اهداف هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تکانش گری، حساسیت به پاداش و بی لذتی در تمایزگذاری افراد دارای اختلال شخصیت مرزی و افراد عادی بود. مواد و روش ها روش پژوهش حاضر توصیفی همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 95-96 بود که براساس روش پژوهش، 200 نفر در مرحله اول ( به صورت غربالگری) و بر اساس فرمول فیدل و تاباخنیک و 80 نفر در مرحله دوم (به صورت نمونه گیری هدفمند) انتخاب شد. برای اندازه گیری متغیرها از پرسش نامه میلون-3، برای غربالگری افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی در مرحله اول پژوهش تکلیف رایانه ای خطرپذیری بادکنکی برای سنجش متغیر تکانش گری و متغیر حساسیت به پاداش، مقیاس لذت اسنس و همیلتون برای سنجش متغیر بی لذتی استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل ممیز و نسخه 23 نرم افزار SPSS تحلیل شد. یافته ها نتایج پژوهش حاضر نشان داد متغیر تکانش گری با ضریب 61/0بیشترین نقش را در کل تابع تشخیص دارد. همچنین متغیر حساسیت به پاداش با ضریب 47/0 در مرتبه دوم در کل تابع تشخیص قرار دارد. متغیر بی لذتی نیز با ضریب 42/0 – در مرتبه سوم در کل تابع تشخیص قرار دارد. نتیجه گیری سندرم نقص پاداش مغز می تواند عامل زیربنایی در آسیب شناسی نشانه های تکانش گری و بی لذتی در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی باشد؛ چراکه نقص در سیستم پاداش مغز نوعی محرومیت از مکانیزم های حسی در افراد دارای نشانه های اختلال شخصیت مرزی است. این امر باعث بی لذتی و کم انگیختگی و درنهایت تکانش گری در این افراد می شود.