مطالب مرتبط با کلید واژه " واحد "
حوزه های تخصصی:
معناشناسی اوصاف الهی از دیدگاه ابن میمون و قاضی سعید قمی
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۱
حوزه های تخصصی:
«معناشناسی اوصاف الهی» یکی از مهمترین مباحث حوزه خداشناسی است. در این زمینه، این مسئله بررسی میشود که اگر خداوند دارای صفات است، آیا شناسایی این صفات ممکن است یا خیر؟ در صورتی که شناخت صفات خداوند ممکن باشد معنای آنها چیست؟ آیا همان معنایی که برای صفات انسان در نظر گرفته میشود، برای صفات الهی نیز مطرح است یا خیر؟ نظریههای متعددی در پاسخ به این پرسشها از سوی اندیشمندان ادیان گوناگون ارائه شده است؛ از جمله ابنمیمون در حوزه کلام یهودی و قاضی سعید قمی در حوزه کلام اسلامی به این بحث پرداخته و قایل به الهیّات سلبی شدهاند؛ یعنی معنای اوصاف الهی را غیر قابل شناخت دانسته و آنها را به صفات سلبی برگرداندهاند. این مقاله دیدگاه این دو اندیشمند مسلمان و یهودی را مورد بررسی و نقد قرار داده است.
قاعده الواحد و فاعلیت الهی
حوزه های تخصصی:
چکیده
از جمله قواعد فلسفی در باب علیت، قاعده معروف «الواحد» است که با اصل سنخیت علت و معلول ارتباط تنگاتنگ دارد. در منظر بسیاری از حکیمان، این قاعده بدیهی تلقی شده، در عین این که از منظر برخی با اشکالها و پرسشهای جدّی در خصوص قلمرو آن روبهرو شده است، از جمله اینکه: قاعده الواحد با فاعلیت و قدرت مطلقه الهی تعارض دارد، بهگونهای که برخی علیت الهی را از شمول قاعده خارج کردهاند. این مقاله ضمن تبیین اصل قاعده و قلمرو آن، به اشکال محدودیت قدرت الهی پرداخته و پاسخ حکیمان را در این خصوص نقد و تحلیل میکند و سرانجام به این نتیجه میرسد که نه تخصیص در قاعده عقلی «الواحد» صحیح است و نه محدودیت در قدرت مطلقه الهی رواست، بنابراین، هیچ تناقضی میان مفاد قاعده الواحد و براهین دالّ بر اطلاق فاعلیت الهی وجود ندارد.
رساله ای در استدلال بر روش ضرب و تقسیم شصتگانی منسوب به شرف الدین طوسی
حوزه های تخصصی:
حساب شصتگانى که از ارکان حساب دوره اسلامى به شمار مى رود، علاوه بر محاسبات نجومى، در محاسبات دقیق، مانند به دست آوردن جذر و کعب اعداد صحیح غیر شصتگانى نیز کاربرد داشته است و ریاضیدانان مسلمان، پیش از ابداع و رواج کسرهاى اعشارى، براى نمایش قسمت کسرى اعداد از کسرهاى شصتگانى بهره مى جستند. نظام عددنویسى و حساب شصتگانى سابقه اى بس طولانى در تاریخ ریاضیات دارد. سومرى ها در حدود 2000 ق. م این نظام عدد نویسى را ابداع کردند و حساب مبتنى بر آن را گسترش دادند. حساب شصتگانى متشکل از چهار عمل اصلى و استخراج جذر و کعب اعداد شصتگانى است. رسالهء مورد بررسى در این مقاله که منسوب به شرف الدین طوسى، ریاضیدان بزرگ ایرانى است- دربرگیرندهء استدلال بر روش ضرب، تقسیم شصتگانى، برمبناى تناسب است.
نقد و بررسی دیدگاه ابوالبرکات بغدادی درباه چگونگی پیدایش کثیر از واحد
حوزه های تخصصی:
ابوالبرکات بغدادی قبل از بیان دیدگاه مختار خویش درباره مسئله چگونگی پیدایش کثیر از واحد، با نگاه تاریخی، نظریه مشائیان را تبیین می کند و سپس به نقد دیدگاه حکیمان مشایی می پردازد و در نهایت دیدگاه خویش را در طی چهار تقریر بیان می کند. در نقد و بررسی دیدگاه او نکات ذیل قابل طرح اند. او در بررسی دیدگاه مشائیان دچار خطای تاریخی شده است. میان دیدگاه او و برخی از متکلمان مشابهت ها و اختلاف هایی دیده می شود. ابوالبرکات به دیدگاه های فارابی و ابن سینا اشراف کامل ندارد و حتی در بیان نظریه خویش دچار تزلزل است. در دیدگاه او روابط موجودات در عوالم متعدد به صورت دقیق بیان نشده اند. ابوالبرکات در بیان دیدگاه خویش به هیئت بطلیموسی بی توجه بوده و نقد او بر نظریه حکیمان مشایی صائب نیست.
احد، توحید و موحد
حوزه های تخصصی:
الهیات قرآن بیش از هر چیز بر یگانگی خداوند تکیه کرده است و شعار نخستین قرآن کریم «لا اله الا الله» میباشد، شعاری که بیش از 60 بار در قرآن تکرار شده است و اولین سخن پیامبر (ص) کلمه توحید و اخلاص میباشد. احد در مورد یکتا و یگانه دانستن و یگانگی خداوند متعال از نگاه هستیشناسی است، مرز میان کفر و ایمان تلقی شده و با اعتقاد به آن است که انسانی موحد میشود. این مقاله درصدد است که با استدلال متوسط همین معانی را افاده کند.
قاعده الواحد در ترازوی سنجش (با تاکید بر مبانی حکمت متعالیه)
حوزه های تخصصی:
«الواحد لایصدر عنه الا الواحد» مفاد قاعده ای است که در فلسفه ی اسلامی اهمیت و کاربرد های فراوانی دارد. فلاسفه برجسته مسلمان همچون ابن سینا ، میرداماد و ملاصدرا این قاعده را پذیرفته اند و براهینی را بر اثبات آن اقامه کرده اند؛ از طرف دیگر برخی از متکلمین منکر این قاعده شده اند و با طرح نقض ها و اشکالاتی به دنبال تضعیف این قاعده بوده اند. قاعده الواحد طبق مبانی حکمت متعالیه دارای مفاهیمی است که منشأ بسیاری از اشکالات منکرین این قاعده به توجه نکردن به معنای صحیح همین مفاهیم است. در این نوشتار ابتدا با توضیح و تبیین مفاهیم این قاعده، با رویکردی صدرایی براهین و اشکالات این قاعده مورد تحلیل بررسی قرار گرفته است و اگرچه برخی از برهان مشائین بر این قاعده خالی از اشکال نیست اما طبق مبانی حکمت متعالیه برهان محکم تری بر آن اقامه شده و از نقض ها و اشکالات وارده بر آن پاسخ داده شده است.
خداناباوری اصل موضوعی در اندیشه آلن بدیو
حوزه های تخصصی:
آلن بدیو، فیلسوف معاصر فرانسوی، در شمار اندیشمندانی است که ظرف یک دهه اخیر توجه بسیاری را در ایران برانگیخته و بخش های متفاوتی از اندیشه او بررسی شده است. اما در میان پژوهش ها و مباحث جاری پیرامون بدیو، نسبت اندیشه او با الهیات از جمله مباحثی بوده که از آن غفلت شده و با وجود اهمیت اساسی، از این زاویه به آثار او نگریسته نشده است. د نوشتار حاضر بر آنیم تا با تحلیل تأثیرات الهیاتی هستی شناسی بدیو، نحوه مواجهه او با ایده خداوند را آشکار کنیم و از این طریق، بخش کوچکی از خلأ نظری را در این حوزه پوشش دهد. بر این اساس، در ابتدا توصیف بسیار مختصری از مبانی هستی شناسی بدیو ارائه خواهد شد تا امکان ورود به مبحث خداوند در این دیدگاه فراهم شود. در ادامه نیز با بررسی دقیق تر الگوی پیشنهادی بدیو در قالب گونه ای خداناباوری اصل موضوعی، به برخی نقدهای ممکن بر این رویکرد اشاره خواهد شد.
ریاضیات، هستی شناسیِ نیستی (نقدی بر هستی شناسی آلن بدیو)
حوزه های تخصصی:
آلن بدیو، فیلسوف معاصر فرانسوی، به تبیین گونه ای هستی شناسی مبتنی بر مفهوم نیستی پرداخته است، چارچوبی هستی شناسانه موسوم به هستی شناسی تفریقی که از کثرتی محض سخن می گوید. داعیه بنیادین این قسم هستی شناسی را تز«ریاضیات هستی شناسی است»، تشکیل می دهد که به باور بدیو تنها از طریق نظریه مجموعه ها قابل تبیین است. او می کوشد تا به یاری ریاضیات، مفهوم واحد را به طور کامل از هستی شناسی کنار گذارد. در این مقاله پس از معرفی عناصر کلیدی هستی شناسی تفریقی و بررسی اجمالی ارتباط اصول موضوعه نظریه مجموعه ها با نیستی، هستی شناسی مبتنی بر نیستی وکثرت محض مورد بررسی و نقد قرار می گیرد.
تبیین قرآنی - عرفانی احدیت
احدیت، قله توحید است که سوره توحید این مرتبه را گزارش می کند؛ آن هم در ظاهری سهل و ممتنع و ساختاری سلبی که از معرفی های اثباتی معمول، متفاوت است. در نوشتار حاضر با روش معناشناختی (واژه شناختی، روابط هم نشینی، جانشینی و سیاق) و تحلیل روایات و تفاسیر، مفهوم قرآنی احد، واکاوی و سپس با احدیت عرفانی، مقایسه و موازنه و درنهایت، فضای ادراکی آن به تصویر کشیده شده است. توصیفات سلبی از احدیت به شناخت پذیر نبودن آن اشاره دارند. خدایی که در وهم و اندیشه و وصف بیاید، نه خدای مطلق که خدای مخلوق در اعتقاد است. همچنین اوصاف سلبی از نسبت بسیار نزدیک ذات با موجوات حکایت دارد؛ نسبتی که حتی تعبیر نزدیک نیز برای آن نارسا است و جایی برای غیریت و استقلال باقی نمی گذارد؛ چنانکه عارفان وحدت وجودی با نظریه تجلی، از راز عینیت حق و خلق پرده برداشته اند. احدیت در یگانگی ادراک می شود. این یگانگی با تجلیات محبوبی و فنای محب از محبی و ورود او در محبوبی حاصل می شود. به نوعی انسان تبدل وجودی می یابد و خدا در انسان فردیت می یابد (قرب نوافل) و او در خدا فانی (قرب فرائض) و با خدا یگانه می شود.
کارکردهای قاعده ی «تحقق مفاهیم گوناگون به وجود واحد» در فلسفه ی ملاصدرا
منبع:
اندیشه دینی دوره هجدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۶۷
113 - 130
از مبانی تأثیرگذار در حکمت صدرایی، «تحقق مفاهیم گوناگون به وجود واحد» است که با وجود پژوهش های فراوان ازسوی صدراپژوهان، به نقش و جایگاه آن پرداخته نشده است. پژوهش حاضر حاکی از آن است که بسیاری از نوآوری های فلسفی ملاصدرا در گروی فهمِ دقیقِ جایگاه قاعده ی «تحقق مفاهیم گوناگون به وجود واحد» است. به کارگیری این قاعده ازسوی ملاصدرا و ارائه ی دیدگاه نوین و نقد آرای پیشنیان در مسائلی چون رابطه عاقل و معقول، ترکیب اتحادی، اصالت وجود و ماهیت، تبیین ملاکِ حمل شایع صناعی، رابطه ی نفس و قوا و رابطه ی اسما و صفات با ذات الهی، از یافته های این پژوهش است که به تفصیل بدان اشاره می شود. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی-تحلیلی است که با مراجعه و استفاده از منابع اصلی صورت گرفته است.
تأملی بر نحوه انتزاع کثیر از واحد و اتصاف واحد به کثیر
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
151 - 166
مشکل انتزاع مفاهیم کثیر از ذات بسیط یکی از انگیزه های اصلی گرایش به الهیات سلبی است کما این که قول به عینیت ذات و صفات بدون تصحیح کیفیت انتزاع مفاهیم کثیر ناتمام است. در پاسخ به نحوه انتزاع کثیر از واحد چند نظریه مطرح شده است: الف) انتزاع مفاهیم از صفات متعددی که عین ذاتند. ب) انتزاع مفاهیم از آثار حضرت حق. ج) انتزاع مفاهیم از حیثیت واحد وجود و... لکن همه این راهکارها ناتمام است لذا راهکار پیشنهادی ما آن است که اوصافی که ما از خود و دیگران انتزاع می کنیم را با توجه به اینکه خداوند متعال منشأ جمیع کمالات بوده و فاقد شیء نمی تواند معطی شی باشد، با تجرید از شوائب امکانی، به ذات احدی نسبت می دهیم و او را واجد جمیع اوصاف کمالی می دانیم؛ اگرچه راجع به کیفیت اتصاف سکوت اختیار کرده و تنها اصل اتصاف را اثبات می نمائیم.
بررسی مفهوم خدا در انئادها و اثولوجیا
بحث از مفهوم خدا با بررسی صفات خدا و نسبت آن با ذات و وجود خداوند به دست می آید. هریک از فلاسفه پیش از افلوطین، بنا بر مبانی خود این مسئله را بررسی کرده اند. پرسش ما این است که مفهوم خدا در انئادها و اثولوجیا چگونه تبیین می شوند؟ چقدر با هم هم پوشانی دارند؟ و چه تفاوتی دارند؟ آیا می توان آن دو را یکی دانست و یک تبیین برای هردو ارائه داد؟ مفهوم خدا در انئادها و اثولوجیا یکی نیست؛ گاه با هم در یک راستا هستند و گاه در تضاد و تقابلند. کتاب اثولوجیا در مسئله «خدا» رویکردی ارسطویی دارد و از وجود، علیت و فعل محض سخن می گوید اما در انئادها، خدا «واحد» و «فراوجود» است. ذکر تمثیل های خورشید، آتش و نور در انئادها بیشتر یادآور افلاطون و متأثر از اوست. در این مقاله باید ابتدا بدانیم مراد از «وجود» در انئادها و اثولوجیا چیست؟ سپس، شاخصه های دیگر خداوند در انئادها و اثولوجیا را بررسی می کنیم تا به فهمی مناسب از مسئله خدا و همچنین، مفهوم خدا در اندیشه افلوطین برسیم.
عدد در اندیشه اخوان الصّفا
خلقت موجودات از دید اخوان الصفا، بر پایه نظام عدد استوار است؛ یعنی نظام خلقت موجودات عالم ماده از مصدر احدیّت در نظام اعداد رخ می نماید که پیوستگی، انسجام و سلسله مراتب ویژه ای دارد. انسجام و پیوستگی مراتب عالم روح نیز در این نظام عددی نمایان است. این مقاله صورتی را از منظومه فکری این گروه درباره «نظریه عدد»، استخراج و تفسیر می کند.
استلزامات یگانه انگاری درباره اصل منشأ در اندیشه پیش سقراطیان
منبع:
هستی و شناخت جلد پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
41 - 60
هدف این مقاله پی جویی چگونگی تبیین نسبت واحد و کثرات در تفکر نخستین فلاسفه پیش سقراطی است. بحث از واحد/کثرات به طور خاص در بحث از نسبت اصل منشأ واحد و چگونگی پیدایش موجودات به عنوان کثرات مبتنی بر آن اصل منشأ مطرح می شود. نخستین فلاسفه پیش سقراطی پس از پذیرش اصل منشأ واحد، به روش های مختلف برای تبیین نسبت واحد/کثرات کوشیدند. این تبیین ها را می توان در سه جریان اصلی طبقه بندی کرد: 1. تالس، آناکسیمینس و آناکسیماندر هم اصل منشأ واحد و هم کثرات یا موجودات را می پذیرند؛ 2. علی رغم پذیرش وجود واحد/کثرات، فهم کسنوفانسی و هراکلیتوسی از اصل منشأ واحد به گونه ای به این تشخیص می انجامد که وضع اصل منشأ واحد با پذیرش کثرات همساز نیست؛ 3. پارمنیدس اصلی ترین نماینده جریان سوم است که در آن وجود کثرات مطلقاً نفی می شود. نشان خواهیم داد که در این سه جریان، مفاهیم «واحد»، «کثرات» و «نسبت واحد و کثرات» چگونه بسط و تحول می یابد و زمینه را برای شکوفایی حداکثری رویکرد یگانه انگارانه به اصل منشأ تدارک می بیند.