مقالات
حوزه های تخصصی:
آیت الله مصباح به عنوان متفکر و اسلام شناسی جامع، در حوزه های گوناگون معارف اسلامی، نظرورزی و نظریه پردازی کرده است. یکی از حوزه هایی که ایشان به نظرورزی و اصلاح گری پرداخته، عرفان اسلامی است. از عرفان اسلامی روایت ها و قرائت های گوناگونی وجود دارد. ازهمین رو، اختلاف نظر و موافق و مخالف نسبت به آن بسیار است. برخی از بزرگان همچون علامه طباطبائی، شهید مطهری و آیت الله مصباح، تلقی ای از عرفان اسلامی ارائه می دهند که از سویی حاصل تحلیل عقلی و از سوی دیگر، برآمد از متن آموزه های قرآنی و روایی است، به گونه ای که رد و انکار این تلقی از عرفان آسان نیست. در این مقاله خطوط کلی اندیشه های عرفانی آیت الله مصباح را که روح آن برگرفته از قرآن کریم است، همراه با ملاحظات انتقادی و اصلاحی ایشان نسبت به برداشت های ناصواب در این زمینه، به اختصار عرضه می شود؛ تا هم تشنگان عرفان اصیل اسلامی از زلال آن جرعه ای برگیرند و هم با بهره گیری از روشنگری های آن استاد فرزانه، از لغزش ها و افراط و تفریط ها در این زمینه ایمن باشند. عمده مطالب مقاله برگرفته از کتاب «در جستجوی عرفان اسلامی» حضرت استاد است.
نقش سعادت در ارکان علوم انسانی از دیدگاه آیت الله مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سعادت به عنوان هدف نهایی افعال انسانی، از دیدگاه آیت الله مصباح، به معنای قرب به خداست. از طرفی، رسالت علوم انسانی، شناسایی حقیقت یک رفتار و توصیه برای دستیابی به رفتار مطلوب است؛ در نتیجه، هر چیزی را که به عنوان سعادت حقیقی انسان در نظر بگیریم، تعیین کننده جهت گیری ما در علوم انسانی و ارکان آن است. هدف، بررسی انواع تأثیرات سعادت بر ارکان علوم انسانی است. در مورد جمع آوری داده ها، از روش اسنادی و در مورد تحلیل داده ها از روش توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. در بُعد موضوع، پذیرش سعادت موجب نگرش به ابعاد الهی انسان و افعال او، ازجمله نیت و باطن اعمال انسان است؛ و در بُعد مسئله، موجب انتخاب مسائل در راستای هدف نهایی و در حل مسائل علوم انسانی توصیفی، موجب تغییر توصیف ما از انسان و افعالش و مسائل مطرح در آن علوم، و در علوم انسانی دستوری، موجب جهت دهی باید و نبایدها به سوی کمال نهایی است؛ در بُعد هدف، موجب نگاه ابزاری به هدف های خرد در علوم انسانی، نسبت به هدف نهایی می شود و در بُعد روش، موجب عدم انحصار در روش های تجربی از قبیل کمّی و توجه به روش های دیگر، همچون روش های نقلی و شهودی است.
چارچوب مفهومی تمدن از دیدگاه علامه مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه تعریفی دقیق از تمدن، کلید ورود به مباحث تمدنی است. مقاله تلاش می کند با روش تحلیلی اسنادی، بر پایه تعریف مفهوم تمدن از دیدگاه علامه مصباح، تحلیل دقیقی از تمدن و مؤلفه های این مفهوم ارائه کند و لایه های درهم تنیده و پنهان این تعریف، نمایان شود. در تجزیه و تحلیل تعریف، و تفکیک مفاهیم و نیز سرفصل ها ما با چهار سرفصل اصلی در تعریف علامه مصباح مواجه هستیم: ویژگی های کلی تمدن؛ زیربنا و بنیان تمدن؛ ساخت تمدن؛ و فرایند تمدن سازی براساس هرم نیازمندی های کلان بشری. سعی شده است با این کار، مفاهیم تعریف در دسته بندی هایی توزیع شود تا از بی شکلی و پراکندگی معنایی مفاهیم و واژه های تعریف جلوگیری شود. در این تعریف، تمدن مفهومی است که از ویژگی های کلان زندگی انسان هایی حکایت می کند؛ چتری که بر همه فعالیت های اجتماعی سایه می افکند؛ از انسان هایی سخن می گوید که نوعی وحدت ارگانیک و اندامواره برای خود قائل اند و زندگی آنها از نوعی ثبات برخوردار است؛ کسانی که با تقسیم کار اجتماعی و با استفاده از همه نعمت های مادی و غیرمادی در شکل طبیعی و مصنوعی، تلاش های برنامه داری برای رفع نیازها، دفع خطرها، ارتقای بهره ها و رسیدن به آرمان ها انجام می دهند.
بررسی تطبیقی نسبت توحیدباوری و مشارکت سیاسی از منظر امام خامنه ای و آیت الله مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث در حکومت اسلامی، مسئله نقش مردم در حکومت است. با توجه به اینکه مبنایی ترین اعتقاد در اسلام، باور به توحید است، در این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی، پس از بیان توحید و مراتب آن از منظر این دو اندیشمند اسلامی، نقش مردم در مشروعیت سیاسی تبیین و در ادامه به بررسی تطبیقی مشارکت سیاسی و نسبت آن با توحید و مراتب آن از منظر این دو اندیشمند اسلامی پرداخته شده است. در نتیجه این پژوهش، با توجه به اشتراک نظر در باور به توحید و مراتب آن، از نظر این دو اندیشمند اسلامی، مردم در مشروعیت سیاسی حکومت اسلامی هیچ نقشی نداشته و نقش آنها فقط تحقق بخشی به حکومت از باب تکلیف است. ایشان در باب مشارکت سیاسی، حق تعیین نظام و ساختار آن، تعیین حاکم و کارگزاران، تعیین قانون گذار، مجری قانون و نظارت بر قانون را از آنِ خداوند متعال می دانند و معتقدند که دیگران فقط با اذن الهی حق انجام چنین اموری را دارند.
روش های اصلاح گرایانه عاطفه مدار در تربیت اخلاقی، از دیدگاه آیت الله مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان تربیت یافته اخلاقی، فردی است که بر عواطف خود کنترل داشته و آنها را در مسیر رضایت الهی ابراز می کند، و این مهم نیازمند آماده سازی و برداشتن موانع است؛ چراکه تربیت اخلاقی در بعد عاطفی دارای دو بعد سلبی و ایجابی است؛ که در بعد سلبی، پیرایش نفس از رذایل عاطفی و در بعد ایجابی، آراستن آن به فضایل عاطفی مدنظر است. به گفته اهل عرفان، اول تخلیه، سپس تجلیه. نخست باید نفس را از آلودگی ها پیراست و سپس آن را با فضیلت های اخلاقی آراست. ازاین رو، می توان به اهمیت روش های اصلاح گرایانه عاطفه مدار در تربیت اخلاقی پی برد. هدف از این مقاله استخراج روش های اصلاح گرایانه عاطفه مدار در تربیت اخلاقی براساس دیدگاه آیت الله مصباح است. روش این تحقیق، توصیفی تحلیلی است و با مراجعه به یادداشت ها، تألیف ها و سخنرانی های استاد انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد که جهت اصلاح عواطف مذموم در تربیت اخلاقی می توان از روش های پیش گیری، غفلت زادیی، تذکر، ترهیب، و موعظه بهره گرفت.
