اهداف با شروع بحران همه گیری ویروس کووید-19 در سراسر جهان از جمله ایران، لزوم پیشگیری و درمان کووید-۱۹ به یک اولویت ملی برای همه گروه های جامعه تبدیل شده است. کودکان به عنوان یکی از گروه های آسیب پذیر جامعه در ابعاد مختلف تحت تأثیر این همه گیری قرار دارند. درنتیجه این مطالعه به دنبال این بوده است که با مرور شواهد و منابع موجود در سطح داخلی و بین المللی، عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان کودکان ساکن ایران در مواجهه با همه گیری کووید-19 را شناسایی و طبقه بندی کند. مواد و روش ها روش این مطالعه از نوع تحقیقات توصیفی با مرور نظام مند اسناد و منابع کتابخانه ای و جست وجو در پایگاه های اطلاعاتی معتبر داخلی و بین المللی بوده است که فرایند آن با کمک نمودار پریزما گزارش شده است. مطالعات کمّی نهایی با کمک چک لیست ارزیابی مطالعات و درنهایت 9 مطالعه برای بررسی و تحلیل نهایی انتخاب و وارد مطالعه شدند. یافته ها در میان مطالعاتی که به سلامت روان کودکان ساکن ایران اشاره داشتند، فقط یک مطالعه در سطح ملی بود، بیش از 44 درصد محدود به کودکان شهر تهران بود و همچنین بیش از 77 درصد مطالعات، جمعیت عمومی کودکان را مطالعه کرده بودند. براساس نتایج این مطالعه می توان گفت عوامل تمایزیافتگی خویشتن بالا، سبک های حل تعارض سازگارتر مادر- فرزند و پدر- فرزند، سن بیشتر، افزایش زمان حضور والدین در خانه و تحصیلات بیشتر مادر به عنوان عوامل محافظ و تعیین کننده مثبت سلامت روان (اضطراب و ترس از کرونا) کودکان ساکن ایران شناسایی شدند. از طرفی اضطراب کرونا در مادران، اضطراب، استرس و افسردگی در مادران، آگاهی کودکان از کرونا، ابتلا به ویروس کرونا و یا فوت شخصی از خویشاوندان بر اثر ویروس کرونا، اشتغال والدین به عنوان کادر درمان، مزاحمت و گوش به زنگی والدین، تک فرزند بودن، کم شنوایی و ناشنوایی عوامل خطر برای سلامت روان کودکان (اضطراب، ترس از کرونا و پرخاشگری) ساکن ایران در همه گیری کروناست. نتیجه گیری در ایران در مقایسه با کشورهای مختلف مطالعات بسیار محدودی به سلامت روان کودکان (اضطراب، ترس از کرونا و پرخاشگری) و به ویژه عوامل تعیین کننده اجتماعی آن پرداخته بودند. مطالعات موجود نیز ابعاد محدود سلامت روان و عوامل تعیین کننده سطح فردی و خانوادگی را عمدتاً مطالعه کرده بودند. اما شناخت و توجه به عوامل تهدیدکننده، پیشگیری کننده و تقویت کننده سلامت روان کودکان و رسیدگی به آن از طریق مداخلات و اقدامات اجتماعی می تواند به شکستن چرخه ناکارآمد نابرابری و تبعیض، ارتقای سلامت روان و کاهش آسیب در مواجهه با همه گیری فعلی و همه گیری های احتمالی در آینده منجر شود.