۲.
"در چهار چوب نظریه ""یادگیری اجتماعی"" باندورا، ""کارآمدپنداری"" ""شخصی""و""جمعی"" عواملی موثر در رشد و تحول و سازگاری انسان توصیف می شوند و خودکارآمد پنداری همبستگی قابل توجه با عملکرد دارد. خودکارآمد پنداری از ""تجربه موفقیت""، ""الگو یا سرمشق""، ""ترغیب کلامی""، و از""شرایط هیجانی/ فیزیولوژیک"" تاثیر می پذیرد.
در این پژوهش، پرسشنامه خودکارآمد پنداری بندورا، پس از ترجمه و معادل سازی مورد استفاده قرار گرفته است. به وسیله این پرسشنامه، ابعاد کارآمدپنداری شخصی در زمینه های زیر سنجیده می شود: زمینه تحصیلی؛ زمینه خودنظم دهی به یادگیری؛ فعالیت های فوق برنامه؛ برآوردن نیازهای دیگران، استحکام خود؛ و خودنظم دهی انگیزشی.
برای سنجش خودکارآمد پنداری جمعی از پرسشنامه کیم و پارک استفاده شد. در پرسشنامه ای که به وسیله 895 دانش آموز پسر و دختر دبیرستانی پاسخ داده شد، علاوه بر مقایسهای فوق از خرده- آزمون حمایت از سوی والدین، معلمان، و دوستان و از مقیاس جدیدنظر شده رضایت از زندگی استفاده شد. این پژوهش، علاوه بر یافته های قابل توجه دیگر، نشان داد که:
بین خودکارآمد پنداری شخصی و جمعی با رضایت از زندگی رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد.
بین کارآمد پنداری شخصی و جمعی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
بین کارآمد پنداری شخصی و جمعی با موفقیت تحصیلی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
کارآمد پنداری شخصی و جمعی دختران دانش آموز به طور معنی داری از پسران بیشتر است.
کارآمد پنداری شخصی در درجه نخست و سطح رفاه خانواده در درجه دوم، نقشی موثر در رضایت از زندگی دارد
"
۳.
" جهانی شدن به منزله فرایند یا طرح یا فرایند/طرحی در نظر گرفته می شود که به سرعت در حال شکل گیری است. جهانی شدن، در صورت وقوع، تاثیرات خود را در همه ابعاد معرفتی و عملی به جا خواهد گذاشت. در این میان، تاثیر آن بر معرفت شناسی واز طریق آن بر تعلیم و تربیت، قابل توجه است. با توجه به اینکه یکی از مهمترین محملهای جهانی شدن، ظهور و گسترش انقلاب اطلاعات است، نخستین چالش در این زمینه ناظر به ماهیت معرفت در نظر گرفته شده است. بر این اساس، ویژگی اساسی دانش را باید در این معادله جستجو کرد: ""دانش= اصلاعات"". این امر که با فروکاهش وجوه گوناگون دانش به اطلاعات کمی همراه است، به بحران مشروعیت دانش منجر می شود. گذشته از آن، با توجه به اینکه دانش، دارای جایگاهی اجتماعی است، بنابراین، شکل و ویژگیهای اجتماع در عصر جهانی شدن، بر دانش تاثیر خواهد گذاشت. از سویی نیز، دیدگاه اجتماع مجازی، ما را به بازاندیشی درباره دانش و نیز مساله هویت فرا می خواند، زیرا به تبع اجتماع مجازی، سخن از هویت مجازی به میان می آید که ملازم با انشقاق هویتی است. تعلیم و تربیت برای مواجهه با این چالشها نیازمند آن است که: الف) در برابر فروکاهش دانش به اطلاعات، مقاومت ورزد و دانش را نه با اطلاعات بلکه با خردمندی برابر بگیرد؛ ب) شیوه های خیال ورزانه و خلاقانه را بسط دهد؛ ج) مطالعات میان رشته ای را به منزله شیوه ای مهم برای بسط خیال ورزی، گسترش دهد؛ و سرانجام؛ د) ارتباط هایی میان اجتماع های مجازی واقعی دانش آموزان ایجاد کند.
"
۴.
"برنامه ریزی درسی واقعگرایانه مستلزم مشارکت کلیه نیروهای اثرگذار و درگیر در مراحل گوناگون تصمیمگیری است که در میان آنها، معلمان از اهمیت و جایگاهی ویژه برخوردارند. معلمان به سبب آشنایی با مسائل و نیازهای دانشآموزان و مدرسه و تجربیات ارزشمندی که در سایه تعامل با یادگیرندگان به دست میآورند، مهمترین عنصر در موفقیت برنامههای درسی هستند و درصورتی که در زمینة جایگاه، نقش و زمینهسازی مشارکت آنها در تصمیمگیریهای مرتبط با برنامه درسی تأملی عمیق و جامعالاطراف صورت پذیرد، اثربخشی برنامههای درسی بهبود چشمگیرخواهد یافت.
مقاله حاضر که برگرفته از یک طرح پژوهشی است، ابتدا با بهرهگیری از ادبیات برنامه درسی، حدود مشارکت معلمان را ترسیم کرده است، سپس با استفاده از روش تحقیق توصیفی، امکان مشارکت معلمان در برنامهریزی درسی در ایران و نتایج و تبعات آن را مورد بررسی قرار داده است. ابزار جمعآوری اطلاعات، پرسشنامهای محقق ساخته است که بر مبنای مقیاس لیکرت تنظیم شده است. شرکت کنندگان در پژوهش دبیران دبیرستانهای مدارس تهران و کارشناسان برنامهریزی درسی وزارت آموزش و پرورش بودهاند که بر اساس نمونهگیری تصادفی انتخاب شدهاند. نتیجه مطالعه حاضر، بیانگر قلمروهای مشارکت معلمان در برنامهریزی درسی در ایران، عواملی که این مشارکت را تسهیل میکند و نتایج مثبت و منفی حاصل از آن است.
"
۵.
"برخی دانش آموزان، به رغم برخورداری از هوش طبیعی یا حتی بالاتر از طبیعی و دارا بودن حواس بینایی و شنوایی سالم، قادر به فراگیری مطالب آموزشی و مفاهیم ویژه با استفاده از روشهای متداول در مدارس نیستند. این قبیل دانش آموزان را، که در کتابهای روان شناسی با نامهای گوناگون نامیده اند، ساموئل کرک، در سال 1963، به عنوان کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری مطرح کرد. یکی از انواع ناتوانیهای یادگیری در دانش آموزان، ناتوانی یادگیری ریاضی است که حاکی از دشواریهایی در درک مفاهیم ریاضی است. در این پژوهش، اثربخشی سه روش آمرزش تکلیف، آموزش فرایند یا توانایی، و آموزش تکلیف- فرایند در آموزش ریاضی به دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری ریاضی بررسی و مقایسه شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که میان نمره های پیش آزمون و پس آزمون آزمودنی ها در آزمون پیشرفت تحصیلی اختلاف معناداری وجود دارد که ناشی از اجرای روشهای آموزش است. به عبارت دیگر یافته های پژوهش نشان می دهند که روش آموزش تکلیف، آموزش فرایند یا توانایی، و آموزش تکلیف- فرایند در آموزش ریاضی به آزمودنی ها موثر بوده است.
"
۶.
پائولو فریره یکی از متنفذترین متخصصان تعلیم و تربیت در قرن بیستم است. این مقاله ناظر بر کاربرد ایده های فریره در آموزش و پرورش است. بنابراین ابعاد اجتماعی و تربیتی نظریه انتقادی وی مورد مداقه قرار گرفته و برخی اصول کلیدی در آثار او شناسایی شده است. در این مقاله تصریح شده است که فلسفه پائولو فریره مبتنی بر رویکردی است که نشان دهنده دیدگاه کاربردی وی درباره دانش ایده آل انسانی و نیز تعهدی ژرف به آزادی بخشی ستمدیدگان است.
۷.
"تحقق آرمانها، اهداف، راهبردها و برنامه های آموزشی و درسی و پاسخگویی صحیح به نیازهای مخاطبان آموزش و پرورش بدون وجود مدیران و رهبران آموزشی آگاه، مجرب و آفریننده امکان پذیر نیست، اما سوال این مدیران به راستی چه استانداردهایی را می توان برای سنجش شایستگیهای عملکرد برای ارزشیابی عملکرد مدیران آموزشی تدوین کرد؟ هدف اصلی این پژوهش تدوین استانداردهای سنجش عملکرد (شایستگی های عملکرد) مدیران آموزشی دوره راهنمایی و ارایه الگوی مناسب برای استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دوره راهنمایی (شهر تهران) است.
در این پژوهش پژوهشگر ابتدا بر پایه مطالعات کتابخانه ای و جستجوهای اینترنتی به بررسی مبانی نظری و پیشینه پژوهش در داخل و خارج اقدام و سپس با استفاده از نتایج حاصل از بررسی های تطبیقی و مبانی نظری مربوط به پژوهش مجموعه ای از معیارهای سنجش شایستگی های عملکرد مدیران آموزشی را تدوین کرده است. این مجموعه شامل شش مولفه اصلی، چهار زیر مولفه و یکصد و شصت رفتار نشان دهنده شایستگی (معیار عملکرد) است.
در ادامه پژوهشگر با استفاده از روش باخورد 360 درجه ای و تدوین پرسشنامه نگرش سنج محقق ساخته، به بررسی نگرش مخاطبان مدیر مدرسه درباره مولفه های اصلی، زیر مولفه ها و معیارهای عملکرد پرداخته است.
داده های حاصل با استفاده از روش های آماری فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، آزمون آماری t، گروه های همیشه و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه ""گروه های مستقل"" تجزیه و تحلیل و بر اساس نتایج توصیفی و تحلیلی حاصل از اجرای نرم افزار spss به سوالات پژوهش پاسخ داده شد.
سوال اول: برای ارزشیابی عملکرد مدیریان آموزشی دوره راهنمایی چه استانداردهایی را می توان تدوین و ارائه کرد ؟
نتایج حاصله از یافته های پژوهش شش جنبه از مولفه های اصلی و زیر مولفه های مربوط به استاندارد های (شایستگی) عملکرد مدیریان آموزشی را تایید می کند. این جنبه ها عبارتند از: الف) وظایف، ب) مهارتها ،ج) اخلاق ،د) نقشها ه) ویژگی ها، و) عملکرد
سوال دوم: برای تدوین استانداردهای عملکرد مدیران آموزشی دوره راهنمایی چه الگویی می توان ارائه کرد؟
بر پایه مبانی نظری و یافته های پژوهش مدلی مشتمل بر پنج بخش فلسفه و اهداف ،مبانی نظری ، مراحل اجرایی ،نظام ارزشیابی ،و باز خورد مدل ،تدوین شد و با استفاده از نظریات سی و دو نفر از متخصصان مدیریت آموزشی تجزیه و تحلیل شد و اصلاحات لازم در آن به عمل آمد .
سوال سوم: درجه تناسب الگوی پیشنهادی برای استاندارد سازی عملکرد مدیران آموزشی دوره راهنمایی از نظر متخصصان چقدر است ؟
الگوی پیشنهادی با ضریب پایانی 93% و میانگین کل 25/4 از 5 و توافق بالای 83% از نظر متخصصان مدیریت آموزشی تایید شد؟
"