مقالات
حوزه های تخصصی:
در ادامه بحث از ویژگیهای عبادالرحمان، در این قسمت با اشاره به آیه 72 سوره مبارکه فرقان به دو ویژگی دیگر پرداخته شده است؛ یکی اجتناب از شهادت باطل و دیگری برخورد کریمانه.
در خصوص «شهادت زور» در «وَ الَّذِینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ» بین مفسّران اختلافنظر وجود دارد؛ برخی آن را به معنای خودداری از شهادت باطل تفسیر کردهاند، برخی به معنای خودداری از حضور در مجلس گناه و برخی نیز هر دو معنا را محتمل دانستهاند.
از دیگر ویژگیهای عبادالرحمان، برخورد کریمانه هنگام مواجهه با کسانی است که با سخن لغو خود قصد تضعیف ایمان آنان را دارند. اهمیت این مسئله زمانی دوچندان میشود که بدانیم انسان به واسطه یک عامل درونی تمایل دارد همرنگ گروه سنی و دوستان خود بشود. از اینرو، چنانچه با کسانی نشست و برخاست داشته باشد که اهل لغو هستند، به تدریج همانند آنها میشود؛ رفاقتی که چه بسا به نفاق میانجامد. بنابراین، بندگان شایسته خدا باید از رفیق بد نیز اجتناب ورزند.
پلورالیسم نجات در اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه «پلورال» (plural) به معنای کثرت و تعدّد، و واژه «پلورالیسم» (pluralism) به معنای کثرتگرایی یا گرایش به کثرت به کار میرود. پلورالیسم دارای انواعی از قبیل معرفتی، دینی، اخلاقی، نجات، فرهنگی و سیاسی است. از بین این انواع، موضوع این نوشتار «پلورالیسم نجات» است.
در این بحث، مسئله آن است که آیا سعادت و نجات اخروی و بهرهمندی انسانها از مواهب آن و ورود به بهشت، ویژه پیروان دین خاصی است یا پیروان ادیان متفاوت، از سعادت و نجات اخروی بهرهمندند؟ قایلان به پلورالیسم نجات، از عقیده دوم، که همان نجات پیروان ادیان متعدد و متکثّر است، دفاع میکنند.
خاتمیت و عقل در آثار شهید مطهّری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استاد مطهّری فیلسوف و متکلّمی آگاه به زمان بود که با احساس مسئولیت الهی، هر جا نیاز بود سؤالی پاسخ داده شود و حقیقتی از حقایق دین تبیین گردد، با سلاح تفکر و اندیشه پای در میدان مینهاد و به حق، با سرفرازی از آن بیرون میآمد. یکی از مباحثی که به عنوان یک موضوع جدید کلامی در زمان حیات ایشان مورد تحلیل قرار گرفت، بحث «خاتمیت و جاودانگی دین اسلام» بود. این بحث در واقع، پاسخی است در مقابل این سؤال، که با تغییر شرایط و مقتضیات زمان، چگونه میتوان به اعتقاد و عمل به قوانین ثابت اسلام در طول ادوار و زمانهای کاملاً متفاوت، دعوت کرد؟ اسلام چه ویژگیهایی دارد که شریعت خاتم تلقّی میگردد و چه تفاوتی بین ختم نبوّت وجود دارد؟ تغییر چهره زندگی بشر به دلیل اختراع ماشین و گسترش این تحوّلات به تمام شئون فردی و اجتماعی انسان، نزد عدهای به منزله نیاز به تغییر یا بیاعتنایی به دین تلقّی میگردد. اما استاد مطهّری در تبیین خاتمیت، با عنایت به تمایز نیازهای ثابت و متغیّر بشر، اساس جاودانگی اسلام را بر تطابق تام اسلام با فطرت انسان و امور ذیل میداند: توانایی انسان در دریافت و حفظ برنامه کلی حیات، حجیّت داشتن عقل در کشف و درک مصالح و مفاسد؛ و به رسمیت شناختن اجتهاد به منزله موتور محرّک اسلام که امکان تطبیق شرایط جدید را با اصول کلی فراهم میسازد. در این مقاله، تلاش شده است این خطوط مورد بررسی قرار گیرد.
معناشناسی اوصاف الهی از دیدگاه ابن میمون و قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«معناشناسی اوصاف الهی» یکی از مهمترین مباحث حوزه خداشناسی است. در این زمینه، این مسئله بررسی میشود که اگر خداوند دارای صفات است، آیا شناسایی این صفات ممکن است یا خیر؟ در صورتی که شناخت صفات خداوند ممکن باشد معنای آنها چیست؟ آیا همان معنایی که برای صفات انسان در نظر گرفته میشود، برای صفات الهی نیز مطرح است یا خیر؟ نظریههای متعددی در پاسخ به این پرسشها از سوی اندیشمندان ادیان گوناگون ارائه شده است؛ از جمله ابنمیمون در حوزه کلام یهودی و قاضی سعید قمی در حوزه کلام اسلامی به این بحث پرداخته و قایل به الهیّات سلبی شدهاند؛ یعنی معنای اوصاف الهی را غیر قابل شناخت دانسته و آنها را به صفات سلبی برگرداندهاند. این مقاله دیدگاه این دو اندیشمند مسلمان و یهودی را مورد بررسی و نقد قرار داده است.
حقیقت غایی در آیین هندو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هندوئیسم،1 آیینی است که امروزه بر بیشتر سرزمین هند حاکم است و بیشترینه مردم آن دیاربدان اعتقاد دارند، به گونهای که بیش از هشتصد میلیون نفر بدان گرایش دارند. یکی از اساسیترین بخشهای این آیین در ناحیه اعتقادات، نگاه این عده به حقیقت غایی و امر الوهی است. این آیین در دورانهای مختلف خود، نگرشهای گوناگونی به این مهم داشته است. در دورانی طبیعتپرستی بر این آیین حاکم بود و در زمانی دیگر، شرک و در زمانی دیگر، تا حدّی نگاههای پنتئیستی. در این مقاله، این موضوع مورد بحث قرار گرفته است.
علم سکولار یا علم دینی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علم سکولار با حذف خدا و ماوراءالطبیعه از حوزه علم شروع میشود، با تقلیل جهان طبیعت به جنبه تجربهپذیر و کمیّتپذیر آن و حذف معارف غیرتجربی از قلمرو معارف بشری ادامه مییابد، به تفکیک میان علم و اخلاق ختم میشود و هدفش کسب قدرت است و هیچگونه توصیه اخلاقی را حتی برای کسانی که قدرت فراوانی در اختیارشان قرار میدهد به همراه ندارد. در مقابل، علم دینی مدعی است که حذف خدا از قلمرو علم امکانپذیر نیست و در حقیقت، هر علمی از آن نظر که شناخت آیات خداست نوعی خداشناسی محسوب میشود و عدم عنایت به عالم معنا و ماورای طبیعت در حوزه علم مساوی است با درافتادن در ورطه نیهلیسم. و به رسمیت نشناختن معارف وحیانی و شهودی، منجر به از دست دادن چیزی است که لازمه اساسی تکامل بشر بوده و در خود عالم طبیعت هم رازهایی فراتر از آنچه با میزان تجربه و کمیّت قابل سنجش است وجود دارد. هدف علم جستوجوی حقیقت است و اخلاق هم لازمه علم است و تفکیک این دو از یکدیگر عواقب جبرانناپذیری به بار خواهد آورد، و در صورتی که علم تمامی عوامل مزبور را، که لازم و ملزوم یکدیگرند، نداشته باشد اصلاً شایسته نام «علم» نیست.
نگاهی انتقادی به مبانی معرفتشناسی فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«معرفتشناسی فمینیسم» رویکردی است نوظهور که با تکیه بر تأثیر مستقیم عنصر جنسیت بر معرفت در جامعه غربی متولد شد. اگرچه غایت و هدف این رویکرد به منظور از میان برداشتن تبعیض ادعا شده در معرفت است؛ با این حال، بحث تازهای در عرصه معرفتشناسی مطرح میسازد که پیش از این در معرفتشناسی برجسته نشده بود. رویکردهای سهگانه رادیکال، لیبرال، و از لحاظ دیدگاه هر کدام با توسّل به معرفتشناسیهای پیش از خود، به نحوی موضوع تأثیر جنسیت بر امر شناخت را مورد بررسی قرار دادند. با اینهمه، این رویکردها در درون خود، از مبانی معرفتشناسی حاکم بر عصر نوین بهره برده و به نوعی آنها را مبنای کار خود قرار دادهاند. به عبارت دیگر، درون هر رویکرد معرفتشناسی فمینیستی، خواه رویکردی حداقلی باشد یا حداکثری، عناصری مانند تفکیک دکارتی سوژه و ابژه، عقل دکارتی، توجه به جایگاه سوژه، ذاتگرایی و واقعیت ثابت قابل مشاهده و ردگیری است. از اینرو، بررسی این مبانی کمک زیادی به روشن شدن معرفتشناسی فمینیسم میکند.
اخلاق کاربردی و چالشهای پیش رو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق کاربردی حوزهای از تفکر است که کاربردی شدن فلسفه در آن به خوبی قابل مشاهده است. از زمان شکلگیری رشتهای علمی به نام اخلاق کاربردی بیش از چند دهه نمیگذرد، اما با وجود، این ریشههای آن را به خوبی میتوان در سخنان فیلسوفان پیشین پیجویی کرد. در اخلاق کاربردی مسئله اصلی این است که آیا میتوان اخلاق و رفتار انسانها را تحت یک قاعده یا اصلِ عام و کلی نظام بخشید یا خیر.
این نبشتار که ترجمه مقالهای تحت عنوان «اخلاق کاربردی و چالشهای آن» است، به بررسی چالشهایی که اخلاق کاربردی با آن مواجه است، میپردازد. مهمترین این چالشها عبارت است از: مسئله شکّاکیت اخلاقی که در آن مسئله نسبیت و ذهنگرایی اخلاقی مطرح میشود. مسئله تخصص اخلاقی امکان حصول چنین تخصصی؛ و تأثیر و جایگاه دلایل در اخلاق نیز از دیگر مسائل مطرح شده میباشند. در انتها نویسنده با اینکه میپذیرد بعضی معضلهای اخلاقی با اصول و قواعد کلی قابل حل نیستند، اما به نوعی ابراز میدارد که این اصول و قواعد عام بر اخلاق انسان حاکم هستند.