ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۴٬۷۰۹ مورد.
۴۱.

تبیین لذت بی غرض کانتی از منظر علوم شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: لذت زیباشناختی بی غرضی کانت علوم شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۶
اطلاق و تلقی زیبا از پدیدارهای هستی در درازنای اندیشه انسان اندیشمند، پیوسته یکی از موضوعات پرکشش و البته چالشی بوده است. فلسفه ورزی با همه ابزارها و رویکردهای گونه گون خودیکی از راه های پاسخ به این مسئله بوده و هست. یکی از فیلسوفانی که گام های بسیار ارزشمندی در مطالعه و بررسی امر زیبا و چیستی و چرایی آن برداشته است، امانوئل کانت است. نگره «لذت بی غرض» در رویارویی با امر زیبایکی از مهم ترین تأملات فلسفی اوست که در کتاب نقد قوه حکم به آن پرداخته است. طی چند دهه اخیر که رشد علوم تجربی به ویژه در حوزه عصب شناسی،شتابی روزافزون گرفته است، دانشمندان این علوم تلاش کرده اند درضمن پژوهش های کلان خود،به فهم و درک علمی ای از برخی مسائل مشترک باعلوم انسانی و هنر،ازجمله زیبایی و لذت برآمده ازآن برسند.در این مسیر، یافته های بسیاردرخوری نیز ارائه کرده اند.این یافته هاوبرخی شباهت ها، زمینه ورود آنها به مطالعات میان رشته ای فلسفهو علوم شناختی را فراهم کرده است. آنچه در این جستار آمده است، مطالعه و بررسی ای است توصیفی و تحلیلی از لذت زیباشناسانه بی غرض کانتی و توضیحی که علوم شناختی برای آن خواهندداشت.بررسیها نشان می دهند با وجود چندلایه بودن این رابطه، تمایز «خواستن» و «دوست داشتن» در سیستم پاداش مغز، امکان لذت بی غرض به معنای کانتی آن را ممکن می سازد.
۴۲.

سیر تطور اندیشه های هوسرل در باب زمان و ظهور نخستین نشانه های گذر از متافیزیک حضور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمان متافیزیک حضور بازیازی پس یازی آگاهی مطلق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
برنتانو  در تأملات خویش تلاش کرد تا با طرح «تداعی اولیه» مسائل مربوط به ادراک اشیای زمانی را حل کند، اما هوسرل با انتقاد از برنتانو تأملات او را ناکافی دانست و در تلاشی پیگیر سعی کرد تا در دوران های مختلف فکری خود پاسخی برای حل مسائل مربوط به زمان ارائه کند. او ابتدا مسئله زمان را به مسئله آگاهی از زمان تبدیل کرد و با پیشرفت اندیشه اش کوشید تا سطوح عمیق تر زمان را کشف کند. وی نخست به آگاهی ما از ابژه های زمانی پرداخت، سپس آگاهی زمانی از این آگاهی اخیر را بررسی کرد و درنهایت به جریان مطلق آگاهی پرداخت. سیر اندیشه هوسرل در باب زمان، علی رغم اینکه آگاهانه چنین سیری را در پیش نگرفته بود، در جهتی بود که تفوق اکنونِ بالفعل حاضر در فهم زمان را به چالش کشید و با طرح مفاهیمی چون «حافظه اولیه» و «انتظار اولیه» و بعدها «بازیازی» و «پس یازی»، از حضورمحوری و اکنون محوری که اساس متافیزیک حضور است، فاصله گرفت. با این حال سیر او در جایی که به آگاهی مطلق رسید متوقف شد. هوسرل علی رغم اینکه گام بزرگی برای گذر از متافیزیک حضور برداشت، در واپسین گام، یعنی در عبور از آگاهی مطلقاً حاضر، از حرکت بازایستاد.
۴۳.

Is Care Compatible with The Tyranny of Immediacy? on substituting rhythm for cadence(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Breathing Breath Rhythm speed Movement modern dance Death

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۱
The article specifies the human being based on the respiratory cycle, referring to the etymology of the word “spirit”. This word shares its root with the French word respiration (“breathing”) as well as the verb “to inspire,” suggesting breath and animation. Human temporality is made up of organic rhythmicity, from a weighing body that experiences itself as inscribed in time – this is the authentic meaning of the word “to exist”: to come from nowhere, without time, to somewhere, at some time. This article questions the compatibility between the demand for temporal efficiency, characteristic of the modern industrial age and the technophile ideology of communication, and the “service society” which purports to be more “caring” than the industrial one. Highlighting the suppression of the passage of time characteristic of the ideology of communication, where “time” is frozen in a self-reproducing present with no past or future, the author asserts that humane care is radically incompatible with a society that subsumes humanity, inscribed in time and in need of breath, under the ideology of a perpetual present. It is precisely on the basis of what specifies the human, namely breathing and desire, that the author proposes to consider how care might be possible in an ultra-technologized world. Drawing on an imaginary of movement and inspiration/aspiration/breathing deployed in choreographic performances and practices, the author invites the reader, as Simone Weil did, to substitute rhythm for cadence, to insert slowness into speed, and to favor the flow of time in a human reality that has become unbearable by dint of “modernization”. In so doing, we must reconsider head-on the fate that binds us, namely death, which no stasis in a perpetual present can eliminate, and which the metaphor of a risk of social necrosis invites us to reconsider. Accepting the passage of time, giving death back its face, is costly; but it's at this price that time can regain its humanizing value, as a sine qua non component of care.
۴۴.

بررسی چالش ها وکارکردهای معرفت شناسی دینی از دیدگاه پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی باور دینی چالش های علم دینی کارکردهای علم دینی آلوین پلانتینگا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۲
تعریف ها و دیدگاه های گوناگونی درباره علم دینی، نشان دهنده تنوع فکری دراین باره است. نظریه علم دینی، معرفت شناسی اصلاح شده یا معرفت شناسی باور دینی آلوین پلانتینگا به عنوان یکی از نظریه های برجسته در این حوزه در محافل علمی غرب و شرق توجه ویژه ای را به خود جلب کرده است. نهادینه شدن این نظریه می تواند به ایجاد تحولی سترگ در سطح جهانی بینجامد. پژوهش پیش رو، به شیوه تحلیلی _ توصیفی و مطالعات اسنادی، به بررسی چالش ها و کارکردهای نظریه معرفت شناسی باور دینی (اصلاح شده) آلوین پلانتینگا پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد چالش هایی مانند تقابل علم دینی با علم الحادی، نهادینه شدن طبیعت به جای خلقت، چالش مبناگرایی کلاسیک، چالش قرینه گرایی، چالش داستان تکاملی حیات، چالش تجربه گرایی، در حاشیه بودن دین و استقرار علم بر مبانی تفکر الحادی، ازجمله چالش ها و موانع اصلی در راه تحقق علم دینی هستند. کارکردهای این نظریه هم دربردارنده رویکرد حداکثری به دین، منبع شدن علم در تولید دین، گستردگی باورهای پایه (بدیهی)، شکست تحدید علم، توسعه توجیه باورهای معرفتی، رونق دوباره مسیحیت و توسعه احکام عقل است. با رفع چالش های یادشده و تحقق کارکردهای مزبور، زمینه برای حاکمیت دوباره دین در امور گوناگون اجتماعی فراهم می شود. این پژوهش، بر اهمیت این نظریه به عنوان راهکاری برای روبه روشدن با چالش های معاصر و بهره برداری از فرصت های پیش رو تأکید می کند.
۴۵.

داوری اخلاقی درباره نصیرالدین طوسی؛ بازنگری تاریخ از چشم انداز یک معرفت شناس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نصیرالدین طوسی گزارش تاریخی معرفت شناسی مفاهیم/احکام ارزشی استنتاج ارزش از فکت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
مساله من در این مقاله بررسی دیدگاه بِرَون، ریپْکا، لِوی، و آربِری است که نصیرالدین طوسی را خائنی بی اخلاق می دانند. من با تحلیل فلسفی و اتخاذ رویکردی معرفت شناسانه نشان می دهم که استدلال تاریخی ایشان سه خلل بزرگ دارد. نخست اینکه در برخی مقدمات مفاهیم/احکام ارزشی را گنجانده اند. دوم اینکه نتیجه ای حاوی مفاهیم/احکام ارزشی گرفته اند. سوم اینکه گزارش های تاریخی یادشده از سوی ایشان نه دقیق و کامل است نه در بافت آن زمان نگریسته شده و نه حتی با توجه به سراسر آثار و زندگی خود نصیرالدین طوسی ذکر شده است. نگاهی تاریخی ما را به این نتیجه رهنمون می شود که ارایه این دیدگاه از سوی ایشان دو دلیل عمده دارد. نخست اینکه تا پیش از ۱۹۶۸ پژوهش های محققانه زیاد و دقیقی درباره نصیرالدین طوسی و تاریخ و زمانه او انجام نشده بود. دوم اینکه هم طوسی شخصیتی پیچیده و جالب است هم زمانه و رویدادهای دوران زندگی او.
۴۶.

