفاده کرد، یکی از روش های مناسب برای آموزش افراد با سطح هوشی عملیاتی، آموزش روان نمایشگری است. از این رو هدف پژوهش حاضر سنجش اثربخشی آموزش روان نمایشگری بر سازش ی افتگی کودکان کم توان ذهنی خفیف بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کودکان پسر با کم توانی ذهنی خفیف شهرستان دامغان در سال تحصیلی 99-1398 بود که از بین آنها 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس و بر حسب شرایط ورود و خروج از نمونه انتخاب شده و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. هر دو گروه پرسشنامه سازش یافتگی (سینها و سینگ، 1993) را در ابتدا و به عنوان مرحله پیش آزمون تکمیل کردند و پس از ده جلسه روان نمایشگری 90 دقیقه ای گروهی برای گروه آزمایشی، در مرحله پس آزمون، مورد سنجش مجدد قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش روان نمایشگری موجب افزایش سازش یافتگی کلی و خرده مقیاس های عاطفی، آموزشی، و اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف در گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شد (0/05>p). نتیجه گیری: آموزش روان نمایشگری از طریق ایفای نقش برای کودکان گروه آزمایش، تجربه فهم دقیق تر احساس ها و هیجانات را فراهم کرد و از این طریق به افزایش سازش یافتگی عاطفی، آموزشی، و اجتماعی کودکان با کم توانی ذهنی خفیف منجر شد.
۶.

مقایسه اثربخشی بازی درمانی فلورتایم و درمان نوروفیدبک همراه با تمرین های شناختی رایانه ای بر تکانشگری کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۵۹
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی بازی درمانی فلورتایم و درمان نوروفیدبک همراه با تمرین های شناختی رایانه ای بر تکانشگری کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بوده است. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه در انتظار درمان است. جامعه آماری شامل کودکان 8 تا 11 سال مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شهرستان نیشابور بود. حجم نمونه 45 نفر بود که به روش دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه آزمایش اول و دوم و در انتظار درمان قرار گرفتند. والدین کودکان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس تکانشگری(IS) هیرسچفیلد و همکاران (1965) پاسخ دادند گروه آزمایش اول تحت مداخله بازی درمانی فلورتایم در 12 جلسه و گروه آزمایش دوم تحت مداخله درمانی درمان نوروفیدبک در30 جلسه قرار گرفتند. داده ها به وسیله آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد هر دو روش بازی درمانی فلورتایم و درمان نوروفیدبک بر تکانشگری کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی اثربخش است (05/0>p). همین طور درمان نوروفیدبک بر تکانشگری نسبت به بین بازی درمانی فلورتایم اثربخشی بیشتری داشته است (05/0>p). بنابراین بازی درمانی فلورتایم و درمان نوروفیدبک همراه با تمرین های شناختی رایانه ای کودکان می تواند به کاهش تکانشگری کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی کمک کند.
۷.

اثربخشی موسیقی درمانی بر توجه پایدار و توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۱۶۲
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی موسیقی­درمانی بر توجه پایدار و توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-بیش­فعالی بود. روش پژوهش نیمه­آزمایشی از نوع پیش­آزمون-پس­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش‌فعالی مراجعه‌کننده به مراکز روان‌شناختی شهر گرگان در بهار 1399 بود. از بین آنها ­ 30 نفر به‌صورت در دسترس انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای اندازه­گیری شامل آزمون رنگ - واژه استروپ (مک­لئود، 1996) و آزمون عملکرد مداوم (رازولد و همکاران، 1956) بود. برای گروه آزمایش 12 جلسه 60 دقیقه­ای برنامه موسیقی­درمانی ارائه شد ولی گروه کنترل مداخله­ای دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک­متغیری و چندمتغیری نشان داد موسیقی­درمانی بر بهبود توجه پایدار و توجه انتخابی کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-بیش­فعالی مؤثر است. بنابراین می­توان نتیجه گرفت موسیقی­درمانی از طریق تحریکات ریتمیک منجر به افزایش توجه پایدار و توجه انتخابی در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه-بیش­فعالی شده است.
۸.

مقایسه اثربخشی درمان های شناختی-رفتاری و فراشناختی بر افسردگی، اندیشه پردازی خودکشی، و پرخاشگری خودآزارگرانه افراد با علائم پیش بالینی اختلال بدریختی بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۱۹۹
زمینه و هدف: شایع ترین تشخیص دارای همبودی با اختلال بدریختی بدن، افسردگی است. نگرانی اصلی در مورد افراد با اختلال بدریختی بدن که دارای علائم افسردگی بوده و عملکردشان در کنش های مختلف، مختل است، پرخاشگری خودآزارگرانه و خودکشی است. هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان های شناختی-رفتاری و فراشناختی بر افسردگی، اندیشه پردازی خودکشی، و پرخاشگری خودآزارگرانه افراد با نشانه های پیش بالینی اختلال بدریختی بدن بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. نمونه مورد مطالعه شامل 51 دانش آموز دختر با نشانه های پیش بالینی اختلال بدریختی بدن از یک دبیرستان دولتی شهر تهران در سال 98-1397 بودند که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این شرکت کنندگان پس از ورود به مرحله ارزیابی و دریافت رضایت آگاهانه در یکی از سه گروه مداخله ای درمان شناختی رفتاری، فراشناختی، و فهرست انتظار جایدهی شدند. افراد نمونه پرسشنامه ترس از تصویر بدن (لیتلتون، 2005)، پرسشنامه افسردگی بک-2 (بک و همکاران، 1996)، پرسشنامه اندیشه پردازی خودکشی (بک، 1979) و زیرمقیاس پرخاشگری خودآزارگرانه پرسشنامه سبک های پرخاشگری (علوی زاده و همکاران، 1396) را در ابتدا و به عنوان مرحله پیش آزمون تکمیل کردند و پس از ده جلسه درمانی 90 دقیقه ای گروهی برای گروه های آزمایشی، در مراحل پس آزمون و پیگیری 3 ماهه، هر سه گروه مورد سنجش مجدد قرار گرفتند. داده ها به شیوه تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در محیط نرم افزار SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که هرچند روش های شناختی- رفتاری و فراشناختی بر بهبود علائم افسردگی (0/01> p )، اندیشه پردازی خودکشی (0/05> p ) و پرخاشگری خودآزارگرانه اثربخش بوده اند (0/05> p )، اما درمان شناختی- رفتاری اثربخشی بیشتری در کاهش افسردگی داشته است (0/05> p ) و تفاوت معناداری بین این دو روش در بهبود اندیشه پردازی خودکشی و پرخاشگری خودآزارگرانه وجود نداشته است (05/0< p ). نتیجه گیری: بر اساس این یافته ها می توان بیان کرد که هر دو روش های شناختی- رفتاری و فراشناختی بر بهبود نشانه های مرتبط با خلق افراد با علائم بیش بالینی اختلال بدریختی بدن، اثربخش هستند. همچنین وجود جلسه فعال سازی رفتاری می تواند علت برتری درمان شناختی- رفتاری باشد.
۹.

اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر تمرکز حواس بر دامنه توجه و تکانشگری دانش آموزان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۵۹
هدف پژوهش تعیین اثربخشی بازی های تمرکز حواس بر دامنه توجه و تکانشگری دانش آموزان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مقطع ابتدایی شهرستان شاهرود در سال تحصیلی 96-95 بود که از بین آن ها نمونه ای 24 نفری به روش هدفمند انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایدهی شدند. ابزار پژوهش، مقیاس درجه بندی اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی، پرسشنامه های مشکلات رفتاری کانرز، نسخه معلم و والد و آزمون مربع های دنباله دار تولوز– پیرون بود. گروه آزمایش طی 10 جلسه 50 دقیقه ای آموزش دیدند، اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره نشان داد نمرات گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در متغیر تکانشگری، به طور معنادار کاهش یافته و نمرات دامنه توجه در گروه آزمایش افزایش معناداری یافته است. بنابراین، می توان گفت بازی درمانی از طریق افزایش تمرکز حواس بر افزایش دامنه توجه و کاهش تکانشگری دانش آموزان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مؤثر است .
۱۰.

اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و تنیدگی مادران داری کودک با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۲۱۳
زمینه و هدف: نارسایی توجه/ فزون کنشی یکی از شایع ترین اختلال ها در بین کودکان است که با نشانه هایی مانند فزون کنشی،بیش برانگیختگی، حواس پرتی، و نارسایی توجه همراه است. به دلیل مشکلاتی که این کودکان در خانواده ایجاد می کنند، والدین آنها به خصوص مادران از هیجان های منفی بسیاری مانند اضطراب و تنیدگی رنج می برند. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برکاهش تنیدگی و اضطراب مادران دارای فرزند با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی مادران کودکان با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان در سال تحصیلی 1396 بود که نمونه ای به حجم 30 مادر بر اساس ملاک های ورود و خروج از پژوهش و با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه گواه جایدهی شدند (15 مادر در هر گروه). هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از فرم کوتاه پرسشنامه اضطراب و تنیدگی (لوی باند، 1995) مورد ارزیابی قرار گرفتند. افراد گروه آزمایش طی 8 جلسه 90 دقیقه ای، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد دریافت کردند؛ این در حالی بود که گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کواریانس مورد وارسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که پس از مداخله، میانگین نمرات اضطراب (0/01P< ، 22/13F=) و تنیدگی گروه آزمایش (0/01P< ، 18/17F=) به طور معناداری کمتر از گروه گواه بود. نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان دهنده سودمندی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تنیدگی و اضطراب مادران دارای کودک با اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی بود. این درمان به مادران آموزش داد تا بتوانند از افکار آزاردهنده رهایی یابند و به جای فاصله گرفتن، رویدادها را بپذیرند. پذیرش در مادران هنگامی رخ می دهد که هیجانات در حیطه آگاهی باشند و به همان صورت که هستند، تجربه شوند؛ بدون آنکه تلاشی برای تغییر فراوانی یا شکل آنها انجام شود.
۱۱.

تبیین اختلال های شخصیت بر اساس خودآگاهی هیجانی: نقش میانجی مکانیسم های دفاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۲۸۷
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی مکانیسم های دفاعی در رابطه بین اختلال های شخصیت و خودآگاهی هیجانی بود. طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهآماری شامل مراجعین دچار اختلال شخصیت به دفتر خدمات روان درمانی و مشاوره نویسنده اول مقاله در تهران در سال 1398 و ابتدای سال 1399 بودند، که از آن میان 200 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های چند محوری میلون 3 (1994)، خودآگاهی هیجانی گرنت و همکاران ( 2002)، و سبک های دفاعی اندروز و همکاران (1993) پاسخ دادند. ضرایب همبستگی متغیرهای پژوهش با نمره کلی اختلال های شخصیت نشان داد خودآگاهی هیجانی به طور منفی و مکانیسم های دفاعی رشد نایافته و روان آزرده به طور مثبت با نمره کل اختلال شخصیت رابطه معنی دار دارند. همچنین مکانیسم های دفاعی رشدیافته به طور معناداری رابطه بین اختلال های شخصیت و خودآگاهی هیجانی را در اختلال های شخصیت اسکیزئید، اسکیزوتایپال، نمایشی، مرزی، خودشیفته، وابسته، وسواسی جبری و دسته اختلال های شخصیت دیگر، میانجی گری می کند و رابطه مثبت با خودآگاهی هیجانی و رابطه منفی با اختلال های شخصیت دارد، به عبارت دیگر هرچه استفاده از مکانیسم های دفاعی رشدیافته کمتر باشد، خودآگاهی هیجانی پایین تر بوده و زمینه برای ظهور این اختلال های شخصیت بیشتر خواهد بود . در دو اختلال شخصیت اسکیزوتایپال و وسواسی جبری میانجی گری مکانیسم های دفاعی روان آزرده نیز معنی دار بود و این سبک دفاعی رابطه مثبت با اختلال شخصیت و رابطه منفی با خودآگاهی هیجانی داشت. پژ وهش حاضر رابطه سطح پایین خودآگاهی هیجانی با ظهور اختلال های شخصیت و همچنین رابطه استفاده از مکانیسم های دفاعی رشدنایافته و روان آزرده با ظهور اختلال های شخصیت را نمایان ساخته، به علاوه نشان داده است که می توان ظهور اختلال های شخصیت را براساس کاستی در خودآگاهی هیجانی تبیین نمود و مکانیسم های دفاعی را از جمله عوامل میانجی در این رابطه دانست.
۱۲.

بررسی اثربخشی آموزش توانمندسازی رفتاری بر بهبود رابطه مادر-کودک و خودکارآمدپنداری والدگری زنان سرپرست خانوار

تعداد بازدید : ۳۰۴ تعداد دانلود : ۲۸۲
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش توانمندسازی رفتاری بر بهبود رابطه مادر-کودک و خودکارآمدپنداری والدگری زنان سرپرست خانوار بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و طرح پژوهشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه هدف این پژوهش مادران سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شاهرود بود که پس از بررسی جامعه مورد پژوهش از بین مادران سرپرست به صورت در دسترس، مادرانی که نمره های آن ها در پرسشنامه های خودکارآمدی والدینی و رابطه ی والد-فرزندی نمره پایینی کسب کرده بودند؛ 30 مادر به عنوان نمونه های پژوهشی انتخاب شدند که به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل قرار داده و گروه آزمایش 8 جلسه آموزش توانمندسازی رفتاری به صورت گروهی (جلسات روان- آموزشی) دریافت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل کو واریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش توانمندسازی رفتاری به مادران میزان خودکارآمدپنداری والدگری (19/3= F ، 04/0= p ) را نیز به طور معناداری افزایش داده است؛ همچنین این آموزش در والدین میزان رابطه والد-کودک (53/7= F ، 01/0= p ) را نیز به طور معناداری افزایش داده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش توانمندسازی رفتاری به مادران، خودکارآمدپنداری والدگری و رابطه والد-کودک را ارتقا می دهد.
۱۳.

تأثیر حضور کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای بر کیفیت روابط اعضا ی خانواده با یکدیگر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۳۸۹
زمینه و هدف: اختلال نافرمانی مقابله ای از شایع ترین اختلال های رفتاری است که موجب تخریب شدید روابط بین فردی کودک با همتایان، دوستان و اعضای خانواده می شود. خانواده و کیفیت روابط متقابل در آن، به مثابه نخستین و بادوام ترین عامل سازنده شخصیت و رفتارهای بعدی کودک، عاملی تعیین کننده در تحول و سلامت روانی کودک در بزرگسالی است. نتایج بررسی پژوهش های مختلف در این زمینه نشان داده است اختلال نافرمانی مقابله ای، پیامدهای م نفی بسیاری را برای خانواده به دنبال دارد و کودکان با این اختلال مشکلات فراوانی در روابط با والدین و خواهر - برادرهایشان تجربه می کنند. این کودکان در معرض مشکلاتی چون بی ثباتی خانواده و مشکلات سازش یافتگی والدین، بدرفتاری والدین، و نیز نبود فضای صمیمی و گرم در روابط تنی زادگان (خواهر - برادرها) هستند. از این رو، پژوهش ها باید روی کیفیت روابط دوجانبه میان اعضای خانواده و کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای تأکید کرده و مسیرهای مختلف این روابط را بررسی کنند. به همین منظور، در این مقاله ویژگی های کودک با اختلال نافرمانی مقابله ای، کیفیت روابط کودک با والد، و نیز کیفیت روابط خواهر - برادرها در این خانواده ها بررسی و راهکارهای درمانی سودمندی جهت بهبود این روابط ارائه شده است.
۱۵.

مقایسه تأثیر توانبخشی شناختی به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۰۶ تعداد دانلود : ۲۲۶
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر توانبخشی شناختی به کمک رایانه و روش چندحسی بر بهبود عملکرد خواندن دانشآموزان نارسا خوان بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 94-1393 بود که از بین آنها 45 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به تصادف در گروه های آزمایش و کنترل جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس هوش وکسلر کودکان (وکسلر، 2003) و آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی نما (کرمی نوری و مرادی، 1387) استفاده شد. برنامه توانبخشی شناختی به کمک رایانه، در طی 11 جلسه به گروه آزمایش اول و برنامه آموزش چندحسی، در طی 9 جلسه به گروه آزمایش دوم آموزش داده شد، درحالی که گروه کنترل، چنین آموزش هایی را دریافت نکردند. نتایج مقایسه میانگین های تصحیح شده دو گروه نشان داد که روش توانبخشی شناختی به کمک رایانه در مقایسه با روش چندحسی بر مؤلفه های زنجیره کلمات، قافیه ها، حذف آواها، خواندن ناکلمات، و نشانه حروف (001/0p<) و بر مؤلفه نامیدن تصاویر (05/0p<) تأثیر بیشتری دارد و تفاوت دو گروه آموزشی در سایر مؤلفه های عملکرد خواندن معنی دار نیست. شیوه های چندحسی و نرم افزارهای رایانه ای شناختی برای عمق بخشی به یادگیری و ایجاد نگرش مثبت در دانش آموزان نارساخوان مؤثر است.
۱۶.

اثربخشی آموزش مهارت های والدگری بر بهبود مشکلات هیجانی – رفتاری و رابطه والد – کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۳۷ تعداد دانلود : ۱۸۲
زمینه و هدف: ی کی از مشکلات شایع در کودکان مشکلات هیجانی- رفتاری است که منجر به اختلال در عملکرد تحصیلی و رفتاری شده و کارآیی افراد را کاهش می دهد. در این راستا نقش روش های تربیتی والدین در وخیم شدن یا کاهش این مشکلات غیرقابل انکار است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر آموزش مهارت های والدگری بر مشکلات هیجانی- رفتاری و رابطه والد- کودک در کودکان پیش دبستانی 4 تا 6 ساله بود . روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آ زمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل تمامی مادران دارای کودکان پیش دبستانی 4 تا 6 ساله شهر شاهرود در سال تحصیلی 97-1396 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از این مادران انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15) و گواه (15) جایدهی شدند. برای گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه ای، مهارت های والدگری آموزش داده شد در حالی که افرادگروه گواه آموزشی دریافت نکردند. ابزار به کار گرفته شده جهت جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه توانایی ها و مشکلات گودمن (2001) و مقیاس رابطه والد- کودک پیانتا (1994) بود. تحلیل داده ها با استفاده ازتحلیل کواریانس چندمتغیره انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های والدگری بر کاهش مشکلات هیجانی و رفتاری و مؤلفه های آن یعنی نارسایی توجه/ فزون کنشی، مشکلات رفتار هنجاری، مشکلات در ارتباط با همسالان و رفتارهای اجتماعی مطلوب، تأثیر معناداری دارد. علاوه بر این، در پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت های والدگری بر رابطه والد- کودک و مؤلفه های تعارض، نزدیکی، و وابستگی مورد تأیید قرار گرفت (0/001 P< ). نتیجه گیری: آموزش مهارت های والدگری با فراهم کردن فرصتی جهت یادگیری مادران درباره نحوه برقراری ارتباط مثبت با فرزند، نحوه قانون گذاری و دستور دادن، تقویت رفتارهای مثبت کودک، و نحوه مدیریت موقعیت های پرخطر توانست به بهبود مشکلات هیجانی- رفتاری و رابطه والد- کودک منجر شود.
۱۷.

تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی با روش قصه گویی بر رفتارهای اجتماعی و احساس تنهایی دانش آموزان پرخاشگر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۱۵۲
رفتار پرخاشگرانه در کودکان، مشکل متداولی است که در همه جای دنیا نیاز به توجه فزاینده ای دارد و پژوهش درباره راه حل های مؤثر، ضروری به نظر می رسد. هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی مربوط به محیط مدرسه و کلاس درس با روش قصه-گویی بر بهبود رفتارهای اجتماعی و کاهش احساس تنهایی دانش آموزان پرخاشگر بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس-آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه سوم و چهارم دارای رفتار پرخاشگرانه دبستان های شهر تهران در سال تحصیلی 95-1394 بودند که از بین آنها نمونه ای به حجم 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. اطلاعات موردنیاز در این پژوهش با استفاده از پرسشنامه های سنجش رفتار اجتماعی فرم معلم آشر و کاسدی، احساس تنهایی آشر و ویلر، و پرخاشگری اهواز زاهدی و نجاریان جمع آوری شد. به افراد گروه آزمایش طی 8 جلسه مهارت های اجتماعی به شیوه قصه گویی آموزش داده شد، درحالی که شرکت کنندگان گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس یک متغیره و چندمتغیره نشان داد استفاده از آموزش مهارت های اجتماعی مربوط به مدرسه و کلاس درس با روش قصه گویی باعث بهبود نمره کل رفتارهای اجتماعی و کاهش احساس تنهایی دانش آموزان پرخاشگر شده است. بر اساس این نتایج می توان گفت که از آموزش مهارت های اجتماعی به روش قصه گویی می توان به عنوان برنامه مداخله ای جهت ارتقاء روابط با همسالان و کاهش احساس تنهایی دانش آموزان پرخاشگر استفاده کرد.
۱۸.

