مقالات
حوزه های تخصصی:
این متن شرحى است بر کلام امیرمؤمنان على علیه السلام در باب صفات شیعیان واقعى. حضرت طلیعه معرفى ویژگى شیعیان را سه ویژگى کلى مى شمارند که جامع و محور سایر صفات آنان است: معرفت حقیقى خداى متعال، عمل به دستورات و دارا بودن فضایل و ملکات فاضله.
فلسفه شناخت فضایل در کلام بزرگان و ائمّه اطهار علیهم السلام این است که ما مدعیان تشیع، به شیعیان واقعى شباهتى یابیم. معرفت واقعى خدا زمانى به دست مى آید که انسان خداوند را با همه صفات ثبوتى و سلبى و صفات ذات و فعل او بشناسد و به آنها باور داشته باشد. این معرفت زمانى بر رفتار انسان اثر مى گذارد که عمیقا در جان و روح او نفوذ کرده باشد؛ انسانى که باور ندارد خداوند به هر رفتارى پاداش و کیفرى مى دهد و او مالک یوم الدین است و در قیامت اعمال ما را حسابرسى مى کند، بر اعمال خویش مراقبتى نخواهد داشت. ازاین رو، شیعیان واقعى که عارف به خدا هستند، لوازم آثار معرفتشان باید در رفتار و حرکات آنان تجلى یابد. پس رفتار و ویژگى هاى انسان هنگامى ارزشمند است که محور آنها معرفت خدا باشد.
مبانى نظرى و اصول اخذ مالیات در اسلامو جایگاه آن در تشکیل نظام مالیاتى نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش مالیات ها در تأمین دولت و اجتماع بسیار پررنگ است. این مقاله به روش تحلیلى توصیفى به این موضوع مى پردازد که آیا اسلام براى تشکیل و اجراى نظام مالیات ستانى در قالب مالیات هاى شرعى و حکومتى، داراى مبانى نظرى و اصول مالیاتى است؟ اگر در نظریات، قانون ها، سیاست هاى مالیاتى و نتایج آنها، این مبانى و اصول در شرایط عادى مورد توجه واقع نشوند، یا بین آنها تزاحم پیش آید، اقتصاد اسلامى چه نظرى دارد؟ براساس یافته هاى تحقیق، از راه مراجعه به متون، عمده ترین مبناى نظرى، که در عمل داراى آثار بسیارى است، شرکت فقرا و محرومان جامعه در اموال مسلمانان است. برخى از مهم ترین این اصول عبارتند از: عدالت، قصد قربت، موافقت با تقوا، و ترکیب بهینه درآمد مالیاتى با سایر درآمدهاى دولت اسلامى با گرایش به مالیات کمینه. در صورت نادیده گرفتن آنها در هریک از مراتب چهارگانه «نظر»، «قانون»، «سیاست» و «نتیجه»، مشروعیت، مقبولیت یا آثار مطلوب منظور اسلام و اقتصاد اسلامى از بین مى رود. این اصول مهم در صورت تعارض با سایر امور خارج از این اصول و مبانى، از جمله کارایى، لازم الرعایه هستند.
نقد و بررسى سیر تحول اندیشه انسان اقتصادى در اقتصاد متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«انسان اقتصادى» یکى از فروض اساسى اقتصاد متعارف است. این فرض پایه اى از لحاظ تاریخى توسط اقتصاددانان کلاسیک معرفى و به وسیله اقتصاددانان نئوکلاسیک به عنوان یک ایده منسجم گسترش یافت. این مقاله به روش تحلیلى روند تحول اندیشه انسان اقتصادى در اقتصاد متعارف را نقد و بررسى مى کند. یافته هاى مقاله نشان مى دهد اندیشه «انسان اقتصادى» ابتدا در چارچوب انسان منفعت طلب توسط آدام اسمیت معرفى شد. در ادامه، جان استوارت میل با الهام از فلسفه «لذت گروى» بنتام آن را در قالب انسان لذت گرا وارد ادبیات اقتصادى کرد. اقتصاددانان نئوکلاسیک نیز با کمّى سازى این فرض مبنایى، مفهوم «انسان محاسبه گر» را معرفى کردند. مفهوم «انسان اقتصادى» معرفى شده داراى برخى تناقض هاى درونى بوده و پیامدهاى نامطلوبى بر جاى گذاشته است.
اصول حاکم بر اختیارات حاکم اسلامى در توزیع منابع طبیعى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت ها براى انجام وظایف خود، ثروت ها و منابعِ درآمدزایى در اختیار دارند که منابع طبیعى از جمله آنهاست. حکومت اسلامى نیز بخشى از ثروت و درآمدِ خود را از طریق منابع طبیعى کسب مى کند. منابع طبیعى در یک تقسیم بندى، به سه بخش کلى تقسیم مى شود: 1. انفال که تحت مالکیت حکومت اسلامى قرار دارد؛ 2. زمین هاى مفتوحه العنوة که اگرچه به عموم مسلمانان تعلق دارد، ولى حاکم اسلامى مى تواند بر نحوه توزیع و استفاده از آنها دخالت نماید؛ 3. مباحات عامه که با وجود نداشتن مالک خاص، در صورت تزاحم بین استفاده کنندگان، حاکم اسلامى بر نحوه توزیع آنها نظارت مى کند.
حال با توجه به اینکه تصمیم گیرى درباره بخش عمده اى از منابع طبیعى، بر عهده حاکم اسلامى مى باشد، این پرسش مطرح مى شود که آیا اقدامات حاکم اسلامى در تصرف مالکانه، دخالت و یا نظارت بر میزان و نحوه توزیعِ این ثروت عظیم و درآمدهاى حاصل از آن، بدون حد و مرز است یا اینکه اصول و ضوابطى بر آن حاکم است؟ این مقاله با روش تحلیلى توصیفى به دنبال «اصول حاکم بر اختیاراتِ حاکم اسلامى در توزیع منابع طبیعى» مى باشد. نتیجه این نوشتار نشان مى دهد که اصولى همچون رعایت مصالح مسلمین، عدالت، کارایى و حفظ محیط زیست، تحدیدکننده اختیارات حاکم اسلامى در توزیع منابع طبیعى مى باشند.
تحلیلى نوین از آیات کنز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده «کنز» از جمله انحرافات اقتصادى است که در آیات 34و35 سوره «توبه» از آن مذمت شده، ولى با وجود این، در ادبیات اقتصادى کمتر به آن توجه شده است. این نوشتار با استفاده از روش تحلیلى فقهى اقتصادى، ضمن بررسى نقادانه نظریه هاى اندیشمندان اسلامى درباره مفهوم «کنز» در آیات یادشده، به این نتیجه رسیده که با آنکه مشهور مفسران و فقها مفهوم آیات 34و35 سوره «توبه» را به عدم پرداخت زکات محدود کرده اند، ولى دقت در سیاق این آیات نشان مى دهد موضوع کنز مستقل از زکات است. بر اساس این دیدگاه، مفهوم قرآنى «کنز» به معناى پولى است که در چارچوبى که خداوند متعال معین نموده است، مصرف نشود. دایره این مفهوم مصادیقى را بیش از آنچه کنز عرفى شامل مى شود، دربردارد.
نقش موقوفات اصفهان در تکافل اجتماعى با تأکید بر توانمندسازى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقف داراى کارکردهاى مختلفى از جمله تکافل اجتماعى نیازمندان است و به منزله ابزارى کارآمد براى توانمندسازى و کاهش بار تکافل اجتماعى، قابلیت توانمندسازى و پوشش بخش قابل توجهى از نیازهاى نیازمندان را دارد. نقش وقف در تکافل در چهار محور مذکور به نحو مؤثرى قابل ارتقاست.
این تحقیق با روش توصیفى تحلیلى درصدد تبیین چگونگى نقش موقوفات شهر اصفهان در تکافل اجتماعى و شناخت کاستى ها و مزیت هاى موقوفات تکافلى این شهر است.
مطالعه تاریخ اصفهان نشان مى دهد که سهم موقوفات تکافلى توانمندساز در تاریخ این شهر قابل توجه بوده است. نیات وقف در اصفهان از گستردگى در زمینه هاى مختلف حکایت دارد. آمار موجود نیز بیانگر اهمیت اوقاف تکافلى در نزد واقفان بوده و همچنین بررسى نیازهاى فعلى جامعه در بخش تکافل، کمبود ویژه اى را در زمینه اشتغال و درمان نشان مى دهد.
تحلیل سیستمى نظام بانکى اسلامى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گسترش روزافزون جوامع بشرى، شاهد تقسیم کار بیشتر و تخصصى تر در همه حوزه هاى بشرى بوده ایم. این امر سبب شکل گیرى نهادهایى در جامعه گردیده است که نظام بانکى نیز از جمله این نهادهاست. هرچند فرایندهاى درونى نظام بانکى متعارف با اصول اساسى اسلام سازگارى ندارد، ولى ضرورت وجود چنین نهاد تخصصى در جامعه، اندیشمندان مسلمان را بر آن داشت تا با اصلاح نظام بانکى و همخوان کردن آن با مبانى اسلامى، این جوامع را نیز از مزایاى وجود چنین نهادى بهره مند سازند. این تحقیق به روش تحلیلى در راستاى اصلاح نظام بانکى اسلامى، به دنبال ارائه نوع جدید تحلیل از نظام بانکى است که بر هرگونه اصلاح در سطح فرایندهاى نظام بانکى مقدم است. تحلیل سیستمى نظام بانکى اسلامى، بررسى جایگاه نظام بانکى در اسلام در تعامل با نظام اقتصادى و نظام عام اسلامى، به عنوان یک جزء از نظام اقتصادى اسلام است. این تحلیل نشان مى دهد که نگاه سیستمى به نظام بانکى اسلامى، موجب ترسیم وظایفى براى بانک ها در تحقق رشد، عدالت و امنیت اقتصادى است. از جمله این وظایف، تأمین مالى بخش حقیقى اقتصاد، اولویت در تأمین مالى کالاهاى اساسى، تأمین مالى پروژه هاى ارائه شده توسط اقشار ضعیف جامعه، اولویت دادن در تأمین مالى طرح هاى اقتصادى نیازمند به سرمایه در گردش، و نبود رانت در استفاده از تسهیلات بانکى مى باشد.
بررسى تطبیقى نظریات «عدالت» شهید صدر و جان رالز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«عدالت» مفهومى است که بشر همواره به دنبال آن بوده و نظریه پردازان آرمان شهر، جامعه ایده آل خود را بر پایه آن بنا کرده اند. قرآن عدالت را هدف بعثت انبیا مى داند. یکى از مهم ترین ابعاد عدالت، «عدالت توزیعى» یا «عدالت اقتصادى» است. یکى از این اندیشمندان جان رالز، با طرح نظریه «عدالت به مثابه انصاف» کوشیده است مفهوم «عدالت» را در بستر لیبرالیسم تبیین کند که مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. اسلام نیز به «عدالت توزیعى» توجه ویژه نشان داده و اندیشمندان مسلمان از جمله، شهید صدر، عدالت توزیعى را یکى از سه رکن مکتب اقتصادى اسلام مى داند و با طرح نظریه «توازن»، عدالت توزیعى را از دیدگاه اسلام، تبیین کرده است. این پژوهش به روش تحلیلى و تطبیقى این دو نظریه را بررسى کرده و تبیین نموده است که با وجود شباهت ظاهرى دو نظریه، در موضوعاتى همچون توجه به عدالت توزیعى و جایگاه فقرا، تمایزهاى مهمى میان این دو وجود دارد؛ مثل تمایز در منشأ عدالت، تمایز در مبانى، و تمایز در قلمرو. این پژوهش بیان مى کند که نظریه رالز با توجه به مبانى آن، قابل طرح و اجرا در جوامع مذهبى و غیرلیبرال نیست.