نقدی بر نفی نسبی گرایی با توسل به مشاهده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نسبی گرایی مطلق گرایی مشاهده تعین ناقص نظریه باری امکانی بودن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۵
در مناقشه سنتی بین مطلق گرایان و نسبی گرایان معرفتی، مساله اصلی این است که آیا معیارهای خنثی و مطلق برای انتخاب سیستم های معرفتی وجود دارند یا معیارها وابسته به زمینه های اجتماعی-فرهنگی هستند. مطلق گرایان شواهد تجربی را معیاری خنثی و مطلق می دانند، در حالی که نسبی گرایان با تاکید بر نظریه باری مشاهده و تعین ناقص، استدلال می کنند که مشاهده همواره تحت تاثیر پیش فرض های نظری و لذا غیرمطلق است. اخیراً، دیوید استامپ با طرح موضع پراگماتیستی به عنوان موضع سوم، هم نسبی گرایی و هم مطلق گرایی را نفی می کند. او از مشاهده به عنوان معیاری عینی اما غیرمطلق برای نفی نسبی گرایی استفاده می کند. با این حال، شهرام شهریاری نشان می دهد که موضع سوم استامپ نمی تواند وجود داشته باشد. من، ضمن بررسی مناقشه استامپ و شهریاری، نشان می دهم که مشاهده، آن گونه که مد نظر استامپ است، نمی تواند برای نفی نسبی گرایی کفایت لازم را داشته باشد.
۴۷.

نیوتن در برابر لاگرانژ: دو تفسیر از فضازمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضازمان لاگرانژی هامیلتونی اسمولین وارتون طرح واره نیوتنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۴
درباره مناقشه میان تصویر نیوتنی از فضازمان و تصویر لایب نیتزی از آن تا کنون بسیار بحث شده است؛ اما دو تصویر متافیزیکی رقیب دیگر از فضازمان وجود دارند که تا کنون بررسی نشده اند. این دو تصویر عبارت اند از: «تصویر نیوتنی» و «تصویر لاگرانژی». در «تصویر نیوتنی»، فضازمان را می توان به صورت تحول زمانی رویه ای فضایی در نظر گرفت. در «تصویر لاگرانژی»، فضازمان کلی یکپارچه است که تمام آن به صورت یکجا بررسی می شود و تحول (زمانی) جزئی از آن، مگر به صورت موضعی یا محلی، معنادار نیست. اگرچه تصویر نیوتنی تصویر متافیزیکی غالب بوده است، آشنایی ما با این دو تصویر رقیب جدید است و در انتقادات اسمولین به کیهان شناسی مدرن و پژوهش های وارتون در مبانی مکانیک کوانتومی ریشه دارد. در این نوشتار، آرای اسمولین و وارتون را شرح می دهیم و استدلال خواهیم کرد که دو صورت بندی معروف نسبیت عام، یعنی صورت بندی هامیلتونی و صورت بندی لاگرانژی، به ترتیب از تصویر نیوتنی و تصویر لاگرانژی بهره می برند. همچنین، استدلال می کنیم (1) تصویر لاگرانژی بیش از تصویر نیوتنی با روح و فلسفه کلی نظریه نسبیت سازگار است؛ در حالی که تصویر نیوتنی فقط برای مقاصد عملی و محاسباتی قابل قبول است و (2) تصویر لاگرانژی جهان شمول است و برای هر فضازمانی کاربرد دارد؛ در حالی که تصویر نیوتنی فقط در رابطه با فضازمان هایی ویژه به کار می رود؛ بنابراین، تصویر لاگرانژی نسبت به تصویر نیوتنی تصویر متافیزیکی پذیرفتنی تری است.
۴۸.

نقد دیدگاه نفی گرایانه قونوی در انطباق صادر اول و عقل اول با تکیه بر داوری ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صادر اول عقل اول وجود منبسط قونوی ملاصدرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
پرسش از نحوه صدور کثرات از مبدا واحد از اساسی ترین مسایل در فلسفه و عرفان اسلامی است. قاعده الواحد بر صدور معلول واحد از واحد حقیقی دلالت دارد، در حالی که وجود کثرت امری بدیهی است. حکمای مشاء با تبیین صدور عقول طولی و حکمت اشراق با معرفی نور اقرب این چالش را پاسخ داده اند. در عرفان نظری صادر اول، حقیقت محمدیه و نخستین تجلی مطلق تلقی شده است. صدرالدین قونوی صادر اول را حقیقتی اطلاقی و بسیط می داند که عقل اول تنها یکی از تجلیات آن است. فناری در نقد حکمای مشاء، صادر اول را وجود محض و فاقد ماهیت معرفی می کند. ملاصدرا با ارایه نظریه وحدت وجود و تحلیل علیت بر مبنای تشأن و تجلی، دیدگاه های فلسفی و عرفانی را جمع نموده و عقل اول را همان صادر اول دانسته است. این مقاله به تحلیل دیدگاه قونوی و تطبیق آن با اندیشه ملاصدرا می پردازد.
۴۹.