تأثیر آموزش مهارت خودآگاهی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه، اعتیادپذیری، و خودکشی دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۵۹ تعداد دانلود : ۵۵۶
نوجوانی مرحله ای از تحول است که احتمال بروز رفتارهایی مانند رفتارهای پرخاشگرانه، اعتیادپذیری، و خودکشی در آن وجود دارد، مهارت خودآگاهی می تواند بسیاری از این مشکلات را در نوجوانان به حداقل برساند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت خودآگاهی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه، اعتیادپذیری، و خودکشی دانش آموزان دختر دبیرستانی انجام شد. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور 40 دانش آموز شهرستان خشکبیجار که نمرات بالایی در رفتارهای پرخاشگری، اعتیادپذیری، و خودکشی داشتند برحسب شرایط ورود به پژوهش به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 20 نفر). پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992)، اعتیادپذیری وید و همکاران (1992)، و خودکشی بک و همکاران (1979) برای هر دو گروه در مراحل پیش-آزمون و پس آزمون اجرا شد. آموزش مهارت های خودآگاهی به مدت 11 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش انجام شد درحالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند و در پایان برای هر گروه پس آزمون اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش مهارت های خودآگاهی سبب کاهش پرخاشگری (001/0>p) و خودکشی (01/0>p) در دانش آموزان می شود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد آموزش مهارت های خودآگاهی سبب کاهش اعتیادپذیری دانش آموزان نشد (01/0
۱۹.

تأثیر آموزش مهارت های خودتنظیمی بر مهارت های اجتماعی و کارکرد های اجرایی کودکان پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۴۰۹
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت های خودتنظیمی بر مهارت های اجتماعی و کارکرد های اجرایی کودکان پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف بود. طرح پژوهش آزمایشی از نوع تک آزمودنی با پیگیری دو هفته ای بود. جامعه آماری شامل کودکان پسر پیش دبستانی مبتلا به کم توانی ذهنی خفیف (هوشبهر بین 50 – 70) 8 تا 10 ساله شهرستان شاهرود در سال 97- 1396 بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 4 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1999) و پرسشنامه عصب روان شناختی کولیج (2002) توسط مربیان تکمیل شد. برنامه آموزش خودتنظیمی به مدت یک ماه در 8 جلسه 45 دقیقه ای با روش های بازی، قصه گویی و نمایش آموزش داده شد. یافته های بدست آمده از تحلیل دیداری نمودارها، درصد تمامی داده های غیرهمپوش و اندازه اثر بیانگر تأثیر آموزش خودتنظیمی در افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات کارکرد های اجرایی دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع پیش دبستانی بود. بنابراین می توان گفت آموزش خودتنظیمی با بهبود توانایی برنامه ریزی، خودبازبینی و سازماندهی دانش آموزان با کم توانی ذهنی خفیف در افزایش مهارت های اجتماعی و کاهش مشکلات کارکرد های اجرایی آنها مؤثر است.
۲۰.

اثر بخشی آموزش پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری روان شناختی و ناگویی هیجانی زنان مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۹۵ تعداد دانلود : ۳۹۵
وجود درد در زندگی یکی از مهم ترین دلایل بر هم زننده بهداشت روانی افراد است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزش پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری روان شناختی، و ناگویی هیجانی زنان مبتلا به درد مزمن بود. طرح این پژوهش به صورت شبه آزمایشی با پیش-آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان 65-18 ساله دارای درد مزمن مراجعه کننده به کلینیک های درمانی شهر ساری در سال 1395 بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 30 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند و مقیاس های انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال) و ناگویی هیجانی (بگبی، پارکر و تیلور،) را تکمیل کردند. گروه آزمایش طی هشت جلسه یک ساعته تحت آموزش برنامه پذیرش و تعهد قرار گرفتند اما گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره نشان داد نمرات گروه آزمایش در مقایسه با نمرات گروه کنترل در متغیر انعطاف پذیری روان شناختی به طور معنا دار افزایش یافته است . و در مؤلفه تفکر عینی کاهش معنادار داشته است . بنابراین نتیجه می گیریم آموزش پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری روان شناختی و ناگویی خلقی زنان مبتلا به درد مزمن تاثیر مطلوبی دارد و می توان برای افزایش انعطاف پذیری روان شناختی و کاهش ناگویی خلقی در زنان مبتلا به درد مزمن از این روش آموزشی استفاده کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان