مرتضی متولی

مرتضی متولی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

بررسی راه حل گرکو برای «مسئله زباله» در معرفت شناسی گواهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جان گرکو مسئله زباله گواهی مسئله عمومیت پارامترهای مربوط دغدغه های عملی کانال های انتقال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۰
ارسطو با پیش کشیدن بحث مغالطات تلاش داشت منبع معرفتِ عقل استدلالی را از خطاهای احتمالی به دور دارد. به گونه ای مشابه، گرکو با پیش کشیدن مسئله زباله در واقع قصد دارد چارچوب اعتمادپذیرِ منبع معرفتِ گواهی را تعیین کند. او برای این منظور تلاش می کند مسئله زباله را همچون «مسئله عمومیت» به حساب آورد. در این صورت، پارامترهای مربوط -که دغدغه های/تکالیف عملیِ شکل دهنده جامعه معرفتیْ آنها را مشخص می سازند- اعتمادپذیری را با تنگ کردن کانال های انتقال تضمین می کنند. ما با رویکردی تحلیلی و انتقادی و نگاهی جامع نگر به معرفت شناسی گواهیِ گرکو به طور کلی کاستی هایی را در دیدگاه او شناسایی می کنیم. به این ترتیب، نشان می دهیم که می توان صورت بندی دقیق تری از مسئله پیش نهاد. اگر دو اشکال راهیابی بخت به معرفت و تا اندازه ای فرد-محور بودن راه حل را رفع شدنی بدانیم، از دو اشکال دیگر نمی توان چشم پوشید: نخست این که گرکو تبیینی از این که چگونه به میان آمدن دغدغه های عملی نتایج درستی را به بار می آورد ارائه نمی دهد؛ دوم این که این گونه نیست که تکالیف عملی و پارامترهای مربوط همیشه معلوم باشند.
۲.

عقلانیت باور دینی از نگاه جان گرکو و لیندا زاگزبسکی: دفاعی نابسنده بر پایه معرفت شناسی گواهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عقلانیت باور دینی جان گرکو لیندا زاگزبسکی جنیفر لکی معرفت شناسی گواهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
عقلانیت باورهای دینی در درازنای تاریخ موضوع بررسی های فلسفی بوده است. در روزگار حاضر دو تن از برجسته ترین معرفت شناسان، یعنی جان گرکو و لیندا زاگزبسکی، در چارچوب معرفت شناسی گواهی از آن دفاع کرده اند. گرکو با درانداختن طرح فراگیر پادفروکاست گروی اش ادّعا می کند که معرفت دینی از طریق کانال های انتقال اعتمادپذیر به دریافت کنندگان فرافرستاده می شود. زاگزبسکی با توجیه مرجعیت دینی از طریق اَپِستام [=اطمینان] خودسگالانه ی وظیفه شناسانه به دیگری، در حالی که این اَپِستام از اَپِستام به خود برآمده است، عقلانیت باور دینی را نتیجه می گیرد؛ استدلالی که دلیلی ژرف سنجانه است. ما با رویکردی تحلیلی-انتقادی، همراه با جنیفر لکی، نابسندگی سخن ایشان را نشان می دهیم. به عبارت دیگر، هدف ما این است تا با تحلیل دیدگاه این دو اندیشمند به لوازمِ منطقیِ غیرقابل پذیرشی که به دنبال دارد به نقد ایشان بپردازیم و نشان دهیم که اثبات عقلانیت باور دینی، آنگونه که ایشان تقریر کرده اند، معتبر نیست. به این ترتیب، سه اشکال در گفته ی گرکو شناسایی می شود: ۱. جلوی بخت را نمی گیرد؛ ۲. در باورهای دینی بنیادی، که شرط ورود در اجتماعات دینی هستند، کابردپذیر نیست؛ ۳. با مسئله زباله مواجه است که نمی تواند آن را حلّ کند. نیز سه اشکال در سخن زاگزبسکی شناسایی می شود: ۱. باید باورهای جوامعی چون تروریست ها و نژادپرستان را عقلانی بداند؛ ۲. باید گواهی مرجعیت را حتی در جایی که آشکارا خطاست بپذیرد؛ ۳. در پرسش های مهمّ دلیل ژرف سنجانه کافی نیست. بنابراین، اثبات عقلانیت باور دینی از طریق معرفت شناسی گواهی، دست کم به تقریر گرکو و زاگزبسکی، به بن بست می خورد.
۳.

معرفت شناسی گواهی سهروردی؛ رویکردی تحلیلی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی گواهی سهروردی متواترات تجربه ی دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۳۸
با اینکه ما بسیاری از آگاهی ها و معرفت های خود را از گواهی گرفته ایم، آن هیچ گاه به صورت جدّی در معرفت-شناسی مطرح نبوده است مگر در چند دهه ی اخیر. اما در جهان اسلام گواهی به ضرورت بیشتر محلّ توجّه بوده است، و در این میان سهروردی باز هم به ضرورت بیشتر به آن پرداخته است. او در سه موضع از گواهی سخن گفته است: در منطق (شامل معرفت شناسی گذشتگان)، در اصول فقه، و در الهیات. در این جستار، با دو رویکرد تحلیلی و تاریخی مساهمت سهروردی در این بحث را نشان خواهیم داد. در منطق، او بر شانه ی فارابی و ابن سینا ایستاده است، اما تفاوت های جدّی با آنها دارد و توگویی می خواهد یقین را در متواترات برآمده از تراکم ظنون بداند. در اصول فقه، سراسر از غزالی متأثّر است و این تأثیر به منطق او نیز راه یافته است. در الهیات، اما، نوآورانه و برای نخستین بار بحث از گواهی را پیش می کشد تا ارزش معرفت شناختی تجربه ی دینی برای غیرتجربه گر را اثبات کند.
۴.

آموزه ی «دهر» میرداماد: راهی برای برون شد از اشکال تأخیر زمانی به واقع گروی خام(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۷
واقع گروی خام یکی از دیدگاه ها در باب ادراک حسّی است که می گوید: به هنگام ادراکْ ما از خودِ واقعیت خارجی و ویژگی هایش - نه با امری دیگر همچون داده ی حسّی و نه از طریق امری دیگر همچون حالات ذهنی بازنمودی - آگاه می شویم. از مهم ترین اشکالات به این دیدگاه استدلال تاخیر زمانی است که می گوید: چون ممکن است در زمان رسیدن نور به چشم و رسیدن نورون ها به مغز شیء خارجی از بین برود یا در ویژگی هایش تغییر کند، بنابراین نمی توان گفت ما از خودِ شیء خارجی آگاه می شویم. در این پژوهش ما با رویکردی تحلیلی - تحلیل مفهومی و سیستمی - و با استفاده از آموزه ی «دهر» میرداماد به این اشکال پاسخ داده و می گوییم: اشیاء فیزیکی جنبه ی ثابتی هم دارند که به هنگام ادراک حسّی ما با آن جنبه مرتبط می شویم.
۵.

تحلیل تلقّیِ فرآیندی اخوان الصفا از فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخوان الصفا فلسفه تلقی فرآیندی ترکیب نظام مند معرفت حقائق موجودات فضیلت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۳۵
در طول تاریخ تلقّی های مختلفی از فلسفه شده است. اینکه تلقّی ما از فلسفه چیست هم در قبول یا ردّ فلسفه نقش دارد هم چارچوب فلسفه ی ما را مشخّص می سازد. در تاریخ فلسفه اسلامی اخوان الصفا تلقّی متفاوتی از فلسفه پیش نهاده اند. ما در این جستار به تحلیل این تلقّی می پردازیم و نشان می دهیم که فلسفه نزد ایشان یک فرآیند سه مرحله ای است. مرحله ی اول دوستداری علوم فلسفیه ی حقیقیه است و همین مرحله ی اول است که وجه تسمیه ی فلسفه می باشد. این مرحله نیرو و سوختِ مسیر طاقت فرسای مرحله ی دوم را فراهم می آورد. مرحله ی دوم معرفت حقائق موجودات به قدر طاقت انسان است که همه ی علوم فلسفیِ منطقیات و ریاضیات و طبیعیات و الهیات (شامل حکمت عملی) را در بر می گیرد. و مرحله ی سوم قول و عملِ هم آهنگ با علم است، یعنی فرد باید مهارت یا فضیلت یا هنر عمل موافق با علم را داشته باشد. برای اینگونه عمل کردن فرد باید فراست تشخیص عمل مناسب در موقعیت مربوطه را هم داشته باشد. با این فرآیند، بر خلاف سایر علوم و سایر امور، به دنبال برون دادی نیستیم، بلکه این فرآیندْ خودْ زیبایی و مطلوب است. اخوان الصفا با ترکیب نظام مند به این تلقّی رسیده اند.
۶.

نظریه ادراک حسّی از حنین ابن اسحاق تا سهروردی؛ رویکردی تحلیلی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابصار ابن سینا ابن هیثم ادراک حسی حنین ابن اسحاق سهروردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵ تعداد دانلود : ۱۲۱
هر فیلسوف، به ویژه هر معرفت شناسِ بزرگی را دغدغه ادراک حسّی، مخصوصاً ابصار، بوده است. این بدین خاطر است که ادراک حسّی، به ویژه ابصار، اساسی ترین راه ارتباط ما با جهان خارج است و همه حالت های شناختی ما به نوعی با آن در ارتباط اند. نظریه های ادراک حسّی، که بر محور ابصار می چرخند، از سنّت یونانی و رومی به سنّت اسلامی راه می یابند. نکته سنجی ها در این باب با حنین ابن اسحاق آغاز می شود. با بزرگ ترین چرخش در تاریخ این مسأله، توسط ابن سینا و ابن هیثم، ادامه می یابد تا اینکه به سهروردی می رسیم. او دیدگاهی کاملاً فلسفی ابراز می دارد و نظریه ادراک حسّی (ابصار) خود را از فیزیک، فیزیولوژی، و هندسه می پیراید. ما در این جستار، با رویکرد تحلیلی و تاریخی، هم نظریه ادراک حسّی (ابصار) دانشمندان عالم اسلام، از حنین ابن اسحاق تا سهروردی، را روشن می سازیم هم سیر تاریخی بحث را تا فلسفیِ محض شدنِ نظریه ادراک حسّی نشان می دهیم. در این میان، نقش علوم در این سیر و نقش تعامل دانش ها در پیشرفت دانش را نیز می توان دید.
۷.

رویکرد معرفت شناختی در اثبات عقل مفارق در سنت اسلامی: تحلیل انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل مفارق معرفت شناسی ذهول ادراک کلی تبیین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۴۷
یک دسته از ادله اثبات عقل مفارق ادله مبتنی بر رویکرد معرفت شناختی اند که در این جستار به تحلیل انتقادی سه دلیل از آن ادله خواهیم پرداخت. ما در این پژوهش نشان می دهیم که این ادله بیشتر شبیه به تبیین اند تا استدلال بر وجود عقل مفارق یعنی بیشتر شبیه به فرضیه های روشنگری هستند که علاوه بر برقراری سازگاری در یک نظامْ فهم چگونگی امکان یک امر را به ما می دهند. دراین صورت، اولا، رقیب بردارند یعنی می توان فرضیه ها و تبیین های رقیب ارائه داد؛ ثانیا، چون ظاهرا همه این مسائل چندتباری اند در علوم مختلف می توان تبیین هایی دیگر برای این امور عرضه کرد تبیین هایی که هر کدام بخشی از حقیقت را روشن می سازند؛ ثالثا، با توجه به ملاک های اولویت تبیین شاید امروزه دیگر این تبیین ها خیلی موفق نباشند. با این همه، اگر این ادله را استدلال و توجیه برای وجود عقل مفارق بدانیم، همچنان خلل های فراوانی دارند و از رسیدن به مقصود بازمی مانند.
۸.

تحلیل نظریه ی صدق نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خواجه طوسی صدق مطابقت پارادوکس دروغ گو عقل فعال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۲۹۸
در سامان دادن نظریه ی صدق، به مثابه ی رکن اصلی معرفت، معمولاً چهار مسأله را بررسی می کنند: تعریف یا تحلیل صدق، حامل صدق، صدق ساز، و نسبت (در نظریه های مطابقت و انسجام). نظریه ی صدق مناسب، نظریه ای است که از عهده ی تبیین صدق همه ی انواع قضایا برآید و در برابر پارادوکس دروغ گو نیز مقاومت کند. هدف این تحقیق تحلیل نظریه ی صدق خواجه طوسی است؛ کسی که هم درگیر پارادوکس دروغ گو بود، هم درگیر تبیین صدق قضایای حقیقیه و قضایایی که از معقولاتی ساخته شده اند که مابه ازایی در خارج ندارند. در این جستار، با رویکردی تحلیلی (بیشتر تحلیل سیستمی) نشان می دهیم که او در برابر دشواره ی پارادوکس دروغ گو، حامل صدق را خبر و قضیه ای دانسته است که غیر از مخبرٌعنه است؛ و در برابر دشواره ی دیگر، دو رهیافت را پیش گرفته است: اول، از تعریف صدق به مطابقت دست شسته و آن را به «الحاق امر اعتباری به آنچه با خصوصیتش شایستگی آن را دارد» تعریف کرده است؛ دوم، صدق ساز و نفس الامر را عقل فعال دانسته است. او هرچند نسبت مطابقت را نسبتی حکایی می داند، اما چندان به آن نمی پردازد. یکی از دلایل آن می تواند این باشد که مسأله ی نسبت مطابقت، در دو دشواره ی یادشده نقشی جدی ندارد.
۹.

بررسی اشکالات ابن سینا بر بی کران گروی درباره ساختار توجیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار توجیه بی کران گروی تسلسل مراتب توجیه استدلال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۴۵۶
از بحث های مهم معرفت شناسی بحث از ساختار توجیه است. در این مسئله رهیافت های گوناگونی وجود دارد که بی کران گروی یکی از آنها است. این رهیافت از زمان ارسطو شناخته شده و همواره از طرف فیلسوفان مردود اعلام شده است. ابن سینا نیز به گونه ای متفاوت با ارسطو، با این رهیافت به مقابله بر خاسته است. این اشکالات ابن سینا بر بی کران گروی، با رویکردی تحلیلی انتقادی تبیین و نقد شده است. ابن سینا سه اشکال عمده بر این رهیافت وارد می کند: اول، بی کران گروی مستلزم این است که معرفتی حاصل نشود؛ دوم، لازمه بی کران گروی این است که بعضِ محصور مثل کل حاصر باشد که محال است؛ سوم، لازمه بی کران گروی این است که بعضی از مبادی برهان غیرمعلوم باشد. اما استدلال های ابن سینا بر سه پیش فرض استوار است که خود محل نزاع اند: اول، توجیه از مفاهیم دارای مراتب نیست و متواطی است؛ دوم، استدلال منتقل کننده توجیه است، نه ایجادکننده آن؛ سوم، تسلسل استدلال های ما در صورتی به معرفت می انجامد که اجزای آن مترتّب بر یکدیگر باشند، اجتماع در وجود داشته، و دارای فعلیت باشند. افزون بر این، استدلال دوم وی جدای از این پیش فرض ها همچنان مخدوش است.
۱۰.

حامل صدق بودن گزاره و استحاله اشاره به معدوم؛ راه حل پارادوکس دروغگو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادوکس دروغگو مطابقت حامل صدق گزاره جمله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۴۱۱
دو رویکرد عمده در حل یک دسته از تقریرهای پارادوکس دروغگو، یعنی دسته ای که در آن از اسم اشاره استفاده می شود، عبارت اند از: انکار جملات خودارجاع و انکار قضیه بودن جمله دروغگو که حامل اولیه و حقیقی صدق است. اشکال عمده رویکرد اول این است که توضیحی داده نشده است که چرا جملات خودارجاعی نداریم و معمولاً سعی دارند با وضع قراردادهایی جملات خودارجاع را خارج کنند. رویکرد دوم نیز با این اشکال اساسی مواجه است که توضیحی برای قضیه نبودن جمله دروغگو نداده اند. در این جستار پس از طرح تقسیم بندی دوگانه ای نو در رابطه با تقریرهای پارادوکس دروغگو به عرضه راه حل یا گویا راه انحلال، یک دسته از تقریرها، یعنی دسته ای که در آن از اسم اشاره، تصریحاً یا تقدیراً استفاده می شود پرداخته می شود؛ راه حلی که دو رویکرد مذکور به نوعی در آن منطوی اند. راه حل این است: از آنجا که اولاً، گزاره حامل اولیه و بالذات صدق است و ثانیاً، اشاره به معدومی که نه موجود بوده و نه در ارتباط با موجودی است، محال می باشد؛ بنابراین گزاره ای متناظر با جمله «این جمله کاذب است» شکل نمی گیرد؛ زیرا پیش از تحقق کامل این جمله و پیش از حمل محمول بر موضوع، هنوز جمله ای محقق نشده است تا بتوان بدان اشاره کرد و آنگاه بر آن حکمی کرد؛ بنابراین، گزاره ای متناظر با این جمله نخواهیم داشت تا اولاً و بالذات متصف به صدق/کذب شود و جمله نیز به تبع آن صادق/کاذب باشد؛ زیرا بخشی از این جمله، یعنی موضوع، معنا ندارد؛ یعنی پیش از حکم «این جمله» نداریم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان