مقالات
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به منظور بررسی دیدگاه های مدرسان شیمی دانشگاه ها و دبیران مدارس دوره متوسطه نسبت به مفهوم سواد شیمی انجام گرفته است. بنابراین عنصر اساسی این پژوهش تعریف سواد شیمی است. برای این منظور نمونه ای شامل 201 دبیر شیمی دوره متوسطه و 16 مدرس دانشگاه (شیمی دان) از 6 استان کشور به صورت تصادفی انتخاب و در مطالعه شرکت داده شدند. فرایند تعریف سواد شیمی شامل یک چارچوب کلی از تعریف های ارائه شده و همچنین یک محتوای ویژه برای دستیابی به سطح مطلوب سواد شیمی است که انتظار می رود هر دانش آموز بعد از فارغ التحصیل شدن از مدرسه به آن دست یابد. روش تحقیق توصیفی- پیمایشی است. نظرات تعداد زیادی از مدرسان شیمی دانشگاه ها و دبیران مدارس از طریق مصاحبه و پرسش نامه گردآوری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t) استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که مدرسان شیمی دانشگاه ها و دبیران مدارس از یک چارچوب مشابه برای تعریف سواد شیمی استفاده می کنند. تعریف پیشنهادی این پژوهش، سواد شیمی را در چهار بُعد محتوا، زمینه، مهارت و جنبه های نگرشی مورد بررسی قرار داده است. این تعریف نوآورانه و بومی با برنامه درسی شیمی دوره متوسطه و امکانات مدارس هماهنگی دارد و در نظام آموزشی ایران قابل اجرا است و از نظر مدرسان شیمی دانشگاه ها و دبیران مدارس دوره متوسطه اعتبار بالایی دارد.
بررسی تأثیر عناصر برنامه درسی موجود فیزیک 1 و آزمایشگاه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی در پژوهش حاضر، بررسی دیدگاه دبیران فیزیک سال اول دبیرستان در مورد نقش عناصر برنامه درسی موجود فیزیک 1 (اهداف، محتوا، راهبردهای تدریس، مواد آموزشی، فعالیت های یادگیری، زمان، فضا، گروه بندی و ارزشیابی) در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان این پایه بود. عناصر مذکور در این پژوهش در دو بعد وضع مطلوب و وضع موجود، با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته، بر روی 150 نفر از دبیران فیزیک 1 که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند مورد بررسی قرار گرفت. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع پیمایشی بود. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون های t همبسته و فریدمن مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که: همه عناصر نه گانه برنامه درسی فیزیک 1 و خرده مؤلفه های آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان از اهمیت زیادی برخوردارند؛ ولی علی رغم اهمیت بالایی که دبیران به آن ها داده اند، این عناصر و خرده مؤلفه های آن در برنامه درسی موجود مورد توجه قرار نگرفته و در نهایت، برنامه درسی موجود به طور معناداری از برنامه درسی مطلوب فاصله گرفته است. از نظر دبیران، در برنامه درسی مطلوب عناصر فعالیت های یادگیری، فضا، راهبردهای تدریس و زمان به ترتیب به عنوان مؤثرترین عناصر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هستند. درحالی که در برنامه درسی موجود علی رغم فاصله ای که با برنامه درسی مطلوب دارد عناصر محتوا، ارزشیابی، اهداف و فعالیت های یادگیری به ترتیب به عنوان مؤثرترین عناصر در نظر گرفته شده اند.
