هدف : پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفی دلایل قطع درمان با متادون در مراجعان به مرکز ملی مطالعات اعتیاد انجام شد. روش : پژوهش از نوع کیفی بود. بدین منظور، در یک نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع داده ها، با 16 نفر از مراجعان به مرکز مزبور مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها پیاده و تایپ و داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای استقرایی بررسی شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد، بر اساس دیدگاه شرکت کنندگان در مصاحبه، دلایل قطع درمان را می توان در سه مقوله جای داد: دلایل مربوط به خود بیمار، دلایل مربوط به سامانه درمان و برخورد خانواده و شبکه اجتماعی همراه. مرزهای هر یک از این سه عامل بر یکدیگر تأثیرگذار است. بیمار با مسائلی مانند انگیزه پایین و بی ثبات و اختلال های روانپزشکی همراه مواجه است. خانواده از شیوه درمان آگاهی ندارد، بنابراین در درمان همکاری لازم را انجام نمی دهد. سامانه درمان نیز از بسیاری جهات (مانند نادرستی و انعطاف ناپذیری برنامه درمانی، انگ درمان، برخورد خصمانه یا تحقیرآمیز با بیمار و رابطه غیرمراقبانه درمان گر، ندادن اطلاعات به بیمار، وقت کافی نگذاشتن برای بیمار و نداشتن همدلی با بیمار) برای بیمار پرهزینه است. در این سامانه درمانی به کمیت بیشتر از کیفیت پرداخته می شود و درمان غیردارویی بسیار کم رنگ است. نتیجه گیری : به نظر می رسد سیستم درمانی و روش های جاری اداره مرکز برای افرادی با انگیزه بالا و وابستگی شدید طراحی شده است و پاسخ گوی افرادی با انگیزه پایین و وابستگی متوسط نیست. بنابراین این دسته از افراد در این سامانه درمانی رها می شوند و درمان را قطع می کنند.