مرضیه عبدلی مسینان

مرضیه عبدلی مسینان

مدرک تحصیلی: دانش آموخته دکتری مدرسی معارف اسلامی، دانشگاه معارف اسلامی، قم، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۹ مورد از کل ۹ مورد.
۱.

کارکرد عقل برهانی در تفسیر اجتهادی جامع

کلیدواژه‌ها: کارکرد اجتهاد عقل برهانی تفسیر اجتهادی جامع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۹
تفسیر اجتهادی جامع تفسیری جامع نگر به لحاظ روش شناسی تفسیر است که در کشف مراد جدی خداوند از همه ی منابع تفسیری بهره می برد. از آنجا که در این تفسیر عقل از جایگاه مهم و اساسی برخوردار است، بررسی کارکردهای   برهانی عقل ضروری می نماید. استفاده از عقل در برهان های قرآنی و قرائن عقلى در تفسیر براى کشف مفاهیم و مقاصد آیات قرآن، کارکرد برهانی عقل است که به عقل از جنبه ی مدرِک بودن نظر شده است. این پژوهش با گردآوری اطلاعات به شیوه ی کتابخانه ای و فیش برداری و با رجوع به اسناد و مدارک معتبر با روش توصیفی - تحلیلی به بررسی مهم ترین کارکردهای برهانی عقل در تفسیر اجتهادی جامع می پردازد. استفاده از عقل در رفع تعارض ظاهری آیات، استفاده از قرائن عقلی (معرفت های بدیهی و برهان های قطعی) در تفسیر، اجرای قاعده ی جری و تطبیق و کشف استلزامات عقلی موجود در آیات قرآنی از مهم ترین کارکردهای عقل برهانی است.
۲.

نگرش صدرا و دکارت به علم حضوری نفس به ذات خویش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علم حضوری علم نفس به ذات شهود صدرا دکارت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۲۵
معرفت النفس به عنوان نخستین معرفتی که برای انسان حاصل می شود مورد توجه فیلسوفان بوده و در صدد تبیین ماهیت آن برآمده اند. این معرفت در نظام فلسفی مبنا گرای صدرا و دکارت از اهمیت ویژه برخوردار است. علم حضوری،معیار و مقیاس مطمئنی، در تطبیق این دو مکتب، جهت نیل به معرفت یقین بخش است. در این پژوهش معرفت شناختی با روش عقلی، نگرش دکارت و ملاصدرا به خودآگاهی درمباحث امکان شناخت حضوری به خود، براهین علم حضوری نفس به خویش، نسبت شهود و علم حضوری با روش کتابخانه ای گردآوری و با روش توصیفی ،تحلیلی و نقدی پردازش شده و وجوه اشتراک و افتراق استخراج گردیده است. با تتبع در آثار ایشان آشکار گردید که هر دو اندیشمند با نفی شناخت استنتاجی از نفس، شهود را طریق وصول معرفت نفس به ذات خود می دانند.براساس مبانی فلسفی صدرا علم نفس به ذات خود، تنها بوسیله علم حضوری امکان پذیر است؛ اما بر اساس مبانی و روش ریاضی حاکم برفلسفه دکارت، و عدم وقوف ایشان به تقسیم علم به حضوری و حصولی و نیز محرز نبودن باور ایشان به اصولی که لازمه علم حضوری است مانند اصالت وجود، حمل شهود بر علم حضوری در این مکتب غریب می نماید.لذا معرفت نفس به ذات خود، در این دو نظام فلسفی علی رغم وجوه اشتراک، واجد وجوه افتراق عدیده ای است.
۳.