تأثیرکارکردهای رهبری مدیران بر توانمندسازی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معلمان سرمایه های اجتماعی نظام آموزشی در هر کشوری محسوب می شوند، از این رو توانمندسازی آنان زمینه شکوفایی نسل آتی کشور را تضمین می نماید. این امری است که با کارکردهای مدبّرانه مدیران آموزشی در مدارس امکان پذیر می شود. هدف پژوهش حاضر تجزیه وتحلیل همبستگی کانونی کارکردهای رهبری مدیران و توانمندسازی معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل کلیه آموزگاران دوره ابتدایی دخترانه شهر تهران می شد که در سال تحصیلی 92- 91 مشغول انجام وظیفه بودند. نمونه آماری نیز 366 نفر بود که به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و با تکمیل مقیاس کارکردهای رهبری و مقیاس توانمندسازی در این پژوهش شرکت کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از میانگین، انحراف استاندارد و همبستگی کانونی استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین کارکردهای رهبری مدیران و توانمندسازی معلمان به مقدار 53/0 همبستگی کانونی وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که 28 درصد از واریانس توانمندسازی معلمان به وسیله کارکردهای رهبری مدیران تبیین می شود. با توجه به این یافته ها می توان گفت که کارکردهای رهبری مدیران می تواند توانمندی معلمان را افزایش دهد.،
تأملی بر مشکلات مدیران تازه کار در مدارس ابتدایی: یافته های یک پژوهش ترکیبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با رویکردی ترکیبی مشکلات مدیران تازه کار مدارس ابتدایی شهر کرج را مورد بررسی قرار داده است. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی، 42 نفر خبره انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. پس از تحلیل محتوای مصاحبه های انجام شده، 66 مشکل کیفی شناسایی و در 5 بعد شامل «مشکلات روان شناختی»، «مشکلات بین فردی»، «مشکلات ناشی از کمبود مهارت و تخصص در مدیریت مدرسه به طورکلی»، «مشکلات ناشی از کمبود مهارت و تخصص در امور مرتبط به تدریس» و «مشکلات ناشی از کمبود حمایت» تقسیم بندی شد. در بخش کمّی نیز پرسش نامه ای بر اساس یافته های بخش کیفی، تهیه و توسط 163 مدیر تازه کار تکمیل شد. از تحلیل عاملی تأییدی، آزمون خی دو و فریدمن برای تحلیل داده ها در این بخش استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، برازش مناسب الگوی اندازه گیری متغیر مشکلات مدیران تازه کار با داده ها را نشان داد. نتایج آزمون خی دو نشان داد که در هر یک از مشکلات، تفاوت معناداری بین فراوانی مشاهده شده و فراوانی مورد انتظار وجود دارد. همچنین آزمون فریدمن مشکلات هر بعد را به طور معناداری، به لحاظ اهمیت، رتبه بندی کرده است. نگرانی از تفویض اختیار به معلمان، توانایی کم در برقراری تعامل اثربخش، نداشتن تخصص و تجربه ناکافی در مدیریت مالی، اطلاع کم در مورد روش های جدید ارزشیابی، همکاری و حمایت کم از جانب والدین و نهادهای بیرونی، به ترتیب، از جمله، مهم ترین مشکلات در هر بعد است. نتایج این بخش به طور کامل یافته های بخش کیفی را در مقیاسی وسیع تر تأیید می کند. به طورکلی نتایجِ پژوهشِ حاضر اهمیت شناسایی مشکلات و همچنین لزوم راهنمایی مدیران تازه کار را مورد تأکید قرار می دهد.
اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت زمان بر بهبود مهارت های مطالعه و تعلّل ورزی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مدیریت زمان بر بهبود مهارت های مطالعه و تعلل ورزی دانش آموزان پسر بود. این پژوهش به شیوه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 92-91 بود. نمونه پژوهش شامل 400 نفر از دانش آموزان پسر دوره متوسطه بود که از میان مدارس این شهرستان به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (برای هر گروه 25 نفر)؛ بدین صورت که از بین 400 دانش آموز 50 نفر از دانش آموزانی که 2 انحراف نمره بالاتر در مقیاس تعلل ورزی دریافت کرده بودند به صورت تصادفی انتخاب شدند و به صورت تصادفی نیز در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه مهارت های مطالعه و تعلل ورزی استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که آموزش راهبردهای مدیریت زمان بر بهبود مهارت های مطالعه و تعلل ورزی دانش آموزان مؤثر بوده است (0/01>P). از آنجا که آموزش مهارت های مدیریت زمان می تواند بر ایجاد اعمال و بینش های نو و اصیل تأثیر مهمی داشته باشد، و با توجه به این که زمان یک منبع محدود به شمار می آید لزوم مدیریت آن به خصوص در محیط های آموزشی و برای دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است.
مؤلفه های مؤثر بر ارتقای محرمیّت در فضاهای آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد محرمیت فضایی، شرایط مناسبی را برای رشد و تحول اخلاقی، اجتماعی و جسمانی دختران فراهم می کند و در نتیجه منجر به شکل گیری نظامی کارامد و پویا می گردد. در این پژوهش تلاش شده است با بررسی و درک صحیح و آگاهانه از عوامل تأثیرگذار بر موضوع حریم و با تکیه بر تأمین نیازهای فضاهای آموزشی، آسایش و آرامش در محیط آموزشی برای دختران فراهم آید. متناسب با پژوهش، با روش تحلیل محتوا به تجزیه وتحلیل اطلاعات پرداخته شد، سپس برای سنجش شاخص های مورد بررسی از روش پیمایشی جهت پاسخ دادن به فرضیات پژوهش استفاده شد. در این راستا با مطالعه منابع موجود، 20 مؤلفه مؤثر بر محرمیّت استخراج گردید. با فرض وجود رابطه مثبت بین متغیرهای مستقل و وابسته، با طرح، توزیع و جمع آوری پرسش نامه، آرا و عقاید جامعه پژوهش مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، 40 پرسش نامه در میان جمعی از اساتید دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، علم و صنعت ایران و تربیت مدرس توزیع گردید و میزان تأثیر و اولویت مؤلفه های روانی و کالبدی به دست آمده، با طیف لیکرتی سنجیده شد. با حذف پرسش نامه های ناقص، در نهایت 17 پرسش نامه مورد تحلیل قرار گرفت. به منظور تعدیل مؤلفه ها، با استفاده از تکنیک دلفی و شانون مؤلفه های کم اهمیت از نظر متخصصان حذف شد. نتایج نشان می دهد میزان اثرگذاری متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته متفاوت است. در میان مؤلفه های روانی، مؤلفه های امنیت و حس تعلق و در میان مؤلفه های کالبدی، مؤلفه های سلسله مراتب، مرز، رابطه درون و بیرون و درون گرایی به عنوان مهم ترین مؤلفه های کالبدی مؤثر بر ارتقای محرمیت فضای آموزشی شناسایی و راهکارهای طراحی ارائه گردید.
نشانه شناسی تصاویر موجود در کتاب های فارسی و تعلیمات اجتماعی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تصاویر ارائه شده در کتاب های فارسی و تعلیمات اجتماعی دوره ابتدایی، از نظر کاربرد نشانگان جنسیتی در مورد مردان و زنان، انجام شده است و در حقیقت می خواهد بداند که این تصاویر، از نظر جنسیتی، چگونه بر ذهنیت دانش آموزان تأثیر خواهد گذاشت. در این پژوهش تصاویر کتاب های مورد بررسی براساس سه مفهوم «خانواده و نقش زن و مرد»، «همکاری» و «مادری» انتخاب شده و نتایج حاصل از بررسی نشانه شناسی آن ارائه می شود. روش مورد استفاده در این تحقیق «نشانه شناسی» و جامعه آماری آن کلیه کتاب های فارسی و تعلیمات اجتماعی چاپ شده در سال تحصیلی 90- 1389 در دوره ابتدایی است. شیوه نمونه گیری تحقیق، نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند است. بر این اساس کلیه تصاویری که در آن ها سه مفهوم «خانواده و نقش زن و مرد»، «همکاری» و «مادری» نشان داده شده، واحد تحلیل بوده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که «خانواده» و «انسجام خانوادگی» موضوع محوری در تصاویر ارائه شده در این کتاب هاست. مادر نیز به عنوان یکی از ارکان خانواده همواره با مفهوم آرامش و با هاله ای از رنگ آبی که تداعی کننده آرامش است دیده می شود. پرداختن به موضوع خانواده به عنوان موضوعی که در جهان امروز در معرض بحران است و زیبا پرداختن به نقش مادری از نقاط قوت، و کمتر پرداختن به سایر نقش های اجتماعی و اقتصادی زنان از نقاط ضعف کتاب های درسی است.