فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
بررسی رابطه ی فرامن و فراشناخت در بین دانشجویان دختر و پسر در دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فرامن و فراشناخت دو متغیر مهم در حوزه ی آسیب شناسی روانی هستند که مورد توجه محققان حوزه ی روان شناسی تحلیلی و روان شناسی شناختی هستند. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین فرامن و فراشناخت است که تاکنون به طور همزمان، کمتر مورد توجه محققین بوده اند. روش کار: این پژوهش از نوع همبستگی است و در بین جامعه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال1395 انجام شد. نمونه این پژوهش 206 نفر از دانشجویان زن و مرد بود که به شیوه ی دردسترس مورد مطاله قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش دو پرسش نامه ی فراشناخت و فرامن است. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و روش های آمار استنباطی شامل همبستگی پیرسون و تی برای دو گروه مستقل استفاده شده است. داده های این پژوهش با استفاده از SPSS نسخه ی 23تحلیل شده است. یافته ها: بین فرامن و فراشناخت دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد رابطه ی منفی معنی داری وجود دارد (001/0≥P، 38/0=r). در عین حال بین وجدان و فراشناخت آنان رابطه مثبت معنی دار قوی وجود دارد (0001/0P≤، 65/0=r). بین وجدان زنان و مردان دانشجو تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0≥P، 05/2=t). یعنی این که زنان گرچه از نظر فرامن فرقی با مردان ندارند اما از مردان باوجدان تر هستند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، فرامن شدید همایند فراشناخت ضعیف و وجدان قوی همایند فراشناخت قوی است. به نظر می رسد فرامن به عنوان مانعی برای فراشناخت است در حالی که وجدان، تسهیل کننده ی فرایندهای فراشناختی ذهن است. اگر چه بین فراشناخت زنان و مردان تفاوتی یافت نشد اما به نظر می رسد زنان به دلیل ویژگی های عاطفی ذاتی زنانه از مردان باوجدان تر هستند.
نقش مؤلفه های اجتناب شناختی و باور فراشناختی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: دیابت یکی از بیماری های شایع در ایران و جهان می باشد که مزمن، پیش رونده و پرهزینه است و عوارض متعددی ایجاد می کند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش مؤلفه های اجتناب شناختی و باور فراشناختی در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران دیابتی صورت گرفت. روش: روش اجرای پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه کلیه بیماران دیابتی نوع دو مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی شهر اردبیل در سال 1394 بودند که به روش نمونه گیری در دسترس 124 نفر از بیماران دیابتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از ابزارهای اجتناب شناختی سکستون و دوگاس (2008)، باور فراشناختی ولز (2004) و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1996) استفاده شد. داده های پژوهش با روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین مؤلفه های اجتناب شناختی و باور فراشناختی با کیفیت زندگی بیماران دیابتی رابطه منفی معناداری وجود دارد (05/0< p). ضرایب بتای متغیرهای پیش بین نیز نشان داد واپس زنی افکار 16/0-، جانشینی افکار 20/0-، اجتناب از موقعیت ها 22/0-، تبدیل تصور به فکر 24/0- و باور فراشناختی12/0- به شکل معناداری کیفیت زندگی بیماران دیابتی را تبیین می کنند (05/0< p). نتیجه گیری: در نتیجه می توان بیان نمود که مؤلفه های اجتناب شناختی و باور فراشناختی در زمره متغیرهای مرتبط با کیفیت زندگی بیماران دیابتی بودند و توانایی پیش بینی آن را دارند.
