مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
مشاهده
حوزه های تخصصی:
مردم نگاری، هم به عنوان شیوه جمع آوری اطلاعات (انواع مشاهده)، هم به عنوان یک روش تحقیق (مجموعه نگرش کیفی و تحلیلی نسبت به یک موضوع تحقیق خاص) و هم به عنوان یک نظریه (مجموعه نظام خاصی که یک موضوع را در چهارچوب آن بتوان تحقیق کرد) مطرح است.این روش بیش تر در رشته انسان شناسی و در روش های کیفی رشته های علوم اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد.استفاده از این روش در مورد تعدادی از موضوع ها که با ابزاری مانند پرسش نامه یا حتی مصاحبه های مستقیم امکان پذیر نمی باشد، به پژوهشگر امکان می دهد تا موضوع را بسیار عمیق و دقیق شناسایی کند. این شناخت موضوع اعم از مثبت (بررسی مراسم ازدواج) یا منفی (بررسی مراحل اعتیاد) برای جامعه مفید خواهد بود.
تعیین مؤلفه های نظارت حمایتی و ارائه مدل ادراکی مناسب برای آن در نظام آموزش و پرورش کشور
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین مدلی برای نظارت حمایتی صورت گرفته است. روش این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری آن را کلیه اعضای هیات علمی رشته های علوم تربیتی، معلمان راهنما، ارزشیابان، کارشناسان و مسؤولان آموزشی مناطق و نواحی آموزش و پرورش کل کشور تشکیل می دهد. برای انتخاب گروه نمونه 500 نفری، ابتدا از روش نمونه گیری خوشه ای و در دل خوشه ها از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی استفاده شده است. با توجه به مبانی نظری و مطالعات جهانی، مؤلفه های نظارت حمایتی استخراج و زیر طبقات هر مؤلفه نیز به طور جداگانه مشخص شدند و پس از اطمینان از روایی و پایایی ابزارهای سنجش (93/0) اطلاعات لازم جمع آوری گردید. برای پاسخگویی به سؤالات به ترتیب از آزمون هایT تک نمونه ای، تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج نشان داد که هر پنج مؤلفه چارچوب ادراکی، فلسفه و اهدف، مبانی نظری، مراحل اجرا، نظام بازخورد و ارزشیابی مدل استخراج شده تایید شدند به طوری که مؤلفه های چارچوب ادراکی پس از بررسی کارشناسان، استادان و ناظران به ترتیب ارزشهای ویژه به نام های؛ ارزشیابی پایان سال، مشاهده، توسعه حرفه ای، تعیین اهداف، طرح درس و تعهد حرفه ای نامگذاری شده و مدلی ارائه گردید.
نقش صبر در تکامل روحی انسان از دیدگاه عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر نوع کمالی که در درون انسان و یا جوامع بشری و به طور کلی در جهان آفرینش به وجود می آید بر اثر صبر و استقامت در برابر سختی ها و مشکلات ایجاد می شود. درگیر شدن انسان با رنج ها و سختی ها و صبر و استقامت در برابر آنها موجب قدرتمندی روح می شود. به همین جهت در تصوف و عرفان که سیر و تحولی بی پایان به سوی کمال مطلق است به تحمل رنج ها و سختی ها(ریاضت) بسیار اهمیت داده می شود. یکی از انواع سختی ها گرسنگی است، صبر در برابر گرسنگی یکی از ارکان مهم مجاهده و مبارزه با نفس است. مقامات عرفانی و معنوی که در اثر صبر در برابر گرسنگی برای عارف حاصل می شود مورد بحث این مقاله است.
گذری بر سیر تحول تهیه و مقیاس ها در سنجش نگرش مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی پژوهش در روان شناسی مذهب از الگوی عمومی پژوهش علمی ‘ یعنی داده یابی و داده پردازی ‘ تبعیت می کند . در این گونه تحقیقات از روش های متعددی از جمله تحقیق آزمایشی ‘ مشاهده ‘ خود گزارشی و پرسشنامه ای ‘ میدانی ‘ روشهای فرافکن و غیره استفاده می شود . بیشترین حجم مطالعات انجام شده در اندازه گیری نگرش مذهبی به روش پرسشنامه اختصاص دارد ‘ به طوری که براساس آن مقیاس های متعدد نظرسنجی ساخته شده است . از آن جمله می توان به مقیاس های ترستون ‘ لایکرت ‘ گاتمن ‘ آلپورت ‘ فالکنر و دیونگ اشاره کرد . روش تحلیل عاملی از زمره روش های معتبر برای بررسی ساختار ابزارهای روانی از جمله پرسشنامه های نگرش سنج است که در این مقاله به آنها پرداخته شده است .
جستاری در نارسایی های تجربی دانش باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آن طور که اغلب تصور شده ، باستان شناسی دانش یکدست و واحد با مرزها و منطقه ها ی موضوعی شفاف و روش شناسی نظری و عملی مشخص و روشنی نیست.مسئله های مطرح شده در آن نیز چنین اند؛هم توصیفی و تحلیلی طرح می شوند، هم تبیینی و تفسیری ره می سپارند. هم ، رنگ تفسیررا برچهره دارند، هم لعاب تاویل را برتن پوشیده اند.تداخل ها و داد و ستدهای چند ضلعی و گسترده باستان شناسان با عالمان و پژوهشگران رشته ها و دانش های دیگر اعم از تاریخی و انسانی و اجتماعی و یا طبیعی و حوزه های فکری و معرفتی دیگر به ویژه فلسفه و منطق و ریاضیات و فلسفه های علم و معرفت شناسی ، تفکیک و تحدید منطقه ها و مرزهای موضوعی وروش شناسی دانش باستان شناسی را از رشته ها و دانش های دیگر، سخت پیچیده و دشوار و در برخی موارد نیز ناممکن کرده است.
ذکر وجودی و شهودی در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ذکر در شریعت و عرفان اسلامی، دارای اهمیت ویژه ای است. از دلایل اهمیت آن در شریعت، می توان به وجود آیات متعددی اشاره کرد که درباره ی ذکر و تاثیر آن در قرآن آمده است. در عرفان اسلامی، توجه به ذکر بدان درجه است که سالک به وسیله ی آن می تواند مراحل سیر درونی خود را طی کند و اولین دستوری که به سالک داده می شود، ادای ذکر است. تاثیر ذکر در وجود سالک، مراحل مختلفی دارد که از ذکر لسانی شروع می شود و به ذکر سِر و خفی می رسد. یکی از گونه های ذکر خفی، ذکر وجودی و شهودی است که از مؤثرترین نوع ذکر است. در این مقاله ذکر وجودی و شهودی با استناد به سخنان بزرگان اهل عرفان و شاعران عارف، مورد بحث و تحلیل قرار گرفته است
مبانی روش شناختی تحقیق میدانی و چگونگی انجام آن
حوزه های تخصصی:
از قرن هفده مناظره شدیدی در این باره صورت گرفته که مطالعه جامعه انسانی با شیوه های علوم طبیعی و با استفاده از روش اثبات گرایانه درست نیست. از دیدگاه ویکو، ویژگی اصلی جامعه آن است که نظام معانی آن به گونه ای جمعی ایجاد گردیده است. وی روش تفسیری را در مقابل روش های علوم طبیعی ارائه میکرد. از دیگر پیشگامان رویکرد تفسیری، دیلتای است. به نظر او، اموری مانند ذهن، طبیعت و فرهنگ اموری ذاتاً متفاوت هستند. در حالی که اثبات گرایی میکوشد تا به کنترل فنی بر پدیده ها دست یابد، دیدگاه تفسیری علاقه مند به درک این است که چگونه کنش ها به طور متقابل معنیدار میگردند. در دورة کنونی روش های تحقیق کیفی در رشته های علوم اجتماعی به صورت فزاینده ای مورد استفاده قرار میگیرد. سابقه تحقیقات کیفی به کار مکتب شیکاگو در دهه 1920 و 1930 باز میگردد. تحقیق کیفی به تولید یافته هایی میپردازد که از طریق روش های آماری یا سایر روش های کمّی قابل دسترسی نیست. محققان کیفی علاقه مند به مسئله معنا هستند. اینگونه تحقیق مبتنی بر رویکرد تفسیری است؛ اینکه افراد چگونه به زندگی، تجربیات و ساختارهای جهان اجتماعی معنا میدهند. تحقیق کیفی مستلزم کار میدانی است. از این رو، محقق مستقیماً با افراد مورد بررسی ارتباط برقرار کرده و عملاً در محیط حضور مییابد تا در محیط طبیعی به مشاهده و ثبت رفتار بپردازد.
رابطه نظریه و مشاهده در علوم اجتماعی بر اساس حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
رابطه نظریه و مشاهده موضوعی است که مکاتب مختلف علوم اجتماعی، متناسب با مبانی هستیشناختی و معرفت شناختی خود، پاسخ های متفاوتی به آن داده اند. با توجه به نگاه متفاوتی که در مورد منابع و ابزار معرفت از یک سو، و سطوح واقعیت و معرفت از سوی دیگر در فلسفه اسلامی وجود دارد، ماهیت نظریه، و مشاهده و به طور طبیعی، رابطه نظریه و مشاهده نیز از این دیدگاه متفاوت خواهد بود. از دیدگاه فلسفة اسلامی، انواع نظریه از جمله نظریه های تجربی، عقلی، شهودی و نقلی قابل تصور است که هر یک ممکن است دارای ابعاد انتقادی و هنجاری نیز باشند. روشناست هر دسته از نظریه های فوق، از منبع متناسب، برخاسته و با نفس الامر ویژه خود ارزیابی میشود. بنابراین، «مشاهده» به تنهایی منبع مناسبی برای هیچ یک از نظریه های فوق نیست. آزمون نیز فقط قادر به ارزیابی برخی از ابعاد نظریه های تجربی، آن هم به ضمیمه قواعد عقلی، میباشد.
نقدهاى پوپر و مشکلات ابطال پذیرى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با اینکه ابطال پذیرى از دیدگاه هاى تأثیرگذار در فلسفه علم قرن بیستم به شمار مى رود، امّا موفقیت این دیدگاه بیشتر در جنبه سلبى آن یعنى در نقد دیدگاه هاى رقیب است. در این نوشتار، ضمن بازخوانى نقدهاى پوپر بر دیدگاه هایى مانند پوزیتیویسم و معینى گرى، به لوازم نظریه ابطال پذیرى در نفى علمیت فرضیه تکامل داروین اشاره خواهد شد؛ در پایان نیز استدلال خواهد شد که ابطال پذیرى در جنبه ایجابى موفقیت چندانى ندارد و از ارائه توصیفى درست از نقش مشاهده در حوزه علم و نسبت آن با نظریه ناتوان است.
هرمنوتیک سهروردى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکماى مسلمان در سلوک معرفتى خود، همواره به دنبال حقایقى بوده اند که هرگونه شک و شبهه اى از آن زدوده شده باشد. در این مسیر، سرچشمه وحیانى کلام الهى و کلام اولیاى الهى راه گشا و مددرسان ایشان است. در این میان شیخ شهاب الدین سهروردى نخستین حکیم مسلمان است که با استشهاد و استناد به آیات و روایات، دیدگاه هاى خود را در مسیر نیل به حقیقت اعلا قرار داده است.
در این مقاله دیدگاه ویژه هرمنوتیکى سهروردى، که در حکمت اسلامى با عنوان تأویل از آن یاد مى شود، مورد تحلیل قرار گرفته است. سهروردى با اتکا به نظریه خیال در حوزه معرفت شناسى و جهان شناسى خود، فرایند تأویل را براى درک و شهود حقایق باطنى ضرورى مى داند و با ذومراتب دانستن این فرایند مشکل نظریه تأویل به رأى را با واحد بودن حقیقت، دفع مى کند.
عینیت در تاریخ
حوزه های تخصصی:
در این گفتار پس از اشاره به قلمرو مباحث فلسفه علمی، حصرگرایی روش شناختی و پیامدهای آن از جمله نفی اعتبار و عینیت از شاخه های علوم انسانی، مورد توجه قرار گرفته است. سپس به تردیدها و شبهاتی پیرامون عینیت در تاریخ و تاریخ نگاری پرداخته شده و تلقی معاصر از علم به عنوان زمینه ساز این نوع تردید ها و شبهه ها مورد نقد و بررسی قرار گرفته و روشن گردیده است که تلقی آنان از استقراء و عینیت با تعصب و افراط درآمیخته و آن گونه که تصور می شود هیچ علمی عینی نیست. سپس به چگونگی دخالت ذهنیت و التزام شخصی در قلمرو علوم اجتماعی و تاریخ اشاره شده در نهایت به این نتیجه رسیده ایم که تاریخ نیز مانند دیگر علوم در برزخی از عینیت و ذهنیت قرار دارد هرچند در رتبه دیگر علوم نیست
راهبردهای توصیفی در پژوهش منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر بهار ۱۳۹۲ شماره ۲۲
حوزه های تخصصی:
توصیف به مثابه یک راهبرد عینیت گرا و استقرایی از روش های پژوهش در معماری منظر است که مبنای بسیاری از راهبردهای پژوهشی دیگر نیز دانسته می شود. از آنجا که از مشاهده اغلب به عنوان نخستین گام در هر پژوهش یاد شده و کمتر به مثابه یک راهبرد مورد توجه قرار می گیرد، هدف این نوشتار تقویت بنیان های نظری لازم در تعمیق راهبردهای توصیفی در پژوهش منظر و ترویج بیشتر آن است. از این روی، راهبرد توصیفی در نوشته های دمینگ و سوآفیلد (2011) مورد بررسی قرار گرفته و ضمن اشاره به دسته بندی های چهارگانه آنها شامل مشاهده، توصیف ثانویه، توصیف پیمایش اجتماعی و توصیف پیچیده به برخی پژوهش های صورت گرفته در هر دسته نیز اشاره شده است. اسناد مکتوب، پرسشنامه، مشاهده مستقیم، مصاحبه، تصاویر، عکس ها، دست نگاره ها و مستندات تاریخی همگی به عنوان منابع پایه در راهبرد توصیفی هستند. سنجش اعتبار این نوع پژوهش ها متکی به پشتیبانی منابع مختلف از یکدیگر، نحوه استخراج داده ها و شیوه استقرای پژوهشگر و مبتنی بر دسته بندی، رتبه بندی و تفسیر می باشد.
توحید شهودی از منظر امام خمینی(س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین رکن وصول به وحدت از منظر عرفا شهود عرفانی است. به تعبیر ایشان فاصله میان انسان و پدیده ها در آگاهی شهودی از میان می رود و حقایق به شکل حضوری بر عارف هویدا می گردد. در حالی که نزد فلاسفه نیل به وحدت از رهگذر وجود محقق می گردد و نزد عارف این مهم از طریق شهود حاصل می شود. تبیین اصل شهود وحدانی نشانگر جایگاه توحید در دایره صعود و نزول است. در قوس نزول، وجود و کثرات به ظهور می رسند. خالق به خلق تبدیل می شود و مراتب شکل می گیرند. در این مرتبه سالک ظهورات را به نظاره می نشیند و کثرت را موجود می یابد. مشاهده او در این مرتبه بصری است. حال آنکه در قوس صعود سالک بصر را رها کرده و با بصیرت حقایق را شهود می کند. توحید در قوس صعود رقم می خورد. جایی که در آن کثرات رنگ می بازند و سالک پلکان تنزیه را با قدم سلب می پیماید. شاید به تعبیری بتوان گفت نهایت توحید همان نهایت تنزیه و سلب است. به تعبیر امام نیز سالک در اوج تنزیه به عالی ترین مرتبه توحید که همانا «تسبیح» است واصل می گردد. و این نشان از آن دارد که «وجود» در قوس نزول متحقق می گردد حال آنکه در قوس صعود تحقق از آنِ «شهود» است. وجود، متضمن ایجاب، تشبیه و کثرت است اما شهود، متضمن سلب، تنزیه و وحدت است. فیلسوف به اثبات وجود نزولی و عارف به اثبات شهود صعودی می پردازند.
ملاصدرا و رویکردهای سه گانه در تعقل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ادراک عقلی در حکمت متعالیه ملاصدرا با سه رویکرد گوناگون بیان شده است. رویکرد نخست، مشاهده صورت های عقلیه از دور است. آنچه مشاهده می شود مُثُل نوریه یا عقول فعاله است. رویکرد دوم، افاضه صورت از عقل فعال است. در این رویکرد، نفس انسانی با صورت های معقوله موجود در عقل فعال متحد شده و در پی این اتحاد، صورت های معقوله برای او حاصل می شود. در رویکرد سوم که برای سالکِ واصل قابل تحقق است، نفس انسانی با اندکاک در ذات الهی و فنای بالله به حقیقت امور خواهد رسید و در نتیجه، خلاق صورت ها خواهد بود.
نگارنده در این نوشتار می کوشد تا با بررسی سخنان صدرالمتألهین به تبیین واپسین دیدگاه وی در ادراک عقلی ـ که همان رویکرد سوم است ـ بپردازد. افزون بر این به واکاوی و تبیین دو رویکرد نخست در نظام معرفت شناسانه ملاصدرا و هماهنگی آنها با مبانی حکمت متعالیه نیز خواهد پرداخت.
