کتاب سیاست نوشتار؛ پژوهشی در شعر و داستان معاصر هم اکنون در بعضی دانشگاه های ایران منبع درسی است و برای درس های جریان شناسی شعر معاصر ایران و جریان شناسی نثر معاصر ایران در دوره کارشناسی زبان و ادبیات فارسی و درس جریان شناسی شعر معاصر فارسی مقطع کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی گرایش ادبیات معاصر فارسی تدریس می شود. در این مقاله، ضمن بررسی شکلی و محتوایی کتاب، به تحلیل نظریه نوینی پرداخته شده که نویسنده کتاب کوشیده است تا با تلفیق رویکردهای نظری معاصر غربی از یک سو و عطف توجه به ویژگی های بومی جامعه و ادبیات معاصر ایران از سوی دیگر رابطه متقابل سیاست، ادبیات معاصر، و ویژگی های جامعه معاصر ایران را در مقوله بندی تازه ای ارائه دهد و آن ها را تحلیل و بررسی کند. تحلیل ها نشان می دهد که سیاست نوشتار برای نخستین بار به شیوه ای نظام مند تأثیر ایدئولوژی های معاصر در جنبش های ادبی را نشان داده است. به این ترتیب، ادبیات قرن اخیر به چند جنبش تقسیم شده و هریک از این جنبش ها به مثابه اپیزودی درنظر گرفته شده است. به بیان دیگر، ادبیات معاصر ایران «مجموعه ای از جنبش های ادبی اپیزودیک» نامیده شده و در این میان برای بازنمایی استعاری ایدئولوژی در بیان ادبی وجهی ویژه در نظر گرفته است. رویکرد نظری این کتاب بر این پیش فرض استوار شده که پارادایم های ایدئولوژیک مهم ترین عامل تعیین کننده در نگارش آثار ادبی صدسال اخیر در ایران بوده است. در مقاله پیشِِ رو، ضمن مروری کوتاه بر تجربیات تاریخ نگاری ادبیات فارسی در یک صدسال اخیر و هم چنین اشاره به بعضی نظریه های تاریخ ادبیات نگاری در چند دهه اخیر در غرب، کتاب یادشده نقد می شود. درپایان، ارتباط و تناظر نظریه ارائه شده در کتاب، یعنی «جنبش های ادبی اپیزودیک» با نظریه «ایران، جامعه کوتاه مدت»، در کانون توجه قرار می گیرد.