شواهدی از اثرگذاری مبانی حدیث شناسی، در آثار حدیثی آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت حدیث مانند شناخت هر متن دیگر، مبتنی بر مبانی خاصی است و داشتن مبنایی خاص به معنای داشتن نوع ویژه ای از فهم است و بیشتر اختلاف فهم ها در باب حدیث به تفاوت مبانی بازمی گردد. آیت الله مصباح درباره مبانی حدیث شناسی اثر مستقلی ندارد؛ ولی از پژوهش های حدیثی منتشر شده از ایشان و نیز مباحثی که در باب پروهش های دینی دارند، می توان بخشی از مبانی دخیل در شناخت حدیث را اصطیاد کرد و شواهدی را نشان داد. این پژوهش با هدف تبیین برخی از اثرگذاری های مبانی آیت الله مصباح در شناخت و تفسیر حدیث، با روش تحلیل و توصیف، برخی از مبانی را شناسایی و اثرگذاری آن را در فهم گوشزد کرده و به این نتیجه رسیده است که حدیث برخلاف قرآن، تحریف پذیر بوده و شواهدی مانند تصحیف الفاظ، سقط و افتادگی از متن، وضع، نقل به معنای ناصواب، تغییر اعراب و قرائت پذیری بر این تحریف پذیری دلالت دارد. همچنین به باور ایشان زبان حدیث عرفی عقلایی و در عین حال دربردارنده بیان نمادین در پاره ای از موارد است. معصومان گوینده حدیث، حکیم و مصلحت اندیش و هدایت گر بوده و با رعایت سطح فهم مخاطب، ویژگی های تأثیرگذار مخاطب در فهم را در نظر داشته اند. همچنین مفسر حدیث نیز ممکن است از پیش فرض ها و پیش دانسته ها و علایق و انتظارات خویش متأثر گردد.
اصول تربیت از دیدگاه علامه مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصول تربیت از دیدگاه علامه مصباح برگرفته از نقطه نظرات استاد از لابه لای آثار گفتاری و نوشتاری ایشان است که به بخشی از معارف قرآن در زمینه اصول تعلیم و تربیت اسلامی اشاره دارد. این نوشتار ابتدا نقطه نظرات ایشان در این زمینه را تحت عنوان «اصول عملی تعلیم و تربیت اسلام» یادآور شده و آن گاه با جست وجو در آثار ایشان، مجموعه ای از اصول عام تعلیم و تربیت را استنباط و استخراج کرده است. هدف، آشنایی مخاطبان با نظرات استاد در زمینه اصول تعلیم و تربیت بوده که با روش توصیفی استنباطی انجام گرفته است. این اصول عبارتند از: اصل لزوم توجه به اختیار و آزادی انسان؛ اصل استمرار و استقامت؛ اصل اولویت سنجی؛ اصل زمینه سازی در متربی؛ اصل تدریج و اعتدال؛ اصل توجه به تفاوت های فردی و اجتماعی؛ اصل توجه به فطرت و ویژگی های آن؛ اصل لزوم استفاده از فرصت ها؛ اصل لزوم عمل (متربی) به علم (خود)؛ اصل لزوم مسئولیت پذیری و توازن مسئولیت و توانمندی در متربی؛ اصل پذیرش قانون و مقررات (توسط متربی)؛ اصل تقدم مصالح معنوی بر مصالح مادی.
مقایسه شخصیت علمی علامه مصباح و خواجه نصیرالدین طوسی؛ با رویکرد تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با عنوان «بررسی و مقایسه شخصیت علمی علامه مصباح و خواجه نصیرالدین طوسی با رویکرد تربیتی» به منظور تبیین برخی امتیازات آن دو عالم بین المللی شیعی تدوین شده است. این نوشتار به دلیل ارتباط مستقیم با متون دینی و آثار مکتوب شخصیت های مورد بررسی، باروش توصیفی تحلیلی انجام شده است. با وجود فاصله زمانی طولانی زندگی علامه مصباح با خواجه نصیر الدین طوسی، مشابهت آن دو بزرگوار در تحصیل، جایگاه علمی، فعالیت های علمی، تربیت شاگرد و آثار تألیفی نسبتاً زیاد است. همان گونه که خواجه نصیرالدین در قرن هفتم در موارد یادشده، سرآمد و پرآوازه بود؛ علامه مصباح در عصر حاضر در تنوع آثار، تربیت شاگرد و راه اندازی مراکز مؤثر علمی کم نظیر است. افزون براین امتیازات، علامه مصباح از ویژگی هایی همچون انگیزه دینی قوی، اندیشه جهانی نشر علوم اسلامی و نیز مدیریت اثربخش برخوردار بوده، که نتایج آن در اکثر مراکزعلمی کشورهای مخلف، به روشنی مشاهده می شود.