فریبا حسنی

فریبا حسنی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی.

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۸ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال خواب، نشخوار فکری و ناگویی هیجانی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان متمرکز بر هیجان شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی سندرم روده تحریک پذیر اختلال خواب نشخوار فکری ناگویی هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۴
زمینه: با توجه به افزایش تعداد بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر و مشکلات عمده آن ها در زمینه کیفیت خواب، نشخوار فکری و ناگویی هیجان، به نظر می رسد که بسیاری از این بیماران از شناخت و مهارت کافی برای مدیریت صحیح چنین مشکلاتی برخوردار نیستند. هدف: هدف از انجام پژوهش مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اختلال خواب، ناگویی هیجانی و نشخوار فکری بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. روش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. به منظور انتخاب شرکت کنندگان، از بین زنان مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر مراجعه کننده به مرکز مشاوره دولتی شهر کرمان در سال 1400، 45 نفر بیمار بر اساس معیارهای ورود و خروج مطالعه به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و در سه گروه درمان متمرکز بر هیجان (15 نفر)، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (15 نفر) و گواه (15 نفر) قرار گرفتند. درمان متمرکز بر هیجان (گرینبرگ و همکاران، 1993) طی 8 جلسه هفتگی، شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (سگال و همکاران، 2002) طی 8 جلسه هفتگی انجام شد و گروه گواه هیچ گونه درمانی را دریافت نکرد. پرسشنامه های اختلال خواب (بویس، 1989)، ناگویی هیجانی (بگ بی و همکاران، 1994) و نشخوار فکری (نولن هوکسیما و مورو، 1991) در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تکمیل شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و از طریق نرم افزار SPSS نسخه 23 تحلیل شد. نتایج: یافته های حاصل از تحلیل آنالیز واریانس آمیخته نشان داد که درمان متمرکز بر هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود اختلال خواب و نشخوار فکری در مرحله پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری داشته است (0/01P<)؛ اما در متغیر ناگویی هیجانی تنها درمان متمرکز بر هیجان داری تأثیر معنادار بود (0/01P<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان نتیجه گرفت که درمان متمرکز بر هیجان و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی موجب بهبود اختلال خواب، نشخوار فکری و ناگویی هیجانی در زنان مبتلا به سندر روده تحریک پذیر می شود.
۲.

رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله

کلید واژه ها: رویکرد فرهنگی رگه های اختلال شخصیت مرزی نظریه ذهن سبک های حل مسئله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۶ تعداد دانلود : ۱۱۷
مقدمه : این مطالعه با هدف رویکرد فرهنگی در مدل یابی رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان براساس نظریه ذهن: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام گردید. روش : روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان 15 تا 18 ساله مدارس منطقه پنج شهر تهران در سال تحصیلی 1398-1399 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعدد 352 نوجوان دختر و پسر به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه های شخصیت مرزی (BPI) ذهن خوانی از روی تصاویر چشم (RMET) و پرسشنامه سبک های حل مسئله را تکمیل نمودند. داده ها با کمک نرم افزار SPSS و AMOS و با روش مدل یابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: یافته ها نشان داد نظریه ذهن بر رگه های اختلال شخصیت مرزی با میانجی گیری سبک های حل مسئله در نوجوانان با ضریب مسیر 0.68، نظریه ذهن بر سبک های حل مسئله با ضریب مسیر0.87 تاثیر گذار است. همچنین سبک های حل مسئله بر رگه های اختلال شخصیت مرزی با ضریب مسیر 0.65 تأثیر دارد. نتیجه گیری : بنابراین می توان با درنظر گرفتن بستر فرهنگی نوجوانان و با آموزش مهارت های حل مسئله، نشانه های آسیب شناختی افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی را کاهش داد.
۳.

مقایسه اثربخشی مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله شفقت به خود به دختران بر تاب آوری دختران نوجوان با تعارض والد- فرزندی در شیوع ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعارض والد-فرزندی تاب آوری شفقت به خود فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی شیوع ویرو س کرونا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۹۱
هدف : مقایسه اثر بخشی مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله شفقت به خود به دختران بر تاب آوری دختران نوجوان با تعارض والد-فرزندی در شیوع ویروس کرونا بود. روش پژوهش : نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری را دختران نوجوان14و 15 سال که در سال تحصیلی 1400- 1399 در منطقه14شهر تهران و در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند و مادران آن ها تشکیل می دادند.34 نفر از دانش آموزان با تعارض والد- فرزند با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروهمارده شدند. گروه آزمایش اول10نفر از مادران دانش آموزان تحت مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی (بوگلز و رستیفو، 2014) و گروه آزمایش دوم 12نفر از دانش آموزان تحت مداخله شفقت به خود (گیلبرت،2010)، قرار گرفتند و در گروه گواه 12 نفر از دانش آموزان هیچ مداخله دریافت نکردند. ابزار پژوهش مقیاس تاب آوری (کانر و دیویدسون، 2003) بود. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که مداخله فرزند پروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله شفقت به خود به دختران نسبت به گروه گواه به طور معنی داری بر تاب آوری اثربخش بوده (001/0= P، 63/19 = F) و بین دو روش تفاوت معنا داری در افزایش  تاب آوری مشاهده نشد و این تاثیر در طول زمان ثابت باقی مانده است (001/0p≤). نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان از این آموزش ها در محیط های مشاوره مدارس و خانواده به منظور افزایش تاب آوری و بهبود روابط نوجوانان دارای تعارض با والدین استفاده کرد
۴.

مقایسه اثربخشی مداخله ی فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله ی شفقت به خود به دختران بر بهزیستی ذهنی دختران نوجوان با تعارض والد- فرزندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی ‏ذهنی تعارض والد-فرزندی شفقت به خود فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۲
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله ی فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله ی شفقت به خود به دختران بر بهزیستی ذهنی دختران نوجوان با تعارض والدفرزندی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان دختر 14و15سال که در سال تحصیلی ۱۳۹۹ - 1400 در منطقه 14 شهر تهران در مدارس دولتی مشغول به تحصیل بودند و مادران آنها تشکیل می دادند. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 45 نفر از دانش آموزان که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادف در سه گروه گمارده شدندگروه اول شامل10 نفر از مادران دانش آموزان که مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی دریافت کردند، و گروه دوم 12 نفر از دانش آموزان که تحت مداخله شفقت به خود قرار گرفتند و در گروه گواه 12 نفر از دانش آموزان که هیچ مداخله دریافت نکردند. مداخلات در 8 جلسه 90 دقیقه ارائه گردید. دانش آموزان مقیاس بهزیستی ذهنی کی یز و ماگیارمو (2003) را پیش و پس از مداخله و دو ماه بعدپاسخ دادند یافته های حاصل از تحلیل واریانس آمیخته نشان داد. که مداخله فرزندپروری مبتنی بر ذهن آگاهی به مادران و مداخله شفقت به خود به دختران نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری بر بهزیستی ذهنی اثربخش بود(p≤ 0.001) و مداخله شفقت به خود اثر بخش تر بود و در مرحله پیگیری تاثیرات پایداری خود را حفظ کرده بود بنابراین می توان از این مداخله در محیط های مشاوره مدارس استفاده کرد
۵.

تبیین روابط علّی بین صفات شخصیت مادران و مشکلات رفتاری کودکان بر اساس نقش میانجی گر سبک های فرزندپروری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صفات شخصیتی مادران مشکلات رفتاری فرزندان سبک های فرزندپروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۲
زمینه و هدف: شخصیت و شیوه تعامل والدین با کودک، از عوامل مهم در آسیب شناسی و پیشگیری زودرس مشکلات رفتاری کودکان به شمار می روند. این پژوهش با هدف تبیین روابط علّی بین صفات شخصیت مادران و مشکلات رفتاری فرزندان براساس نقش میانجیگر سبک های فرزندپروری انجام شد. روش : روش این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی با شیوه مدل یابی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی مادران و کودکان 8 الی 12 سال آنان بود که ساکن مناطق 1-3 شهر تهران در سال 1400-1401 بودند که 267 مادر با روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه صفات شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1997)، سبک فرزندپروری آلاباما (فریک، 1991) و سیاهه رفتاری کودک (آخنباخ و رسکولار، 2001) بود. تحلیل داده ها با نسخه 24 نرم افزار SPSS و AMOS با استفاده از روش روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده مدل ساختاری مفروض با داده ها برازش مناسب دارد؛ ضریب مسیر کل بین توافق پذیری (0/032=p، 0/145-=β)، گشودگی (0/019=p، 151/0-=β)، وظیفه شناسی شخصیت مادران (0/001=p، 0/380-=β) و روان رنجورخویی مادران(0/001=p، 0/387=β) با مشکلات رفتاری فرزندان معنادار بود. ضریب همبستگی چندگانه برای متغیر مشکلات رفتاری فرزندان 0/57 به دست آمد. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نقش میانجی سبک های فرزندپروری در رابطه بین صفات شخصیت مادران و مشکلات رفتاری فرزندان را تأیید کرد. مشکلات رفتاری کودکان می تواند پیامد تعامل صفات شخصیت و سبک های فرزندپروری باشد.
۶.

تدوین سفر قهرمانی زن بر اساس هسته عقده های روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفر قهرمانی عقده کهن الگو تحلیل مضمون یونگ روان تحلیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۶۸
زمینه: کهن الگوها مهم ترین نمود ضمیر ناخداگاه جمعی در بشر است، که به شکل عقده های روانی در فرد ظاهر می شود. عقده ها باعث مشکلات روانی در فرد می شود که سفر قهرمانی یکی از راه های درمان آن است که پژوهش های چندانی در این حوزه انجام نشده است. هدف: این پژوهش با هدف تدوین سفر قهرمانی زندگی زن براساس عقده های روانی در نظریه روان تحلیلی کارل یونگ انجام شده است. روش: روش پژوهش از نوع کتابخانه ای، کیفی و با روش تحلیل مضمون و تکنیک دیدگاه معانی بود. جامعه آماری آثار یونگ و پسایونگی ها و استفاده از نظرات متخصصان آشنا به روان تحلیلی انجام شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مطالعه متون و استفاده از نظر متخصصان که به صورت نمونه گیری هدفمند به این صورت که تا وقتی که اطلاعات جدیدی به دست نیامد، نمونه گیری پایان پذیرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها و تحلیل مضامین و ترسیم شبکه از نرم افزار MaxQDA2020 با کدگذاری باز و محوری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. سپس به منظور تطبیق عقده ها با کهن الگوها، پرسشنامه روایی محتوایی در اختیار چهار نفر از متخصصان آشنا به مفاهیم روان تحلیلی قرار گرفت. یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش نتایج نشان می دهد که 28 عقده شناسایی و 15 کهن الگو از هسته عقده ها استخراج شد، کهن الگوهای استخراج شده باعث تدوین سفر قهرمانی زن شدند که در سه مرحله سفر قهرمانی با تحلیل رویکرد معنایی پنهان دسته بندی شدند. سفر قهرمانی زن متشکل از 15 کهن الگوست که توانایی درمان 28 عقده روانی را دارد، تدوین شد. در نهایت مراحل سفر قهرمانی به سه بخش، تدارک سفر، سفر و بازگشت از سفر تقسیم بندی شد. نتایج در اکسل مورد تجزیه و تحلیل CVI قرار گرفت و نمره عقده مازوخیست بر اساس شاخص لاوشه کمتر از 0/7 بدست آمد که حذف شد. در نهایت تطبیق با 28 کهن الگو و 15 کهن الگو مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: هر کهن الگو به عنوان یک الگوی رفتاری و شخصیتی، شامل چندین عقده است که با هم تعامل دارند و شخصیت و رفتار فرد را شکل می دهند. با توجه به این نتایج، در درمان عقده ها، می توان از کهن الگوهای مرتبط با هر عقده استفاده کرد. با توجه به تقسیم بندی که ارائه شده است، در هر یک از سه مرحله تدارک سفر، سفر و بازگشت از سفر، کهن الگوهای مختلفی برای قهرمانی زن مورد استفاده قرار می گیرند.
۷.

تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تمایزیافتگی خود و باورهای غیرمنطقی زنان دارای تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تمایزیافتگی باورهای غیرمنطقی تعارضات زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۳۴
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر درمان پذیرش و تعهد بر تمایزیافتگی و باورهای غیرمنطقی زنان دارای تعارضات زناشویی بود. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی در زمره پژوهش های نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان دارای تعارضات زناشویی شهر تهران در سال 1399 بود که از این بین تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه، تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (۱۹۹۸)، پرسشنامه تعارض زناشویی (R-MCQ) و باورهای غیرمنطقی جونز (IBT) استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-23 و روش آماری تحلیل کوواریانس چندمتغیری (MANCOVA) تحلیل شدند. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد، بین مؤلفه های واکنش پذیری عاطفی؛ جایگاه من؛ گریز عاطفی و هم آمیختگی با دیگران، همچنین توقع تائید از دیگران؛ انتظار بیش ازحد از خود؛ سرزنش خود؛ واکنش همره با ناکامی؛ بی مسئولیتی هیجانی؛ بیش دلواپسی اضطرابی؛ اجتناب از مشکل؛ وابستگی؛ درماندگی برای تغییر و کمال گرایی پس از تعدیل اثرات پیش آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت وجود دارد که این مقدار تفاوت نیز ازنظر آماری معنادار (05/0 ≥ p) است. بدین معنی که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تمایزیافتگی خود و افکار غیرمنطقی در زنان دارای تعارضات زناشویی مؤثر بوده است. نتیجه آنکه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند به عنوان روشی مفید جهت بهبود تمایزیافتگی خود و باورهای غیرمنطقی زنان دارای تعارضات زناشویی مورد استفاده قرار گیرد.
۸.

مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی - رفتاری با زوج درمانی سیستمی - رفتاری بر صمیمیت و تمایزیافتگی خود در زوجین با تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمایزیافتگی خود زوج درمانی سیستمی - رفتاری زوج درمانی شناختی - رفتاری صمیمیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۳ تعداد دانلود : ۱۹۳
زمینه: فقدان صمیمیت و پایین بودن سطح تمایزیافتگی زوجین می تواند یکی از علل اصلی طلاق باشد. اثربخشی زوج درمانگری شناختی - رفتاری بر متغیرهای مختلف تأیید شده است، اما در زمینه کارایی آن بر روی سطح تمایزیافتگی، جامعه مورد مطالعه و همچنین مقایسه این درمان با درمان سیستمی - رفتاری پژوهشی صورت نگرفته است. هدف: این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی سیستمی - رفتاری و شناختی - رفتاری بر صمیمیت و تمایزیافتگی خود زوجین دارای تعارض زناشویی انجام گرفت. روش: تحقیق حاضر مطالعه ای نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را زوجین مراجعه کننده به دو مرکز بهداشتی درمانی منطقه 4 شهر تهران به علت تعارض زناشویی در طی سال 1398 تا 1399 تشکیل دادند. از میان مراجعه کنندگان به این دو مرکز، پس از تکمیل پرسشنامه تعارض زناشویی (ثنایی، 1387) 27 زوج (54 نفر) انتخاب و پس از همتاسازی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل؛ مقیاس صمیمیت الکسیس جی و همکاران (1983) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1998) بود. یکی از گروه های آزمایش زوج درمانی سیستمی - رفتاری کرو و ریدلی (2005) و گروه دیگر پروتکل زوج درمانی شناختی - رفتاری داتیلیو (2009) را به صورت زوجی در 10 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط و آزمون تعقیبی بن فرونی انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد، هر دو روش زوج درمانی بصورت معناداری بر بهبود صمیمیت و تمایزیافتگی خود زوجین دارای تعارض زناشویی مؤثر بودند و در طول دروه پیگیری ماندگاری داشته است. همچنین نتایج نشان داد بین اثربخشی دو مدل درمانی تفاوت معناداری مشاهده نشد (0/05 >p). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت هر دو رویکرد درمانی اثربخش بودند و لذا استقاده و بکارگیری از این دو رویکرد برای بهبود صمیمیت و تمایزیافتگی در زوجین دارای تعارض زناشویی توصیه می شود.
۹.

تبیین روابط علّی بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی در دانش آموزان: نقش میانجی سبک های حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۴۵
زمینه و هدف: روند تحولی تغییرات مغز در دوره نوجوانی، آنان را نسبت به واکنش گری هیجانی و تصمیم گیری های نادرست آسیب پذیر می کند؛ به علاوه این دوره به عنوان مرحله اوج بروز اختلالات روانی نیز تلقی می شود. بنابراین پژوهش حاضر با هدف تبیین روابط علّی بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان: نقش میانجی سبک های حل مسئله انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را تمامی نوجوانان مشغول به تحصیل در مدارس منطقه ۵ آموزش و پرورش تهران در سال 1399-1398 تشکیل می دادند که از این میان 352 نفر نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های شخصیت مرزی (لایسنرینگ، 1999)، سیاهه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه سبک های حل مسئله (کسیدی و لانگ، 1996) پاسخ دادند. در نهایت داده ها با استفاده از روش پژوهش های همبستگی و روش مدل معادلات ساختاری با به کارگیری از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی (0/01>P، 0/263-=β) و ضریب مسیر بین سبک های انطباقی حل مسئله با رگه های اختلال شخصیت مرزی (0/01>P، 0/406-=β) منفی، و ضریب مسیر بین سبک های غیرانطباقی حل مسئله با رگه های اختلال شخصیت مرزی (0/01>P، 0/275=β) مثبت بود. همچنین یافته ها نشان داد که اثر غیرمستقیم انعطاف پذیری شناختی بر رگه های اختلال شخصیت مرزی از طریق سبک های حل مسئله از لحاظ آماری معنادار بود (0/01>P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده در این مطالعه می توان گفت که متغیر سبک حل مسئله در رابطه بین انعطاف پذیری شناختی و رگه های اختلال شخصیت مرزی دانش آموزان نقش میانجی گرانه بر عهده دارد.
۱۰.

نقش میانجی هوش هیجانی در تبیین روابط علی بین نظریه ذهن و انعطاف پذیری شناختی با رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۱۱۸
مقدمه: افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی دچار نقایصی در انعطاف پذیری شناختی، نظریه ذهن و هوش هیجانی هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش میانجی هوش هیجانی در تبیین روابط علی بین نظریه ذهن و انعطاف پذیری شناختی با رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش همبستگی و با استفاده از مدلیابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش را کلیه نوجوانان مشغول به تحصیل در مدارس منطقه ۵ آموزش و پرورش تهران در سال 1399-1398 تشکیل می دادند. 352 نفر نمونه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان طی یک جلسه و به صورت انفرادی به پرسشنامه شخصیت مرزی (لایسنرینگ، 1999)، آزمون ذهن خوانی از روی تصاویر چشم (بارن کوهن و همکاران، 2005)، انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسشنامه هوش هیجانی (برادبری و گریوز، 2005) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد ضریب مسیر کل بین نظریه ذهن (01/0> P،210/0-=β) و انعطاف پذیری شناختی (01/0> P،219/0-=β) با رگه های اختلال شخصیت مرزی منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. ضریب مسیر بین هوش هیجانی و رگه های اختلال شخصیت مرزی منفی و در سطح 01/0 معنادار بود (01/0> P،322/0-=β). ضریب مسیر غیر مستقیم بین نظریه ذهن (01/0> P ،113/0-=β) و انعطاف پذیری شناختی(01/0> P ،109/0-=β) با رگه های اختلال شخصیت مرزی منفی و در سطح 01/0 معنادار بود. بنابراین هوش هیجانی رابطه بین نظریه ذهن و انعطاف پذیری شناختی با رگه های اختلال شخصیت مرزی را به صورت منفی و معنادار میانجیگری می کند. نتیجه گیری: عوامل شناختی و هیجانی می توانند رگه های اختلال شخصیت مرزی در نوجوانان را پیش بینی کنند.
۱۱.

مقایسه اثربخشی مداخله آدلری و هیجان مدار بر صمیمیت زنان دارای تعارض زناشویی: رویکردی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخله آدلری درمان هیجان مدار صمیمیت تعارضات زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۵
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مداخله آدلری و هیجان مدار بر صمیمیت زنان دارای تعارض زناشویی انجام پذیرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون، با گروه کنترل همراه و با مرحله پیگیری 3 ماهه بود. جامعه آماری را کلیه زنان دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روان شناختی منطقه 12 شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که در مرحله اول با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس تعداد 60 نفر زن دارای نمره بالاتر از 111 در پرسشنامه تعارضات زناشویی انتخاب و سپس به شیوه تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش (20 نفر گروه مداخله آدلری و 20 نفر گروه درمان هیجان مدار) و یک گروه کنترل (20 نفر) جای گذاری شدند. گروه آزمایش اول، در 10 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آدلری و گروه آزمایش دوم در 10 جلسه 90 دقیقه ای درمان هیجان مدار قرار گرفتند، اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های تعارضات زناشویی MCQ ثنایی ذاکر و همکاران (1387) و مقیاس صمیمیت زناشویی MIS تامپسون و والکر(1983) استفاده شد. نتایج با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس، اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که هر درمان مذکور در مرحله پس آزمون و پیگیری نسبت به گروه کنترل، اثربخشی معناداری بر افزایش صمیمیت داشته است (05/0>P). افزون بر این، براساس آزمون تعقیبی بن فرونی، درمان هیجان مدار اثربخشی بیشتری بر افزایش صمیمیت زناشویی دارد(05/0>P).
۱۲.

طراحی مدل ساختاری برای پیش بینی فرسودگی شغلی براساس تعهد سازمانی با میانجی گری سرمایه روان شناختی در پرستاران زن بیمارستان های نظامی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسودگی شغلی تعهد سازمانی سرمایه روان شناختی پرستاران زن نظامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۸۷
مقدمه و هدف : بخش بهداشت و درمان به دلیل ارتباط مستقیم با سلامت انسان ها یکی از مهم ترین حوزه های توسعه پایدار در جوامع بشری می باشد که تحقق این امر نیازمند درمانگرانی سالم، بانشاط و با انگیزه کاری بالاست. کادر پرستاری از جمله این درمانگران هستند. هدف این پژوهش طراحی مدل ساختاری برای پیش بینی فرسودگی شغلی بر اساس تعهد سازمانی با میانجی گری سرمایه روان شناختی در پرستاران زن بیمارستان های نظامی شهر تهران بود. مواد و روش ها : به لحاظ ماهیت و اهداف ، این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی به روش مدلسازی معادلات س اختاری بود. جامعه پژوهشی آن تمامی پرستاران زن بیمارستان های نظامی شهر تهران بودند. تعداد نمون ه در این پژوهش 330 نفر برآورد شد که به صورت تصادفی ساده انتخاب ش دند. ب رای انج ام ای ن پژوهش از پرسش نامه فرسودگی شغلی مسلش، تعهد س ازمانی آل ن و م ایر و سرمایه روان شاختی لوتانز استفاده شد. تجزیه و تحلیل آم اری ب ا ن رم افزاره ای SPSS و لی زرل انج ام ش د. یافته ها: نتایج پژوهش تاثیر تعهد سازمانی بر فرسودگی شغلی با نقش میانجی گری سرمایه روان شناختی در جامعه مورد مطالعه را تایید کرد. بحث و نتیجه گیری : مهم ترین نتیجه این پژوهش این بود که با تقویت تعهد و سرمایه روان شناختی می توان فرسودگی شغلی پرستاران را کاهش داد.
۱۳.

اثربخشی درمان هیجان مدار بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان هیجان مدار تنظیم شناختی هیجان خودانتقادی سوگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۲ تعداد دانلود : ۲۰۳
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین بود. طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود و و از نظر هدف، کاربردی و از نظر زمان، مقطعی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر نوجوانان 14-16 سال دختر از خانواده های طلاق ساکن شهر تهران در سال 1398 بودند و روش نمونه گیری به صورت هدفمند و براساس ملاک های مورد نظر 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15) قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق سه پرسشنامه استاندارد تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۱)، سیاهه سوگ هوگان و همکاران (2001) و سطوح خودانتقادی تامپسون وزوروف (2004) استفاده شده است. نتایج نشان داد که درمان هیجان مدار بر تنظیم شناختی هیجانی و خود انتقادی دختران نوجوان با تجربه سوگ طلاق والدین اثربخش است. در واقع درمان هیجان مدار باعث بهبود تنظیم شناختی هیجان و خودانتقادی در نوجوانان می شود. بنابراین درمان هیجان مدار نقش مهمی در افزایش تنظیم شناختی هیجان و کاهش خودانتقادی در نوجوانان دارد.
۱۴.

ارزیابی مدل تحمل پریشانی بر اساس سبک زندگی ناخوشایند با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در پرستاران زن بیمارستان در دوران شیوع کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحمل پریشانی سبک زندگی ناخوشایند تنظیم شناختی هیجان پرستاران زن کرونا ویروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۳۲
چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی ارزیابی مدل تحمل پریشانی بر اساس سبک زندگی ناخوشایند با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در پرستاران زن بیمارستان بود. طرح پژوهش همبستگی و از نوع مدلسازی معادلات ساختاری بود. این پژوهش با حضور 500 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین پرستاران زن مشغول به کار در بیمارستان های شهر اصفهان در سال 1400 انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از مقیاس تحمل پریشانی (simons & gaher 2005)، پرسشنامه سبک زندگی (Smith and Miller, 1988) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجانی (Garnefski and Kraaij, 2007) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شد. نتایج نشان داد که سبک زندگی ناخوشایند و تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه بر تحمل پریشانی اثر مستقیم و منفی دارد (01/0>P). همچنین تنظیم شناختی هیجان سازگارانه بر تحمل پریشانی اثر مستقیم و مثبت دارد (01/0>P). همچنین بر اساس یافته های این پژوهش، مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار بود. مدل مورد نظر از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر تحمل پریشانی پرستاران زن است و مسئولان بیمارستان ها می توانند در راستای بهبود تحمل پریشانی پرستاران خود در دوران شیوع کرونا ویروس از نتایج این پژوهش استفاده کنند.
۱۵.

مدل علّی فرسودگی شغلی بر اساس اضطراب سلامت، تعارض کار خانواده و تحمل ابهام در کارکنان شرکت نفت فلات قاره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسودگی شغلی اضطراب سلامت تعارض کار خانواده تحمل ابهام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۴
هدف این مقاله بررسی تأاثیر متغیر های روان شناختی اضطراب سلامت، تعارض کار و خانواده و تحمل ابهام بر فرسودگی شغلی در نمونه ای 502 نفری از کارکنان ستاد تهران شرکت نفت فلات قاره ایران است. برای تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. روش نمونه گیری استفاده از جامعهه در دسترس بود و داده ها بر اساس پرسشنامه های استاندارد فرسودگی شغلی مسلش (1981)، اضطراب سلامت سالکوسیس و وارویک (2002)، سنجش تعارض کار و خانواده کارلسون و همکاران (2000) و سنجش تحمل ابهام مک لین (1998) جمع آوری شد گردید. نتایج تحقیق نشان داد به غیر از متغیر تحمل ابهام، دو متغیر اضطراب سلامت، تعارض کار خانواده به ترتیب با ضریب 244/0 و 227/0 بر میزان فرسودگی شغلی تأاثیر مستقیم دارند. همچنین، تحلیل داده ها نشان داد مدل به برازش رسیده است.
۱۶.

نقش سرسختی روان شناختی بر مدل علّی فرسودگی شغلی بر اساس اضطراب سلامت، تعارض کار خانواده و تحمل ابهام؛ مطالعه ای در شرکت نفت فلات قاره ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۰۳
هدف این مقاله بررسی نقش سرسختی روان شناختی به عنوان متغیر میانجی برمدار فرسودگی شغلی با حضور متغیرهای مستقل اضطراب سلامت، تعارض کار و خانواده و تحمل ابهام در نمونه 502 نفری از کارکنان ستاد تهران شرکت نفت فلات قاره ایران است. برای تحلیل داده ها از تحلیل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. داده ها بر اساس پرسشنامه های استاندارد سرسختی روان شناختی کوباسا (1988)، فرسودگی شغلی مسلش (1981)، اضطراب سلامت سالکوسیس و وارویک (2002)، سنجش تعارض کار و خانواده کارلسون و همکاران (2000) و سنجش تحمل ابهام مک لین (1998) جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد به غیراز متغیر تحمل ابهام دو متغیر اضطراب سلامت، تعارض کار خانواده باوجود نقش متغیر میانجی سرسختی روان شناختی به ترتیب با ضریب 340/0 و 316/0 بر میزان فرسودگی شغلی تأثیر مستقیم دارند
۱۷.

مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختلال شخصیت مرزی تنظیم هیجان زنان درمان هیجان مدار طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۲۰۷
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی می باشد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها کمی بود، طرح پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش یک گروه گواه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمام زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر تهران در سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (15 نفر گروه آزمایش هیجان مدار، 15 نفر گروه آزمایش طرحواره درمانی و 15 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. ابتدا هر سه گروه با پرسشنامهٔ تنظیم هیجان گراس همکاران (2003) مورد سنجش قرار گرفتند سپس گروه آزمایش 1، 10 جلسه درمان هیجان مدار مبتنی بر هیجان مدار سوزان جانسون (2019) و گروه ازمایش 2، 10 جلسه طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت یانگ، گلوسکو ویشار (۲۰۰۳) دریافت کردند پس از اتمام دوره ها مجدد از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، که در مجموع هر دو روش درمان هیجان مدار و طراحواره درمانی بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی موثرتر بوده است، همچنین از روند مقایسه دو روش می توان نتیجه گرفت که درمان هیجان مدار نسبت به طرحواره درمانی بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی موثرتر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی درمان هیجان مدار نسبت به طرحواره درمانی می توان نتیجه گرفت که در درمان اختلال شخصیت مرزی، درمان هیجان مدار به عنوان درمانی مؤثر می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
۱۸.

اثربخشی آموزش مهارت های تنظیم هیجان بر نشانگان درونی سازی و خودکنترلی در نوجوانان با گرایش به رفتارهای پرخطر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تنظیم هیجان نشانگان درونی سازی خودکنترلی نوجوانان رفتارهای پرخطر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۲۶۰
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های تنظیم هیجان بر نشانگان درونی سازی و خودکنترلی در نوجوانان با گرایش به رفتارهای پرخطر بود.روش: این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان نوجوان متوسطه دوم با گرایش به رفتارهای پرخطر منطقه 15 شهر تهران در سال تحصیلی 99-1398 بودند. نمونه پژوهش 50 نفر بودند که با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی (هر گروه 25 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای (هفته ای دو جلسه) مهارت های تنظیم هیجان را آموزش دید و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از مقیاس خطرپذیری (زاده محمدی و همکاران، 1390)، مقیاس مشکلات رفتاری (آخنباخ و رسکورلا، 2001) و مقیاس تجدیدنظرشده خودکنترلی (گراسمیک و همکاران، 1993) استفاده و برای تحلیل آنها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-26 با سطح معنی داری (05/0)  استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های تنظیم هیجان به طورمعناداری باعث کاهش شکایات جسمانی و افزایش خودکنترلی شد (001/0˂P)، اما تاثیر معناداری بر کاهش اضطراب/ افسردگی و گوشه گیری/ افسردگی نداشت (05/0P>).نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، بهره گیری از روش آموزش مهارت های تنظیم هیجان می تواند با کاهش مشکلات درونی سازی و افزایش خودکنترلی ریسک رفتارهای پرخطر را در نوجوانان مستعد رفتارهای پرخطر و سایر گروه های آسیب پذیر را کاهش دهد.
۱۹.

نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه با ناگویی خلقی و رفتار والدینی بر مبنای نگرش به خوردن در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگرش به خوردن رفتار والدین ناگویی خلقی تنظیم شناختی هیجان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۱۷۱
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی نقش واسطه ای تنظیم شناختی هیجان در رابطه با ناگویی خلقی و رفتار والدینی بر مبنای نگرش به خوردن  در دانش آموزان دختر بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر مدارس دوره دوم متوسطه شهر تربت حیدریه خراسان رضوی  (2832N=) در سال تحصیلی 99-1398 بود  که از بین آنها تعداد 390 نفر بر اساس فرمول اسلووین و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسشنامه های ناگویی خلقی، شیوه های فرزندپروری بامریند، وارسی بدنی ریس و همکاران و تنظیم شناختی گارنفسکی و همکاران را تکمیل نمودند. اطلاعات بدست آمده با روش معادلات رگرسیونی با کمک نرم افزار23 Spss و 18 Amos تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: همبستگی مثبت معنی داری بین متغیرهای ناگویی خلقی، رفتار والدینی سهل گیر و مستبد و تنظیم شناختی هیجان ناسازگار با نگرش به خوردن وجود دارند. همچنین همبستگی منفی معنی داری بین متغیرهای رفتار والدینی قاطع و اطمینان بخش و تنظیم شناختی هیجان سازگار با نگرش به خوردن وجود دارند (01/0>P). همچنین مسیر غیرمستقیم نگرش به خوردن بر اساس ناگویی خلقی و رفتار والدینی با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان سازگار و ناسازگار معنادار بود به طوری که 57 درصد از متغیر نگرش به خوردن را پیش بین نمودند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان با آموزش شیوه های فرزندپروری و مهارت های تنظیم شناختی هیجان، در شکل گیری رفتارها و نگرش های مناسب مربوط به خوردن و بهبود آن تأثیر گذاشت.
۲۰.

Effect of Compassion-Focused Therapy on Mindfulness and Rumination in Women with HIV(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: compassion-focused therapy Mindfulness Rumination human immunodeficiency virus

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۱۸
Objective: Women with human immunodeficiency virus (HIV) experience negative emotions. Considering the importance of these emotions and their significant impact on mental health of women with HIV, and also considering the gap of information in this regard, this study aimed to assess the effect of compassion-focused therapy on mindfulness and rumination in women with HIV. Method: This was a quasi-experimental study with pre-test and post-test phases, and a control group. Sixty women with HIV were selected and randomly assigned to the experimental and control groups. The experimental group received nine 90-min sessions of compassion-focused therapy, held once a week. The instruments used included the Five-Facet Mindfulness Questionnaire (FFMQ) and the Rumination-Reflection Questionnaire (RRQ). The questionnaires were filled-out by patients in both the experimental and control groups in two stages before and after the intervention. Results: According to the analysis of covariance (ANCOVA), compassion-focused therapy significantly increased the mindfulness dimensions (observing, non-judging, non-reactivity to inner experience) in the experimental group, compared with the control group at post-test (P<0.05). No significant difference was observed between the experimental and control groups in terms of rumination-reflection.Conclusion: It appears that compassion-focused therapy would be effective in increasing the mindfulness dimensions in women with HIV.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان