مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
عقل عملی
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا فلسفة اخلاق از دیدگاه استاد شهید مطهری را بررسی قرار کند. ابتدا به تعریف فلسفة اخلاق و شاخههای آن و روابط آن، با حکمت عملی و همچنین به معیار فعل اخلاقی اشاره شده؛ سپس شاخههای مهمّ فلسفة اخلاق که اخلاق دستوری و فرا اخلاق به شمار میرود، مورد بحث قرار گرفته است.
در اخلاق دستوری از راه تحلیل عقلانی، تلاش میشود به معیارها و قواعدی دست یابیم که به واسطة آن میتوانیم مشخّص کنیم چه کاری خوب و چه کاری بد است. در این حوزه، به اخلاق غایتگرایانه و وظیفهگرایانه اشاره شده و در آخر، نظریة شهید مطهری به نام نظریة پرستش در حوزة اخلاق مورد بحث قرارگرفته است. در ادامه، مؤلّف به نظریات متفاوت در حوزة فرا اخلاق که به اخلاق دستوری ناظر است و تعابیر و واژههای اخلاقی را مورد بحث قرار میدهد، اشاره کرده است که عبارتند از: 1. طبیعتگرایی اخلاق؛ 2. غیرطبیعتگرایی اخلاق یا شهودگرایی؛ 3. غیرشناختگرایی اخلاقی.
در آخر، مؤلّف، نظریة شهید مطهری را در حوزة فرا اخلاق را مطرح میکند تا در پرتو نظریات دیگر اتقان و استحکام آن هرچه بیشتر آشکار شود.
فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
حوزه های تخصصی:
درباره اخلاق، علوم گوناگونی پدید آمده است که هر کدام به جنبه خاصی در باره آن میپردازد؛ مثل علم اخلاق، اخلاق وصفی، فلسفه اخلاق و ...
فلسفه اخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق میپردازد و میتوان مباحث آن را به شکل ذیل تنظیم کرد:
1. مبادی تصویری همچون مفاد باید و نباید، حسن و قبح، مسؤولیت، ارزش، الزام.
2. مبادی تصدیقی همچون ماهیت قضایای اخلاقی، مدرک قضایای اخلاقی، معیارهای قضایای اخلاقی، کلیت قضایای اخلاقی، رابطه باید و هست.
3. نظام اخلاق اسلام و مبانی آن
بایستههای فلسفه اسلامی عبارتند از: ارائه نظام اخلاقی با همه تفاصیل، استخراج یک فلسفه اخلاق از آیات و روایات، بیان نتایج دور و نزدیک نظام اخلاقی اسلام.
نفس انسان؛ موجودی ناشناخته - بررسی دیدگاه کانت درباره نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۴
حوزه های تخصصی:
این نوشتار بر آن است تا چیستی نفس را از دیدگاه یکی از بزرگترین فیلسوفان مغرب زمین، یعنی ایمانوئل کانت بررسی کند. نخست چون دیدگاه کانت از اندیشههای دکارت و هیوم تأثیر پذیرفته است، به اختصار نکات اصلی نظریههای آنها را مطرح کردهایم. به باور دکارت، نفس جوهری متفکر و غیرمادی است و به نظر هیوم، تصور نفس، امری ساختگی و غیرواقعی است. دیدگاه کانت در باب نفس، در دو حوزه عقل نظری و عملی بررسی شده است. به اعتقاد کانت، در حوزه عقل نظری نفس موجودی ناشناختنی است. از این رو، دیدگاه او مانند دیدگاه لاادریگرایان است. به نظر او، در مورد نفس ـ حتی درباره وجود یا عدم آن ـ هیچ حکمی نمیتوان کرد. تنها میتوان نفس را چونان امری وحدتدهنده و تنظیمی در نظر گرفت که به کثرات تجربی و قوای ذهنی، وحدت و نظم میدهد. همچنین کانت میگوید استدلالهایی که عالمان مابعدالطبیعه برای اثبات وجود نفس و صفات آن مطرح ساختهاند، چیزی جز مغالطه نیستند؛ زیرا حد وسط به یک معنا، در آنها به کار نرفته است؛ چون در یک مقدمه، به معنای متعالی و در مقدمه دیگر، به معنای استعلایی آمده است. نیز کانت در حوزه عقل عملی میکوشد که وجود برخی صفات نفس را از طریق احکام و قوانین اخلاقی اثبات کند. اندیشههای ایشان در هر دو حوزه، بررسی و نقد شده است.
