مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی میزان توجه به سبک زندگی اسلامی در برنامه درسی دوره ابتدایی، مورد نظر اسناد تحول بنیادین آموزش وپرورش، بوده است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و از نوع تحلیل محتوا بود. ابتدا مؤلفه های ده گانه سبک زندگی اسلامی شامل مهارت های اجتماعی، اعمال عبادی، باورهای اعتقادی، ارزش های اخلاقی، مهارت های مالی، وظایف خانوادگی، مهارت های حفظ سلامت، دانش و مهارت های تفکر، دانش و مهارت های دفاعی امنیتی و زمان شناسی شناسایی شد و به تأیید رسید. سپس گزاره های مرتبط با این مؤلفه ها از اسناد تحولی شناسایی و استخراج و با اِعمال ضرایب در نظرگرفته شده، داده های حاصل مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اسناد تحولی به طورکلی به اکثر مؤلفه های سبک زندگی اسلامی در برنامه درسی دوره ابتدایی توجه کرده و مؤلفه های مذکور پوشش دهی مناسبی داشته اند. در این میان، بیشترین پوشش دهی به ترتیب به مؤلفه های مهارت های اجتماعی، اعمال عبادی و ارزش های اخلاقی و کمترین پوشش به مؤلفه های مالی، مهارت های دفاعی- امنیتی و زمان شناسی اختصاص داده شده است.
بررسی چگونگی تحقق بخشیدن به آموزش توسعه پایدار در برنامه درسی فنّی وحرفه ای (مطالعه موردی: رشته مکاترونیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع این پژوهش، ترکیبی- اکتشافی با ارائه تدوین ابزار بود و هدف اصلی آن نیز عبارت بود از: تعیین چگونگی وارد کردن مؤلفه های آموزش توسعه پایدار در برنامه درسی فنی وحرفه ای؛ به عنوان موردی برنامه درسی رشته مکاترونیک. به این منظور ابتدا موضوع پژوهش با تعداد محدود شرکت کننده (پنج نفر) بررسی شد و سپس از یافته های کیفی به عنوان راهنما جهت تدوین پرسش ها و مقیاس های ابزار پیمایش کمّی استفاده گردید. این ابزارها به صورت کمّی اجرا و رواسازی شدند. پرسش نامه ای شامل 6 مؤلفه توسعه پایدار متشکل از 30 گویه برگرفته از نظرات ارائه شده تهیه گردید. این پرسش نامه را افراد نمونه آماری پژوهش، یعنی 26 نفر هنرآموز (معلم) رشته های مکانیک، الکترونیک و کامپیوتر شاخه فنی وحرفه ای که با شرایط خاص انتخاب شده بودند، تکمیل کردند. پاسخ های به دست آمده با روش آماری تحلیلی و استنباطی مورد مطالعه قرار گرفت. ابتدا نرمال بودن توزیع داده ها از طریق آزمون کالموگراف- اسمیرنف بررسی شد و با دارا بودن مقیاس فاصله ای، از آزمون t تک نمونه برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده گشت. همچنین ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش مشاهده به کار گرفته شد. یافته های به دست آمده از این پژوهش نمایانگر این واقعیت بود که می توان به راحتی مؤلفه های آموزش توسعه پایدار، شامل شش مؤلفه «کاهش مصرف، دوباره مصرف کردن مواد، نوسازی مواد، بازیافت مواد، تعمیر مواد و بازاندیشی دیدگاه ها» را در برنامه درسی فنی وحرفه ای وارد کرد.
یادگیری ترکیبی، رویکردی منعطفانه برای طراحی مدل آموزش ضمن خدمت معلمان ایران در حوزه علم و فناوری نانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، پیشنهاد مدلی برای دوره های آموزش ضمن خدمت معلمان ایران در علم و فناوری نانو، مبتنی بر یافته های حاصل از تحلیل داده های مرتبط با برنامه های آموزش ضمن خدمت علم و فناوری نانوی معلمان در ایالات متحده آمریکا، استرالیا، تایوان و امکانات مادی- انسانیِ موجود در ایران بوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. نتایج حاصل نشان داده است که مدل آموزش ضمن خدمت اتخاذشده در نمونه های مورد بررسی، علاوه بر تأثیرپذیری از دانش مورد آموزش، چگونگی فرآیند آموزش، تغییرات نگرشی و ذهنیتی معلم، از امکانات مادی- انسانی، وسعت جامعه معلمان تحت آموزش، بازه زمانی دوره های آموزشی و سیاست های آموزشی نیز متأثر بوده است. همچنین مشخص گردید اگرچه رابطه ای دوسویه بین مدل اتخاذشده برای آموزش ضمن خدمت و رویکرد های یادگیری برقرار بوده است، ولی در مجموع یادگیری ترکیبی، رویکردی است که هم برای معلمان (در مقابل دو متغیر بسیار مهم زمان و مکان برگزاری دوره ها) و هم برای برنامه ریزان دوره های آموزش ضمن خدمت (در مقابل متغیر توزیع منابع مادی و انسانی) از سیّالیت و انعطاف پذیری خوبی برخوردار است. با توجه به نتایج حاصل، در این پژوهش، مدلی دومرحله ای شامل آموزش های مقدماتی و پیشرفته برای دوره های آموزش ضمن خدمت علم و فناوری معلمان ایران پیشنهاد شده است که در این مراحل با توجه به نقش ICT، مدل مبتنی بر دانش به ترتیب مدل های ICT-TPCK و ICTeTD، بوده است که در هر دو مرحله، متناسب با مدل مبتنی بر دانش، یادگیری ترکیبی به عنوان بهترین رویکرد یادگیری اتخاذ شده است.
توسعه کاربست الگوی جدید مدیریت آموزش در آموزش علوم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تدریس علوم تجربی، با استفاده از الگوی جدید مدیریت آموزش، بر پیشرفت درسی دانش آموزان پسر سال سوّم راهنمایی شهرستان بهارستان در سه حیطه دانش، نگرش و مهارت بوده است. در این پژوهش نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل، دو کلاس شامل 68 دانش آموز به روش نمونه گیری در دسترس (یک کلاس 34 نفری به عنوان گروه کنترل و یک کلاس 34 نفری به عنوان گروه آزمایش) از دو مدرسه پسرانه مشارکت داشتند. این دو کلاس طی 14 جلسه 75 دقیقه ای در مدت هفت هفته با محتوای درسی یکسان (فصل ششم کتاب علوم تجربی سال سوّم راهنمایی: مبحث کار، انرژی و توان) آموزش دیدند. آموزش در گروه کنترل به روش سنتی و متداول و در گروه آزمایش بر اساس سناریوی تدریس الگوی مدیریت آموزش انجام گرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، آزمون دانشی معلم ساخته، پرسش نامه نگرش سنج احمدی (1389) و چک لیست مهارتی معلم ساخته، به ترتیب برای اندازه گیری پیشرفت درسی دانش آموزان در حیطه های دانش، نگرش و مهارت بود. روایی، پایایی و اعتبار صوری و محتوایی این آزمون ها و میزان انطباق آن ها با اهداف آموزشی و محتوای موضوع مورد آموزش نیز به وسیله تعدادی از اساتید علوم تربیتی و سرگروه های درسی تأیید شد. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از تی (t) مستقل و تحلیل کوواریانس نشان داد که پیشرفت درسی دانش آموزان گروه آزمایش در حیطه های دانش و مهارت به نحو معناداری بیشتر از دانش آموزان گروه کنترل بوده، اما این تأثیر در حیطه نگرش معنادار نیست. بنابراین، کاربست ده گام الگوی جدید مدیریت آموزش در کلاس های درس علوم تجربی به عنوان بستری مناسب جهت بهبود پیشرفت درسی دانش آموزان توصیه گردید.
بررسی خطاهای املایی در نوشتار متون انگلیسی دانش آموزان فارسی زبان با توجه به متغیر دوره تحصیلی و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل خطاهای املایی دانش آموزان فارسی زبان، در نوشتن متون انگلیسی، با توجه به متغیر دوره تحصیلی و جنسیت، جهت شناسایی موارد مشکل آفرین در یادگیری و ارائه راهکار مناسب برای بهبود مواد آموزشی و شیوه های تدریس، از اهمیت خاصی برخوردار است. در این زمینه، این مقاله به بررسی و تحلیل خطاهای زبان آموزان دختر و پسر در دوره متوسطه پرداخته است تا در جهت بهبود شیوه های تدریس گام مؤثری بردارد. ما در این تحقیق، بر اساس چارچوب نظری کشاورز (1994) به طبقه بندی خطاهای املایی پرداخته ایم. جامعه آماری این تحقیق 100 نفر دانش آموز دختر و 100 نفر دانش آموز پسر پایه اول و سوم دبیرستان بودند و تلاش شد به پرسش های زیر پاسخ داده شود: 1. دانش آموزان در نوشتار متون انگلیسی مرتکب چه نوع خطاهای املایی می شوند و بسامد خطاهایشان چقدر است؟ 2. با توجه به متغیر دوره تحصیلی و جنسیت چه نوع تفاوت هایی در خطاهای موجود در متون نوشتاری زبان آموزان دیده می شود؟ 3. خطاهای زبان آموزان از چه منابعی نشئت می گیرد؟ تعداد کل خطاهای املایی افراد مورد تحقیق 739 مورد بوده است. زیرمقوله های خطاها نیز در این مقاله طبقه بندی شده است. نتایج تحقیق نشانگر آن است که بسامد خطاهای دانش آموزان دختر کمتر از دانش آموزان پسر است و با افزایش دوره تحصیلی از میزان خطاهای دانش آموزان کاسته می شود. از دیگر دستاوردهای تحقیق تعیین منبع خطاهاست که عبارت اند از: الف. انتقال درون زبانی ب. انتقال بین زبانی ج. راهبردهای ارتباطی، و د. راهبردهای یادگیری زبان دوم. نتایج این بررسی نشانگر آن است که بیشترین عامل بروز خطاها، عامل انتقال درون زبانی می باشد.
بررسی کج فهمی های دانشجومعلمان رشته علوم تجربی درباره ماهیت تبخیر، سرعت تبخیر سطحی و فشار بخار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تصورات و کج فهمی های دانشجومعلمان علوم تجربی درباره ماهیت تبخیر، سرعت تبخیر سطحی و فشار بخار است. مفاهیمی که هم در برنامه درسی مدارس و هم در زندگی روزانه اهمیت فراوانی دارند. تعداد 84 نفر از دانشجومعلمان در سال تحصیلی 94-1393 به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مرحله ای از دو پردیس «دانشگاه فرهنگیان» در شهر تهران انتخاب شدند و در این مطالعه شرکت کردند. برای گردآوری اطلاعات، از یک آزمون تشخیصی حاوی پنج سؤال بازپاسخ استفاده شد و پاسخ های دانشجومعلمان در قالب توضیحات داده شده و همچنین شرکت در مصاحبه نیمه ساختاریافته (10 مورد) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بررسی پاسخ های داده شده به سؤال های پرسش نامه نشان داد که دانشجو معلمان علوم تجربی کج فهمی های زیادی در زمینه تبخیر، سرعت تبخیر سطحی و فشار بخار دارند و نمی توانند در بسیاری از موارد شبیه سازی شده، آموخته های خود درباره مفاهیم پایه ای را به خوبی مورد استفاده قرار دهند. بر پایه این یافته ها ضرورت دارد تا در بازبینی برنامه های درسی و مواد آموزشی رشته کارشناسی و کاردانی علوم تجربی، در سازمان دهی مفاهیم مرتبط با تبخیر، سرعت تبخیر، فشار بخار و مدل سازی آن ها در کتاب های درسی دقت بیشتری به عمل آید.
بسترهای مناسب برای جبرورزی در دوره ابتدایی همراه با تحلیل محتوای جبر در کتاب های ریاضی دوره ابتدایی ایران بر اساس چارچوب پیشنهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش هایی که حاکی از توانایی دانش آموزان دوره ابتدایی در زمینه جبر است، همراه با تحقیقاتی که مشکلات دانش آموزان دوره های بالاتر تحصیلی را در یادگیری جبر در برنامه درسی سنتی نشان می دهند، پدیدآورنده حوزه ای نوظهور به نام جبر ابتدایی شده اند. نحوه حضور جبر در دوره ابتدایی اصلی ترین چالش این حوزه است. مقاله حاضر با استفاده از ادبیات موجود در زمینه جبر مدرسه ای و جبر ابتدایی، چهار بستر را برای جبرورزی در دوره ابتدایی، مناسب پیشنهاد می کند. این چهار بستر عبارت اند از: مسائل کلامی، الگویابی، مفهوم سازی نماد تساوی و تعمیم قوانین حساب. این مقاله همراه با تشریح این زمینه ها، از آن ها به عنوان چارچوبی برای تحلیل محتوای جبر کتاب های ریاضی دوره ابتدایی بهره می گیرد. تحلیل محتوای کتاب ها حاکی از این است که علی رغم وجود موقعیت های بالقوه فراوان برای جبرورزی در این کتاب ها، این موقعیت ها غالباً به نفع جبرورزی استفاده نشده اند. این مقاله همچنین پیشنهاد هایی را برای بازنگری محتوای کتاب بر اساس چارچوب پیشنهادی ارائه کرده است.
پایایی امتحانات نهایی سال سوم متوسطه با استفاده از نظریه تعمیم پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، نشان دادن کاربرد نظریه تعمیم پذیری در برآورد پایایی داده های امتحانات نهایی است. بدین منظور، امتحانات نهایی ادبیات فارسی و زیست شناسی رشته علوم تجربی سال سوم متوسطه که در خردادماه 1390 برگزار شده بود انتخاب گردید. در حوزه امتحانات ناحیه (1) شهرستان خرم آباد، از اوراق امتحانی درس ادبیات فارسی با 61 سؤال، 540 ورقه و از درس زیست شناسی با 78 سؤال، 420 ورقه با ملاحظات علمی و عملی به طور تصادفی انتخاب شد. تعداد مصححان دروس مذکور به ترتیب، 9 و 7 مصحح بود. در درس ادبیات فارسی، رویه سؤالات با 8/43% و در درس زیست شناسی، اثر تعاملی سؤالات با دانش آموزان با 4/64% بیشترین سهم را در واریانس نمره کل داشتند. نتایج نشان داد که هم نمرات دانش آموزان و هم سؤالات از پایایی بالایی برخوردار بوده اند. همچنین، برای هر کدام از طرح های اندازه گیری، مطالعه D صورت گرفت. این پژوهش نشان داد که با استفاده از اصل تقارن نظریه تعمیم پذیری، پژوهشگران آموزشی می توانند هر کدام از اجزای یک سیستم آموزشی را به عنوان هدف اندازه گیری خود انتخاب کنند و پایایی آن را برآورد نمایند.