کاربست نظریه استعاره مفهومی و تلفیق مفهومی در تحلیل زبانشناختی سوره حدید(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی معنا شناسی شناختی مفهوم سازی نظریه استعاره مفهومی نظریه تلفیق مفهومی قرآن کریم-سوره حدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۶
هدف این پژوهش که به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده است، پاسخ به این سوالات است که آیا نظریه استعاره مفهومی در تبیین ساختار مفهومی سور مسبحات در قرآن مجید کارآمد است و آیا نظریه شبکه های تلفیق مفهومی در تبیین ساختار مفهومی سورمسبحات در قرآن مجید کارآمد است؟ در این مقاله سعی شده است تا با کمک نظریه استعاره مفهومی و نیز نظریه تلفیق مفهومی فوکونیه و ترنر، منتخب شش آیه اول سوره حدید را که یکی ازپنج سور مسبحات قرآن کریم می باشد به این دلیل که تمام این شش آیه مربوط به یک موضوع و بافت اعتقادی از نوع خداشناسی است، به عنوان مؤلفه های شناختی در فرایند مفهوم سازی آیات قرآن مورد بررسی و تحلیل قرارگیرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که از منظر معناشناسی شناختی، کاربست نظریه استعاره مفهومی ونظریه تلفیق مفهومی با استفاده ازالگوی شبکه چهار فضایی فوکونیه و ترنر می تواند در تبیین ساختار مفهومی مؤلفه های قرآنی کارآمد باشد و معانی نهفته در ساختار آیات قرآن کریم را آشکار نماید و بدین طریق نحوه نگرش و جهان بینی مخاطب را تحت تاثیر قرار داده، بینش کلی در مقیاس بشری جهت تسهیل در فهم آیات را فراهم آورد. نتایج پژوهش می تواند در تحلیل ادبی و قرآن پژوهی و حوزه زبان شناسی شناختی سودمند باشد.
۵۰.

ارزیابی و مقایسه دو نظریه منطق ربط و نظام تابع ارزشی منطق پایه گزاره ها بر اساس روش شناسی استنتاج بهترین تبیین و مدل کمّی پریست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استنتاج بهترین تبیین موضوع منطق شاهد منطقی منطق ربط نظام تابع ارزشی منطق پایه گزاره ها مدل کمی پریست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۳
ظهور منطق های غیرکلاسیک در چند دهه اخیر، مسأله گزینش معقول میان منطق ها را به میان کشیده است. در این مقاله با این فرض که نظریه های منطقی از نظریات علمی مستثنی نیستند و بر اساس روش شناسی پسینی استنتاج بهترین تبیین، نظریه ای به عنوان نظریه مرجح گزینش می شود که نسبت به بقیه نظریات علمی تبیین بهتری از شواهد ارایه کند، به شناسایی معیارهای ترجیح یک نظریه علمی بر نظریه های علمی دیگر در وادی منطق پرداخته و معیارهای قدرت بیان و تفکیک جمله ها، قدرت تبیین و تفکیک استنتاج ها، سازگاری و انسجام درونی، سازگاری با شواهد (کفایت داده ها) وضوح و سادگی، وحدت بخشی را به عنوان معیار ترجیح یک نظریه منطقی بر نظریه های منطقی دیگر معرفی می شوند. سپس با توجه به اینکه در این روش، پذیرش یا رد نظریه منطقی فقط از طریق ارائه شواهد موافق یا مخالف انجام می شود، به بیان دیدگاه های گراهام پریست و تیموتی ویلیامسون منطق دانان معاصر درباره موضوع و شاهد منطقی پرداخته و با این فرض که وفق نظر پریست، موضوع علم منطق، مفهوم زبانی «درستی و اعتبار استدلال» باشد و استنتاج های جزئی و شهودات ما درباره درستی یا نادرستی این استنتاج ها، شواهد نظریات منطقی را تشکیل دهند، به مقایسه موردی نظریه منطق ربط و نظریه نظام تابع ارزشی منطق پایه گزاره ها بر اساس معیارهای فوق پرداخته و نمایه معقولیت هر نظریه را به دست می آوریم و نشان خواهیم داد که نظریه نظام تابع ارزشی منطق پایه گزاره ها نسبت به نظریه منطق ربط نمایه معقولیت بالاتری را کسب می کند و با فاصله قابل توجهی از این منطق پیشی می گیرد..
۵۱.

مفهوم «ادراک» در فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت ادراک حسی فلسفه اسلامی اشراق نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
این مقاله به بررسی مفهوم «ادراک» در فلسفه اسلامی می پردازد و به ویژه تأثیر فیلسوفان معروفی چون ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا را در این زمینه مورد تحلیل قرار می دهد. ادراک از دیدگاه این فیلسوفان به عنوان ابزاری برای دستیابی به حقیقت تعریف می شود و شیوه های آن ارتباطی عمیق میان جهان مادی و غیرمادی را برقرار می سازد. ابن سینا ادراک را فرآیندی لایه ای می داند که از ورودی های حسی آغاز شده و به درک عقلانی ختم می شود. او بر ابستراکسیون در ادراک تأکید می کند، به طوری که افراد از طریق قوای عقلانی می توانند به حقایق بالاتر دست پیدا کنند. شیخ اشراق مفهوم «نور» و «اشراق» را به عنوان مرکز ادراک معرفی می کند و بیان می دارد که نور ذاتاً به روح بشر امکان دسترسی مستقیم به حقایق را فراهم می آورد، که این امر ریشه در میان واری ذاتی دستگاه معرفتی دارد. ملاصدرا ساختار دینامیک ادراک را مطرح می کند، نظریه «اصالت وجود»، «وحدت وجود» و «درجه وجود» را به کار می گیرد. این مقاله ادراک را به چهار مرحله تقسیم می کند: ادراک حسی، ادراک خیالی، ادراک وهمی و ادراک عقلی. در نهایت، مقاله ادراک را به عنوان ترکیبی دینامیک از روح و واقعیت معرفی کرده و خواننده را به بازنگری در شناخت انسانی فراتر از محدودیت های مادی دعوت می کند. اهمیت ادراک در پیشرفت دانش و تأکید بر وجود متافیزیکی از طریق تحلیل های ملاصدرا و گنجینه فلسفی اسلامی روشن می گردد. این بررسی ها به عمق تعامل انسان با جهان کمک شایانی می کند و درک بهتری از وجود و فهم را به دست می دهد.
۵۲.

تحلیل و بررسی تأثیر فلسفه پویشی وایتهد در تحوّل الهیاتی با تمرکز بر مسأله «شدن»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الهیات پویشی پویش شدن فلسفه پویشی وایتهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
«فلسفه پویشی» وایتهد به عنوان یک نگرش نوین و تأثیرگذار در حوزه فلسفه معاصر، به بررسی روابط اندام وار و پیوسته میان عناصر مختلف هستی و فرآیندها می پردازد. این رویکرد، که برخاسته از بینش های فلسفی و علمی است، معتقد است که واقعیت، به هیچ وجه به عنوان یک مجموعه ثابت و ایستا از موجودات قابل درک نیست، بلکه به عنوان شبکه ای درهم تنیده و پویا از رویدادها و تغییرات بی پایان درک می شود. این تغییرات مداوم نشان دهنده یک دگرگونی دائمی در طبیعت هستی است. در این راستا، مفهومِ «شدن» به عنوان بنیادی ترین اصل در تفکر ارگانیسمی وایتهد به تصویر کشیده می شود. اهمیت این موضوع به ویژه در فهم تغییرات پیوسته در هستی و تعاملات میان رویدادها و موجودات به وضوح قابل مشاهده است و همچنین تأثیر این تغییرات بر دیدگاه های الهیاتی و تصورات انسان از خداوند و جهان به طور کلی بسیار قابل تأمل است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با استفاده از روش تحلیلی، تأثیر فلسفه پویشی را در شکل گیری و گسترش الهیات پویشی مورد بررسی قرار دهد. از منظر الهیات پویشی، تصورات و دیدگاه های مربوط به خداوند به عنوان موجودی که در حال پویش و دگرگونی است، به وضوح با رویکرد سنتی که خدا را به عنوان موجودی ثابت و غیرقابل تغییر می شناسد، ناسازگار است. این تناقض می تواند تبعات و تحولات مهمی در اندیشه دینی معاصر و در فهم ما از روابط بین انسان و خداوند به همراه داشته باشد و به طور کلی، عرصه های جدید و چالش های جدی برای ایمان سنّتی به وجود آورد.
۵۳.

بررسی اشکال وایزمن بر احکام تحلیلی بر پایه مبانی فلسفه و منطق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیلی ترکیبی ذاتی وایزمن حمل کل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۷
فردریش وایزمن تعریف احکام تحلیلی را – که بسیار شبیه حمل ذاتی بر ذات است – تناقض آمیز می داند. اساس سخن وی بر نفی ترکیب اتحادی میان موضوع و محمول و اعتباری بودن و معدوم بودن کل مبتنی است. بحث محوری نوشتار حاضر عمدتاً تمرکز بر مسئله حمل است؛ زیرا نقد وایزمن بر مبنای اشکال عدم حمل اجزاء بر کل و نیز منحصر دانستن وجود کل در کل اعتباری شکل گرفته است. در بررسی تطبیقی این اشکال با آرای فلاسفه و منطق دانان مسلمان نشان می دهیم چنین اشکالی از دیرباز در آثار آن ها، به ویژه ابن سینا، مطرح بوده است و پاسخی درخور نیز به آن داده شده است. جدای از راه حل حمل اشتقاقی که از سخنان اندکی از فیلسوفان مشاء برمی آید، آن ها به دلیل تفکیک کل حقیقی و اعتباری باور دارند هنگام ترکیب اجزاء، شیء ای دیگر هم پدید می آید؛ به گونه ای که در برخی از موارد حمل امکان پذیر است و در برخی دیگر امکان ناپذیر. اشکال وایزمن فقط به حالت دوم مربوط می شود. همچنین، مبحث حمل نزد اندیشمندان مسلمان به بحث درباره ترکیب اتحادی و انضمامی گره خورده است. با بررسی ریشه های تاریخی این بحث نشان خواهیم داد محتوای سخنان ابن سینا همان بحث ترکیب انضمامی و اتحادی است که با اعتبار به شرط لا و لابه شرط بیان می شود. با اعتبار نخست اشکال وایزمن وارد است؛ ولی با اعتبار دوم نه.
۵۴.

حیات قدیسانه، واقعیت یا فسانه: واکاوی و نقد دیدگاه سوزان ولف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدیس اخلاقی حیات قدیسانه انسان آرمانی سوزان ولف اعمال فراوظیفه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۴
قدیسان و قهرمانان جایگاهی ممتاز در میان الگوهای اخلاقی دارند. آنان با گذر از معیارهای حداقلیِ اخلاق، خود را وقف خدمت به دیگران کرده اند؛ اما توجیه سبک زندگی نامعمول و طاقت فرسای آن ها و به تبع آن، الگوبرداری از چنین شخصیت هایی به ویژه برای انسان مدرن کاری دشوار است. سوزان ولف در زمره فیلسوفانی است که با درک این موضوع می کوشد تا الگوهایی جذاب تر را معرفی کند که خوشی، خوبی و معناداری زندگی را در کنار هم پیش می برند و از این رو، به شدت حیات قدیسانه را که از نظر وی ناخوشایند، تک بعدی و کسل کننده به نظر می رسد، به چالش می کشد. در این مقاله، به روش توصیفی و تحلیلی، ضمن تبیین دیدگاه مهم ولف و ادله مخالفانش، مدعاهای مطرح شده را نقد می کنیم و می کوشیم تا کارآمدی قدیس اخلاقی را در قالب آرمانی قابل تأسی برای زندگی امروز بسنجیم. نتیجه آنکه هرچند سبک زندگی قدیسان به واسطه عدم همرنگی با جماعت، تکیه بر فضایل الهی، وسعت نوع دوستی و انجام اعمال فراوظیفه، برای انسان امروز قابل درک نیست، آنان به مثابه پیش قراولان اخلاق، افق ها و ظرفیت هایی تازه از حیات انسانی را به نمایش می گذارند و همواره می توانند الهام بخش ما در مسیر تحول درونی، به فعلیت رساندن توانمندی ها و کسب بیشتر فضایل باشند.
۵۵.

پی افکنی تاریخ در پرتو پاس داشت اثر هنری بزرگ از منظر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: هنر زیبایی شناسی تاریخ هستی پاس داشت اثر هنری هایدگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
هایدگر بر این نظر است که با رخداد آثار هنری بزرگ، بنیادی تازه در تاریخ گذاشته می شود. از منظر وی،  آثار هنری بزرگ نسبتی تازه میان آدمی و هستی رقم می زنند. این نسبت تازه در ارتباط بنیادینی که هستی و زمان با یکدیگر دارند، تاریخی تازه پیش روی اجتماع تدارک می کند. هایدگر شرطی اساسی برای این پی افکنی تاریخی برمی شمرد. این شرط که مقاله پیش رو آن را بررسی می کند، «پاس داشت اثر هنری» است. بر پایه این شرط، رابطه ای دوسویه میان اثر هنری و مخاطب به منزله پاس بان اثر هنری برقرار است. هم مخاطب در پرتو رخداد اثر هنری حفظ می شود و در وضعیتی اصیل قرار می گیرد و هم اثر هنری در پرتو نگاه داری و پاس بانی مخاطب امکان اثرگذاری حقیقی پیدا می کند. این شرط در پیوندی اساسی با تعریفی است که هایدگر از ذات آدمی به منزله «شبان هستی» ارائه می کند. از منظر هایدگر، پاس داشت اثر هنری زمانی انجام می شود که به اثر هنری اجازه داده شود آن گونه که هست ظهور یابد و آن گونه که هست بقا پیدا کند.
۵۶.

