مقالات
حوزه های تخصصی:
علّامه طباطبائی از مفسرانی است که با رویکردی اجتماعی به تفسیر آیات قرآن می پردازد. ادب اجتماعی از مباحث ایشان در تفسیر المیزان است که مقاله حاضر می کوشد با بررسی آن، گامی در جهت احیای سبک زندگی اسلامی بردارد. بنابراین، با روش اسنادی و نوعی تحلیل محتوای کیفی در این تفسیر به تحلیل، تبیین و تفسیر آداب اجتماعی قرآنی می پردازد.
نکته اساسی در این تحقیق این است که آداب اجتماعی دارای تنوع و گوناگونی در قرآنند. این آداب به دلیل آثار مطلوبی که در جامعه بر جای می گذارند، نه تنها نظام اجتماعی اسلامی را سامان دهی می کنند، بلکه فرد را نیز در مسیر سعادت و کمال مطلوب قرآن راهبری می نمایند. اساس آداب اجتماعی در قرآن بر محوریت تقوا، اخلاص و ایمان قرار داشته و ریشه اصلی آن خدامحوری و آخرت گرایی است. قرآن منظومه رفتارهای اجتماعی انسان را بسیار هدفمندانه وضع نموده است.
سبک زندگی از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
سبک زندگی از موضوعات میان رشته ای است که به منزله نقشه راه زندگی قابل بازخوانی در فرهنگ اسلامی است. بررسی این موضوع از منظر شخصیت هایی که سبک ساز هستند زمینه وصول به حیات طیبه را هموار می سازد. علّامه طباطبائی به عنوان عنصری سبک ساز، توحیدمحوری را سرلوحه شیوه زندگی و مبنای اساسی آن قرار داد. هدف اصلی پژوهش، استخراج الگوی سبک زندگی از منظر علّامه طباطبائی است. روش تحقیق بر اساس مطالعه تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای می باشد. یافته ها حاکی از آن است که سبک زندگی از منظر علّامه در وظایف و مسئولیت های زندگی تجلی می یابد. وظایف انسان در ارتباط با خدا، خود و دیگران از محورهای عمده سبک زندگی از دیدگاه علّامه طباطبائی است که مهم ترین آن در ارتباط بنده با خدا به ظهور می رسد. اختصاص بهترین اوقات به برقراری ارتباط با خدا در قالب نماز و نیایش، کمک گرفتن از نماز و روزه در مشکلات و توسل به پیامبر صلی الله علیه و آله و اولیای خدا، خودشناسی و داشتن روابط عاشقانه همسران در قالب اصول سه گانه تسکین، مودت و رحمت، از جمله الگوهای رفتاری در سبک زندگی از نگاه علّامه طباطبائی است.
تأثیر ایمان به معاد بر تربیت اجتماعی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
یکی از آثار ایمان به معاد، اعتقاد به رویارویی انسان با پرونده عمل است. عمل می تواند فردی یا اجتماعی باشد. شاید در بین افراد متدین، عمل فردی و ارتباط آن با معاد کمتر مورد بحث باشد؛ چون اکثریت افراد به این مسئله توجه دارند، اما یکی از مسائلی که در بین افراد به ویژه مسلمانان مخفی مانده است، عمل اجتماعی و آثاری است که نوع رفتار اجتماعی و تقابل افراد با هم در جامعه به جای می گذارد و در قیامت مورد بررسی قرار می گیرد. ازاین رو، مقاله حاضر که به شیوه توصیفی تحلیلی و بر مبنای آثار و نظریات دانشمند و فیلسوف شهیر، علّامه طباطبائی، گردآوری شده است، می کوشد با استفاده از نظریات گران سنگ ایشان، اهمیت و ضرورت توجه به معاد، بخصوص در زمینه مسائل اجتماعی را تبیین نماید. در این مقاله با تأکید بر نقش ایمان به حیات پس از مرگ به عنوان عامل کنترل کننده در اعمال و رفتار اجتماعی، ارتباط میان عالم پس از مرگ و زندگی اجتماعی انسان و برخی از پیامدهای تربیتی ایمان به این اصل مانند مسئولیت پذیری، امنیت و عدالت اجتماعی، صبر و خویشتن داری، فداکاری، هدفمندی، امیدواری، تحکیم روابط انسانی و وفای به عهد و آینده نگری مورد بررسی قرار گرفته است.
سنت های تربیت ساز در المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
در «المیزان» مفاهیم متعددی وجود دارد که می توانند نزدیک با مبانی، اصول، اهداف، روش ها و مراحل تعلیم و تربیت باشند. این مقاله به دنبال استنباط مفاهیمی از تفسیر المیزان است که با مبانی تعلیم و تربیت در ارتباط است؛ به ویژه آن دسته از مبانی که به عنوان مبانی هستی شناختی تربیت و به طور خاص، «سنت های تربیت ساز» شناخته می شوند. به طورکلی، سنت های الهی را می توان به دو قسم منقسم کرد: سنت های اخروی و سنت های دنیوی؛ دسته اول، سنت هایی هستند که به زندگانی آن جهانی و مسئله پاداش و کیفر اخروی مربوط است و دسته دوم، به رفتارهای اجتماعی انسان و نتایج این جهانی آن می پردازد. منظور از سنت های تربیت ساز در اینجا، دسته دوم از این سنت ها، یعنی سنت هایی است که به رفتارهای اجتماعی انسان و نتایج این جهانی آن مربوط می شود. از مهم ترین سنت های تربیت ساز، می توان به سنت امتحان و ابتلاء، سنت ارسال رسل، سنت هدایت، سنت استدراج، سنت املاء و امهال، سنت قطعی پیروزی حق بر باطل (که هدف خداوند متعال در قرآن کریم از طرح آنها به مناسبت های مختلف، تربیت انسان ها و ارائه طریق سلوک به سوی سعادت و کمال بوده)، اشاره کرد.
کارکرد بعد عبادی در سعادت دنیوی از دیدگاه علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله از چشم انداز فلسفه دین و الهیات کلامی با روش توصیفی تحلیلی وارد قلمرو مباحث کارکردهای دین گردیده و به بررسی نظریه علّامه طباطبائی پیرامون تأثیر بعد عبادی دین در سعادت دنیوی انسان پرداخته است. در ابتدا با تبیین کارپایه های مفهومی و ارائه تعاریف علّامه طباطبائی از معنای «دین»، «سعادت» و «عبادت»، دیدگاه علّامه در این زمینه تبیین گردیده و به رد نظریات رقیب مبادرت شده است. یکی از این نظریات رقیب، اصل تأثیر دین در سعادت دنیوی را انکار می نماید و دیگری هرچند منکر تأثیر دین در سعادت دنیوی نیست، ولی این تأثیر را مربوط به بعد عبادی نمی داند. آن گاه در این مقاله وجوه مستقیم و غیرمستقیم کارکرد بعد عبادی دین در سعادت دنیا بیان شده است. تأثیر عبادات در خوشبختی دنیایی از طریق تأثیر در ارتقای فردی و اجتماعی، دستیابی به حاجات دنیوی در اثر استجابت دعا، ایجاد بداء، تبدیل نقمت های دنیوی به نعمت ها، ایجاد احساس رضایت مندی و بهره مندی از لذات ویژه و تأثیر مثبت دین در زندگی اجتماعی از زمره این کارکردهاست.
جایگاه موعظه و تذکر در تربیت دینی از منظر علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
از روش های تربیت دینی «تذکر» و «موعظه» است. موعظه دعوت به نیکی توأم با خیرخواهی و رقت قلب است. واژه هم معنای آن، «نصیحت» و «تذکر» است که به معنای پند و اندرز مشفقانه به انگیزه اصلاح و تربیت می باشد. موعظه حسنه در قرآن به عنوان روش تربیت دینی در موضوعات اعتقادی و مسائل اخلاقی و اعمال و آداب عبادی به کار رفته است. علّامه طباطبائی با توجه به آیات قرآن، بر این باور است که اگر واعظ و متعظ از شرایط علمی و اخلاقی و اعتقادی مناسبی برخوردار باشند، و نیز محتوای وعظ و اندرز دعوت به خدا باشد، سبب بیداری دل ها و تربیت و تهذیب نفوس انسان ها می شود. یادآوری نعمت ها و حوادث تاریخی در قرآن برای غفلت زدایی و رشد تربیت دینی آمده است. در این پژوهش، تفسیر و تحلیل آیات موعظه و واژه های مرتبط آن، با توجه به دیدگاه تفسیری علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان مورد تحقیق و ارزیابی قرار گرفته است.
بررسی رویکرد تطبیقی دیدگاه های علامه طباطبائی و پارسونز نسبت به مدیریت خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
مقاله حاضر که با هدف بررسی مقایسه ای مدیریت خانواده از دیدگاه علّامه طباطبائی و پارسونز تهیه شده است، به دنبال پاسخ گویی به این سؤال اصلی بود که میان آرای علّامه طباطبائی و پارسونز نسبت به مدیریت خانواده چه تشابهات و تمایزهایی وجود دارد؟ جمع آوری اطلاعات و انجام این پژوهش با روش اسنادی صورت گرفته است. این پژوهش از یک سو، دارای رویکردی میان رشته ای بین اخلاق و جامعه شناسی است و از سوی دیگر، پژوهشی علمی دینی به شمار می رود. در این مقاله ابتدا الگوهای مدیریتی در خانواده مطرح شده اند، سپس به دیدگاه های علّامه طباطبائی و پارسونز در خصوص مدیریت خانواده اشاره شده است.
بر اساس دستاوردهای این پژوهش، علّامه طباطبائی در خصوص مدیریت خانواده بر تفکیک نقش ها و تعقل تأکید ورزیده و پارسونز به تفکیک نقش ها و اصل سازش ناپذیر بودن آن اشاره کرده است. البته بین دیدگاه علّامه طباطبائی و پارسونز پنج تشابه و چهار وجه تمایز وجود دارد که در این نوشتار بدان اشاره شده است.