مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
استاد مطهری
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
نظریّة فطرت بر ویژگیهای خاص انسانی در سرشت و خلقت وی اشاره میکند که انسان را از حیوانات متمایز میسازد. استاد مطهری این نظریه را از معارف اسلامی، قرآن و سنت، اخذ میکند و با نظریّهپردازی و مفهومسازیفلسفی از آن، در گشودن بسیاری از معضلات کلامی و دینپژوهی بهکار میبرد. نقش مبنایی نظریّه فطرت را در سامان بخشیدن به اندیشة استاد مطهری میتوان رؤیت کرد. معرفتشناسی، خداشناسی، جهانشمولی و جاودانگیاخلاق، انسانشناسی و اصالت انسان، فلسفه تعلیم و تربیت و بسیاری از مباحث دینشناسی چون پلورالیزم، منشأدین، گونههای دینداری، منطق فهم دین در اندیشه استاد مطهری به نظریّه فطرت استوار است. به همین دلیل نقدنظریه فطرت چالش مبنایی را بهمیان میآورد.
استاد مطهری: رموز توفیق و ماندگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
تدبّر در حالات شهید، مرتضی مطهری این تبیینگر اسلام ناب محمدی(ص) در عصر حاضر, تلاشی برای تقویت روحی مریدان پاکباختة این شهید، شناسایی رموز توفیق آن عالم فرزانه، فرصتی برای درس آموزی و سرمشقی برای سالکان راه حقیقت و توفیقی برای این بندة ناچیز است. از جمله ویژگیهای بارز آن شهید عبارتند از:
تهجد و تقوا, اخلاص, هوش و استعدادهای خدادادی, تعمّق و تدقیق در امور، جامعیت علمی, حسن سلوک, تواضع و محبّت به بندگان خدا, روحیة خدمت به مردم و جامعه و ... .
اهمّ یافتههای تحقیق دربارة رموز توفیق آن استاد فرزانه بدین قرارند:
نظم و انضباط, سادهگویی و ساده نگاری, شناخت زمان و پیشبینی حوادث, حریت و صلابت، استقامت در برابر ناملایمات, جامعیت اندیشه, ژرف نگری و بصیرت در برخورد با جریانات فکری و سیاسی, انصاف و جوانمردی در برخورد با مخالفان و منحرفان و ... .
امید است این نوشته، چراغی فراروی طلاب و دانشجویان جوان برای ترسیم آیندهای درخشان به منظور حضور مؤثّرتر در صحنههای فکری و خدمت رسانی به امّت شهید پرور ایران اسلامی و پایه گذاری دوبارة تمدّن اسلامی باشد.
نظریه دین حداکثری: درآمدی بر قلمرو گستره دین از نظر استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۳ شماره ۳۰ و ۳۱
حوزه های تخصصی:
بهطور کلّی در باب قلمرو و گسترة دین دو دیدگاه عمده وجود دارد:
1. دیدگاه حدّاقلی که دین را محدود به قلمرو خاصّی کرده و از دخالت آن در بسیاری از امور (اجتماعی، سیاسی، فقهی و...) میپرهیزد؛
2. دیدگاه حدّاکثری که دیدگاهی جامعگرایانه در برابر گسترة دین اتّخاذ میکند.
نوشتار حاضر، از نظریة دین حدّاکثری با تأکید بر دیدگاه استاد مطهری دفاع کرده، دیدگاه حدّاقلی را به چالش میکشاند.
مباحثی که در این مقاله بحث و بررسی شده است، عبارتند از: قلمرو پیام پیامبران، جامعیت دین، دین و سیاست، قلمرو فقه و... .
رابطه وجود ذهنی و ارزش شناخت از دیدگاه استاد مطهری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
آیا تنها راه مطابقت ذهن و عین و واقع نمایی ادراکات، اتحاد ماهوی صورت های ذهنی با خارج است و با نفی این اتحاد، راه شناخت ما به عالم واقع مسدود می شود و ما گرفتار سفسطه می شویم یا راه دیگری نیز وجود دارد؟
دیدگاه استاد مطهری در این زمینه دو بخش دارد: بخش اول مدعا، این است که علم حصولی، حضور ماهیت اشیا در ذهن است. این جهت، بعد هستی شناختی موضوع است؛ بخش دوم، ادعای معرفت شناسانه است؛ بدین صورت که تنها راه مطابقت ذهن و عین حصول ماهیت اشیا در ذهن است. در این نوشتار، ضمن نگاه اجمالی به سیر تاریخی مسئله و اشاره به اقوال دیگران، دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری در این موضوع تبیین و نقد می شود.
فلسفه علم کلام در اندیشه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فلسفه علم کلام، نگاه بیرونی به علمی است که به مبادی تصوری و تصدیقی مانند تعریف، موضوع، زمینه های پیدایش، رویکردها، ادوار و مراحل تاریخی و دیگر معیارهای کلی میپردازد. از نظر استاد مطهری هویت معرفتی علم کلام، به منزله دانشی کاملا اسلامی، تبیین استدلال و دفاع از شبهه های دینی است. در این پژوهش اثبات خواهد شد که در تعریف استاد مطهری مهم ترین وجه اثباتی خاصیت تبیینی علم کلام بر مبنای تعریف های ارائه شده ازسوی دیگر اندیشمندان اسلامی است. ایشان برخلاف بسیاری از متکلمان متقدم و معاصر، برای علم کلام موضوع واحدی قائل نیست، بلکه موضوع آن را عقاید اسلامی و اصول دین میداند که غرض و هدف مشترک، وجه جامع آنهاست.
از دیگر نگرش های ایشان در فلسفه علم کلام، دوسویه بودن مراودات فلسفه و کلام است؛ چراکه از یکسو کلام، فلسفه را وادار به پذیرش مسائل جدیدی نمود و از سوی دیگر، فلسفه موجب گسترش درخور توجه دایره علم کلام شد....
نقش دین در رنج زدایی و کاهش آلام بشری (با رویکردی به آرای استاد شهید مطهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل و نقد حرکت دیالکتیکی هگل و ماتریالیسم دیالکتیک با تأکید بر آرای شهید مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هگل و صدرالمتألهین، هر دو حرکت را در کل طبیعت تعمیم داده اند؛ اما دقت در این نتیجه واحد و مقدمات آن، حاکی از اختلاف عمدهٔ این دو فیلسوف در مسئله حرکت است. صدرالمتألهین بر مبنای اصول حکمت متعالیه تحولات عمده ای را در بحث حرکت ایجاد کرد و بیشترین سهم در این تحولات، مربوط به اصل «اصالت وجود» است. هگل نیز با مبانی خاص خود به بحث حرکت پرداخته و در این زمینه آرای جدیدی ارائه داده است. مارکسیست ها با اَخذ برخی از اصول هگل و در آمیختن آنها با نظرات فوئرباخ، قرائت جدیدی از حرکت مطرح ساختند. شهید مطهری نیز از رهگذر تحلیل و نقد مارکسیست ها به بحث تطبیقی حرکت در فلسفهٔ اسلامی و غربی پرداخت.
این نوشتار که با رویکردی انتقادی به حرکت دیالکتیکی هگل و ماتریالیسم دیالکتیک پرداخته است، از سه بخش تشکیل می گردد: بخش اول حرکت دیالکتیکی هگل، بخش دوم ماتریالیسم دیالکتیک و در قسمت سوم نقد دو بخش اول و دوم براساس اندیشه های استاد شهید مطهری، بررسی شده است. گفتنی است که استاد مطهری به مقتضای هر بحثی به تحلیل و نقد پرداخته است، به همین دلیل مباحث فوق در آثار استاد سیر منظم و منسجمی ندارد. در این مقاله سعی شده است که آرای ایشان به نحو منظم و منسجم استخراج و تنظیم شود.
تبیین علل وقوع انقلاب اسلامی ایران در نگاه استاد مطهری با تأکید بر گزاره های اصلی فلسفه دینی تاریخ
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
این مقاله در صدد است تا با استفاده از رهیافت تحلیل گفتمان در چهارچوب مدل تبیینی استاد مرتضی مطهری وقوع انقلاب اسلامی را از سه بعد مبانی نظری، نقش علل معطوف به ساختار و نقش علل معطوف به عاملیت انسانی بررسی نماید و برای نمود بیشتر این امر، از گزاره های اصلی فلسفه تاریخ یعنی جامعه، اصل علیت، نقش نوابغ، سنن الهی و عوامل محرک تاریخ استفاده می کند و در پایان وقوع انقلاب اسلامی را به عنوان نقطه عطفی در تحلیل پدیده های اجتماعی نسبت به نظریات مسلط پیشین معرفی می نماید.
نسبت دین و فرهنگ از منظر استاد مرتضی مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ از منظر استاد مطهری، در یک معنای خاص، به معنای اندوخته های معنوی اسلام است و نسبت با اسلام، که دینی فرهنگ ساز است، ذیل دین قرار می گیرد. اما فرهنگ در یک معنای عام، به عنوان بعد معنوی تمدن و با رویکردی انسان شناسانه، مجموعه اندوخته های معنوی یک ملت و جامعه است که دارای تعاملی دو سویه با دین است؛ تعاملی که مبتنی بر حقیقت و حقیقت جویی است. بر اساس این تعامل دو سویه، دین با تأیید مقوله هایی از فرهنگ های مختلف، فرآورده های صحیح و حقیقی را تغذیه می کند و چون خود نیز شعار هایش مبنی بر حقیقت است و نسبت به رنگ و نژاد و طبقه، بی رنگ و «لابشرط» است، اقوام و ملیت های مختلف بر اساس حقیقت جویی به استقبال معرفتی آن می روند. انسان شناسی مبتنی بر نظریة فطرت حقیقت جویانه، جامعه شناسی مبتنی بر نوع واحد جوامع، معرفت شناسی مبتنی بر ادراکات حقیقی و مطلق نیز مبانی این دیالوگ را تبیین می کنند. دین اسلام، دین حیات و زندگی است. بر اساس این حیات، دارای دانایی و توانایی است که مدار جذب و دفع فرهنگی اسلام را شکل می دهند. تقسیم فرهنگ به والا و عامیانه، بی مکانی و بی زمانی حقایق دینی، نخبه گرایی فرهنگی، نگاه مثبت به نقش مردم در مخاطب شناسی و فضای باز فرهنگی از دیگر ویژگی های اندیشه فرهنگی استاد مطهری است.
دموکراسی اصولی در آرای استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار مردم سالاری دینی، پرسش از پیشینه مباحث نظری سازگاری و یا ناسازگاری دین و دموکراسی به مسئله ای بنیادین در عرصه نظام سازی تبدیل شد؛ موضوعی که کمتر پاسخ آن از دل اندیشه های اندیشه وران جریان فکری- سیاسی اسلام گرای دورة پهلوی دوم عرضه شده است. بااین حال، آیا می توان نظریه مردم سالاری دینی را در آرای اندیشه وران اسلام گرای پیش از انقلاب اسلامی ریشه یابی کرد؟ به عنوان فرضیه بیان می شود که آرای استاد مطهری، حامل الگویی از مردم سالاری دینی است و می تواند، پیش قراول گفتگوهای نظری در این عرصه باشد. هدف نوشتار حاضر آن است که زمینه های نظری، مستعد و پشتیبان از آرای اندیشه وران جریان اسلام گرای پیش از انقلاب اسلامی را عرضه کند تا در تقویت نظری الگوی مردم سالاری دینی به کار آید. این مقاله، با کاربست روش جریان- گفتمان، تلاش می کند آرای استاد مطهری را درباره دموکراسی، استحصال و نسبت آن را با مردم سالاری دینی و صورت تحقق یافته آن در دوره جمهوری اسلامی بیان کند. بازشناسی الگوی دموکراسیِ اصولی مستند به آرای استاد مطهری، مؤلفه های آن، مختصات دینی آن و بازشناسی تداومِ برخی مبانی و مؤلفه های این الگو در الگوی مردم سالاری دینی دوره جمهوری اسلامی، یافته های مقاله است.
علل انحطاط تمدن اسلامی از منظر استاد مطهری با تأکید بر تحلیل محتوای کتاب داستان راستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علل انحطاط تمدن اسلامی از موضوعاتی است که ذهن اندیشمندان بسیاری را به خود جلب کرده است و نظریه پردازان زیادی هم از منظرهای گوناگون نظریه هایی در تبیین این موضوع بیان کرده اند. استاد مرتضی مطهری ازجمله اندیشمندان ایرانی است که این موضوع سال ها دغدغه ذهن او بوده و برای بررسی این موضوع نقشه راه همه جانبه ای ترسیم کرده است. ایشان معتقد بود اصلاح نگرش بر اصلاح عمل مقدم است؛ پس برای بهبود عملکرد افراد جامعه ابتدا باید نگرش آنها را اصلاح کرد. همچنین، نقطه آغاز این حرکت اصلاحی، عموم مردم هستند؛ زیرا هر اصلاحی از سطح عموم آغاز می شود و به سطح خواص و حاکمان می رسد. بر همین اساس، استاد مطهری کتاب داستان راستان را نوشت تا نوجوانان را مخاطب این اصلاح نگرش قرار دهد. این پژوهش به کمک روش تحلیل محتوای کیفی در پی استخراج مفاهیمی است که استاد مطهری در این کتاب به مخاطب جوان خود منتقل می کند. همچنین، در پی بررسی میزان انطباق مفاهیم مندرج در این اثر با دورنمایه، نقشه راهی است که ایشان برای احیای تمدن اسلامی ترسیم کرده بود. بر اساس نتایج پژوهش، مقوله هایی که در تحلیل محتوای این اثر به دست آمد تا حد بسیار زیادی با نظریه استاد درباره علل انحطاط تمدن اسلامی منطبق است.
ارائه نظریه وزن کشی ساحات انسانی در تحلیل الگوی تصمیم گیری بر مبنای آرای فلاسفه متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تصمیم گیری» از مهمترین محورها در زندگی انسان است؛ ولیکن در مباحث فلسفی، کمتر مورد توجه بوده است. مسئله این پژوهش این است که بر مبنای تحلیل آرای فلاسفه متعالیه (با محوریت ملاصدرا، علامه طباطبایی و استاد مطهری)، چه الگویی از تصمیم گیری، قابل طراحی و ارائه است. روش گردآوری داده ها، کتابخانه ای و روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. طبق یافته های پژوهش، مؤلفه های مختلف اعم از ساحات سه گانه انسانی (ساحتهای شناختی، عاطفی و رفتاری) و ابعاد آنها در تصمیم گیری انسان تأثیرگذار است، اما تحلیل الگوی تصمیم گیری، باید جامع و با لحاظ همه این مؤلفه ها در معیت یکدیگر باشد. هر کدام از این مؤلفه ها، مطلوب مخصوص به خود را دارد و در «فاعل تصمیم» به سمت آن، کشش ایجاد می کند؛ کشش هایی که بعضی همسو و بعضی غیر همسو (متعارض) است و هم چنین از لحاظ شدت و قدرت متفاوت است. در نهایت، طبق الگو و نظریه پژوهش، موازنه «مجموع کشش ها»، تعیین کننده تصمیم است؛ آن گزینه ای که مؤلفه های حامیِ آن، از قدرت و وزن بیشتری برخوردار، و در نتیجه «مجموع کشش های ایجاد شده مؤلفه های حامیِ آن» بیشتر باشد، تصمیم خروجی خواهد بود. این تحلیل از تصمیم گیری در قالب الگوی مفهومی ارائه شده است که می توان آن را «نظریه وزن کشی ساحات و ابعاد انسانی در تحلیل الگوی تصمیم گیری» نامید.
نگرش فلسفی علامه طباطبائی(ره) و استاد مطهری به دو قانون فیزیکی (قانون اول نیوتن و قانون بقای ماده و انرژی)
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبائی در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم به بررسی قانون اول نیوتن از منظر فلسفی پرداخته و در کتاب نهایة الحکمة به مسئلة انرژی و قانون بقای ماده و انرژی توجه کرده است. استاد مطهری نیز در آثار مختلف خود به این دو مسئلة فیزیکی پرداخته آن ها را از منظر فلسفی مورد بررسی قرار داده است. از آنجا که در وحلة نخست، به نظر می رسد که قانون اول نیوتن با این قاعدة فلسفی که هر حرکتی نیازمند به محرک است در تضاد است، این دو فیلسوف معاصر کوشیده اند تا به این اشکال پاسخ دهند و تفسیری سازگار با قواعد فلسفی از آن ارائه نمایند. همچنین با طرح مسئلة انرژی و بررسی قانون بقای ماده و انرژی کوشیده اند تا جایگاه انرژی را در میان مقولات ارسطویی و در سلسله اجناس جواهر مشخص نمایند. تبدیل ماده به انرژی این سئوال را نیز مطرح می کند که آیا ماده در هنگام تبدیل به انرژی، صورت جسمیه خود را رها می کند و این قاعدة فلسفی که ماده هیچگاه از صورت جدا نمی شود را باطل می نماید یا خیر؟ در این مقاله نگرش فلسفی علامه طباطبائی و استاد مطهری نسبت به این دو قانون فیزیکی مورد بررسی قرار گرفته است.
اصلاح اندیشه دینی با رویکردی بر آرای استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال پانزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
695 - 718
حوزه های تخصصی:
عقل و علم مناط کشف حقیقت و دستیابی به پاسخ ها و ابهامات زندگی بشر را در عصر جدید فراهم آورده است. بر همین سبیل برخی از عدم ضرورت دین در ساخت زندگی بشر سخن گفته اند و تعالیم دینی را به اتهام تنافی با رهیافت های عقل و علم مطرود گذاشته اند. پاسخ به این ابهامات و برافراشتن رایت دین در دفاع از حیثیت عاقلانه و عالمانه آن امری ضروری است. استاد مطهری با درک این ضرورت در مجموعه ای منسجم از جستارهای علمی، به بیان اهمیت عقل و علم و تلازم با شرع دست یازیده اند. ایشان جامعیت دین را نه در ارائه تمامی جزییات، بلکه در ارائه سازوکاری برای استخراج جزییات در تمام اعصار و زمان ها دانسته اند که بر اساس این سازوکار و فرآیند که چیزی جز اجتهاد عقل محور و اصولگرا نیست، مجتهد می تواند به ایجاد تعادل میان جامعیت دینی و انعطاف پذیری و تغییرپذیری دینی نائل آید. ایشان با تقدم رتبی عقل در فهم گزاره های دینی موافقت داشته و آن را مفید امر قانونگذاری پنداشته اند. از سویی بر این باورند که اسلام تجربه گرایی و علم را مردود ندانسته است، بلکه آن را تابع امر دینی می شمارد. لذا عقل و علم در تلازم قطعی با شرع به سر می برند، اما از حیث تقدم رتبی عقل مقدم بر علم و شرع است.
