مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
کوانتوم
حوزه های تخصصی:
نظریه های جنجالی فیزیک مدرن دگرگونی های شگرفی را در ادبیات سده بیستم پی افکندند. رمان نویسان نوآور این دوره، با الهام از مفاهیم مکانیک کوانتومی، دغدغه های برامده از زیستن در دنیای مدرن را در قالب نوشتاری غیرخطی، ناهمگون و مبتنی بر تردید بیان می کنند. ژرژ پرک، با نگارش شرح حال زندگی خود، با عنوان W یا خاطره کودکی، نمونه خوبی از الگوبرداری از نظریه های کوانتومی را ارائه می دهد. این نویسنده در جستجوی هویت خویش، خاطرات کودکیش را می کاود و ماهیت آشفته و بی انسجام آن ها را نمایان می سازد. وی برای نشان دادن تاثیر ویرانگر جنگ بر هویت خویش، با در هم آمیختن خاطرات کودکیش و داستانی تخیلی، مکمل هایی متناقض را پدید می آورد. نیز با تردید در خاطراتش و توسل به اسناد قدیمی و گفته های دیگران، عدم قطعیت و احتمال گرایی را بر شرح حال زندگی خود حاکم کرده و شرح صادقانه وقایع را ناممکن می نمایاند. این عملکرد، نگاه نویسنده به ادبیات و دریافت او از ژانر حسب حال نویسی را روشن می کند.
برهان جهان شناختی کلامی در مغرب زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان جهان شناختی کلامی یکی از دلایل کلامی وجود خدا است که از گذشته دور در کلام اسلامی مطرح بوده و اخیراً در سنت فلسفی- کلامی مغرب زمین نیز شناخته شده و به نام برهان کلامی شهرت یافته است. در این نوشتار با بررسی دیدگاه های مربوط به پیدایش جهان به ویژه نظریه مه بانگ به تحلیل دلیل کلامی بر وجود خدا با توجه به آرای فیزیکدان ها، نقدهای رایج در مغرب زمین، اصل علیت که یکی از مقدمات این برهان است و رابطة آن با فیزیک کوانتوم، امتناع نامتناهی بالفعل و رابطة آن با عدم تناهی جهان و نیز برایندهای جهان شناختی مه بانگ میپردازیم.
بازنگاهی معاصر به فلسفه ریاضیات هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوشش ما در این نوشتار به چند مهم خلاصه می شود. ابتدا تصویر نسبتا روشنی از فلسفه ریاضیات هگل که اندکی مهجور مانده، ارائه می کنیم؛ سپس جایگاه ریاضیات و میزان اهمیت آن را در نظام هگلی کندوکاو می کنیم و در نهایت قرائت های پنهان و آشکار عصر معاصر را مطرح و اندکی به فراخور داوری می کنیم.
حافظه جمعی در یادگیری مهارتهای حرکتی
حوزه های تخصصی:
در خصوص حافظه، محل ذخیره حافظه و ارتباط آن با یادگیری، نظریات زیادی وجود دارد ولی هیچ یک از آنها کنجکاوی بشر دانش پژوه را به تمامی ارضا نکرده است. مقاله حاضر با استناد به یافته های فیزیک، ژنتیک و روان شناسی، فرضیه جدید و متفاوتی را در حیطه حافظه معرفی کرده است و رویکردهای مستخرج از آن را که ممکن است در پژوهش های آتی تربیت بدنی و علوم ورزشی سودمند باشد، مطرح می کند. مطابق با این فرضیه، یادگیری و رفتار افراد یک گونه در حافظه جمعی آن گونه ثبت شده و استفاده تمام افراد گونه مذکور از آن را ممکن می سازد. این فرضیه به وجود میدانی به نام میدان شکل ساز اشاره می کند که در بیرون و درون ارگانیزم قرار دارد. در میدان شکل ساز، اطلاعات مربوط به شکل (ساختار) و رفتار (یادگیری) ارگانیزم ثبت شده و به این ترتیب یادگیری افراد یک گونه به سبب یادگیری دیگران تسهیل می شود. به عبارت دیگر یادگیری میان افراد یک گونه قابل انتقال است. از دیدگاه علم فیزیک، این میدان در قالب کوانتوم، به صورت ذره و موج عمل می کند و تحت تاثیر زمان و مکان نیست. در این مقاله با رجوع به شواهد پژوهشی موجود که تبیین کننده تاثیر میدان شکل ساز در تسهیل یادگیری است، چشم اندازی برای پژوهش های آتی در حیطه یادگیری حرکتی ترسیم شده است.
