مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
هوش فرهنگی
حوزه های تخصصی:
ارائه راهکارهایی برای ارتقاء هوش فرهنگی مدیران دولتی در امور بین المللی
حوزه های تخصصی:
اقتصاد جهانی، مناسبات بین المللی و تحولات سیاسی، اهمیت تعاملات میان فرهنگی موفق را روز به روز تشدید می کند. بسیاری از سازمان های قرن بیست و یکم چند فرهنگی هستند و تحقیقات نشان می دهد، ماموریت های برون مرزی به ندرت به علت فقدان قابلیت های فنی و حرفه ای شکست می خورد ؛ بلکه آنها اغلب به علت فقدان هوش فرهنگی با شکست مواجه می شوند. هوش فرهنگی مهمترین ابزاری است که می تواند برای مواجهه مناسب با موقعیت های چندفرهنگی به کار گرفته شود. این هوش کمک می کند تا با درک سریع و صحیح مؤلفه های فرهنگی مختلف، رفتاری متناسب با هر یک از آنها ابراز گردد. این پژوهش به دنبال ارائه راهکارهایی برای ارتقاء این قابلیت در مدیران دولتی دست اندرکار در امور بین المللی می باشد. در تحقیق حاضر از ترکیب روش های تحقیق کیفی و کمی بهره گرفته شده است. برای پاسخ به سؤال اصلی تحقیق که ارائه راهکارهایی برای ارتقاء هوش فرهنگی می باشد، 20 مدیر دولتی دست اندرکار در امور بین المللی به روش گلوله برفی انتخاب شده اند. ابزار اصلی گردآوری اطلاعات، مصاحبه بوده و برای تحلیل داده های حاصل از مصاحبه از روش تحلیل محتوا و تکنیک آنتروپی شانون استفاده شده است. همچنین بوسیله پرسشنامه ی چهار عاملی هوش فرهنگی و با روش همبستگی؛ روابط ابعاد هوش فرهنگی، وضعیت (نسبی) این ابعاد و رتبه بندی آن ها در میان 140 نفر ازکارکـنان وزارت امور خارجه به عنوان مهم ترین سازمان دولتی کشورمان در تعاملات میان فرهنگی، مورد بررسی قرار گرفته است.
هوش فرهنگی و رابطهی آن با ویژگیهای کارآفرینانهی مدیران سازمان های غیرانتفاعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، مطالعهی رابطهی هوش فرهنگی با ویژگیهای کارآفرینانهی مدیران سازمان های غیردولتی است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و روش تحقیق از نوع هم بستگی میباشد. داده های تحقیق، از اعضای هیات موسس سازمان های غیرانتفاعی در استان تهران (244 نفر) که حداقل 3 سال سابقهی تعامل های فرهنگی را داشته اند، با دو پرسش نامهی جداگانه برای سنجش هوش فرهنگی و ویژگیهای کارآفرینان گردآوری شده است. یافته های این تحقیق نشان میدهد، رابطهی عمیقی میان الگوی چهارعاملی هوش فرهنگی و هر یک از ویژگیهای کارآفرینان وجود دارد. هم چنین از میان چهار بُعد هوش فرهنگی، ابعاد رفتاری و شناختی در سطح 01/0 با کارآفرینی رابطه علی نشان دادند. بنابراین تقویت هوش فرهنگی رفتاری و شناختی میتواند به طور مستقیم بر افزایش کارآفرینی سازمانی اثرگذار باشد. این یافته ها بیان گر این است که هوش فرهنگی را میتوان به عنوان یک عامل حیاتی موفقیت برای ادارهکنندگان سازمان های غیردولتی به حساب آورد. نتایج این تحقیق میتواند در شناسایی ویژگیهای موردنیاز برای افرادی که در تعامل های چندفرهنگی درگیر هستند، بهکار گرفته شود و ایدهی جدیدی برای مطالعه های دانشگاهی و تجربه های عملی در حوزهی فرهنگ مطرح کند.
تاثیر هوش فرهنگی بر اثربخشی گروهی (مورد مطالعه: شرکت فولاد مبارکه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها به دنبال افرادی هستند که بتوانند به صورت گروهی عملکرد مطلوبی داشته باشند و از سوی دیگر توانایی برقراری ارتباط و تطبیق مستمر با افرادی از فرهنگ های مختلف را دارا باشند. بنابراین لازم است با فرهنگ های مختلف آشنا باشند و به طور مناسب با افراد سایر فرهنگ ها ارتباط برقرار کنند. برای این منظور، افراد نیاز به هوش فرهنگی دارند. این مطالعه به بررسی رابطه بین هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی در47 گروه کاری در شرکت فولاد مبارکه اصفهان پرداخته است. داده ها پس از جمع آوری از طریق پرسشنامه های هوش فرهنگی و اثربخشی گروهی بوسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد بین هوش فرهنگی و مولفه های آن (استراتژی، دانش، انگیزش و رفتار) با اثربخشی گروهی رابطه معناداری وجود دارد.همچنین از بین این مولفه ها، مولفه انگیزش و رفتار، قابلیت پیش بینی اثربخشی گروهی را دارا بودند.
رابطه تماس های بین فرهنگی و هوش فرهنگی: تحلیل نظری و تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث های پیرامون سازه هوش فرهنگی، چهارچوب نظری توانمندی را برای تحلیل مسائل بین المللی نظیر صلح جهانی و یا پدیده هایی در سطح ملی نظیر توسعه اقتصادی و اجتماعی فراهم می آورد. در این مقاله نویسندگان تلاش کرده اند تا با تمرکز بر یکی از موضوعات طرح شده در این حوزه به آزمون فرضیه ای بپردازند که عنوان می کند تماس های بین فرهنگی می توانند در تقویت هوش فرهنگی انسان ها یا گروه های اجتماعی موثر واقع شوند. در متن حاضر ضمن طرح مبانی نظری پیرامون هوش فرهنگی و ابعاد چهارگانه آن شامل هوش های فرهنگی انگیزشی، شناختی، فراشناختی و رفتاری و با تدوین چهارچوب نظری و تجربی پیرامون فرضیه تاثیر تماس های بین فرهنگی بر هوش فرهنگی، مدل ساختاری مورد آزمون قرار گرفته که بر اساس آن سطح بالاتر تماس های بین فرهنگی به هوش فرهنگی بالاتر منجر خواهد شد. داده های پیمایش برای 396 نفر نمونه آماری که بر اساس طرح نمونه ای سهمیه ای مبتنی بر گروه سنی، جنس و منطقه محل زندگی از بین افراد 20 تا 49 ساله ساکن در شهر اصفهان انتخاب شده بودند، گردآوری شده است. ابزار گردآوری داده ها مقیاس های استاندارد هوش فرهنگی انگ و داین و ابزار گردآوری برای سنجش تماس های بین فرهنگی مقیاس محقق ساخته و دارای دقت اندازه گیری قابل قبول بوده است. نتایج نشان می دهد سازه تماس های بین فرهنگی دارای تاثیر قوی، مثبت و معنی داری بر سازه هوش فرهنگی است ( ). به این ترتیب با اینکه در شرایط خاصی تماس های بین فرهنگی می تواند تاثیری بر بهبود هوش فرهنگی نداشته باشد و یا حتی فرد را با شوک فرهنگی مواجه کند اما در مجموع احتمال تاثیر مثبت تماس های بین فرهنگی بر هوش فرهنگی بیشتر است.
نگرش دینی و هوش فرهنگی (مورد مطالعه: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش فرهنگی توانایی فرد برای تطبیق با ارزش ها، سنت ها، آداب و رسوم متفاوت است. با توجه به متنوع و چندفرهنگی بودن جامعه ایرانی و همچنین جامعه شهری سنندج، هدف اصلی مقاله سنجش وضعیت هوش فرهنگی و متعین های آن است. از آنجایی که دین و نگرش دینی، مؤلفه بسیار برجسته ای در شکل دهی به جهت گیرهای نگرشی افراد به شمار میرود، به عنوان مؤلفه اصلی مؤثر بر هوش فرهنگی مورد کنکاش قرار میگیرد.
روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. از نظر کنترل شرایط پژوهش، یک بررسی پیمایشی، از نظر وسعت، پهنانگر و از نظر زمانی، مقطعی است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان 15 سال به بالای مناطق چندگانه شهر سنندج هستند. شیوه نمونه گیری به روش خوشه ای چندمرحله ای و حجم نمونه 340 نفر میباشند.
نتایج توصیفی تحقیق حکایت از آن دارد که سطح هوش فرهنگی شهروندان در شاخص هوش فرهنگی و ابعاد چهارگانه در حد متوسط و متوسط رو به بالا قرار دارد. این نشان از رضایت بخش بودن وضعیت هوش فرهنگی است. نتایج تحلیلی تحقیق نیز حاکی از ارتباط معنادار و البته معکوس میان نگرش دینی با شاخص هوش فرهنگی و سه بعد از ابعاد چهارگانه هوش فرهنگی هستند.
سنجش میزان هوش فرهنگی مدیران فدراسیون های منتخب در کشور و بررسی رابطة آن با سبک رهبری تحول آفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر سنجش میزان هوش فرهنگی مدیران فدراسیون های منتخب در کشور و بررسی رابطة آن با سبک رهبری تحول آفرین است. جامعة آماری تحقیق حاضر را 58 مدیر فدراسیون تشکیل میدادند که از این تعداد 52 مدیر پرسشنامه را تکمیل کردند. روش تحقیق حاضر توصیفی- همبستگی است. در این پژوهش از پرسشنامه های هوش فرهنگی (آنگ و همکاران، 2007) و سبک رهبری تحول آفرین (باس و آلویو، 1993) استفاده شد. از آزمون های کلموگروف - اسمیرنف، همبستگی پیرسون، t مستقل و آنوای یک راهه استفاده شد. نتایج نشان داد مدیران به صورت کلی هوش فرهنگی نسبی دارند. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین هوش فرهنگی و سبک رهبری و رفتار با سبک رهبری ارتباط معنیداری وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نشان داد هوش فرهنگی میتواند متغیر پیش گوی رهبری باشد. نتایج آزمون t مستقل نشان داد بین هوش فرهنگی و سبک رهبری با جنسیت و رشتة تحصیلی (تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی) مدیران فدراسیون های منتخب تفاوت معنیداری مشاهده نشد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه نشان داد بین دانش و سبک رهبری با سطح تحصیلات مدیران فدراسیون منتخب ورزشی تفاوت معنیداری وجود دارد. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد بین متغیرهای تحقیق و سابقة کار و مدیریت تفاوت معنیداری وجود ندارد. نتایج تحقیق، با توجه به رابطة مثبت بین هوش فرهنگی و سبک رهبری تحول آفرین، بر ضرورت توجه به هوش فرهنگی مدیران به منظور اثر بخشی بهتر سازمان تأکید میکند.
بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی در سال تحصیلی 1391-1390 است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی بوده و به شیوه همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه شیراز است. که تعداد آن¬ها 350 نفر می¬باشد. از این تعداد 178 نفر با استفاده از جدول مورگان به¬عنوان حجم نمونه انتخاب شده¬اند. در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، درصد، درصد تراکمی، نمودارها، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می¬دهد بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی رابطه معنی¬داری وجود دارد. هم¬چنین نتایج نشان داد که ارتباط معنی¬داری بین هوش فرهنگی با اعتماد سازمانی و بین سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی وجود دارد اما رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و اعتماد سازمانی معنی¬دار نبود. هم¬چنین رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و سازگاری شغلی معنی¬دار نبود. براساس یافته¬های پژوهش تا حدود 26 درصد از روی متغیرهای مستقل هوش فرهنگی و اعتماد می¬توان سازگاری شغلی اعضای هیئت علمی را پیش بینی کرد.
رابطه هوش فرهنگی و سواد کامپیوتری معلمان با سبک مدیریت کلاسی آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط هوش فرهنگی و سواد کامپیوتری دانشجومعلمان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی با سبک مدیریت کلاسی آنان انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجومعلمان دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی بوده که در زمان اجرای پژوهش تعداد آنها حدود 800 نفر بوده و از این میان به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از قاعده حجم نمونه کلاین (2005)، تعداد 330 نفر (153 مرد و 177 زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از سه پرسش نامه هوش فرهنگی، سبک های مدیریت کلاسی و سنجش سواد کامپیوتری استفاده شده است. پایایی پرسش نامه ها به ترتیب 97/0، 85/0 و 98/0 به دست آمده است. روش های آماری مورد استفاده، شامل آمار توصیفی (میانگین، درصد، فراوانی) و آمار استنباطی (رگرسیون لوجستیک) بوده است. یافته ها نشان داد که: بین فراشناخت و رفتار فرهنگی معلمان با سبک مدیریت کلاسی معلم محوری آنها ارتباط معکوس و معنادار وجود دارد. بین سواد کامپیوتری و سبک مدیریت کلاسی دانش آموز محوری معلمان ارتباط مثبت و معنادار وجود دارد. فراشناخت فرهنگی، رفتار فرهنگی و سواد کامپیوتری پیش بینی کننده سبک مدیریت کلاسی تعاملی معلمان می باشد.
بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی دانشگاه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی اعضای هیات علمی دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 1389-1388 است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی بوده و به شیوه همبستگی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه است که تعداد آن ها 350 نفر می باشد. از این تعداد 178 نفر با استفاده از جدول مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. در این تحقیق از آمار توصیفی و استنباطی شامل فراوانی، درصد، درصد تراکمی، نمودارها، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس و رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد بین هوش فرهنگی با سازگاری شغلی رابطه معنی داری وجود دارد. هم چنین نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین هوش فرهنگی با اعتماد سازمانی و بین سازگاری شغلی و اعتماد سازمانی وجود دارد اما رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و اعتماد سازمانی معنی دار نبود. هم چنین رابطه بین ابعاد رفتاری هوش فرهنگی و سازگاری شغلی معنی دار نبود. براساس یافته های پژوهش تا حدود 26 درصد از روی متغیرهای مستقل هوش فرهنگی و اعتماد می توان سازگاری شغلی اعضای هیئت علمی را پیش بینی کرد.
نقش هوش فرهنگی مدیران در توان حل تعارض کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هوش فرهنگی و توانایی حل تعارض به دلیل رشد تعامل بین افراد دارای فرهنگ متفاوت، یک نیاز اساسی مدیران قرن 21 محسوب می شود. هدفاصلیاینتحقیق،بررسی رابطه بین هوش فرهنگیمدیرانباتوانایی حلتعارضکارکنان شاندرسازمان تأمین اجتماعیاست. روش: اینپژوهش یک تحقیق توصیفی ـ همبستگی، از نوع الگوآزمایی است که تعداد 119 مدیر و 175 نفرازکارکنان سازمان تأمین اجتماعیدرسال 1391 درآن مشارکتداشتند.برایارزیابی هوشفرهنگی ازپرسشنامه هوش فرهنگی ایرانی 2011 استفاده شد وحل تعارض کارکنان توسط پرسش نامه ی حل تعارض سنجیده شد. یافتهها: نتایج نشان دادکه هوش فرهنگی مدیران و ابعاد سه گانه آن برتوان حلتعارضکارکنان ازلحاظ آماری تأثیر مثبت و معنادار دارد. در ضمن سطح توان حل تعارض کارکنان بالاتر از حد متوسط برآورد شد. نتایج هم چنان حاکی بود که براساس عوامل با استفاده از عوامل جمعیت شناختی ازقبیل جنسیت، فرهنگ و تحصیلات نمیتوان درخصوص هوش فرهنگی مدیران و توانایی حل تعارض کارکنان اظهار نظر نمود. نتیجهگیری: براساسیافتههامیتوانگفت که هوش فرهنگی یک عامل کلیدی، اثرگذار و تعیین کننده توانایی حل تعارض میباشد.
ارتباط هوش معنوی و هوش فرهنگی با بهره وری کارکنان پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر ارتباط بین هوش معنوی و هوش فرهنگی با بهره وری کارکنان پژوهشگاه تربیت بدنی و علوم ورزشی بود. روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کارکنان پژوهشگاه بوده و به علت محدود بودن جامعه، نمونه آماری برابر با جامعه (36= N=n) در نظر گرفته شد. جهت گردآوری داده ها از سه پرسشنامه هوش معنوی با پایایی (86/0= α)، هوش فرهنگی با پایایی (72/0=α) و بهره وری سازمانی با پایایی (95/0=α) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون کلموگروف – اسمیرونوف برای تعیین توزیع طبیعی داده ها، و آزمون های t مستقل، تجزیه و تحلیل آنوای یک طرفه (ANOVA) و آزمون تعقیبی توکی و برای الگوریتم مدل اندازه گیری و الگوریتم مدل ساختاری از طریق نرم افزارهای SPSS وPartial Least Square(PLS) در سطح معنی داری) 05/0≥P) استفاده گردید. نتایج نشان داد که الگوریتم مدل اندازه گیری تمامی شاخص های هوش معنوی و هوش فرهنگی مورد تایید بوده و در حد قابل قبولی قرار دارد. میزان رابطه هوش فرهنگی و بهره وری(10/3= t،40/0=r) و میزان رابطه هوش معنوی و بهره وری (76/2= t،47/0=r) نیز مورد تایید بوده و در حد قابل قبولی قرار دارد. بین هوش فرهنگی و سن کارکنان(05/0≥ P،10/0= r)و بین هوش معنوی و سن کارکنان (05/0≥ P ،17/0= r) و بین بهره وری و سن کارکنان (05/0≥ P،25/0= r) ارتباط معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین هوش فرهنگی براساس جنسیت (05/0≥P و 26/2- = t) تفاوت معنی داری وجود دارد. اما بین هوش معنوی براساس جنسیت (05/0P ≥ و 09/0 = t) و بهره وری کارکنان براساس جنسیت (05/0P ≥ و 47/1- = t) تفاوت معنی داری وجود ندارد. از طرفی، بین هوش فرهنگی براساس مدرک تحصیلی (05/0P≤ و 40/3=F) تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین با توجه میزان متوسط بهره وری کارکنان پ ژوهشگاه تربیت بدنی، مدیران توجه بیشتری به این مهم داشته باشند.
بررسی نقش هوش فرهنگی در ارتقا هوشمندی رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش رقابتی توانایی حاصل از فرآیند سیستماتیک جمع آوری، بررسی و تحلیل اطلاعات محیطی، رقبا، مشتریان، عرضه کنندگان و روند های بازار می باشد. از طرفی کشور ایران متشکل از خرده فرهنگ های متعددی می باشد. حال سوال اصلی که مطرح می گردد این است که آیا می توان بدون بهره مندی از هوش فرهنگی و قابلیت انطباق با فرهنگ های متفاوت درصدد ارتقا هوشمندی رقباتی در محیطی متشکل از خرده فرهنگ ها باشیم؟ پژوهش حاضر بدنبال طراحی چارچوبی توسعه یافته و نظام مند در خصوص مفاهیم هوش فرهنگی و هوش رقابتی در ارتباط با هم و در شرکت های دانش بنیان ایرانی می باشد و از این طریق سعی دارد تا در گسترش مرزهای دانش موجود در این حوزه اقدام نماید. این تحقیق از نوع کاربردی با ماهیت پیمایشی می باشد. داده های مورد نیاز برای این تحقیق توسط نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند از شرکت های دانش بنیان فعال در زمینه فناوری اطلاعات در کشور ایران و بوسیله ابزار پرسشنامه جمع آوری شده است. همچنین از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس به منظور تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردیده است. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که هوش فرهنگی سبب ارتقا صحت و دقت اطلاعات رقابتی گشته و از این طریق سبب ارتقا هوش رقابتی شرکت های دانش بنیان ایرانی می شود و بر آن موثر است.
مدل معادلات ساختاری رابطه میان هوش فرهنگی و گرایش کارآفرینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه میان هوش فرهنگی با گرایش کارآفرینانه کارکنان کارخانه یخچال سازی شهرستان خرم آباد در استان لرستان است. تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و روش آن از نوع همبستگی است. داده های پژوهش با استفاده از توزیع دو پرسشنامه هوش فرهنگی و نیز گرایش کارآفرینانه در میان کارکنان کارخانه یخچال سازی شهرستان خرم آباد به عنوان جامعه آماری به تعداد 125 نفر گردآوری شده است. تعداد نمونه آماری با استفاده از جدول مورگان 98 نفر تعیین گردید. داده ها با بکارگیری روش مدل یابی معادلات ساختاری و نیز آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مهمترین نتایج تحقیق را می توان به این شرح بیان نمود: بین هوش فرهنگی و گرایش کارآفرینانه رابطه وجود دارد؛ از بین چهار بعد هوش فرهنگی، دو بعد فراشناختی و رفتاری با گرایش کارآفرینانه رابطه مثبت و معنادار داشته و دو بعد انگیزشی و شناختی رابطه معناداری با گرایش کارآفرینانه ندارند. همچنین نتایج حاکی از رابطه علّی بعد فراشناختی هوش فرهنگی با گرایش کارآفرینانه می باشد. لذا تقویت هوش فرهنگی فراشناختی می تواند به طور مستقیم بر افزایش گرایش کارآفرینانه افراد تأثیرگذار باشد.
تاثیر هوش فرهنگی بر یادگیری خودراهبر دانشجویان پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هوش فرهنگی دامنه جدیدی از هوش است که می تواند باعث افزایش سازگاری دانشجویان شود و یادگیری آنان را تحت تاثیر قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر هوش فرهنگی بر خودراهبری در یادگیری دانشجویان انجام شد.
ابزار و روش ها: این پژوهش علّی- مقایسه ای در سال 1394 در دانشجویان دختر رشته پرستاری مقطع کارشناسی شهر قم انجام شد. 86 دانشجوی دختر پرستاری از یکی از دانشگاه های شهر قم به روش خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. پرسش نامه هوش فرهنگی آنگ و همکاران و پرسش نامه یادگیری خودراهبرِ فیشر، کینگ و تاگو توسط نمونه ها تکمیل شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 19 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین نمرات یادگیری خودراهبر و دو مولفه خودمدیریتی و رغبت به یادگیری، در دانشجویان دارای هوش فرهنگی بالا به طور معنی داری بالاتر از دانشجویان با هوش فرهنگی پایین بود. اما در مولفه خودکنترلی بین دانشجویان با هوش فرهنگی بالا و پایین تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: هر چه هوش فرهنگی فرد بالاتر باشد، خودراهبری در یادگیری، خودمدیریتی و رغبت به یادگیری نیز بالاتر است.
بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر عملکرد شغلی کارکنان سازمان بهزیستی (مورد مطالعه: کارکنان بهزیستی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هوش فرهنگی به توانایی عملکرد مؤثر در روابط میان فرهنگی، به خصوص در فضاهای شغلی اشاره می کند. اهمیت فاکتور هوش فرهنگی در سازمان بهزیستی در تنوع مراجعان این سازمان در شهر مهاجرپذیر اصفهان است؛ مراجعانی که نه تنها شرایط، نیازها و توانایی آنها از سایر افراد تا اندازه ای متفاوت است، بلکه بخشی از آنها متعلق به فرهنگ های قومی و مذهبی متفاوتی نیز هستند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر هوش فرهنگی بر عملکرد شغلی کارکنان این سازمان پرداخته است. شیوه انجام این تحقیق پیمایش، ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و حجم نمونه 193 نفر از کارکنان سازمان بهزیستی بوده است. نتایج با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شده اند. بر مبنای یافته ها بعد فراشناختی هوش فرهنگی از طریق بهبود مدیریت روابط، بعد شناختی از طریق افزایش احترام نسبت به عناصر فرهنگی مراجعان، بعد انگیزشی از طریق ایجاد انگیزه برای برقراری روابط بین فرهنگی و بعد رفتاری با توسعه سازگاری کارکنان بر عملکرد شغلی تأثیری مثبت دارد
نقش هوش های فرهنگی و عاطفی در بهبود عملکرد کارکنان (مورد مطالعه: مرکز ملی مطالعات جهانی شدن)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ارتباطات و تعاملات میان شخصیت های مختلف و افراد با فرهنگ های متفاوت، با توجه به وجود تنوع فرهنگی در داخل کشور و لزوم فعالیت سازمان ها در عرصه بین الملل برای دستیابی به موفقیت و بهبود عملکرد در عصری که از صفات مشخصه آن ارتباطات و جهانی شدن است، یکی از مهمترین مسائل روز مدیریت منابع انسانی محسوب می شود، در همین راستا، تحقیق حاضر به بررسی نقش هوش های فرهنگی و عاطفی بر بهبود عملکرد کارکنان در مرکز ملی مطالعات جهانی شدن می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف، کاربردی. از نظر نوع داده ها، کمی. از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر شیوه اجرا، پیمایشی یا زمینه یابی است. داده ها از 80 نفر کارکنان مرکز ملی مطالعات جهانی شدن به صورت کل شماری توسط پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین هوش عاطفی و فرهنگی کارکنان با عملکردشان رابطه معناداری وجود دارد به علاوه بین هوش عاطفی با هوش فرهنگی نیز رابطه معناداری دیده می شود. از آزمون کولموگروف-اسمیرنف برای بررسی نرمال بودن متغیرهای تحقیق استفاده شد و توسط آزمون T تک نمونه ای مشخص شد که هوش فرهنگی و عاطفی کارکنان از سطح قابل قبولی برخوردار است.
هوش فرهنگی جامعه میزبان و ت وسعه گردشگری روستایی مورد شناسی: منطقه رودبار قصران (شهرستان شمیرانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه گردشگری در نواحی روستایی همانند توسعه هر فعالیت دیگری، نیازمند مؤلفه های مختلفی است. وجود تعامل بین جامعه محلی و گردشگران، از جمله مؤلفه های تأثیرگذار در توسعه گردشگری است. در این ارتباط هوش فرهنگی مطرح است که بر تعامل بین این دو گروه تأثیر گذار است و سطح بالای آن می تواند تمایل جامعه محلی و حمایت آنان را از توسعه گردشگری به ارمغان آورد. بر همین اساس، در پژوهش حاضر به بررسی هوش فرهنگی و نیز تأثیرگذاری آن بر حمایت و تمایل جامعه محلی از توسعه گردشگری در روستاهای منطقه رودبار قصران اقدام گردیده است. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش شناسی آن توصیفی - تحلیلی به شیوه پیمایشی انجام گردیده است. جامعه آماری تحقیق، ساکنان محلی روستاهای منطقه مطالعاتی است که 267 خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، انتخاب گردیدند. نتایج به دست آمده بیانگر آنست که هوش فرهنگی نمونه آماری در سطح مطلوبی قرار دارد و در بین ابعاد، بُعد استراتژی در بالاترین اولویت قرار دارد. همچنین بر اساس نتایج مشخص شد که هوش فرهنگی بر حمایت و تمایل جامعه میزبان از توسعه گردشگری تأثیر گذار است که این تأثیر برخاسته از دو بُعد انگیزش و رفتار هوش فرهنگی است.
رابطه هوش فرهنگی با سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه هوش فرهنگی با سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آباده بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد آباده (48 نفر) در سال تحصیلی 1393-1392 بود که با روش نمونه گیری سرشماری کل 48 نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. داده ها بوسیله ی پرسش نامه ی هوش فرهنگی بر اساس نظریه ارلی و آنگ (2003) شامل 20 سوال که مولفه های فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری را مورد سنجش قرار داد، پرسش نامه ی سرمایه فکری بر اساس نظریه ی بنتیس و همکاران (2000) با 39 سوال که ابعاد انسانی، ساختاری و رابطه ای را مورد سنجش قرار داد و پرسش نامه ی سرمایه اجتماعی براساس نظریه ی ناهاپیت و گوشال (1998) با 13سوال که ابعاد شناختی، ساختاری و رابطه ای را مورد سنجش قرار داد، جمع آوری گردیده است. روایی محتوایی پرسش نامه ها مورد تایید تعدادی از صاحب نظران علوم تربیتی و مدیریت قرار گرفت. پایایی پرسش نامه ها با استفاده از روش ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید. پایایی پرسش نامه ی هوش فرهنگی 85/0، سرمایه اجتماعی 87/0، سرمایه فکری 88/0 بود. در این تحقیق، از آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه ها استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد رابطه ی معنی داری بین هوش فرهنگی با سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری و ابعاد آنها وجود ندارد. لیکن بین سرمایه اجتماعی با سرمایه فکری (75/0= r) و ابعاد آن رابطه ی معنی داری مشاهده گردید.
توسعه نظام ارزش ها بر پایه هوش فرهنگی مدیران دانشگاهی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور «بررسی رابطه نظام ارزش ها و هوش فرهنگی مدیران دانشگاه علامه طباطبایی» انجام گردید. جامعه آماری کلیه مدیران شاغل در دانشگاه که برابر با70 نفر بودند و از این تعداد 56 نفر به پرسشنامه ها پاسخ داده و داده های آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.برای اندازه گیری متغیرهای نظام ارزش ها از ابزار پرسشنامه آلپورت،ورنون و لیندزی و برای اندازه گیری هوش فرهنگی به مفهوم کلی و متغیرهای آن از پرسشنامه هوش فرهنگی (CQS) استفاده شده است.یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان متغیرهای ارزش سیاسی،ارزش نظری، ارزش اقتصادی نظام ارزش ها در سطح بالا و متغیر ارزش هنری در سطح متوسط و ارزش اجتماعی و ارزش مذهبی در سطح پایینی قرار دارد. میزان متغیرهای فراشناخت و انگیزش در سطح بالا و هوش فرهنگی به مفهوم کلی و متغیر رفتار در سطح متوسط و متغیر شناخت در سطح پایین قرار دارد. رتبه بندی نظام ارزش ها در بین مدیران از این قرار است: 1-ارزش سیاسی؛ 2-ارزش علمی؛ 3-ارزش اقتصادی؛ 4- ارزش هنری؛ 5- ارزش اجتماعی و 6- ارزش مذهبی و رتبه بندی هوش فرهنگی به مفهوم کلی و متغیرهای آن به این ترتیب است: 1-فراشناخت؛ 2-انگیزش؛ 3-رفتار؛ 4- شناخت.