پیش بینی عملکرد خواندن بر اساس اندوزش کوتاه مدت و اجرایی مرکزی حافظه فعال در کودکان 8 و 11 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد خواندن بر اساس اندوزش کوتاه مدت (حلقه واج شناختی و لوح دیداری فضایی) و اجرایی مرکزی حافظه فعال منطبق بر مدل بدلی در کودکان 8 و 11 ساله بود. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری 43304 نفر از دانش آموزان دختر و پسر پایه دوم و پنجم مدارس ابتدایی شهر تبریز بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از میان آن ها 352 (182 نفر پایه دوم و 170 نفر پایه پنجم) نفر انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری، تکلیف فراخنای مستقیم اعداد، تکلیف کیم کاراد، تکلیف فراخنای شمارش و آزمون محقق ساخته خواندن بود. برای بررسی توان پیش یبنی و تبیین واریانس عملکرد خواندن از طریق متغیرهای پیش بین پژوهش از تحلیل رگرسیون چندمتغیره گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد از میان مؤلفه های حافظه فعال، در کودکان 8 ساله، حلقه واج شناختی (00/0=P) و در کودکان 11 ساله، اجرایی مرکزی (00/0=P) سهم بیشتری در پیش بینی عملکرد خواندن داشتند. بر اساس نتایج می توان گفت توجه به کارکردهای حافظه فعال به عنوان مهمترین ابزار تسهیل یادگیری در بهبود عملکرد خواندن تاثیر بسزایی خواهد داشت.
رابطه سبک های دلبستگی و اضطراب امتحان با نقش میانجیگری باورهای فراشناختی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، پیش بینی اضطراب امتحان بر اساس سبکهای دلبستگی و همچنین بررسی نقش واسطه ای باورهای فراشناختی می باشد. طرح پژوهش از نوع همبستگی و جامعه اماری دانش آموزان دبیرستانی شهرستان پارسیان بودند. بدین منظور 306 (153دختر و 153 پسر)، به خوشه ای شرکت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه باورهای فراشناختی، پرسشنامه اضطراب امتحان و پرسشنامه سبک های دلبستگی بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از رگرسیون چندگانه به روش گام به گام جهت تعیین روابط مستقیم بین متغیرهای پژوهش با نرم افزار SPSS و همچنین روش تحلیل مسیر بر اساس مراحل بارون و کنی(1986)، به روش رگرسیون چندگانه سلسله مراتب، برای تعیین معنی داری روابط واسطه ای متغیر های پژوهش استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ایمن پیش بینی کننده منفی و معنادار ولی سبکهای دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی پیش بینی کننده مثبت و معنادار اضطراب امتحان می باشند. در ارتباط با باورهای فراشناختی نیز سبک دلبستگی ایمن پیش بینی کننده منفی و معنادار ولی سبکهای دلبستگی دوسوگرا و اجتنابی پیش بینی کننده مثبت و معنادار اضطراب امتحان می باشند. در ارتباط با نقش واسطه ای باورهای فراشناختی ، نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی در ارتباط بین سبک دلبستگی دوسوگرا با اضطراب امتحان دارای نقش واسطه ای نسبی است.
مقایسه عملکرد حافظه آینده نگر- گذشته نگر، کوتاه مدت- بلندمدت و فردمحور- پیرامون محور در بیماران MS با افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مالتیپل اسکلروزیس یا بیماری ام اس یک بیماری مزمن و تخریبی اعصاب مرکزی است که در دو دهه اخیر شیوع روزافزونی داشته است و تاثیر مخربی بر فرآیندهای شناختی در بیماران دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع حافظه در بیماران مبتلا بهMS ، و افراد سالم انجام گرفت. روش: این تحقیق از نوع مطالعات علی- مقایسه ای است که به روش پس رویدادی به مقایسه انواع حافظه در این بیماران با یک گروه سالم پرداخت. در این راستا، عملکرد انواع حافظه 37 بیمار مبتلا به MS(26 زن و 11 مرد) و 37 فرد سالم (24 زن و 13 مرد) بوسیله یرسشنامه حافظه آینده نگر/ گذشته نگر (PRMQ) سنجش و مقایسه شد. یافته ها: نتایج آزمون تعقیبی LSD، نشان داد که تقریباً در همه انواع حافظه؛ حافظه آینده نگر، حافظه گذشته نگر، حافظه کوتاه مدت، حافظه بلندمدت، حافظه فرد محور و حافظه پیرامون محور در کل چه زنان و چه مردان دارای ام اس خطای بیشتری نسبت به مردان و زنان سالم گزارش کرده اند (P
یادگیری در پارادایم پیچیدگی: ماهیت، قلمرو و فرایند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله تبیین ماهیت، قلمرو و فرایند یادگیری بر اساس پارادایم پیچیدگی می باشد. بدین منظور، نخست نظریه های سنتی یادگیری با نظر به مبانی فلسفی آن ها مرور شده و نحوه شکل گیری نظریه ارتباط گرایی در پارادایم پیچیدگی بررسی شد. سپس، ماهیت، قلمرو و فرایند یادگیری بر اساس پارادایم پیچیدگی تبیین شد. در تبیین ماهیت یادگیری در این پارادایم، سه ویژگی یادگیری پیچیده شامل «مقارنه دانش و داننده»، «کلاس و فراسیستم ها همچون سیستم های یادگیرنده» و «وابستگی متقابل تدریس و یادگیری» تبیین شدند. سپس، قلمرو یادگیری بر بستر پارادایم پیچیدگی تبیین شد. دراین باره، استدلال شد که یادگیرندگان علاوه بر افراد فراگیرنده می تواند شامل گروه های اجتماعی و کلاسی، مدارس، اجتماع ها، بدنه های دانش، زبان ها، فرهنگ ها، گونه ها و غیره نیز باشند. ازاین رو، سخن گفتن از «سازمان یادگیرنده» در چنین زمینه ای معنای شفاف تری می یابد. همچنین، درباره فرایند یادگیری استدلال شد که یادگیری فرایندی «نوپدید» بوده و شامل «تکامل همگام» افراد، گروه های اجتماعی و جامعه گسترده تر است. به عبارت دیگر، در فرایند یادگیری تأکید بر روابط میان عناصر به جای خود عناصر است و ذهن انسان به عنوان یک سیستم انطباقی مورد ملاحظه قرار می گیرد.
ارزیابی عملکرد شناختی کودکان دارای مشکل اضافه وزن و چاق در آزمون برج لندن و آزمون استروپ در مقایسه با کودکان دارای وزن نرمال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مطالعات نشان داده است که چاقی و اضافه وزن با افت کارکردها و تواناییهای شناختی همراه است. که می تواند به دلیل تغییرات ایجاد شده در ساختار و کارکردهای مغز باشد، این مطالعه با هدف ارزیابی چگونگی عملکرد کارکردهای اجرایی به ویژه عملکرد سیستم بازداری و کنترل و حل مساله در دو گروه کودکان و نوجوانان دارای اضافه وزن و چاق و کودکان نرمال انجام شده است. روش: طرح مطالعه حاضر از نوع علی- مقایسه ای می باشد. در این مطالعه 41 دانش آموز در محدوده سنی 7 تا 12 سال،21 دانش آموز دارای اضافه وزن و چاق و 20 دانش آموز دارای وزن نرمال، از جمعیت دانش آموزان دبستانهای تهران در سال 95 به شیوه نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه های این پژوهش انتخاب شدند و دو آزمون استروپ و برج لندن ارزیابی شدند. یافته ها: نتاییج حاصل از مقایسه میانگین عملکرد دانش آموزان در آزمونها نشان می دهد، که در عملکرد سیستم بازداری و کنترل بین دو گروه تفاوت معنادار وجود دارد، عملکرد کودکان چاق پایین تر است. نتیجه گیری: : یافته ها نشان می دهد عملکرد شناختی کودکان چاق و دارای اضافه وزن نسبت به کودکان دارای وزن نرمال پایین تر است، که این افت عملکرد می تواند به مرور سایر تواناییهای شناختی آنها را نیز متاثر سازد و در موفقیت های تحصیلی و اجتماعی آنها تاثیر گذار باشد.
تاثیرآموزش روشهای مطالعه با تاکید بر راهبردهای شناختی و فراشناختی برمیزان پیشرفت تحصیلی وانگیزش پیشرفت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضربررسی تاثیرآموزش روشهای مطالعه ی خواندن ودرک مطلب، یادداشت برداری ونوشتن و روش امتحان دادن ومقابله بااسترس با تاکید بر راهبردهای شناختی و فراشناختی برمیزان پیشرفت تحصیلی و انگیزش پیشرفت دانش آموزان بود. بدین منظور با به کارگیری روش تجربی وطرح پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی، تعداد 80 دانش آموز در 4 گروه (3 گروه آزمایش و یک گروه کنترل) قرار داده شدند. دانش آموزان هر 4 گروه به پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس پاسخ داده و معدل ترم گذشته ی آنها نیز ثبت شد و افراد گروه های آزمایش طی 10 هفته (10 جلسه) آموزش دیدند. پس از مداخله، مجددا دانش آموزان پرسشنامه انگیزش پیشرفت را تکمیل نمودند و معدل جدید آنها نیز ثبت شد.در نهایت داده های پژوهش با استفاده ازآزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شدند. نتایج تحلیل های آماری دراین زمینه نشان داد،آموزش روشهای مطالعه ی خواندن ودرک مطلب، یادداشت برداری ونوشتن و روش امتحان دادن ومقابله بااسترس، برمیزان پیشرفت تحصیلی وانگیزش پیشرفت آنها تاثیرگذار می باشد.
تأثیر ذهن آگاهی به روش کتاب درمانی در زنان مبتلا به میگرن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: میگرن یکی از شایع ترین سردردهای اولیه است. بر اساس پژوهش های انجام شده، استرس در شروع و گسترش میگرن نقش مهمی ایفا می کند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ذهن آگاهی مبتنی بر کاهش استرس (Mindfulness-based stress reduction یا MBSR) به شیوه کتاب درمانی در مبتلایان به میگرن انجام شد.
مواد و روش ها: جامعه این پژوهش شامل تمام زنان مبتلا به سردرد میگرنی مراجعه کننده به کلینیک سردرد بیمارستان بقیه اله شهر تهران طی ماه های آذر تا اسفند سال 1395 بود که از میان آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه شاهد) قرار گرفتند. برای گروه آزمایش علاوه بر دارو درمانی رایج، یک دوره 8 جلسه ای MBSR به شیوه کتاب درمانی برگزار گردید، اما گروه شاهد تنها دارو درمانی را دریافت نمودند. مصاحبه بالینی برای تشخیص سردرد میگرنی، توسط پزشک متخصص مطابق با ملاک های انجمن بین المللی سردرد (International Headache Society یا IHS) انجام گرفت. به منظور جمع آوری داده ها، از مقیاس های افسردگی، اضطراب و استرس (21-Depression Anxiety and Stress Scale یا 21-DASS) و سنجش ناتوانی میگرن (Migraine Disability Assessment یا MIDAS) استفاده شد.
یافته ها: درمان MBSR به شیوه کتاب درمانی، تأثیر معنی داری در کاهش میزان شدت سردرد نداشت (095/0 < P)، اما کاهش معنی داری در سطح استرس (001/0 > P)، اضطراب (001/0 > P)، افسردگی (001/0 > P)، ناتوان کنندگی (001/0 > P) و دفعات سردرد (001/0 > P) مشاهده شد.
نتيجه گيري: مداخله MBSR به شیوه کتاب درمانی، می تواند در بهبود پریشانی، عملکرد فرد و تعداد روزهای سردرد فرد مبتلا به میگرن اثربخش باشد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل فرانظری و فراشناخت درمانی بر کنترل فکر و کاهش درد در بیماران مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل فرانظری و فراشناخت درمانی بر کنترل فکر و کاهش درد در بیماران مبتلا به درد مزمن بود. روش:این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش شامل همه بیماران مبتلا به درد مزمن بالای 30 سال بود که در سال 1394 به مراکز درمانی تحت پوشش بیمارستان دکتر قلی پور بوکان مراجعه کردند. از میان مراجعه کنندگان به این مراکز 105 بیمار واجد ملاک های ورود به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. گروه های آزمایش هشت جلسه ی 90 دقیقه ای دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس درد مک گیل و کنترل فکر ولز و دیوس استفاده شد. یافته ها:نتایج تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد بین سه گروه در نمرات پس آزمون کنترل فکر و کاهش درد تفاوت معنی داری وجود داشت. نتایج آزمون تعقیبی بیانگر اثربخشی بیشتر و پایدارتر مدل فرانظری نسبت به مدل فراشناختی هم در پس آزمون و هم پیگیری دو ماهه بر کنترل فکر و کاهش درد بود. نتیجه گیری:برحسب نتایج حاصل از این پژوهش مداخله فرانظری کنترل فکر و کاهش درد بیماران مبتلا به درد مزمن را بیشتر افزایش داد. بنابراین متخصصان بهداشت روانی می توانند از این درمان جهت ارتقا کنترل فکر و کاهش درد بیماران استفاده کنند.
