رابطه سینما و دین در ایران و غرب همواره محل بحث بوده است، اما به واسطه تفاوت نگاه ادیان، این رابطه از زوایای متفاوتی تحلیل شده است. هدف اصلی در این پژوهش یافتن اصلی ترین تفاوت های میان نگرش مسیحیت و اسلام به سینما و تحلیل انتقادی دیدگاه های نظریه پردازان این حوزه است. به این منظور، دو محور مهم و مشترک میان نظریات، یعنی رابطه سینما و دین و امکان تحقق سینمای دینی و هم چنین رابطه میان فرم و محتوا در سینمای دینی، در دیدگاه نظریه پردازان سینمای دینی ایران و نظریه پردازان سینمای دینی امریکا موردبررسی قرار گرفت. از میان متخصصان ایرانی، نظریات سیدمرتضی آوینی، محمد مددپور، و نصرت الله تابش درخصوص سینمای دینی بررسی شد و در بخش پژوهش گران غربی، باتوجه به آثار ترجمه شده موجود، از نظریات چهار پژوهش گر با نام های رابرت کی. جانستن، کلایو مارش، برایان استون، و مارگرت مایلز استفاده شد. در این پژوهش درانتها نتیجه گرفته می شود که باوجود توجه برخی نظریه پردازان مسلمان به مسائل مبتلاٌبه و رشد دیدگاه های ایشان نسبت به نظریه سینمای دینی در مسیحیتْ نظریات بیان شده دارای اشکالات مختلفی است و هنوز نظریه ای کارآمد در این حوزه تدوین نشده است. این پژوهش برمبنای هدفْ بنیادین و برمبنای روش اجرایی توصیفی تطبیقی است.