رویکرد معرفتی خبر محور در تاریخ نگاری اسلامی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بر مبنای این مسأله شکل گرفته است که غالب مورخان مسلمان چرا و تحت چه شرایط فکری تصور می کردند معرفت تاریخی صرفاً جنبه خبری دارد و فرایند حصول چنین معرفتی را چگونه می دانستند؟ به نظر می رسد بخش مهمی از مورخان مسلمان به دلیل شکل گیری و تداوم مبانی نگرش خبرمحوری به علم تاریخ و نیز تکوین نوعی روش شناختی برای آن، در فضای ارزش ها و سنت های فکری متعلق به علوم خبری و روایی، به ویژه علم حدیث، بر این باور بودند که معرفت تاریخی صرفاً از طریق فعالیت ها و کارکردهای معرفت بخش مجموعه قوای حسی شاهدان و ناقلان روایت های تاریخی حاصل می شود و عقل و اندیشه ی انسانی را در چنین عرصه ای جایگاهی نیست. از این دیدگاه، آن ها مشاهده ی رخدادها و شکل گیری خاطره ها را آغازین مرحله ی شکل گیری معرفت تاریخی، شنیدن روایت های مبتنی بر مشاهده و خاطره درباره ی رخدادهای تاریخی و نقل شنیده ها را فرایند میانی حصول معرفت تاریخی، و سرانجام، ضبط اقوال و روایت های تاریخی و مکتوب کردن آن ها در شکل خبر تاریخی را آخرین مرحله ی معرفت تاریخی و پایان وظیفه ی تاریخ نگاری مورخ تلقی می کردند.این آخرین مرحله، مرحله ی ظهور معرفت تاریخی خبرمحور در شکل متن تاریخی است.
قاعده وجوب هدایت و مسائل مهدویت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قاعده وجوب هدایت در اندیشه های کلامی شیعه نقشی کلیدی دارد که پیش تر در نوشته ای مستقل به آن اشاره شد، اما نقش پررنگ این قاعده در مباحث مهدویت کاملاً مغفول مانده است. بسیاری از مسائل مهدویت با این قاعده ربطی وثیق دارند و توجه به این قاعده می تواند به تحلیلی متفاوت از این مسئله ها و پاسخی عمیق و کاربردی بیانجامد؛ تحلیل و پاسخی که کلام اهل بیت نیز مؤید آن است. در این مسیر، تحلیل دوباره برخی از مهم ترین مسائل مهدویت و نسبت سنجی آن با قاعده وجوب هدایت، نقطه آغاز مناسبی است برای روشن شدن نقش پررنگ قاعده وجوب هدایت.
گام دوم، ارائه تحلیلی است دقیق تر از قاعده وجوب هدایت و نتایج آن در عرصه های مختلف. بررسی نتایج به دست آمده در پرتو روایات اهل بیت می تواند سنجه ای باشد بر درستی نتایج و تکمله ای باشد بر بهره های مستفاد از تحلیل های کلامی.
تبیین ادراک عقلی از دیدگاه حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا ادراک عقلی را با سه رویکرد تبیین نموده است: رویکرد اول مشاهده صورت های عقلی از دور است. در این رویکرد، آنچه مشاهده می شود مُثُل نوریه و وجودات عقلی می باشد. رویکرد دوم در تبیین ادراک عقلی رویکرد اتحاد با عقل فعال است. در این تبیین، نفس انسانی با عقل فعال متحد شده و در پی این اتحاد، صورت های معقوله برای او حاصل می گردد. در رویکرد سوم، نفس انسانی با اندکاک در ذات الهی و فناء بالله به حقیقت امور عقلی واصل می شود و، در نتیجه، خلاق صورت ها می گردد. این سه رویکرد، هر چند در ظاهر متفاوت به نظر می رسند، با نگاهی دقیق، معلوم می گردد که بیانگر و حاکی از تطوّرات و تحوّلات نفس می باشند. در هر سه رویکرد، ملاصدرا علم عقلی را به عنوان علم حضوری معرّفی می کند و از این حیث نیز با مشهور تفاوت دیدگاه می یابد.
مرتبه ی نبوی معرفت، مرتبه ای عقلانی و برهانی از دید غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دید بسیاری از شارحان غزالی، معرفت نبوی یا مرتبه ی علم مکاشفه، درنظر غزالی مرتبه ای فراتر از عقل است که انسان در آن حقایقی را می یابد که عقل قادر به دریافت آن ها نیست، حال آنکه بررسی دقیق تر نشان می دهد که این مرتبه ی معرفتی نه تنها معرفتی عقلانی، بلکه خود، مبتنی بر برهان و تفکر قیاسی و ماهیتاً ظهور عالی تر مرتبه ی عقل استدلالی است. حقایق، در این مرتبه، کشف، مشاهده و رؤیت می شوند، ولی نه به معنای صوفیانه ی آن، که تنها مبتنی بر تهذیب نفس و پرهیز از قیل وقال های علمی و فراگیری علوم رسمی است. معقولاتی که با رسیدن عقل به مرتبه ی عالی خود دریافت می شوند، معقولاتی تصدیقی شهودی و عینی اند که دیگران می توانند حقانیت آن را دریابند. این موضوع در مقاله ی پیش رو با کنارهم نهادن و تدقیق و تحلیل متون اصلی آثار مهم غزالی که حتی در سه دوره ی متفاوت از حیات فکری او نوشته شده اند، به اثبات می رسد.
بررسی نقش یادگیری اجتماعی و عرفی در تغییرات الگوهای حرکتی در هیپ هاپ کاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش یادگیری اجتماعی و عرفی در تغییرات الگوهای حرکتی در هیپ هاپ کاران شهر تهران انجام شده است. روش این پژوهش کمّی و به شیوه پیمایشی انجام شده است. نمونه پژوهش شامل 67 نفر از هیپ هاپ کاران هستند که به صورت نمونه گیری گلوله برفی در شهر تهران انتخاب شده اند. نتایج آماری این بررسی کمی نشان داد که یادگیری از راه مشاهده، یادگیری از راه تقلید، یادگیری از راه الگوبرداری، یادگیری از راه رسانه ها و یادگیری از راه عرف اجتماعی بر تغییرات الگوهای حرکتی در هیپ هاپ کاران تاثیر دارد. بنابراین هیپ هاپ و موسیقی آن در ایران به واسطه یادگیری اجتماعی و عرفی جوانان ایران نیز باعث ایجاد تغییرات الگوهای حرکتی شده است.
بررسی چگونگی رشد عقلانیت در فلسفه اسلامی بر پایه مبانی حکمت اشراقی سهروردی
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق، که پس از فارابی، مؤسس دومین مکتب فلسفی اسلامی شناخته می شود، حکیم بزرگی است که توانست با نوآوری های خویش در زمینه توسعه عقلانیت اسلامی، راه تعالی فلسفه اسلامی را هموارتر سازد. سهروردی که به خوبی با آراء مشائین به ویژه ابن سینا آشنا بوده و از مشکلات فلسفی و شبهات وارد بر فلسفه اسلامی در عصر خویش آگاه بوده است، کوشید تا اشکالات وارد بر عقلانیت فلسفی را با ارائه راه کارهای جدید، برطرف نماید. وی با طرح مفهوم «اشراق» و تأکید بر ضرورت همراهی شهود و عرفان با عقل و یافته های آن، به حل بسیاری از مشکلات فلسفی کمک نمود. تأکید بر جایگاه و اهمیت علم حضوری در نظام معرفتی انسان و نیز طرح و تبیین عالم مثال به عنوان جهانی واسطه میان عالم جسمانی و عقلانی نیز، توانست بسیاری از ایرادات وارده به فلسفه را برطرف نماید و زمینه را برای شکل گیری نظام جامع حکمت متعالیه فراهم کند. این تلاش ها سبب شد تا اختصاص عقل ورزی به فیلسوفان و اختصاص شهود گرایی به عارفان، از میان رفته و حکمتی جدید که مبانی آن در اندیشه های فیلسوفان گذشته مانند ابن سینا، موجود بوده است، به صورت رسمی و به عنوان حکمت اسلامی معرفی شده و ارتباط مبنایی عقل و شهود، تبیین گردد. مقاله حاضر، در صدد است تا علاوه بر نگرش سهروردی به مسأله عقل و کارکردهای آن در مسیر شناخت حقیقت، چیستی عقلانیت موجود در مکتب اشراق و ویژگی های آن را بررسی نموده و نقش این جریان را در رشد فلسفه اسلامی بیان نماید.