مقالات
حوزه های تخصصی:
این مقاله شرحی است بر اوصاف شیعیان واقعی در کلام امیرمؤمنان علی. یکی از این اوصاف، یقین است که بر چهار گونه است: بیناشدن در زیرکی، دسترسی به حکمت، عبرت گرفتن از دیگران و بهره گیری از روش پیشینیان. یقین عامل شناختی حفط ایمان فرد است؛ زیرا ایمان با چهار عامل صبر، یقین، عدل و جهاد تقویت می شود. در روایات، یقین علمی است که دارای منشأ اثر عملی است. یقین یا از تجربه های شخصی فرد حاصل می شود و یا از شنیدن داستان های گذشتگان. برای کسب یقین، هوشمندی، تیزبینی، درک، تفسیر و تحلیل عمیق و درست از واقعیت ها و پندگرفتن از تجربیات دیگران لازم است. از جمله اوصاف شیعیان واقعی، کسب یقین است که عامل مهمی برای حفظ ایمان فرد است.
تبیین و بررسی پویش خداوند در الهیات پویشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظر الهی دانان پویشی، پویش برای خداوند حقیقتاً یک کمال محسوب می شود. آنها برخلاف الهی دانان سنتی، پویش را صفت کمالی می دانند. از طرف دیگر، براساس الهیات اسلامی، خداوند تغییرناپذیر است و اساساً هیچ گونه تغییر و دگرگونی در او راه ندارد. هدف اصلی این نوشتار تبیین پویش خداوند، نزد الهیات پویشی و بررسی انتقادی آن براساس مبانی الهیات اسلامی است. روش ما در این نوشتار کتابخانه ای است و به صورت تبیینی تحلیلی ابتدا نظرات الهی دانان پویشی را مطرح کرده و به صورت انتقادی آنها را مورد بررسی قرار داده ایم. رهاورد پژوهش آن است که خداوند در الهیات پویشی، همانند سایر موجودات است و وجود پویش امری کمالی برای وی محسوب می شود. لیکن این تلقی از خداوند با نقدهای جدی مواجه است.
تبیین سازگاری میان پذیرش رجعت و انکار تناسخ از منظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«رجعت» و «تناسخ» از موضوعات بحث برانگیز در فلسفه و کلام شیعی است. برخی معتقدند که چون تناسخ باطل است، پس رجعت هم به دلیل مشابهت با آن، مردود و باطل است. صدرالمتألهین نیز در آثار خود به ویژه «اسفار اربعه»، تناسخ را با استفاده از ادله عقلی رد کرده؛ ولی در باب اثبات عقلی رجعت که از مدافعان آن است، سخنی به میان نیاورده و به روایاتی بسنده کرده است. اما سؤال اصلی این است که: چگونه صدرالمتألهین بین این دو جمع کرده؛ حال آنکه علی الظاهر ابطال تناسخ مستلزم ابطال رجعت نیز هست؟ در طی پژوهش با رویکرد توصیفی تحلیلی و با هدف پاسخ به شبهات کسانی که آرای این فیسلوف بزرگ را متناقض می دانند، این فرضیه اثبات می شود که این دو مقوله با یکدیگر سازگارند و رد یکی لزوماً به معنای بطلان دیگری نیست. بنابراین با استفاده از براهین عقلی ایشان در رد تناسخ، همچون امتناع اعاده معدوم بعینه، امتناع بازگشت موجود بالفعل به حالت بالقوه، و این همانی، می کوشیم رجعت را اثبات کنیم.
بررسی نسبت میان هنر و تکنولوژی در اندیشه مارتین هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم هنر و تکنولوژی مفاهیمی هستند که مورد توجه هایدگر واقع شده و همچنین در مقالات جداگانه (سرآغاز کار هنری و پرسش از تکنولوژی) به آنها پرداخته است. این مقاله درصدد بررسی نسبت میان این دو مفهوم در اندیشه های هایدگر است. هنر در اندیشه مارتین هایدگر گونه ای از ظهور و نامستوری است که در آن حقیقت در کار است. او در بحث از تکنولوژی، فن و تکنیک را به میان می کشد و سپس مفهوم «تخنه» (techne) را در یونان باستان بررسی می کند، که ازیک سو، هنر و از سوی دیگر، تکنولوژی ریشه در آن دارند. در این مقاله نهایتاً روش تحلیل هایدگر که پدیدارشناسی هرمنوتیک است و از این منظر تحلیل او از حقیقت و نسبت هریک از مفاهیم هنر و تکنولوژی با آن در دوره یونان باستان و معاصر راهگشا بوده و نسبت میان هنر و تکنولوژی در پرتو حقیقت روشن می شود. روش تحقیق در این مقاله بنیادی است که به صورت تحلیل محتوا انجام گرفته است. هدف انجام این پژوهش چشم انداز جایگاه کنونی هنر در دوره تکنولوژی معاصر است.
بدن مثالی از نظر صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس نظر صدرالمتألهین نفس انسان موجود مجرد مثالی است که جسمانیهالحدوث و دارای مراحل و مراتب تشکیکی و وحدت در عین کثرت است. یکی از مراتب این موجود، بدن مثالی است. مقاله به روش توصیفی تحلیلی با هدف معرفی ویژگی های بدن مثالی و نحوه ارتباط آن با بدن عنصری و نفس از نظر صدرالمتألهین نوشته شده است. در این تحقیق سعی شده هر آنچه صدرالمتألهین درباره بدن مثالی در آثار خود منعکس کرده به صورت منسجم و مرتب ارائه شود. بدن مثالی از نظر صدرالمتألهین، موجودی غیرمحسوس به حواس ظاهر، فناناپذیر، ملازم نفس و مانند تمثالی، حاکی از ملکات و ذاتیات نفس است. این بدن متحد با نفس و بدن اصلی اوست؛ به این معنا که نفس اولاً و بالذات مدبر آن و متصرف در آن است و در زندگی دنیوی، برزخی و اخروی با انسان خواهد بود.