تحلیل و نقد نیک خواهی بی طرفانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بی طرفی اخلاقی طرفداری ویژگیهای رابطه ای کلیت پذیری دوستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۵
اولین و واضح ترین معنی بی طرفی اخلاقی، نیک خواهی بی طرفانه است به معنی اهمیت برابر دادن به خیر تک تک افراد در یکایک تصمیم گیری ها. لازمه این نوع بی طرفی نفی طرفداری نسبت به برخی از افراد است که به معنی اندازه ای از ترجیح آن ها و منافعشان بر دیگران است. هدف مقاله پیش رو، با توجه به ضیق مجال، بحث درباره یک جنبه محدود از مسأله متقابل بی طرفی و طرفداری در اخلاق است. نیک خواهی بی طرفانه را که دیدگاهی مهم درباره بی طرفی اخلاقی است تحلیل و نقد خواهیم کرد و وجوهی خاص از طرفداری را به عنوان پایگاهی برای نقد نیک خواهی بی طرفانه پیش خواهیم کشید. بر اساس نیک خواهی بی طرفانه، اگر منافعی که شما می توانید با تخصیص پول و وقت و توانتان به دیگران عاید آن ها کنید، حتی اندکی بیش از منافعی هستند که شما با این کار از دست می دهید، باید به این کار ادامه دهید، زیرا عمل بر اساس ویژگی های رابطه ای نه فقط «غیرعقلانی» بلکه «غیراخلاقی» است. اما هردوی این استدلال ها برای نیک خواهی بی طرفانه قابل رد هستند. نخست، طرفداری عقلانی نیز وجود دارد. دوم، نیک خواهی بی طرفانه از پشتوانه کلیت پذیری اخلاقی برخوردار نیست. سوم، اصل های طرفداری می توانند در ارزیابی بی طرفانه تأیید شوند. از سوی دیگر، نیک خواهی بی طرفانه نه فقط غیرمقدور است، بلکه اخلاق را از شکوفایی انسانی می گسلد.
۵۷.

اهمیت توجه به دوگانه منطق به کاربردنی/منطق آموختنی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: منطق آموختنی منطق به کاربردنی پرس آموزش منطق انتخاب منطق کثرت گرایی منطقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۴
مفاهیم منطق آموختنی و منطق به کاربردنی و بحث از تمایز میان آنها از قرون وسطی در میان منطق دانان رواج یافت. البته این دوگانه پس از قرون وسطی مدت ها مورد توجه نبود تا اینکه پرس، منطق دان و فیلسوف پراگماتیست آمریکایی دوباره آن را وارد مباحث منطقی کرد. خود پرس از این مفاهیم برای بیان نظراتش در مورد ماهیت منطق بهره برد. امروزه منطق دانان دیگری مثل پریست از این دوگانه برای بیان و تبیین مسایل منطقی گوناگون بهره برده اند. در مباحثی مثل بررسی نقدهای وارد شده به منطق، آموزش منطق، مساله انتخاب منطق، کثرت گرایی منطقی، مساله امکان اصلاح و تجدید نظر در منطق و .... استفاده از این دوگانه می تواند باعث شود تا مواجهه بهتری با مسایل صورت بگیرد و بنابراین به تبیین بهتر مسایل و یافتن راه حل برای آنها کمک می کند.
۵۸.

نقد دوگانه علیت-اتفاق و حل چالش ناشی از آن بر مبنای ایده جهان های ممکن لوئیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: علیت اتفاق جهان های ممکن امکان ماهوی علامه طباطبایی دیوید لوئیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۷
دوگانه علیت-اتفاق از جمله مسایل مهم تاریخ اندیشه بشری است. نظریه علیت در فلسفه اسلامی بر محور امکان ماهوی شکل گرفته و پس از گذار از دوره ابتدایی، در علامه طباطبایی به اوج خود رسیده است. از سوی دیگر نظریه صدفه نیز بعد از تکامل خود، در دیوید هیوم به کمال خود رسید. طرفین نزاع حول این محور بحث می کنند که آیا رجحان وجود بر عدم در ماهیات نیازی به علت مرجح دارد یا خیر؟ صرف نظر از اینکه رجحان مذکور توسط علت باشد یا اتفاقی، سوال مهم تر این است که آیا وقوع رجحان مذکور در ماهیت ممکن است یا خیر؟ در صورت محال بودن این رجحان، ضرورت وجود دیدگاه سوم و خروج از دوگانه مذکور تثبیت می شود. این مقاله در صدد تبیین چالش مذکور و ارایه راه حلی براساس ایده جهان های ممکن لوئیس است. البته این دیدگاه ارتباطی به دیدگاه علی لوئیس ندارد.
۵۹.

