ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۱۴۱.

بررسی و نقد نظریه ایان توماس رمزی درباره زبان دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمزی زبان دینی کلمات توصیفی مدل مکاشفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۲۰۱
یکی از دیدگاه های منحصر به فرد زبان دین رویکرد ایان توماس رمزی، اسقف و فیلسوف دین آکسفورد دهه 50 میلادی، است. مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی دیدگاه زبان دین ایان توماس رمزی پرداخته و عمده مباحث آن دو موضوع است؛ یکی تبیین و توصیف معرفت زبان دین ایان توماس رمزی و دوم زبان سخن گفتن رمزی از خداوند و توجیه گزاره های الهیاتی. ایان رمزی درباره زبان دین معتقد به نوعی تجربه دینی است؛ یعنی با توصیف عبارات و کلمات الهیات می توان به امری ماورای تجربی دست یافت. رویکرد معرفتی رمزی دفاع از آموزه های دینی در برابر موضع انتقادی آنتونی فلو و آیر مبنی بر ابطال ناپذیری و بی معنایی گزاره های دینی بود. در نتیجه معتقد بود کلمات زبان دین و گزاره های دینی همچون گزاره های علمی می توانند دربردارنده معنا و در موقعیت خاصی حاوی مکاشفه و از نوع تجربه منحصر به فرد باشند. مهم ترین مسائل و دغدغه های ایان رمزی جایگاه تجربی بخشیدن به زبان دین، درک کاربرد معنایی کلمات، کشف امور واقع جهان با مدل سازی و به کارگیری استعاره در روش فهم زبان الهیاتی بود.
۱۴۲.

Is Ethical Religion Possible?(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: religion(s) concept of God Faith subjectivity intuition Transformation social emancipation reformation

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۱۵۵
The paper concentrates on the philosophical discourses of four thinkers – Soren Kierkegaard, M. K. Gandhi, R. D. Ranade and B. R. Ambedkar on Ethics and Religion. Soren Kierkegaard, whose journey in philosophy made him pass through the aesthetic stage to ethical stage and ultimately religious stage landing in the realm of “faith”; where an individual arrives at without any rational commitment. M. K. Gandhi, whose journey in life encompassed politics, economics, and social realms where the underlying paradigm has always been religion. He did not consider ‘truth’ and therefore ‘morality’ as segregated from religion. R. D. Ranade, while mentioning the criteria of mystical experience, very empathetically mentions that a mystic (a saint) has the element of universality, is intellectual, emotional, has the intuitive experience of ‘spiritual realization’ and cannot be devoid of morality. B. R. Ambedkar, instead of accepting Christianity or Islam, consecrated into Buddhism; that befitted Indian contextual situation critiquing the popular Brahmanism, believed that religion must be in amalgamation and consonance with reason and scientific temperament. And this criterion was fulfilled by Buddhism (indeed with other criteria).  His adopting Buddhism was more of a political movement rather than spiritual; therefore, his Buddhism in the transformed format, is called Neo-Buddhism. The research article concludes by comparing these masters’ views and ideologies in the context of ‘a possibility of ethical religion’ that has appealed my conscience. 
۱۴۳.

ارزیابی مجدد از دیدگاه میلتون فریدمن در رابطه با مفهوم ابزارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابزارگرایی فریدمن ابزارگرایی فلسفی رئالیسم مفروضات پیش بینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۳۶۸
تأثیرات مفاهیم فلسفی را در ساحت های مختلفی از علوم می توان مشاهده کرد. یکی از حوزه های تأثیرگذاری فلسفه بر علم اقتصاد، حول مفاهیم متدلوژیکی و معرفت شناسی بوده است. به نظر می رسد که اقتصاددان برجسته ی قرن بیستم نیز، از این تأثیرپذیری بی نصیب نبوده اند. یکی از مفاهیم فلسفی مؤثر بر روش شناسی فریدمن، مفهوم ابزارگرایی بوده است. این مفهوم، از مباحث چالشی و مهمی است که در مقاله ی اقتصاد اثباتی فریدمن[1] موردتوجه قرار گرفته است. به کارگیری این لفظ و مفهوم در مورد مقاله ی فریدمن، امری بحث برانگیز بوده و موجب پیدایش بحث های چالشی در این رابطه شده است. در این مقاله درستی انتساب این لفظ در مورد روش شناسی فریدمن مورد مداقه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عناصری از ابزارگرایی در مقاله ی فریدمن وجود داشته است و وجود همین عناصر از ابزارگرایی در مقاله ی فریدمن سبب شده است که بسیاری، این لفظ را در مورد روش شناسی فریدمن بکار ببرند. علی رغم وجود برخی اشتراکات در این بین، ابزارگرایی فریدمن با ابزارگرایی فلسفی مصطلح، تفاوت های معناداری هم دارد. ابزارگرایی فلسفی به معنای رویکردی فلسفی است که در برابر جریان رئالیسم مطرح شده است ولی ابزارگرایی فریدمن به شکل مبنایی با رئالیسم تقابل ندارد و بیشتر در حوزه ی متدلوژیکی متوقف شده است. اگر منظور از ابزارگرایی، بهره برداری فریدمن از نظریات به منظور ابزاری برای رسیدن به هدف پیش بینی باشد، فریدمن را می توان یک ابزارگرا توصیف کرد؛ ولی اگر این لفظ را به معنای مصطلح فلسفی آن بکار ببریم، فریدمن با این نوع از ابزارگرایی فاصله ی معناداری دارد. توجه به این تمایز ظریف دراین باره می تواند از بسیاری از سوء تفاهمات نسبت به روش شناسی فریدمن جلوگیری کند.  
۱۴۴.

