هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین الگوی ترسیم ساعت در کودکان با و بدون حساب نارسایی و ارزیابی آزمون ترسیم ساعت ( CDT ) به عنوان ابزاری برای غربال گری در جمعیت کودکان ایرانی بود . روش : در پژوهش پس رویدادی حاضر 45 دانش آموز حساب نارسا 5/9 تا 7/11 ساله و 45 دانش آموز عادی که از نظر سن، جنسیت، دست برتری، پایه تحصیلی و هوش بهر با آن ها همتا بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها بر پایه تکمیل پرسش نامه نشانگان کودکان، نسخه معلم و پدر/ مادر ( CSI )، مقیاس تجدیدنظر شده هوش وکسلر کودکان ( WISC-R )، آزمون ریاضیات ایران کی- مت ( IKMT ) و مصاحبه نیمه ساختاریافته بر پایه DSM-IV-TR انتخاب شدند. سپس آزمون ترسیم ساعت ( CDT ) روی آنان اجرا شد. مفهوم سازی زمان و ترسیم ساعت به طور جداگانه و با استفاده از سامانه نمره گذاری کوهن و همکاران ارزیابی شد. داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها : عملکرد کودکان با حساب نارسایی، ضعیف تر از کودکان عادی بود. تحلیل کیفی عملکرد، خطاهایی را آشکار ساخت که ناشی از برنامه ریزی ضعیف در انجام تکلیف های نیازمند هماهنگی است. نتیجه گیری : با توجه به تحلیل های کمی و کیفی و تفاوت میان الگوی ترسیم ساعت در کودکان با و بدون حساب نارسایی، آزمون ترسیم ساعت ابزار غربال گری مناسب و بخش سودمندی از ارزیابی جامع عصب روان شناختی در کودکان با حساب نارسایی ایرانی است.