ازجمله مهارتهای لازم در ترجمة دقیق و صحیح، یکی درک و فهم متن در زبان مبدأ و دیگری توان برگردان آن در زبان مقصد است؛ و مترجم گذشته از درک و فهم متن در زبان مبدأ باید در زبان مقصد قدرت و مهارت نویسندگی داشته و بهعبارت دیگر در زبان مقصد نویسنده باشد. مترجمان و خبرگان در این مورد تأکید دارند که ترجمة برتر ترجمة برابر است.(مظفرالدینحکیم،1989م.: 195)
اما ترجمة تحتاللفظی، ترجمة آزاد، و یا ترجمة مفهومی، دیگر ارزش گذشتة خود را ازدست داده است.
در نگارش کتابی که در این مقاله نقد میشود، اگرچه ترجمهها مفهومی است، مشکل اصلیآن سبک نگارشعربیآناستکه غالباً نوعیگرتهبرداری و تحت تأثیر سبک نگارش فارسی است.
در این مقاله، به نکات مثبت شکلی و محتوایی این کتاب و نیز به اشکالات نگارشی و ترجمهای آن اشاره شده است.