آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۸

چکیده

هدف از مطالعه حاضر، نقد «رئالیسم مفهومی خلاقانه» به عنوان مدلی روش شناختی از علم اسلامی است. این مدل، ساختار علم متداول، در قَواره مدرنیته و پسا مدرنیته، را نمی پذیرد و ساختار جدیدی از علم، متناسب با جهان بینی اسلامی را، در قالب یک پارادایم ارائه می کند که در صدر آن، اصالت جهان بینی و سنّت های لایتغیّر الهی قرار دارد. از محاسن این پارادایم، تخصیص مخزن علم، نزد پروردگار عالَم، برخورداری از یک سلسله مراتب معرفتی، باور به عوالِم غیب و شهادت، معرفی منابع کسب دانش، فراتر از حس و تجربه و تعیین ملاک صحت، فراتر از وقوع در نشئه مادی می باشد. معهذا کلی گویی و گسلش بین مفاهیم متعدد، همچنین روشن نبودن نحوه ورود به منابع معرفتی، تجربه و عقل و شهود از کاستی های این مدل است. در مجموع این مدل، در پیشبرد علم دینی مخصوصاً در مقام ثبوت علم، در بعد مفهوم سازی های نظری و جدا شدن از فضایِ سکولار، تاثیرگذار ارزیابی می شود. ارائه پیشنهاد جهت تکمیل دیدگاه موجود و قدم های بعدی در مسیر تدوین علم اسلامی، پایان بخش این نوشتار است.

تبلیغات