کیفیت حیات پس از مرگ از دیدگاه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس مبانی صدرالمتألهین انسان در قوس صعود حرکت ذاتی خود را از جمادی آغاز می کند و با طی مراحلی به حیات نطقی و قدسی می رسد. نفس بودن ان از زمانی آغاز می شود که جنین به تجرد ابتدایی و حس و حرکت ارادی رسیده و در عین تجرد از ماده، به تدبیر بدن می پردازد. در این نوشتار، به روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی تحلیلی به این مسئله پرداخته شده که نفس هرچقدر هم که در تجرد و علم و عمل ارتقا پیدا کند، تدبیر نوعی بدن را رها نمی کند. ازاین رو، حتی بعد از مرگ بدنی برزخی و اخروی دارد؛ و کیفیت حیات اخروی، متناسب با ادراکات و نیات و ملکاتی که در دنیا کسب کرده، شکل می گیرد. به لحاظ علمی، اگر انسان در مرحله ادراکات حسی و خیالی و وهمی باقی مانده باشد، در عالم مثال محشور می شود؛ ولی اگر به ادراکات عقلی نیز نایل شده باشد، از عالم عقل هم بهره مند می گردد و به لحاظ عملی صورت او، متناسب با نوع ملکات، به یکی از صورت های ملکی، شیطانی، بهیمی یا سبعی خواهد شد.
نظریه این همانی ذهن و مغز در ترازوی نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه این همانی ذهن و مغز، یکی از مسائل قدیمی و مهم در فلسفه ذهن است که همواره توجه اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. در بیانی ساده، این نظریه این گونه ارائه می شود که انواع حالات و پدیده های ذهنی یک شخص در زمان معین، چیزی جز همان حالات و فرایندهای مغزی او در همان زمان نیستند. در این پژوهش برخی از مهم ترین مبانی این نظریه بیان شده است. با توجه به مبانی این نظریه، نقدهای بسیاری به لحاظ اندیشه غربی و اسلامی بر آن وارد می شود، که در این پژوهش به روش توصیفی و انتقادی، برخی از نقدهای وارد بر این نظریه بنا بر دو اندیشه غربی و اسلامی بیان شده است. با توجه به نوع نقدهایی که مخصوصاً در فضای اندیشه اسلامی آورده شده بود، تلاش می شود که تجرد و نفی جسمانیت نفس اثبات گردد. با اثبات تجرد نفس، به نظر می رسد که دیگر نمی توان به این همانی ذهن و مغز معتقد بود و غیرقابل دفاع بودن این نظریه اثبات می گردد.
بررسی نظریه کامپیوتری ذهن و برخی لوازم آن از منظر حکمت سینوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان مسائل فلسفه ذهن، نظریه کارکردگرایی، ذهن را یک کارکرد می داند که ورودی را به خروجی تبدیل می کند. براساس این نظریه، با پذیرش تحقق چندگانه حالات ذهنی، می توان حالات ذهنی را در غیر انسان نیز یافت. ازآنجاکه کارکردگرایی بر نفی تجرد روح استوار است، دارای اهمیت خواهد بود. از سوی دیگر، علم النفس سینوی، هم نفس و هم تجرد آن را اثبات کرده است. ازجمله براهین برای اثبات نفس، برهان انسان معلق در فضاست و نیز برای اثبات تجرد نفس براهینی آورده که بر سلب ویژگی های بدنی و نفس جسمانیت نفس دلالت دارد.دیدگاه کارکردگرایی نیز لوازمی دارد که براساس حکمت سینوی مورد نقد و ارزیابی قرار گرفت. ازجمله اینکه تمایز اشخاص براساس نظریه کارکردی ذهن، مادی انگارانه است؛ درحالی که حکمت سینوی ملاک صحیح را نفس مجرد می داند. بنابراین براساس حکمت سینوی، نظریه کارکردی ذهن دچار اشکالات متعدد و اساسی ای است که نمی توان با وجود آنها از نظریه کارکردی ذهن دفاع کرد. این تحقیق در پی آن است که نظریه کامپیوتری ذهن و برخی لوازم آن را از منظر حکمت سینوی با روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی قرار دهد.
نقش شکوفایی گرایش فطری به کمال مطلق در معنایابی زندگی بر اساس اندیشه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله معنای زندگی ازجمله مباحث مطرح در دنیای معاصر است. این سؤال که «زندگی انسان چه معنایی دارد؟» ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. عده ای زندگی انسان را پوچ تلقی می کنند و به ارائه راه حل هایی برای رهایی از پوچی یا الزام مخاطبان به پذیرش این واقعیت تلخ می پردازند. در مقابل، بسیاری زندگی انسان را معنادار قلمداد می کنند. هر دو گروه در ملاک معناداری و پوچی اختلاف نظر گسترده ای دارند. هدف از این نوشتار، یافتن ملاک حقیقی معناداری است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی است. ما در این پژوهش، بدین نتیجه رهنمون خواهیم شد که نوع خلقت انسان به گونه ای است که دارای استعدادها و نیازهای فطری است و درصورتی که آن استعدادها را شکوفا نسازد و پاسخ مثبت به آن نیازها ندهد، احساس کمبود و خلأ خواهد کرد؛ بنابراین، ارتباط با خدای متعال به عنوان تنها مصداق کمال مطلق موجب شکوفایی گرایش فطری به کمال مطلق و معناداری زندگی انسان و دوری از او موجب پوچی خواهد شد.