آنّا گورنکا که تخلص «آخماتِوا»، نامی تاتاری و کهن، را برای خود برگزید، محبوب ترین شاعره معاصر روسیه است که «به زنان سخن گفتن آموخت» و به همراه نیکالای گومیلیوف و چهار شاعر دیگر مکتب آکمه ایسم را در روسیه بنیان نهاد. اشعار آخماتِوا دربرگیرنده مسائل گوناگون از جمله عشق است. در اشعار عاشقانه اش عشق به وطن در اوج قرار دارد. حوادث سیاسی روسیه (شوروی) سبب شد تا آخماتِوا به شاعرِ ملی و حماسه سرای مرثیه خوان معروف شود. شاعر دیدگاه های دینی فلسفی خود درباره زندگی و معنای آن را در اشعارش بیان می کند. دغدغه حفظ خاک وطن سرلوحه زندگی قهرمان های اشعار اوست. آخماتِوا که خود را «دختر شرقی» می نامد صاحب اشعاری با نقش مایه های شرقی است. او در مردمان شرقی معرفت و حکمت می یابد و طبیعت شرق برای او شگفت انگیز است. اشعار آخماتِوا با «دانه های مروارید» کلام شیخ سعدی منور است. در اشعار شرقی او طنین رود و نغمه عندلیب شرقی گوش نواز و رایحه یاس ایرانی روح نواز است. در این مقاله کوشش شده ضمن معرفی آخماتِوا و بیان ویژگی های شعری او، با بررسی اشعار شرقی ایرانی او به علل سرودن آن ها، دیدگاه شاعر به طبیعت، فرهنگ، حکمت شرق، و این که شرق برای آخماتِوا چیست، اشاره شود