۱.
در مباحث گذشته به برخی مباحث مقدماتی درباره ارزش های اخلاقی اشاره شد. ضمن آن مباحث، با استفاده از کتاب و سنت، ویژگی هایی که مناسب با موضوع علم اخلاق بود، مطرح شد. نکته درخور توجه این است که تعریف ما از ارزش اخلاقی، به معنای نادیده گرفتن تعریف سایر دانشمندان، اعم از مسلمان یا غیرمسلمان، از علم اخلاق نیست. طبعاً علوم، متناسب با موضوع و مباحث مطرح در آنها، با یکدیگر تفاوت هایی دارند. دانشمندان برای اینکه مجهولات به معلومات تبدیل شوند، آنها را دسته بندی می کنند و مجموعه مسائل مرتبط با یکدیگر را یک «علم» می نامند. سپس با توجه به گسترده بودن مسائل برخی از علوم، حیثیتی را به موضوع آنها می افزایند و براساس آن حیثیت، علم را به چند باب تقسیم می کنند. اینها قراردادهایی است که از گذشته در علوم مختلف و در بین دانشمندان یونانی وجود داشته و همچنان وجود دارد.
۲.
برای آشنایان با فلسفه اسلامی شکی نیست که آیت الله مصباح یزدی از چهره های شاخص فلسفه اسلامی در عصر حاضر هستند. آثار متعدد و شاگردان بسیار او در این رشته گواه این مدعاست. آنچه نیاز به بحث و تبیین دارد این است که نشان داده شود آیت الله مصباح یزدی چه جایگاهی در فلسفه اسلامی دارد و چه سهم و نقشی در این حوزه ایفا کرده است. رویکرد او به فلسفه چیست، تفکر فلسفی او چه ویژگی هایی دارد، دستاوردهای او در این زمینه چیست و چه درس هایی می توانیم از سیره فلسفی او بیاموزیم؟ در نوشتار حاضر که به روش تحلیلی توصیفی به اختصار و فهرست وار انواع فعالیت های فلسفی او، ویژگی های تفکر فلسفی او و دستاوردهایش بررسی می شود.
۳.
علوم انسانی نرم افزار هر تمدن است. علوم انسانی موجود متناسب با بافت فرهنگی و ایدئولوژی جهان غرب است. علی رغم نیاز منطقی تمدن نوین اسلامی به اسلامی سازی علوم انسانی، برخی همچنان در امکان علوم انسانی اسلامی تشکیک می کنند. بدین سان، لازم است چالش های نظری اسلامی سازی علوم انسانی را شناسایی، تحلیل و ارزیابی کرد. پژوهش حاضر با محوریت دیدگاه های فیلسوف برجسته جهان اسلام، علامه مصباح یزدی درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی به بررسی چالش های معرفت شناختی «امکان علوم انسانی اسلامی» بپردازد. براساس نتایج به دست آمده، انحصارگرایی معرفتی در علم مدرن، ناواقع گرایی زبان دین، پارادوکسیکال بودن علم اسلامی، تفکیک علم از تکنولوژی از مهم ترین چالش های معرفت شناختی امکان «علوم انسانی اسلامی» است. آیت الله مصباح یزدی با تبیین مبانی لازم جهت اسلامی سازی علوم انسانی، ازجمله مبانی معرفت شناختی، نه تنها به همه چالش های یادشده پاسخ داده اند؛ بلکه با تأکید بر ضرورت علم دینی، راه را برای ارائه نمونه های عینی علوم انسانی اسلامی نیز نشان داده اند.
۴.
هدف پژوهش حاضر تبیین مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت با تأکید بر مبانی فلسفی علامه مصباح یزدی است. شناسایی و تبیین عناصر و مؤلفه های اساسی در تعلیم و تربیت مبانی نظری تعلیم و تربیت از اساسی ترین پیش نیازها در دانش تربیت اسلامی است و ازجمله مهم ترین مبانی نظری تعلیم وتربیت، مبانی هستی شناختی آن است. ازاین رو تبیین دقیق مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت و جایگاه و تأثیر آن در مسائل و نظام تربیتی اسلام، مهم و ضروری است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر مبانی و دیدگاه های فلسفی و معرفتی علامه مصباح یزدی و با رویکردی عقلی، مبانی هستی شناختی تعلیم و تربیت اسلامی را بررسی و تبیین کرده است. ازجمله این مبانی که در منظومه فلسفی فکری علامه مصباح یزدی حائز اهمیت است، می توان به اصالت وجود و بداهت آن، وجود واجب الوجود (ذات باری تعالی)، وجود ممکن، مسئله علیت و معلولیت در وجود، مراتب داشتن موجودات، گستره وجود از مادی تا فرامادی، تدریجی بودن عالم ماده و موجودات متعلق به آن، وجود تزاحم در عالم ماده، اشاره کرد.
۵.
علوم انسانی نرم افزار هر تمدنی است. علوم انسانی موجود متناسب با بافت فرهنگی و ایدئولوژی جهان غرب است. علی رغم نیاز منطقی تمدن نوین اسلامی به اسلامی سازی علوم انسانی، برخی همچنان در امکان علوم انسانی اسلامی تشکیک می کنند. بدین سان لازم است چالش های نظری اسلامی سازی علوم انسانی را شناسایی، تحلیل و ارزیابی کرد. پژوهش حاضر با محوریت دیدگاه های فیلسوف برجسته جهان اسلام، علامه مصباح یزدی درصدد است با روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی به بررسی چالش های ارزش شناختی «امکان علوم انسانی اسلامی» بپردازد. مهم ترین چالش های ارزش شناختی امکان «علوم انسانی اسلامی» مسئله غیرواقع گرایی در تحلیل ارزش ها و به تبع آن، تفکیک دانش از ارزش است. آیت الله مصباح یزدی با تبیین مبانی لازم جهت اسلامی سازی علوم انسانی، ازجمله مبانی ارزش شناختی، و نیز با اثبات واقع گرایی در ارزش های اخلاقی و ابطال دیدگاه مقابل، به حل مسئله رابطه دانش و ارزش پرداخته و این مانع را از سر راه امکان علوم انسانی اسلامی برداشته است.
۶.
مقاله حاضر با روش تحلیل عقلی و رویکرد درون دینی به تبیین دیدگاه علامه مصباح یزدی در معرفت و بصیرت اهل ولایت و حزب الله و تأثیر آن در اسلامی سازی علوم انسانی پرداخته است. آخرین مرحله سیر انسانى در اندیشه علامه مصباح یزدی از سنخ علم حضورى است. اهل ولایت و حزب الله تعلق و ربط بودن خود به خدای سبحان را با علم حضوری مى بینند و مى یابند. این تحقیق نشان می دهد که از منظر علامه مصباح یزدی، علم حضورى که در اثر تمرکز و حضور قلب در عبادت و اطاعت خداوند و برداشته شدن حجاب ها بین اهل ولایت و خداوند تجلی می یابد، مطلوب ذاتى و کمال اصیل است و علوم انسانی درصورتى اسلامی و ارزشمند می شوند که وسیله اى براى رسیدن به کمال اصیل باشند؛ چنان که اگر در جهت ضد کمال نهایى، از آنها بهره بردارى شود، مقدمه نقص و سقوط نهایى خواهند بود.
۷.
اراده نوعی توانایی روانی ویژه انسان است که وی را قادر می سازد تا با اختیار خود، مسیر رشد را به طور آگاهانه انتخاب کند. با توجه به اینکه محور اصلی رفتارهای انسان اراده و اختیار است و کارهای آگاهانه انسان در همه ابعاد، مستند به اراده است؛ یکی از محورهای اصلی علوم انسانی را می توان اراده و اختیار انسان دانست؛ اراده ای که شدت و ضعف دارد و می تواند کاهش یا افزایش یابد. هرقدر انسان، اراده نیرومندتری داشته باشد، حسن انتخاب بیشتری خواهد داشت و سوء انتخاب او در بیشتر اوقات ناشی از سست ارادگی اوست. آیت الله مصباح یزدی در تألیفات خویش به نقش اراده به عنوان یکی از ابعاد وجودی انسان در شکل گیری رفتارهای او فراوان پرداخته اند. در این پژوهش که از روش بررسی اسنادی و کتابخانه ای، و تحلیل مباحث استفاده شده، به بررسی اصول و روش های تقویت اراده، با تأکید بر دیدگاه آیت الله مصباح یزدی پرداخته شده است. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که با اصولی همچون آگاهی بخشی و بینش افزایی، موعظه، تقویت ایمان، تصحیح نیت، تقواپیشگی، تقویت عبودیت و بندگی، تقویت بیم و امید، اعمال اراده، مداومت بر عمل، پرهیز از گناه، کنترل چشم و گوش، و همچنین با روش هایی همچون نماز، توسل، توکل، انفاق، تحمیل به نفس، تلقین به نفس، و ورزش، می توان اراده را تقویت کرد.
۸.
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر باور به معاد و تصویر همه جانبه آن در تربیت عقلانی از منظر علامه مصباح یزدی است. پژوهش با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته و درنهایت نظریات تربیتی این فیلسوف استنتاج شد. در مراحل انجام پژوهش، نخست، معنای تربیت عقلانی که شامل تعریف لغوی عقلانی، تعریف ماهوی عقلانی، تعریف مصداقی عقلانی است، بررسی شد. یافته های پژوهش نشان می دهد در پرتو باور به معاد، عقل انسان، تمرکز پیدا کرده و هدفمند می شود. قلمرو اندیشه و نظر انسان و به تبع آن، معرفت او هم توسعه می یابد. زندگی اش از یک معنا و ارزش خاصی برخوردار خواهد شد. در پرتو این باور مراتب معرفتی انسان که عبارتند از: علم الیقین، عین الیقین و حق الیقین تعالی یافته و انسان ترغیب می شود که خود را از هر مرتبه به مرتبه های بالاتری از معرفت، برساند.
۹.
تحول و اسلامی سازی علوم انسانی و استقلال فرهنگی و فکری، یکی از مهم ترین اهداف و آرزوهای انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) بوده است؛ به طوری که بعد از پیروزی انقلاب، هم امام راحل و هم رهبر معظم انقلاب و سایر متفکران و اندیشمندان انقلاب برای تحول و تغییر علوم انسانی تلاش های فراوانی کرده اند. مهم ترین پرسش این نوشتار این است که متفکران انقلاب اسلامی و به صورت خاص، مقام معظم رهبری و آیت الله مصباح یزدی، چه راهکارهایی را برای بسط، تحول و اسلامی سازی علوم انسانی مطرح کرده اند؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، با مراجعه به آثار و سخنان این دو اندیشمند اسلامی به این نتیجه رسیده ایم که راهکارهایی را که این دو متفکر اسلامی برای تحول و اسلامی سازی علوم انسانی مطرح و ارائه نموکرده اند، به دو بخش تقسیم می شود: راهکارهای بنیادی و علمی و راهکارهای عملی که با استفاده از روش تحلیلی توصیفی این راهکارها مورد تحقیق و بازخوانی قرار گرفته است.