بررسی نظریه امر الهی در اخلاق و شبهات و چالش های آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اخلاق دین امر الهی خودمختاری خوب و بد خدا انسان فاعل الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۲۴۵
این نوشتار بر آن است نظریه امر الهی و شبهات و چالش های آن را که مدافع ریشه داربودن اخلاق در دین خداست مورد بحث و بررسی قرار دهد. این نظریه در میان متفکران مغرب زمین از زمان سقراط تاکنون و هم در میان اندیشمندان اسلامی طرفداران خاص خود را داشته است. مطابق این نظریه، ازلحاظ اخلاقی، خوب آن چیزی است که خدا امر کند و بد آن چیزی است که خدا نهی کند. در ابتدا سعی شده است که تعریف های روشنی از اخلاق و دین ارائه شود. منظور از دین، ادیان الهی است که خداوند به پیامبران الهی وحی کرده است که اسلام، تجلی تام و تمام آنهاست و منظور از اخلاق، اخلاق دستوری است که درصدد کشف معیارهای اعمال خوب و بد است. درضمن توضیح این نظریه، شبهات وارد بر این نظریه مطرح شده است. آنها عبارت اند از: 1. راه تشخیص اوامر الهی؛ 2. مسئله الزام در نظریه اوامر الهی؛ 3. خودمختاری در نظریه اوامر الهی؛ 4. بن بست این نظریه. در ادامه، پاسخ های مناسب آنهابه اجمال بررسی شده است به گونه ای که این نظریه با اضافات و تعدیلاتی قابل دفاع باشد.
۱۴۵.

نقد و بررسی نظریه مطابقت از منظر سهروردی و هیدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سهروردی هیدگر نظریه مطابقت ناپوشیدگی معرفت شهودی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۳
هرچند پیشینه نظریه مطابقت به عنوان ملاک حقیقت به آموزه ایده های افلاطون باز می گردد اما طرح و بسط این نظریه در فلسفه ارسطو صورت می گیرد. در نظر ارسطو حقیقت و صدق به معنای مطابقت حکم یا گزاره با امر واقع و ناحقیقت و کذب به معنای عدم مطابقت است. از زمان ارسطو نظریه مطابقت با وجود فراز و نشیب هایی که داشته، همواره یکی از نظریات غالب در حیطه معرفت شناسی بوده است. البته برخی از فیلسوفان نیز ضمن توجه به نظریه مطابقت، به امری مقدم بر این نظریه اشاره داشته اند که اساساً امکان طرح آن را فراهم کرده است. هیدگر و سهروردی ضمن نقد سنت های فلسفی قبلِ از خود بر این نکته تأکید کرده اند که فهم و درک اولیه انسان و نسبت او با اشیاء و پدیده ها از سنخ گزاره و حکم نیست. اکنون پرسش مهمی مطرح می شود: امرِ مقدم بر حقیقت گزاره ای کدام است که امکان حقیقت در معنای مطابقت را فراهم می آورد؟ این نوشتار درصدد است با روشی توصیقی-تحلیلی به بررسی این پرسش از منظر سهروردی و هیدگر بپردازد. هیدگر معتقد است حقیقت در معنای ناپوشیدگی معنای اولیه حقیقت است و فراموشی این معنا سبب طرح حقیقت در معنای مطابقت شده است. سهروردی نیز معتقد است حقیقت در معنای شهود اشیاء مقدم بر نظریه مطابقت است. هیدگر و سهروردی ضمن نقد نظریه مطابقت معتقدند این نظریه کارایی لازم برای انکشاف حقیقت را ندارد.
۱۴۶.

عشق و اختیار از دیدگاه غلامحسین ابراهیمی دینانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: عشق اختیار غلامحسین دینانی کمال اراده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۳ تعداد دانلود : ۲۶۱
اختیار را در تعریف، برگزیدن آزادی و رجحان دادن چیزی بر چیزی و عشق را حد افراط دوست داشتن بیان کرده اند. متکلمان در روزگار صحابه به مناظره درباره اختیار پرداخته که حاصل آن تشکیل دو فرقه قدریه و جبریه بوده است، اولین نظریه پرداز شخصی به نام معبد بن عبدالله جهنی بصری که متأثر از سوسن نصرانی بوده دانسته اند و گروهی سرمنشأ مباحث اختیار را علی (ع) برشمرده اند. گفتگو از عشق نیز از قدیم میان شعرا و عرفا و بزرگان مطرح بوده است. رابعه العدویه یکی از زنان سرشناس در طریقت و عرفان آغازگر حدیث محبت و عشق دانسته شده است. انسان مظهر تام خداوند و مختار است پس به ذات اختیار را دارا است، از دیدگاه دکتر دینانی اختیار شامل نوعی آگاهی است که راه رسیدن به کمال خواهد بود و این کمال هدف انسان به حساب آمده است. عشق یک جذبه نیرومند میان عاشق و معشوق به وجود آورده که توانایی انصراف را از عاشق خواهد گرفت اما همین خصوصیت دارای ادراک و آگاهی خواهد بود. باید گفت که رسیدن به مقام عشق بدون برداشتن دو گام اساسی یعنی معرفت و محبت امکان پذیر نبوده و نیز باید دانست قهاریت عشق اختیار را نابود نخواهد ساخت و حاصل آن که میان عشق و اختیار تعارضی نبوده بلکه عشق زیبایی های اختیار را نمایان خواهد کرد. مقاله حاضر رابطه عشق و اختیار را از دیدگاه غلامحسین ابراهیمی دینانی با هدف آشنایی با عقاید این فیلسوف معاصر و دیدگاه کلامی، عرفانی و فلسفی با روش تحلیلی از طریق منابع کتابخانه ای مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد.
۱۴۷.

حیات طیبه ازنظر مفسران با رویکرد عقلی، نقلی و رابطه آن با حقوق انسان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: حیات طیبه مفسران رویکرد عقلی ونقلی حقوق انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۹۷
حیات طیبه در قرآن کریم ازجمله اصطلاحات و واژه هایی است که راجع به معنا و مفهوم آن بین مفسران اختلاف نظر وجود دارد برخی آن را متعلق به آخرت و به معنای حیات بهشتی تفسیر کرده اند، برخی دیگر آن را مربوط به عالم برزخ و به معنای حیات برزخی وزندگی در قبر دانسته اند و گروهی دیگر آن را مرتبط با عالم دنیا دانسته و به معنای معرفت الهی، قناعت، روزی طیب،رزق روزانه،زندگی پاکیزه، رضای به قضای الهی،صبر و شکیبایی، شیرینی طاعت، عبادت باروزی حلال تفسیر کرده اندوگروهی دیگر آن را دوسویه دنیوی و اخروی به معنای سعادت لحاظ نموده اند.متمایز از این تفاسیر تفسیر دیگری وجود دارد که حیات طیبه را دنیوی و یک حیات مستقل می داند .هدف از این پژوهش که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است بعدازبررسی و تحلیل اقوال و آراء تفسیری مفسران دستیابی به تفسیر کامل وجامع از معنا و مفهوم حیات طیبه است که با توجه به صدر و ذیل آیه ونیز قرائن دیگر درآیات قبل وبعداز آیه حیات طیبه کامل ترین و مناسب ترین معنا و مفهوم برای حیات طیبه ارائه و درنهایت رابطه آن با حقوق انسان مشخص گردید.
۱۴۸.

امتزاج افق ها در نظریّه «فهمِ» بودیسم و «هرمنوتیکِ» اگزیستانسیالیستیِ هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک هایدگر بودیسم تهیت امتزاج افق ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
گفت وگوی میان هایدگر و فلسفه بودایی حول محورِ مفهومِ «فهمْ» در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است. هایدگر و مکاتب بودایی بر این که «انسان» بخشی از جهانِ پدیداری است اتّفاق نظر دارند. مواجهه با تائوئیسم و ذن بودیسم، هایدگر را به سمت و سوی فضایی فراتر از محدودیت های فهمْ سوق داد؛ فضایی که نه هرمنوتیکی یا پدیدارشناختی، بلکه شاعرانه و مبتنی بر مراقبه بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان گر آن است که از یک سو اندیشه اگزیستانسیالیتیِ هایدگر به نوعی با آموزه بنیادیِ پرَگْیاپارَمیتَه مبنی بر اینکه فرم (صورت)، تهی و تهی، فرم است واجد هم خوانی است. و اساساً قرابتِ این آموزه مَهایانیستی با دیدگاهِ هایدگر مبنی بر این که هستی و نیستی در عمل «همان» هستند بود که اندیشمندان مکتب کیوتو را مجذب اندیشه هایدگر کرد. از سوی دیگر، فیلسوفانِ معاصرِ هند نیز در توافق با فلسفه های بودایی و هایدگر، فهمْ را طبیعتِ ذاتیِ آگاهی دانسته و مهم ترین رکنِ دستیابی به آن را حذف موانعی که توسّط شرطی شدگی ایجاد می شود، لحاظ کردند. پژوهش با استفاده از رویکرد تطبیقی به انجام رسیده و داده های آن از طریق منابع کتاب خانه ای گردآوری شده و با روش توصیفی – تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.
۱۴۹.

تحلیل مسأله بداء در اندیشه استاد جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بداء قضا و قدر استاد جوادی آملی علم الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۴
مسئله بداء به عنوان یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز در میان متکلمان مطرح بوده و با توجه به اینکه با علم الهی و تقدیرات خداوند در ارتباط است فهم حقیقت آن با چالش روبرو شده است. بداء اساساً مبتنی بر عملکرد انسان است و به تغییر در سرنوشت انسان در حوزه امور جزیی مربوط می شود. استاد جوادی همانند دیگر دانشمندان امامیه، تحول در قضا و قدر الهی را موجب جهل در ساحت الهی نمی داند بلکه راه حل این مسئله را در درک صحیح از آن ارزیابی می کند و بر این باور است که منکرین این مسئله، بداء را به معنای صدور نظر جدید یا ظهور بعد از خفاء گرفته اند که امامیه بر آن معتقد نیست، بلکه بداء نسبت به انسان ها به معنای ظهور بعد از خفاء است لکن نسبت به خداوند به معنای ابداء است. در این پژوهش مسئله بداء در اندیشه کلامی استاد جوادی آملی با روش توصیفی، تحلیلی، مورد بررسی قرار گرفته و با بهره گیری از مستندات و براهین نقلی، نوآوری های ایشان تبیین شده است. یافته های پژوهش حاضر، حاکی از آن است که مسأله بداء از نگاه فلسفی و کلامی استاد جوادی آملی دور نمانده و بر اساس مبانی حِکمی و کلامی به این مقوله در آثار خود پرداخته است، او معتقد است خداوند بر اساس علم ذاتی و شهودی به حدوث و پایان هر رخدادی احاطه کامل و کافی دارد و محدوده پیدایش بداء در عین حال که خارج از ذات الهی است ولی با آن ارتباط تنگاتنگی دارد
۱۵۰.

آیا سقراط پیامبر است؟ (در پرتو دیدگاه های هم عصران و شارحان اصلی وی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سقراط نبوت دایمونیون دفاعیه افلاطون قرآن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۳
اهمیت نقش سقراط و تأثیر او بر تاریخ فلسفه و همچنین فرهنگ بشری بر همگان معلوم است. افزون بر این، او نخستین شهید راه حکمت و فضیلت در تاریخ بشر به شمار می آید. وانگهی، گرچه بیشترِ شارحان غربی به معانی والا و درجات بالای حکمت سقراط اذعان دارند، از پذیرش هرگونه سرچشمه فراطبیعی برای آن و نبوت الهی بودن آن سر باز می زنند. غرض نگارنده در این مقاله آن است که از طریق تحلیل سخنان سقراط که در منابع دست اول ازجمله برخی نوشته های افلاطون یافت می شود، مدعای سقراط را مشعر بر اینکه او از موهبت نبوت برخوردار است به اثبات برساند. ما با گِرد آوردن استدلال های عقلی و سرنخ های تاریخی از زندگانی وی، بر صحت چنین مدعایی تأکید خواهیم نمود. پاره ای از مقاله بدین منظور اختصاص خواهد یافت که تأکید کنیم استدلال ما بر پایه ارجاعات اصیل و تاریخی به سخنان سقراط استوار است که عمدتاً در دفاعیه سقراط (آپولوژی) به قلم افلاطون بدانها اشاره شده است. سپس با نقل از اصلی ترین و مهم ترین دیدگاه های شارحان در این زمینه، کوشیده ایم نشان دهیم که نوعی اتفاق نظر عمومی میان بیشتر شارحان وجود دارد دایر بر اینکه این رساله ها و خصوصاً رساله دفاعیه سقراط در زمره اسناد تاریخی محسوب می شوند. اهمیت و همچنین نتیجه اصلی این مقاله آن است که اگر این نظریه را بپذیریم چشم انداز عمومی تاریخ فلسفه از ریشه دگرگون خواهد شد. افزون براین، این مدعا که حکمت سرچشمه ای الهی دارد _ و بارها در مضامین سخنان حکمای اسلامی ذکر شده است _ تأیید خواهد شد. همچنین، وجود پیوند میان حقیقت روحانی و عقل آدمی مورد گواهی و تأکید قرار خواهد گرفت.
۱۵۱.

Kantian Futurism(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Kant meta-philosophy humankind futurism

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۵۶
The future of philosophy and the future of humankind-in-the-world are intimately related, not only (i) in the obvious sense that all philosophers are “human, all-too-human” animals—i.e., members of the biological species Homo sapiens, and also finite, fallible, and thoroughly normative imperfect in every other way too—hence the natural fate of all human animals is also the natural fate of all philosophers, but also (ii) in the more profound and subtle sense of what I’ll call philosophical futurism. Philosophical futurism is a critical, synoptic, and speculative reflection on the fate of humankind-in-the-world, with special attention paid not only to what humankind-in-the-world (including philosophy itself) will most likely be, if things continue to go along in more or less the same way as they have been and are now going, or could conceivably be, as in science fiction or other forms of imaginative projection, but also to what what humankind-in-the-world (including philosophy itself) ought to be, and therefore (assuming that “ought” entails “can”) can be, as the direct result of our individual and collective free agency, for the purpose of rationally guiding humankind in the near future. In my essay, I very briefly present, defend, and strongly recommend a version of philosophical futurism that I call Kantian futurism.
۱۵۲.

Mystic Intoxication (Mastī) and the Meaning of Life: Fayḍ Kāshānī’s Mystic Poetry through the Lens of John Cottingham’s Philosophy(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Mystic intoxication Fayḍ Kāshānī John Cottingham Persian poetry Meaning of life Sufism comparative studies

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۱۷۸
Adopting a hermeneutic approach and horizontal and vertical interpretation methods, this study primarily explores the metaphysical concept of love-induced mystic intoxication in the Iranian polymath Mullā Muḥsin Fayḍ Kāshānī’s mystic poetry. Secondarily, it discusses the implications of mystic intoxication in the meaning of life. Furthermore, the paper briefly positions Fayḍ Kāshānī’s account in the contemporary categories of the meaning of life: supernaturalism, naturalism, and nihilism. Additionally, elucidating the perspectives of the contemporary philosopher John Cottingham, the paper examines Kāshānī’s view through Cottingham’s philosophy. Central to Kāshānī’s poetry, ignited by divine love, the spiritual seeker transcendends their self, getting absorbed into the Divine to the point where they become unaware of their self. This epistemic unawareness is mastī (intoxication) or bīkhudī (selflessness)—which, for Kāshānī, has profound implications on life’s meaning. Unlike the “extreme God-centric” view—which situates the purpose of life solely in fulfilling God’s purpose—Kāshānī’s “moderate God-soul-centric supernaturalist” view recognizes that while divine love, intoxication, and knowledge infuse more profound depth to the meaning of life, other aspects also add to the meaning in life—like the simpler forms of piety and everyday existence. A framework in which morality is instrumental. Similarly, for Cottingham, life has value and meaning beyond solely fulfilling God’s purpose. Nevertheless, while basic pleasures and desires might independently exist and have meaning, higher elements like moral virtue, crucial to life’s meaning, are contingent on God’s purpose.
۱۵۳.

انتساب صفت عقل به خداوند از منظر ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عقل واجب الوجود علت تجرد ابن سینا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۳ تعداد دانلود : ۱۹۲
انتساب صفات، به الله از مباحث مهم کلام و فلسفه است که نقش مهمی را در معرفت الله ایفا می کند. در بخش الهیات به معنای اخص شکل جدی تری به خود گرفته است. در انتساب برخی صفات به خداوند شکی وجود ندارد؛ اما به دلیل برخی مسائل مانند توقیفی بودن اسماء الهی انتساب صفاتی به حضرت حق مورد اشکال و اختلاف واقع شده است. یکی از آن صفات، صفت عقل است که این مقاله درصدد است تا نظر ابن سینا را درباره انتساب این صفت به الله مورد بررسی قرار دهد. با ملاحظه در نظرات شیخ، متوجه می شویم وی این انتساب را صحیح می داند. هرچند با بحث از ریشه لغت این صفت، بخشی از ابعاد موضوع روشن می شود. در این جستار به روش تحقیق کتابخانه ای بیان می شود که برای جواز عقلی این انتساب شیخ الرئیس از دو طریق عام و یک طریق خاص آن را اثبات می کند؛ بدین صورت که نزد وی واجب الوجود همان الله و علّت برای تمام موجودات است و چون واجب الوجود مستلزم تمام کمالات وجودی و علّت واجد تمام کمالات معلول خود است، پس چنین انتسابی بنابر دو طریق وجوبِ وجود و علیت صحیح است. دیگر اینکه نزد ابن سینا تجرد و تعقل تلازم دارند و چون خدا نزد وی مجرد محسوب می شود، می توان نتیجه گرفت وی خداوند را عاقل می داند. البته باید توجه داشت که اثبات صفت عقل برای الله مبتنی بر توقیفی نبودن اسماء و صفات است.
۱۵۴.

مرگ آگاهی از دیدگاه نیچه و شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شوپنهاور نیچه معنای زندگی جاودانگی خلاقانه زیستن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۲۸۶
مرگ آگاهی نزد شوپنهاور در شناخت خواست و مرگ خودخواسته و در واقع، در لغو خواست جاودانگی نهفته است. نظر وی هر نوع تفرد در جاودانگی را انکار می کند و از این رو، میل به بقاء در انسان را سیراب نمی کند. جنس مرگ اندیشی وی از نوع شهود نفسانی است. نیچه از مرگ به سمت زندگی نظر می کند و به عبارتی، سرنا را از ته می نوازد، این مرگ است که نیروی زندگی به انسان می بخشد. ایده آل زندگی هر فردی با مشخصه های شخصی او تعریف می شود. نیچه از انسان می خواهد خلاقانه زندگی کند نه منفعلانه. نیچه پیرو اخلاق طبیعی فردی است، اما در تبیین باور خود، زوایایی از اخلاق طبیعی که مبتنی بر اموری غیر از تنازع بقاء هستند را نادیده می گیرد. همچنین، او از نقش عوامل محیطی و آموزش در ساخت ابَرانسان غفلت ورزیده است. آنچه وی به عنوان راه کار برای معناداری زندگی معرفی می کند، مستلزم داشتن خرد ناب است که هم سنگ خردهای عامه مردم نیست و از این رو، کارآمدی همگانی ندارد. مرگ آگاهی نزد وی از جنس فهم است که به وسیله تمام قوای طبیعی انسان تولید می شود.
۱۵۵.

چیستی و امکان نظریه اسلامی هنر بر اساس حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه هنر هنر اسلامی نظریه اسلامی حکمت متعالیه ملاصدرا فلسفه اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۲۹
بر اساس نظریات مستشرقان و فلاسفه هنر، پدیده ای با عنوان «نظریه اسلامی هنر» امری غیر قابل دستیابی است و تنها باید هنر اسلامی را به نحو پسینی و تاریخ نگارانه مطالعه کرد. این نوشتار درصدد است تا امکان و چیستی «نظریه اسلامی هنر» را بر اساس آراء فیلسوفان صدرایی که این فلسفه را منطبق بر مبانی اسلامی می دانند، بررسی کند تا اولین قدم ها در جهت تبیین این نظریه برداشته شود. با توجه به مباحث مطرح شده می توان گفت: در فلسفه اسلامی و به ویژه حکمت متعالیه به برکت استفاده از قرآن، برهان و عرفان، چنان نظام و ساختار فکری به وجود آمده است که از مبانی موثقی برخوردار بوده و ظرفیت استخراج نظریه هنری را داراست. از سوی دیگر به سبب ابتنای این مکتب فلسفی بر آموزه های اسلامی که تأییدکننده و استفاده کننده از هنر در نشر معارف حقه است و منشأ هنر را وجود لایزال الهی می داند، ظرفیت استخراج نظریه اسلامی هنر از این مکتب فلسفی کاملاً فراهم گشته است.
۱۵۶.

پدیدارشناسی ادراک موسیقایی از دیدگاه میکل دوفرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی موسیقی ادراک موسیقایی تجربه گوش دادن به موسیقی میکل دوفرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۹۴
تمرکز اصلی این پژوهش بر مطالعات پدیدارشناختی موسیقی از منظر تجربه گوش دادن به موسیقی با تأکید بر آرای میکل دوفرن است. این پژوهش به بررسی شرایط امکان ادراک موسیقایی می پردازد و اینکه چگونه توصیف های پدیدارشناختی از تجربیات موسیقایی در درک تجربیات عینی ما ایفای نقش می کند. برای پاسخ دادن به این پرسش که هدف اصلی پژوهش است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی پدیدارشناختی مبتنی بر دیدگاه میکل دوفرن تلاش می شود کاربردهای پدیدارشناسی در توصیف و روشن کردن تجربه گوش دادن به موسیقی تبیین شود. دوفرن سه مرحله برای ادراک زیبایی شناختی قائل است: 1. حضور 2. بازنمود و خیال 3. تأمل و احساس. ازنظر او، فرایند ادراک یک فرایند دیالکتیکی روبه پیشرفت است. برای این ادراک تماشاگر باید فعال باشد تا بتواند به عمق ابژه زیبایی شناختی و بیان آن دست یابد. او نتیجه می گیرد که اوج ادراک زیبایی شناختی در احساس پیدا می شود که نحوه بیان اثر را آشکار می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در یک نگاه پدیدارشناختی، مواجهه با یک اثر هنری در فرایندِ آگاهانه شناخت اثر، تجربه اثر در زمان و مکان، فرایند اجرا و فرایند رشد درونی رخ می دهد. این موضوع اگرچه در گزارش دوفرن از تجربه زیبایی شناختی به طورکلی برجسته است اما مشخصاً مواجهه با موسیقی را به عنوان یک فرایند از تغییر و رشد توضیح می دهد. همچنین این نتیجه حاصل می شود که در تجربه گوش دادن به موسیقی، تجربه های معمولی ما از درک زمان و مکان، بدن و احساس و از تجربه شخصی و اجتماعی دگرگون شده و شنونده به یک شرکت کننده فعال در این فرایند تبدیل می شود. چنین تجربه ای نه تنها می تواند فهم اجرا و فهم نظری ما از موسیقی را افزایش دهد، بلکه باعث می شود دریافت کنندگان نه تنها اثر هنری، بلکه فرایند خودسازی را کشف کنند.  
۱۵۷.

تبیین مفهوم فرم در زیباشناسیِ کانت و نسبت آن با اندیشۀ راجر فرای و کلایو بل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرمالیسم کانت کلایو بل راجر فرای ایده های زیباشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۰۰
کانت بحث از فرم را در دقیقه سوم نقد قوه حکم مطرح می کند. از نظر او آنچه در داوری امر زیبا مشترک است و می توان آن را از همه افراد انتظار داشت فرم است. برخلاف فرم، ادراک حسی یک اُبژه ، بسته به توانایی ادراکی افراد متفاوت است. راجر فرای و کلایو بل به عنوان منتقدانی فرمالیست، مفهوم فرم کانتی را در قرن بیستم مطرح نموده و با تاکید بر آن به عنوان تنها عامل زیباساز آثار هنری در دوران مدرن، نقش بی بدیلی در بسط و توسعه دیدگاه کانت در خصوص فرم هنری ایفا نموده اند. این نوشتار بر آن است تا ضمن روشن سازی ادعای فرمالیست ها در خصوصِ فرم و بررسی آن در آثار کانت، به بررسی نسبت میان این مفهوم در اندیشه فرمالیست هایی چون فرای و بل با زیباشناسیِ کانت بپردازد. بررسی این موضوع که فرمالیسم هنری فرای و بل تا چه اندازه ای از زیباشناسی کانت و دیدگاه فرمالیستی مطرح شده در نقد قوه حکم متأثر شده است، اصلی ترین مسأله این مقاله است. لذا باید روشن شود که آیا از لابه لای عبارات کانت در نقد قوه حکم، فرمالیسم هنری ادعا شده؛ استخراج می شود یا نه؟ با بررسی های انجام شده مشخص شد، اگرچه فرمالیست ها برای تایید ادعای فرمالیستی خود می توانند به برخی عبارات کانت در نقد قوه حکم (و نه به همه مطالب او در نقد قوه حکم در مورد فرم) اشاره کنند، اما این کار را گزینشی انجام می دهند و همین امر سبب می شود کلیت دیدگاه کانت در مورد فرم را آن چنان که باید درک نکنند. فرم برای کانت صرفا چینش زمانی-فضایی نیست (اگر چه آن را نیز در بر می گیرد) بلکه هر نوع چینش اجزا و مواد در یک ابژه طبیعی یا اثر هنری که غایت مند بدون غایت است، فرم زیبا نامیده می شود. 
۱۵۸.

نقد تقلیل گرایی از منظر فلاسفه ی دوگانه انگار مسیحی درمسئله اراده آزاد(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اراده آزاد دوگانه انگاری علیت عاملی تقلیل گرایی عصب شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۱۱۶
مسئله اختیار از مهم ترین و پرچالش ترین مسائلی است که ذهن فلاسفه شرق و غرب را به خود مشغول کرده است. در میان این فلاسفه، گروهی از فیزیکالیست ها با رویکردی تقلیل گرایانه در تلاش برای پاسخ گویی به این سوالات هستند: چگونه انسان می تواند دارای اراده آزاد باشد؟ و اگر انسان دارای اراده آزاد باشد، چگونه مسئولیت اعمال خود را بر عهده می گیرد؟ با توجه به تقلیل گرایی علّی که بر این فرض استوار است که رفتار اجزای یک موجود تعیین کننده رفتار کل است، زیرا اجزای یک موجود بیانگر سطح زیرین پیچیدگی و ترکیب هستند، چگونه فیزیکالیست های تقلیل گرا می توانند تفسیر درستی از اراده آزاد ارائه دهند؟عده ای از این افراد همچون سم هریس با نگاه عصب شناسانه خود تلاش کرده اند تا به این پرسش ها پاسخ دهند. در مقابل، دوگانه انگاران مسیحی دیدگاه های متفاوتی در این زمینه ارائه می دهند. با توجه به اصل سادگی، به این نتیجه می رسیم که دیدگاه های تقلیل گرایی در تقابل با دیدگاه های دوگانه انگاری مسیحی نمی توانند تبیین های کاملاً درست و خالی از اشکالی برای مباحثی نظیر اراده آزاد ارائه دهند. در نتیجه، تبیین های رقبای مذکور در این بحث پذیرفته تر است.
۱۵۹.

تقریر و نقد دلایل محمد بن زکریای رازی در رد نبوت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نبوت عقل باوری محمد بن زکریای رازی اعلام النبوه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۲۴۶
محمد بن زکریای رازی را هم به نبوت باوری هم به نبوت ستیزی توصیف کرده اند اما درست آنست که وی عقل باور است و نبوت را منافی عقل باوری می داند. بر پایه کتاب الاعلام النبوه، شش دلیل رازی فیلسوف را که به رد نبوت می پردازد می توان استخراج کرد. این ادله شش گانه نشان می دهد رازی نه به ضرورت نبوت بلکه به امکان نبوت به عنوان معرفت و ارتباط ویژه انسانی با خداوند باور ندارد و شخص نبی را به رسمیت نمی شناسد لذا همه انسانها از جهت معرفت و ارتباط انسانی برابرند. وی در نقد نبوت، همسوی با سایر باورهایش در حوزه فلسفه و اخلاق عمل نمی کند و از این جهت نوعی تهافت و عدم انسجام گروی در تبیین ادله اش وجود دارد. ادله رازی مبتنی بر ابهام معنایی تصورات است و نیز مبتنی بر اجمال در مقاله حاضر با روش توصیفی - استنباطی تلاش شده ادله رازی در رد نبوت، بازسازی شود و نیز با روش تحلیلی - انتقادی، ادله رازی مورد سنجش قرار گیرد.
۱۶۰.

نقد و بررسی ادله عقلی وجوب دعوت به تشیع(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ولایت اهل بیت دعوت به تشیع قلع ماده فساد اصول مذهب هدایت اهل خلاف حسن عدل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۵ تعداد دانلود : ۱۹۳
دعوت غیر شیعیان به مذهب تشیع به عنوان یکی از وظایفی که در ذهن عموم شیعیان مرتکز است، حکمی از احکام شرعی تکلیفی را داراست. روایات وارد شده در مسئله جواز یا عدم جواز دعوت به تشیع دو دسته هستند. بیشتر این روایات نهی از دعوت به تشیع دارند. اما با غض نظر از روایات موجود در این باب، آیا می توان استدلال عقلی برای اثبات وجوب دعوت به تشیع اقامه نمود؟ هدف از این پژوهش نقد و بررسی وجوه عقلی متصور برای اثبات وجوب دعوت به تشیع است. محقق در این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی وجوه عقلی قابل طرح برای اثبات وجوب دعوت به تشیع را مورد کنکاش قرار داده است. از تحلیل داده ها این نتیجه حاصل شد که دعوت به تشیع مصداق قلع ماده فساد است؛ و قلع ماده فساد عقلاً حسن است و این حُسن عقلی ملازمه دارد با وجوب شرعی. سایر وجوه قابل طرح در این مسئله مورد مناقشه قرار گرفتند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان