مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقال شرحی است بر کلام امام محمدباقر علیه السلام در باب اوصاف شیعیان واقعی. یکی از این اوصاف، همه امور را به خدا سپردن با هدف نیل به آسایش و آرامش در زندگی است. انسان در نظام تکوین معمولاً به دنبال ارضای غرایز خود است و در این ساحت به تکلیف و وظیفه نمی اندیشد. اما افزون بر این، خداوند برای دستیابی به اهداف بالاتر و کمال و قرب الهی، تکالیفی معین کرده است. این نظام تشریع بر نظام تکوینی و اسباب و مسببات مبتنی است. یکی از اهداف بزرگ انبیاء این است که چشم بشر را به حقایق و معارف پنهان باز کنند تا ظواهر دنیا آنان را نفریبد. برخی انسان ها از نظام تکوین بهر ه ای نیکو می برند و از نعمت های بی شمار الهی در چارچوب نظام تشریع استفاده می کنند. اینها از سنخ نعمت های مادی نیست، همچون انس با خدا، باز شدن چشم بصیرت به حقایق، نورانیت دل و... . این سنت الهی در مورد جامعه هم ساری و جاری است؛ خدای متعال به جامعه ای که مردمش اهل تقوا باشند و در کنار احترام به احکام اسلامی آنها را اجرا کنند، برکت می دهد.
مبانی معرفت شناختی استکبارستیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استکبارستیزی ازجمله موضوعات مبتلابه اجتماعی است، و تحلیل و بررسی آن موجب عمق بخشی بیشتر آن می گردد. ازجمله مسائلی که در رابطه با استکبارستیزی مطرح می شود، پشتوانه عقلانی و به طور خاص مبانی معرفتی این موضوع است. آیا استکبارستیزی از مبانی معرفتی پیروی می کند؟ پذیرش کدام مبانی معرفتی منجر به استکبارستیزی می گردد؟ در این مقاله با روش عقلی به بررسی مبانی معرفت شناختی این موضوع پرداخته شده، و در نهایت چگونگی تأثیر این مبانی در استکبارپذیری یا استکبارستیزی نشان داده شده است. برای نمونه امکان شناخت ازجمله این مبانی است که عدم پذیرش آن موجب شک گرایی یا نسبی گرایی شده و در آن صورت مبارزه با استکبار ناموجه خواهد بود. همچنین واقع نمایی گزاره های ارزشی و ارزش معرفت شناختی گزاره های استکباری نیز از دیگر مبانی معرفت شناختی استکبارستیزی هستند که پذیرش آنها تأثیر بسزایی در این موضوع خواهد داشت.
چالش های پیش روی مبناگرایی در فلسفه غرب با نگاهی به رویکرد علامه طباطبائی به مبناگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبناگرایی دیدگاهی است درباره ساختار باورهای موجه، که باورها را به دو دسته تقسیم می کند؛ یکی باورهای پایه، که برای موجه بودن نیازی به سایر باورها ندارند؛ و دیگری باورهای غیرپایه، که برای موجه بودن نیازمند باورهای دیگر هستند. مبناگرایان درباره دو مطلب مهم اختلاف نظر دارند: یکی تبیین آنان از چگونگی موجه شدن باورهای مبنایی و دیگری تبیین آنان از نحوه تسری توجیه از باور مبنایی به باورهای غیرمبنایی. رویکردهای مختلف به این دو مطلب باعث قرائت های مختلفی از مبناگرایی شده که در یک تقسیم بندی کلی می توان به «مبناگرایی شدید» و «مبناگرایی معتدل» اشاره کرد که امروزه شاهد نقدهای مختلفی نسبت به هر دو رویکرد هستیم.هدف مقاله حاضر که با روش کتابخانه ای و توصیفی صورت گرفته، این است که مهم ترین نقدهای ارائه شده به مبناگرایی را گردآوری کرده و بیانی اجمالی از مبناگرایی علامه طباطبائی، به عنوان نماینده معاصر حکمت متعالیه، ارائه دهد. در نهایت خواهیم دید که رویکرد علامه طباطبائی به مبناگرایی، فاقد بسیاری از نواقص موجود در مبناگرایی غربی است.
ادله صدرالمتألهین بر تشکیک با تقریر استاد فیاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین به عنوان مبدع مسئله سرنوشت ساز و پرکاربرد تشکیک در فلسفه اسلامی شناخته می شود. او با ابتکار مثال زدنی تشکیک را بر پایه اصالت وجود بنا نهاد. امروزه در بین مفسران، تفاسیر متعددی از تشکیک صدرایی وجود دارد. در میان این تفاسیر، تفسیر استاد فیاضی مقارنت ویژه ای با وحدت شخصی وجود یافته است. در تفسیر مدعایی ایشان تشکیک به معنای موجودیت همه موجودات به عین وجود واجب تعالی است. در حقیقت یک وجود بسیط و بحت اطلاقی، بیشتر محقق نیست و کثرات علی رغم موجود بودن، وجودی غیر از وجود حق تعالی ندارند و به عین وجود او موجود هستند. به نظر استاد فیاضی این نظریه، باور نهایی صدرالمتألهین در این زمینه است. ایشان همچنین عباراتی از صدرا که به منزله دلیل برای اثبات این تشکیک است را برای اثبات تفسیر مدعایی خود ارائه می دهند. در این عبارات صدرالمتألهین درصدد اثبات موجودیت همه وجودات به وجود خداوند و یا به بیان دیگر، وجود بودن وجود خداوند برای همه موجودات است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی به بررسی این ادله خواهیم پرداخت.
بررسی مبانی نظری موثر در تعیین قلمرو دین از دیدگاه سنت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه ها در باب قلمرو دین، و حداقلی یا حداکثری دانستن آن از مبانی ای سرچشمه می گیرند که هرچند در بادی نظر به چشم نمی آیند، اما تأثیر خود را در ثنایای بحث به جای می گذارند. مبانی نظری ای که در تعیین قلمرو دین تأثیرگذارند را می توان این چنین برشمرد: مبانی معرفت شناختی، هستی شناختی، انسان شناختی و دین شناختی. در این نوشتار ابتدا نظریات سنت گرایان بیان گردیده و آن گاه به بررسی نظریات ایشان پرداختیم. دیدگاه غالبی که در سنت گرایی به چشم می خورد تکثرگرایی معرفتی و در پی آن پلورالیسم دینی است. در این مقاله با اشاره به خاستگاه این نظریه معرفت شناختی، ارتباط آن با دیدگاه هستی شناختی و در پی آن تأثیر این دیدگاه در تکثرگرایی دینی تبیین، و سپس نقدهای وارده بیان گردیده است. در پایان تأثیر این دیدگاه ها بر قبول قلمرو حداکثری دین توسط سنت گرایان بیان شده است. این تحقیق با روش تحلیلی انتقادی و با استفاده از معانی، مفاهیم، تعریف ها و توصیف ها به تحلیل، تبیین و ارزیابی آراء دانشمندان می پردازد.
چیستی و چگونگی صدور اراده در اندیشه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اراده انسانی پدیده ای است که از جهات مختلف اندیشمندان حوزه عقلی را به اندیشه ورزی واداشته است. چیستی اراده، فرایند تحقق آن، رابطه آن با مقدمات، چگونگی تبیین اختیاری بودن آن، تأثیر اراده الهی در تحقق آن ازجمله حوزه های اندیشه ورزی در مورد پدیده مذکور است. پژوهش حاضر با نگاهی به آراء صدرالمتألهین با رویکردی عقلانی و با روشی تحلیلی توصیفی به پاسخ گویی به چیستی و چگونگی تحقق اراده انسانی در اندیشه صدرالمتألهین پرداخته و به این نتایج رهنمون شد که اراده یکی از افعال نفس بوده که بدون نیازمندی به اراده دیگر، به صورت اختیاری از سوی نفس صادر می شود و فاعلیت او نسبت به اراده از گونه فاعل بالتجلی است. ازآنجاکه در اندیشه صدرا افعال و صفات معلول همسان با وجود آنها، شأنی از شئون الهی است؛ لذا افعال جوانحی نفس و ازجمله اراده در حقیقت فعل الهی خواهد بود؛ هرچند که این، نافی انتساب اراده به نفس نیست.
تحلیل و بررسی رو ش صدرالمتألهین در مقام گردآوری و تحقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد روش شناختی در نظام های فلسفی، به ویژه در فلسفه صدرالمتألهین به عنوان آخرین نظام فلسفی در جهان اسلام، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، آن دسته از تحقیقات انتقادی نیز که صورت پذیرفته، بیشتر ناظر به مقام داوری و نظریه پردازی بوده و نسبت به مقام پژوهش و گردآوری که یکی از ارکان مهم نظام های فلسفی محسوب می شود، کم توجهی صورت گرفته است. ازاین رو پژوهش حاضر ناظر به نقد روش شناختی فلسفه صدرالمتألهین در مقام پژوهش و گردآوری است. نقدهای وارده بر روش صدرا در پژوهش و گردآوری، معطوف به چهار بخش می شود، که چه بسا بتوان آنها را به عنوان ایرادات اصلی روش وی در این مقام دانست: تغییر جایگاه مباحث فلسفی، بی نظمی در بیان مطالب، و نبود ترتیب در مسائل، عدم توجه به طرح و بیان مسئله و عدم ارجاع دهی به منابع مورد استفاده، از جمله مواردی است که می توان در این مقام مورد اشاره قرار داد. نوشتار حاضر با روش کیفی توصیفی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای می کوشد به تبیین نقدهایی که در این مقام بر روش صدرالمتألهین وارد می شود، بپردازد.
شکوفایی اخلاق در پرتو غایات دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه اخلاق، به ویژه پس از کانت این سؤال مطرح شد که آیا انجام فعل اخلاقی به انگیزه ای خارج از صِرف تکلیف و الزام اخلاقی، فاقد اعتبار است و ارزش اخلاقی ندارد؟ نوع پاسخ به این پرسش، منشأ تقسیم نظام های اخلاقی به دو نحله کلی غایت گرا و وظیفه گرا شده است. نوشتار حاضر با روش کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی در پی پاسخ به این پرسش است، و ضمن تدارک پاسخ منفی برای آن، بر وجود غایات به عنوان ضمانت اجرایی افعال اخلاقی تأکید می کند و نوع اخروی آن را ضمن برشمردن مواردی، ارجح می شمارد؛ به ویژه قرب الهی که به تناسب عدم تناهی خداوند، نامتناهی بوده و منبعی پایان ناپذیر برای ترغیب انسان به انجام فعل اخلاقی و تعالی وجودی است.
بررسی و نقد ملاک هویت شخصی حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش ملاک هویت شخصی حافظه، پیوستگی و استمرار روانی، با رویکرد تبیینی انتقادی مورد بررسی و نقد قرار می گیرد. این ملاک تقریرهای مختلفی دارد. تقریر آگاهی و حافظه هویت شخصی را به همان مجموع خاطرات می داند که حافظه نام دارد؛ که البته مسئله فراموشی در انسان این تقریر را دچار اشکال می کند. برای حل مشکل فراموشی راه حل هایی ارائه شده که برخی از پیوستگی و استمرار روانی و زنجیره همپوشانی از خاطرات سخن گفته اند. برخی دیگر، استمرار روانی را همراه با استمرار فیزیکی، مثلاً مغز، ملاک هویت شخصی می دانند. در مجموع این سه تقریر مبتلابه اشکالات متعددی است؛ ازجمله اینکه حافظه امری عرضی است، و نمی توان هویت شخصی را به امر عرضی دانست. از سوی دیگر، با صدمه دیدن مغز، همه یا بخشی از حافظه نیز از بین خواهد رفت؛ لذا استمرار روانی همراه با استمرار فیزیکی نیز نمی تواند ملاک هویت شخصی باشد. این ملاک در ارائه پاسخی صحیح به مسائلی چون حیات پس از مرگ، مسئولیت اخلاقی و جزا و کیفرهای حقوقی نیز ناتوان است.