باور دینی، ژن، و فیزیک کوانتوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله معرفی مکانیسم هایی مولکولی است که بیولوژی بدن را به واسطة اعتقادات و ایمان تحت تأثیر قرار می دهد. تجربیات دانشمندان بیولوژی مولکولی در بررسی فرایندهایی که در آن سلول ها اطلاعات را دریافت می کنند، نشان داده است که سلول ها، از طریق پروتئین های موجود در غشای سلولی، سیگنال های خارجی نشئت گرفته از باورهای دینی را به صورت میدان های الکترومغناطیسی دریافت می کنند و باعث تغییر در بیان ژن ها و درنتیجه کنترل بیولوژی بدن می شوند. این نتایج با تفکر قبلی، که بر آن بود ژن ها رفتار را کنترل می کنند، متفاوت است. نیایش، دعا، و نماز به مثابة میدان های انرژی می توانند بیان ژن و فیزیولوژی سلول را تحت تأثیر قرار دهند. عقیده بر این است که همانند تأثیری که تئوری کوانتوم در فیزیک داشته است بیولوژی ایمان، که از آن با عنوان زیست شناسی جدید نام برده می شود، می تواند تأثیر بسیار مهمی در پارادایم علمی داشته باشد. آخرین تحقیقات، در زمینة بیولوژی سلولی و فیزیک کوانتوم، به پیشرفت مهمی در توضیح علمی برای اثربخشی باور دینی در درمان بیماری ها منجر شده است.
ارتباط بین میزان آشنایی و به کارگیری مهارت های کوانتومی مدیریت در سازمان های ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی میزان ارتباط بین آشنایی و به کارگیری مهارت های کوانتومی در سازمان های ورزشی است. روش تحقیق از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش مدیران ستادی وزارت ورزش و جوانان کشور و رؤسای فدراسیون های ورزشی منتخب بودند (59 نفر). تجزیه وتحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی ارزیابی شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون های اسپیرمن و فریدمن استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که بین میزان آشنایی و به کارگیری مهارت های کوانتومی توسط مدیران ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد (001/0, P=53/0 .(r=از این بین بیشترین میزان آشنایی و به کارگیری مربوط به عمل کوانتومی و کمترین میزان آشنایی و به کارگیری نیز به ترتیب مربوط به اعتماد کوانتومی و دیدن کوانتومی بود. بنابراین، مدیران سازمان های ورزشی برای رهبری مؤثرتر سازمان، باید به اولویت آشنایی با مهارت های کوانتومی و دانش افزایی سازمانی نسبت به این مقوله و میزان ارتباط آن با بعد کاربردی این مهارت ها توجه ویژه ای داشته باشند.
اصل علیت در فلسفه و فیزیک(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فلاسفه اصل علیت را قانونی کلی و عقلی می دانند؛ ولی فیزیک دانان، به ویژه در حوزة کوانتوم، آن را طرد کرده و به مقابله با فلاسفه پرداخته اند.
اصل علیت در فلسفة اسلامی یک ضرورت عقلی است؛ زیرا هر پدیده ای، هم در حدوث و هم در بقا، نیازمند علت است. بنابراین عقل پیش از حس آن را می یابد و داده های حسی را بر اساس آن تبیین می کند. اما گروهی از فیزیک دانان، متأثر از نتایج برخی آزمایش ها تجربی در حوزة میکروفیزیک و کوانتوم، به مخالفت جدی با این اصل پرداختند، تا جایی که مکتبی را با عنوان مکتب کپنهاکی شکل دادند که یکی از اصول آن «عدم قطعیت» بود؛ ولی دیری نپایید که برخی دیگر از فیزیک دانان فیلسوف مشرب، مثل آلبرت انیشتین، با آنها مخالفت کرده، مکتب ضد کپنهاکی را شکل دادند و به اصل علیت قائل شدند.
با بررسی مکتب صدرایی می یابیم که عالم حقیقتی یکپارچه، و ظهور تمام اسما و صفات حق است و هیچ مرتبه و ذره ای در آن فروگذار نشده است. اندیشة بلند صدرا در مسائلی مانند حرکت جوهری و تجدد امثال جای پرداختن دارد و امید است نسل جدید فیزیک دانان متأثر از این اندیشه های الهی و قرآنی گام های بلندتری در فهم پدیده های حقیقی عالم بردارند و جهش عظیمی در تولید علم پدید آید.
تحلیل و بررسى لوازم فلسفى و دینى فیزیک کوانتوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیزیک کوانتوم بر مبناى اصل عدم تعین و پیش بینى ناپذیرى در حوزه اتمى بنا شده است. پس از ظهور این فیزیک، برخى تلاش کردند تا برخى لوازم فلسفى و دینى را از این فیزیک استفاده کنند. بى پایه شدن اصالت واقع، از بین رفتن اعتبار اصل علیت و از بین رفتن اعتبار اصل سنخیت، از جمله لوازم فلسفى اى هستند که از این فیزیک گرفته شده اند. واضح است که این لوازم فلسفى بر برخى از اعتقادات دینى نیز اثرگذارند. علاوه بر این لوازم فلسفى، برخى نتیجه این فیزیک را بى اعتبار شدن برهان نظم و بعضى دیگر این فیزیک را راهى جدید براى اثبات خداوند دانسته اند. همچنین فیلسوفان مؤمن و خداباور نتایجى دینى نظیر اثبات اختیار آزاد و اثبات مشیت و قیومیت خداوند را از این فیزیک اخذ کرده اند. در این مقاله ضمن بررسى این لوازم، این نتیجه پذیرفته شده است که این فیزیک هیچ لازمه خاص فلسفى یا دینى اى ندارد.
اثر زمان بندی موالید و سطح تعدیل شده باروری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان باروری کل که از مجموع میزان های ویژه سنی باروری در یک سال معین محاسبه می شود، یک شاخص عمومی برای باروری به حساب می آید. مشکلی که در رابطه با محاسبه این شاخص وجود دارد، این است که شاخصی دوره ای است که بر موالید و زنان یک سال خاص اشاره دارد. شاخص دوره ای باروری با تغییر در زمان بندی فرزندآوری امکان تحریف دارد. وقتی زنان فرزندآوری خود را به تأخیر می اندازند، میزان های باروری به احتمال زیاد کمتر از حد واقعی نشان داده می شوند. سؤال این است که چگونه می توان سطوح واقعی باروری نسل هایی که هنوز به پایان دوره باروری خود نرسیده اند را از شاخص های دوره ای محاسبه کرد؟ روش های مختلفی برای تعدیل شاخص های باروری دوره برای تغییرات زمان بندی باروری (تمپو)، عرضه شده است. در این پژوهش به بررسی سیر تکاملی این روش ها با تأکید بر روش ارائه شده توسط بونگارت و فیینی (1998) پرداخته شده است. سپس این روش برای برآورد باروری ایران در دوره 1385 تا 1390 بر اساس سرشماری های 1385 و 1395 و داده های بررسی جمعیت و سلامت 1379 به کار گرفته شده است. نتایج تحلیل میزان های باروری کشور نشان می دهد که با توجه به تغییرات میانگین های سن فرزندآوری در کشور شاهد تأثیرات انحرافی زمانبندی باروری در میزان های باروری کشور هستیم.
بررسی و تحلیل نگرش حکمت متعالیه و فیزیک کوانتوم از مساله ی علیت و عدم قطعیت با محوریت آراء هایزنبرگ و بوهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاه و سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
420 - 401
حوزه های تخصصی:
از بزرگترین دغدغه های پیش روی فیزیک دانان و فیلسوفان، پس از طرح روابط عدم قطعیت و با توجه به تجربه ی طولانی خود از اصل علیت، تفسیر این مدعا یعنی چگونگی روابط عدم قطعیت بوده است و آراء مختلفی در این عرصه بیان شده که دیدگاه هایزنبرگ و بوهم از جمله تفاسیر مهم و در عین حال منافی با یکدیگر در این زمینه است. حکمت صدرایی، در مواجه با این مساله در وجودشناسی فلسفی خود، پاسخ های مبنایی مناسبی ارائه داده است و پژوهش حاضر، با تکیه بر این مبانی و با محوریت بدیهی بودن اصل علیت، به تبیین، تطبیق و تحلیل مبانی چون: اثبات ناپذیری علیت؛ تفکیک بین علت حقیقی و اعدادی؛ مساوقت علت حقیقی با ضرورت و سنخیت پرداخته و از این طریق راه گشای بسیاری از نقاط تاریک و مجهول در این موضوع شده است و در انتهای پژوهش چنین پیشنهاد می شود تا جهت جلوگیری از خطای فکری به دلیل وجود اشتراکات لفظی و دقت های خاص فلسفی، از واژه ی "عدم یقین" به جای "عدم قطعیت" استفاده شود.
رویکرد هرمنوتیکی به یادگیری کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۵
159 - 181
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین مؤلفه های نظریه کوانتومی و با جستجو در داده های اولیه منابع گزینش شده بر اساس پاردایم کوانتومی و با روش پژوهش هرمنوتیک فلسفی، در پی این سوال بوده است که از دیدگاه کوانتومی، یادگیری چگونه اتفاق می افتد؟ نظریه کوانتمی در مقابل نظریه سادگی شکل گرفته است. در حالی که نظریه سادگی تحت تاثیر فرهنگ مدرنیته و دیدگاه های دکارت و نیوتن قرار داشت که اعتقاد داشتند می توان پدیده ها را به ساده ترین شکل خود کاهش داد، نظریه کوانتومی بر کل گرایی تاکید دارد و معتقد است که کل اجزای هستی، پویا و در ارتباط تعاملی با یکدیگر هستند. کاهش گرایی دکارتی باعث شد به ارتباطات خطی بین پدیده ها توجه شود و بر اساس آن معتقد بودند پدیده ها قابل پیش بینی و کنترل و در نتیجه دارای قطعیت هستند اما دیدگاه کوانتومی به جای سادگی و روابط خطی به پیچیدگی و درهم تنیدگی روابط توجه دارد. مباحث مربوط به یادگیری کوانتومی تحت تاثیر نظریه کوانتومی شکل گرفتند. و با تاکید بر کل گرایی، درهم تنیدگی و ارتباط تعاملی و پیچیده بین پدیده ها هم به ظرفیت های عینی و بیرونی و هم به ظرفیت های ذهنی و درونی توجه کردند و تحت تاثیر دیدگاه های روانشناختی شناختی به ظرفیت های نیمکره چپ و راست مغز در یادگیری توجه کردند. این دیدگاه به تفکر کوانتمی، یادگیری در کلاس های پرشور و نشاط و مشارکتی، یادگیری از طریق حافظه خودآگاه و ناخودآگاه و پردازش داده ها و مفهوم سازی آنها و چرخه مجدد پردازش مفهوم به عنوان داده ورودی، یادگیری دیداری، شنیداری و حسی حرکتی، یادگیری با توجه به ذهنیت و ارزش های یادگیرنده، توجه به زمینه و بافت رویداد و یادگیری و به طور کلی به روش ها و فرآیند هایی که توجه به کل پدیده و درهم تنیدگی را در موضوع یادگیری مد نظر داشتند منجر شد.
ساختار بنیادین انقلاب های علمی: پارادیم کوانتوم؛ پارادایم علم قَدَر خداوند(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
نسیم خرد سال هفتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۳)
73 - 88
حوزه های تخصصی:
فیزیک کوانتومی صرفاً یک نظریه نیست؛ بلکه شیوه ای از تفکر است که می تواند در سایر رشته های علمی به کار رود و از اصول و مفاهیم آن به صورت رویکردی علمی در رشته هایی از قبیل کامپیوتر، اطلاعات، زیست شناسی، ارتباطات، روان شناسی و علوم تربیتی استفاده شود. بر خلاف پارادایم نیوتونی که به جزءگرایی و تمرکز بر اجزای کارکردی توجه دارد، پ ارادایم کوانتومی، کل گراست و بر روابط، متمرک ز اس ت. ب ر مبن ای پ ارادایم کوانت ومی، ک ل جه ان متشکل از انرژی است که حالت پای ه ای ای ن ان رژی (حال ت س اکن و غی ر برانگیخت ه ان رژی منبع) خلأ کوانتومی نامیده می شود. به عبارت دیگر جهان، میدان بیک ران ان رژی اس ت ک ه در آن هیچ جای خالی وجود ندارد.ای ن می دان را «خ لأ کوانت ومی» ن ام نه اده ان د؛ ول ی خ لأ مذکور، تهی نیست و همه اشیا و پدیده ها را در بر می گیرد. اندازه گیری که قلب نظریه کوانتوم است، یکی از وجوه افتراق اساسی مکانیک کوانتوم با مکانیک کلاسیک به شمار می آید. در مکانیک کوانتومی به تعریف دقیقی از اندازه گیری نیاز است. در کوانتوم مکانیک، مشاهده شیء میکروسکوپی به تغییر عمده در حالت آن ذره منجر می شود. بنابراین اندازه گیری در مکانیک کوانتومی با اندازه گیری در مکانیک کلاسیک که در آن مشاهده و اندازه گیری تأثیر چندانی بر جسم ندارد، متفاوت است. پیش فرض معمول درباره اندازه گیری این است که سیس تم م ورد ان دازه گی ری واجد کمیتی است و آن کمیت دارای مقداری اس ت ک ه ان دازه گی ری م ی شود. بن ابراین اندازه گیری خاصیتی را آشکار می کند که سیستم قبلاً واجد آن بوده است؛ به طوری که حتی اگر اندازه گیری روی سیستم صورت نگرفته بود نی ز سیس تم ای ن خاصیت را م ی داشت. به نظر می رسد قلب نظریه کوانتوم همان علم قَدَر (در مبحث قضا و قدر) خداوند متعال است. قدر یعنی اندازه، اندازه گیری و تعیین حدّ و حدود چیزی و در اصطلاح به این معناست که خداوند برای هر چیزی اندازه ای قرار داده و آن را بر اساس محاسبه و سنجش آفریده است. قدر نیز به اعتبار مرتبه بر دو قسم است: ۱. قدر علمی: علمی که منشأ حدود و اندازه اشیاست؛ ۲. قدر عینی: نفس تعین وجود و اندازه وجود اشیا از آن جهت که به واجب الوجود منتسب است. منظور از قدر در این تحقیق، قدر علمی است. در نتیجه به نظر می رسد پارادیم کوانتوم قادر است معضلات علوم مختلف را حل کند؛ زیرا بر یک حقیقت محض (علم قدر خداوتد تبارک و تعالی) مبتنی است.
چارچوب علوم سیاسی مبتنی بر رویکرد کوانتومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسائل پژوهش در علوم سیاسی همواره در حال پیچیده تر شدن هستند. دوران معاصر که از سویی ملهم از پست مدرنیسم و از سویی نشات گرفته از تنیدگی و پیچیدگی دانش می باشد، شرایط ویژه ای را در روش ها، مسائل و رویکردهای پژوهش بوجود آورده است. گذار از فیزیک نیوتنی به فیزیک کوانتومی باعث تغییرات معتنابهی در فیزیک اجتماعی و علوم مربوط به آن از جمله علوم سیاسی شده است. اینکه چارچوب علوم سیاسی مبتنی بر رویکرد کوانتومی چگونه است؟ بعنوان پرسش اصلی این تحقیق مد نظر قرار دارد. هدف اصلی این تحقیق این است که بتواند با نقد بر چارچوب نیوتنی علوم سیاسی به تبیین چارچوب علوم سیاسی مبتنی بر رویکرد کوانتومی بپردازد. در این اثر برای گردآوری داده ها از روش اسنادی و برای تحلیل داده ها ضمن بهره گیری از چارچوب شبکه و فیزیک کوانتوم از تکنیک کیفی با رویکرد توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. یافته های تحقیق بر این اشاره دارد که علوم سیاسی مبتنی بر رویکرد کوانتومی با برون آمدن از ساختارهای پیشینی و خطی نیوتنی در حوزه مسائل دانش سیاست، روش شناسی سیاسی و ابزارهای سیاسی دچار تغییرات مهمی شده و به قدرت به مثابه یک بازی کوانتومی و روایت گونه می نگرد که از پویایی زمانی و شبکه ای برخوردار است.
تحلیل بازارهای سهام، طلا و ارز در ایران: رویکردی تجربی از کوانتوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
61 - 80
حوزه های تخصصی:
الگوهای تغییرات قیمت در بازارهای مالی و تحلیل نوسانات قیمتی، همیشه موردتوجه بوده است؛ لذا دقت سیستمی که به تحلیل می پردازد، بسیار مهم است. اقتصاد فیزیک در تحلیل بازارهای مالی که با عدم قطعیت و تصادفی بودن همراه است، بیش از دو دهه است که از فرمول های فیزیک کوانتوم و تابع شرودینگر استفاده نموده و به بررسی نوسان قیمت در بازار می پردازد و این مسائل تدوین چارچوب مشترکی را تأیید می نماید. تحقیق حاضر با به کارگیری داده های روزانه، بازارهای سهام، طلا و ارز در ایران را از سال 1392 تا ابتدای 1401 مورد تجزیه وتحلیل قرار داده است. در این مطالعه با درنظرگرفتن شاخص کل از بازار سهام و قیمت سکه تمام بهار آزادی از بازار طلا و نرخ دلار غیررسمی از بازار ارز با رهیافت کوانتوم مالی توسط عملگر همیلتون به معادله شرودینگر مربوطه رسیده و سپس به حل تابع موج پرداخته شده و در نهایت نمودارهای توزیع و میانگین نرخ بازدهی هر بازار رسم و با هم مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد که در بازارهای مورد بررسی بازار بورس نسبت به سایر بازارها کمترین ریسک و بازار طلا بیشترین ریسک را دارد، بنابراین احتمال نوسانات و وقوع بحران در بازار طلا بیشتر و در بازار بورس کمتر از سایر بازارها است که این نشان می دهد که شفافیت در بازار بورس نسبت به دو بازار دیگر بیشتر است.
تأثیر مهارت های مدیریت کوانتومی بر آمادگی به تغییر کارکنان دانشگاه با نقش میانجی چابکی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
125 - 143
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر مهارت های مدیریت کوانتومی بر آمادگی به تغییر با نقش میانجی چابکی سازمانی بود که با روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان با تعداد 294 نفر تشکیل دادند که با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان (1971) حجم نمونه 200 نفر محاسبه گردید و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های مدیریت کوانتومی عظیمی ثانوی و رضوی (1390)، چابکی سازمانی شریفی و یانگ (2000) و آمادگی برای تغییر دونهام و همکاران (1989) استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه ها براساس ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 881/0، 887/0 و 753/0 برآورد گردید. داده های حاصل از پرسشنامه ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی شامل آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری از طریق نرم افزارهای Spss23 و Lisrel8.8 انجام شد. یافته های به دست آمده از مدل معادلات ساختاری نشان داد که ضریب استاندارد بین مدیریت کوانتوم بر آمادگی به تغییر (19/0)، مدیریت کوانتوم بر چابکی سازمانی (58/0)، همچنین آمادگی تغییر و چابکی سازمانی (64/0) و اثر غیر مستقیم مدیریت کوانتوم بر آمادگی تغییر (47/0) معنی دار بوده است.