دین و ارزش ها از دیدگاه کانت و فیلسوفان نوکانتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"کانت عقل را به عقل نظری و عقل عملی تقسیم کرده است. او در عقل عملی، به تاسیس نظامی اخلاقی همت گمارد که بنیان آن بر قضایای اخلاقی پیشینی استوار بود. کانت با تقسیم عقل به نظری و عملی حیطه ی دانش را از ارزش جدا ساخت.
ادیان الهی و برخی از فلاسفه ی اخلاق، دین را مقدم بر اخلاق دانسته و اخلاق را بر پایه ی دیانت استوار ساخته اند؛ در حالی که کانت تلاش نمود تا دین را بر پایه ی اخلاق استوار سازد و بنیاد دین را از الهیات به اخلاق، و از عقاید به رفتار تغییر دهد. با ارائه ی نظریات کانت، دین از حوزه ی استدلال بیرون رفت و صرفا از سنخ اخلاق به شمار آمد. بدین سان، زمینه ی لازم برای جدائی دیانت از علم و نیز جدائی دین از شئون مختلف اجتماعی فراهم شد.
در میان فیلسوفان نوکانتی، ویندل باند ارزش ها را اساسی ترین مسئله در فلسفه می دانست. وای هین گر معتقد است آن چه برای ما ارزش مند است، در عالم واقع بی اهمیت است. هوف دینگ درباره ی واقعیت نهائی تردید دارد، اما آدمی را به تحقق بخشیدن ارزش ها می خواند. کوهن و دیگر فیلسوفان مکتب ماربورگ به نظریه ی حلولی که بر اساس آن دین و اخلاق یکی شناخته می شود، باور دارند. چنین دیانتی، قاعدتا، یا بدون خدا است و یا خدائی دارد که بیش از یک مفهوم نمی تواند باشد؛ یعنی دین تهی از باورهای متعالی.
"
کانت و مسوولیت اجتماعی، سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر ایده آلیسمِ آلمانی (قرون 18 و 19)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه سیاسی
نقطه آغازین اندیشه ورزی کانت در فلسفه ، نقادی وی به نظریه مهم او در باب آنتی نومی ها باز می گردد. کانت سرچشمه آنتی نومی ها را در گذر از فهم ، به خرد می یابد. نظریه آنتی نومی همواره به مثابه محوری بنیادی در اندیشه های وی مورد توجه قرار می گیرد. با مطالعه آراء و اندیشه های وی در حوزه حیات اجتماعی به خوبی و به روشنی می توان دریافت که تا چه حد آراء فلسفی وی در باب خرد و خرد ورزی و اخلاق که در دو اثر گرانبهای وی یعنی نقد خرد نظری و نقد خرد عملی سامان یافته اند در اندیشه های اجتماعی وی مؤثر واقع شده اند. کانت برای تبیین اندیشه های تربیتی و سیاسی خود بر آن بود تا تفسیری از حیات تاریخی «نوع انسان » ارائه دهد. به این ترتیب صلح را یکی از مسائل مهم جهانی شمرد و صلح جویی ، خودبیداری، عقل نظری، خردورزی، اندیشه ورزی و جامعه مدنی را از اهداف اصولی روشنگری و نیز تربیت دانست.
عقل و محدودیت قلمرو آن در آثار ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در تاریخ کلام و فلسفه در فرهنگ اسلامی و غرب این بوده که آیا عقل قادر به پاسخگویی به تمام مسائل و معارف بشری است یا نه؟
ملاصدرا میراثدار حکمت مشاء و اشراق، و عرفان اسلامی، و بنیانگذار حکمت متعالیه عقل را سلاح قدرتمندی برای باز کردن گرههای بسیاری از مجهولات معرفت بشری و الهی می داند. اما از محددیت آن نیز غافل نبوده است. هر چند بیشتر محققان بر این باورند که ملا صدرا عقل و ایمان را مکمل یکدیگر می داند، ولی نگارنده با توجه به آثار وی همچون اسفار ، مفاتیح الغیب، شرح اصول کافی، شواهد الربوبیه، رساله سه اصل و... معتقد است ملاصدرا در مسائل مختلف از جمله نفس، اسماء و صفات خدا، اسرار و رموز جهان هستی، حقایق عالم هستی، معاد جسمانی و... قائل به محدودیت عقل است. در این جستار می کوشیم به این موارد بپردازیم.
ساحت ارادی نفس در نظر غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو دیدگاه غزالی در خصوص ساحت ارادی نفس مورد بررسی قرار می گیرد. غزالی ساحت ارادی انسان را در دو سطح حیوانی و انسانی مورد توجّه قرار می دهد. به کارگیری تعابیری چون قوّه عامله، عقل عملی، قدرت، و اراده از سوی او در اطلاق به ساحت ارادی نفس انسانی مسئله مهم حیث معرفتی یا تحریکی داشتن عقل عملی را پیش می کشد که بررسی موضوع نشان دهنده اعتقاد غزالی به تعلّق عقل عملی به ساحت معرفتی و تأکید بر نقش تحریکی آن در انجام افعال است. اهمّیّتی که غزالی برای حضور عنصر آگاهی در افعال ارادی قائل است شکل گیری «فعل» به معنای واقعی را منوط به وجود اراده برخاسته از آگاهی قرار می دهد و این مسئله در بحثهای «معنای حقیقی فعل»، «نقش اختیار در ارزیابی اخلاقی افعال»، و «تبیین مفهوم اختیار» نشان داده می شود. چنانکه در بحث افعال اختیاری تأکید ویژهای که غزالی بر عنصر فهم یا ادراک عقلانی برای درک خیر بودن فعل و برانگیخته شدن اراده پس از آن دارد جلب نظر می کند.
کانت و بازیابی خدا در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کانت با تحقیقاتش درباره اخلاق، خواسته است برای مسائل دشوار بشر راه حل مفیدی ارائه کند. کانت مسیر معمول رسیدن به الهیات را که از طریق عقل نظری حاصل میشود مسدود، و نتایج به دست آمده از آن را در قالب ماوراء الطبیعه زمانه بیاعتبار دانسته است. او در ازاء این کار مسیر دیگری را از منظر عقل عملی میگشاید و میخواهد از منظر اخلاق به الهیاتی نوین و علمی دست یابد. او هنگامی که اثبات وجود خدا و دیگر امور ماوراء حس را از طریق برهان های عقلی غیر ممکن مییابد، خدا را از طریق اخلاق و اصول قانونمند شده آن اثبات مینماید. این مقاله در بررسی چگونگی رسیدن کانت به این نتیجه و میزان اعتبار آن مسئله این مقاله است.
نظریه فلاسفه درباره چیستی و کارکرد عقل عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلاسفه امتیاز نفس انسانی از نفس حیوانی را به عقل نظری و عملی می دانند. اما در بیان چیستی این دو عقل در میان ایشان اختلاف نظر وجود دارد. با تامل در کلمات ایشان حداقل چهار تفسیر درباره این دو عقل قابل استنباط است. این نوشتار پس از گزارش اقوال و بیان کارکردهای عقل عملی به ارزیابی آراء و تبیین نظریه مختار پرداخته است. قول مشهور در میان متاخران این است که در نفس انسانی بیش از یک عقل وجود ندارد که همه علوم و احکام کلی را ادراک می کند. اما چون این علوم بعضی نظری صرف بوده و به حقایق خارجی و نفس الامری اختصاص دارد به آن ها عقل نظری گفته می شود. اما بعضی دیگر چون احکام مربوط به اعمال اختیاری انسان است به آن ها عقل عملی گفته می شود. در این تفسیر امتیاز دو عقل از یکدیگر اعتباری و به مدرَکات آن ها است. به باور این مقاله این تفسیر به رغم شهرت آن مورد نظر اساطین حکمت نبوده و با اشکالات متعدد مواجه است. اما اقوال دیگر با اندکی تسامح به تفسیر واحد و جامعی قابل ارجاع می باشند و آن این که فعل اولی و بالذات عقل عملی استنباط احکام جزیی عملی از احکام کلی عقل نظری است که چون این احکام در حاکمیت عقل بر قوای بدنی، سبب پیدایش اراده در نفس برای صدور افعال اختیاری و صنایع انسانی می گردد به عقل عملی قوه عامله نیز گفته می شود.
نقش آزادی در فلسفه اخلاق کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزادی یک مفهوم اساسی در فلسفه کانت است که در هر دو بخش نظری و عملی فلسفه او نقش دارد هر چند نقش آن در فلسفه عملی بسیار مهم تر است. کانت در فلسفه اخلاق خود آزادی را مبنای استدلال بر اخلاق قرار داده است و برای رفع این نگرانی که شاید اخلاق چیزی جز توهم نباشد چنین استدلال می کند که اگر ما دارای اراده ای آزاد باشیم در آن صورت اخلاق واقعی است و قانون اخلاق برای همه ما معتبر است. در این مقاله به بررسی نقش آزادی در فلسفه اخلاق کانت مخصوصا با توجه به دو کتاب مهم وی در زمینه فلسفه اخلاق، بنیاد مابعدالطبیعه اخلاق و نقد عقل عملی پرداخته ایم
استناد فقهی به مذاق شریعت در بوته نقد
حوزه های تخصصی:
مذاق شریعت از نهادهایی است که به صورت گسترده، ولی پراکنده در دو سده اخیر در متون فقهی و استدلال های فقیهان به کار گرفته شده است. با وجود گستردگی استناد به مذاق شریعت، این نهاد به صورت مستقل کمتر مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. نوشتار حاضر در صدد است موارد و چگونگی به کارگیری مذاق شریعت را اعم از استقلالی (مبین اراده شارع) و ابزاری (مانند تفسیر مقصود شارع) در نوشته های فقهی بررسی کند. افزون بر این،مقاله حاضرمی کوشد ضمن پرداختن به چیستی مذاق شریعت و تحلیل آن، مولفه های این نهاد را واکاوی کند و آن را با مقاصد شریعت بسنجد. نقد و ارزیابی نهاد مذاق شریعت در استدلال های فقیهان و پیشنهاد نهادهای جایگزین، موضوع دیگری است که نوشتار حاضر به آن می پردازد.
عقلانیت و انسان اخلاقی در اندیشه کانت و ملّاصدرا(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عقلانیت بنیادیترین خصوصیت انسان و زیربنای نظام اخلاقی صدرالمتالّهین است؛ زیرا صدرا برتری انسان بر سایر موجودات را در عقل، آن هم از بُعد نظری و نه عملی میداند.1 در نظر صدرا، انسان با بکارگیری عقل نظری و کسب حکمت، میتواند گام به گام وجود خود را وسعت بخشیده و در نتیجه، اخلاقیتر شود. از این رو، در نظر صدرالمتالّهین ضعف اخلاقی، ریشه در فقر وجودی آنان دارد و فقر وجودی ریشه در بی توجّهی به نعمت عقل، به خصوص عقل نظری دارد. کانت با اتّخاذ مبانی دیگری چون عقل، فاهمه، اراده و غایت بودن انسان، نگاه انسان شناسانه متفاوتی داشته و عقلانیت عملی یا اراده را با ارزش ترین ویژگی انسان دانسته و آن را معیار تحقّق انسانیت و کمال او میداند.2 این مقاله، بر آن است تا جایگاه عقل نظری در نگاه صدرا و اراده یا عقل عملی در نگاه کانت را در سیر اخلاقی انسان نشان دهد و این دو نگرش را با هم مقایسه نماید.
عقل از منظر معرفت شناسی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین منابع معرفت، عقل است. در این نوشتار، از منظر معرفت شناختی به بحث درباره آن پرداخته ایم. عقل را از منظر دانش معرفت شناسی، به لحاظ اینکه منبع معرفت است، تعریف کرده ایم. سپس اقسام عقل، اعم از عقل نظری و عملی، را مورد بحث قرار داده، زبه بررسی این مسائل پرداخته ایم که در معرفت شناسی کدام قسم از آنها مطمح نظر است؟ آیا عقل نیز منبع معرفت است؟
در ادامه، به مبحث کارکردهای عقل پرداخته و فعالیت عقل را در هر یک از مفاهیم و گزاره ها و نقشی که در هر یک میتواند ایفا کند مرور کرده ایم و بدین نتیجه رهنمون شده ایم که انسان از راه فعالیت ها و کارکردهای گوناگون عقل، همچون انتزاع مفاهیم کلی و ادراک آنها، تعریف یا تحلیل، حکم، قضیه، استدلال و مانند آنها، به شناخت عمیق و گسترده ای از اشیا دست مییابد. در پایان نقش عقل را در قضایای پیشین و نقشی را که این گونه قضایا در معرفت های بشری دارند یادآور شده ایم.
تقابل عقل و هوا در کلام امام علی (ع)
حوزه های تخصصی:
بزرگ ترین دشمن سعادت و رستگاری آدمی نفس خودبین و هوس مدار اوست. این مرتبه از نفس زمینه را برای راه یابی اخلاق ناپسند به عرصة وجود انسان فراهم می کند؛ اگر آدمی با این مرتبه از نفس مبارزه کند، می تواند خویشتن اصلی خود را پیدا کند و به مرتبة بالاتری نائل آید. از این رو، مجاهده با نفس و کنار زدن هواهای نفسانی موجب به بار نشستن اخلاق و شکوفا شدن آن در وجود آدمی می شود. در عین حال، تنوع و کثرت جلوه های هوا و هوس در انسان مبارزه با آن را دشوار می کند؛ به ویژه به این سبب که هوا دربرابر عقل است، اما از جنس عقل عملی، نه عقل نظری، و هوای نفس مانع پدید آمدن انگیزه هایی است که برای تحریک عقل عملی لازم اند. هوای نفس حتی در عقل نظری هم اختلال ایجاد می کند؛ به طوری که گاه انسان باطل را حق می انگارد یا عملاً به شرک روی می آورد. ازآن جا که در منطق قرآن منشأ همة گناهان به هواپرستی منتهی می شود و مرجع همة اوصاف رذیله شرک است، هواپرستی در حقیقت شرک ربوبی است. ازاین رو، علمای اخلاق «تخلیه»، خالی کردن نفس از رذایل، را بر «تحلیه»، آراستن نفس به زیورهای اخلاقی، مقدم می دانند و آن را عامل شکوفایی فضایل اخلاقی برمی شمارند.
مقایسة شرطیة پاسکال و اصل برائت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر در صدق اعتقادات دینی دچار شکّ شویم، در عمل بین دینداری و بیدینی، باید کدام یک را انتخاب کنیم؟ پاسکال، با توجّه به منافع احتمالی بیشماری که در دینداری وجود دارد، به لزوم دینداری رأی میدهد. در نقطة مقابل، طبق مبنای قائلان به اصل برائت و تعمیم متعلّق شکّ آن که شامل شکّ در اعتقادات هم بشود، دینداری الزامی نیست. به نظر میرسد با توجّه به تنوع ادیان و تعارض احکام و عقاید آنان که هر یک دیگری را بر باطل میداند، به هنگام شکّ در حقانیّت یک دین از بین ادیان، نه تنها عقل به برائت حکم میکند بلکه احتیاط در بیطرف ایستادن است. تنها راه درست، تأکید بر عقل نظری و اثبات عقلی متعلّقات ایمان است.
تجلی عقل عملی اخلاقی در عمل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عقل کل جمعی ختمی و عقلانیت علمی و عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکردهای عقل عملی در اصول فقه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حلّ معضل نسبیّت گرایی اخلاقی در فلسفه کانت و ملّاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه جوامع گوناگون نشان می دهد که کردارهای اخلاقی انسان بسته به تفاوت های فردی و اجتماعی، و بسته به تغییر و تحوّلات انسان متفاوت بوده است. وجود تفاوت های فردی، اجتماعی، و تنوّع نیازهای انسان در گذر زمان، این مسئله را مطرح ساخته است که آیا اخلاق امری نسبی است یا مطلق؟ با این که کانت و ملّاصدرا به دو منظومه فکریِ متفاوت وابسته اند، هر دو در حلّ این مسئله دغدغه مشترکی دارند. این دو فیلسوف با ابتنای اخلاق بر «عقل عملی» تلاش می کنند تا جهان شمولی و جاودانگی انسان را اثبات کرده و اخلاق را از خطر نسبیّت برهانند. نزد کانت «قانون اخلاق» و «عقلانیّت عملیِ محض» انسان از ویژگی کلّیّت و همگانی بودن برخوردار است. و انسان با عضویت در «جهان معقول» و «مطلق خواهی فطریِ» خود، جاودانه می شود. از نظر ملّاصدرا انسان «کَون جامعی» است که در مرتبه نظر، حقائق کلّی و در مرتبه عمل، جزئیّات فعل را ادراک می کند. همچنین بر اساس اصل «تجرّد خیال» و «وحدت شخصی نفس»، انسان و ملکات نفسانی از بقا و جاودانگی برخوردار می گردند. در این مقاله قصد داریم با روش تطبیقی همراه با تحلیل مبانیِ این دو فیلسوف، راهکاری برای نسبیّت گراییِ اخلاقی جستجو کنیم
نسبت اخلاق لویناس با اخلاق کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده که نسبت بین اخلاق لویناس و اخلاق کانت در قالب تفاوت ها و تشابه های موجود بین اخلاق این دو متفکر مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله دو بخش دارد. در بخش اول به وجوه اشتراک اندیشة اخلاقی لویناس و کانت تحت عنوان «تقدم عقل عملی» و «احترام به شأن انسانی» مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده که فلسفة لویناس و کانت حامل روح اخلاقی مشترکی اند. این روح در نظام فلسفی هردو حضور دارد. در بخش دوم به وجوه افتراق اشاره شده که از جمله آنها می توان به خودآیینی اخلاق کانت در مقابل دیگرآیینی اخلاق لویناس اشاره نمود. علاوه بر این در اخلاق لویناس احساس و عاطفه جایگزین عقل کانتی می شود. همچنین سوژة اخلاقی کانت ماهیتاً غیر از سوژة اخلاقی لویناس است. سوژه کانتی سوژة خودآیین و مختار و عقلانی است و سوژه لویناس در وهله اول در برابر دیگری و چهره او مسئول است. بنابراین می توان گفت که هم لویناس و هم کانت در نظام فلسفی خود یک رسالت بزرگ را برعهده دارند و آن رسالت اخلاقی است.