استدلال علّی فودور و پیش فرض ناموجه ترتب؛ بررسی استدلال ایگن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفردگرایی ضدتفردگرایی نیروی علی ترتب جری فودور فرنسس ایگن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
در این مقاله، استدلال فودور به نفع تفردگرایی روان شناختی و واکنش ایگن را بررسی می کنم. طبق استدلال علّی فودور روان شناسی التفاتی فهم عرفی، حالات ذهنی را با توجه به محتوای وسیع متفرد می سازد. تفاوت در محتوای وسیع برای تفاوت در نیروهای علّی کافی نیست. بنابراین، روان شناسی التفاتی فهم عرفی باید حالات را با توجه به محتوای محدود متفرد سازد. فودور دو مثال نقض برای استدلال بالا طرح می کند. بروفق مثال نقض (2)، ضدتفردگرا مدعی است که از آن جایی که رفتار همزادها متمایز نوعی هستند، حالات ذهنی شان هم باید متمایز نوعی باشند و به تبع نیروهای علّی حالات ذهنی متمایز نوعی، این همان نیستند. فودور دو پاسخ به مثال نقض (2) می دهد. بروفق (2الف)، فودور می خواهد اثبات کند که ما نباید رفتار همزادها را متمایز نوعی بینگاریم. در نتیجه، حالات ذهنی همزادها متمایز نوعی نیستند. ایگان در پاسخ به (2 الف) مدعی است استدلال فودور، بر این فرض غیرموجه مبتنی است که نوع های رفتاری بر نوع های مغزی مترتب می شوند. بروفق (2ب)، فودور از طریق تشبیه «روان شناسی ضدتفردگرا» به «نظریه ذره H و T»، دو استدلال مشابه به دست می دهد؛ یکی برای تمیز نوعی حالت ذهنی اسکار و همزاد اسکار؛ دومی برای تمیز نهادن بین ذر«ات-H» و «ذرات-T». ایگن در پاسخ به (2ب) مدعی است فودور در هر دو استدلال ، آموزه ناموجه ترتب را از پیش فرض می کند، بی آن که برای این پیش فرض استدلالی به دست دهد. در نهایت، نتیجه گرفتم که اگر فودور هیچ استدلال خوبی برای آموزه ترتب نیروهای علّی روان شناختی ندارد، پس او هیچ دلیلی ندارد که بین محتواهای وسیع و سایر ویژگی های نسبت مند فرق بگذارد.
۶۰.

پیامد ذهن شناسی کانت با تکیه بر نظریه مطابقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت صدق انقلاب کپرنیکی ذهن نظریه مطابقت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
در عصر جدید پرداختن به مسائل معرفت شناسی در کانون توجه قرارداشت. برای کانت نیز معرفت شناسی دغدغه اصلی بود اما تمایز کانت در پرداختن به مسائل معرفت شناختی نسبت به گذشتگان در این نکته قرار دارد که او قبل از ارائه نظریه معرفتی خود، شناخت ذهن و ساختار عملکرد آن را در الویت قرار می دهد. آنچه کانت را درباره ذهن و شناخت آن متمایز می سازد نظریه ای است که از آن به عنوان انقلاب کپرنیکی یاد می شود. بر اساس این نظریه جای ذهن و عین عوض می شود و ذهن به عنوان عامل معرفت، بر روی عین تاثیر می گذارد. مساله محوری پژوهش حاضر، پرداختن به این چالش است که آیا کانت بواسطه انقلاب کپرنیکی خود در ذهن شناسی در چهارچوب فضای معرفتی عصر مدرن که به دنبال نشان دادن ساز و کار امکان معرفت با تکیه بر «باور صادق موجه» بودند چه خدمتی به این دغدغه محوری عصر جدید نموده است. در این پژوهش هدف، بررسی مساله یاد شده با روش توصیفی – تحلیلی است. نویسنده با رویکرد انتقادی و با محور قرار دادن آثار کانت به این نتیجه رسیده است که ذهن شناسی کانت به دغدغه معرفتی عصر جدید و امکان معرفت بر اساس نظریه مطابقت که از عصر افلاطون تا قرن بیستم در معرفت شناسی رایج بوده است خدمتی نکرده است و بلکه دچار نوعی ناسازگاری درونی می گردد و از جهتی منجر به دست کشیدن از میل ذاتی انسان در شوق به دانستن و نادیده انگاشتن آن می گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان