زمینه: تعارض زناشویی می تواند پایه های زندگی مشترک را متزلزل سازد و زمینه طلاق عاطفی و رسمی را فراهم سازد. اثربخشی رفتاردرمانگری دیالکتیکی و درمان متمرکز بر شفقت بر متغیرهای مختلفی تأیید شده است، اما در زمینه مقایسه و تأثیر این دو درمان بر تعارض زناشویی شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش درمان متمرکز بر شفقت و رفتاردرمانگری دیالکتیکی بر کاهش تعارض زناشویی زنان در آستانه طلاق بود. روش: روش پژوهش به صورت شبه آزمایشی و از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه این پژوهش را کلیه زنان دارای تعارض زناشویی و در آستانه طلاق شهر ساری تشکیل می دادند که در سال 1397 به مراکز مشاوره تحت نظارت سازمان بهزیستی شهرستان ساری مراجعه کرده بودند. 45 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ) ثنایی و همکاران (1387) بود. گروه آزمایشی اول، 8 جلسه (هفته ای دوساعت) تحت آموزش گروهی درمان متمرکز بر شفت، و گروه آزمایشی دوم، 8 جلسه (هفته ای دوساعت) تحت آموزش گروهی رفتاردرمانگری دیالکتیکی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار، SPSS24، استفاده شده است و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در پس آزمون، تعارض زناشویی آزمودنی های گروه های آزمایشی نسبت به گروه گواه، کاهش معنی داری داشته است (001/0 p<). اما تحلیل آزمون تعقیبی بنفرونی بین اثربخشی رفتاردرمانگری دیالکتیکی و درمان متمرکز بر شفقت بر تعارض زناشویی زنان در آستانه طلاق تفاوتی را نشان نداد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش، حمایت تجربی مناسبی را برای رفتاردرمانگری دیالکتیکی و درمان متمرکز برشفقت فراهم می آورد. پیشنهاد می گردد روانشناسان و مشاوران خانواده، این دو درمان را جهت بهبود تعارض زناشویی به کار گیرند.