الگوهای اخلاقی بازگشت به خانواده در جهان معاصر با تأکید بر نظریه شهید مطهری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۲ (پیاپی ۵۴)
71 - 94
حوزه های تخصصی:
خانواده رکن بنیادین جامعه انسانی است، اما با افول و ضعف رویکرد اخلاقی به زندگی، این رکن دچار مشکل شده و محبت، مودت و رحمت، در میان مردم، روبه کاهش است. الگوهای متعددی برای ایجاد علاقه به خانواده ارائه شده که به نظر می رسد الگوی اخلاقی ای که استاد مطهری با تکیه بر تعالیم الهی به دست داده، بهترین راه برای تحکیم بنیان خانواده است. این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، در پی تبیین این الگو و نظریه است. هدف پژوهش این است که نشان دهد روند فعلی اوضاع فرهنگی جامعه جهانی، مشکل بزرگی برای جامعه اسلامی است. این مشکل در عرفی شدن دین و اخلاق، تبلیغات غرب و ترویج شهوت ریشه دارد. با تبلیغات فرهنگی غرب، هدف از تشکیل خانواده برای انسان معاصر مبهم شده است؛ چنان که نمی داند، آیا براساس فطرت خود به همسر، فرزند و والدین و محبت به آن ها نیازمند است و نیازهای جنسی ابزاری برای کمک به رفع این نیاز فطری است یا خانواده فقط بهانه ای برای رفع نیاز شهوانی است و حرمت، قداست و ارزش دیگری ندارد؟ گروهی نظر دوم را پذیرفته اند، اما اندیشمندان الهی، مانند شهید مطهری، نظر اول را ارائه می کنند و معتقدند تنها راه سعادت بشر بازگشت به اصل خانواده است و چنین بازگشتی با الگوی فطرت، یعنی میل فطری زن و مرد به تشکیل خانواده، مهرورزی به یکدیگر، گرایش فطری به همزیستی عاطفی با عزیزان و... دیر یا زود محقق می شود.
جایگاه اصالت روح در مبانی انسان شناختی علوم اجتماعی از منظر شهید مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پیش فرض ها و مبانی انسان شناختی در علوم اجتماعی - به دلیل نقش محوری انسان در این علوم، هم به مثابه موضوع (ابژه) مورد مطالعه و هم در جایگاه فاعل شناسا (سوژه)- از اهمیت به سزایی برخورداراند. اصالت روح یا جسم و نیازهای معطوف به آن ها،خاستگاه اختلاف نظرهای بسیار در حوزه انسان شناسی و به تبع آن در زمینه علوم انسانی و اجتماعی شده است. در این مقاله تلاش شده تا با روش اسنادی، دیدگاه استاد مطهری در مسئله اصالت روح استخراج شده و امتداد معرفتی این رویکرد در علوم اجتماعی و انسانی بررسی شود. مواجهه با روح انسان به مثابه واقعیت وجودی و کشف قوانین و سنن آن و نسبت این بعد از وجود با ساحت متناظر خود در عالم هستی، وجه تبیینی متمایزی به مسائل انسانی و اجتماعی می بخشد و عوامل معنوی را در کنار عوامل مادی، مؤثر در شکل گیری مسائل و پدیده های اجتماعی نشان می دهد. با این نگاه، فطرت به عنوان نوع خاص آفرینش و جامع خصلت های ممتاز انسان، نقش تعیین کننده ای در تفسیر و تبیین موضوعات انسانی و اجتماعی خواهد داشت.
بررسی دلالت های تربیتی اندیشه های دینی کی یرکگور براساس اندیشه استاد مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۹
133 - 152
حوزه های تخصصی:
در اندیشه کی یرکگور، تربیت دینی فرایندی است که مبنای آن درونی بودن ایمان و هدف نهایی اش حضور در پیشگاه خداوند است که به کمک حادثه ای فوق العاده به نام جهش ایمانی حاصل می شود؛ ضمن اینکه وی بر آگاهی توأم با آزادی فرد در انتخاب اعتقادات خویش به دور از هر جبر و تحمیلی تأکید می کند. یافته های تحقیق نشان می دهد با این که جهش ایمانی و درونی بودن ایمان (و عدم امکان تحمیل آن از بیرون) مورد وفاق هر دو اندیشمند است و هر دو تأکید دارند که ایمانی پایدار است که دستاورد آزادی فرد در انتخاب آموزه های اعتقادی خویش باشد، شهید مطهری معتقد است جهش ایمانی برای همگان امکان پذیر نیست و تنها برای تعداد اندکی از خواص اتفاق می افتد که مورد عنایت الهی قرار گرفته اند و تعمیم آن به همه انسان ها ایمان را به مفهوم کلی و مبهم و تا حدودی دست نیافتنی تبدیل می کند. ایمان در اندیشه کی یرکگور بیشتر از ایمان شهودی به ایمان احساسی شبیه است و این در حالی است که جایگاه شک، شک موقت و نه شک دائم، در اندیشه استاد مطهری اهمیت خاصی دارد. در مقوله ارتباط با دیگران و ایمان، استاد مطهری در نقطه مقابل کی یرکگور است و دیگران را از مقوله ایمان جدا نمی داند و بر این باور است که داشتن درد خلق به نوعی همان درد حق داشتن است و سیر به سوی خدا بر پایه ای از رابطه با انسان های دیگر بنا شده است.
حل مسئله منطقی شر از دیدگاه شهید مطهری و جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله شر قدمتی به بلندای طول تاریخ تفکر فلسفی دارد و یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین موضوع ها در میان فیلسوفان و الهی دانان است که در بدبینانه ترین حالت، عامل انکار خداوند و در خوشبینانه ترین حالت، عامل نقض برخی صفات ثبوتی خداوند شده است. برای مثال، شر و به ویژه شر گزاف، قدرت مطلق و خیرخواهی محض خداوند را نقض می کند. هدف از تدوین این نوشتار، بررسی مسئله منطقی شر و حلّ آن از نگاه دو متفکر اسلامی و غربی، استاد مطهری و جان هیک است. شهید مطهری بر اساس نظام منسجم «عدل الهی» اعتقاد دارد که حکمت و مصلحت خداوند بر نظام هستی حاکم است و شر، امری «نسبی و عدمی» است. او در انتها نتیجه می گیرد که شرور مبتنی و منتهی به خیر می شود و این دو، امری «غیر قابل تفکیک» از هم هستند؛ حتی مزایایی نیز برای شر برمی شمارد. جان هیک نیز به خالق قادر و عالم اعتقاد دارد که بهترین جهان ممکن را خلق کرده است. او نگاهی ایرنائوسی به شر دارد و نظریه «پرورش روح» را بسط داده و هدف خداوند از خلق شرور را تعالی بخشیدن به انسان و رشد معنوی او معرفی می کند و آن را عامل کمال و تکامل می داند. اما هیک از مشکلی لاینحل و «گرهی ناگشوده» به نام شر گزاف سخن می گوید و در انتها حکمت وجود شرور را «رازآلود» و به عبارت دیگر، غیر قابل شناخت و ورایِ درک می داند.
بررسی انتقاد استاد مطهری از ادراکات اعتباری علامه طباطبایی در اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
219 - 235
حوزه های تخصصی:
نظریّه ادراکات اعتباری برای اولین مرتبه توسط علاّمه طباطبائی(ره) مطرح شد و در حوزه معرفت شناسی از ابتکارات مبتنی بر رئالیسم تعاملی است، طبق این نظریه شناخت ما در مواجهه با واقعیّت خارجی تصحیح می شود و تکامل می یابد. طرح ادراکات اعتباری نتیجه مواجهه علاّمه با مسئله تکثّر ادراکات است که بر اساس آن، ادراکات انسان تکثیر می یابد و به تبع آن، ماهیّت گزاره های اخلاقی تبیین می شود، طبق این فرض در برداشت اولیه استدلال علاّمه برای اعتباری بودن حُسن و قبح و نفوذ احساسات در اعتباریّات، ناخودآگاه به نسبیّت گرایی هنجاری منجر می شود، استاد مطهّری در مواجهه با دیدگاه علامه ضمن پذیرش نظریّه اعتباریّات با نقد دیدگاه علامه سعی در ثابت نگه داشتن پایه های اخلاقی دارد و راه حل قضیه را در تفکیک میان فعل اخلاقی و معیار اخلاقی، تفاوت قائل شدن بین من علوی و من سفلی انسان و تفکیک قائل شدن بین حسن و قبح فاعلی و حسن و قبح فعلی می داند، که صرف نظر از برخی نقدها می توان رویکرد اصلاحی استاد مطهری را راهگشا دانست، ضمن اینکه باید اذعان نمود که رویکرد نگاه تکثرگرایانه علامه به مسئله اخلاق در ادراکات اعتباری راه گفتگو با دیگر فرهنگ ها را باز نگه می دارد. در این پژوهش ضمن پاسخ به این پرسش که انتقاد استاد مطهری نسبت به علامه طباطبایی در موضوع اخلاق از منظر ادراکات اعتباری چبست؟ دیدگاه استاد مطهری نیز در موضوع اخلاق از منظر ادراکات اعتباری نقد و بررسی می شود.
مولفه های «حیات طیّبه» در اندیشه سیاسی نوصدرائیان با تاکید بر آراء علّامه طباطبایی و شهید مطهّری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
117 - 144
حوزه های تخصصی:
پرسش از این که سعادت در چه جامعه ای سیاسی تحقق پیدا می کند با پاسخ های متفاوتی در تاریخ اندیشه سیاسی رو برو بوده است.در فلسفه سیاسی اسلامی نیز این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است به طوری که نوصدرائیان که یک جریان فکری فلسفی معاصر در ایران هستند خواهان پاسخ به این به این پرسش و ارائه الگوی مناسبی برای جامعه سیاسی مطلوب پیش از ظهور حضرت مهدی(عج)بوده اند.ایشان که احیاء کننده حکمت متعالیه و پیرو فلسفه صدرالمتالهین شیرازی هستند،با مبانی انسان شناسی خود درصدد کشف ابعاد انسان و جنبه های گوناگونی همچون مفهوم انسان، آفرینش انسان، استعدادها و توانایی های انسان، جایگاه انسان در نظام هستی و رابطه او با خود، اجتماع و پرودگار می باشند و در این راه نیز توانسته اند با ارائه ایده جامعه مطلوب بر اساس الگوی «حیات طیّبه» سعادتمندی و کمال خواهی جامعه اسلامی را معرفی کنند.این جریان فکری فلسفی که به نمایندگی امام خمینی(ره)علّامه طباطبایی استاد مطهرّی و جوادی آملی در واکنش به رسوخ جریان های ضد دینی در ایران و در جهت احیاء تفکر صدرایی آغاز گردید،با بهره گیری از حکمت متعالیه و در سه زاویه، محتوایی_روشی و صوری، شکلی خواهان پاسخگویی به مسائل و شرایط پیش آمده برای جامعه ایران میباشد. یافته های این مقاله حکایت از آن دارد که حیات مطلوب در اندیشه نوصدرائیان همان «حیات طیّبه» است که در آن انسان کامل تحقق پیدا می کند و ارزش هایی مانند عدالت، آزادی،خدمت به خلق،تشکیل حکومتی سعادتگرا از ملزومات این ایده بشمار می آید.روش پژوهش در این تحقیق از نوع کیفی، توصیفی و تحلیلی بوده و با توجه به بررسی متون از روش هرمنوتیک متن محور و همچنین از تحلیل محتوا نیز استفاده شده است. کلید واژه ها: حکمت متعالیه؛نوصدرایان؛سعادت؛حیات طیّبه؛علّامه طباطبایی؛استاد مطهّری