اثر تقویت بازنمایی های حافظه بر حرمت خود در افراد دارای اضطراب امتحان: یک مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرمت خود پایین یکی از مؤلفه های کلیدی و زیربنایی در آسیب شناسی روانی، ازجمله اضطراب امتحان است. به نظر می رسد که میزان فعالیت بازنمایی های مثبت فرد از خودش در حافظه، نقش مهمی در ادراک فرد از خودش ایفا می کند. هدف از مقاله حاضر، تعیین اثر تقویت بازنمایی های حافظه بر حرمت خود در افراد دارای اضطراب امتحان بود. روش این پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون بود. بر اساس رویکرد رقابت بازیابی، یک بسته آموزشی جهت ارتقاء حرمت خود طراحی شد و پس از تأیید اعتبار محتوای آن توسط 5 متخصص روانشناس، این بسته در قالب مداخله گروهی 10 جلسه ای (هر هفته یک جلسه به مدت 1 ساعت) اجرا شد. شرکت کنندگان در پژوهش 10 دانش آموز مقطع دبیرستان با تشخیص اضطراب امتحان بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس انتخاب شده و قبل و پس از مداخله و همچنین در پیگیری یک ماهه، پرسشنامه های اضطراب امتحان اسپیلبرگر و حرمت خود روزنبرگ را تکمیل نمودند. تحلیل داده ها با روش تحلیل روند یک راهه (تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر) صورت گرفت. یافته ها نشان داد که اجرای این مداخله توانسته منجر به بهبود حرمت خود و کاهش معنادار اضطراب امتحان در افراد نمونه گردد (01/0 ˂ p) و این روند تا پیگیری یک ماهه نیز ادامه یافت. بطور کلی به نظر می رسد که انجام مداخله بر روی مؤلفه های زیربنایی آسیب شناسی روانی، از جمله حرمت خود پایین، می تواند اثرات مفید و همچنین پیشگیرانه ای در این زمینه داشته باشد و حتی بدون چالش عمدی با افکار، ممکن است بتوان تغییراتی در خودپنداره افراد ایجاد کرد.
تاثیر آموزش آگاهی فراشناختی بر سبک های تصمیم گیری و تنظیم هیجان دانش آموزان دبیرستانی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر آموزش آگاهی فراشناختی بر سبک های تصمیم گیری و تنظیم هیجان دانش آموزان دبیرستانی شهر تبریز بود. پژوهش حاضر، یک مطالعه شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه نمونه، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی در گروه های آزمایشی (19 دانش آموز) و کنترل (19 دانش آموز) جایگزین شدند. جلسات آموزشی آگاهی فراشناختی برای گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 30/1 ساعته به دانش آموزان دختر پایه دهم شهر تبریز، آموزش داده شد؛ اما به گروه کنترل، آموزش جانبی داده نشد و جریان عادی کلاس را طی کردند. سبک های تصمیم گیری و تنظیم هیجان در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به ترتیب با ابزارهای سبک های تصمیم گیری لی کین و دی رابیز (2010) و تنظیم هیجان فیلیپس و پاور (2007) مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره، تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که آموزش آگاهی فراشناختی به طور معنی داری میانگین نمرات سبک های تصمیم گیری آنی، شهودی، اضطرابی و اجتنابی در گروه آزمایش را کاهش؛ اما میانگین نمره سبک تصمیم گیری وابسته را افزایش داد. علاوه بر آن، آموزش آگاهی فراشناختی، به طور معنی داری میانگین راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان در گروه آزمایشی را افزایش اما میانگین راهبردهای انطباقی را کاهش داد.
نقش پردازش های شناختی در موفقیت یا شکست رژیم گیرندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه چاقی به یکی از چالش های مهم سلامت در سراسر جهان تبدیل شده است و هر ساله مبالغ هنگفتی صرف پیشگیری و درمان آن می شود. تغییر سبک زندگی با هدف افزایش فعالیت بدنی و پیروی از رژیم غذایی مناسب، رایج ترین درمان چاقی است. اما بسیاری از رژیم گیرندگان در این مسیر ناموفق هستند و نمی توانند برنامه درمانی خود را تا انتها طی کنند. در این پژوهش، نقش پردازش های شناختی در موفقیت یا شکست رژیم گیرندگان مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل دو گروه رژیم گیرندگان موفق (42 = N) و رژیم گیرندگان ناموفق (45 = N) با دامنه سنی 18 تا 40 سال بودند. سوگیری توجه به وسیله آزمون نقطه یابی، تداعی مثبت ضمنی (یا سوگیری حافظه) به وسیله نسخه تعدیل شده آزمون تداعی ضمنی، و گنجایش حافظه کاری به وسیله آزمون ان-بک مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه دو گروه در متغیرهای سنجیده شده نشان داد که در رژیم گیرندگان ناموفق، نمایه توده بدنی و سوگیری توجه نسبت به خوراکی های پرکالری (69/0 = d) به طور معناداری از رژیم گیرندگان موفق بالاتر بود اما تداعی های ضمنی و گنجایش حافظه کاری، تفاوت معناداری را نشان نداد. این نتایج، همخوان با نتایج مطالعات قبلی است که نشان داد سوگیری توجه نسبت به خوراکی های پرکالری می تواند در شکست رژیم گیرندگان نقش ایفا کند. نتایج در چارچوب مدل پردازش دوگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.امروزه چاقی به یکی از چالش های مهم سلامت در سراسر جهان تبدیل شده است و هر ساله مبالغ هنگفتی صرف پیشگیری و درمان آن می شود. تغییر سبک زندگی با هدف افزایش فعالیت بدنی و پیروی از رژیم غذایی مناسب، رایج ترین درمان چاقی است. اما بسیاری از رژیم گیرندگان در این مسیر ناموفق هستند و نمی توانند برنامه درمانی خود را تا انتها طی کنند. در این پژوهش، نقش پردازش های شناختی در موفقیت یا شکست رژیم گیرندگان مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل دو گروه رژیم گیرندگان موفق (42 = N) و رژیم گیرندگان ناموفق (45 = N) با دامنه سنی 18 تا 40 سال بودند. سوگیری توجه به وسیله آزمون نقطه یابی، تداعی مثبت ضمنی (یا سوگیری حافظه) به وسیله نسخه تعدیل شده آزمون تداعی ضمنی، و گنجایش حافظه کاری به وسیله آزمون ان-بک مورد سنجش قرار گرفت. مقایسه دو گروه در متغیرهای سنجیده شده نشان داد که رژیم گیرندگان ناموفق نمایه توده بدنی بیشتری داشتند. همچنین سوگیری توجه نسبت به خوراکی های پرکالری (0/69 = d) و ترجیح خوراکی های پرکالری (1/06 = d) در آنها به طور معناداری از رژیم گیرندگان موفق بالاتر بود، اما تداعی های ضمنی و گنجایش حافظه کاری، تفاوت معناداری را نشان نداد. این نتایج، همخوان با نتایج مطالعات قبلی است که نشان داد سوگیری توجه نسبت به خوراکی های پرکالری می تواند در شکست رژیم گیرندگان نقش ایفا کند. نتایج در چارچوب مدل پردازش دوگانه مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
تعیین سهم پیش پراکندگی رویکردهای برنامه درسی در گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت گرایش به تفکر نقادانه در حوزة علوم انسانی، پژوهش حاضر با هدف تعیین سهم رویکردهای برنامة درسی دانشجویان علوم انسانی در میزان تمایل آنان به تفکر انتقادی صورت گرفت. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعة آماری، تمامی دانشجویان رشته های علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 92-91 بوده اند. تعداد 366 نفر از این دانشجویان طبق جدول کرجسی و مورگان و به شیوة نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب و پرسش نامه های گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) و رویکردهای برنامة درسی ارنشتاین و هانکینز (2009) را تکمیل کردند. داده های حاصل نیز با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون تحلیل شدند. از بین رویکردهای شش گانه، رویکردهای رفتاری، سیستمی، مدیریتی و علمی قادر به پیش بینی تفکر انتقادی دانشجویان نبوده اند (05/0p>)؛ درحالی که دو رویکرد دیگر، یعنی رویکرد انسان گرایی و نومفهوم گرایی قادر به پیش بینی گرایش به تفکر انتقادی دانشجویان علوم انسانی بوده و رویکرد نومفهوم گرایی، بیشترین میزان پیش بینی کنندگی را به خود اختصاص داده است (000/0p= ، 54/14=(1،364)F). با عنایت به نقش رویکردهای انسان گرایی و نومفهوم گرایی در توسعة گرایش به تفکر انتقادی، حرکت علوم انسانی به سمت رویکردهای غیر فنی در جهت تحول برنامه های درسی این حوزه پیشنهاد می گردد.
بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر سازگاری اجتماعی و خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان نقده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر سازگاری اجتماعی و خودکارآمدی اجتماعی دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان نقده بوده است. که با روش نیمه تجربی انجام گرفت. جامعه آماری آن عبارتند از کلیه دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان نقده در سال تحصیلی94-93 که تعداد کل آنان 2870 نفر می باشند. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس دو کلاس با 60 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از دو پرسشنامه استاندارد شده سازگاری اجتماعی کالیفرنیا و خودکارآمدی اجتماعی نوجوانان کنلی استفاده شد. برای تحلیل داده های گردآوری شده از آنالیزکوواریانس یکراهه استفاده شد و نتایج پژوهش نشان داد که: آموزش راهبردهای فراشناختی باعث افزایش خودکارآمدی اجتماعی و سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان نقده شد.
اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر تنظیم هیجانی، باورهای فراشناختی و نشخوار فکری زنان مطلقه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر تنظیم هیجانی، باورهای فراشناختی و نشخوار فکری زنان مطلقه انجام شد.\nروش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل تمام زنان مطلقه ی مراجعه کننده به مرکز مشاوره ی سنجش دانش آرامش شهرستان مشهد در سه ماهه ی ابتدایی سال 1394 بود. تعداد 30 زن مطلقه با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه برابر شاهد و آزمون تقسیم شدند. گروه آزمون طی دوازده جلسه ی گروه درمانی شناختی-رفتاری به روش مایکل فری تحت درمان قرار گرفت و بر روی گروه شاهد هیچ مداخله ای انجام نشد. پرسش نامه ی تنظیم هیجانی (CERQ-36) گارنفسکی و همکاران، پرسش نامه ی باورهای فراشناختی (MCQ-30) و پرسش نامه ی نشخوار فکری (RRS-22) نولن هوکسما به عنوان ابزار ارزشیابی استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 21 انجام شد.\nیافته ها: نتایج آزمون مانکووا نشان داد که تفاوت معنی داری بین گروه ها در تمام متغیرهای تنظیم هیجانی، باورهای فراشناختی و نشخوار فکری وجود دارد (005/0>P).\nنتیجه گیری: بر اساس نتایج، گروه درمانی شناختی-رفتاری بر تنظیم هیجانی، باورهای فراشناختی و نشخوار فکری، اثربخش است لذا به کارگیری این روش می تواند در زمینه ی کاهش علایم بعد از طلاق در زنان و حفظ و بهبود سلامت روانی آنان، نتایج مفیدی را به دنبال داشته باشد.
رابطه بین مهارتهای تفکر انتقادی با خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تفکر انتقادی توانایی دانشجویان را در مهارت حل مسأله افزایش می دهد و یکی از برون دادهای اصلی آموزش عالی و معیارهای اعتباربخشی مؤسسات است. تفکر انتقادی برای رشته های علوم پزشکی اهمیت ویژه ای دارد زیرا دانش آموختگان آن برای بالین بیمار آماده می شوند. انتقال دانش و مهارت ها از محیط کلاس به کلینیک و کاربرد آنها، به تفکر انتقادی نیازمند است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین مهارت های تفکر انتقادی با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم صورت گرفت.
روش : در این پژوهش توصیفی همبستگی در سال 1394، نمونه ای شامل 303 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی قم به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی بر حسب جنسیت انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه مهارت های تفکر انتقادی کالیفرنیا فرم(ب) و خلاقیت عابدی جمع آوری شد. سپس اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته: میانگین نمره تفکر انتقادی در بین دانشجویان این دانشگاه(3/15±9/84) و در حد ضعیف بود. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مهارتهای تفکر انتقادی با خلاقیت رابطه مثبت و معناداری وجود داشت(0/267 =r ؛ 000/0 =p). اما بین نمره تفکر انتقادی با پیشرفت تحصیلی(0/081 =r ؛ 0/284 =p) و نمره خلاقیت با پیشرفت تحصیلی(0/025 =r ؛ 0/741 =p) رابطه معناداری وجود نداشت. نتایج آزمون t مستقل نشان داد که بین میانگین نمره مهارت های تفکر انتقادی و خلاقیت دانشجویان دختر با پسر تفاوت معناداری وجود نداشت. اما بین پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر با پسر تفاوت معناداری وجود داشت (0/001=p). در نهایت، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که تنها مؤلفه خلاقیت پیش بینی کننده مناسبی برای تفکر انتقادی است.
نتیجه گیری: بهبود فرایند مهارت های تفکر انتقادی به ارتقای سطح خلاقیت دانشجویان منجر می گردد. به ویژه این که مهارت های تفکر انتقادی در دانشجویان رشته های مرتبط با مشاغل پزشکی و بهداشتی، ضرورتی مضاعف دارد.
مطالعه ی تطبیقی سبک های تفکر دانشجویان رشته های تحصیلی مختلف دانشگاه شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از پژوهش ها نشان داده است که سبک های تفکر و یا سبک های یادگیری بیش از هوش تبیین کننده کیفیت و میزان یادگیری دانشجویان است. سبک تفکر و یا اصطلاحات همپوش آن مانند سبک شناختی تفکر و سبک یادگیری به برتری های فرد در یادگیری اشاره دارد. با توجه به این که شناسایی روش های ترجیحی فراگیران، نقش مهمی در برنامه ریزی درسی و آموزشی رشته های دانشگاهی دارد، هدف این پژوهش مقایسه سبک های تفکر دانشجویان بر حسب رشته تحصیلی و جنسیت آنان بوده است. بدین منظور 350 دانشجوی رشته های علوم انسانی، علوم پایه و فنی- مهندسی (188 پسر و 162 دختر) دانشگاه شیراز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شدند و به پرسش نامه سبک تفکر (گراشا و ریچمن،1996) پاسخ دادند. پایایی ابزار پژوهش به وسیله ی آلفای کرونباخ و روایی آن به وسیله ی تحلیل عامل تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل واریانس چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که دانشجویان علوم پایه در مقایسه با دانشجویان علوم انسانی و مهندسی بیشتر از سبک های تفکر مسؤولیت پذیر و همکاری خواه استفاده می کنند. همچنین یافته ها روشن ساخت که پسران دانشجو در مقایسه با دختران بیشتر از سبک های تفکر مستقل و اجتناب کننده استفاده می کنند.
بررسی اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سندرم روده تحریک پذیر با وجود شیوع بالا و علائم مشخص، هنوز علت روشنی ندارد. به نظر می رسد عوامل روانشناختی در بروز و تشدید علائم این بیماری نقش قابل توجهی دارند، اما هنوز درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد، هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر سلامت روان و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود که در آن چهل نفر از بیمارانی که در 6 ماه نخست سال 1394 توسط پزشکان متخصص گوارش شهر اردبیل تشخیص سندرم روده تحریک پذیر دریافت کرده بودند، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و بگونه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. هر دو گروه به پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت و سلامت روانی گلدبرگ پاسخ دادند، سپس گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت نمود و آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. هر دو گروه پس از اتمام برنامه مجدداً پرسشنامه های پژوهش را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه و چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که در بیماران گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل کیفیت زندگی و سلامت روانی به طور معناداری بهبود یافته بود (01/0>P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد آموزش شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی در ارتقای سلامت روانی و بهبود کیفیت زندگی بیماران مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر موثر است