کاربست معرفت فطری در اثبات وجود خدا از منظر دکارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثبات وجود خدا امکان شناخت خدا خداشناسی فطری خداشناسی فطری دکارت و صدرا فطرت معرفت فطری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۱۸۳
کاربست معرفت فطری در اثبات واجب از منظر صدرا و دکارت تلاشی است برای بازخوانی نقش فطرت در اثبات وجود خدا در دو بستر فکری مختلف و بازنمایی وجوه اشتراک و افتراق ایشان در مباحث اساسی خداشناسی به منظور یافتن مبنایی استوار در نیل به معرفت یقین بخش در گزاره های الهیاتی که در این پژوهش تطبیقی با روش توصیفی، تحلیلی به آن پرداخته شده است. فطرت مندی شناخت و اثبات وجود خدا و به کارگیری روش درون نگری در معرفت خدا، از مهم ترین وجوه اشتراک و تفاوت در نوع و متعلق معرفت فطری و اختلاف در حد وسط براهین فطرت، از مهم ترین وجوه افتراق میان این دو نگرش است. وجود اختلاف در نظام فلسفی و مبانی معرفت شناختی از جمله نگاه اصالت وجودی صدرایی و اعتقاد به علم حضوری و به کار گیری ابزار وحی و شهود عرفانی در کنار عقل، از یک سو و مبنای اصالت ماهوی و بی توجهی به علم حضوری و به کارگیری صرف عقل یا شهود عقلانی از جانب دکارت سبب تقابل میان نگاه عرفانی صدرالمتألهین نسبت به مبدأ متعال با نگاه فلسفی و مقیاس صرفاً ریاضی دکارت در حوزه مباحث خداشناسی شده است؛ با این حال متفق بودن در برخی مبانی، آنها را به آرای مشترک و مشابهی در امکان شناخت ذات و براهین اثبات وجود خدا مبتنی بر معرفت فطری رسانده است.
۴.

ماهیت مدل و مؤلفه های مدل شناختی در تولید علوم انسانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل مدلسازی علم دینی علوم انسانی اسلامی تولید علم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۱
هدف: هدف از این مقاله طراحی مدل و مدلسازی به عنوان گامی مهم در پیشبرد ادبیات بحث علم دینی و تحقق عملی پروژه علوم انسانی اسلامی بوده است. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است که مطالب آن به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته ها: مدل به لحاظ مفهومی، مجموعه ای منسجم و هماهنگ از مبانی، پیش فرضهای متافیزیکی و فلسفی علم و به لحاظ منطقی و روش شناختی، مشخص کننده و در بردارنده عناصر و مؤلفه های روش شناختی تولید علم است. مؤلفه های مدل شناختی به دو دسته عام و خاص قابل تقسیم اند. مؤلفه های عام با توجه به عناصر مقوّم تعریف مدل، سه مؤلفه تبیین مبانی و بنیاد های نظری، تبیین صحیح روش شناسی و نظامندی و انسجام مراحل و عناصر دخیل در تکون معرفت اند. مؤلفه های عام فرعی، مجموعه مؤلفه های مدل شناختی مستخرج و قابل ارجاع به مؤلفه های اصلی اند؛ از جمله: تبیین جایگاه عقل و تجربه در تولید علم دینی، نقش محقق و کنشهای انسانی، تنوع منابع معرفتی و تکثّر روش شناختی، ارزش پذیری نظام علم. مؤلفه های خاص مدل شناختی نیز تأمین کننده وجه اسلامیت مدل می باشند. نتیجه گیری: مطالعه تطبیقی و دقیق الگوها و نظریات داخلی و خارجی و بررسی مهم ترین چالشها و محلهای نزاع در علم دینی، به طراحان مدل در استکشاف مؤلفه های تکون علم دینی و اجماع نظری برای اتخاذ طرحی بایسته در فرایند مدلسازی یاری می رساند.
۵.

بررسی مبانی انسان شناختی علوم انسانی غربی و اقتضائات روش شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی علوم انسانی پارادایم روش روش شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۰
هدف: هدف از انجام این پژوهش، تببین مبانی انسان شناختی پارادایم های رایج در علوم انسانی غربی و پاسخ به این پرسش بود که آیا روش شناسی علوم انسانی غربی متأثر از مبانی انسان شناختی آن است یا خیر. روش: تحقیق حاضراز نوع توصیفی- تحلیلی و مطالب آن با روش کتابخانه ای گردآوری شده است. یافته ها: انسان به عنوان موضوع علوم انسانی و انسان شناسی به مثابه یکی از پشتوانه ها و مبانی نظری علم، نقشی اساسی در فرایند تولید علم دارد. تنوع تعریف و تلقی های گوناگون از انسان، تأثیر زیادی بر حوزه معرفت شناسی، به ویژه در مباحث روش شناسی و روشهای تحقیق در علوم انسانی دارد؛ به گونه ای که پارادایم معیّنی در حوزه علوم انسانی می تواند متأثر از ایده ای خاص در باب ماهیت انسان باشد. برای مثال، تلقی شیء انگارانه و تصور مکانیکی از انسان و بالطبع گزینش روشهای کمّی در رویکرد اثباتی و تعریف انسان به موجودی آزاد، معناساز و خلاق و اتخاذ روشهای کیفی در رویکرد تفسیری، معلول همین تفاوت نگرش به انسان است. نتیجه گیری: روش شناسی علوم انسانی به نحو اجتناب ناپذیری متأثر از مبانی و پیش فرضهای انسان شناختی آن است؛ به گونه ای که تغییر در نوع نگرش به انسان می تواند روش شناسی و به تبع آن، به دلیل تأثیر عمیق روش شناسی، ماهیت علوم انسانی را متحول سازد.
۶.

بررسی تطبیقی مبانی انسان شناختی علوم انسانی غربی با اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان شناسی علوم انسانی علوم انسانی اسلامی علوم انسانی غربی مبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳۰ تعداد دانلود : ۹۳۸
مطالعه انسان به عنوان موضوع محوری علوم انسانی و پرداختن به مبانی انسان شناختی به مثابه اساسی ترین پیش نیاز تحول و تولید علوم انسانی اسلامی ضرورت و اهمیت دارد. پارادایم های رایج در علوم انسانی غربی با محوریت اصالت انسان، هر کدام توصیف خاصی از ماهیت انسان دارند. مکتب اثباتی با نگاه شیء انگارانه و مکانیکی به انسان، مکتب تفسیری با رویکرد اصالت معنایی و تمرکز بر فهم کنش های اختیاری انسان و مکتب انتقادی با اعتقاد به آزادی انسان و حاکمیت جبرهای تاریخی و اجتماعی محیط انسان را تعریف می کنند. در مقابل در رویکرد اسلامی، انسان موجودی با فطرت و سرشت الهی، دوبعدی، مختار و دارای منزلت و کرامت ذاتی است، منزلتی که در طول خدامحوری معنا می یابد. برآیند مبانی انسان شناختی پارادایم های رایج در علوم انسانی، نگاه تجربی و مادی گرایانه غرب به انسان است که حاکی از اختلاف ذاتی و ماهوی آن با مبانی اسلامی در خصوص انسان است.
۷.

تحلیل و ارزیابی روش شناختی مدل اجتهادی /تجربی در تولید علوم انسانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۲۶۸
تولید علم دینی یکی از مهم ترین مؤلفه های نرم افزاری تمدن نوین اسلامی در گام نخست در گرو ارائه نظریه و مدلی منطقی و نظامند بر پایه روش شناسی اسلامی در تبیین علم اسلامی است. مدل اجتهادی-تجربی یکی از مدل های ممکن در مسیر تولید علم دینی است، که مبتنی بر یک چارچوب نظری و بر اساس روش شناسی اجتهادی و با التزام به داوری تجربی گزاره ها، با بهره گیری از متون دینی به تولید علوم دینی اقدام می کند.      این پژوهش  با اذعان به ضرورت معرفتی- فرهنگی و اخلاقی تولید علم دینی کوشیده است به روش توصیفی تحلیلی به بررسی مدل اجتهادی- تجربی بپردازد تا در سایه ارزیابی روش شناختی این مدل زمینه را برای رسیدن به مدلی کارآمد برپایه روش شناسی اسلامی فراهم نماید. تبیین مراحل نظریه پردازی، حل مشکل گزاره پردازی، تلاش برای تفاهم و رقابت با پارادایم های رقیب، توجه به ابعاد مختلف تولید علم از مهم ترین وجوه امتیاز این دیدگاه و ابهام در تلفیق پارادایم ها، اشکال در تفکیک و سطح بندی علم، ابهام در علم بودن بخش فراتجربی و ابهام در استفاده از گزاره های انشایی و...از مهم ترین وجوه محدویت های این مدل است
۸.

جایگاه کشف و شهود در منظومه معرفت دینی و معیار واقع نمایی آن از منظر عرفای اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهود عقل معرفت قلب کشف میزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳۱ تعداد دانلود : ۶۵۳
در قرآن کریم آیات فراوانی وجود دارد که بیانگر نوعی معرفت خاص است که از طریق عمل به شریعت و از راه طریقت و سیر و سلوک به سوی حق تعالی و توجه به عالم قدس حاصل می شود، از این رو معرفت شهودی یکی از راه های شناخت در منظومه معرفت دینی محسوب می شود و در کنار سایر منابع شناخت دارای اعتبار و روایی است. اما کشف و شهود مانند هر منبع معرفت زای دیگر نیازمند ملاک و معیاری است که با آن مکاشفات و القائات صحیح از فاسد بازشناخته شوند. آنچه از مجموع سخنان عرفا به دست می آید، این است که برای سنجش معارف شهودی دو گونه میزان نیاز است، میزان عام و میزان خاص که رهاورد انبیا و اولیای الهی میزان عام و گسترده معارف شهودی است و قواعد عقلی و فلسفی، استاد کامل، آثار و عوارض مشاهدات عرفانی، میزان خاص و محدودی در قلمرو معارف مفهومی به حساب می آیند.
۹.

بررسی تطبیقی اصول روش شناختی کلام اجتماعی و جامعه شناسی دین با تأکید بر کارکردگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روش کارکرد جامعه شناسی دین کلام اجتماعی اصول روش شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۱ تعداد دانلود : ۷۴۱
کلام اجتماعی از حوزه های مطالعاتی اندیشه اجتماعی اسلام و شاخه ای از الهیات اجتماعی اسلامی است که به تبیین و دفاع از آموزه های ایمانی و دیدگاه های دینی درباب مسائل اجتماعی می پردازد. مهم ترین اصول روش شناختیِ کلام اجتماعی عبارتند از: سنجش اعتبار تاریخی، واقع گرایی و معناداری، اعتبار هرمونیتیکی، روشمندی اجتهاد و استنباط معارف. در مقابل، اصول روش شناختی جامعه شناسی دین در فهم موضوع و دستیابی به غایت در تقسیم پارادیمی به سه دسته اثباتی، تفسیری و انتقادی قابل تفکیک است. تبیین کارکردی، نمونه ای از سنخ تبیین های روش اثباتی است که مبتنی بر دو اصل: اصالت کل و اصالت سودمندی با ویژگی هایی چون تأکید بر سودمندی اشیا، نفی معیارهای ماوراءطبیعی و نسبی گرایی می باشد. در مقابل، منطق کارکردی کلام اجتماعی، یک منطق کارکردی جدید با محوریت آموزه های دینی و فاقد ویژگی های توجیه کارکردی جامعه شناسی دین و پیامدهای عرفی کننده آن است. عدم توجه استقلالی به کارکردهای دنیوی دین و تقدم حقانیت بر کارکرد ازجمله مهم ترین اسباب تمایز منطق کارکردی متکلمان از توجیه کارکردی جامعه شناسان دین هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان