مقالات
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی، نقد و تحلیل متون درسی ادبیات فارسی با محتوای الهیات اسلامی پرداخته است. ابتدا ماهیت الهیات و ادبیات را تب یین کرد هایم و عنصر فرمالیستی «ادبیت » را ب هعنوان شاخصی برای تشخیص و تم ییز متون ادبی و غیرادبی مشخص کرد هایم. سپس در سهایی را که در کتاب درسی فارسی پایه نهم دوره اول متوسطه محتوایی الهیاتی دارند، بررسی و تحلیل کرد هایم. این بررسی نشان م یدهد که حضور الهیات اسلامی در کتا بهای درسی ادبیات فارسی، بر اساس اسناد فرادستی و رویکرد عام برنامه درسی در جمهوری اسلامی ایران، پررنگ است و دو فصل کامل و سه درس از کتاب درسی فارسی پایه نهم، یعنی بیش از 8 درس از مجموع 17 درس کتاب و بیش از 50 درصد از مجموع محتوای کتاب درسی فارسی پایه نهم را دربرم یگیرد. نتیجه این تحقیق نشان م یدهد که حضور پرتعداد در سهایی با محتوای الهیات اسلامی در کتاب درسیِ فارسی، با هر قصد و نیتی که صورت گرفته باشد، ادبیات فارسی را از ماهیت و کارکرد اصلی خودش که تأثیر عاطفی و احساسی بر مخاطبان، تلطیف عواطف انسانی، ایجاد التذاذ ادبی و هنری در مخاطبان، و پرورش تخیل خلاق است، بازم یدارد. درست است که کشور ما، جمهوری اسلامی و مظهر حاکمیت ارز شهای الهی و الهیات اسلامی است، اما این طرز پررن گکردن الهیات در کتاب درسی ادبیات فارسی، بر اساس رویکرد خاص برنامه درسی که موردتوجه ما در این مقاله بوده است، با ماهیت و هد فهای آموزشی و پرورشی هر دو مقوله درسی منافات دارد.
تحلیل روابط چندگانه میان مهار تهای تدریس معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درسهای محاسباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق رابطه مهار تهای تدریس معلمان با عملکرد دان شآموزان در امتحانات در سهای محاسباتی، بر اساس رویکرد فرایند-محصول بررسی شده است. به این معنا که ه مبستگی فرایندها )یا مهار تهای تدریس معلمان( با محصو لها )عملکرد دان شآموزان در آزمو نهای نهایی( بررسی شد. به این منظور، مهار تهای تدریس معلمان با استفاده از پرس شنام های محق قساخته انداز هگیری شد که متناسب با شرایط تدریس در سهای محاسباتی طراحی شده بود. پایایی پرس شنامه بر حسب ضریب آلفای کرونباخ 0/92 براورد شد. دبیران نمونه آماری تحقیق به روش خوش های انتخاب شدند. تعداد 175 پرس شنامه قابل تحلیل از دبیران در سهای محاسباتی به دست آمد و در مرحله بعد فهرست نمر ههای پایانی دان شآموزان هر دبیر فراهم شد. در تحلی لهای اولیه معلوم شد که مهار تهای تدریس وابسته به جنسیت معل ماند و نیز روشن شد که بخش مهمی از واریانس پیشرفت تحصیلی دان شآموزان )حدود 40 درصد( با نوع مدرسه قابل تبیین است. در تحلیل نهایی این نتیجه به دست آمد که توجه دبیران زن به مؤلف ههایی نظیر انعطا فپذیری در تدریس، به سطح تسلّ ط رساندن دان شآموزان، شفافیت در ارائه درس، حمایت از یادگیری شاگردان، توانمندسازی خویشتن و بهر هگیری از نظرات دیگران، تنوع در تدریس، تلکی فدهی و مطالبه، به طور معناداری با پیشرفت تحصیلی دان شآموزان ایشان ارتباط دارد. در مقابل، نمر ههای دان شآموزانِ دبیران مردی که دان شآموزان را به مطالعه قبلی تشویق م یکنند، در خلال تدریس به طور مکرر به وارسی یادگیری بچ هها م یپردازند و به ارزشیابی و آزمون بیشتر گرایش دارند، به طور معنادار از نمر ههای دان شآموزانِ دبیران زنی که به این مهار تها گرایش دارند، بالاتر است. به نظر م یرسد نحوه بهر هگیری متفاوت دبیران زن و مرد از مهار تهای تدریس اثربخش، پیامدهای متفاوتی را از نظر پیشرفت تحصیلی دان شآموزان به دنبال دارد.
ادراک معلمان از عوامل مؤثر بر ارتباط معلم دانش آموز: تحلیل پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط معلم-دانش آموز، صرفاً کنش و واکنش ساده ای از جانب دو سوی این رابطه نیست، بلکه تبادل کاملی است که در بستری از عوامل مؤثر بر آن شکل می گیرد. این مطالعه با هدف درک عوامل مؤثر بر این رابطه از دیدگاه معلمان انجام شده و در چارچوب روش تحقیق کیفی و طرح پدیدارشناسی به توصیف عمیق این عوامل پرداخته است. شرکت کنندگان در این پژوهش 19 معلم دوره ابتدایی (12 زن، 7 مرد) از دبستان های دولتی شهر شیراز بودند که به شیوه هدفمند انتخاب شدند و در مصاحبه های نیمه ساختاریافته شرکت کردند. بر مبنای یافته های این مطالعه، دیدگاه معلم درباره رفتارهای کلاسی و خصوصیات دانش آموز، که در ارتباط با او مؤثر است، مسیرهای کلاسی که برای ارتباط با دانش آموز قابل بهره برداری اند، عوامل بیرون از دایره رابطه معلم و دانش آموز، که بر ارتباط آن ها با یکدیگر اثر می گذارد، و ویژگی های خلقی، باورها و انگیزش معلم که در ارتباط او با دانش آموز مؤثرند، به دست آمد. این مؤلفه ها، دریافت ابعاد جامعی از دیدگاه معلم را پیرامون دغدغه پژوهش ممکن ساخت. نتایج این مطالعه، تبیین کننده بسترهای ممکن برای مداخله مثبت در رابطه معلم-دانش آموز است.
رابطه حافظه فعال خواندن با درک متن نوشتاریِ دانش آموزان دوره دوم متوسطه با نگاهی زبان روا نشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه پژوهشی ترکیبی است جامعه آماری آن پژوهش، دان شآموزان دختر پایه یازدهم نواحی 1 و 2 شهرستان رشت در سال تحصیلی 98 - 1397 بودند و از آن میان، 120 نفر ب هعنوان نمونه آماری برای اجرای مقدماتی و نهایی و به شیوه نمون هگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل آزمون درک متن نوشتاری )محق قساخته( و نسخه بوم یسازی شده آزمون حافظه فعال خواندنِ دانمان و کارپنتر ) 1980 ، برگرفته از قوامی لاهیج، 1397 ( بود. پس از اجرای نهایی آزمون درک متن نوشتاری و نیز اجرای نسخه بوم یسازی شده آزمون حافظه فعال دانمان و کارپنتر، داد هها با دو آزمون ه مبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که نمر ههای درک متن نوشتاری با نمره کلی آزمون حافظه فعال خواندن ) 67 / α =0 ( و نیز با نمر ههای مؤلفه اندوزش این آزمون، ه مبستگی مثبت و معنادار دارند ) 59 / α =0 ( و برعکس با نمر ههای مؤلفه پردازش این آزمون رابطه معناداری ندارند ) 17 / α =0 (. م یتوان وجود رابطه مثبت و معنادار میان درک متن نوشتاری با مؤلفه اندوزشِ حافظه فعال خواندن را ب هپیروی از سووانسن و برنینگر ) 1995 ( چنین تبیین کرد که عملکرد افراد در درک متن نوشتاری و حافظه فعّال کلامی توسط نظامی با گنجایش کلی هدایت م یشود. بر همین اساس، حافظه فعال روی درک متن نوشتاری اثرگذار است، زیرا مقیاسی برای گنجایش ذخیر هسازی در انواع تکلی فهای کلامی فراهم م یآورد. یعنی با توجه به نقش مهارت درک متن نوشتاری در فهمِ مطالبِ آموزشی و با توجه به رابطه بین درک متن و حافظه فعال، م یتوان با تقویت حافظه فعال به عملکرد بهتری در درک متن رسید. پیامدهای یافت هها مورد بحث قرار گرفت هاند.
شناسایی و تحلیل ساختاری تأثیر متقابل پیشرانهای تغییر در حوزه آموزش وپرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غفلت از پیچیدگ یهای نظام تعلی موتربیت، به دلیل گستردگی و اهمیت آن م یتواند صدمات غیرقاب لجبرانی به بار آورد. در مقاله حاضر پیشرا نهای تغییر در حوزه آموز شوپرورش جهان از طریق مت نکاوی در اسناد معتبر جهانی و نظر گروه خبرگان، بررسی و شناسایی شده است. سپس با برگزاری جلسه دلفی مشترک خبرگان، تأثیر پیشرا نهای شناسای یشده بر هم سنجیده شده و موردبحث قرار گرفته است. آنگاه از طریق نر مافزار «می کمک » جایگاه هر پیشران تحلیل و بررسی شد. یافت هها حاکی از آن است که پیشرا نهای «جهان یشدن )بی نالملل یشدن آموز شوپرورش( « ،» تنو عطلبی ،» «شبکه جهانی اینترنت )شبک ههای اجتماعی( « ،» انتقال از آموزش به یادگیری « ،» شناسایی و ب هکارگیری الگوهای بهتر » و «توسعه فناوری و دیجیتال » دارای تأثیرگذاری بسیار بالایی بر سایر پیشرا نها هستند، پیشرا نهای «رفاه اقتصادی و افزایش طبقه متوسط » و «فردگرایی )شخص یسازی یادگیری( » جزو پیشرا نهای اثرگذار تلقی م یشوند، پیشرا نهای «توسعه علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی ) »)STEM و «یکپارچ هسازی آموزش و محتوای آموزشی » نسبت به سایر پیشرا نها مستقل هستند، و پیشران «عد متمرکز یا پایان تولید برنام ههای سازما نیافته رسمی )طراحی نظا مهایی با انعطا فپذیری بیشتر( » خروجی و نتیجه کنش و واکنش سایر پیشرا نهای این سیستم محسوب م یشود که عنوان پیشران وابسته را در این مطالعه به خود اختصاص داده است. نتایج حاکی از آن است که حرکت آهسته ولی مداوم به سمت عد متمرکز و مقاومت نکردن در برابر این تغییرات م یتواند نظام آموزشی را از زیر سایه صرفا الگوبرداری از نتایج سایر نظا مهای تعلی موتربیت جهان و ب هدوراز دستاوردهای بومی و داخلی، خارج سازد و نویدبخش آیند های روشن و شفاف باشد.
ارائه مدل ساختاری مؤلفه های مؤثر در یادگیری عبارت های جبری دوره جدید متوسطه، با استفاده از روش سلسله مراتبی ویژگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرایند آموزش و یادگیری ریاضیات پایه، مباحث مرتبط با عبار تهای جبری اساس بسیاری از مباحث اصلی و مهم در ریاضیات مدرس های و ریاضیات پیشرفته است و ب هخصوص در موضو عهای مرتبط با تاب عها و عملگرها از آن استفاده م یشود. ازای نرو، یافتن روابط و میزان ابعاد آ نها بین مؤلف ههای مؤثر در سطح دانش و مهارت دان شآموزان ب هصورت الگو یا مدلی کاربردی، برای آموزشگران ریاضی حائز اهمیت است. این پژوهش، م یکوشد برای موضوع عبار تهای جبری در دوره متوسطه، با استفاده از ابزار آزمون ریاضی و سپس با تحلیل داد هها توسط نر مافزار R، ب هکارگیری شیو ههای «ارزیابی تشخیصی و شناختی » برای آنالیز داد هها و سپس استخراج نتایج از شیوه «سلسل همراتبی ویژگ یها » یک مدل ساختاری ارائه دهد. نتایج حاصل در آغاز با سه حیطه محتوایی «شناخت و تشخیص « ،» ساده کردن » و «فاکتورگیری و پخ شپذیری » بررسی شدند، مدل ساختاری، بنا بر آنالیز نتایج الگویی هم گرا و خطی را برای مدل ارتباطی میان مؤلف هها نشان داد که با مدل انداز هگیری برای یافتن ابعاد، روایی، پایایی و برازش مدل تثبیت شد.
واکاوی تأثیر معماری داخلی انعطاف پذیر بر تعیین فضای شخصی دان شآموزان در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضاهای آموزشی انسان های آینده را تربیت می کنند و به نوع نگرش و شیوه رفتاری جوامع شکل م یدهند. پس محیط مدرسه باید موجب بهبود رفتار اجتماعی دانش آموزان شود. عاملی مانند فضای شخصی در مدرسه می تواند بر رفتار دانش آموز تأثیر بگذارد. الگوهای رفتاری متنوع، ورود فناوری های نوین و نیاز به فضاهای چندمنظوره، فضاهای آموزشی را به سمت انعطاف پذیری سوق می دهد. هدف از این پژوهش یافتن ارتباط بین رفتارهای اجتماعی و معماری انعطاف پذیر بوده است. ابتدا با روش تحلیل محتوای متن تأثیر تغییر چیدمان نیمک تها بر اندازه فضای شخصی دانش آموز بررسی شد. سپس با روش میدانی، مشاهده مستقیم و مداخله در محیط به صورت پیش آزمون و پس آزمون، چگونگی تأثیرپذیری پاس خهای رفتاری دانش آموزان از معماری انعطا فپذیر به کمک متغیر محیطی کالبدی، تغییر چیدمان موردبررسی قرار گرفت. یافت ههای پژوهش نشان دادند، تغییر فضای کلاس از طریق تغییر چیدمان و ایجاد محی طهای اجتماع پذیر م یتواند بر اندازه فضای شخصی دانش آموز تأثیرگذار باشد. بدین صورت که تغییر چیدمان نیمک تها، اندازه فضای شخصی و در نتیجه میزان ارتباط و تعامل دانش آموزان با یکدیگر را تغییر م یدهد. زاویه قرارگیری دانش آموز، فاصله آن از معلم و دیگر دانش آموزان، قاب لرؤیت بودن وی توسط معلم بر اندازه فضای شخصی که مانند حباب آ نها را در برگرفته، تأثیرگذار است. بنابراین از طریق تغییر چیدمان، م یتوان فضای کلاس و اندازه فضای شخصی دانش آموزان را تغییر داد.