مقالات
حوزه های تخصصی:
توانمندسازی منابع انسانی کلید توسعه و پیشرفت سازمان های آموزشی در مواجهه با تغییرات جهانی است. از معلم به عنوان مهم ترین عامل تغییر در آموزش وپرورش یادشده است. دانشگاه فرهنگیان، به عنوان دانشگاهی نوپا، در تربیت، آماده سازی و توانمندسازی معلمان، متناسب با ارزش های اسلامی و نیازهای جامعه، برای ورود به عرصه تعلیم وتربیت در چشم انداز آینده، نقشی اساسی ایفا می کند. هدف اصلی پژوهش ارائه مدل توانمندسازی حرفه ای معلمان در چشم انداز آینده است. روش تحقیق از نوع کیفی است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از اسناد فرادستی، استادان دانشگاه فرهنگیان استان گلستان که از نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. داده ها با بهره گیری از تحلیل محتوای کیفی از اسناد بالادستی و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته با 26 نفر از استادان جمع آوری شد. بر اساس نتایج حاصله، مدل استخراجی 63 شاخص، 19 مؤلفه و 6 بعد برای توانمندسازی حرفه ای معلمان در چشم انداز آینده دارد. ابعاد شامل محتوای برنامه درسی و آموزشی (چهار مؤلفه)، سواد دیجیتالی (سه مؤلفه)، اخلاق و بصیرت دینی (سه مؤلفه)، بهسازی کارورزی (دو مؤلفه)، ساختار سازمانی (چهار مؤلفه) توسعه دانش و مهارت های حرفه ای معلم (سه مؤلفه)، در دانشگاه فرهنگیان شناسایی شدند. ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های حاصل از مدل توانمندسازی حرفه ای می تواند زمینه ساز ارتقای کیفی معلمان در چشم انداز آینده دانشگاه فرهنگیان باشد.
طراحی الگوی اخلاق حرفه ای معلمان: یک مطالعه آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود اخلاق در آموزش وپرورش باعث رشد، تعالی و بالندگی آموزش وپرورش و به تبع آن کل کشور می شود. پژوهش حاضر با استفاده از رویکردهای آمیخته اکتشافی به شناسایی ابعاد و نشانگان تشکیل دهنده اخلاق حرفه ای معلمان و رعایت آن می پردازد. داده های کیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته از 16 نفر مطلعان کلیدی و دارای تجربه زیسته در حوزه اخلاق حرفه ای معلمان که از طریق نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی شناسایی شده بودند گردآوری شد. یافته های کیفی با استفاده از روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. نتایج به دست آمده نشان دادند، اخلاق حرفه ای معلمان دارای هشت مؤلفه اساسی است که عبارت اند از: معنویت؛ شخصیت؛ خودشناسی؛ مسئولیت اخلاقی در قبال دانش آموزان؛ مسئولیت اخلاقی در قبال اولیا و سرپرستان؛ مسئولیت اخلاقی در قبال حرفه و همکاران؛ مسئولیت اخلاقی در قبال سازمان و اداره؛ و مسئولیت اجتماعی. بر اساس این یافته ها پرسش نامه بخش کمی تدوین گردید و بین 387 نفر از معلمان آموزش وپرورش شهر تهران که به روش خوشه ای چندمرحله انتخاب شده بودند توزیع شد. نتایج حاصل از بخش کمی نشان دارد، معلمان شهر تهران معتقدند مسئولیت اخلاقی در قبال اولیا بیشتر از دیگر مؤلفه ها، و مسئولیت اخلاقی در قبال سازمان و اداره کمتر از دیگر مؤلفه ها رعایت می شود. لذا پیشنهاد می شود مسئولان آموزش وپرورش ضمن شناخت عوامل بی اعتمادی معلمان موجبات اعتماد ایشان را فراهم نمایند. همچنین تدوین و معرفی منشور اخلاق حرفه ای معلمان و احصا کدهای رفتاری ذیل این منشور و انعقاد میثاق نامه اخلاقی حرفه ای معلمان در ارتقا اخلاق حرفه ای معلمان مؤثر است.
تبیین الگوی تدریس خلاق مبتنی بر اصول ریزوماتیک ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر و توسعه روزافزون فناوری، نظام های آموزشی را تحت تأثیر قرار داده و برای هماهنگی با این تغییرات معلمان باید در روش های آموزشی خود تجدیدنظر کنند. باید روش هایی را به کار گیرند که فراگیرندگان را به تفکر وادارند و به سوی اندیشه ورزی سوق دهند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر تبیین الگوی «تدریس خلاق» مبتنی بر اصول ریزوماتیک ژیل دلوز است. روش های پژوهش تحلیل مفهومی، استنتاجی، متناسب با هدف های پژوهش انتخاب شده اند. تدریس خلاق به شاگردان کمک می کند از قالب های فکری عادی رایج رهایی یابند و به چشم اندازهای جدیدی برای ساخت دانش، حل مسائل و موضوع های جدید در رشته های گوناگون دست یابند. تدریس خلاق به آزادی، تجربه، خطرپذیری، انعطاف پذیری، فوریت و نداشتن تعصب نیاز دارد و به عنوان موضوعی ابتکاری در نظر گرفته می شود. از سوی دیگر، اصول ریزوماتیک عبارت اند از: اتصال، ناهم گونی، چندگانگی، گسست نادلالت گر، نقشه نگاری از فرایندهای ضروری برای ارائه الگوی تدریس خلاق در آموزش وپرورش. این اصول بر همکاری، گفت وگو، مشارکت، نوآوری در برنامه های درسی، و آموزش و یادگیری فعال تأکید دارند. هدف این اصول تحریک تفکر انتقادی، ایجاد فرصت هایی برای تغییر روش های تدریس، و همچنین ایجاد تغییرات در هستی شناسی معلمان و الهام به آموزگاران و دانش آموزان برای درک و تجدیدنظر در رویه های معمول آن هاست.
چارچوب محتوای ریاضی در آموزش های فنی و حرفه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش های فنی و حرفه ای در پشتیبانی توسعه اجتماعی و اقتصادی نقش بسزایی ایفا می کنند. در ضمن آموزش های ریاضی از مهارت های پیچیده در این آموزش ها محسوب می شوند، هرچند نتایج آزمون های پیشرفت تحصیلی ریاضی در آموزش های فنی و حرفه ای، کمبود توانایی ریاضی را در بین این دانش آموزان نشان می دهد. مطالعه حاضر، محتوای ریاضی ارائه شده در آموزش های فنی و حرفه ای در دو برنامه درسی قبلی و جدید را بررسی می کند. برای این منظور، یک تحقیق با رویکرد آمیخته سلسله مراتبی اکتشافی با استفاده از منابع تحقیق و دیدگاه های کارشناسان در رشته های زمینه صنعت در آموزش های فنی و حرفه ای ایران و نیز کارشناسان ریاضی انجام شد. نمونه ها به صورت هدفمند برای شرکت در این مطالعه انتخاب شدند. اعضای گروه های تخصصی در دفتر برنامه ریزی و تألیف آموزش های فنی و حرفه ای ابزارهای محقق ساخته را کامل کردند و داده های حاصل از این ابزارها، با استفاده از شاخص های آمار توصیفی، ازجمله فراوانی و میانگین، تجزیه وتحلیل شدند. علاوه بر این، کتاب های ریاضی فنی وحرفه ای در دوره قبلی شامل ریاضیات 1، ریاضیات 2 و ریاضی 3 فنی وحرفه ای تحلیل محتوا شدند. نتایج تحلیل محتوا مهم ترین مفاهیم بایسته ریاضی در آموزش های فنی و حرفه ای را نشان می دهند. ارائه مفاهیم آماری و هندسی در کتاب های ریاضی فنی وحرفه ای و نیز نرم افزارهای ریاضی از مهم ترین کمبودهای کتاب های ریاضی در دوره قبلی موردمطالعه بودند. همچنین، شرکت کنندگان اذعان داشتند، علاوه بر حساب، باید ریاضیات که شامل فرایند های ریاضی مثل حل مسئله و استدلال است نیز برای هنرجویان آموزش های فنی وحرفه ای ارائه شوند. علاوه بر این، کتاب های ریاضی دوره دوم متوسطه جدید با عنوان ریاضی (1) دهم، ریاضی (2) یازدهم و ریاضی (3) دوازدهم فنی وحرفه ای تحلیل محتوا شدند و موارد موردنیاز برای بازنگری در خصوص کتاب های جدید نیز ارائه شد. نتایج این مطالعه می تواند در تألیف کتاب های ریاضی و سایر محتوای ریاضی در آموزش های فنی و حرفه ای در دوره متوسطه و نیز بعد از آن، در آموزش های رسمی و غیررسمی، مدنظر قرار گیرد.
بررسی تطبیقی برنامه درسی هنر در دوره ابتدایی در ایران و ژاپن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است که ضمن بررسی عمیق برنامه درسی هنر در ایران و ژاپن، هدف ها، اصول، رویکردها، محتوا، چگونگی اجرا، ارزشیابی و سایر ویژگی های آن ها را به گونه ای منطقی به تصویر بکشد. برای نیل به این مقصود، ابتدا مروری بر برنامه درسی هنر در هر دو کشور شده و پس از آن، با تأملی دوباره در این برنامه درسی، عناصر استنتاج و با مقایسه آن ها، تحلیل و نتیجه گیری انجام شده است. این پژوهش از نوع مطالعات تطبیقی است و با استفاده از روش جورج بردی انجام شده است. به طورکلی، نتایج مقایسه و ارزیابی نشان می دهند که اساساً تربیت هنری در نظام آموزشی کشور ما در مقایسه با کشور ژاپن، از یک سو با محدودیت های نظری و فکری، و از سوی دیگر با موانع و تنگناهای اجرایی و عملی دست به گریبان است. محدودیت های نظری ریشه در عدم اعتقاد و باور برنامه ریزان و کارورزان آموزشی به ضرورت و نقش ویژه تربیت هنری در شکوفایی قابلیت ها و استعدادهای مختلف دانش آموزان و تحقق هدف های نظام آموزشی دارد. به همین دلیل، تربیت هنری در کشور ما همواره دارای نقش و جایگاه فرعی و حاشیه ای در برنامه های درسی مدارس است. موانع اجرایی هم ناظر بر مشکلات و کمبودهای عمده ای است که در زمینه اجرای مناسب برنامه درسی هنر در مدارس وجود دارد.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان فراشناختی بر تاب آوری و اهمال کاری تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودگردان فراشناختی بر تاب آوری و اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تبریز که در سال 97-1396 مشغول تحصیل بودند، انجام گرفت. طرح این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهر تبریز و نمونه آماری آن شامل 60 نفر از دانش آموزان دارای اهمال کاری تحصیلی بالا بودند که از طریق مطالعه مقدماتی و سرندکردن و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. دانش آموزان نمونه آماری با استفاده از روش جایگزینی هدفمند به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه در جلسه های آموزشی راهبردهای خودگردان فراشناختی شرکت کرد و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده در این تحقیق عبارت بودند از «مقیاس تاب آوری تحصیلی» (ساموئلز و وو، 2009) و «مقیاس اهمال کاری نسخه دانش آموز» (سولومون و راثبلوم، 1984). برای تحلیل داده ها از«تحلیل کوواریانس چندمتغیره» استفاده شد. نتایج نشان دادند که آموزش راهبردهای خودگردان فراشناختی موجب افزایش و بهبود تاب آوری تحصیلی و کاهش اهمال کاری تحصیلی شده است. به علاوه با آموزش راهبردهای خودگردان فراشناختی می توان برنامه هایی برای بهبود و افزایش تاب آوری و کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان تدارک دید. این پژوهش دارای تلویحاتی برای معلمان، مربیان و مشاوران مدرسه است و می توانند از نتایج آن برای بهبود پیشرفت دانش آموزان استفاده کنند.
تحلیل محتوای مجله رشد دانش آموز بر اساس الگوی خلاقیت پلسک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور تحلیل محتوای مجله «رشد دانش آموز» بر اساس «الگوی خلاقیت پلسک» انجام شده است. روش پژوهش کیفی از نوع «تحلیل محتوا» است. جامعه آماری تحقیق شامل همه شماره های مجله رشد دانش آموز در شش ماه اول سال تحصیلی 97 - 1396 بوده است که به روش تمام شماری به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری تحقیق با توجه به طرح کدگذاری چک لیست وارسی محتوا بود که بر اساس الگوی خلاقیت پلسک ساخته شد و از ضریب پایایی قابل قبول (0/80) برخوردار بود. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش «آنتروپی شانون» نشان می داد، در محتوای رشد دانش آموز تا حدودی «اصل توجه» و مؤلفه های آن مدنظر قرار گرفته است. در رابطه با «اصل گریز» نیز یکی از ابعاد، یعنی «توجه به جزئیات» رعایت شده است. اما به سایر مؤلفه های اصل گریز، مثل «کوچک نمایی»، «بزرگ نمایی»، «معکوس سازی»، «جایگزینی»، «انعطاف» و «تقویت»، توجه چندانی نشده است. «اصل تحرک در عمل» نیز ضریب اهمیت بسیار پایینی را در رشد دانش آموز به خود اختصاص می دهد. به طورکلی، در مجله رشد دانش آموز میزان رعایت مؤلفه های الگوی خلاقیت پلسک بسیار کم بوده است و هماهنگی لازم در رعایت اکثر مؤلفه ها و در همه ابعاد وجود ندارد.